eitaa logo
امام حسین ع
20.2هزار دنبال‌کننده
403 عکس
2هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
باب الحرم _ کریمی.mp3
8.28M
|⇦•دردا که پیر گشتم.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج محمود کریمی
‍ . سلام الله علیها _ حاج مهدی رسولی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● عم اوغلی دل نار غمه داغلاما سنه قربان سن آغلیسان من دوزنمیرم آغلاما سنه قربان عم اوغلی گل محفلی بیرمحفل وصال ایله قاباقکیلار مثلی گینه رفع هر ملال ایله ایاقووا دای دورانمورام گل منی حلال ایله ندیم عم اوغلی یورولموشام چوخ یوروب منی دوران اگرمن ئولسم عذاریوه سیل اشکیوی، آشما فراقیمه صبرایله علی ،قلبه تیرغم ساشما حسن یانندا عم اوغلی چوخ کوچه صحبتین آشما چیخا علی بلکه کوچه نین دردومحنتی یاددان او بلبلم کام آلانمادیم بیردویونجا گلشندن همیشه غم غصه عمروده همره اولدولار مندن اگر چه گیتماقه راضیم دویمادیم ولی سندن ایدیم نه چاره گرک گیدم دعوت ایلیوب جانان بجادی نار فراقیمه سینه یاندیرا زینب اورک خم درد و محنته یا بویاندیرا زینب نه وقتیدی ایندیدن هله ائو دولاندیرا زینب هله بونا تزدی غصه دن نی کیمی ایده افغان بوغم منی نا گران ایدیب ای شهنشه دوران اجازه ویر دل ملالینی ایلیوم سنه اعلان حسینه وقتینده سو ویرین قویمیون قالا عطشان ایچنده سو لبلریندن ئوپ یادایله منی هرآن اگر چه دلگیرم علی وار رمق هله تنده ئورکده وار آرزوم اوتور منده عهد ایدیم سنده حسین دوشنده چوخور یره سنده گل علی منده گلنده بیر کاسه سو گتور؛سوگرک ایچه قربان ــــــــــــــــــ .👇
باب الحرم _ حاج مهدی رسولی.mp3
5.52M
|⇦•عم اوغلی دل نار غمه... / ویژۀ ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها _ حاج مهدی رسولی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ . |⇦•چند روزی بیشتر این خانه.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه حاج حسن ●•┄༻↷◈↶༺┄•● چند روزی بیشتر این خانه مادر دار نیست چند روزی میشود که مادرم هشیار نیست فضه از دورِ لبش خون آبه ها را پاک کن این صدایِ سرفه های قبلی هربار نیست روی این پیراهنش جای گلی افتاده است خوب دقت کن ببین جای نوک مسمار نیست؟ خواست مویم را کُند شانه ولی افسوس که دید بازویش دگر این شانه را بردار نیست تازه فهمیدم حسن روی دلش داغ چه بود؟! غیرِ درد کوچه و آن دست و این رخسار نیست باز بابایم رسید و مادرم از هوش رفت حق حیدر دیدن این صحنه هایِ تار نیست می نشیند کنج خانه .. اشک میریزد علی چند روزی بیشتر این خانه مادر دار نیست شاعر : چشمایِ بی رمقش رو باز کرد دید علی نشسته زانوهاشُ بغل گرفته .. قطره قطره اشک‌هاش از رو صورت جاریه .. (قربونِ چشمات برم علی جان ..) «بیش از این پیش دو چشم تر من گریه نکن مردم از غربت تو رهبر من گریه مکن» اونی که باید گریه کنه زهراست .. شنیدم مردم دیگه سلامت نمی کنن ؟! .. صدا زد فاطمه جان خبر نداری؛ من سلام میکنم جواب سلام علی رو نمیدن .. اجازه بدید یه گریز بزنم روضه بی کربلا نمونه .. وقتی اهل بیت رو وارد کوفه و شام کردن همه سنگ میزدن .. زین العابدین دید یه نفر اومد جلو گفت سلام علیک!! فرمود همه سنگ میزنن تو کی هستی سلام میکنی؟!.. گفت من سهل بن سعد ساعدی ام آقاجان .. سهل میگه خیال کردم آقا چکمه های قرمز به پا داره .. رفتم جلو دیدم این غل و زنجیر انقدر مجروح کرده .. پاها همه خون آلود شده .. ای حسین .. آقا فرمود سهل بن سعد ساعدی پول همراهت داری؟ (کارِ زین العابدین به کجا رسید ..) عرض کرد آقاجان شما جان بخواه پول چیه ..! فرمود برو از بازار کمی پارچه بخر این پارچه ها رو تکه تکه کن .. الله اکبر .. (زبان حال) آقاجان بازار تعطیلِ همه بستن اومدن تماشای اسرا .. امام زمان من معذرت میخوام .. یه ناموس علی جلو نامحرم خورد زمین امیرالمومنین تا اون لحظه های آخر آه می کشید .. هشتاد و چهار زن و بچه جلو زین العابدین .. حضرت فرمود پس جلو بیا این عمامه رو از رو سرِ من بردار این عمامۀ منو تکه تکه کن ببرن بین بانوانِ حرم تقسیم کن .. سعد میگه اومدم عمامه رو بردارم دیدم انقدر خاکستر رو سرِ آقا ریختن .. بین این همه خاکستر آتش سرِ آقا رو سوزانده .. اما آقا فکرِ سرِ زینب و سرِ بانوانِ حرمِ .. امر آقارو اجابت کردم و برگشتم، آقا سوال کرد از اون پارچه چیزی مانده؟! عرض کردم بله آقا .. فرمود بیا جلو این غل و زنجیر چهل منزلِ گردنِ منو پاره پاره کرده .. منابع: مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۷ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۷-۱۲۸ قمی، نفس المهموم، ۱۴۲۱ق، ص۳۹۴ خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۶۸ ــــــــــــــــــ 👇
باب الحرم _ حاج حسن خلج.mp3
8.71M
|⇦•چند روزی بیشتر این خانه.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _حاج حسن خلج
Ahari-Shab2Fatemieh2-1400.mp3
13.37M
🎙 حجت الاسلام اهری (پیش منبر) 🏴 عزاداری ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) | شب دوم
HajAliAkbari-Shab2Fatemieh2-1400.mp3
27.33M
🎙 : حجت‌‌ الاسلام و المسلمین حاج علی اکبری | شب دوم 🏴 عزاداری شهادت حضرت زهرا (س) 📅 سه شنبه ۱۴ دی ماه ١۴٠٠ 🔺 هیأت آیین حسینی 🕌 امامزاده قاضی الصابر (ع)
. اگر آتش به دلت هست  اگر حالِ مُشَوَش داری و اگر تب داری یا شکایت زِ خود و از همه بر لب داری یا اگر از غم و اندوه و بلا سینه لبالب داری و اگر زندگیِ سرد و پُر از درد و دل آشوب  مرتب داری،  یا پریشانیِ روز و دل آتش زده  هرشب داری روز و شب تب داری چاره‌اش نور علی نور ، دعای نور است بسم رَبِ نور است گرچه او مستور است چاره‌اش زمزمه‌ی نور  دعای زهراست چاره‌اش یک مدد از چادر بانوی خداست نور خورشید نه ، مهتاب نه ، اینها همه هیچ نور می‌خواهی از آن چادر مشکی دریاب ، نور آن عصمت ناب نور از ریشه‌ی آن چادر قدسی است که قدیسه‌ی صدیقه به سر داشت که بر افلاک گذر داشت که از او نور ، سحر داشت همه شب یا همه روز نور می‌تابد از آن چادر مشکی تا ماه نور می‌گیرد از آن نور سرِ صبح ، پگاه نور می‌جوشد از این چادرِ پُر وصله‌ی خاتون علی ، سِرِ مکنون علی چادری که نه به هر ریشه فقط  معجزه پنهان کرده عرش از حسرت آن پاره گریبان کرده چادری که در آن جمع اسماء خدا است و خدا در دلش فاطمه پنهان کرده چادری که همه افلاک پریشان کرده زخم کتمان کرده درد درمان کرده جمعِ هفتاد یهودی همه یک روز مسلمان کرده در دل این گرداب سیره‌اش را  دریاب ریشه‌اش را دریاب چادر ارث زهراست این سلاحِ تقواست رنگی از نورِ خداست هرکه دارد ، به سرش سایه‌ی رحمت دارد حسِ آرامشی از باغِ نجابت دارد عفّت و عاطفه و لطف و محبت دارد عطرِ عصمت دارد چادرِ مشکیِ او ریشه‌ی غیرت دارد  آی عزت دارد چادرت را دریاب چیست آن پوشش بیت الله است مشکی اما به به دلش جوشش بیت الله است چیست چادر  صدف گوهرهاست حرم دخترهاست  حافظ باورهاست چادر مشکی تو شهپر توست خواهرم سنگر توست دست زهراست که روی سر توست وارث نور حجاب  چادرت را دریاب  حاضری  در همه جا  ولی از پلکِ هوس‌هایی دور مثل قرآن کریم فی کتابٍ مکنون فی حجابٍ مَستور چادر آرامشِ یاس از اثر طوفانهاست سِتر ناموس خداست چادر آسودگی لاله از اندیشه‌ی باد چادر آسایش گلبرگ از احساس نظر بازی‌هاست خیمه‌ی عاشوراست صاحبش با زهراست چادرِ مادرمان دست مرا می‌گیرد  با همان انوارش با همان اسرارش با همان حِسِ صمیمیتِ خود با همان غیرتِ خود بِینِ راه و بیراه بِینِ گاه و بیگاه ... تا که لب باز نکرده است دعا می‌گیرد با همان مادریش فکر من است روز وشب روضه‌ی او ذکر من است نه فقط دست من و تو   به پرش هست دخیل همه از نوح و خلیل فطرس و جبرائیل  دودمان آدم سالها هست که حاجات از آن می‌گیرند از همان مقنعه جان می‌گیرند ناتوانند و  توان می‌گیرند قرن‌ها هست زبان می‌گیرند: چادرت را بتکان لطف خدا را بفرست چادرت را بتکان روزی ما را بفرست و خدا نیز از آن نور مباهات کند فخر بر مادر سادات کند محورِ اهلِ کسا معنی آل عبا پنج دفعه به علی جلوه به میقات کند چادری که به پَرَش بوسه‌ی ، احمد دارد روی هر ریشه‌ی آن بوی محمد دارد چقدر چشم کشیده است علی بر رویش چادرِ بانویش نورِ سرمد دارد   ولی افسوس که  یک روضه‌ی پر غُصه‌ی بی حد دارد روضه‌ای بد دارد ای مدینه ای داد  دادها از بیداد از نگاهی سنگین آه این چادر پُر نور زمین خورد زمین چه شده ، طعمه‌ی بی باکی شد یک نفرکاش بگوید که چرا خاکی شد پشت در بود که آتش سر زد یک نفر شعله‌ای آورد و به جانِ در زد  در آتش زده را وای که بر مادر زد زینب اُفتاد  حسن  بر سر زد دید در کَنده نشد ضربه‌ی دیگر خورد   وای که محکمتر زد ... (قنفذ از راه از آن لحظه که آمد می‌زد تازه می کرد نفس را مجدد می‌زد وای از دست مغیره چقدر بد می‌زد جای هرکس که در آن روز نمی‌زد می‌زد) .... کربلا چادرِ زهرا به سرِ زینب بود سپرِ زینب بود لشکری دور و بر زینب بود  در میان گودال جگر زینب بود آنطرف‌تر حرمِ شعله‌ورِ زینب بود اینطرف بر سرِ نِی همسفرِ زینب بود گرچه زینب از غم غیر خوناب  نخورد گرچه مانند دلش جگری چاک نشد زیر لب گفت ولی «مادر آب ببین که  پسرت آب نخورد پدرِ خاک بیا که   پسرت خاک نشد» چادرش را دو گره بست ، قدم را برداشت کوهِ غم را برداشت بی حسین و عباس دو عَلَم را برداشت یک تنه بارِ حرم را برداشت نعره‌اش کاخ ستم را برداشت..‌ (حسن لطفی ۱۴۰۰) .
. هرچند دیگر خسته ای از زندگانی راهی اگر دارد بمان خیلی جوانی حتی هنوزم با نگاه نیلی خود غمهای عالم را ز دوشم می تکانی خورشید چشمت را رها از چادرت کن این روزها مثل کسوف ناگهانی من با سکوتت انس میگیرم شما هم با درد پهلو سعی کن پیشم بمانی تسبیح هم می افتد از انگشتهایت ای جان من اینقدر یعنی نیمه جانی؟ دیوار و در هر روز هنگام عبورم گفتند از تو با زبان بی زبانی از مجتبی پرسید زینب راز کوچه او گفت خواهر بهتر است اینکه ندانی حسن کردی✍ .
. 🏷مثل این سه ماه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مثل این سه ماه غرق غم اومدم به حیدر تو لبخند زدی فاطمه روز اخر  انگار که بهتر شدی خودت پشت در اومدی فاطمه برا دلخوشیم نیست بگو  راه اگه داری میری تو خونه برا دلخوشیم نیست  اگه خونه بازم پر بوی نونه   برا دلخوشیم نیست اگه میزنی موی زینب رو شونه برا دلخوشم نیست بگو  این که پهلوتو زینب نبسته برا دلخوشیم نیست اگه روی زانوت حسینم نشسته اگه آب و جارو زدی خونه رو باز با دست شکسته ای آرام جانم نرو فاطمه گل قد کمانم نرو فاطمه ببین میتوانی بمانی بمان نگار جوانم نرو فاطمه قرار دل بی قرار علی دیگه حرف رفتن نزن فاطمه تو عجل وفاتی میخونی مگه شدی از علی خسته مثل همه میدونی نباشی  دیگه زینب از زندگی دست کشیده میدونی نباشی  میمیره حسن با چیزایی که دیده نباشی تو هیچ کس  جواب سلام علی رو نمیده میدونی نباشی  میگن که دیگه کار حیدر تمومه میدونی نباشی  یه خار تو چشم و استخون تو گلومه نباشی منو میکشه  درب و مسماری که روبرومه ای ارام جانم نرو فاطمه گل قدکمانم نرو فاطمه ببین میتوانی بمانی بمان نگار جوانم نرو فاطمه 🔻
واحد؛ یا اُمّ الحسنین.mp3
1.19M
🔹یا اُمّ الحسنین🔹 به ياد آخرين دعات مى‌ميرم با گريه‌هاى بچه‌هات مى‌ميرم آخر يه روزى من برات مى‌ميرم بهار بوده زندگيم، پاييز می‌شه بعد تو کاسۀ صبر مرتضى، لبريز می‌شه بعد تو اىن اولين باره، می‌لرزه دست و پام اين اولين باره، پر از بغضه صِدام اين اولين باره، كه مرگمو مى‌خوام «بنت رسول الله یا اُمّ الحسنین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو می‌رى و على می‌مونه تنها هنوز نمی‌شه باورم اين روزا تابوتو دارم مى‌سازم یا زهرا نُه ساله که من زنده‌ام، با يا على گفتن تو دار و ندار من بمون، زوده برا رفتن تو اين آخرين باره، مى‌بينى حسنو اين آخرين باره، يه حرفى بزن و... اين آخرين باره، ببين اشک منو «بنت رسول الله یا اُمّ الحسنین» شاعر و نغمه‌پرداز: .
. یا (عج) مهدیِ صاحب الزمان《ارواحنا لک الفداء》 ای صاحب و مولای ما دنیای ما آقای ما امروز و هم فردای ما رویای این شب های ما مهدیِ صاحب الزمان《ارواحنا لک الفداء》 ای یوسف زیبا بیا گوهر بی همتا بیا ای مه جبین آقا بیا ای بی قرین مولا بیا مهدیِ صاحب الزمان《ارواحنا لک الفداء》 محرمه اسرار همه نام تو بر لب زمزمه بی تو دل ما پُر غمه مرهمه زخمه فاطمه مهدیِ صاحب الزمان《ارواحنا لک الفداء》 جانا بیا یارا بیا ای ماه دل آرا بیا ای مونس دل ها بیا یابن الحسن آقا بیا مهدیِ صاحب الزمان《ارواحنا لک الفداء》 محراب من ابروی تو جانم فدای روی تو کجایی آیم سوی تو شوم غلام کوی تو مهدیِ صاحب الزمان《ارواحنا لک الفداء》 ای منتظَر روحی فدا ای وارث خون خدا گوید زمین کربلا خونخواه عاشورا بیا مهدیِ صاحب الزمان《ارواحنا لک الفداء》 ۱۴۰۰/۰۸/۲۸ ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. یا حضرت زهرا سلام الله علیها طلیعه ایام فاطمیه ۱۴۰۰ بند🕯 دوباره فاطمیه شد شد انگاری فصل خزون میریزه اشک آسمون روی زمین چه بی امون دوباره فاطمیه شد تا بزنه آتیش به جون غمه یه مادر جوون که شده قامتش کمون شبای سوز و آهه،شبای فاطمیه می سوزونه دلارو،نوای فاطمیه شکرخدا که هستیم،گدای فاطمیه همینو ممنونیم از،خدای فاطمیه بند🕯🕯 عزای فاطمیه شد میشکنه قامت فلک میخوره مادری کتک به خاطر غصب فدک عزای فاطمیه شد عزا گرفت خود خدا یه مادری تو کوچه ها میخوره سیلی از جفا شبای رنج و درده،شبای فاطمیه هوای جبهه داره،هوای فاطمیه بده خدا به ما صبر،برای فاطمیه خط مقدمه ماست،عزای فاطمیه بند🕯🕯🕯 مسیر فاطمیه شد خطه حمایت از ولی راهه همون شهیده ای که داده جون برا علی مسیر فاطمیه شد واسه ما درسه زندگی هم از لحاظه سادگی هم از لحاظه بندگی ما دیدیم عزت و در،پناهه فاطمیه عزیزه هر کی باشه،تو راهه فاطمیه کاشکی مارو بدونن،مَحرمه فاطمیه رو دوشمون بذارن،پرچمه فاطمیه بند🕯🕯🕯🕯 محشر فاطمیه شد چهل نفر شدن یه دست با لگد یه مرد پست پهلوی مادرم شکست محشر فاطمیه شد آتیشه فتنه شعله ور سینهءسوخته شد سپر میچکه خون از میخ در زدن به یاسه حیدر،نامردا تازیونه روی تنش گذاشتن،از کبودی نشونه دست علی رو بستن،بردنش از تو خونه مزد رسالتو داد،با کینه این زمونه ۱۴۰۰/۰۹/۰۶ ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇
. 🕯سبک زمینه یا شور حضرت زهرا سلام الله علیها زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها ایام فاطمیه ۱۴۰۰ بند🕯 بگو چرا مادر،رو میگیری از ما هنوز جوونی که،سیر شدی از دنیا سپردی کار خونه رو،به فضه و اسما مادر... چرا پریشونی،بی حال و بی جونی چرا نمازات رو،نشسته میخونی بگو که میتونی،پیشه ما میمونی وای مادرم ای وای بند🕯🕯 الهی که‌ مادر،میشه حالت بهتر میرسه روزی که،پا میشی از بستر روزای خوبم میرسه،تو خوب میشی مادر مادر... این روزا بابا از،غمه تو حیرونه بی تو براش دنیا،شبیه زندونه تنهاش نذاری که،بی تو نمیمونه وای مادرم ای وای بند🕯🕯🕯 تا که صدام کردی،با چشمای گریون توی چشات خوندم،یه غم شده پنهون وقتی بهم گفتی بیار،بقچه رو مادر جون ای وای... تو بقچه چی داری،به من نشون میدی هنوز برات زوده،کفن نشون میدی میخوای بگی چی پیرهن نشون میدی وای مادرم ای وای ۱۴۰۰/۰۹/۱۰ ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
. 🕯زمینه یا شور مادر سادات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ایام فاطمیه بند🕯 دوباره دلا غم گرفت عالمی رو ماتم گرفت دوباره ببین دستمون چادرتو محکم گرفت بی بی،اومدیم بگیم فقیریم جز در خونت جایی نمیریم جز تو مدد از کسی نگیریم از همه بهتر تو هستی هستیه حیدر تو هستی نوکریتون یک وظیفست مادر نوکر تو هستی (مادر نوکر یا زهرا) بند🕯🕯 فاطمیه شرح غمه غمه غریب عالمه فاطمیه اشکِ علی میچکه برا فاطمه زهرا،میکُشه غمت علی رو آتیش زده ماتمت علی رو سوزونده قد خمت علی رو نداشتی تاب و توونی ندیدی خیر از جوونی نذاشتی حیدر بفهمه داری رو صورت نشونی (مادر نوکر یا زهرا) بند🕯🕯🕯 فاطمیه فصل عزا عزای یاس مصطفی فاطمیه خون میچکه از دیده ی صاحب عزا مادر،چی شده که بیقراری رنگت پریده و حال نداری از حالا کفن کنار میذاری حرف میزنی با اشاره میزنی سوسو ستاره هنوز جوونی مادرجون نزن به قلبم شراره (مادر مهدی یا زهرا) ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
. یا زبانحال ایام فاطمیه بند🕯 ای بی رمق بانوی من هستی صفای خانه ام با رفتنت آتش مزن زهرا بر این کاشانه ام برخیزو از بستر دگر کن از سفر بی من حذر بانویم ای بشکسته پر آه و واویلا مرو یا زهرا مظلومه زهرا بند🕯🕯 ای جان به لب بیمار من گو که چرا افسرده ای آشفته میبینم تو را یاسم چرا پژمرده ای تازه جوان ای قد کمان از چه بهارت شد خزان ای مهربان پیشم بمان آه و واویلا مرو یا زهرا مظلومه زهرا بند🕯🕯🕯 چه میشود بر من دهی روی کبودت را نشان گو بعد تو ای بی نشان طاقت بیاورم چسان برخیزو یاری کن مرا از من مشو دیگر جدا مکن کفن ها را سوا آه و واویلا مرو یا زهرا مظلومه زهرا ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇