eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. (نوحه های ) 🔵 شهادت (ع) شب تاریک و خسته ی راهم شمع تنهایی شعله ی آهم یادگاری از بودن با تو عکس جمالت قاب نگاهم سیدی مولا مولا حسینم دل بی قرارم کوفه نیایی ابری و زارم کوفه نیایی به کوچه های پاییز بی تو گل بهارم کوفه نیایی اینجا عهدی بر وعده نمانده جانم را این غم بر لب رسانده دست من بسته دست نامردی پای پیاده هر سو کشانده من زمین خوردم تا تو بمانی از غمت مُردم تا تو بمانی با لب خونین آبی نخورده نام تو بُردم تا تو بمانی آینه ی دل سنگ جفا دید هم در این کوفه کرببلا دید بالای بام دارالعماره چشم دل من راس تو را دید 🔵 قافله به کربلا اینجا گلزار آل رسول ِ ساکن این جا حجش قبول ِ وقتی محل داغ حسین ِ کربلای زهرای بتول ِ آه و واو یلا آه و واویلا بوی گلهای اطهر پیچیده صدای قلبی مضطر پیچیده بر استقبال کاروان غم ناله حزن مادر پیچیده از عاشورایی باشد خبر دار از آسمانی که باشد بلا بار از ازل دیده پیش چشمانش در دل گودال جسمی گرفتار برگ گلهایی میسوزه اینجا میسوزه لبها بر لب دریا عطش میگیره دنیای چشم و آتش میسوزه حاصل زهرا اینجا مهمان و غم نصیبی ها یک کاروان و غم نصیبی ها امیر قافله تنها در صحرا لب عطشان و غم نصیبی ها 🔵 (س) ای سرت روی زانو بابایی صاحب زخم ابرو بابایی چشمای نیمه باز و نبندی میزنم شونه ، گیسو بابایی بابا لالایی بابا لالایی میدونم بابا خسته ی دردی خسته از تیغ تیز نبردی من خودم دیدم دیدی از نیزه سیلی میخوردم گریه میکردی دامن از اشکم لاله ها دارم به برگ رویم ژاله ها دارم ناله نکردم پیش خلایق با دیدار تو ناله ها دارم گوشه ی چشمم آثار زخم نیلوفر تو گلنار زخم نه فقط چشم و گونه دختر تن رنجیده تبدار زخم لحظه ها بی تو سخت برایم خواب تو دیدم گفتی میایم حالا که بابا آمدی اینجا ببر من و ای وصلت دوایم 🔵 (س) دو دل و دلبر بر سر دستم دو گل پرپر بر سر دستم شریک داغ کرب و بلا شد هستی خواهر بر سر دستم آه و واویلا آه وا ویلا از دل دریا گوهر آوردم من آسمان واختر آوردم تن مجروح دو یاس خونین یادگاران خواهر آوردم آوردم با خود دو یاس پرپر با دل خونین با چشمان تر دیده ام هجر طفلان زینب تازه شد داغ قاسم و اکبر در خطر وقتی حرمتم دیدند هل مِن معین و حجتم دیدند یار من گشتند ، غربتم دیدند مردانه مثل حیدر جنگیدند در خطر وقتی حرمتم دیدند اما امان از قلب شکسته میبرم خیمه اشک پیوسته میدانم زینب بر داغ طفلان میان خیمه تنها نشسته 🔵 ابن الحسن (ع) آرزوی من گلگون نشستی امید عالم در خون نشستی من مگر مُردم ای عمو جانم بی کس و یاور و محزون نشستی ای عمو جانم ای عمو جانم دشمن رسیده بالا سر تو لشکر کینه دور و بر تو زیر لب داری ذکر یا اُما شرمی ندارد از مادر تو گلچینی عقده بر چمن دارد خزان کینه با یاسمن دارد یکی عزم رگهای گلویت دیگری قصد پیروهن دارد سرو قَدَت را در هم شکستند تیر و سر نیزه با هم پیوستند باران سنگ و نیزه ، شمشیرها دسته دسته بر جسمت نشستند سپر جسمت دستم عمو جان تمام بود و هستم عمو جان من در آغوشت گفتم یا زهرا به شهیدان پیوستم عمو جان 🔵 (ع) آن که باشد بر غصه ها عالِم سرور و مولای بَنِ الهاشم ناله ها دارد با دو چشم تر کنار جسم اکبر و قاسم آه و وایلا ابا عبدالله در دل خیمه روضه میخواند حال دل او کس نمیداند گلاب اشک سرخ چشمم را به دست و پای قاسم نشاند بر فلک پر داده نوایش را کرده آزاد از دل صدایش را جسم صد چاک قاسم ببیند گویا که می بیند بابایش را روز بقیع و یاسمن دیده غربت یاسش در چمن دیده وقتی که دیده زخم قاسم را پیکر مجروح ِ حسن دیده گلچین دوباره چنگی نشان داد هر چه شرر بود بر این جوان داد باران تیر از هر طرف دیده دیده این پسر مثل بابایش جان داد محسن غلامحسینی 👇
. 🔵 (ع) دلی لرزیده با نگاه تر نشسته نزد لاله ی پرپر پدری ناله میزنه از دل پیچیده اما خنده ی لشکر آه و واویلا یا علی اکبر ساحل گلگون دریا را دریاب نور چشمان زهرا را دریاب غریب و تنهاست سالار زینب یا علی اکبر بابا را دریاب ای گل چیده داغ تو سخت ِ در خون تپیده داغ تو سخت ِ ذکر بابای تو در این صحرا ای نور دیده داغ تو سخت با سر زانو نزدت نشینم پرپر تر از آنی که ببینم اربا" اربایی ای گل بابا از سرو قدت خوشه بچینم وقت جان دادن بود و رسیدم ناله های دردت را شنیدم هر چه را گشتم در همه جسمت یک جایی بهر بوسه ندیدم 🔵 (ع) شکفته ای تو بر سر دستم غنچه ی باز پرپر دستم پاره ی ماه از تشنگی بودی عقیق سرخی گوهر دستم لالا لالایی یا علی اصغر حنجرت لرزید کربلا لرزید همه دشت نینوا لرزید از ناله ی من آسمان نالید تمام عرش کبریا لرزید شکوفه ی لبهای تو پرپر خزان زده بر خنده ی آخر به جای لالایی برای تو میرسه بر گوش نوحه مادر آیت معصومی حسینی غربت محرومی حسینی کودک شش ماهه علی اصغر سند مظلومی حسینی نور مهتابی بر تو دریغ شد گل آفتابی بر تو دریغ شد خدای عالم شاهد ِ اصغر قطره ی آبی بر تو دریغ شد 🔵 از عطش رنگ گلها پریده قَد نهالی تازه خمیده بانگ عطشا از دل خیمه در همه جای هستی پیچیده آه و واویلا آه و واویلا به جای آب از دیده خون جاریست باغ لبهای تشنه گلناریست کشتن گلها با عطش امشب مثل شمشیر و ضربه کاریست هر طرف طفلی ناله ای دارد به خاک خیمه چهره بگذارد ابر چشمان ساقی طفلان قطره های دل از دیده بارد حلقه ی دور ساقی عطشان جمع عطشان طفلان نالان به روی دست خواهری مضطر قنداقه طفل شش ماهه گریان آرزوی آب دیگر سراب ِ برگ هر گل از آتش کباب ِ بین هر خیمه می گردد حیران بند نمی آید اشک رباب ِ 🔵 (ع) وقت غوغای کربلا آمد در نوا دشت نینوا آمد از سوی نهر علقمه بر گوش ناله ی اَدرک یا اَخا آمد آه و واویلا آه و واویلا از پا افتاده سرو علمدار باغبان ماند و حال دل زار بین یک لشکر ناجوان مردی قافله سالار گشته گرفتار بی او دنیا را دنیای غم دید طرفی دست و مشک و علم دید وقتی عباسش رفته از دستش آه و فغان اهل حرم دید آه و فغان از هجرت عباس علقمه دیده غیرت عباس لب دریا و آب زلالش دارد به لبها حسرت عباس با لب عطشان آبی ننوشید با یاد طفلان آبی ننوشید یاد لبهای خشک حسین و با چشم گریان آبی ننوشید 🔵 شب وصال و شور دعا شد کعبه عشاق کرببلا شد گوشه خیمه سر به سجاده قافله سالار محو خدا شد یا الله الله یا الله الله امشب حسین و ذکر یا غفار دست قنوت و دیده بیدار فردا سر او بر سر نیزه زینب اسیر و راهی بازار محبوب خود را تا سحر خواند با شوق وصل و چشم تر خواند فردا در مقتل صورت بر خاک و شعر پهلو و وای مادر خواند امشب ببیند روی طفلان را بر لبش آرد آه سوزان را گویی می بیند عصر فردا و زینب و جمعی دل پریشان را محراب زهد و دیدگانی تر عبا بر دوش و عمامه بر سر فردا به غارت میرود از او حتی پیراهن حتی از پیکر 🔵 دامن کشان از خیمه ها رفتی روح و ریحان از خیمه ها رفتی قد و بالای مجروحت دیدم کام عطشان از خیمه ها رفتی مهلا" مهلا آه ای جانم برادر رفتی و دلها در قفای تو در تب و تاب ِ ماجرای تو چه میشد می مُردم نمی دیدم روز دوری ، شام عزای تو وعده وصل ما به پایان شد غم هجرانت بار گران شد سهم من اشک و ناله از هجران سهم جسم تو تیر و سنان شد هرگز حالت را محزون نبینم الهی زخمت افزون نبینم کهنه پیراهن از چه پوشیدی پیرهن از جسمت بیرون نبینم از بَر زینب چشم تر رفتی اشکم من دیدی خون جگر رفتی چه میشد بودم هم رزم جنگت ای برادر جان بی سپر رفتی 🔵 زمین میلرزد آسمان نالد همه ی عالم یک زمان نالد مرد مجروحی در دل گودال نیمه نفس با نیمه جان نالد آه و واویلا آه و واویلا غرق خدا بود ضربه ها آمد محو دعا بود ضربه ها آمد نه فقط پیش چشم خداوند نزد زهرا بود ضربه ها آمد مادر می نالید ای خدا فرزند تا جدا می شد بند او از بند یکی با نیزه یکی با خنجر پیرهن را از جسم او می کَند نینوا آن دم شور و نوا شد کربلا غرق کرب و بلا شد خون چکید از چشم همه عالم تا که رگهای حنجر جدا شد خیل یک لشکر جمله پیوسته مشغول غارت از تنی خسته بعد از آنی که تن شده عریان با نعل تازه سینه شکسته محسن غلامحسینی 👇
. 🔵 تا سحر امشب خیمه می سوزد با شعله ی تب خیمه می سوزد وقت هجوم لشکر غارت چون دل زینب خیمه می سوزد آه و واویلا آه و واویلا بین آن غوغا کودکی گم شد زیر دست و پا کودکی گم شد بسته شد راه چاره در خیمه در دل صحرا کودکی گم شد در خیمه ها جز خون جگر نیست به غیر از آه و اشک بصر نیست هر چه می گردد زینب محزون از دو تا دختر دیگر خبر نیست برگی نیلی شد از باد ِ سیلی دوباره بر پا بنیاد ِ سیلی کافری میگفت بر همه لشکر ای آل سفیان آزاد ِ سیلی گلهای عصمت جمله پژمردند از دست دشمن ضربه ها خوردند بی امان های دشت بلاها پناه بر سوی قتلگاه بردند 🔵 وداع با کربلا ای گل پرپر الوداع یارم ای تن بی سر الوداع یارم هم سفر بودیم اما حسینم مانده با مادر الوداع یارم مظلوم حسینم مظلوم حسینم پیکر پاکت بی کفن مانده جای نعل اسب بر بدن مانده بین شمشیر و نیزه شکسته تکه هایی از پیرهن مانده بر سر نیزه رفته سر تو ای سلیمانم کو گوهر تو نه تنها از خیمه شده غارت غارت شده حتی پیکر تو من چگونه از تو دل بگیرم خود تماشا کن جان اسیرم یک دم از تو من کی جدا بودم از این جدایی باید بمیرم میروم اما با دل خسته هم دم من شد اشک پیوسته خواهم تو را چون جان در آغوشم اما چه سازم با دست بسته محسن غلامحسینی 👇
YEKNET.IR - shoor - hafteghi - 1400.03.10 - mehdi akbari.mp3
3.97M
احساسی 🍃چشمه‌ی حیات من حسین 🍃باعث نجات من حسین 🎤 🕌هیات علمدار مشهد 🗓10 تیر 1400
YEKNET.IR - shoor 2 - hafteghi - 1400.03.10 - mehdi akbari.mp3
2.87M
احساسی 🍃سبک بالم 🍃تو ایوون تو جا دارم 🎤 🕌هیات علمدار مشهد 🗓10 تیر 1400
YEKNET.IR - shoor 2 - hafteghi - 1400.03.11 - nariman panahi.mp3
4.75M
احساسی روضه ای 🍃نه مهلت که پیراهن تو ببویم 🍃نه فرصت در ماتم تو بگریم 🎤 🗓11 تیر 1400
YEKNET.IR - shoor - hafteghi - 1400.03.11 - nariman panahi.mp3
7.93M
احساسی روضه ای 🍃حسین جان .... 🍃به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم 🎤 🗓11 تیر 1400
YEKNET.IR - shoor 3 - hafteghi - 1400.03.11 - nariman panahi.mp3
4.89M
احساسی روضه ای 🍃روی لبم واویلا 🍃کسی ندیده توی دنیا 🎤 🗓11 تیر 1400
. 🖊 🖊 "ع" ‍ داده جنون هستی من را به باد روز نخستین که شنیدم جواد میچکد از کنج لبانم شراب خانه ات آباد خرابم ، خراب ۲ سنگ تراشی دل سنگم گرفت تیشه زد و ساخت از آن دُر ناب شانه زد و یکسره ، دل ریخت ، ریخت در خم آن گیسوی پر پیچ و تاب وای اگر دست تو افتد دلم فارغم از روز حساب و کتاب جاذبه ی محض مرا نور کن حضرت خورشید به جانم بتاب جذبه ی پیغمبر امی ، جواد ای بابی انت و امی جواد (نیست فقط روز مبادا کریم هست همه روز و شبم با کریم) ۲ یاد گرفته است که بر هیچ کس رو نزند این دلم الا کریم هر چه گره بیشترم می زند می شود این فاصله ها … تا کریم خواهش ما جرعه ای از آب بود داد ولی پهنه ی دریا کریم بس که در بسته زدم خسته ام باز نشد هیچ در امّا کریم در نزده ،در به رویم باز کرد باز همین طائفه اعجاز کرد فیض مسیحایی ات عیسی بَرَد دست به دامان تو موسی برد (از همه دل می برد آقای من بیشتر از حضرت زهرا برد )۲ روی پرش لطف کن و پا گذار رتبه ی جبریل به بالا برد شکر برایت حرم آخر رسید ناله ی مجنون دل لیلا برد بال بده ،تا حرم کاظمین با نفس وای حسینم حسین مثل همیشه دم ایوان طلا نام تو شد نام تو سوگند ما نام تو را گفتم و باران گرفت خیس شد از گریه ی ما صحن ها پنجره فولاد گره باز کرد از من افتاده به لطف شما مثل همیشه دم باب الجواد حاجت ما بود که آقا رضا … جان جوادت ببرم کاظمین تا که بخوانیم به پایین پا … آمدم ای شاه پناهم بده … ۲ خط امانی ز گناهم بده وای اگر غصه ی مادر نبود حال تو اینقدر مکدر نبود مثل حسن شد جگرت نیز حیف که بالین تو خواهر نبود کاش زمین آب نمی ریختند حیف به جز خنده پس در نبود شکر خدا قسمت تو بام شد گودی و نامحرم و خنجر نبود … شکر خدا پیش نگاهت زبام بر سر نیزه سر اصغر نبود … بزار بریم با اجازه امام جواد در خانه ی امیرالمومنین ( دلم غیره ایوان پناهی نداشت دلم زائری بود و راهی نداشت دلم در بساطش جز آهی نداشت علی داشت انرا که شاهی نداشت ) ۲ به دور امیر کرم گشته ام صدو ده قدم در حرم گشته ام به او گفتم ای شاه راهم بده امان نامه ای بر گناهم بده لياقت به يك دم نگاهم بده پناهي ندارم پناهم بده صدا زد پريشانی ات با علی ۲ اگر خسته جانی بگو يا علی همين لحظه ها بود پيدا شدم علي گفتم و از زمين پا شدم شب و روز حيران مولا شدم گدا بودم او خواست آقا شدم دلِ من بدون علی بی كس است بميرم ، ببينم علی را بس است تحمل به اين نور لابد نبود ترك خوردن كعبه بی خود نبود و كعبه كه جای تَرَدُد نبود پس اينها همه يك تولد نبود خدا خواست ثابت كند بر جهان علی هست يكتاترين در جهان فقيری كه انگشتر از او گرفت سليمان شد و ذكر ياهو گرفت زمين تخت او آسمان تاج او به دوش نبی بود معراج او اگر مدح او بر لبم جا گرفت يدالله دستان من را گرفت به من گفت از مرد خندق بگو بيا از عليٌ مع الحق بگو …. سه بار از نبی اذن ميدان گرفت علی هست پس مصطفی جان گرفت نبی گفت جانم به قربان او علی جان من هست و من جان او علی با خدا و خدا با علی علی يا خدا گفت ، حق ياعلی اميری نداريم الّا علی اگر ناتوانی بگو يا علی …… .
مداحی آنلاین - نام تو را گفتم و باران گرفت - سیب سرخی.mp3
3.65M
🍃نام تو را گفتم و باران گرفت 🍃خیس شد از گریه‌ی ما صحن‌ها 🎤
متن ▪︎نه مهلت که پیراهن تو ببویم
YEKNET.IR - shoor 2 - hafteghi - 1400.03.11 - nariman panahi.mp3
4.75M
احساسی روضه ای 🍃نه مهلت که پیراهن تو ببویم 🍃نه فرصت در ماتم تو بگریم 🎤 🗓11 تیر 1400
🔊 حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم شبی که میرفتی برات کاسهٔ آب گذاشتم واویلا 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 اباالفضل بیا این دم آخری غربتم رو ببین‌و بیاو تسلا بده درد ام‌البنین‌و واویلا اباالفضل الهی که مادر فدای دو دست بریدت بمیرم برای غریبی و مشک دریدت واویلا نظر کن به حالم که زارو، محزونم ببین گوشه‌ای کنج بستر، گریونم... اباالفضل اباالفضل، اباالفضل، اباالفضل 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 اباالفضل شنیدم امیدت عزیز دلم ناامید شد شنیدم که گیسوی زینب یه‌روزه سفید شد واویلا اباالفضل شنیدم یه لشکر تورو کشتنت نور عینم تو رفتی‌و شد بی‌عَلَمدار و یاور حسینم واویلا دو دستای تو تا قلم شد، عباسم حرم بی‌پناه و عَلَم شد، عباسم... 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم شبی که میرفتی برات کاسهٔ آب گذاشتم واویلا حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و تنت گیره نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه واویلا تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی میمردم نمی‌دیدم اینقدر جسارت واویلا سرِ تو که رو نیزه‌ها رفت، یا مظلوم همه‌ش چادرم زیر پا رفت، یا مظلوم... حسین جان حسین جان، حسین جان، حسین جان . یا اباعبدالله حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم ؛ واویلا حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه ؛ واویلا صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم نشون می دادم حنجرت رو یا مظلوم صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان به صحرا سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو ؛ واویلا تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی می مردم نمی دیدم اونقدر جسارت ؛ واویلا . به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم ندیدی چشای ترم رو با غیرت شلوغی دور و برم رو یا مظلوم حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان بمیرم گلوی بریده ت همیشه به یادم می مونه روی چادر سوخته ی من هنوز رد خونه ؛ واویلا بمیرم که تو نیزه خوردی و اون نیزه معلومه داغ بود خدا میدونه واسم اون بدترین اتفاق بود ؛ واویلا سر تو که رو نیزه ها رفت یا مظلوم همه ش چادرم زیر پا رفت یا مظلوم جلو چشم نامحرما من افتادم پناه غریبی م کجا رفت یا مظلوم صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان به لحظه ی بریدن سرت آه می کشم برای پاره های پیکرت آه می کشم به اشک و ناله ی خواهرت آه می کشم برای ضجه های مادرت آه می کشم از گودال صدا میاد ؛ شمر داره کجا میاد خولی داره واسه چی سمت قتلگاه میاد 👇
YEKNET.IR - shoor - hafteghi - 1400.03.11 - nariman panahi.mp3
7.93M
احساسی روضه ای 🍃حسین جان .... 🍃به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم 🎤 🗓11 تیر 1400
. بند اول: غروبای جمعه / همیشه دلگیره درد و غمی کل / عالمو میگیره به راه او مونده / چشم تر زهرا خبر نشد بازم / از پسر زهرا نور حق جلوه نماید شاید پرده از چهره گشاید شاید چه قدر وعده به هم میدادیم *شاید این جمعه بیاید شاید * العجل مهدی فاطمه بند دوم: غروبای جمعه / فاطمه غمگینه ظهور مهدی رو/ بازم نمیبینه سینه ی او زخمی / حالش پریشونه *یا ولدی مهدی*/ دوباره میخونه انتقام حیدرو میگیره انتقام مادرو میگیره انتقام قطره قطره های خون حلق اصغرو میگیره العجل مهدی فاطمه بند سوم: غروبای جمعه / به عشق روی تو روضه میخونم باز/ برا عموی تو به یاد دستی که / جدا شد از پیکر یاد لب خشک / عباس آب اور درکنار علقمه غوغا شد بعد عباس،، حسین تنها شد پای دشمنا به خیمه وا شد سر کهنه پیرهن دعوا شد وای من وای من ای حسین - به سمت گودال از .... مرتضی کربلایی✍ .
. من سائلم و سائل درگاه تو هستم با دست تهی بر سر راه تو نشستم بی برگ و نوایم - محتاج عطایم مظلوم حسین جان ..‌. غم نیست به عالم که جوابم ندهد کس دل بر تو و لطف و کرمت بسته ام و بس این بار گناهم - این روی سیاهم مظلوم حسین جان ..‌. من مستحق دوزخم اما به تو وصلم اینجا به تو منسوبم و آنجا به تو وصلم هم نامه سیاهم - هم مانده به راهم مظلوم حسین جان در هیئت و در تکیه و در زیر لوایت شد چشمه ی اشکم همه جا وقف عزایت این سیل سپاهم - این گریه و آهم مظلوم حسین جان ... من گر چه گنهکارم و مسکین و فقیرم خواهم به تماشای جمال تو بمیرم تو محرم رازی - کن بنده نوازی مظلوم حسین جان ... با خون جگر بر ورق لاله نوشتم هر جا که بود خیمه ات آنجاست بهشتم ای کوثر جانم - ده خط امانم مظلوم حسین جان ... تو در دو جهان سید و مولا و امیری امید من است این که مرا هم بپذیری ای رحمت بی حد - تو خوبی و من بد مظلوم حسین جان .‌‌.. این بار گناه من و این چهره ی زردم با رو سیهی روی به درگاه تو کردم ممنون تو هستم - مدیون تو هستم مظلوم حسین جان ... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو پناهمی.mp3
3.81M
📌 سبک 📝 تو پناهمی تو تکیه گاه محکمی 🎤 سید رضا ▪️ (ع)
. زبان حال حضرت زینب با امام حسین (ع) سرت بر نیزه بود و زود از دید حرم بردند سرت را ناگهان از پیش چشمان ترم بردند پس از آن ابتدای دیدن شام غریبان شد شروع غارت و هر چه بگویی از برم بردند یکی از بچه ها پایش پر از خار مغیلان شد یکی از کودکانت گفت از پا زیورم بردند یکی از بچه هایت تازیانه خورد بر جسمش یکی از دختران فریاد زد که معجرم بردند یکی از بچه ها با ضربه ی سیلی ، رفت از هوش یکی فریاد زد گوشواره و انگشترم بردند شما آموختی بر کودکان هنگام بی یاری شنیدم جملگی با ناله نام مادرم بردند فقط یک خیمه سالم بود تا گردد پناه ما که آن را هم برای غارت از روی سرم بردند همه اینها بماند عصر عاشورا چنین بگذشت چه ها از دودمان حضرت پیغمبرم بردند امان از صبح روز یازده وقت اسارت شد که دیدم عده ای حمله دوباره بر حرم بردند فقط یک خیمه باقی بود ماوای شهیدانت نگاه انداختم بر نیزه چندین گوهرم بردند سر آلاله های آل هاشم را به نی کردند سر قاسم سر عون و... علی اکبرم بردند دوباره داغ ما شد تازه از این تماشاها به روی نیزه راس ساقی آب آورم بردند نبودی تا ببینی کربلای دیگری دیدم تمام من تمام هستی ام از پیکرم بردند محسن غلامحسینی .
. برای شب های آخر مجالس عزاداری به گوش آسمان گل نغمه ها پیچید ، یا زهرا (س) شب آخِر نوای عاشقت گردید یا زهرا (س) شما دعوت نمودی آمدم در مجلس روضه دلم با ناله های داغ تو ، نالید یا زهرا (س) دعا کردی بجوشد چشمه ی اشک محُبّ تو نظر کن از دو چشمم قطره ها جوشید یا زهرا (س) شب آخِر به یاد غصه هایت اشک می بارم برای آن قد ِ خم ، سِدره ی توحید یا زهرا (س) حسن (ع) در کوچه ها می دید دستان تو می لرزد ندید حیدر ! ولیکن قلب او لرزید یا زهرا (س) به ظرف آب شد خیره نگاه دخترت زینب (س) که رفتی و حسینت تشنه لب خوابید یا زهرا (س) سفارش کردی و دختر به جا آورد اَمرت را گلوی تشنه و رگ های او بوسید یا زهرا (س) سر از روی بدن برداشت بالای سر خود دید سر فرزند تو بر نیزه ها تابید یا زهرا (س) محسن غلامحسینی .
. زبانحال (عج) شمع ما را چو پروانه کشتتد جد من را غریبانه کشتند قلبم از آن زمان در تعب بود جد مظلوم من تشنه لب بود از تنش پیرهن را کشیدند بعد از آنی که راسش بریدند غرق خون هر دو چشم ترم شد یادم آید که هتک حرم شد خون به خورشید غم هاله میزد اسب بی صاحبش ناله میزد این جفا ثبت صبح ابد شد جسم جد شهیدم لگد شد در حرم پای غارت گشودند معجر ِ دختران را ربودند پیکرش مانده و قطعه حصیری اهل بیتش به بند ِ اسیری مهر گردون چگونه بتابی چشم عالم پس از این نخوابی بر سر نیزه ها آسمان وای زینب و بزم نامحرمان وای محسن غلامحسینی .