2. پرسید.mp3
زمان:
حجم:
2.47M
#امام_حسین ( علیه السلام )
#سید_جواد_ذاکر_طباطبایی
پرسید رفیقی که مرا
لیک سئوال است
از بعد حسین
آن که شهنشاه جلال است
مبهوت وقارش
شرف و دشت و جبال است
این گریه و شیون
که به هرماه و به سال است
سیرِ حِکمی است
یا که فقط خواب و خیال است ؟
پیری برسید و
نظری کرد و به لبخند
فرمود که ای عاقل و
روشندل و دلبند
مجنون نشدی
تا که بدانی که در این بند
بالله که دراین عرصه
بسی جای ملال است
دیوانگیِ عشقِ حسین
#عین_کمال است
این جامه دریدن
نه فقط شوری و حال است
از بهر عروج عملی
شه پر و بال است
.
4_5839089321168082332.mp3
زمان:
حجم:
4.18M
#مرحوم_حاج_محمد_باقر منصوری
شکرت کنم خدایا
من عاشق حسینم
نه قطره ام ، نه دریا
من عاشق حسینم
با اِذن کِردگارش
از عشقِ او سخن کرد
در مَهد گفت عیسی
من عاشق حسینم
دانی خلیل را نار
از چه بشد گلستان ؟
چون خواند این دعا را
من عاشق حسینم
در یک کتاب خطی
دیدم نوشته مجنون
افسانه بود لیلی
من عاشق حسینم
من کیستم زنم دم
از عشقِ پاک مولا
فرموده اند طاها
من عاشق حسینم
وقتی که کَند مولا
از بیخ درب خیبر
فرمود علیِ والا
من عاشق حسینم
بر این دلیل آدم
توفیق توبه را یافت
چون گفت بارالها
من عاشق حسینم
وقتی که دید فطرس
بالش شفا گرفته
فرمود بارالها
من عاشق حسینم
دختی سه ساله میگفت
بر عمه ی غریبیش
برقبر من کن انشاء
من عاشق حسینم
در زیر تازیانه
بگذار جان سپارم
مانَد به یادها تا
من عاشق حسینم
در بین دود و آتش
این جمله خواندنی بود
با خون نوشت زهرا
من عاشق حسینم
شاعر :
#جاوید_اسدزاده_سرابی
.
.
💥سبک: #شور
🎤مداح:حاج #حسین_هوشیار
#امام_حسین (ع)
چیزی که مثل نداره، شور دمِ یا حسینه
چیزی که بدل نداره، گریه ی برا حسینه
چیزی که جنون میاره، بیرق های روضه هاشه
چیزی که دلم رو برده، شیش گوشه ی کربلاشه
خدا میدونه حرم رو جور دیگه ای ماتم میگیره
شبای جمعه که بی بی زهرا اسم تو رو دم میگیره
"حسین جانم، حسین جانم، حسین جانم جانم جانم جانم حسین جانم"
من مهمون این بساطم، چون سفره برا حسینه
نوکر شدنم دلیل داشت، گفتن که آقا حسینه
سهم تو شدم از اول، من مال خودم نبودم
اغلب توی روضه هاتون، توو حال خودم نبودم
از اول خلقت تا به حالا هر کی برات گریه کرده
یعنی بهش مادرت لباس نوکری رو هدیه کرده
"حسین جانم، حسین جانم، حسین جانم جانم جانم جانم حسین جانم"
👇
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_چیزی_که_مثل_نداره_حسین_هوشیار.mp3
زمان:
حجم:
2.89M
متن شور احساسی #محرم
🌴چیزی که مثل نداره
🌴شور دم یاحسین
🎧 حسین هوشیار
#امام_حسین
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
.
#واحد_سنگین و جانسوز _ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها_کربلایی مهدی رسولی
═══✼✼═══
(میخوام بگم یه روضه از
قصه ی تلخ روزگار
یه چادرم شکسته دل
ساده و خاکی ، وصله دار) ۲
امشب بذار چادر بی بی روضه خون باشه ...
شب عروسی علی
آروم آروم ، قدم قدم
رو سر ماه مدینه
به خونه ی بخت اومدم
روی سرم تو کوچه ها
گل میزدن همسایه ها
وارد خونه میشدم
میون دست مرتضی
یادم نمیره ...
اون روزا که بین همه ...
برو بیایی داشتیم
شبا تو خونه ی علی ...
چه قصه هایی داشتیم ...
عجب روزایی داشتیم ۲
(دم غروبه ...
بارون بارون روی پرم ... داره بارون میباره
تنگه دل همسفرم ... داره بارون میباره) ۲
✫┄┅═══════════┅┄✫
نه سال عاشقی گذشت
تو خونه ای پر از وفا
زیر پرم بزرگ شدند
حسین و زینب باصفا
خانوم عزیز همه بود
تا که باباش گذاشت و رفت
بعد بابا ، عَدو رو دل
زخمی رو جا گذاشت و رفت
برا تسلّای دلش
هیزم آوردن پشت در
خانوم منو رو سر گرفت
بلند شد ایستاد پشت در ... (چی شد؟)
یادم نمیره ...
تا که آتیش زدن درو ...
آتیش نشست رو دامنم
تا در وا شد دیدم خانوم ...
صدا میزد وای محسنم ...
(دم غروبه
بارون بارون روی پرم ... داره بارون میباره
تنگه دل همسفرم ... داره بارون میباره) ۲
✫┄┅═══════════┅┄✫
«««ببین چادرش چی جور داره خاطره میگه براتون !؟ حرف همین ایام و همین روزاست ...»»»
نفس نفس میزد گلم
سر میومد تحملم
کارای خونه رو میکرد
خانوم بی تعادلم
«««چادر داره سوال میکنه ...»»»
کشیده میشم رو زمین
شِکوه ز تقدیر میکنم
نمیدونم چند روزه که
زیر پاهاش گیر میکنم
خدایا من قد کشیدم
یا قد زهرا خمیده !؟
یادم نمیره ...
منو رو صورت میگرفت ...
از مرتضی رو میگرفت ...
دستشو از زیر پرم ...
بی بی به پهلو میگرفت ...
شدم ز بعد مادر ...
ارثیّه یه دختر ...
✫┄┅═══════════┅┄✫
دم غروبه... ( کدوم غروب ؟!؟ عجب غروبائی داشته این چادر ...)
من رو سره یه خواهری ... داره بارون میباره
تو قتلگاه برادری ... داره بارون میباره ...
بو گیرو دارید گلدیم گورم حالین نجدی/بویور گوروم باجن اولسون یارالارین نجدی
حسین .......
(تو این گیرو دار اومدم ببینم حالت چطوره/بگو ببینم خواهرت بمیره،زخمات چطوره)
حسین .......
#کربلایی_مهدی_رسولی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
👇
Emamol Saghalin - @nohe_torky - Alireza Esfandiari - @nohe_torky.mp3
زمان:
حجم:
5.64M
نوحه #ترکی امام الثقلینه سراج الحرمینه از علیرضا #اسفندیاری
امام الثقلینه سراج الحرمینه ✿
هامی شیعه لریندن سلام اولسون حسینه ✿
حسین شمش هدی دی ذبیحا به قفادی ✿
رییس شهدادی حسین پنج تن ایچره گل اهل کسادی ✿
هامی شاهلار حسینون قاپیسیندا گدادور ✿
حسین صبحه صفادور ✿
حسین ظهره ضیادور ✿
حسین باب رجادور ✿
حسین درده دوادور ✿
حسین آب بقادور ✿
حسین تشنه ما دی ✿
او یر کی وطن اتمیش آدی کرب و بلادیر ✿
عجب حالی بلادور ✿
اونون سقفی طلادور ✿
همان قبه نین آتدا ✿
براورده دعادور ✿
در قبله ده موسی ✿
سر صحنیده عیسی ✿
اونون کف شکنینده دورار حضرت یحیی ✿
سیلر قبر شریفین توزون مریم و سارا ✿
محرملر اولاندا کلر حضرت زهرا ✿
حسینون بوغازیندان اوپوپ سسلیه ر ای وای ✿
حسین مست ایلر انسانی ✿
حسین سجده زمانی ✿
چیخان جانیوه قربان ✿
یاشیل شیشه ده عرشه ✿
گدن قانیوه قربان ✿
خیابانیوه قربان بیابانیوه قربان ✿
سینه نده گولو یاتمیش گلستانیوه قربان
#امام_حسین
.
#حضرت_عبدالله
#امام_حسن
#شب_پنجم_محرم
نوبت عشق است عشقم با حسن
سفره را وا کرده این شبها حسن
صبر او رزم است گرچه بی صداست
صلح او روح قیام کربلاست
ساختن با سوختن یک جوهر است
خون این دل مثل خون حنجر است
هرکه مجنون حسین و کربلاست
مطمئنا زیر دین مجتبی است
با اجازه از علی آن صف شکن
مینویسم لافتی الاحسن
نامه داد و شاه را امداد کرد
مذهب ما را حسن آباد کرد
غربت او سِری از اسرار اوست
این شلوغی حرم ها کار اوست!
امشب اما تا مدینه راهیم
الله الله امشب عبداللهیم
کیست عبدالله عشق پنج تن
حضرت باب الحسین باب الحسن
یازده ساله ولی شیر نر است
این نواده مثل جدش حیدر است
عابد شب زنده دار هرشب است
از محافظ های عمه زینب است
نوجوانی ابالفضل است این؟
یا به بدر آمد امیرالمومنین؟
در رگش خون حسن جاری شده
جان به قربانش چه کراری شده
هست این شاخ نبات پنج تن
نذر عاشورای بابایش حسن
...........
ظهر شد دلهای عالم در تب است
دست عبدالله دست زینب است
یارب عاشوراست یا که محشر است
یا حسن دستش به دست مادر است
دونفر بالای تل باحال زار
بی کسی تشنه میان کارزار
دید از بالا که بلوا ساختند
با سر آقا را زمین انداختند
گرگ ها خون عمو را میخورند
نیزه ها دائم به یک جا میخوردند
اب میخواهد سنانش میدهند
با نوک نیزه تکانش میدهند
نیزه بر کتف عمو میخورد و بعد
زخم ها روی گلو میخورد بعد
بر تن خون خدا پا میکشند
مست های موی عمو را میکشند
آیه میخوانند و سنگش میزنند
به دلش با خنده آتش میزدند
پیش خشکی لبان شاه دین
آب هارا شمر میریزد زمین
هرچه را دارد به دعوا میبرند
دزدها پیراهنش را میبرند
روح قرآن زیر پا افتاده ست
روی سینه شمر هم آمادست
حنجر است و حنجر است و حنجر است
خنجر است و خنجر است و خنجر است
دید عبدالله عمو را داد زد
زیر لب میگفت یا زهرا مدد
ای عمو تنها نمان بین سپاه
مجتبی دارد می آید قتلگاه
یازده سال است دنیای منی
جای بابایم تو بابای منی
گرچه شمشیری ندارد نوکرت
دست دارم میدهم پای سرت
کاش زخم من مداوایت کند
تیر روی سینه ات جایم کند
غم مخور جانا فدایت میشوم
من بقیع کربلایت میشوم
#سیدپوریا_هاشمی
.
.
#شب_پنجم_محرم
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
متن روضه #حضرت_عبدالله
🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم
زبانحال باب الحوائج عبدالله بن الحسن...
🔸ای عمو تا نالۀ هَل مِن مُعینت را شنیدم
🔸از حرم تا قتلگه با شور جانبازی دویدم
قربون غریبیش برم...
مثل باباش امام حسن خیلی غریب بوده...
روضه ی جانسوزی داره...
دل هر شیعه ای رو آتیش میزنه...
آخه روضه ی این آقازاده گره خورده به روضه ی اربابمون حسین...
🔸آنچنان دل بُرد از من بانگ هَل مِن ناصِر تو
عموی غریبم حسین...
🔸کآستینم را ز دست عمّهام زینب کشیدم
ابی عبدالله یتیمان برادر رو خیلی دوست داشت...
خیلی مواظبشون بود...
مخصوصا عبدالله اش رو ...
صدا زد خواهرم... زینبم ...
مواظب عبدالله ام باش...
خواهرم مواظب یادگار برادرم باش...
زینب جان این نانجیبها رحم ندارن...
دیدی قاسمم شهید کردن...
علی اکبرم قطعه قطعه کردن...
روی دستهام علی اصغرم رو پرپر کردن...
خواهرم اینا رحم ندارن... زینب
مواظب یادگار حسنم باش...
دستهاش رو گذاشت توی دست عمه...
🔸دست او در دست های عمّه بود
🔸گوش او پر از صدای عمّه بود
اما...
🔸شیون زن ها دلش را پاره کرد
🔸دید شه تنهاست فکر چاره کرد
دستش به دست عمه جانش زینبه...
بالای تل زینبیه...
یکدفعه نگاه کرد دید عمو جانش حسین داخل گودی قتلگاه است...
دور تا دور عمو رو گرفتن...
شمشیرها بالا میره پایین میاد...
دیگه طاقت نیاورد...
دوان دوان...
به سمت گودی قتلگاه
🔸دست او از دست عمّه شد جدا
🔸می دوید و بر لبش واویلتا
هی صدا میزد ای وای...
آقای غریبم حسین...
🔸می دوید و گاه می افتاد او
🔸از جگر فریاد می زد ای عمو
(وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي)
به خدا از عموم جدا نمیشم.
تا رسید کنار ابی عبدلله دید یه نانجیبی هم شمشیر به دست...
داره نزدیک میشه...
خودش رو انداخت روی عمو جانش حسین...
نمیذارم آقام رو به شهادت برسونی...
نانجیب شمشیر بلند کرد ...
یاصاحب الزمان...
عبدالله دست رو جلو آورد ...
مبادا شمشیر به بدن عمو اصابت کنه
نانجیب آنچنان با شمشیر بر دست عبدالله زد...
دیدن دست به پوست آویزان شد...
صدای ناله اش بلند شد...
يَا عَمَّاهُ
(روضة الواعظين ص ٢٠٨)
عموجان حسین به دادم برس...
خدا...حالا ابی عبدالله چکار کنه...
لحظات آخره...
عبدالله اش رو در آغوش گرفت...
به سینه چسباند...
داره نجوا میکنه. ..
اما حرمله ملعون هم کمین کرده بود...
یاصاحب الزمان....
نانجیب تیر از کمان رها کرد...
(فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ فَذَبَحَهُ)
سادات منو ببخشید...
دونفر تو کربلا رو سینه ی حسین...
جان دادن...
یکی ششماهه اش علی اصغر بود...
یکی هم عبدالله بن الحسن...
دیدن عبدالله داره روی سینه حسین دست و پا میزنه...
هر کجا نشستی صدا بزن یا حسین...
🔸ضربۀ محکم یک تیغ که پایین آمد
🔸نذر لبخند عمو کرد یتیمی پر خویش
🔸آخرین تیر خودش را به کمان حرمله برد
🔸گردنش شد سپرش باهمۀ حنجر خویش
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
.
#شب_پنجم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا
اقای من ...یابن الحسن ...
🔸سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا
🔸تا نکشته است مرا طعنه اغیار بیا
امام زمان اقای خوبم ...
دشمناتون به ما طعنه میزنن...
میگن اگه شما امام زمان دارید چرا اقاتون نمیاد...
چرا امام زمانتون نمیاد...
چرا اقاتون جوابتون رو نمیده...
یابن الحسن...
🔸تا نکشته است مرا طعنه ی اغیار بیا
تا از طعنه های دشمناتون نمردم بیا اقا جانم
🔸یوسف فاطمه عالم همه مشتاق تو اند
آقا ببین صدای مظلومان عالم بلنده...
از سرتا سر جهان هرکس به یک نامی شمارو صدا میزنن ...
ای منجی عالم کجایی...
🔸یوسف فاطمه عالم همه مشتاق تو اند
🔸رخ بر افروز دمی بر سر بازار بیا
داریم به عاشورا نزدیک میشیم
این شبها باید بهتر امام زمانت رو صدا بزنی....
یابن الحسن...
#امام_زمان
- 👇