eitaa logo
امام حسین ع
18.8هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📋برکت نان بخاطر حسن است (ع) ............................................ برکت نان بخاطر حسن است، شاطران از قدیم می گویند تاجران بزرگ،صبح به صبح، زیر لب "یاکریم" می گویند سائل از شرم در زدن بیگاه، خادم از خاکروبی درگاه بی نیازند، من نمی گویم! آفتاب و نسیم می گویند نه دری داری و نه دربانی، نه پس هفت پرده پنهانی زائران حاجتی اگر دارند به خودت مستقیم می گویند مرقد ساده ی تماشایی! با تمام وجود تنهایی .( گفت اومده بود مقابل بقیع ، پشت این دیواره‌های آهنی ، می‌گفت آقا تازه قالی امامزاده روستاه رو بریدیم ، اگه می‌دونستم اینجا اینقدر خاکیه قالی خونمو برات می‌آوردم یا امام حسن). از تو با این وجود می ترسند! نرده های ضخیم می گویند .( می‌گفت این عالم شیعه مدینه ، علامه عمری ، خودش تعریف کرده : من بودم اون زمانی که حکم کردند باید قبور ، باید حرم خراب بشه ، همه مقاومت کردند اینقدر به شیعیان سخت گرفتن تا یه وقت یکی از شیعیان اومد گفت : دیشب خواب امام حسن و دیدم خودش فرمود : شیعیان خودشون این کار رو بکنند ، و الا اگر اینا بخوان این کار رو کنن هتک حرمت می‌شه. خود ایشون میگه بعد ۵۰ سال تبلیغ تو دل وهابیت منو گرفتن حکم اعدام ، پای چوبه دار ، طناب و تا زیر گردنم انداختن توسل کردم به حضرت زهرا ، گفتم خانم من پای شما اومدم وسط ، آبرو گذاشتم ، جون گذاشتم ، میگه زیر پامو زدن اعدامم کردن ، اما ۳۵ روز بعد به هوش اومدم فهمیدم خانوم عنایت کرده ، شاید علتش اینه؟). خواستی تا بخاطر زهرا نگذارند خلق پا اینجا پس تو هم یک مدافع حرمی، عقل های سلیم می گویند شاعر : ✍ ............................................. مسعود پیرایش 🎤 📋لکنت افتاده میان سخنم می بینی؟ (س) ............................................ یارب نصیب هیچ غریبی دگر مکن دردی که گیسوان حسن را سپید کرد مردک پست که عمری نمک حیدر خورد نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد همه امیدش بودم / پسر رشیدش بودم اما نشد یارت شم بهش نرسید فریادم / هر جوری بود وایسادم ولی نشد یارت شم به خودم اومدم دیدم / افتاده رو زمین مادر رو دیوار جای خون مونده/ رو صورت جای انگشتر اون کوچه‌ی لعنتی پیرم کرد از زنده بودن دیگه سیرم کرد تا آخر عمر زمین گیرم کرد (آه رو لب من، دیگه شد کوچه)۲ کابوس شب من، دیگه شد کوچه دلیل تب من، دیگه شد کوچه . ( اما واسه امام حسن می‌دونم داغه تخریب قبور سخت تره یا داغ خرابه نشینی «آل الله»؟). شرطه های مدینه بد بینن دلشان سنگ و دست سنگینن کارشان بی گناه زدن است زائر بی پناه را زدن است .( ای روزگار دیدی زینب و بردن خرابه‌های شام ، امام رضا فرمود : می‌خواستند عزیز خدا رو ذلیل کنند ناموس آل الله «أذَلَّ عَزيزَنا» امام سجاد فرمود : « شبا سرما ما رو اذیت می‌کرد و روز ها گرما ، اینقدر که این بدن‌ها و پوست‌ها خشک شده بود خون جاری می‌شد.). لکنت افتاده میان سخنم می بینی؟ اصلا انگار که یک پیر زنم میبینی؟ زخم های تن من میخ دری کم دارد مثل زهرا شده وضع بدنم می بینی؟ نکند مثل من امروز تو سیلی خوردی؟ شده چشمان تو هم تار…منم! می بینی؟ کعب نی ها چه در این قائله گُل می کارند لاله افتاده روی پیرهنم میبینی؟ با لبِ لب پرت اینبار مرا بوسه بزن… .( سوالم اینه تخریب قبور بقیع خرابه‌نشینی آل الله یا با چوب خیزران جسارت به لب ولی خدا ! واسه کدوم باید جون داد ؟ خودم دیدم نامرد با چوب خیزران به لبت می‌زد ، بابای قاری قرآن من). جای سالم تو اگر روی تنم می بینی شاعر : ✍ اونی که برید گلوتو .(دست کوچیکشو دراز کرد سر بابا رو به آغوش گرفت ، گفت بابا تا دیروز تو رقیه رو بغل می‌کردی ؛ بیا بغلم بابا ! نگاه کرد به بابا بالای نیزه، به عمه گفتم یک بغل بدهکاری ). نمی گفت که من می میرم پاهاتم که جا گذاشتی ، حالا من کجا بشینم به دخترای شامی گفته بودم من پدر دارم حیف شد شب آمدی خوابن دختر ها ............................................. .👇
. چشمی که گریان باشد اینجا درنماز است اینجا فقط راه تَقَرُّب در نیاز است بیچاره آمد عاشق و بیچاره تر رفت بیچاره تر ، محبوب شخص چاره ساز است رد میشدم از کوچه دستم را گرفتند اهل کرم باشد کسی ، مهمان نواز است عمری سر این سفره روزی خوردم امّا آنچه نمک گیرم نموده ، رویِ باز است دختر همیشه از پدر دل می رباید دختر که مویش هم بسوزد باز ناز است هم دخترانش را زدند هم خواهرش را زن را زدن رسم قدیمی ِ حجاز است ✍ ...................... . سر پیش جز تو خم نکنم، بنده زاده‌ام تا پای جان به پای غمت ایستاده‌ام کتمان نمیکنم همه جا جار میزنم با افتخار نوکر این خانواده ام نان حلال او اثرش گریه بر تو شد من اشک دارم از پدر فوق العاده ام جدم غلام کوی تو بود و به من رسید این ارث میرسد پس از این به نواده ام ما خانوادگی سگ دربار زینبیم این را به خانواده‌ی خود یاد داده ام من را رسانده‌ای تو به رویای کودکیم حالا که رو به روی حرم ایستاده ام من در قبال این همه خوبی چه کرده ام من در ازای این همه لطفت چه داده ام اول قرار بود که خرج شما شوم حالا چه شد که در طلب استفاده ام با هر که اهل دوز و کلک بوده ام اگر باتو‌ ولی به جان خودم صاف و ساده ام دست خودم که نیست اگر گریه میکنم نام تورا که می‌شنوم بی اراده ام فرمود خواهرت پی تو: ای حسین من مهلا که تو سواره ای و من پیاده ام ✍ ‌.................. . عمرى اگر چه پاى همين غم گريستيم اين باور من است كه ما كم گريستيم حق تو را ادا نتوان كرد گرچه ما قدر تمام عالم و آدم گريستيم چون شعله اى كه مى زند آتش به جان دشت با يك دم حسين دمادم گريستيم ايام بعد ماه عزاى تو را حسين دائم به پيشواز محرم گريستيم گرد آمديم خوب و بد اينجا به هر طريق در هم بخر كه ما همه با هم گريستيم ✍ ........... عشق وقتی نام خود را اوّل دفتر گذاشت کار هر دلداده را بر عهده‌ی دلبر گذاشت صبح خِلقَت هرکسی از خالِقَش نقشی گرفت در کنار نام ما هم واژه ی "نوکر" گذاشت در گرفتاری به دادم می رسد تنها حسین تا به بُن‌بستی رسیدم ، پیش پایم در گذاشت آبرویش خرج شد تا آبرودارم کند من نکردم هیچ کاری ، او برایم سر گذاشت پای گمراه مرا زهرا به هیئت ها کشاند پرچمش را در مسیر چشم من ، مادر گذاشت استکان چای روضه ، جامِ حوض کوثر است سور و ساتِ بعد مجلس را خود حیدر گذاشت فرش‌ها را جمع کردم ، سفره اش را پهن کرد بهترین ظرف غذا را پیشِ این قنبر گذاشت شستشوی دیگ نذری شستشوی باطن است زندگی اش را پدر پای همین باور گذاشت قبر ما با دستمال اشک روشن می شود گریه‌کُن آن را برای لحظه ی آخر گذاشت در قیامت کوچه‌ی سینه‌زنی وا می کنیم این قرارِ روضه را باید دمِ محشر گذاشت خواست تا آینده ی عُشّاق را تضمین کند دست ما را شاه در دست علی اکبر گذاشت قاب لبخند نبی افتاد و تکّه‌تکّه شد سُمِّ مرکب پا روی تصویر پیغمبر گذاشت داشت بالای سر شهزاده جان می داد شاه... زینب آمد بین لشگر ، دست بر معجر گذاشت ✍ ..