eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
435 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ماه باصفا ی من=می‌روی خدا حافظ هدیه ی خدا ی من=می روی خدا حافظ نور چشم ما بودی=درد را دوا بودی می روی خدا حافظ= می روی خدا حافظ ♡♡♡ ای بسا که درشبها = باتو گفتگو کردم در نماز شب از دل=ز اشک خود وضو کردم بی‌تو من دلم تنگ است=با تو شب هماهنگ است می روی خداحافظ=می روی خدا حا فظ ♡♡♡ در کنار توشبها بس خدا خدا کردم خسته از گناه خود عفو را صدا کردم قلب من پر از آمال=تاببینمت هر سال می روی خدا حافظ=می روی خداحافظ ♡♡♡ باتو درد دل کردم= باکلام حق هرشب می روی نگاهم کن=جان حضرت زینب عمر رو به اتمام است=وقت جود و اکرام است می روی خدا حافظ= می روی خدا حافظ ♡♡ زینبی که از کف داد=باب دلنوازش را خواند با دو چشم تر=هر سحر نمازش را بی تو دل ندارم من= رفتی از کنار من می روی خدا حافظ =می روی خدا حافظ ♡♡ ذکر یا علی گفتم=در کنار تو شبها وای من از این عمر=بی ثبات و مشکلها یار و محرمم بودی=سایه سرم بودی می روی خداحافظ =می روی خدا حافظ. ♡ ✍ .👇
. ماه لطف و سخا خداحافظ حس و حال دعا خداحافظ ای صیام ای حقیقت ازلی عطر جانبخش آستان ولی نیمه های شب و دعای علی همدم مرتضی خداحافظ ماه قرآن بهار مهمانی دافع غصه و پریشانی دم افطار و سوز عطشانی گریه بر کربلا خداحافظ خط به خط جوشن و دعای مجیر سحر و فیض های عالم گیر ما به دام هوس شدیم اسیر تو شدی رهنما خداحافظ ما همان عبد روسیه ماندیم دل مهدی ز خویش رنجاندیم بِعَلیٍّ علی علی خواندیم ای شب قدر ها خداحافظ الوداع ای صفای احیا ها یا علی یاحسین و زهرا ها سر شب تا به صبح نجوا ها ماه خوب خدا خداحافظ یا رب ای مهربان بی همتا به حق ناله های شیر خدا به حسین و غروب عاشورا بگذر از جرم ما خداحافظ بنده ات بی قرار و مضطر بود دیده اش سی شب از خطا تر بود لطف و عفو تو ده برابر بود یا کریم العطا خداحافظ به حق نان سفره ی سحری ای خدا کاشکی مرا بخری پرده از کار بنده ات ندری خیمه ی التجا خداحافظ تو خودت رو به راه کن ما را مونس اشک و آه کن ما را جان حیدر نگاه کن ما را تا زنیمت صدا خداحافظ ✍ .
. به پایان آمد این ماه و عبادت همچنان باقیست دوباره من تهی دستم ندامت همچنان باقیست اگرچه سفره ی ماه مبارک جمع میگردد درِ توبه ولی باز است اجابت همچنان باقیست الهی حسرتِ العفو به دلها مانده و اما محرم میرسد از راه شفاعت همچنان باقیست به هر عبد مسلمانی در این سی شب عطا کردی حسینی های عالم را عطایت همچنان باقیست خدایا اربعین ما را بیا و کربلایی کن به زهرا در دلم شوق زیارت همچنان باقیست 🎤 شب آخر ماه رمضان 1401 👇
. دیدی رمضان رفته و پر باز نکردم ماه تو گذشت عاشقی آغاز نکردم من پست غلامی تو احراز نکردم تا خیمه گَهِ سبز تو پرواز نکردم ساقی بده جامی که تو را درک نکردم شاید که دگر میکده را درک نکردم من لایق مهمانی ات ای یار نبودم من قابل الطاف تو ای یار نبودم بودم به حضور تو و انگار نبودم در محضر تو بودم و ای یار نبودم من بار دگر خسته و تنها شدم ای وای شرمنده ی تو یوسف زهرا شدم ای وای شبهای مناجات و دعا رفت ز دستم فیض سحرِ ذکر خدا رفت ز دست یک ماه نه یک عمر صفا رفت ز دستم هم سفرگی با شهدا رفت ز دستم جا مانده ترین رهرو این جاده منم من از پا و نفس بین ره افتاده منم من راضی شو ز من گرچه گنه کار و حقیرم بنگر به اَجِرناییِ احسانِ مجیرم بیمار گناهم چه کنم غافلم ای دوست بنما تو به در که عرفه شاملم ای دوست من جز تو کسی را گل زهرا نَسِتایَم شکرانه به جا آورم از این که گدایم با عشق تو میسوزم و میسازم و آیم تا آنکه زنی در حرمت قفل به پایم بر ما که فقیرانِ رهِ تزکیه هستیم عیدی بده ما مستحق فطریه هستیم ای آنکه تو صاحب به زمین و به زمانی هستی به کنار همه و باز نهانی فرزند رضا ضامن عشاق جهانی ای کاش نمازی به صف فطر بخوانی هرکس که از او قلب تو دلدار رضا شد داریم یقین روزیِ او کرب و بلا شد یادش بخیر لحظه ی افطار تشنگی نام حسین گفتنِ ما التزام شد دست ادب به سینه نهادم به سوی او اشکم روانم و ذکر لبم السلام شد وای از دمی که خنده ی کوفی جماعتان بر زخم بی شمار تنش التیام شد هرکس به نوبه ی خودش از او بها گرفت وقتی میان قتلگهش ازدحام شد 🎤 شب آخر 1401 .👇
. گذشت این رمضان هم، تو هم ز ما بگذر ز بار جُرم فراوان و کم ز ما بگذر تویی شکور و غفور و تویی کریم و رحیم ز روی لطف و عطا و کرم ز ما بگذر به حق نیمه ی ماه و مه جمال حسن به حق فاطمه ی محترم ز ما بگذر به حق فرق علی و لیالی قَدرت به حق منبر و محراب غم ز ما بگذر دلم به یاد حسینت همیشه غمگین است تورا به جان حسینت قسم ز ما بگذر به اشتیاق زیارت به شوق او کرده دلم دوباره هوای حرم ز ما بگذر به لحظه های سحر گاه و لحظه ی افطار به عید فطر قسم میدهم ز ما بگذر خدای لطف و عطا و کرامت و احسان مرا دوباره به ماه مبارکت برسان ✍ .............. . 🎙 از 🗓 در ۱۴۰۴ 📍 "علیه‌السلام" 🏷 شب آخر شد و مهمونم این‌جا بار و بندیلمو باید ببندم ولی انگار هنوز لبریز بغضه دل خونه‌خراب دردمندم همه رفتن؛ اگه من موندم این‌جا واسه اینه که کارم خیلی گیره شب آخر شده، یاربّ العاصین ازم بگذر که دیگه خیلی دیره یه جوری بگذر از من که شیطون ناامید شه که بندت پیش زهرا توو محشر، روسپید شه پراز دردم؛ تو علام الغیوبی پر از عیبم؛ تو ستارالعیوبی لبم خشکه؛ تویی دریای رحمت گنهکارم؛ تو غفارالذنوبی خریدی خوبارو؛ آسون خریدی ولی من چون بدم، موندم خدایا شبیه جنس بی‌قیمت شدم که روی دست خودم موندم خدایا منو هیچکس نمی‌خواد تو با این خسته سر کن آره بی‌ارزشم من بیا این‌بار ضرر کن اگرچه بنده‌ی خوبی نبودم اگر غرق گناهم؛ بی‌خلوصم بدم؛ نالایقم؛ بدعهدم امّا گدای حضرت شمس الشموسم گدای اون آقا هستم که عمری رفیق خسته‌ها و بی‌کسا بود میون سختیا، ذکر لبامون فقط مولا علی موسی الرضا بود دلم می‌خواد که سر روو ضریح تو بذارم بخونم از دلم: «ای صفای قلب زارم» ای صفای قلب زارم! هرچه دارم از تو دارم تا قیامت ای رضاجان، سر ز خاکت بر ندارم منم خاک درت؛ غلام و نوکرت مران از در مرا به جان مادرت .
. 📋 نیمه شب آمده و دیده‌ی بیداری هست ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نیمه شب آمده و دیده‌ی بیداری هست سفره را جمع نکن عَبدِ گُنه‌کاری هست آمده‌ام با تو بگویم که پشیمانم من آمده‌ام حال که یک فرصتِ اقراری هست تو مرا رد نکن ای یار که هر چند بدَم بین خوبان تو هم گرمی بازاری هست مانده‌ام گر تو نبودی که مرا می‌بخشید؟! ای کسی بی‌کسی‌ام غیر تو غفاری هست؟! خوب و بد را تو به یک چشم ببینی چه شود؟! در کنار گلِ این باغ یقین خاری هست کار هر وقت گره خورده به مادر گفتم فاطمه وقت غم و وقت گرفتاری هست لطف زهراست اگر گریه‌کنه اربابم لطف زهراست اگر اشک غمش جاری هست با سلامی به لب خشک ابا عبدالله مثل یک بار زیارت دم افطاری هست ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 📋 این همه راه دویدم، ز پی دلدارم (ع) (س) با نوای حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این همه راه دویدم، ز پی دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم تو دعا کن به کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم گفت داداش مادر سفارش کرده، همچین که راه افتاد به سمت میدان با همه وداع کرد؛ با همه خدافظی کرد؛ اما زینبه نمی‌تونه دل بکَنه؛ همچین که راه افتاد داداشش صدا زد:« مَهلاً مَهلا!» دید ابی عبدالله نمی‌ایسته «مَهلاً مَهلا!» یهو صدا زد« یابن الزهرا!». تا نام مادر برده شد ابی عبدالله وایساد پشت سرش و نگاه کرد چی‌کار دادی خواهرم نام مادرو می‌بری توو دل این مَهلکه؟! چرا نام مادر و می‌بری؟! - گفت:« داداش! سفارش مادره، یه قولی رو مادر از من گرفته... میدونی کجا این قول رو گرفته اون شب آخری که... شبِ آخر / دست دختر / کفنا رو میده مادر میخونه / ذکر مصیبت / برای حسین بی سَر همچین که این کفنا رو یکی یکی داد به زینبش، زینبم! این مال باباته؛ زینبم این مال خودمه؛ اینم مال حسنه؛ یهو بی‌بی یه نگاه دور و برش کرد گفت:« مادرجان! همینا بود؟! تموم شد؟! - گفت آره دخترم؛ دنبال چی می‌گردی؟! -گفت:« نه مادر؛ انگار یه نفر و فراموش کردی. - گفت:« کی و زینبم»؟! - گفت« مادر نمی‌خوای بگی که حسین و فراموش کردی؟! - گفت:« نه زینبم! کار باهات دارم زینب؛ برا همین صدات زدم؛ گفتم بیای. - چی کار داری عزیزم؛ قربونت برم مادرم؟! صدا زد:« زینبم! فقط این و به خودت میگم، بین خودم و خودت بمونه. حسینم کفن نداره؛ حسینم بی‌کفنه؛ اما یه پیراهنی من خودم با دستای خودم دوختم براش؛ این پیراهن دستت باشه روزی که داداشت خواست بره این و از طرف من بهش بپوشون؛ یکی دوتا بوسه هم زیر گلوش بزن. مادر جان! چرا زیر گلو رو ببوسم؟! حرف داره بی‌بی؛ اما نمیگه چرا؛ میگه زینب میبینه. گفت:« حسین جان! سفارش مادرمه؛ لباس رو پوشوند. اینقدر لباسی که زیر بود ابی عبدالله با نوک خنجر اینقدر پاره کرد؛ بی‌بی تعجب کرد؛ چرا این جوری میکنی داداش؟! صدا زد:« زینبم! می‌خوام از ارزش بیوفته؛ - چرا آخه داداش؟! این کارا چیه میکنی؟! - آخه زینبم چند لحظه‌ی دیگه اینا شروع غارت کردن نمی‌خوام بدنم رو برهنه رها کنند و برن... یکی داره پیرهن و می‌دزده پیراهن که نه کفن می‌دزده یکی داره با یه کهنه خنجر سَر و از روی بدن می‌دزده « ای حسینم، ای حسینم؛ ای ضیاء هر دوعینم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 همه عمرم مستم از یاد علی مراسم حاج سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ همه عمرم مستم از یاد علی به علیاٍ و به اولاد علی گره وا کن! تو رو به نادعلی به علیٍ و به اولاد علی یا الله... از خونه‌ت نمیرم، آرامش میگیرم از نجف اشرف باز بنده‌ت اومده، رزق سال‌و بده از نجف اشرف یک بام دوهوا، میریم کرب‌وبلا از نجف اشرف... دورم اما این باورمه قلب من نزدیک حرمه فکر و ذکرم شد یک کلمه یا حیدر یاحیدر «جانم جانم جانم به علی» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋ای شنیده ز دَمت ختم رسل بوی خدا  (س) حاج سیدرضا نریمانی مراسم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای شنیده ز دَمت ختم رسل بوی خدا  دیده در ماه رخت چشم علی روی خدا  چشمِ چشمِ حقی و بازوی بازوی خدا  منطقت وحی و زبان تو سخن‌گوی خدا  سینه‌ات مخزن اسرارِ هوالهوی خدا  خلقتت آینه‌ی خُلق خدا، خوی خدا  سُوَرِ، کوثر و یاسین پیمبر، رویت  لیلة القدر خدا، سایه‌ای از گیسویت   خالق عزّوجلّ مدح تو را می‌گوید  پدر از باغ جَنان عِطر تو را می‌بوید  کوثر از اشک سحرگاه تو رخ می‌شوید  عصمت از چار طرف راه تو را می‌پوید  خُلد، خاک در سلمان تو را می‌بوید  از قدم‌‌های کنیز تو مَلَک می‌روید  بال جبریل امین فرش ره زائر توست  دو جهان گمشده در تُربت بی‌حائر توست    هر که از قبر نهان تو نشانی می‌خواست  گفتمش در دل تو، در دل من، در دل ماست  بس که پیداست، به چشم دگران ناپیداست  نه مدینه، همه‌ جا تربتِ پاکِ زهراست  فاش گویم: حرمِ فاطمه، آغوش خداست  حال می‌پرسم: آنجا که خدا نیست، کجاست؟  تو کجا؟! این همه رنج و غم و آزار کجا؟ تو کجا؟ ناله‌ی بین در و دیوار کجا؟ روی حور و ستمِ دیوِ ستمکار کجا؟ مخزن سرِّ حق و صِدمه‌ی مسمار کجا؟   *شاعر: ✍ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Ramadan1446_Shab27 (1).mp3
زمان: حجم: 46.79M
🔊 بخش اول l همیشه برکت ماه خدا فراوان است چقدر حیف که این ماه رو به پایان است همیشه سخت ترین لحظه های مهمانی دقایقِ خدا حافظیِ مهمان است