.
#نوحه_سنتی #واحد_سنگین #زمزمه #شور...
#امام_زمان #فاطمیه
یا صاحب الزّمان،تسلیت آقا
هستی عزادار مادرت زهرا
با آه سینه
رفتی مدینه
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
یا
یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک....
🌸🌸🌸🌸🌸
مادرت کشته شد بی جرم و گناه
در راه حمایت از ولی الله
بین جوانی
شد قدکمانی
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
روی خیرالنساء گردیده نیلی
مقابل حسن او خورده سیلی
ثانی مرتد
زهرا را بد زد
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
دشمن به خانه حیدر حمله کرد
بستند دست او را اشرار نامرد
خانه ی مولا
پر شد از اعداء
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
🌸🌸🌸🌸🌸
بیعت ِاجباری از حیدر، ای وای
چهل نفر زدند،بر کوثر، ای وای
امان از آزار
سینه و مسمار
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
بین دیوار و در ،کشته شد محسن
روبه روی مادر،کشته شد محسن
چاره ی مولا
گشته یک عبا
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
اهل سقیفه در بین کوچه ها
زدند به فاطمه پیش مرتضی
ماه شاه دین
خورده بر زمین
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
با ضرب غلاف قنفذ ملعون
بازوی فاطمه گشته غرق خون
زهرای اطهر
گردید محتضر
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#حضرت_زهرا
👇
.
#دودمه_فاطمی_مهدوی
#فاطمیه
در میان درب و دیوار است زهرا نیمه جان
العجل صاحب زمان
ناله ی یا مهدی اش پیچیده بین آسمان
العجل صاحب زمان
🌸🌸🌸🌸🌸
شد شکسته بین کوچه بازوی خیرالنساء
یا اباصالح بیا
هر کسی زد فاطمه را روبه روی مرتضی
یا اباصالح بیا
🌸🌸🌸🌸🌸
شد شکسته گوشوار فاطمه در کوچه ها
یا اباصالح بیا
خورده سیلی از عدویش روبه روی مجتبی
یا اباصالح بیا
🌸🌸🌸🌸🌸
با لگد شد محتضر در پشت در خیرالنساء
یا اباصالح بیا
محسن شش ماهه در راه علی گشته فدا
یا اباصالح بیا
🌸🌸🌸🌸🌸
وقت غسل فاطمه، حیدر شده لطمه زنان
العجل صاحب زمان
در میان غسل،از پهلوی او خون شد روان
العجل صاحب زمان
🌸🌸🌸🌸🌸
مرتضی شد پیر، وقت دفن زهرای جوان
العجل صاحب زمان
خون به جای اشک از چشمان او گشته روان
العجل صاحب زمان
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#دودمه #حضرت_زهرا
.
.
یا صاحب الزمان (عج) ! ...
موکول می کنم، گِلِه هجر را به بعد،
این روزها، حال مادرتان رو به راه نیست.
**
سردار بدر و خیبر، دیگر ز پا فتاده،
دستی به دوش سلمان، دستی به سر نهاده.
مهدی (عج)! بیا، کمک کن، جد مطهرت را
بیرون ببر ز خانه، تابوت مادرت را
#فاطمیه #امام_زمان
.
محمدحسین پویانفر4_5897606004308183529.mp3
زمان:
حجم:
12.73M
..
#استودیویی #نماهنگ
کربلایی محمد حسین پویانفر
آخه غربت چقدر کسی از داغ تو نرنجید
آخه غربت چقدر کسی مشکی برات نپوشید
آخه غربت چقدر آخه غربت چقدر
نه یه مجلس ختمی گرفتن برات
نه یه پارچه سیاه زدن همسایه هات
دردشونو به کی بگن بچه هات
کار زمونه است
خرمای ختم تو روی طاقچه خونه است
گلدون یاست وسط باغچه خونه است
آخه غربت چقدر ...
آخه غربت چقدر کسی رو غیر چاه نداری
آخه غربت چقدر جایی واسه یه آه نداری
آخه غربت چقدر آخه غربت چقدر
نه یه سنگ مزاری گذاشتم برات
نه یه پارچه سبزی کشیدم به جات
دردشونو به کی بگن بچه هات
رفتی و موندم زینب و با گریه روی زانو نشوندم
آخ که با چه حالی برات فاتحه خوندم
رفتی و موندم
آخه غربت چقدر ...
حتی همسایه ها به مجلس ختمت نیامدند
من بودم و دو سه تا بچه های تو
زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم
یک ختم با شکوه بگیرم برای تو
آخه غربت چقدر ...
رفتی و موندم
#فاطمیه ۱۴۰۰
.
#فاطمیه
#دوبیتی
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
کوهم ولی از فراق تو لرزیدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم
می سوزم از این داغ که وقت غسلت
رویی که به من نشان ندادی دیدم
شاعر: #علی_سلطانی
.👇
Haj Meysam MotieeShab1Fatemieh1-1399[03].mp3
زمان:
حجم:
4.15M
▪️همینکه بهتری الحمدلله #فاطمیه
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
🏴 #روضه_حضرت_زهرا
همینکه بهتری الحمدلله
جدااز بستری الحمدلله
همینکه در زدم دیدم دوباره
خودت پشت دری الحمدلله
شنیدم بسترت را جمع کردی
و با سختی پرت را جمع کردی
شنیدم آب دادی به حسینم
حواس دخترت را جمع کردی
تو دیگر با حجابت خو گرفتی
به چندین علت از من رو گرفتی
گمان کردی ندیدم زیر چادر
چطوری دست بر پهلو گرفتی؟!
جواب حرف هایم شد همین!«نه؟!»
غریبه بودم اما اینچنین نه!
ببینم!قصد رفتن که نداری؟
نرو!جان امیرالمومنین،نه!
شاعر: حسین رستمی
.
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا (س)
#تغسیل
بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته...
همه خواب و علی بیدار،سرش بنهاده بر دیوار
بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته
حسن ای نورچشمانم! حسین ای راحت جانم!
بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته
بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب
بخوان او را به تاب و تب،ولی آهسته آهسته
روم شبها سراغ او، به قبر بیچراغ او
کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته.
#حاج_غلامرضا_سازگار
#غسل_شبانه
#روضه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
....................
ببین بشکسته پهلویش، سیه گردیده بازویش
بریز آب روان رویش، ولی آهسته آهسته
بود خون جاری ای اسما هنوز از سینه زهرا
بنالم زین مصیبتها ولی آهسته آهسته
بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته
همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار
بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته
حسن ای نورچشمانم حسین ای راحت جانم
بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته
بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب
بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته
بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته
بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته
ولی آهسته آهسته
همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار
بگرید با دل خونبار، ولی آهسته آهسته
روم شبها سراغ او به قبر بی چراغ او
کنم زاری ز داغ او ولی آهسته آهسته
روم شب ها سراغ او، به قبر بی چراغ او
کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته
.