eitaa logo
امام حسین ع
21.2هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•گِله ای نیست... / و توسل به سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس سیدمهدی میرداماد ●━━━━━━─────── گِله ای نیست؛ گِله،حوصله هم‌میخواهد من دلم تنگ شده؛ بوسه دلم می‌خواهد *یه ساعت وقت داشته باشم فقط می بوسمت، اینقدر منتظر بودم تو بیای ..از اینجا به بعد دیگه این بچه قرارش از دست رفت، شب آخر بنارو‌ گذاشت به گریه کردن، یه جوری گریه کرد شهر رو ریخت به هم، یه‌جوری گریه کرد صداش رسید به اون ملعون، از خواب نحسش بیدارشد، گفت: چیه این صدا،مال کیه؟ از کجاست؟ گفتن: از خرابه میاد، گفت: کی داره اینجور گریه میکنه؟ مگه اینها هنوز نفس دارن؟! مگه جون دارن گریه‌کنن؟ گفتن: آری، حسین یه دختر کوچیک‌داره این بچه تا باباش رو‌ نبینه آروم ‌نمیشه، باباش رو‌ میخواد... علامه مجلسی اینجارو‌ نقل کرده میگه نانجیب صدازد: "اِرفَعُوا رَأسَ أَبِیهَا وَاَطرَحُوا إِلَیهَا"......سرباباش رو‌ بندازید جلوش، یه کاری کنید صداش دیگه بند بیاد، زینب فهمید چه‌ خبره، دید جلو در شلوغ شد.. مرحوم ربانی خلخالی در کتاب ستاره درخشان شام مینویسه، میگه: تا دید دارن سر رو‌ میارن عمه ی سادات بلند شد، اُم کلثوم بلند شد، رباب بلند شد، زنا جلو‌ در خرابه ایستادن، نیارید سر رو ،ما آرومش میکنیم. چیکار کردن ؟یکی رو با لگد زدن،یکی رو با تازیانه زدن، ریختن تو ‌خرابه مثل مدینه که ریختن تو ‌خونه ی ‌مادر ما، همه رو زدن سر رو ‌گذاشتن جلو این بچه... این سؤال رقیه که گفت: "ما هذا الرأس ؟"مثل عمه اش زینب بود، مثل اون سؤال توی قتلگاه بود، که آیا تو‌حسین‌منی ؟ این سؤال از رو ‌نشناختن نبود، میدونی چرا گفت این سر کیه؟ با تعجب گفت: گفت تو بابای رقیه ای؟ مگه چند روز من ندیدمت؟ بیست و پنج روزه ندیدمت، چیکار کردن باهات؟حسین ..... سر رو بغل کرد، آروم سر رو آورد بالا، آروم دست میکشید، حالا لحنش عوض شد ...* چند وقت است که شانه نزدی بر مویم بغلم کن ولی آهسته؛ کمی پهلویم خورده شلّاق روی بال و پرم چیزی نیست لگد شمر، شکسته کمرم پای چشمم، گُلِ زخم است؛ فدای سر تو دخترت می رود از دست؛ فدای سر تو *سر رو أوُرد بالا، دست کشید، آدمی که نمی بینه یا کم می بینه دست میکشه، با حس لامسه خیلی چیزا رو میفهمه، تا دست کشید، گفت:* مهربانم! تو چرا پاره شده لب‌هایت؟ چقدر خاکی و خونی است سر زیبایت راهی تشت شدی از سر نی؛ می‌دانم گریه کردی وسط مجلس می‌؛ می‌دانم بی‌حیا، جام به دست آمد و من می‌دیدم چوب‌دستی به لبت می‌زد و من می‌دیدم عمّه‌جان بود مراقب؛ سر ما پایین بود ولی آن مرد نگاهش چقدر سنگین بود خواهرم، نه دلم آشفته بماندبهتر داغ ناموس تو، ناگفته بماند بهتر *دیگه طاقت نیاورد، دست کشید رو لب ها ،دست کشید رو‌محاسن، دید پُر خاکِ ،پُر خونِ... من از شما سؤال میکنم بعد ازلب و بعد از محاسن چیه؟محاسن رو زد کنار انگشتاش رو‌گذاشت روی رگهای بریده، دید رگ ها از هم جدا جدا شده... اونجا چیکار کرد ؟ می دونست باباش بالاسَرِ داداش اکبرش چیکار کرده، شنیده بود از عمه اش، شاید شنیده بود از خواهراش، باباش وقتی رسید بالا سر اکبر، سر رو به زانو‌ گذاشت آروم‌نشد، رقیه هم سر بابارو روی زانو گذاشت آروم نشد، بابا سر علی اکبر رو به سینه چسبوند آروم‌نشد، رقیه هم سر بابا رو به سینه چسبوند، آروم نشد... شنیده بود باباش صورت به صورت داداشش گذاشته " وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّه "رقیه هم همین کار رو‌ کرد، صورت روی صورت بابا گذاشت ،لباش رو روی لبهای بابا گذاشت... کنار بدن علی اکبر همه گفتن:‌حسین جان داد، تا زینب رسید، زینب حسین رو برگردوند، اگه خواهرش نبود بابا و پسر کنار هم رفته بودن... زینب دست گذاشت رو شونه ی حسین، حسین رو زنده کرد، اما تو‌ خرابه زینب دیر رسید، تا اومد بچه رو برداره، دید سر یه طرف، رقیه هم یه طرف، همه بگید حسین .....* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Mirdamad - Muharram 1401 Shab 3 - 2.mp3
5.26M
|⇦•گِله ای نیست... / و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس سیدمهدی میرداماد
. ام البکاء رقیه خاتون گفته بودم که تورا یک روز پیدا میکنم باز می آیی و رویت را تماشا میکنم میشود نازم کنی؟یک ذره نازم را بکش بعد در آغوش تو آرام لالا میکنم من‌ اگر خلخال پایم نیست آن را برده اند تو برایم هدیه خلخالی بخر پا میکنم این همه این ها مرا هرروز دعوا میکنند تو که هستی شمر را امروز دعوا میکنم دست های زبرشان آنقدر خورده بر رخم پلکهایم را به زحمت پیش تو وا میکنم زجر گفته گریه کردی قید جانت را بزن بیخیال زجر،من کار خودم را میکنم! آنقدر با مشت میکوبم به لبهای خودم تا خودم را آخرِ سر مثل بابا میکنم گریه ام را ریختم بر صورتت پاکش کنم صورتت را باز مثل قبل زیبا میکنم از یزید و دوستانش بگذر و حرفی نزن درد میگیرد سرم تا یاد آنها میکنم به عموجانم بگو حرف کنیزی شایعه ست هرچه مردم پشت من گفتند حاشا میکنم ۱۴۰۱ ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥هیئت دهه نودی‌ها... جدیدترین سروده حاج ابوذر روحی با مضمونی از حضور دهه نودی ها در زیارت اربعین زندگی تو اوج سادگی قشنگ‌تره هرچی تو بخوای، تو بگی قشنگ‌تره یک دست من تو دست بابا یک دست من تو دست مادر ، کربلا، خونوادگی قشنگ‌تره 🏴
. شور حضرت رقیه سلام الله علیها بند اول راضیه المرضیه یا رقیه مظلومه البهیه یا رقیه زکیه الفاضله یا رقیه تقیه النقیه یا رقیه نام تو مشتق از نام زهرا مثل زهرا هستی فرد و یکتا دختر ارباب هر دو عالم هر دو عالم قطره و تو دریا آینه ی زهرا تو در نایابی انسیه الحورا دختر اربابی کوثر قران و ام ابیهایی به ظلمت دنیا رقیه مهتابی یا رقیه یا رقیه بند دوم حماسه ساز شامی یا رقیه افضل هر مقامی یا رقیه قله ی قاف عشقی یا رقیه به عاشقا امامی یا رقیه تو به زینب علمدار و یاری دختر صاحب ذوالفقاری دشمنان را به زانو کشیدی مالک قدرت و اقتداری گریه ی تو آتش به جان کفار است به حفظ دین حق دست تو در کار است دین خدا باقی به قیمت جانت بدون نور تو هر دو جهان تار است یا رقیه یا رقیه بند سوم ذکر شبای تارم یا رقیه نوکریت افتخارم یا رقیه تا اربابم حسینه یا رقیه از لطفت ریزه خوارم یا رقیه لطف تو بر جهان بی حدوده خاک راه تو راه صعوده بر در درگه شاه عالم ذکر نام تو رمز وروده سه ساله ای اما پیر خراباتی صاحب اعجاز و لطف و کراماتی سه ساله ای اما حد تو بی حدی باب مراد ما قبله ی حاجاتی یا رقیه یا رقیه شاعر:مقداد اصفهانی✍ 👇
4_5904576774884297058.mp3
10.04M
🎙کربلایی علی اکبر حائری [ سلام اللّٰه علیها ] زمان اجرا ؛ شب شهادت حضرت رقیه ۱۴۰۰ [ هیئت ام ابیها قم ] خاتونِ کوفه و شام و کربلا بارونه لطف و محبت شما میباره همیشه رو سرم رقـیه واسه تو توخونمون با چشم تر یک عمره تو شب پنجم صفر ميندازه سفره تو مادرم رقیه ملیـکه ی ملائکه یارقیـه تو قلبا داری معرکه یارقیـه به کوری منکر تو میگم امشب لعنِ عَلی عدوکِ یارقیه اسمت جنون و رقم میزنه کاخ یزیـد و بهم میزنه گفتن همه این رقیه ست یاکه؟ حیدر تو خیبر قدم میزنه "رقیه جان رقیه جان" تو محشر امید قلب همه ای پا تا سر مثل خود فاطمه ای سلطانه هرکی گدات بشه رقیه شهزاده عشق علیِ اکبری با خندت دل عمو رو میبری که میگه عمو فدات بشه رقیه خدا نوشت رو قلب من یارقیـه زندگی بی تو ابداً یارقیـه نزار جایی برم به جز در خونت از گهواره تا کفن یارقیـه اصلا با اسمت میاد زلزله وحشت میاد تو دل حرمله زجر از تو ترسید آخه تو نگات خشم نگاهه ابوفاضلـه "رقیه جان رقیه جان"
Roze_Shab-Jome_Ali_Karami_1.mp3
2.95M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله 🔊 جا مانده ام و بس که دویدم پی ناقه قدر همه قافله من آبله دارم ما پرده نشینان حرم را چه به بازار از دست اباالفضل عمویم گله دارم ... ◼️ ذکر توسل اولین ماه صفر،ایام اسارت و ورود اهل بیت حضرت سیدالشهدا علیه السلام به شهر شام و آل الله سلام الله علیهم 🎤حاج علی
👆. چون جده‌ی خود فاطمه دست صله دارم بــعــد از تو دگر نـفـرتِ از هـلـهـلــه دارم از نیم شب گم ‌شدنم تا دم این تشت صـد خاطـره‌ی تلخ از این قافله دارم هر قدر کشیدم قد خود بر روی پنجه دیـدم کـه دوباره ز لبت فـاصلــه دارم . جا مانده‌ام و بس که دویدم پی ناقه قــدر هــمــه‌ی قــافــله من آبله دارم ما پرده نشینان حـــرم را چه به بازار ؟! از دسـت ابالفضل ، عـمویم گـله دارم همراه خودت دختر خود را ببر امشب احساس بدی نسبت به حرمله دارم شاعر: عرفان ابوالحسنی✍ .
. سلام‌الله‌علیها سرا پا دردم و در گریه می‌جویم مداوا را مگر گریه مداوا سازد این درد سرا پا را یتیمی قصۀ‌تلخی است وصفش تلخ‌تر، اما نمی‌فهمدکسی غیر از یتیم این‌داغ‌عظما را یتیمی‌غصۀ‌سختی‌است این‌غم‌را نمی‌فهمد مگر آنکس که گم کرده میان خاک بابا را تفاوت‌نیست‌دراین‌غم میان‌کودک‌و‌یک‌مرد یتیمی‌خشک‌خواهدساخت‌گاهی‌چشم دریا را به دخترها مگر چیزی به غیر از ناز می‌آید پدرها خوب می‌فهمند این مضمون زیبا را سه‌ساله‌دختری می‌رفت سمت‌شام از کوفه به زخم آبله می‌کاشت گل، پهنای‌صحرا را سه‌ساله‌دختری می‌رفت اما دست بر پهلو چهل‌منزل جهان می‌دید در او صبر زهرا را به ماه نیزها می‌گفت هرجا دردهایش را نسیم‌دشت حس‌می‌کرد چشم‌خیس‌سقا را «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. سلام‌الله‌علیها خورشیدِ من آمدی شبانه قدری بغلم کن عاشقانه نشناختمت در اول کار نفرین خدا به این زمانه تقصیر حرارت تنور است این سوختگی زیر چانه من که همه عمر رفته بودم تنها به مجالس زنانه رفتم وسط شرابخواران کَت بسته، به زورِ تازیانه من دختر شاه عالمینم دادند ولی به من اعانه در راه، شتر تکان نمی‌خورد خوردم کتکی به این بهانه هر بار طناب را کشیدند خوردیم زمین دانه دانه من سیر غذا نخوردم اما خوردم دل سیر تازیانه افتاد سرت ز روی شاخه افتاد سرم به روی شانه هر سنگ که بر سر تو می‌خورد می‌کرد به سمت ما کمانه از خاطر من نمی‌رود... نه... آن ضربۀ چوب وحشیانه سالم لب من ، لب تو زخمی؟! واللِه که نیست عادلانه «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
‍ . |⇦•سلام بابایی! خوبی؟... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب ۱۴۰۰ به نفس حاج ❁•༻↷◈↶༺❁ سلام بابایی! خوبی؟ چطوره حالت؟ نمی‌تونم پاشم واسه استقبالت من تویِ آسمون می‌گشتم دنبال تو ولی اینجایی راه گم کردی شاید باباجون! عجب رویایی خیلی خوش اومدی صفا آوردی راستی بگو منو به جا آوردی؟ منو می‌شناسی؟ خودت رو یک لحظه بذار جایِ من سه ساله رو با داغ تو پیر کردن منو می‌شناسی؟ مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم ــــــــــــــــــ کجاست آغوشت؟ دستات کجا جا مونده؟ همون دستایی که من رو می‌خوابونده تعریف کن تا کجاها رفتی نگفتی دختری هم داری؟ باید از روی شونه‌اش بارِ غمو برداری میگن تو بابای مَنی، بابایی! میشه باهام حرف بزنی، بابایی! بابای خوبم کی چشمای نازتو بسته بابا؟ کی دندون تو رو شکسته بابا؟ بابای خوبم مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم ــــــــــــــــــ سرم سنگینه، چشمام چه تار می‌بینه برام دیدار تو آخرین تسکینه من خاطرات تلخی دارم دیگه طاقتم از غم طاقه این راز بین ما دو تا باشه یه شب از ناقه… امون از اون شبِ سیاهِ صحرا الهی هیچ دختری نمونه تنها چه دردی دارم چشات نبینه روز بد، بابایی! هم سیلی میزد هم لگد، بابایی! چه دردی دارم مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم ــــــــــــــــــ *شروع کرد با بابا حرف زدن:" مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ؟" من که سنی نداشتم، چه کسی من رو یتیم کرد؟" مَن لِليَتيمَة حتّى تَكبُرَ؟ " دختر بچه ی یتیم اگه بخواد بزرگ بشه چه کسی رو داره؟" مَن لِلنساء الحاسِرات ؟ " این زنهای بی پناه چه کسی رو دارن؟...* ما رو تا می‌شد از بین مَردم بردن ما رو از راه بازار شام آوردن ما رو با دست نشون می‌دادن به ماها ناسزا میگفتن داداشم از خجالت آب شد چها میگفتن! چشمِ عمو عباسمو دور دیدن به معجرایِ پاره‌مون خندیدن هزار بار مُردم نگاهاشون از سیلی سنگین‌تر بود مردن برای من از این بهتر بود هزار بار مُردم مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم •✠•اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَج•✠• ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇