4. گریز به کربلا.mp3
4.69M
#قسمت_چهارم_و_پایانی
#گریز_به_کربلا
#روضه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
همه خواب و علی بیدار،
سرش بنهاده بر دیوار
بگرید از فراق یار،
ولی آهسته آهسته
#حاج_غلامرضا_سازگار
بچه ها دویدند جلو ، بابا چی شد ؟ بابا قربونتون برم ، چرا دست از غسل دادن کشیدید ؟
شاید فرموده باشند : اسماء دست از دل علی بردار ! الان دستم رسید به وَرمِ بازوی بی بی ..
تو زهرا بینی و من روی نیلی
تو صورت بینی و من جای سیلی
تو بینی از علی آه شبانه
نمیبینی تو جای تازیانه ...؟
تو میبینی علی را زار و خسته
نمی بینی تو پهلوی شکسته ...
از همینجا دلت رو ببرم کربلا ، بگم یا علی ، یاعلی ، نیمه دل شب دستتون رسید به بازوی وَرم کرده بی بی ، طاقت از کف دادید ، سرتون رو روی دیوارگذاشتید و گریه کردید ؟ اما بمیرم برا اون آقایی که کربلا ... به به ، تا نام #کربلا میاد ، جور دیگه ناله میزنی ، اگه بگم کجای کربلا ، بهتر ناله میزنی ..
بمیرم برا اون آقایی که وقتی رسید کنار نهر علقمه .. حسییین .. تا نگاش به بدنِ علمدارش افتاد ..
مدینه فقط بازو وَرم کرده بود ، اما کربلا ، تا نگاه کرد ، دید دستای عباسش رو #قطع_کردند ؟
به به به به ، ان شاالله تو حرمش .. یادِ اربعین بخیر ، حرمِ حضرتِ عباس و غوغای کربلا .. یه نگاه کرد دید عمودِ آهن به فرقِ عباسش زدند ! یه نگاه کرد دید پاهاشو قطع کردند ! تیر به چشمش زدند ..
دیگه کسی رو نداشت ! یه جمله فرمود : اَلانَ اِنکسَرَ ظَهری « اکنون کمر من شکست » !
ای زورِ بازوی حسین
سرت به زانوی حسین
حرفی بزن علمدار
حرفی بزن علمدار.
بی امتحان مرا به غلامی قبول کن
رسوا شود دلِ من اگر امتحان دهد
#کرونا_را_شکست_میدهیم
4. گریز به کربلا.mp3
4.69M
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_چهارم_و_پایانی
#گریز_به_کربلا
#روضه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
همه خواب و علی بیدار،
سرش بنهاده بر دیوار
بگرید از فراق یار،
ولی آهسته آهسته
#حاج_غلامرضا_سازگار
بچه ها دویدند جلو ، بابا چی شد ؟ بابا قربونتون برم ، چرا دست از غسل دادن کشیدید ؟
شاید فرموده باشند : اسماء دست از دل علی بردار ! الان دستم رسید به وَرمِ بازوی بی بی ..
تو زهرا بینی و من روی نیلی
تو صورت بینی و من جای سیلی
تو بینی از علی آه شبانه
نمیبینی تو جای تازیانه ...؟
تو میبینی علی را زار و خسته
نمی بینی تو پهلوی شکسته ...
از همینجا دلت رو ببرم کربلا ، بگم یا علی ، یاعلی ، نیمه دل شب دستتون رسید به بازوی وَرم کرده بی بی ، طاقت از کف دادید ، سرتون رو روی دیوارگذاشتید و گریه کردید ؟ اما بمیرم برا اون آقایی که کربلا ... به به ، تا نام #کربلا میاد ، جور دیگه ناله میزنی ، اگه بگم کجای کربلا ، بهتر ناله میزنی ..
بمیرم برا اون آقایی که وقتی رسید کنار نهر علقمه .. حسییین .. تا نگاش به بدنِ علمدارش افتاد ..
مدینه فقط بازو وَرم کرده بود ، اما کربلا ، تا نگاه کرد ، دید دستای عباسش رو #قطع_کردند ؟
به به به به ، ان شاالله تو حرمش .. یادِ اربعین بخیر ، حرمِ حضرتِ عباس و غوغای کربلا .. یه نگاه کرد دید عمودِ آهن به فرقِ عباسش زدند ! یه نگاه کرد دید پاهاشو قطع کردند ! تیر به چشمش زدند ..
دیگه کسی رو نداشت ! یه جمله فرمود : اَلانَ اِنکسَرَ ظَهری « اکنون کمر من شکست » !
ای زورِ بازوی حسین
سرت به زانوی حسین
حرفی بزن علمدار
حرفی بزن علمدار..