امام حسین ع
.
پیروز
این تیم که شیر در لباس یوز است
در معرکه دوستساز و دشمنسوز است
مظلومترین تیم جهان است ایران
مظلوم همیشه آخرش پیروز است
✍🏻 #محمود_حبیبی_کسبی
#برای_ایران
🇮🇷
.............................
تقدیم به تیم ملی انگلیس:
کم، فکر پلشتی و تباهی بکنید
دوری ز پلیدی و سیاهی بکنید
خوب است که در برابر مردم ما
زانو بزنید و عذرخواهی بکنید
✍🏻 #کمیل_کاشانی
🇮🇷
.
#امام_زمان
صد و چهل و سوّمین شعر تضمین شدهٔ انتظار.
...و دوّمین سرودهٔ تضمین شدهٔ شادروان صائب تبریزی -- دیوان صائب ج ۶ / ۳۱۶۸.
-------------------------------------
۱
زمین به سوک نشسته چو آسمان بی تو
به گوش می رسد الغوث و الامان بی تو
برآید از دل هر نایِ جان فغان بی تو
«چه دل گشایدم از باغ و بوستان بی تو
که شد ز تنگدلی غنچه گلستان بی تو»
۲
کنون که ناله کنان رو به سویت! آوردم
مرا ببخش که از پای تا به سر دردم
به سبزه روی نیارد دگر رخ زردم
«خبر به آینه می گیرم از نفس، هردم
به زندگی شده ام بس که بد گمان بی تو»
۳
غم فِراق تو با هستی ام، درآمیزد
به تار و پود تنم شور غم برانگیزد
به دامنم عوض اشک، خون دل ریزد
«ز جنبش نفسم چون جرس فغان خیزد
ز بس که در دهنم خشک شد زبان بی تو»
۴
بیا که دل شده از دوری رخت بی تاب!
...و مثل شام، سیه گشته است صبح شباب
مرا و هرکه در این جاست از کرم دریاب!
«به پایْ بوس تو خواهد رسید همچو رکاب
چنین که رفته ز کف اشک را عنان بی تو»
۵
بیا به باغ و ببین رنج غم نصیبان را!
به پای دل بنگر خار، ناشکیبان را!
منی که می شنوم نالهٔ غریبان را
«یکی هزار کنم شور عندلیبان را
اگر روم به تماشای گلستان بی تو»
۶
به باغ، جشن «فرج» بر گزار می گردد
قرین عیش و طرب مَرْغْزار می گردد
پر از نشاط، دلِ مرغِ زار می گردد
«زمین ز پارهٔ دل لاله زار می گردد
اگر چو غنچهٔ گل واکنم دهان بی تو»
۷
بیا و لب بگشا در زمان به لطف بیان!
که هست لعل لبت! در سخنوری شایان
به دشت عمر ندیدم تورا دمی به عیان
«چنان که لاله گرفته است داغ را به میان
گرفته داغ، مرا در میان چنان بی تو»
۸
مراست دیدن روی تو مقصد و مقصود
نبود و نیست مرا جز تو شاهد و مشهود
فدای جان و دلت باد، جان ملک وجود
«امان نمی دهدم همچو تیغ زهر آلود
اگر به سایهٔ سروی کنم مکان بی تو»
۹
الا که خاک رهت را دلم به دیده نهد!
مگر کهجان و دل از بند غم دمی برهد
دلم گرفته خدارا قسم به سه أَشْهَد
«به کاروان سبک سیرِ اشک، کوچه دهد
اگر گشاده شود چشم خون فشان بی تو»
۱۰
دمی که می دهی ام، بال و پر پی پرواز!
به روی دل دری از راه مرحمت کن باز!
به گوش جان من از صوت خوش بریز آواز!
«از آن لب شکرین همچو نی مرا بنواز!
که ناله است مرا مغز استخوان بی تو»
۱۱
به باز خوانی تقدیر می دود چون زخم
دلم به جانب تدبیر می دود چون زخم
کمان کشیده پیِ تیر می دود چون زخم
«بغل گشاده به شمشیر می دود چون زخم
رسیده «صائب» بی دل ز بس به جان بی تو»
۲۷ / ۸ / ۱۴۰۱
صد و چهل و چهارمین شعر تضمین شدهٔ انتظار.
...و سومین سرودهٔ تضمین شدهٔ شادروان صائب تبریزی -- دیوان صائب ج ۶ / ۳۱۶۹.
---------------------------------------
۱
فتاده آتش ماتم در انجمن بی تو
چوشام تیره و تار است صبح من بی تو
شده است خون، دلم از جور اهرمن بی تو
«زبان چو پسته شود سبز در دهن بی تو
گره چو نقطه شود رشتهٔ سخن بی تو»
۲
کجاست آن که به ما مژدهٔ فَرَج بدهد؟
که جان ما مگر از بند رنج و غم برهد
به دست آینه، مرهم به زخم دل بنهد
«نفس گسسته چو تیری که از کمان بِجَهَد
برون ز خانه دَوَد شمع انجمن بی تو»
۳
زِمام امر فتد تا به دست رهبر کل
به باغ عشق شود تا سخن سرا بلبل
قسم به عطر دل انگیز هادیان سُبُل
«صدف ز دوری گوهر، چمن ز رفتن گل
چنان به خاک برابر نشد که من بی تو»
۴
به باغِ آینه پرور بِبَر دل و دین را!
بریز در دل و جان عطر باغ یاسین را!
تورا که هست دل، آیینه دار، آیین را
«بیا و صلح دِه این همدمان دیرین را!
که همچو روغن و آبند جان و تن بی تو»
۵
تویی قرار دل و جان انبیاءِ رُسُل
یگانه عطر گل باغ هادیانِ سُبُل
برآورد همه شب تا سحر فغان بلبل
«تو تا برون شده ای از چمن، ز لاله و گل
هزار کاسهٔ خون می خورد چمن بی تو»
۶
خوش است بر تو و اندیشهٔ تو پیوستن
به دست لطف تو از بند هر بلا رستن
مرا که نیست از این دام، فرصت جستن
«دگر چه طرف، ز ایام می توان بستن؟
که صبح عید کند جلوهٔ کفن بی تو»
۷
رسید پیری و طی شد دگر جوانی من
نکرد مرحمتی کس به خسته جانی من
گذشت با غم و اندوه، زندگانی من
«کجا رسد به تو پیغام ناتوانی من؟
که تا رسیدن لب، خون شود سخن بی تو»
۸
الا که باغ لبت می کند گل افشانی!
شود که آتش دل را به دهر بنشانی؟
هلا که نیست تورا در زمانه هم شانی
«تو رفته ای به غریبی و از پریشانی
شده است شام غریبان، مرا وطن بی تو»
۹
قسم به آبروی لاله های دشت و دمن
که ابر لطف تو سایه فکنده بر سر من
برس به داد دل بی نوای اهل یمن
«تبسّم تو بُوَد باغ دل گشای چمن
چو غنچه سر به گریبان کشد چمن بی تو»
۱۰
تورا به باغ و گل و برگ و بارِ حُسن قسم
به جان حیدر و آن ذوالفقار حسن قسم
به لحظه لحظهٔ هر روزگار حسن قسم
«به روی گرم تو ای نوبهار حسن قسم
که شد فسرده دلِ «صائب» از سخن بی تو»
----------------------------------------
۲۸ / ۸ / ۱۴۰۱
.
.
#امام_زمان
سلطانِ غربت وغم! عجّل عَلٰی ظهورِك
برحق، نشان اعظم! عجل علی ظهورِك
اى آرزوی مولا! ای حاجتِ پیمبر!
ای مهدی معظّم! عجل علی ظهورك
ای نور جان نرجس! اُمّید قلب زهرا!
ای برفرج، مُصمّم! عجل علی ظهورك
زیباییِ ائمه، گشته خلاصه در تو
ای یوسف مجسم! عجل علی ظهورك
گفتند چون بیایی تکیه زنی به کعبه
مثل نبى، معمم، عجل علی ظهورك
با ذوالفقار حیدر، با نیزهی اباالفضل
ارباب پور مریم! عجل علی ظهورك
قرص رخت نمکدار، ای طعم آفرينش!
بر سفرهی تو عالم، عجل علی ظهورك
بر آبشار مویت، آویخته فرشته
ای اعتبار آدم! عجل علی ظهورك
پیشانی ات وسیع وچشمان تو درخشان
لبتشنهی تو زمزم، عجل علی ظهورك
ای انتقام سیلی! ای انتقام کوچه!
سلطان حُزن وماتم! عجل علی ظهورك
چشم از تو برندارد، از روی نیزه یک سر
با اشکهای نم نم...، عجل علی ظهورك
نام تو خشک شد بر روی لب سکینه
خواند رقیه ات هم... عجل علی ظهورك
بر زینب علمدار از كربلا الی شام...
يادِ تو بود مَرهَم، عجل علی ظهورك
#محمدعلی_نوری ✍
شنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۱
🔆
.
دیروز خبرسازی کرده بودند که :به فردوسی پور ، پیشنهاد گزارشگری داده بودند و فردوسی پور در حمایت از مردم، نپذیرفته!
انقدر قشنگ خبر می سازند که آدم باورش میشه. اما فردوسی پور ، در نقش تهیه کننده ، همچنان با صدا و سیما همکاری میکند.
................
📳 ادعای دعوت از «فردوسیپور» برای گزارش بازیهای جامجهانی کذب است
🔺یک منبع آگاه درباره انتشار برخی اخبار در فضای مجازی گفت: گزارشگران بازیهای جامجهانی از پیش مشخص بودند و تا امروز دعوتی از آقای «فردوسیپور» برای گزارش نشده است و ایشان همچنان به عنوان تهیه کننده در شبکه ورزش فعالیت میکند.
.
.
#سرود
#میلاد_حضرت_زینب
#سبک_بال_ملائک_واشده
ستاره غزلخون شده / شب شب نویده
ام ابیها فاطمه / امشب عیدی میده
مژده که مهتاب اومد/به قلب ما تاب اومد
شادی بی حد کنید/ خواهر ارباب اومد
زینب کبری مدد ۴
****
بهار امید اومد و /گل در چمن اومد
مونده ام بگم یاحسین /یاکه حسن اومد
غم و فراری بده / بزن به تیر شعف
مبارک و تهنیت/ بگو به شاه نجف
زینب کبری مدد
****
مدینه پر از شادی و/ گل زده جوونه
فاطمه واسه زینبش/ لالایی می خونه
باده بده ساقیا/ فروغ عین آمده
مسافر کربلا / یار حسین آمده
زینب کبزی مدد۴
****
.👇
4_5992147528802372420.mp3
342.9K
#سرود
#میلاد_حضرت_زینب #سبک_باز_دوباره
باز ملائک
اومدن سمت زمین دسته به دسته
جبرئیل کنار گهواره نشسته
خدا درهای جهنمش رو بسته
غم دیگه بسه
نیمه شبها علی بانوای جلی
قل هوالله می خونه
تابشه شب سحر با محبت پدر
پیش زینب می مونه
چهرش خیلی رفته به مرتضی
به به اومد آیینه ولا
شد میلاد بانوی کربلا
(زینب زینب یا زینبا مدد)
شب نوره
شب مادر شدن حضرت زهراست
شب بابا شدن علی اعلاست
شب شب تولد زینب کبراست
زینت باباست
این سخن بر لبم غرق تاب و تبم
واقعا نور عینه
ماه خوش منظره عمه اکبره
مبتلای حسینه
امشب عیدی فت وفراوونه
جشن وشادی بین آسمونه
می می زنم پیمونه پیمونه
(زینب زینب یازینبا مدد)
#حبیب_باقرزاده✍
............................
زینب اومد ، بانویی که قبله گاه عالمینه
دختر ارشد فاتح حنینه
صاحب بهشت بین الحرمینه
هستی حسینه
جبرئیل امین ، اومده تا زمین ، حامل این پیامه
طبق امر خدا ، دختر فاطمه ، واجب الاحترامه
زینب یعنی اولیا مخدره
اومد اونکه خاتون محشره
خون رگهاش از خون حیدره
زینب زینب اخت الحسین مدد
*
#قاسم_نعمتی ✍
.
مَثَلِ این روزای کشور ، شاید ؛ مثلِ همین بازی فوتبال باشه....
یه عده بی تفاوت میشن و یه عده هم مثل مهدی طارمی ، هم تاریخ سازی میکنند و هم دیگران رو دعوت به فعال بودن.
یکی هم مثل کی روش ، فرصت میده تا کم کارها، خودشون رو خراب کنن، و بعد دلسوزانِ واقعی رو به زمین میاره.
این بازی شاید با شکست تموم بشه، اما بازی ای که اغتشاشگران شروع کردن، قطعا با باخت شان، به اتمام خواهد رسید.
ان شاالله
این مملکت صاحب دارد. #امام_زمان
.
.
#حضرت_زهرا
#امام_حسن
دخیل عشق را هر کس به پای یار می بندد
یقیناً راه دل را بر روی اغیار می بندد
طریقِ "وصل" را بی زخم رفتن از محالات است
چه خوشبخت است آن که بر کف پا خار می بندد
پِی تهذیب نَفسَت باش،تا صاحب نَفَس گردی
بدون گردگیری، آینه زنگار می بندد
تمام اعتبار نام "مجنون" بسته بر "لیلا"ست
اگر دلداده نام خویش بر دلدار می بندد
اگر دنبال دریایی،ز چشمه سار خواهش کن...
ضرر کرده است آن که دل به آبانبار می بندد
دلیل ناله ی نیمه شبی،آهِ سحرگاهی است
سحر بارِ خودش را مومنِ بیدار می بندد
کمال چشم ها در رفت و آمد کردن "اشک" است
"عمارت" گر شود "متروکهخانه" ،تار می بندد
ولایت یک عدد دارد که آن هم مُختص مولاست
کسی اُمّید بر صفرِ پس از اعشار می بندد!؟
فدای مادری که هر خمیرِ پخت نانش را
به دیوار تنورِ "جار ثُمَّ الدّار" می بندد
تو گیر افتاده ای در کوچه ای که مادرت افتاد
مسیر بازگشتت را در و دیوار می بندد
برای مادرت این روزها روضه بخوان آقا
بخوان روضه که دارد مادر تو بار می بندد
علی آن دستمال زردِ جنگِ خویش را حالا
به روی زخم بال خانمی تبدار می بندد
کسی که ربّنای او تعادل بخشِ عالم بود
قنوت خویش را این روزها دشوار می بندد
حَسن یک چند روزی می شود..،هنگامِ دَقُّ الباب
دو چشمان ترش را بر روی مسمار می بندد
#بردیا_محمدی
#فاطمیه
.