eitaa logo
امام حسین ع
18.9هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
هرکه نامت برد شیرین کام می گوید علی تا علی ساقیست ، مِی در جام می گوید علی در شب معراج ، جبریلِ امین با افتخار با رسول الله ، در هر گام می گوید علی در تمام غزوه ها با ضربه هایش یک به یک زیر لب پیغمبر اسلام می گوید علی با نیابت از خدا جبریل در ارض و سما دم به دم با اختیار تام می گوید علی بلکه میکائیل در هنگامِ پخشِ رزقِ خلق وقت صبح و ظهر و عصر و شام می گوید علی زمزم و مشعر ، منا ، سعی و صفا ، رکن و مقام حج ، حرم ، حاجی ، طواف ، احرام ، می گوید علی می رسد روزی که شیعه در کنار کعبه و .... یک مؤذن می رود بر بام می گوید علی مقیمی .
─┅═ೋ❅🥀❅ೋ═┅─ ❤️ امام (عليه السلام) فرمود: 🔰« همه دنيا همانند يك گردو در برابر امام، است و چيزى از آن بر او نيست. 🔶از هر طرف بخواهد در آن تصرف مى كند، آن چنان كه يكى از شما در سفره اى كه در برابرتان گسترده است، از هر طرف بخواهد دست مى برد و از آن بهره مى گيرد. » 🔘 و در حديث ديگرى مى فرمايد: امام هنگامى كه در شكم مادر است مى شنود... و چون به امامت رسيد، خداوند براى او عمودى از نور بر مى افرازد كه به وسيله ى آن، اعمال مردم هر شهرى را مى بيند. ♦️ و درباره ى علم حضرت (عليه السلام) مى فرمايد: 💠« هنگامى كه امور به دست حضرت صاحب الامر عليه السلام برسد، خداى تبارك و تعالى، هر زمين پستى را براى او بالا مى برد، و هر زمين بلندى را پايين مى آورد تا اين كه همه ى جهان همانند كف دست او، برايش آشكار شود. » 💠 از مجموع اين روايات، پى به عظمت حضرت عليه السلام و علم و دانش او مى بريم. 📚 الفبای مهدویت؛ مجتبی تونه ای ─┅═ೋ❅🥀❅ೋ═┅─
چند سالی یوسف از جرم زلیخا حبس شد حبس از گناه ما هزاران ساله است... @emame3vom
jaane-aalam.mastoor.ir.mp3
798.8K
جان عالم برلب آمد ای خدا #مهدی نیامد العجل یاصاحب الزمان #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #صلوات #سلام_امام_زمانم
. 🌺🍃 توصیه امام حسین علیه السلام درباره مولانا صاحب الزمان علیهما السلام 💢 در روایات ائمه معصوم علیهم السلام و نیز سخن بزرگان نسبت به یاد کردن از امام زمان علیه السلام و زنده نگاه داشتن نام و یاد ایشان در بین مردم توصیه بسیار و راه های مختلفی سفارش شده است. 💫 چنان که حضرت (علیه‌السلام) در عالَم مکاشفه به یکى از علماى قم فرمودند: «مهدى ما در عصر خودش مظلوم است، تا مى‌توانید درباره آن حضرت سخن بگویید و قلم فرسایى کنید؛ آنچه درباره شخصیّت این معصوم بگویید، درباره همه معصومین (علیهم السلام) گفته‌اید؛ چون حضرات معصومین علیهم السلام همه در عصمت و ولایت و امامت یکى هستند و چون این زمان، دوران مهدى ما است سزاوار است درباره او بیشتر گفتگو شود.» 💫 و در خاتمه فرمودند: «باز تأکید مى‌کنم درباره مهدى ما(علیه‌السلام) زیاد سخن بگویید و بنویسید، ما(علیه‌السلام) است، بیش از آنچه نوشته و گفته شده باید درباره اش نوشت و گفت.» 📚 ترجمه صحیفیه‌ی مهدیه ، ص ۵۹
. ❤️امام صادق علیه السلام : 💢 بدانید! کسی که «منتظر ظهور» حضرت علیه السلام باشد؛ پاداش کسی را دارد که «شبها» برای بیدار؛ و «روزها» دار باشد. 📚 کافی، ج۲، ص۲۲۲ 🤲 اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ @emame3vom 👈 .
@babolharam.ir-Karimi-MiladeEmamZaman1397-003(rasekhoon.net).mp3
723.6K
🌺 غم دنیا کجا و لطف دستات ❤️ سرود #میلاد حضرت #مهدی . #نیمه_شعبان #میلاد_امام_زمان 🌺 غم دنیا کجا و لطف دستات 🎤🎤 حاج محمود کریمی 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 غم دنیا کجا و لطف دستات لیله قدر کجا لیله موهات می دنیا کجا و می چشمات دردم از یار و درمونم از یاره چی بهتر از این سرم از یار سامونم از یاره چی بهتر از این سر به قدمهای تو جانا جانا زره ره شدم سلطانا یا خاتم الوصیین یا مولانا ۴ [خونه ما کجا و خونه تو صدتا مجنون کجا دیونه تو دل من گرم با بهونه تو]2 مثل پاییزم برا بهار تو چی بهتر از این بی قرارتو چشم انتظار تو چی بهتر از این از تو تموم دین و دنیای ما می که حیات دین و دنیانا یا خاتم الوصیین یا مولانا ۴ همه دردا کجا چشم انتظاری میای و با خودت دوا میاری میدونم که چقدر هوامو داری روز و شب باشم همش به یادتو چی بهتر از این شامل حالم لطف زیاد تو چی بهتر از این ای عشقا امیدا عرفانا توحیدا اسلاما قرآنا یا خاتم الوصیین یا مولانا .
. حضرت علیه السلام شب نیمه شعبان در کربلاست ♦️آیت الله شیخ محمد تقی بافقی فرمود:علی ابن مهزیار به جای اینکه بیست سال در ایام حج به مکه میرفت برای دیدن امام زمان علیه السلام، یکبار شب نیمه شعبان به کربلا می رفت ، به مقصود خود می رسید و آنجا می توانست حضرت ولی عصر ( عجل الله فرجه ) را ملاقات کند، چون هر سال شب نیمه شعبان حضرت مهدی علیه السلام در کربلا هستند. ❤️ عج @emame3vom .
❣ 🍃💖دلبری دارم که هردم مست نامش می شوم 💖🍃سرخوش از صَهبای جان بخش کلامش میشوم 🍃💖آنچنان درعمق جانم ریشه کرده عشق او 💖🍃هرکه یک بگوید من غلامش می شوم 🌸🍃 .
. این همه راه دویدم، ز پی دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم تو دعا کن به کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم اسب ها پای خود از سینه ی او بردارید من هم از این تن بی سر شده سهمی دارم خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهی بازار شدن بیزارم یک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد با چه از روی زمین جسم تو را بردارم به وداع من و تو خیره بُوَد چشم رباب خواندم از طرز نگاهش که منم دل دارم سعید خرازی✍ رسولی🎤 👇
4_5983070806912012385.mp3
5.64M
. . آبروداری کن واسه این گدایی که دلش شکسته آبروداری کن منو ول نکن توی درای بسته آبروداری کن واسه من تو کشتی به گِل نشسته ای حس خوب من همیشه محبوب من اونکه همیشه برات به سینه میکوبه من ای حس ناب من رویای تو خواب من گفتم و بازم میگم حسینه ارباب من حال و هوامی آهنگ صدامی تو ضربان قلبمی باهامی جانم حسین ای جانم حسین **** همه جا رو گشتم به خدا تو کل دنیا بی بدیلی تو میدونی واسه زنده بودنم تو بهترین دلیلی آدمای بی تو دلشون به چی خوشه خداوکیلی هرکس از تو خوند غمی تو قلبش نموند آی آدما بی حسین مگه میشه زنده بود بی تو تنها میشم اسیر دنیا میشم نباشی روز حساب به خدا رسوا میشم خیلی بدیمو بازم خریدیمو روضه عوض کرد حال بندگیمیو جانم حسین ای جانم حسین شاعر: مهدی نظری داوود رحیمی 📋 آبرو داری کن واسه این گدایی که دلش شکسته کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آبرو داری کن، واسه این گدایی که دلش شکسته آبروداری کن، من و ول نکن توی درای بسته آبروداری کن، واسه من توو کشتیِ به گِل نشسته ای حس خوب من، همیشه محبوب من اون که همیشه برات، به سینه می‌کوبه من ای حس ناب من، رویای توو خواب من گفتم و بازم میگم، حسینه ارباب من حال و هوامی، آهنگ صدامی تو ضربان قلبمی، باهامی «جانم حسین؛ ای جانم حسین ای جانم حسین، ای جانم حسین» *شاعران: نظری و ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 📋 شب پنجم که می رسد از راه (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شب پنجم که می رسد از راه روضه را غرق آه باید خواند از یتیم حسن که می‌گوییم روضه‌ی قتلگاه باید خواند روز آخر نیامده است اما روضه رفته است داخل گودال مثل مرغی که بال او کَنده است حسنی زاده می‌زند پَر و بال لحظه‌ی آخر است و این میدان گرچه مَرد نَبرد می‌خواهد حسنی زاده! پیش عمه بمان بعد از این، خیمه مرد می‌خواهد حیف از آن دست حیف از آن بازو دست خود را به تیغ نسپاری پیش زینب بمان که بعد عمو عَلَم و مشک را تو برداری پیش زینب بمان که می‌ترسم روضه‌ی پشت در شود تکرار مادرم بازوی کبودی داشت دست خود را به تیغ‌ها نسپار شیر اگر بچه باز هم شیر است آن شغال زبون نفهمیده اینکه دست تو را ز تن انداخت دست عباس دیده ترسیده *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . 📋 من پسر حسنم (ع) (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لشکر اندکی صبر کرد، یهو دیدند به سوی حضرت دوباره حمله‌ور شدند؛ برگشتند. یهو دیدند لشکر دورِ گودال حلقه زده، عبدالله بن حسن از خیمه بیرون اومد. اومد کنار عموش حسین ایستاد، بی‌بیم دنبالش داره دَوان دوان میره، عبدالله میدَوه، زینبم از این طرف داره پشت سرش داره میدوه. یه مرتبه با اون حالش ابی عبدالله توو گودال افتاده داره دست و پا میزنه؛ لشکرم احاطه کرده دورِ گودال و. یهو ابی عبدالله صدای بی‌رمقش بلند شد:« خواهرم بگیرش این بچه‌ رو محبوسش کن، یعنی ببرش یه جایی زندانیش کن منو نبینه»... @emame3vom به شدت امتناع میکرد عبدالله، و اینجوری صدا زد:« عمه جان! به خدا قسم اینجوری عموم و تنها نمی‌ذارم، از من نخواه از عموم جدا بشم، من پسر حسنم، من پسر یه آقاییم که توو کوچه‌ها مادرش رو تنها نگذاشت، من پسر همون آقام که توو کوچه مادرش و زدند اومد از مادرش دفاع کرد»... اون روزم حسن کوچیک بود کم سن و سال بود، اما یه جوری از مادر دفاع کرد، اینجام توو کربلا عبدالله نوجوونه، کوچیکه... میگه اون نانجیب شمشیرش رو به سمت ابی عبدالله بلند کرد؛ - آیا میخوای عموی منو بکشی ای پسر خبیثه، ای پسر زِنا زاده؟! میخوای عموی منو بکشی؟! شمشیرش و بلند کرد زد، عبدالله دستش و سپر کرد. همچین که این دستش و سپر کرد؛ شمشیر به دستش خورد این دست به پوست آویزان شد. صدای این بچه بلند شد یا اُماه. یهو تا شمشیر به دستش خورد صداش بلند شد وای مادر! اگه اون روز، روزِ پُر سوز، یکمی بودم بزرگتر توی کوچه، میشدم من، سپر بلای مادر آخه همچین که شمشیر به دستش خورد، وای مادر و که گفت؛ گفت خدا رو شکر از عموم تونستم دفاع کنم، نذاشتم شمشیر بهش بخوره... آخه توو کوچه که بابام همچین دستش و بلند کرد. ایستادم به روی پنجه‌ی پایم اما دستش از روی سرم رد شد و.... بالاخره از خونواده‌ی امام حسنیا یه نفر تونست آبروداری کنه. توو کوچه که هرکاری کرد بابام نشد نشد نشد.امام حسن از این داغ پیر شد... گرچه اینا آبروی عالمند، همه میان از در این خونه آبرو میگیرند... فراموشی نعمتیه، مگه به این راحتیه گودیِ قتلگاه من، اون کوچه‌ی لعنتیه دستت سیاهه نزن امام حسین عبدالله رو بغل گرفت توو آغوش گرفت، به سینه چسبانید. صدا زد:« پسر برادرم صبر کن، صبر کن، صبر کن». آروم آروم ملحق میشی به بابات به اجدادت، به مادرم فاطمه.... یه تیری زد به حلقومش؛ این تیرو که زد نمیدونم چه جوری زد که میگه «فَذَبَحَ» یعنی سر جدا شد، سر این بچه توو دامن حسین افتاد... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 آبرو داری کن واسه این گدایی که دلش شکسته ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آبرو داری کن، واسه این گدایی که دلش شکسته آبروداری کن، من و ول نکن توی درای بسته آبروداری کن، واسه من توو کشتیِ به گِل نشسته ای حس خوب من، همیشه محبوب من اون که همیشه برات، به سینه می‌کوبه من ای حس ناب من، رویای توو خواب من گفتم و بازم میگم، حسینه ارباب من حال و هوامی، آهنگ صدامی تو ضربان قلبمی، باهامی «جانم حسین؛ ای جانم حسین ای جانم حسین، ای جانم حسین» *شاعران: نظری و ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .