eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
433 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام‌الله‌علیها ●بند۱ جنت اهل زمین خاک بقیعه صاحب شان و مقامات رفیعه داغ تخریب حرم رو قلب شیعه نوکر بمیره صحن و سراتون رو چرا تخریب کردن نوکر بمیره با خاک درد و غصه رو ترکیب کردن من هم عزادارم من هم عزادارِ غمِ این چار امامم من هم عزادارم چشم انتظار لحظه‌‌های انتقامم ●بند۲ حال و روزم پر شده از بیقراری کار من لحظه به لحظه گریه زاری من به قربون ضریحی که نداری نوکر بمیره امام‌زاده‌ها حرم دارن ولی زهرا نداره نوکر بمیره مظلومه تر از فاطمه دنیا نداره داغ دل شیعه حتی نداری زائر و شمع و چراغی داغ دل شیعه نه گنبد و نه مضجعی و نه رواقی ✍ 👇👇
. سلام‌الله‌علیها شاهد غم ها بقيع      داغ دل ما بقيع ميرسد از خاک تو      ناله زهرا بقيع سلام ما به غروب پر درد و غمت    واااى به چهار امامه غريب و محترمت    واااى               به بانوى بى حرمت              واى واى واى واويلا ---------------------------- قبلهءرازه بقیع     سوز و گدازه بقیع گشته مزار حسن     مهر نمازه بقیع بقیع حسینیه ء عزای حسنه  وااای تموم هستی ما فدای حسنه وااای شیعه گدای حسنه وای وای وای واویلا ---------------------------- فاطمه گريان شده      شيعه پريشان شده مزار گل هاى او        مدينه ويران شده دوباره اتش کشيد شعله ز حرم    واااى دوباره گويد حسن که اى واى مادرم      واااى                   مادر بى ياورم                واى واى واى واويلا ---------------------------- سيلى و ابر سياه       مادر ما بى پناه خورده زمين بى هوا   کوچه شده قتلگاه ميان کوچه مسير تو يک دفه بست    واااى به گوشم اومد صداى سنگينى دست   واااى          هر دو تا گوشواره شکست            واى واى واى واويلا ---------------------------- شعله که بالا گرفت      خون همه جا را گرفت ميخ درى بى حيا       دامن زهرا گرفت به زير در مانده مادر ما چه کنيم؟   واااى شکسته پهلويش از لگدها چه کنيم؟  واااى         غريب و تنها چه کنيم؟          شبيه بابا چه کنيم؟           واى واى واى واويلا ✍ 👇
. دوباره قرار ما چه بیقراری وقتی رو خاک بقیع قدم میزاری میخونی کنار قبر چار تا مظلوم: ای بقیع چرا تو یک حرم نداری؟ با داغت /دمسازم یه روز برای تو حرم می سازم نزدیکه /روزی که به صحن و ایوون طلات می نازم طاقت بیار آقا.... ای آقای صبور میگیری انتقام.... ایشالا با ظهور اللهم عجل لولیک الفرج... 🌸🌸 اینقده گریه نکن رو خاک غربت یه کمی بده به دیده استراحت حق داری وقتی می بینی،قبر معصوم نداره شمع و چراغی بین ظلمت نه خادم / نه ذاکر می بینی که بقیع نداره زائر یک عمره/که این خاک نداره گنبد و ضریح و حائر طاقت بیار آقا.... ای آقای صبور میگیری انتقام.... ایشالا با ظهور اللهم عجل لولیک الفرج... 🌸🌸 تازه میشه باز کنار قبر سجاد داغی که یه عمره تو نبردی از یاد سرتو میزاری روی خاک قبرو به یاد شام بلا میزنی فریاد در کوچه /شد جنجال از نی سری افتاده و شد پامال سر بین ِ/ بزم مِی امّا تنش مونده میون گودال طاقت بیار آقا.... ای آقای صبور میگیری انتقام.... ایشالا با ظهور اللهم عجل لولیک الفرج... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @abdolmohsen158 .👇
. یادِ اولاد نبی اون،لاله های بی قرینه دلامون پر می زنه تا،بقیع و شهر مدینه خاک‌ پاکِ بقیعه،سُرمه ی چشم همه اونجا میاد صدای،فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا... غُربتِ بقیع دلارو،میزنه آتیش همیشه کي میگه که حاجت ما،هیچ موقع روا نمیشه حاجت‌ ما همینه،که ببینیم خیلی زود نابودیِ کاملِ رژیمِ آل سعود یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا... تو بقیع آدم‌ میفته،یادِ روضه های مادر آتیش و دود و غلاف و،گل یاسِ گشته پرپر شهیده ی راه دین،قبله ی اهل یقین به پیش چشم علی،شده ای نقشِ زمین یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا... .👇
. شده به خاکِ بقیع،ز کینه ی نامردان به هشت ماه شوّال،قبر ائمّه ویران به یاد این غم گوییم،با اشک و سوز و آوا همنفسِ عرشی ها،واویلتا واویلا واویلتا واویلا... قُبورِ آل طاها،چه بی نشان و خاکی غمِ غریبی هاشان،شده به دل ها حاکی ولی برای آنها،به زودی ان شاءالله حرم بسازیم ما با،لطفِ بَقیةَ الله واویلتا واویلا... خاک بقیع حکایت،دارد زِ روی نیلی از آتش و هجوم و،کوچه و ضرب سیلی خاک بقیع حکایت،دارد زِ اشکِ مولا رفته به سوی بابا،قامت خمیده زهرا یا فاطمه یا زهرا... 👇
. 💢حسنستان شود تمام‌ حجاز💢 می‌نویسم روایتی پر درد می‌نویسم حدیث پر اندوه می‌نویسم که‌  غم تلنبار است ذره ذره به روی دل چون کوه می‌نویسم که مرغ دل پر زد باز هم در هوای پاک بقیع می‌نویسم که مرغ دل افتاد باز از غم به روی خاک بقیع آنچنانی که داغ دخت نبی به دل و قلب شیعه آتش زد باز هم آتشی به دلها زد غم تخريب مرقد و گنبد شد بدست حرامیان تخریب مرقد پاک چار امام همام عرش گشته سیاه پوش ای وای از پلیدی نطفه های حرام می نویسم  خدا دل آزرده ست باز هم از مصیبتی جانکاه می‌نویسم ملائک افسردند بسکه از این ستم کشیدند آه می نویسم دوباره رفت از هوش فاطمه در جنان  ز بی‌تابی صحن و گلدسته ها ، ضریح و حرم خاک شد از جفای وهابی آسمان گوئیا به‌ خاک افتاد شد غمین زین عزا وجود زمین اشکهای علی در آمده‌ است اشک زهرا و اشک اُم بنین ناکسان از عناد لطمه زدند باغ پر لاله و شقایق را خاک کردند قبر سجاد و باقر و مجتبی و صادق را کاش میشد که جمعه ای نزدیک آید از راه تکسوار غریب تا که با دست با کفایت او شود آباد آن دیار غریب آیدو گردد او چو حاکم بر طائف و جده و دمام و ریاض عربستان به کل شود نابود حسنستان شود تمام‌ حجاز و به امر امام خود سازند با طلا نقره مردم ایران گنبدی زرد و چار گلدسته و ضریحی به طرح فرشچیان سمت باب الحسن بسوی حرم همره صاحب الزمان آنگاه ذکر یک دسته یا حسن جان است ذکر دیگر علی ولی الله ۱۴۰۴ .
. آسمون تَر شده از غم بقیع دل و می سوزونه ماتم بقیع قلب هر زائری رو خون میکنه فضای غریب و مُبهم بقیع خالیه جای ضریح و گنبد نداره صحن و سرا و مرقد میون گرد و غبارا مونده می باره درد و مصیبت مُمتد (وای من وای من از این غربت) خیلی دلگیره غروبای بقیع سوت و کوره روز و شبهای بقیع بی بی زهرا پسراش بی حَرمَن خیلی غصه داره دنیای بقیع همه جا شده مثه ویرونه شیعه واسه این عزا گریونه می وزه عِطرغریب از خاکش دردای مدینه بی درمونه (وای من وای من از این غربت) میرسه اون روزیکه آقا میاد میشه قلب حضرت فاطمه شاد بنا میشه علم و صحن و ضریح رفت و آمد میشه توو بقیع زیاد انتقام مادرو میگیریم پا پیاده تا مدینه میریم کَنده میشه نسل وهابیت برای امام حسن می میریم (وای من وای من از این غربت) ✍ 👇👇
. 💢در هشتم شوال قلب شیعه خون شد💢 یاد بقیع افتاده، یکسر گریه کردم با گریه‌ی زهرای اطهر گریه کردم در هشتم شوال قلب شیعه خون شد از داغ گلهای پیمبر گریه کردم نه گنبد وگلدسته نه صحن و رواقی از غربت اولاد حیدر گریه کردم شهر مدینه! مرقد بابا عیان است دیدم چو پنهان قبر دختر گریه کردم دختر چه دختر! مادر باباست زهرا از اینهمه ظلمِ به مادر گریه کردم ویرانیِ این قبرها را تا که دیدم با یاد نبش قبر اصغر گریه کردم ای شهر غم با ما بگو از داغ زینب یک خواهری شد بی برادر گریه کردم ای شهر غم وقتی که زینب آمد از راه تا گفت از بوسه به حنجر گریه کردم گفتم چرا پاشیده شد از هم گلویش می‌گفت از کُندی خنجر گریه کردم .
. پُر از غم و غربته حال و هوای بقیع با بی کسی میشه سر روز و شبای بقیع این حِسه ، غریبونه رو هیچ جای ، دنیا نداره اشک آ ، سمون و زمین ازاین درد ، داره میباره قبر عزیزای پیمبر مونده میون گرد و خاکا ندارن حتی سایبونی مزار بچه های مولا (واویلا بقیع حرم نداره ۳ ) حُزن عجیبی داره شبیه ماتم سَراست می تابه گرمای تُند شاهد این غم خداست دلگیره ، دَمِ غروباش خورشید از ، غَمِش میسوزه بیچاره ، کبوتری که از هُرم ، دَمِش میسوزه غَرقه گِل و لا میشه خاکِش اون وقتی که میزنه بارون موج غریبی راه می اُفته خالیه جای صحن و ایوون (واویلا بقیع حرم نداره ۳) همیشه توو روضه ها تَر میشه صحن چشام با پای دل راهیه مدینه یا کربلام شبهای ، بین الحرمین هر لحظه ، داره مسافر امّا شب ، ها توی بقیع خالیه ، جای یه زائر حاجت سینه زن همینه یه آرزو داره توو سینه کِی میرسه روزی که بین ؟ صحن امام حسن بشینه (واویلا بقیع حرم نداره ۳) ✍ 👇
. ــــــــــــــــــــــــــــــــ • بند ۱: نه گنبد و نه سنگ قبر/ نه حتی یک شمع و چراغ نه سایه‌بون نه زائری/ نه ایوون و نه یه رواق تو خیالم/ سر رو خاک بقیع میذارم مث ابرِ/ بهاری از غمت می بارم تربتی که/ جا قدمای بی بی زهراست سایه‌بونش/ به وسعت عرش معلاست اینجا/ نمیذارن گریه کنی خاکش/ بوی خرابه رو میده از بس/ رقیه رم کتک زدن گریه/ می کرد بریده بریده [واویلا واویلا واویلا...] ــــــــــــــــــــــــــــــــ • بند ۲: حتی نواده های تو/ صاحب بارگاه شدن باید برای قبر تو/ کاری کنم امام حسن ما میسازیم/ به دستور بقیةالله یه حریمی/ مثل امام رضا ایشالا ساخته میشه/ گنبد و گلدسته و ایوون میشه نذرِ/ بقیع طلای مادرامون بعد از/ اربعینِ کرببلا میشیم/ پیاده عازم بقیع مبدأ/ باب القبله ی حسین مقصد/ باب القاسم بقیع [واویلا واویلا واویلا...] ــــــــــــــــــــــــــــــــ • بند ۳: یادت نمیره تا ابد/ تو کوچه های مدینه گوشواره ی مادرتو/ دیدی که روی زمینه غرورت رو/ جلوی مادرت شکستن توی کوچه/ راهتونو به کینه بستن جلو اومد/ اصلا نمیفهمیدی که چی شد بی هوا زد/ فقط دیدی با سر زمین خورد حتی/ یه مرد پیدا نمیشد بگه/ اینقده داد نزن سرش مادر/ پاشو که داریم میرسیم نامرد/ پاتو نذار رو چادرش [واویلا واویلا واویلا...] ــــــــــــــــــــــــــــــــ شعر: علیرضا عابدی ✍ سبک: 🎼 ــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. عج درد دل ما بی تو فراوان شده آقا دل ها همه امروز پریشان شده آقا بد می گذرد زندگی مردم دنیا بی تو همه ی سال ، زمستان شده آقا ای باب نجات همگان دست بجُنبان تو نیستی و بد شدن آسان شده آقا آرامش دنیای نفس گیر ، کجایی بدجور جهان بی سر و سامان شده آقا حال دل بیچاره ما تا تو نباشی مانند بقیعی است که ویران شده آقا داده است به ما سوختگان جانِ دوباره رویای بقیعی که چراغان شده آقا ای کاش نمیریم و ببینیم که آنجا چون کرببلا یا که خراسان شده آقا ✍ .
. مرثیه به‌مناسبت سالروز نه ضریحی، نه رواقی و نه سقاخانه ای چشم‌ها چیزی نمی‌بینند جز ویرانه‌ای زائری اینجا نخواهد دید صحن و گنبدی کفتری اینجا نخواهد خورد آب‌ودانه‌ای سنگ اگر باشد در اینجا آب خواهد شد دلش کوه خواهد بود اگر اینجا نلرزد شانه‌ای روضه ممنوع است، حتی بی‌صدا و زیر لب! پاسخش چوب است وقتی که بجنبد چانه‌ای روز و شب گرم طواف قبله‌های خاکی‌اند با دوچشم کاسه‌ی خون دسته‌ی پروانه‌ای «بشکند دستی که ویران کرد این گلخانه را» عاقبت آباد می‌بینیم این ویرانه را دردهای ما درِ این خانه درمان می‌شود چون‌که درد شمع با پروانه درمان می‌شود ننگ بر آن دل که این‌جا آمد اما درد او زیر بار منّت بیگانه درمان می‌شود تا نفس دارم در این خانه خواهم بود و بس چون کبوتر در میان لانه درمان می‌شود سر به خاک ای‌کاش بگذارم برای گریه‌ام حال هر آشفته‌ای با شانه درمان می‌شود تازه فهمیدم که در ویران‌نشینی حکمتی‌ست ساکن ویرانه در ویرانه درمان می‌شود ظاهرا ویرانه، اما «خانه‌ی امید» ماست روز آبادانی این صحن خاکی عید ماست چارگل از فاطمه در این چمن خوابیده‌اند از غریبان‌اند، گرچه در وطن خوابیده‌اند چار رکن عالم ایجاد، بی‌شمع‌وچراغ سال‌های‌سال در این انجمن خوابیده‌اند هر یکی مسموم زهر بی‌وفایی‌ها شدند با دلی آکنده از رنج و محن خوابیده‌اند در هیاهوی سکوت قدرنشناسان شهر جمعی از پروردگاران سخن خوابیده‌اند «خوش هوای دلکشی دارد گلستان بقیع ساکنانش جمله با یک پیرهن خوابیده‌اند» غم به دل‌ها می‌رسد چندین برابر در بقیع روضه دارد حضرت زهرای اطهر در بقیع سرّالاسرار خدا اینجاست، پس در بسته است راه در دنیای او چندین برابر بسته است فاطمه در عرش مهمان خداوند است و بس در مقام قُرب او جبریل هم پربسته است هرکسی را نیست اذن گریه بر ناموس حق روضه‌های او خصوصی شد، اگر در بسته است جز پریشانی ندارد حاصلی بی‌مادری چون تمام نظم هر خانه به مادر بسته است از همان روزی که زهرای علی سردرد داشت روضه‌های فاطمیه غالباً سربسته است... یک‌نفر هر روز می‌آید زیارت می‌کند آن‌که روزی این حرم‌ها را مرمت می‌کند ماه پنهانی و از مهر تو هرجا روشن است هم‌زمین، هم‌آسمان، هم‌عرش‌اعلی روشن است با امید انعکاس جلوه‌ای از نور تو چشم هر آیینه از فیض تماشا روشن است از همه دل‌سردم، اما در دلم با یاد تو شعله‌ای دارم که تا روز مبادا روشن است « مدعی گوید که با یک‌گُل نمی‌آید بهار؟ » این‌معما پاسخش سخت‌است، اما روشن است یک‌نفر می‌آید و دنیا گلستان می‌شود هرچقدر امروز تاریک است، فردا روشن است عاقبت یک‌روز این غم‌خانه احیا می‌شود صاحب ایوان‌طلاها و حرم‌ها می‌شود ✍ .