eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📋 بر هم نزن نماز مرا بی هوا نزن / (ع) کربلایی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بر هم نزن نماز مرا، بی هوا نزن حالا که میزنی، جلوی آشنا نزن سجاده و عبای مرا میکِشی، بکش اما لگد به تربت کرببلا نزن آتش زدی به زندگی‌امژ بس کن و برو دیگر نمک به زخم دل من، بیا نزن در خانه بس نبود غرورم شکسته شد؟ حداقل مقابل همسایه‌ها نزن با تازیانه‌ات به سر و صورتم بزن حرفی فقط به حضرت خیرالنساء نزن بالای مرکبی و خجالت نمی کشی پیچیده پای من... چه کنم؟! بی حیا نزن موی سپید دارم و شیخ الائمه‌ام هر طور میزنی بزنم، با عصا نزن وقت گریز من شده "نوحوا علی الحسین" زینب دوید و گفت: غریب مرا نزن ای شمر بس کن و به روی سینه‌اش نرو با چکمه‌ات قدم روی عرش خدا نزن با دست و پا زدن گره‌ای وا نمی شود تشنه لبم! عزیز دلم! دست و پا نزن *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/62254 👇
CQACAgQAAxkDAAFq0S5ijgVt4C6MBilY4YFx2gv-mC6vcAACcwcAAjf2UFOo1pQUpfE1piQE.mp3
زمان: حجم: 3.41M
🔳 (ع) 🌴بر هم نزن نماز مرا بی هوا نزن 🌴حالا که میزنی جلوی آشنا نزن 🎤حاج
‍ . زبان حال با علیهمالسلام *سَیِّدی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقادی وَ ابْتَزَّت مِنّی راحَةُ فُؤادی غیبتت خواب دو چشممو ربوده چشمام از هجر تو یک کاسه ی خونه وقتی می بینم که تو خیلی غریبی آسایش تو قلب من باشه چگونه چرا تو ساکنی توی بیابونا ای شهریار شدی از شهر خود جدا تو لحظه لحظه هات به فکر امّتی ولی خودت یه عمر انیس غربتی الله الله عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 سَیِّدی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقادی وَ ابْتَزَّت مِنّی راحَةُ فُؤادی مهدی جان ببین که نیمه شب یه کافر با حمله به خونه قلبمو سوزونده من رو با پای برهنه با جسارت به دنبال اسب تو کوچه ها دوونده ببین که نیمه شب،امام مؤمنین چندبار تو کوچه ها خورده روی زمین وقتی با خنده هاش منو میزد صدا تو رو صدا زدم میون کوچه ها الله الله عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 سَیِّدی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقادی وَ ابْتَزَّت مِنّی راحَةُ فُؤادی مهدی جان ببین که آتیش سقیفه یه عمره‌که مونده روشن تو مدینه خونم‌رو آتیش زده از نسل اون که یه دوشنبه مادرم رو زد با کینه به یادم اومده آتیش و میخ در مادرو می زدند با کینه چل نفر ببین که ناله ی بضعه ی احمده در پشت در تو رو مادر صدا زده الله الله عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 سَیِّدی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقادی وَ ابْتَزَّت مِنّی راحَةُ فُؤادی مهدی جان بیا با پای دل بریم باز پیش جسم پاره پاره بین گودال بشنو که داره تو رو میخونه با درد رو سینش سکینه ای که رفته از حال چشم انتظار تو،عمّه ی مضطره ببین که بی پناه ،میون لشکره تو رو صدا زده،لب نخورده آب به زیر آفتاب خونده تو رو رباب الله الله عجل لولیک الفرج... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) *اشاره به این روایت شیخ صدوق (ره) در کتاب کمال الدین و تمام النعمة ج 2 باب 33 حدیث 51 نقل می‎کند که: سُدَیر صیرفی می‎گوید: من، مُفَضَّل بن عَمْرو، ابوبصیر و ابان بن تَغلَب خدمت مولایمان امام صادق علیه السلام رسیدیم در حالیکه ایشان بر خاک نشسته و جُبّه (نوعی لباس) خیبری پوشیده بودند و ایشان مانند مادر فرزند مرده‎ی شیدای جگر سوخته می‎گریستند درحالیکه زمزمه می‎کردند: سیدی غیبتک نفت رقادی و ضیقت علی مهادی و ابتزت منی راحة فؤادی سیدی غیبتک أوصلت مصابی بفجائع الأبد … فما أحس بدمعة ترقی من عینی و أنین یفتر من صدری عن دوارج الرزایا و سوالف البلایا إلا مثل بعینی عن غوابر أعظمها و أفضعها و بواقی أشدها و أنکرها و نوائب مخلوطة بغضبک و نوازل معجونة بسخطک « ای آقای من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده و بسترم را بر من تنگ ساخته و آسایش قلبم را از من سلب نموده است.  ای آقای من! غیبت تو اندوه مرا به فجایع ابدی پیوند داده … من دیگر احساس نمی‎کنم اشکی را که از دیدگانم بر گریبانم روان است و ناله‎ای را که از مصائب و بلایای گذشته از سینه‎ام سر می‎کشد، جز آنچه را که در برابر دیدگانم مجسم است و از همه گرفتاریها بزرگتر و جانگذازتر و سخت تر و ناآشناتر است، ناملایماتی که با غضب تو در آمیخته و مصائبی که با خشم تو عجین شده است. » .👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ما صبح جمعه ها ، اعضای خانواده را به هوای خوردن یک نون و پنیر ساده(نان سنگک داغ و پنیر) دور هم جمع میکنیم، تا این صبحانه باعث شود یک وعده در هفته ، همه دور هم جمع شویم . حالا یک اثر بقول بعضی ها؛ شاید نه چندان فاخر، توانسته یک همدلی ملی ایجاد کند و به زبان ساده اش ، یک ملت را، هم صدا کرده و دورهم جمع کند. پس این اثر باید قابل تقدیر باشد. از نظر من (امیر یعقوبیان) که شاعر نیستم، حتی آبکی ترین شعر هم قابل تقدیر است و سراینده اش قابل احترام. چون من حتی نمی توانم یک مصرع مثل همان شعر را بگویم. آنانکه دانسته یا ندانسته با مخالفت میکنند، در واقع با همدلی یک ملت و یا بخشی از یک ملت مخالفت میکنند. لطفا بلندنظرانه تر بیندیشیم ، چون .
. پسر زهرا دل شب تنها داره زیر لب گله از دنیا تو شهری که حتی یهودی‌ها در امونن یه عمره که خونۀ ماها رو می‌سوزونن امون از این روزگار نمی‌بینن سفیدی موها مو یادم آوردن دوباره بابامو وقتی که بستن توی کوچه رامو واویلا غریب مدینه امام صادق حقمو خوردن منو آزردن از در خونه بی عبا بردن اونایی که حرمت موی منو شکستند جلو چش اهل حرم دست و پامو بستن امون از این روزگار تا شکستن در خونۀ ما رو انگار می‌ریختن رو سرم دنیا رو می شنیدم ناله یا زهرا رو واویلا غریب مدینه امام صادق رو لبم جونم با دل خونم این دم آخر نوحه می‌خونم توکربلا عمه مارو اسیر کردن تو قتلگاه یک شبه زینب رو پیر کردن امون از این روزگار هر چی که توی خیمه‌ها بود بردن شاخه گل سه ساله رو پژمردن جای بابا براش یه سر آوردن واویلا غریب مدینه امام صادق «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
@yekmorabbisalam farmande vocal .mp3
زمان: حجم: 7.13M
🔸سرود کامل "سلام فرمانده" 👈 بدون آهنگ
. هم نفس با افتاب آینه بی اثر شود گر که تو جلوه گر شوی روشنی سپیده دم هم نفس سحر شوی ای مه من چه می شود از افق زلال عشق پرده ز رخ برافکنی جلوه کنی بدَر شوی ریخته بال و پر مرا ای همه بال و پر مرا سوی تو بال و پر زنم بال و پرم اگر شوی فُلک بدون لنگرم بحر تهی ز گوهرم گوهر حق چه می شود بحر مرا گهر شوی صبر و قرار تا به کی بی گل و یار تا به کی جان ز تنم برون رود تا ز دلم خبر شوی خسته ز کار و بار ما جانب خود بخوان مرا ترسم از آن که سوی ما آیی و خسته تر شوی چهره ز اشک شُسته ام خانه ز غیر رُفته ام تا که تو میهمان این خسته خون جگر شوی مانده به راه یکدگر کوی تو و دو چشمم من یا من از آن گذر کنم یا که تو رهگذر شوی «یاسر» اگر به راه وصل آینه دار غم شدی بعد صبوری عاقبت همقدم ظفر شوی ** «یاسر»✍ .
‍ . 🎤 دلم شکسته و دوباره زائر مدینه ام تو مسجد النبی خودم را دارم می بینم بال ملائکه فرش اهل علمه به پای منبر امام صادق می شینم یه گوشه جابر ابن حیان نشسته رو به روی خورشید یه گوشه محو قل هو الله مفضل و حدیث توحید سر افرازم شده دین تو مذهب من سرافرازم شده راه تو مکتب من سرافرازم که شده ذکر رو لب من **** شبیه تشنه ای که پا به دریا میذاره کنار منبر آقا نشسته زُراره یه گوشه انگار ابو بصیرو میبینم حدیث کربلا شنیده و بی قراره حدیث غربت امامو باید شنید از این مدینه که غربت امام صادق مثه امیر مومنینه تو این فکرم چه کنیم این ادای دینو که مدیونیم به احادیث صادقینو به این اشک و نوای یا امام حسینو **** با گریه میخونه دوباره احکام آبو میون قلبشه یه ماتمه بی حسابو به یاد کربلا محاسنش خیسه اشکه یادش میاد غم عزای طفل ربابو امام مکتب محرم دلش هوای گریه کرده داره میون جمع اصحاب دنبال روضه خون میگرده اباهارون بگو از کربلا برامون اباهارون بگو از اون تن پر از خون اباهارون بگو از خیمه پریشون ............................................. شاعر: جناب آقای محمدرضا رضائی https://eitaa.com/emame3vom/62265 .👇