eitaa logo
امام حسین ع
18.7هزار دنبال‌کننده
398 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
1402013103.mp3
11.74M
با (عج) شب بیست‌و‌نهم ماه رمضان ۱۴۴۴ مداح : حاج محمدرضا طاهری آقا سلام ماه مبارک تمام شد شب‌های آخر من و ماه صیام شد درهایی از ضیافت حق بسته شد ولی پشت درِ نگاه شما ازدحام شد سفره دوباره جمع شد و دیر آمدیم دیر آمدیم و قسمت ما فیض عام شد بین دعای آخر سفره دعا کنید شاید که سال سال ظهور امام شد آقا دعا کنید که شب‌های آخرم شاید که میهمانی ما هم به کام شد یا صاحب الزمان... علیه_السلام .
1402013106.mp3
22.96M
شب بیست‌و‌نهم ماه رمضان ۱۴۴۴ مداح : حاج محمدرضا طاهری میخانه دگر جای من بی سر و پا نیست حالی به پریشانی احوال گدا نیست آمدم سحر یا الهی بار من بخر یا الهی از سفره‌ی مهمانی تو بهره نبردم دل را به نگاه کَرَم یار سپردم با سوز جگر یا الهی آمدم سحر یا الهی بی‌چاره کسی که دل محبوب بماند ماه رمضان رفته و محروم بماند با عشق حسین حاجت این خسته روا کن عصر عرفه روزی ما کرب و بلا کن یک حَرم ببر یا الهی بار من بخر یا الهی آمدم سحر یا الهی بار من بخر یا الهی **** آهسته تر ای دار و ندار دل زینب با هر قدم خود بشوی قاتل زینب الوداع اخا یابن زهرا میکُشی مرا یابن زهرا بازی مکن اینقدر حسین با جگر من من یک زن تنها وسط اینهمه دشمن میروی کجا یابن زهرا میکُشی مرا یابن زهرا **** خواهرش بر سینه و بر سَر زنان رفت تا گیرد برادر را عنان **** مهلاً مهلا یابن زهرا
امام حسین ع
. #زمزمه #سبک_العجل_بقیه_الله شب قدر سرنوشتم ، می بینی دلشوره دارم نکنه تموم شه امشب، رو زمین بمو
. مناجات وداع با ماه مبارک رمضان ثانیه به ثانیه دل ، بیقراره توی سینه دردای نگفته شو باز ، رو به روی تو می چینه یکی و دو تا... هزار تا ، درد من یکی دو تا نیس تو میخونی دردامو از ، حال و روز چشمای خیس لحظه های آخره باز ، شده دستپاچه دل من مفاتیح ذکر وداع رو ، میذاره مقابل من لحظه ی تلخ وداعه ، دوباره شدم بی طاقت چه جوری دل بکنم از ، شبای ماه ضیافت با همین دو قطره اشکم ، با آه همیشه سردم چه شبا بین خوبای ، تو خودم رو قاطی کردم قربونت که تو دلامون ، بذر مهربونی کاشتی سر سفره ی ضیافت ، آخدا تو کم نذاشتی گذر زمونه بازم ، غم هجرون و رقم زد فال حافظ هم گرفتم ، "گریه بهاری" اومد آخدا نذار که دیگه ، عبد رو سیاه بمونم اجازه بده که بازم ، "بِکَ یا الله" بخونم دو دلم نمیدونم که ، راضی از من هستی حالا؟ آرومم کن و بگو که ، تو رو بخشیدم به مولا شکرت ای خدا تو چشمام ، اشک نم نمِ حسینه دیگه بعد از این امیدم ، به محرم حسینه چه شبا که گریه کردیم ، روضه های کربلا رو اشک روضه ها جلا داد ، این دلای بیقرارو جدایی همیشه سخته ، واسه ی دلای بی تاب یاد من میاد دوباره ، روضه ی وداع ارباب روضه ی دل شکسته ، جونمو میاره بر لب که حسین میره، می مونه ، توی موج غمها زینب اومده میون گودال ، برای وداع یه خانوم بمیرم گذاشت لباشو ، رو رگ بریده حلقوم https://eitaa.com/emame3vom/95063 .👇 علیه_السلام به سبک یا حسین غریب مادر... از خدا می خوام همیشه وقت مردنم که می شه ببینم آقام حسینو اینه آرزوم همیشه یه سلام بِدم به ارباب خدائیش چه حالی داره وقت جون دادن سرم رو به روی پاهاش بذاره آب غسلم بشه کاشکی اشک چشام توی روضه نکیرین نیان سراغم چونکه می دم بوی روضه لابه لای خیل مردم موقع دفن جنازه ببینم بالا جنازم آقا در حال نمازه موقع گفتن تلقین آقا تلقینُ بخونه بگه به نکیر و منکر که اینم از خودمونه .
. یا سریع الرضا آمده سر به زیر . دست ِ خالی گدا غرقِ آلودگی .با امیدِ عطا اِعطِنی یا رئوف . مهربان ای خدا یا سریع الرضا آمدم نیمه شب . تا گِره واکنی نامهٔ بخششم . را تو امضا کنی بوده در خانه ات . ناله ام آشنا یا سریع الرضا بسکه بخشیدی ام . من بدعادت شدم زندگی کردم و ‌. با سعادت شدم لحظه ای هم مکن دست من را رها یا سریع الرضا آخرِ سفره را . با کرم چیده ای یک شبه قدرِ یک . ماه تو بخشیده ای دیدنی گشته این . لطف ِ بی انتها یا سریع الرضا دارد این سینه ام . گوهری در صدف بر دلم حک شده . بیتِ شاهِ نجف مستِ انگورم از ‌. دستِ شیرِ خدا یا سریع الرضا هر که نامِ علی . از جگر می بَرَد بارِ اورا خودِ . فاطمه می خَرد فاطمه حاجی و .کعبه اش مرتضی یا سریع الرضا شک‌نکن ای رفیق . روی این حرف من کار مارا خدا . داده دستِ حسن می‌رسد رِزقم از . سفرهٔ مجتبی یا سریع الرضا رحمتِ واسعه . شاهِ کرببلاست تا قیامت حسین . مالکِ قلب ِ ماست جمع ِ ما را رسان . اربعین کربلا یا سریع الرضا رو به باب الجواد . خم نمودم سرم از همان کودکی . شد بهشتم حرم جایِ یارب شده . ذکر من یا رضا یا سریع الرضا گریه کرد و نمود . رو به ابنِ شبیب ‌ ناله زد دیده ای؟ . شاهِ شیب الخصیب تا محاسن گرفت .مادرم زد صدا یا بنی حسین . کشتهٔ سر جدا یا بنی حسین ... روی سینه نشست . پیش من بی حیا با نوک چکمه زد . بر دهانت چرا زیرو رو شد تنت . با نوک نیزه ها یا بنی حسین ✍ .👇
366.1K
ای ماه خوب خدا ماه دعا خدانگهدارت دارم تا سال دگر در دل خود امید دیدارت رفتنت سوزانده دلم مهرتو در آب و گلم بار جرمم کم نشده پیش اربابم خجلم ز رفتنت ای ماه – کشم ز سینه آه بنگر در تاب و تبت طی شده روز و شبم العفو و ذکر فرج مانده به روی لبم بود به روی لب – اغفر لنا یارب اغفرلنایارب همچون مرغی زغمت سر ببرم زیر پر حسرت قدرم بگذشت و نبودم به خدا لایق این رحمت رفتی و پیمانه شکست در دل من غصه نشست اشک حسرت بر رخ من دست غفلت بر روی دست غمم کجا ببرم – که می روی زبرم در غفلت شد سپری صبح و غروب وسحر جان زهرا و علی از گنهم درگذر بود به روی لب – اغفر لنا یا رب اغفرلنایارب آخر از بار گنه پیش همه مشت دلم وا شد از شرم جرم و خطایم به فغان یوسف زهرا شد کو نشان بندگیم کوه سر افکندگیم گشته ای، ای بار گناه موجب شرمندگیم دگر زکویم رفت – که آبرویم رفت آه از این غفلت وبی مهری و بی غیرتی آه از این ذکر فرج بر لب و بی همتی به دل چه بد عهدی – به لب بیا مهدی اغفرلنایارب
. مناجات با خدا بند💔 سخته وداعه با تو ای بهترین ماه سخته وداعه با تو زیباترین ماه سخته وداعه با تو ای شهر الله سخته وداعه با تو حاصلشه آه ای رمضان ای شهر قرآن ای رمضان ای شهر غفران ای رمضان ای شهر رحمت ای رمضان شهر ضیافت ماه کریم الوداع ما میرویم الوداع بند💔💔 سخته وداعه با تو ای ماه توبه سخته وداعه با تو ای ماه ندبه سخته وداعه با تو ماه کرامات سخته وداعه با تو ماه مناجات ای رمضان ای عید امت ای رمضان ای شهر برکت ای رمضان ای نور ایمان ای رمضان زندان شیطان ماه کریم الوداع ما میرویم الوداع بند💔💔💔 نمیدونم شبای قدر بخشیدی من رو از آتیشت نجات دادی تو این بدن رو نمیدونم تا سال بعد زنده میمونم تقدیر تو چیه برام من نمیدونم اهل نجاتم کن خدایا روزی من کن کربلا را کاری برای نوکرا کن رزق محرم را عطا کن ماه کریم الوداع ما میرویم الوداع 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 👈 رحمان نوازنی✍ آقا سلام! ماه مبارک تمام شد شب های آخر من و ماه صیام شد درهایی از ضیافت حق بسته شد ولی پشت در نگاه شما ازدحام شد سفره دوباره جمع شد و دیر آمدیم دیر آمدیم و قسمت ما فیض عام شد بین دعای آخر سفره دعا کنید شاید که سال، سالِ ظهور امام شد آقا دعا کنید که شب­های آخر است شاید که مهمانی ما هم به کام شد ............. . محمد فردوسی✍ وقت جدایی من و ماه صیام شد یعنی غروب طلعت این بار عام شد دارد بساط ماه خدا جمع می شود آه درون سینه ی ما مستدام شد توشه برای روز جزا برنداشتم! فرصت گذشت و خوشه ی عمرم تمام شد یادش به خیر ... سوز مناجات نیمه شب وقتی که با خدا دل ما هم کلام شد یادش به خیر ... لحظه ی افطار ... تشنگی نام حسین گفتن ما التزام شد دست ادب به سینه نهادم به سوی او اشکم روان و ذکر لبم اَلسَّلام شد ... ... وای از دمی که خنده ی کوفی جماعتان بر زخم بی شمار تنش التیام شد هر کس به نوبه ی خودش از او بها گرفت وقتی میان قتلگهش ازدحام شد ... .
. گریز کربلا ماه خدا ، خدا نگهدارت دارم به دل امید دیدارت یادم نمیره لطف بسیارت (خدانگهدار) تا کرده ای عَزم سفر اِی وای دل از فِراقت خونجگر اِی وای ای همدم وقت سحر اِی وای (خدانگهدار) اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو سی شب کنار سفره ات بودم مونس وقتِ سحرت بودم همپای ذکر و روضه ات بودم (الحمدلله) خوشا بحال اون که فهمیده درشب قدر لطف خدا دیده خدا گناهانشو بخشیده (خوشا بحالش) اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو از بار معصیت ببین خستم دل به امید کرمت بستم بر خوان رحمتِ تو بنشستم (ای ماه غفران) وقت وداع با تو چقدر سخته ولی دلم از همه بُگسَسته چونکه بسوی کربلا رفته (الحمدلله) اِغفر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو اسم وداع اومد دلم خون شد هر دیده با این روضه گریون شد نرو که زینبِ تو محزون شد (حسینِ زهرا) صبری نما حسین کس و کارم رحمی نما به این دل زارم بوسه به حُلقومت بدهکارم (برادر من) حسین فاطمه حسین جانم (۳) حسینِ مظلوم ✍ 👇.
. مناجات وداع با ماه مبارک رمضان بند💔 جدا شدن از تو،برای من سخته هر کی که درکت کرد،واللهِ خوشبخته،وگرنه بدبخته نمی تونم،باور کنم،باید باهات وداع کنم چجور بدونت سر کنم،باید باهات وداع کنم شبیه اون،که میره از،شهر و دیارش به سفر باید منم،سفر کنم،باید باهات وداع کنم (شهر خدا،شهر دعا شهر صفا،شهر وفا الوداع) بند💔💔 یه ماه دلم خوش بود،به ذکر استغفار تو لیلة القدرت،تا صبح بودم بیدار،کردم گناه اقرار ته دلم،روشنه که،بخشیده شد گناه من آخه شنید،صدای من،رو نیمه شب الهِ من نمیتونم،باور کنم،باید باهات وداع کنم چجور بدونت سر کنم،باید باهات وداع کنم شبیه اون،که میره از،شهر و دیارش به سفر باید منم،سفر کنم،باید باهات وداع کنم (شهر خدا،شهر دعا شهر صفا،شهر وفا الوداع) ✍️♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇
. مناجات وداع با ماه مبارک رمضان 🥀بند اول چقدر سخته ازت دل بکَنم_بیام از دوریه تو دم بزنم چقدر سخته وداع کنم باهات_اون که خو گرفته بود باهات منم نمیدونم گناهام،بخشیده شد یا که نشد به دلم نور خدا،تابیده شد یا که نشد میدونم مهمونه خوبی نبودم میدونم تو آزمون تو مردودم داری میری و ولی با رفتنت میخوای آتیش بزنی به وجودم جان جانان الوداع ماه قرآن الوداع 🥀بند دوم اومدی تا منو آدم بکنی_کوله بار گنامو کم بکنی اومدی تا که نجاتم بدی و_خلاص از نار جهنم بکنی اومدی تا که بشم،یه بنده ای سر به راه بشم یه بنده ی خوب و،پاکم کنی از گناه میدونی طاقت دوری ندارم میدونی خاطره ها با تو دارم دوری از سحرها و افطاریات بخدا که خیلی میده آزارم جان جانان الوداع ماه غفران الوداع 🥀بند سوم عاشقم کردی حالا داری میری_نگو که ازم چقدر تو دلگیری روزه هام روزه ی واقعی نبود_فقط حرف گشنگی بود و سیری نمیدونم که چشام،گناهی کرد یا که نکرد دستم از هر چی حرام،کوتاهی کرد یا که نکرد میدونم مهمون خوبی نبودم میدونم تو آزمون تو مردودم اما دلخوشم به رحمت خدا نظر اون نباشه من نابودم جان جانان الوداع ماه رحمان الوداع ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
. مناجات وداع با ماه مبارک رمضان بند💔 انگاری که جون من درمیاد از این بدنم سخته که از ماه رمضون دل بکنم دل بکنم منی که انس گرفته بودم با تو ای ماه خدا منی که انس گرفته بودم با مناجات و دعا منی که انس گرفته بودم سخته که بشم جدا خدانگهدار تو ای ماه ضیافت خدا خدانگهدار تو ای دریای رحمت خدا (خدانگهدار رمضان) بند💔💔 خوشبحال اونی که دستای خالیش پُره کرده نظر بهش علی آدم شده مثل حره ایشالله که رزقمو داده رازق ارض و سما این اربعین بشم یه زائر منم برم با رفقا پای پیاده از نجف تا حرم ارباب با وفا آرزومه که بمیرم تو صحن بین الحرمین منم بشم مثل زهیر یه روزی قربون حسین (غریب کربلا حسین) ✍️♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇
. ای ماه مبارک: به دوشم مانده بار اشتباهم خودم فهمیده‌ام غرق گناهم بیا لطفی کن و هنگام رفتن ببر با خود گناهان مرا هم... ✍ .
. وداع با ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳ 🍁بند اول ای ماه غفران خدا ای ماه عفو بنده ها ای رمضان شهرالدعا الوداع الوداع الوداع ای سفره ی افطاریا ای لحظاته ربنا دارم میشم از تو جدا الوداع الوداع الوداع ای ماه جانان الوداع بهار قرآن الوداع دریای رحمت الوداع شهرالضیافت الوداع 🍁بند دوم ای سوز و اشک و ناله ها ای بهترینه لحظه ها شب های قدر مرتضی الوداع الوداع الوداع جوشن کبیر،قرآن به سر ای روضه بر شق القمر ای گریه تا وقت سحر الوداع الوداع الوداع ای مونس جان الوداع ماه کریمان الوداع دریای رحمت الوداع شهرالضیافت الوداع ۱۴۰۳/۰۱/۱۹ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. سفره را جمع نکن، باز گدا پشت در است باز کن در به رویم، آبرویم در خطر است رحم کن، آتش هجران جگرم را سوزاند چونکه اسمم پس از این رهگذر دربدر است همه رفتند و من بی سر و پا جاماندم آنکه آلوده و بی کس شده این یک نفر است آشناها چقدر بر سر من داد زدند آنقدر بنده ی تو وقت گناهان قدر است دست خالی مرا هیچ رفیقی نگرفت خرج بیچارگی ام گردن این چشم تر است کمکم کن که زمین خوردن من نزدیک است آنچه که وزر و وبالم شده این زخم پر است باز ذکرم شده امشب بعلیِِ بعلی چکنم! هر قسمی غیر علی جان ضرر است چون که مهمان شب اول قبرم حسن است عفوت از آنچه که فکرش بکنم بیشتر است می رسد وقت سحر، عطر و بوی کرببلا هر نسیمی که می آید طرفم خوش خبر است من فدای غم چشمان اباعبدالله که مویش دورِ دو دست عدوی خیره سر است مادری کاسه ی آبی ته گودال آورد آه! چشمش به لب خاکی و خشک پسر است گفت اگرچه ز در خانه لگد خوردم من چکمه ی قاتل تو باعث درد کمر است ✍ .
1.41M
🔳 / 📜 آروم آروم باید ببندم کوله بارم رو 🖊به قلم 🔹 کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ 🔸
. عجل الله تعالی فرجه ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خیلی دیره ۲ داره ثانیه ثانیه فُرصتا می‌میره داره دلشوره کل وجودمو می‌گیره ۲ رزق سحرهام دوباره کم می‌شه سفره داره جم(ع) می‌شه ۲ سهم من از دنیا بازم غم می‌شه سفره داره جم(ع) می‌شه ۲ دلبر‌ دلها / یوسف زهرا واسطه شو بین / این گنهکار و خدا عشق ناپیدا / پسر مولا توی این وانفسا / دستم و نکن رها (یا ولی‌ الله ۲ بیا و راضی شو از - این گدای رو سیاه) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه و افسوس ۲ دل من تازه با ابوحمزه شده مأنوس من و ظلمت قبر و تصوّر اون کابوس ۲ بارم زمین مونده من و یاری کن آقا برام کاری کن ۲ بَدَم ولی تو آبروداری کن آقا برام کاری کن ۲ قَسَمِت میدم / به پر پرچم بدی هام و ببخش / به عمو جون حرم شبیه عباس / تو دلت دریاس من و تحویل بگیر / دیگه آخرین شباس (یا ولی‌ الله ۲ بیا و راضی شو از - این گدای رو سیاه) ۲ .👇
. در وادی محبت *دربند زینبم من شادم دراین حوالی*چون عبد زینبم من آب روان بنوشم*گویم به آه سوزان دوست دارم حسین جان*فدات بشم حسین جان يا ربي يا الهي من بندة تو هستم * عهدِ تو را شكستم پروندة سياهم * مانده به روي دستم عبدِ فراري ات را * دلخون نمي كني تو از خانه ات را گدا را * بيرون نمي كني تو يا ربي يا الهي دل با صفا نكردم * از تو حيا نكردم بر توبه نامة خود * اصلاً وفا نكردم شرمنده ام نبردي * هر گز تو آبرويم تازه اجازه دادي * با تو سخن بگويم يا ربي يا الهي پيش تو سر بزيرم * حُبِّ تو در ضميرم آيا شود كه روزي * از عشق تو بميرم ممنوم از عطايت * آیا دهی لياقت؟ بار دگر ببينم * اين سفرة ضيافت يا ربي يا الهي آنان که در بهشتند * خاک مرا سرشتند بر صورتم از اول *نام علی نوشتند من مست گريه هستم * اشكم شده شرابم زهرا گرفته دستم * عبد ابوترابم يا ربي يا الهي دل شد حريم جانان * هر دم شدم پريشان عقده ز دل گشودم * ناله زدم حسين جان كلب حريم عشقم * شيداي عالمينم عالم همه بدانند * ديوانة حسينم آب روان بنوشم گویم به آه سوزان دوست دارم حسین جان آهسته تر برادر *شانه زنم به مویت این لحظه های آخر *بوسه زنم گلویت من پای گیسوانت *گیسو سپید کردم اذنم دهی به میدان*دورِ سرت بگردم گویم به چشم خونبار*دیدی شدم گرفتار حسین خدانگهدار سرمست وصل یاری*پا بر دلم گذاری دشمن گرفته دورم *مارا به که سپاری آئینه ام مبادا *در زیر پا بیفتی باضربِ نیزه داری *تو از صدا بیفتی بی اکبر و علمدار *کارم کشد به بازار حسین خدانگهدار .
. مهمان خدا اگرچه کوتاهی کرد نور تو مرا به آسمان راهی کرد تو شاهد روز محشری، می دانم ای ماهِ خدا شفاعتم خواهی کرد ...................... . تا داشت باز می‌شد، باب رفاقت ما گفتند سفره جمع است...،کم بود فرصت ما امشب شب وداع است، گریه زیاد داریم ساقی جوابمان ‌کرد، تا گشت نوبت ما چشمی به هم‌زدیم‌ و سی شب ز دستمان رفت بدبخت کرد مارا کفرانِ نعمتِ ما دیگر‌ کجا بیاییم با تو سخن بگوییم؟ دیدی که شام غم شد شب‌های رحمت ما ! از این به بعد مارا در خانه‌ات نگه‌دار ما با تو خوبِ خوبیم، اینجاست جنت ما هرشب حسین گفتیم، هرشب علی کشیدیم یادش بخیر باشد، خوش بود دولت ما فعلا خدانگهدار، دیدار ما محرم در روضه‌ی رقیه در بین هیأت ما ✍ .
امام حسین ع
. ✍ چشم های به در خداحافظ لحظات سحر خداحافظ روزهای مقدس رمضان لحظات غریب تا به اذان حال و احوال قبل افطاری قدرهای بلند بیداری چه قدر مانده است تا ساحل رمضان رفت ای دل غافل رمضان رفت کوله بارت چیست؟ نکند جز گناه در آن نیست؟ شب بیست و نهم بخوان و بسوز به خودت آمدی در این سی روز؟ کاری اصلا برای دل کردی؟ باید امشب به خویش برگردی روزها را مرور کن آری حاصلت چیست از چه بیزاری؟ از گناه و دروغ و صد رنگی؟ ای بمیری که مایهء ننگی ای بمیری من دروغ و ریا شب آخر شده به خویش بیا دست بردار از دغل بازی به چه چیزت هنوز می نازی؟ به گناهان بیشتر ز حدت؟ به فریب و به کارهای بدت؟ راه را اشتباه برگشتی باز هم با گناه برگشتی داشتی سوی دوست میرفتی آه با یک نگاه برگشتی نفس، بیچاره کرده ست تو را شب آخر شده به خویش بیا راه باز است تو نمی بینی میوه ی بغض را نمی چینی خویشتن را بشوی پس با اشک دست بر دامن توام یا اشک اشک تنها چراغ این راه است از مسیر درست آگاه است دست خود را بده به دست چراغ تا کبوتر شود دوباره کلاغ تا پر و بال در حرم بزند توی باب الرضا قدم بزند شب بیست و نهم چه مایوسی تو که مثل کبوتر طوسی گاه در پشت پنجره فولاد گاه در کنج صحن گوهرشاد دل تو سنگ مرمر حرم است تا به اذن دخول یک قدم است السلام علیک که دلتنگم ای بمیرم که مایه ی ننگم ای بمیرم که زائرت نشدم بیست و نه روز شاعرت نشدم به من خسته هم نگاهی کن دل من را دوباره راهی کن ⏹ .
. رفت ماه نوکری، شرمندگی مانده هنوز بابت دیدار تو ، درماندگی مانده هنوز در هوای هجر تو بارندگی مانده هنوز در عجب هستم که بی تو زندگی مانده هنوز حق بده دنیا بدون توست مانند قفس می کشم آقا فقط با عشق وصل تو نفس لحظه هایم بوده دائم ،شرح هجرت مو به مو با همه در مورد وصل تو کردم گفتگو هر کجا را من‌ نمودم با امیدی جستجو تا که شاید لحظه ای با تو بگردم روبرو در حقیقت زنده ام با وعده ی دیدار تو بوده ام خار و گرفتم عزّت از گلزار تو عفو کن آقا مرا که با هزاران اشتباه داده ام قلب تو را آزار با عمری گناه من شدم با لطف اعجاز نگاهت سربه راه دستگیرم بوده ای گر که شدم عبد  اِله هر زمان که اشتباهاتم  تو را دلگیر کرد گریه ی نیمه شبت قلب مرا تطهیر کرد نیّتی کن، زودتر برگرد آقا از سفر این قَدَر از حال خود مگذار ما را بی خبر کن به حال شیعیان بی کَسَت یک دم نظر سالها هجر رخت افکنده شعله بر جگر روبه پایان است دیگر طاقت قلب صبور مرهم زخم قلوب شیعیان بنما ظهور ای قرار دیده ی آل پیمبر العجل شیعیان را سیّد و مولا و رهبر العجل مجری عدل علی، شمشیر داور العجل طالب خونخواهی اجداد اطهر العجل در هوای کربلا داریم بر لب زمزمه الامان و الامان، الغوث یابن فاطمه ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. به نام خدا پایان شب ماه خدا آمده امشب بر درگه حق باز گدا آمده امشب پایان شب ماه خدا ، ماه مناجات هر بنده کنون بهر دعا آمده امشب ما تشنه ی دیدار رخ یار عزیزیم هر تشنه پی آب بقا آمده امشب ای آن که طبیب دل بیچاره ی مایی بیمار به دنبال دوا آمده امشب از بس به دلم تیر فراق آمده ای دوست دیگر دل خونین به نوا آمده امشب تا بال و پری وا کند و روی تو بیند مرغ دل من باز رها آمده امشب تا آن که به وصل تو رسد اشک فشان تر با خون جگر ، اشک جدا آمده امشب برخاسته از هر نفسی بوی گل عشق این بوی گل از کرب و بلا آمده امشب شاید که رسد جانب گلزار چو «یاسر» مرغی که درین حال و هوا آمده امشب ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
. گریز به روضه وداع تا داشت باز میشد باب رفاقت ما گفتند سفره جمع است کم بود فرصت ما امشب شب وداع است گریه زیاد داریم ساقی جوابمان کرد تا گشت نوبتمان چشمی بهم زدیم و سی شب ز دستمان رفت بدبخت کرد ما را کفران نعمت ما دیگر کجا بیاییم و با تو سخن بگوییم دیدی که شام غم شد شبهای رحمت ما از این به بعد ما را در خانه ات نگهدار ما با تو خوبِ خوبیم اینجاست جنت ما هرشب حسین گفتیم هرشب علی کشیدیم یادش بخیر باشد خوش بود دولت ما ماه خدا ثوابش با گریه بر حسین است در روضه گریه کردیم این شد عبادت ما فعلا خدانگهدار دیدار ما محرم شد هرشب محرم روز قیامت ما وقت وداع زینب با دلبرش چنین گفت دیدی رسید آخر وقت مصیبت ما شمر آمد این حوالی ما را ببر مدینه گودال رفتنِ تو شرح اسارت ما عباس جان کجایی نامحرمان زیادند راضی نشو بخندند وقت اسارت ما ✍ .
. ✍ دیدی رمضان رفته و پر باز نکردم تا خیمه گهِ سبز تو پرواز نکردم ماه تو گذشت عاشقی آغاز نکردم من پُست غلامیِ تو احراز نکردم ساقی بده جامی که تو را درک نکردم شاید که دگر میکده را درک نکردم من لایق مهمانی ات ای یار نبودم من قابل الطاف تو ای یار نبودم بودم به حضور تو و انگار نبودم در محضر تو بودم و انگار نبودم من بار دگر خسته و تنها شدم ای وای شرمنده ی تو یوسف زهرا شدم ای وای شب های مناجات و دعا رفت ز دستم فیض سحر ذکر خدا رفت ز دستم یک ماه نه یک عمر صفا رفت ز دستم همسفرگیِ با شهدا رفت ز دستم جامانده ترین رهروِ این جاده منم من از پا و نفس بین ره افتاده منم من افسوس که رفته ز کفم حاصلم ای دوست آلوده نمودم به چه سرعت دلم ای دوست بیمار گناهم چه کنم غافلم ای دوست بنما تو به درک عرفه شاملم ای دوست راضی شو ز من گرچه گنهکار و حقیرم بنگر به «أجِرنا» پیِ احسان مجیرم من جز تو کسی را گل زهرا نستایم شکرانه به جا آورم از این که گدایم با عشق تو می سوزم و می سازم و آیم تا آنکه زنی در حرمت قفل به پایم بگذار سحرها به قنوت تو بمانم مثل تو سحر ناله ی العفو بخوانم شب های زیارت ز دل خسته دلان رفت هم ناله شدن با نفس سینه زنان رفت گریه ز غم قافله ی اهل جنان رفت تا اینکه براتی ز تو گیریم زمان رفت هرکس که از او قلب تو دلدار رضا شد داریم یقین روزیِ او کرب و بلا شد دست کرمت گر ز کسی دست نگیرد بیچاره شود زار و گنهکار بمیرد خوش بخت هر آنکه دلت او را بپذیرد از لوث گنه پاک شده عید بگیرد بر ما که فقیران ره تزکیه هستیم عیدی بده ما مستحق فطریه هستیم ای آن که تو صاحب به زمین و به زمانی هستی به کنار همه و باز نهانی فرزند رضا ضامن عشاق جهانی ای کاش نمازی به صف فطر بخوانی تا آنکه به دست دل تو دل بسپاریم سر بر قدمت یوسف زهرا بگذاریم .
4_5810015742648652244.mp3
15.33M
به نفسِ سید رضا نریمانی حالا که اومده شبای آخر بیا به حقِّ عاشقات صدام کن خودت میدونی خیلی رو سیاهم مهمونتو‌ مَحل بده نگاه کن شرمنده ی خوبیاتم، خدا جون دستای خالیمو‌ برات آوردم گناهامو ندید بگیر مهربون من که میدونم آبروتو بردم سرم پایینه از خجالت ولی ببین چشام ابری و بارونیه دل نگرونم برا این که دیگه لحظه های آخره مهمونیه چی میشه بیدار شم از این غفلتام باید دیگه خودم‌ رو‌ پیدا کنم بسه دیگه گناه، میخوام‌ دلم رو با گریه به حسین احیا کنم گریه برا منی که کم آوردم مثل دوای درد بی درمونه گریه خوبه فقط برای حسین خوش به حال چشمایی که گریونه گریه صلاحه و با چشم‌ گریون میخوام‌ برا آقام‌ غلامی کنم میخوام اگه بهم اجازه بده به محضرش عرض سلامی کنم سلام آقای مظلوم‌ و غریبم به درد تو‌ نمیخورم میدونم بغضِ زیارت گلومو‌ گرفته با گریه رو به حرمت میخونم کرب و بلات من و دیوونه کرده خیلی دلم خسته شده کاری کن این دلی که زدم به نامت سند سراغتو داره میگیره هرشب ناخود آگاه دلم میگه داد بزن ای امون‌از دل صبور زینب... .
. ماه صیام خداحافظ سفره ی بندگی خداحافظ نمک زندگی خداحافظ دستگیر همه گنه کاران ماه بخشندگی خداحافظ ابوذر رییس میرزایی (بهار)✍ .