eitaa logo
امام حسین ع
19.2هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و توسل ویژۀ ایام به امید بازگشایی مسیر کربلا به نفس حاج محسن عربخالقی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● خسته ام مثه نوکری که صاحبش جوابش کرده خسته ام مثه آدمی که زندگی خرابش کرده خسته ام مثه مجرمی که دنیا آبروشو برده خسته ام مثه بی گناهی که حقشُ ظالم خورده خسته ام .. خسته ام .. خسته ام .. خستگی هامو کجا بیارم الاّ حرمت! ای به فدای کرمت .. خستگیم در میره با سجده به خاکِ قدمت ای به فدای کرمت .. بزار با خستگیم بیام آقا من از خدا تو رو میخوام آقا انقده دورِ دورِ دورم که به تو نمیرسه صدام آقام ای صاحبِ دلِ شکسته ابی عبدالله .. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خسته ام مثه نوجونی که دردِ یتیمی داره خسته ام مثه پیرِ مردی که زخم قدیمی داره خسته ام مثه بیماری که دکترش جوابش کرده خسته ام مثه جانبازی که شیمیایی آبش کرده خسته ام .. خسته ام .. خسته ام .. خستگی هامو تو راهِ اربعینت میبری کی آخه ما رو میخری .. در میره خستگی زائرِ تو با نظری کی آخه ما رو میخری .. چه خوبه خستگی تو را(ه)ت آقا گرمیه راهِ کربلات آقا همیشه حسرتِ ملائک هست تاولِ پای زائرات آقا ای صاحبِ دلِ شکسته ابی عبدالله .. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خسته ام مثه‌اون پایی که هیچ موقع به‌مقصد نرسید خسته ام مثه اون که اربعین به هر دری زد نرسید خسته ام مثه شونه ای که زیرِ بارِ غم شکستنش خسته ام مثه حرمتی که مردم با ستم شکستنش خسته ام .. خسته ام .. خسته ام .. خستگی هام به فدایِ خستگیه خواهرت ای فدایِ زخم سرت .. خسته شد بس که دوید تو بیابونا دخترت ای فدایِ زخم سرت .. به خستگیه پایِ اولادت به زخم پیشونیه اجدادت ما خیلی تو دنیا صدات کردیم ما رو قیامت نبر از یادت ای صاحبِ دلِ شکسته ابی عبدالله .. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
باب الحرم _ عربخالقی.mp3
6.7M
|⇦•خسته ام .. و توسل ویژۀ ایام به امید بازگشایی مسیر کربلا به نفس حاج محسن عربخالقی
. حدیث حضرت محمد صلی الله علیه و آله درمورد شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام ابن عباس از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت می کند که فرمود: چون فرزندم حسن را به زهر شهید کنند ملائکه ی اسمان های هفت گانه بر او گریه کنند و همه چیز بر او بگرید حتی مرغان هوا و ماهیان دریا. هرکه بر او بگرید دیده اش کور نشود روزی که دیده ها کور می شود و هرکه در مصیبت او اندوهناک شود اندوهناک نشود دل او در روزی که دل ها اندوهناک شود و هرکه در بقیع او را زیارت کند قدمش بر صراط ثابت گردد روزیکه قدم ها بر آن لرزان است. (منتهی الامال ج1 ص 322 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. قلبم آتش گرفت از دوری دوریِ از کربلای تو سخت است رفته ام روی بام آقاجان بر روی سینه ام گرفتم دست السلامُ علیک یا ارباب نخریدی مرا و جا ماندم درد را داده ای حسین جانم بطلب کربلا ، که درماندم... ‏در جهان فاصله گذاری شد بین ما و تو فاصله افتاد... اربعین زائرِ تو جا ماند و از فراقِ حریمِ تو جان داد لعن و نفرین به آنکه باعث شد اربعین کربلا نباشم من ولی امسال خانه ام گشته- غرقِ روضه ، به کوریِ دشمن گله دارم من از امامِ رضا کربلایم به دستِ او بوده... هرکسی که شده خرابِ حسین اولِ کار ، مستِ او بوده... یا امامِ رضا ، ببخش آقا کربلا لازمم ، دلم تنگ است... دلِ من با تو میشود آرام گرچه جنسِ دلِ من از سنگ است... روضه میخوانم از فراقِ حرم روضه‌ی مشک و اشک و بی تابی زائرت بی غذا نمی خوابد... آه... اما تو تشنه‌ی آبی... شاعر:محمدحسین چاوشی .👇
. (علیه السلام) سینه ام غرق شرر خاطرات مادر حاصل این دو شده طشت پر خون جگر روزه دارم من و افطار زخون دل من خانه ام قتلگه و همسر من قاتل من یاحسن یا مظلوم از نفس افتادم تشنه لب جان دادم صیدم و در خانه می کُشد صیادم من جگر گوشه ی زهرایم و پاره جگرم مثل بابایم علی از همه مظلوم ترم یا حسن یا مظلوم شده وقت هجران دیده هایم گریان منکه از دشمن و دوست خورده ام زخم زبان ای مدینه تو بگو قصه ی خونبار مرا جگر سوخته و روزه و افطار مرا یا حسن یا مظلوم 🎤 ✍میثم مومنی نژاد علیه_السلام علیه_السلام .👇
. (سلام الله علیه) در جنان فاطمه سینه زن شد نوحه خوان در عزای حسن شد دیده ای که بر او گشته گریان در قیامت نباشد هراسان سیدی سیدی ای حسن جان خون طشت از دلش با خبر بود قاتلش داغ دیوار و در بود مثل مادر بود سوز و آهش خانه ی او شده قتلگاهش سیدی..... روزه داری که هنگام افطار گشته لبهای خشکش شرر بار غربتش را چنین کرده تفسیر داغ هفتاد و دو چوبه ی تیر سیدی.... ✍میثم مومنی نژاد 🎤 👇
. (سلام الله علیه) بقیع گرید به کربلای حسن زهرا شد نوحه خوان برای حسن زمین و سما گرفته عزا صلی الله علیک یابن المصطفی چشم نبی بر او ریزد ستاره بر زخم پا و بر جگر پاره از آتش زهر افتاده از پا صلی الله علیک یابن المصطفی در خانه می میرد از درد غربت در کوچه می سوزد ، زآتش غیرت مغیره را چون کند تماشا صلی الله علیک یابن المصطفی ✍میثم مومنی نژاد باتغییرگوشواره 🎤 علیه_السلام 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. (علیه السلام) 🎤 السلام علی الحسن و علی اولاد الحسن و علی اصحاب الحسن عرش معلا ز غمت گریه کرد (حسن جان) حضرت زهرا ز غمت گریه کرد (حسن جان) قلب محبان زغمت سوخته حسن جان تیر تنت را به کفن دوخته حسن جان بوسه زند علی به لبهای تو حسن جان ای به روی دوش نبی جای تو حسن جان باز به یاد شه لب تشنگان حسن جان نوحه ی لا یوم کیومک بخوان حسن جان سوختم از داغ غمت یا حسن حسن جان کی برسم در حرمت یا حسن حسن جان علیه_السلام .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. (علیه السلام) از تاب رفت و تشت طلب کرد و ناله کرد وآن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد خونی که خورده در همه عمر از گلو بریخت خود را تهی زخون دل چند ساله کرد نبود عجب که خون جگر، گر شدش بجام عمریش روزگار همین در پیاله کرد نتوان نوشت قصه ی درد و مصیبتش ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد ✍وصال شیرازی باحذف سه بیت علیه_السلام 🎤 ................ امام حسن مجتبی (علیه‌‌السلام) فاطمه مادر حسین و حسن گله کرد از وصال شیرازی گفت: ای آن‌که از برای حسین شعرِ نغز و چکامه می‌سازی! آفرین! از حسین من گفتی نیست اما مگر حسن پسرم؟ از غریب مدینه یادی کن! بگو از داغ پارۀ جگرم! شور شعر حسن گرفت وصال چشم او تا سحر ز غصه نخفت طبع ترکیب‌بندگوی زلال چند بندی رثای او را گفت گفت اما لطیف و در پرده محضر فاطمه ادب می‌کرد از همان لحظه‌ای سخن می‌گفت که حسن طشت را طلب می‌کرد چند بندی سرود طبع وصال تا شود فاطمه از او دلشاد چند بندی سرود سربسته شعرها را ولی ادامه نداد دید اگر شعر را ادامه دهد دل زهرا دوباره خواهد سوخت نه مگر قرن‌ها دل مادر از همین رنج‌های بی‌حد سوخت؟ چه بگوید؟ بگوید ای مادر زخم، آن جسم را تصرف کرد؟ همسر مجتبی به شوهر خود کاسۀ زهر را تعارف کرد؟ چه بگوید؟ بگوید ای مادر خون دل‌ها به‌سان رود شده؟ زهر، سوزانده تار و پودش را چهره‌اش مثل تو کبود شده؟ چه بگوید؟ بگوید ای مادر از سپاه امام، غیرت رفت؟ جانماز و ردا و خیمۀ او در کف دوستان، به غارت رفت؟ چه بگوید؟ بگوید ای مادر دل عالم به یاد او می‌سوخت؟ وقت تشییع، تیرهای حسد تن و تابوت را به هم می‌دوخت؟ چند بندی سرود طبع وصال تا شود فاطمه از او دلشاد چند بندی سرود سربسته شعرها را ولی ادامه نداد... جواد محمد زمانی✍ .
. یا حسن! خوش به حالِ وصال شیرازی شاعر خوب کشورم ایران عارف خوش‌نویس خوش اخلاق که بسی اُنس داشت با قرآن بعدِ یک عمر، گشت نابینا و پس از ناامیدی از درمان متوسّل شد او به پیغمبر به نبیّ معظّم یزدان ناگهان چشم قلب او واشد شد از آن وضع، واله و حیران دید نزدش نشسته پیغمبر حجره اش را رسیده یک مهمان قبل از آنی که صحبتی بکند حضرتش رو به او گشود زبان: " مگر از ما شِفا نمی خواهی؟ از حسینم بگو سروده ز جان " بانویی آمد از ره آنجا گفت: " ابتدا از حسن، سروده بخوان حسنم بس غریب و مظلوم است نبُوَد چون غمش به کلّ جهان " و همان جا وصال، غوغا کرد گُل طبعش شکفت و گشت عیان شعر خود را شروع کرد آنجا شعر را تا نمود او پایان سوی چشمانِ کور او برگشت دید اطراف خویش را یک آن خوش به حال وصال شیرازی که چنین بود پاک و با ایمان کوری اش شد مسبّب اینکه باریابد به محضر جانان هم رثا گفت از امام حسن هم به چشمان او رسید توان چه بگوییم از غریبِ بقیع عاجز از فهم غربتش اذهان جان به قربانِ جانشین علی که چه غم بود در دلش پنهان غمِ مادر، چه زود پیرش کرد با وجودی که بود مردِ جوان همسرش نه که دشمنش با زهر شرر انداخت بر زمین و زمان ۷ صفر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️ هشتم صفرسال ۳۶ وفات سلمان فارسی 🌹 حضرت امير المؤ منين"ع"فرمودند: {{سلمان از كسانى بود كه بر حضرت زهرا سلام الله علیها نماز خواند.}} 🌹حضرت امام صادق"ع"فرمودند: [إنَّ سَلْمان عُلِّمَ الإسْم الأعظَم] 🍃به درستی كه سلمان اسم اعظم را آموخته بود.اوسلمان دانش اول و آخر را داشته و او دريای بيكران دانش ها بوده است و او از دودمان ما اهل بيت علیهم السلام می باشد. ♦️و فرمود: سلمان شخصيتی است كه بهشت مشتاق ديدار اوست. 📃جبرئيل علیه السلام به حضرت رحمه الله الواسعه صلى الله عليه و آله عرضه داشت :{{اشتياق بهشت به سلمان بيشتر از اشتياق او به بهشت است }} 📚اختصاص:4_8/ بحارالانوار:ج 18/ص135 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی شاعر دل‌سوخته‌ی اهل بیت(ع) آقای خرسندی، دبیر گرامی ادبیات دبیرستان علم و فرهنگ، در مدح و مصیبت امام مجتبی علیه السلام علیه_السلام .
. 🎤 جانم حسين، جهانم حسين جانم حسين؛ جانم، جانم حسين طوفان گذشت، به خشكی كشيد نوح نبی، كوه جودی رسيد اما دريغ، به سيلاب خون كشتي پيغمبر، شد واژگون يعقوب اگر، هجر پسر ديده، اگر خورده خون جگر يوسف كجا؟ اكبر كجا؟ از گرگ صحرا يك لشكر كجا؟ جانم حسين، جهانم حسين جانم حسين؛ جانم، جانم حسين بين سبد، در امواج رود نوزادی موسى آسوده بود راحت رسيد، اذيت نديد تا عاقبت شير از مادر چشيد طفل رباب، محتاج آب تير سه شعبه داد او را جواب موسى كجا؟ مادر كجا؟ در نيل خون نعش اصغر كجا؟ جانم حسين، جهانم حسين جانم حسين؛ جانم، جانم حسين يحيى كجا؟ مسيحا كجا؟ در طشت خون، پور زهرا كجا؟ رويش خضيب، عيالش غريب جسمش زمين، رأسش روی صليب حوا ازين، ماتم غمين مريم عزادار و/ هاجر حزين زهرا كجاست؟ نقش زمين! آه از دل خونِ / ام البنين جانم حسين، جهانم حسين جانم حسين؛ جانم، جانم حسين عطشان حسين، پريشان حسين عريان حسين؛ ای وای، عريان حسين يارم حسين، قرارم حسين دلدار و غمخوارم، يارم حسين شاعر: دکتر محسن رضوانی 👇