#نوحه
#حضرت_زینب
#زمزمه_حضرت_زینب
🍁میون همه دلها
🍁امون از دل زینب
غم کوچه و سیلی
غم صورت نیلی
غم یاس خزونی
غم قد کمونی
غم غربت حاکی
غم چادر خاکی
شده قاتل زینب
امون از دل زینب
🍁میون همه دلها
🍁 امون از دل زینب
غم فرق شکسته
غم حیدر خسته
غم تشت پر از خون
غم صورت گلگون
غم چشم علمدار
غم بی کسی یار
شده قاتل زینب
امون از دل زینب
🍁میون همه دلها
🍁امون از دل زینب
غم دست بریده
غم فرق دریده
غم شبه پیمبر
غم غربت اکبر
غم محسن دیگر
غم غربت اصغر
غم نیزه سواری
غم ضربه و قاری
غم ناقه سواری
غم طعنه و دشنام
غم سنگ لب بام
غم و محنت و ناله
غم و محنت و ناله
غم مرگ سه ساله
شده قاتل زینب
امون از دل زینب
🍁میون همه دلها
🍁امون از دل زینب
.
.
🏴 #زمزمه #زمینه یا #شور شهادت ام المصائب #حضرت_زینب کبری سلام الله علیها
#زمزمه_حضرت_زینب
#زمینه_حضرت_زینب
#شور_حضرت_زینب
#آه_و_واویلا
🏴بند اول
آه و واویلا
میره زینب از دنیا
شده چشماشم دریا
یاد روز عاشورا
آه و واویلا
اومده جونم رو لب
که داره میاد امشب
برادر پیشت زینب
برام از تو یه یادگار،مونده اونم پیرهنته
میبوسم بو میکنمش،آخه بوی تورو میده
مثل من هیچکی اینقدر،رنج و مصیبت ندیده
مثل من هیچکی اینقدر،توی دنیا داغ ندیده
دیدم حسین جان
داغتو من یه نیمه روز
تو که رفتی من آب شدم
برادر بی تو روز به روز
دیدم حسین جان
شمر نامرد و که رسید
خنجرو رو گلوت گذاشت
سرتو از قفا برید
مظلوم حسین جان ای عزیزم برادرم
🏴بند دوم
آه و واویلا
دم آخر بی تابم
یاد جسمت افتادم
مثل تو زیر آفتابم
آه و واویلا
کجایی نور عینم
ببینی رو به قبلم
بیا پیشم حسینم
داره جون میده خواهرت،بیا بالا سرم حسین
یه سال و نیم دوری ازم،نمیشه باورم حسین
آرزوم این بود که یه بار،ببینم تو کنارمی
بیا رو پات باشه سرم،غریب مادرم حسین
سالار زینب
تشنه لب ای برادرم
میشه آروم دلم اگه
بکشی دست روی سرم
سالار زینب
بی کفن ای برادرم
میگه حسم کنارمی
میکشی دست روی سرم
مظلوم حسین جان ای عزیزم برادرم
🏴بند سوم
آه و واویلا
میونه دریای خون
افتاده بودی و شمر
اومد از مقتل بیرون
آه و واویلا
سرت از تن جدا شد
پیکرت رو خاکا موند
نوبت مرکب ها شد
جلو چشمای من زدن،سرتو روی نیزه ها
جلو چشمای من بودی،روی نی تا شام بلا
بمیرم واست که تنت،شده پامال مرکبا
بمیرم واست که شده،کفنت قطعه بوریا
سالار زینب
تشنه لب ای برادرم
میشه آروم دلم اگه
بکشی دست روی سرم
سالار زینب
بی کفن ای برادرم
میگه حسم کنارمی
میکشی دست روی سرم
مظلوم حسین جان ای عزیزم برادرم
۱۴۰۲/۱۱/۰۵
#وفات_حضرت_زینب
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
🏴سبک #زمزمه یا #واحد_سنگین روضه ای شهادت #حضرت_زینب کبری سلام الله علیها
#زمزمه_حضرت_زینب
#واحد_حضرت_زینب
#ام_المصائب_زینبم
،
🏴بند اول
ام المصائب زینبم
اونکه بلا دیده منم
اونکه به غم اسیره و
کرب و بلا دیده منم
ام المصائب زینبم
مادر رنج و غصه هام
یه سال و نیمه میگذره
که غصه داره کربلام
یه سال و نیمه
که گریه میکنن با من اهل مدینه
یه سال و نیمه
که بی قراری میکنه دلم تو سینه
بگم من از کدوم غمام
که گفتنش سخته برام
ظاهر من نشون میده
که پیر دشت کربلام
(ام المصائب زینبم)
🏴بند دوم
من دیدم از روی جفا
هجده سرو رو نیزه ها
با دسته بسته رفتم از
کربلا تا شام بلا
با تازیونه و به زور
رد شدم از محله ها
زخم زبون شنیدم از
اون شامیای بی حیا
یه سال و نیمه
که میگذره از اون روزای تلخ برا من
یه سال و نیمه
که مونده آثار کبودی روی این تن
چی بگم از شام بلا
چی بگم از نامحرما
بزم یزید بی حیا
چشای هرزه ی اونا
(ام المصائب زینبم)
#وفات_حضرت_زینب
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
امام حسین ع
🎼 #شور #امام_حسین علیه السلام 🎥دیگه از گریه هام... #کربلایی_حسین_ستوده ٢٣ آذر ماه ١۴٠٢ [بند اول]
.
#شور_روضه
#امام_حسین
سبک دیگه از گریه هام
آشفتم کربلا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تن عریان تو پوشونده گرد و غبار
زیارت کردن سینت رو ده تا سوار
زیر پای مرکب رفتی که درهمی
چیدنت رو حصیر پاره از بس کمی
حرمت عرش شکست
وقتی که روی سینت نشست
دلواپس جون دادی کاشکی شمر
قبل از کشتن چشمت رو میبست
دیر رسید خواهرت
بوسید از رگ های حنجرت
به خورشید آسمون سپرد
کمتر بتابه رو پیکرت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روبرو بودی با تیغ صدتا سپاه
دست پر میرفت حتی شمر از قتلگاه
تو رو برگردوندن ذبحت راحت نبود
تو که جون دادی کاش لااقل تشنت نبود
خیلی خالیه جات
دق کردن تو صحرا بچه هات
تو رو توو حصیر کهنه ای
جمعت کردن زن های دهات
دریای در خروش
گریه کردن واسه تو وحوش
از بازار شام یه پیرهن
واسه تو میفرستم بپوش
ـــــــــــــــــــــ
#ناصر_دودانگه✍
#سبک_دیگه_از_گریه_هام_معلومه_حالم_بده
............
.
#شور_روضه_امام_حسین
سبک دیگه از گریه هام
آشفتم کربلا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تن عریان تو پوشونده گرد و غبار
زیارت کردن سینت رو ده تا سوار
زیر پای مرکب رفتی که درهمی
چیدنت رو حصیر پاره از بس کمی
حرمت عرش شکست
وقتی که روی سینت نشست
دلواپس جون دادی کاشکی شمر
قبل از کشتن چشمت رو میبست
دیر رسید خواهرت
بوسید از رگ های حنجرت
به خورشید آسمون سپرد
کمتر بتابه رو پیکرت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روبرو بودی با تیغ صدتا سپاه
دست پر میرفت حتی شمر از قتلگاه
تو رو برگردوندن ذبحت راحت نبود
تو که جون دادی کاش لااقل تشنت نبود
خیلی خالیه جات
دق کردن تو صحرا بچه هات
تو رو توو حصیر کهنه ای
جمعت کردن زن های دهات
دریای در خروش
گریه کردن واسه تو وحوش
از بازار شام یه پیرهن
واسه تو میفرستم بپوش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#زمینه_حضرت_زینب
#زمزمه_حضرت_زینب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
واسه دِرهم تنت رو نیزه ریخته بهم
تو رو گرگای صحرا کشتن ای یوسفم
توی چاه نه توی گودال ریز ریز کردنت
منو کشت جای نعلا روی پیراهنت
پیرم کرده غمات
زیر آفتاب جون میدم برات
افتادم یاد لحظه ای که
غارت شد عمامه و عبات
میزدی دست و پا
توو شلوغی و تنگی جا
از بس دور تنت کف زدن
نمیرسید صدا به صدا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#ناصر_دودانگه ✍
👇
.
🏴سبک #زمزمه یا #واحد_سنگین روضه ای شهادت #حضرت_زینب کبری سلام الله علیها
#زمزمه_حضرت_زینب
#واحد_حضرت_زینب
#ام_المصائب_زینبم
🏴بند اول
ام المصائب زینبم
اونکه بلا دیده منم
اونکه به غم اسیره و
کرب و بلا دیده منم
ام المصائب زینبم
مادر رنج و غصه هام
یه سال و نیمه میگذره
که غصه داره کربلام
یه سال و نیمه
که گریه میکنن با من اهل مدینه
یه سال و نیمه
که بی قراری میکنه دلم تو سینه
بگم من از کدوم غمام
که گفتنش سخته برام
ظاهر من نشون میده
که پیر دشت کربلام
(ام المصائب زینبم)
🏴بند دوم
من دیدم از روی جفا
هجده سرو رو نیزه ها
با دسته بسته رفتم از
کربلا تا شام بلا
با تازیونه و به زور
رد شدم از محله ها
زخم زبون شنیدم از
اون شامیای بی حیا
یه سال و نیمه
که میگذره از اون روزای تلخ برا من
یه سال و نیمه
که مونده آثار کبودی روی این تن
چی بگم از شام بلا
چی بگم از نامحرما
بزم یزید بی حیا
چشای هرزه ی اونا
(ام المصائب زینبم)
#وفات_حضرت_زینب
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
امام حسین ع
. #جشنواره فروش موتورسیکلت نیکران موتور شعبه افسریه 🇮🇹 چک صیادی و کارت شناسایی هدایای ویژه 🎭🙆♂️ ⭐
.
#وفات_حضرت_زینب
#سبک_حاج_اکبر_ناظم
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
دختر شاه لافتی زینبم
شاهد داغ کربلا زینبم
گرچه قدکمانم
ولی خطبه خوانم
شد زنده با نُطق کلامم
خونِ شهادت امامم
از مادرم درس وفا گرفتم
شجاعت از شیر خدا گرفتم
گرچه من اسیرم
ولی ماده شیرم
رسوا نمودم شامیان را
زدم به هم حرامیان را
گرچه شبیه کوهِ اُستوارم
جان دادن رقیّه زد شرارم
دختر سه ساله
شد شبیه لاله
با ناله قلبم را تکان داد
پیش سر بریده جان داد
................
.
#زمینه_حضرت_زینب(س)
اثر مجتبی صمدی شهاب
انّا للّه و انّا الیه الراجعون
زینب غمدیده امشب میره تا آسمون
رو لباش نواس ، کوه غصه هاس
دمِ آخرش یاد کربلاس
بین بستره یاد دلبره
یاد اون سر و برق خنجره
لحظه های آخر صداش چقدر پرآهه
ناله های جانسوز و پر غمش جانکاهه
تا حسین نیاد چشمای ترش بر راهه
انّا للّه و انّا الیه الراجعون
زینب غمدیده امشب میره تا آسمون
.........
نگاهش تاره شبا بیداره
روضه می خونه یاد گهواره
غرق زمزمه است یاد فاطمه است
تا می بینه آب یاد علقمه است
بعد کربلا روز و شب فقط می ناله
جای زخمای رو تنش شده چون لاله
بین بستر امّا دلش توی گوداله
انّا للّه و انّا الیه الراجعون
زینب غمدیده امشب میره تا آسمون
...........
با دل بیتاب با حال خراب
میسوزه یاد محفل شراب
شده خونجگر با چشای تر
ناله میکشه یاد طشت زر
قسمتش فقط توی زندگی شد ماتم
آه از اون زمونیکه با چش پر شبنم
بردنش با دستای بسته تو نامحرم
انّا للّه و انّا الیه الراجعون
زینب غمدیده امشب میره تا آسمون
#وفات_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حاج_مجتبی_صمدی_شهاب
............
▪️
#زمزمه_حضرت_زينب كبري(س)
همسفر دارم ميام بازم كنارت
اين يه سال و نيمه بودم بيقرارت
هركسی بعد تو ديد منو بهم گفت
زنده موندی چجوری بدون يارت
حالا ديگه ميخوام بيام كنار تو برادرم
يه جای سالم از غمت نمونده روی جيگرم
پرخون شده چشم ترم٢
ديگه بريدم بخدا-دارم ميام پيشت حالا - داره ميشه دردم دوا
حسين من
------
از كجا برات بگم با چشم خونبار
بعد تو شد آسمون رو سرم آوار
منكه ميچرخيد فلك با يه اشاره ام
منو چرخوندند سر كوچه و بازار
منيكه همسايمونم يه سايه مم نديده بود
حلقه زدند به دور من نامرداي قوم يهود
منو زدند شدم كبود٢
محرم نبود دور و برم- ريختن خاكستر رو سرم
پنجه زدن به معجرم
حسين من
------------
رفت به باد هرچي كه داشتم و نداشتم
شد خزوني باغ اميدي كه داشتم
مي پريدم از تو خواب با ياد گودال
سرمو يه شب راحت زمين نزاشتم
يادم نميره كه چطور شد زير و رو باپاتنت
تميز ميكرد خنجرشو قاتل تو با پيرهنت
خون لخته زد رو دهنت٢
ايكاش كه مي مرد خواهرت- پيش چشاي مادرت
بد جوري شد جداسرت
حسين من
حاج مجتبي صمدی شهاب
#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
.
.
#زمزمه_حضرت_زینب(س)
#زمزمه_ایام_اسارت
#زمزمه #اسارت
نگاهی کن به من ، از اون بالا حسین
که این روزا حالم خرابه
هنوز داره رباب ، لالایی میخونه
که بچهش رو نیزه بخوابه
به نگاهِ تو دلخوشم ، کم نشه سایهت از سرم
تا زمانی که زِندَم از ، نیزه دارت نمیگذرم
از رو عمد کاری میکنه ، که بیفته زمین سرت
جسارت میکنه بهت ، جلو چشمای دخترت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگه زندهم هنوز ، ازت شرمنده ام
چقد سخته این غم برا من
سر تو روی نی ، باشه داداش حسین
سر من هنوز باشه رو تن
آخرش دق میده منو ، این غم و داغ سینه سوز
جون میده دخترت اگه ، ببینه این سرُ و یه روز
بساط اشک و گریه رو ، موهای سوختهت کرده جور!
چی میمونه از اون سری ، که بمونه کنج تنور
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به زینب حق بده ، بیفته از نفس
بشه پیر ازین درد و ماتم
نمیذارم یه مو ، بشه کم از کسی
بلاگردونِ بچه هاتم
غم نخور تا من زنده ام ، میریزم هستیم و به پات
تا نفس داره خواهرت ، میشه پیش مرگِ بچه هات
هرجوری هست باید یه جور ، بچه هات و ساکت کنم
هنوزم میسوزم حسین ، که نذاشتن خاکت کنم
#بهمن_عظیمی ✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇