eitaa logo
امام حسین ع
18.8هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ستاره‌ها چندین ستاره در حرم آن شب شهید شد شب آن‌چنان گریست که چشمش سفید شد تصویر عاشقانۀ جمعی میان خون از چشم خیس آینه‌ها ناپدید شد پای نهال کوچکی از بس که خون چکید تا آسمان رسیده و سروی رشید شد آن شب که باد روضه به لب داشت در حرم بی‌اختیار هق‌هق پرچم شدید شد تقویم گریه می‌کند آن روز تلخ را هرچند نزد آن شهدا روز عید شد ✍🏻 🏷 🇮🇷
. معراج دیگر طوفان خیال کرد که خشکانده باغ را خاموش کرده تابش شاهِ چراغ را جایی که مرگ سرخ به معنای زندگی‌ست پر کرد عطر سرخ شهادت رواق را لبخند میهمان لبش بود اگر شهید از یاد برد تلخی آن اتفاق را دنیا رسیده بود به معراج دیگری زین کرد جبرئیل دوباره براق را آن شب شهید دست خدا شد که باز هم از دوش کشورم بتکاند نفاق را ✍🏻 🏷 🇮🇷
نوحه؛ مولا حسین جانم.mp3
1M
علیه‌السلام 🔹مشتاق میدان🔹 باید پرستویی رها شد تا عازم کوی خدا شد ای آسمان آبی عشق در صبح زیبایت، باید فدا شد ای لبخند تو زیبا معنای خوبی‌ها دادم به تو جان را «آه ای عمو جانم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آورده‌ام جان را برایت تا بوسه‌ای باشم به پایت زیباترین لبخند هستی سرزنده‌ هستم من، با خنده‌هایت من مشتاق میدانم نذرت شود جانم پای تو می‌مانم «آه ای عمو جانم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شیرین‌تر از جانم، شهادت زیباترین راه سعادت این مرگ آغاز قشنگی‌ست معنای او باشد، عین ولادت من ابن الحسن هستم در دست حق دستم دل به خدا بستم «آه ای عمو جانم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در دشت خون روییده‌ام من چون ماه شب تابیده‌ام من رفتم خداحافظ عموجان بابا حسن جانم را دیده‌ام من من نجوا کنان رفتم از این جهان رفتم تا آسمان رفتم «آه ای عمو جانم» شاعر:
. روز یاری آسمان در پای این پرچم همیشه جاری است پرچمی که نخ به نخ سجادۀ دین‌داری است بی‌گمان وقت مناجات و دعا با آفتاب لحن شورانگیز امواج خزر، افشاری است صبح را بیدار کردی تا جهان روشن شود کشورم! لبخند تو آیینۀ بیداری است من دماوندم که پای خنده‌ات می‌ایستم غم نخور دنیای من، امروز روز یاری است ابر بر خاکت تیمم کرد و دستت را فشرد خوب می‌دیدم جواب ابرها هم آری است رأی می‌خواهی؟ برایت جان و سر می‌آورم مرگ گل‌ها در هوای سرد سهل‌انگاری است ✍🏻 🏷 🇮🇷
کجا یعقوب دیده، خوابِ هجرانی که من دیدم کجا یوسف شنیده، وصفِ زندانی که من دیدم زمین در روزگارِ نوح، شد سیراب از باران ولی دریایی از خون شد به طوفانی که من دیدم هم اسماعیل‌ها سر را به تیغ امتحان دادند هم ابراهیم‌ها، در عیدِ قربانی که من دیدم زمین از خونِ خاتم‌بخشی‌اش شد تربتِ اعلا عقیقِ سرخ شد خاکِ سلیمانی که من دیدم سرِ خورشید بر نِی، شمعِ بزمِ ماتمِ خود بود قیامت چیست؟ جز شامِ غریبانی که من دیدم تمام آیه‌ها شد "کاف و ها و یا و عین و صاد" میان قاریان شد پخش، قرآنی که من دیدم برادر، جای من شمشیر خورد و من غمِ ناموس هزاران ارباًاربا داشت میدانی که من دیدم نگاهِ حرمله هر بار پُر بود از هزاران تیر عموجانم ندیده تیربارانی که من دیدم مسلمان نشنود کافر نبیند خوابِ این غم را سر و تشت و شراب و چوب و دندانی که من دیدم و پرچم‌ها از آن روزی که باد از نیزه‌اش رد شد پریشانند، از زلف پریشانی که من دیدم... ......... علیه‌السلام 🔹شعلۀ باران🔹 می‌نویسند جهان چهرۀ شادابی داشت هر زمان محضر او قصد شرفیابی داشت سجده می‌کرد به پیشانی او مهر نماز نزد او سجده برای خودش آدابی داشت موج‌ها پشت سر او همه صف می‌بستند سر سجاده که دریا دل بی‌تابی داشت اشک بر گونۀ او بود و دعا روی لبش آری او نیز برای خودش اصحابی داشت بعد از آن واقعه با شعلۀ باران می‌سوخت او که یک عمر فقط گریه و بی‌خوابی داشت اشک در محضر او ذکر مصیبت می‌کرد تا که می‌دید کسی ظرف پر از آبی داشت ✍ .
. حمد وصد شکر که در راه حرم پیر شدم به در خانه ارباب کرم پیر شدم نوجوانیم سپر با غم ارباب شده همره بیرق و زنجیر و علم پیر شدم از همان کودکی ام همنفس سینه زنان نوحه میخواندم و با ذکر دو دم پیر شدم خانۀ اوّل من بود حسینییّۀ تو بسکه در روضۀ تو ناله زدم پیر شدم پسر فاطمه از بس که دل عاشق من سوی شش گوش تو برداشت قدم پیر شدم علقمه شاهد این موی سپید است مرا چونکه با روضۀ دستان قلم پیر شدم روزی اشک مرا روضۀ اکبر میداد واللّه از داغ جوان تو قسم پیر شدم بود عمری پدرم پیر غلام پدرت بسکه خواندم، غم تو بر پسرم، پیر شدم ✍ ................ ذاکر با اخلاص اهل‌بیت مرحوم حاج‌ قلبش زلال بود و دلش چشمه‌ای روان چون خنده می‌نشست به لبهای دیگران همچون ستاره بود که شب جانماز اوست گرم قنوت بود و دعا لحظه‌ی اذان هنگان روضه خواندن چون ابر می‌گریست گُر می‌گرفت با نفسش قلب آسمان هربار در ترنم اشعارِ اهل دل، حس حضور داشت در امواج بی‌کران گویا معاد بود، دم شعر خواندنش! چون زنده می‌شدند نفس‌های نیمه‌جان مثل هوای تازه نفس می‌کشید از او تصویر خاک خورده‌ی آیینه زمان مثل نسیم بود و پر از راز روشنی او زخمی خزان و دلش باغ ارغوان سید تو رفتی و دل آیینه‌ها شکست اما نرفته یاد تو از خاطر جهان .................. . چند خطی تقدیم به پیرغلام اباعبدالله الحسین(ع) " مرحوم حاج محمد طلایی" سائل شدن دارد در این خانه بهایی از دست مولا می رسد ، نان و نوایی احسانِ آقاجان ما ، حدی ندارد هر عاشقی را می کند کرب وبلایی مولای عالم کشته ی اشک است آری با گریه میگیرد غم دلها دوایی ما در حسینیه دلی آسوده داریم رحمت به هر کس شد دلیل آشنایی خیلی برای روضه ها زحمت کشیدند مردان مخلص مثلِ آقای طلایی وقفِ عَلَم شد عمرشان ، الحمدالله این خانه دارد نوکران باوفایی ماه صفر ، یک جمله میخوانم مصیبت: زینب اسیری می رود، سقّا کجایی؟ ✍ .................... آقاجان: از غمت مشعوف باشم بهتر است سوی تو معطوف باشم بهتر است گرچه بی نام و نشانم یا حسین نزد تو معروف باشم بهتر است ............... غزلی در سوگ این خادم با اخلاص و این شاعر عزیز در این شعر مانده صدایت هنوز و در روضه ها گریه هایت هنوز چنان گرم خدمت به موکب شدی که گرم است دستت به چایت هنوز   همیشه فراری به سمت حسین! کجا می‌رود رد پایت هنوز خودم دیده ام رفتنت را ولی نشد باورم ماجرایت هنوز تو از داغ ارباب دق کردی اما چه زود است بر ما عزایت هنوز  بگویند تا سالها دوستان که خالیست ای دوست جایت هنوز ✍ .................. . ◾به یاد آشپز دستگاه سیدالشهداء طباخ عزای زاده‌ی زهرا رفت از جهان فانی به سوی عقبا رفت قربانی خوان کرم شاه شده با عشق حسین، به جنت الاعلی رفت ✍ .
. نگاهت زنده می‌ماند اگرچه زیر آواری در این خاک پر از غم دانه‌ای لبخند می‌کاری پتویی را که موشک‌ها برایت دوختند از خاک بکش روی سرت هنگام مرگ ای داغ تکراری تریبون‌های عالم لال و چشم دوربین‌ها کور... تویی ای ماه در آوای رود و چشمه‌ها جاری نسیم صبح لالایی کنان پلک تو را بوسید بخواب ای گل که در قاموس طوفان‌ها گنهکاری عروجت را ملائک جشن می‌گیرند با لبخند عزیز غزه می‌دانم که از این خاک بیزاری هوای کودکی‌هایت در آغوش زمین مانده‌ست نمی‌خواهی غمت را از دل این خاک برداری؟ جهان سهمی نبرده از حلاوت‌های آغوشت نشد ای گل شمیمت را به جان دشت بسپاری تبسم می‌کنی یعنی برایت مرگ هم زنده‌ست که داغ گریه‌ات را بر دل کفار بگذاری نگاهت رو به آینده‌ست محو انتقامی سخت که خواهی زد به جان مرده دلها زخم بیداری نگاه تو پر از تصویرهای ممتد خشم است تو مثل صاعقه بر سنگهای سرد می‌باری تو ای ماهی به آزادیِ اقیانوس پیوستی و ما در این جهان، این تُنگ غم غرق گرفتاری... .
امام حسین ع
. #طوفان_الاقصی بسم الله الرحمن الرحیم فَإِنَّ حِزۡبَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ دارد انگار که
‌.👆 با لشکری از شکوه پرواز کنید این خاک عزیز را سرافراز کنید با ذکر شریف یا علی برخیزید جنگی به شکوه خیبر آغاز کنید ✍🏻 🏷 🇮🇷 .