eitaa logo
امام حسین ع
21.5هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. حمد وصد شکر که در راه حرم پیر شدم به در خانه ارباب کرم پیر شدم نوجوانیم سپر با غم ارباب شده همره بیرق و زنجیر و علم پیر شدم از همان کودکی ام همنفس سینه زنان نوحه میخواندم و با ذکر دو دم پیر شدم خانۀ اوّل من بود حسینییّۀ تو بسکه در روضۀ تو ناله زدم پیر شدم پسر فاطمه از بس که دل عاشق من سوی شش گوش تو برداشت قدم پیر شدم علقمه شاهد این موی سپید است مرا چونکه با روضۀ دستان قلم پیر شدم روزی اشک مرا روضۀ اکبر میداد واللّه از داغ جوان تو قسم پیر شدم بود عمری پدرم پیر غلام پدرت بسکه خواندم، غم تو بر پسرم، پیر شدم ✍ ................ ذاکر با اخلاص اهل‌بیت مرحوم حاج‌ قلبش زلال بود و دلش چشمه‌ای روان چون خنده می‌نشست به لبهای دیگران همچون ستاره بود که شب جانماز اوست گرم قنوت بود و دعا لحظه‌ی اذان هنگان روضه خواندن چون ابر می‌گریست گُر می‌گرفت با نفسش قلب آسمان هربار در ترنم اشعارِ اهل دل، حس حضور داشت در امواج بی‌کران گویا معاد بود، دم شعر خواندنش! چون زنده می‌شدند نفس‌های نیمه‌جان مثل هوای تازه نفس می‌کشید از او تصویر خاک خورده‌ی آیینه زمان مثل نسیم بود و پر از راز روشنی او زخمی خزان و دلش باغ ارغوان سید تو رفتی و دل آیینه‌ها شکست اما نرفته یاد تو از خاطر جهان .................. . چند خطی تقدیم به پیرغلام اباعبدالله الحسین(ع) " مرحوم حاج محمد طلایی" سائل شدن دارد در این خانه بهایی از دست مولا می رسد ، نان و نوایی احسانِ آقاجان ما ، حدی ندارد هر عاشقی را می کند کرب وبلایی مولای عالم کشته ی اشک است آری با گریه میگیرد غم دلها دوایی ما در حسینیه دلی آسوده داریم رحمت به هر کس شد دلیل آشنایی خیلی برای روضه ها زحمت کشیدند مردان مخلص مثلِ آقای طلایی وقفِ عَلَم شد عمرشان ، الحمدالله این خانه دارد نوکران باوفایی ماه صفر ، یک جمله میخوانم مصیبت: زینب اسیری می رود، سقّا کجایی؟ ✍ .................... آقاجان: از غمت مشعوف باشم بهتر است سوی تو معطوف باشم بهتر است گرچه بی نام و نشانم یا حسین نزد تو معروف باشم بهتر است ............... غزلی در سوگ این خادم با اخلاص و این شاعر عزیز در این شعر مانده صدایت هنوز و در روضه ها گریه هایت هنوز چنان گرم خدمت به موکب شدی که گرم است دستت به چایت هنوز   همیشه فراری به سمت حسین! کجا می‌رود رد پایت هنوز خودم دیده ام رفتنت را ولی نشد باورم ماجرایت هنوز تو از داغ ارباب دق کردی اما چه زود است بر ما عزایت هنوز  بگویند تا سالها دوستان که خالیست ای دوست جایت هنوز ✍ .................. . ◾به یاد آشپز دستگاه سیدالشهداء طباخ عزای زاده‌ی زهرا رفت از جهان فانی به سوی عقبا رفت قربانی خوان کرم شاه شده با عشق حسین، به جنت الاعلی رفت ✍ .
. میگه پس چی شد خونخواهی بابت شهادت .... گفت: ما برنامه خودمون رو داریم و لذا شاید تصمیم بر این است که برنامه های اربعین را با شکوه اجرا کنیم، کابینه از مجلس رای اعتماد بگیرد و دولت کامل مستقر شود، سامانه های دفاعی را تقویت کنیم ، محل های استقرار موشک ها و پهباد هایمان را بسمت سرزمین های اشغالی و بعد هم برای روز مبادا ، بسمت اهداف آمریکایی مشخص کنیم و بعد ضربه ی دوم، بعد از ایجاد تشویش بین صهیونیستها را بصورت نظامی، قاطع و پشیمان کننده، بزنیم . ان شاءالله . .
. 👌 الهی بِدَمِ المظلوم الهی بِدَمِ العطشان الهی به غم زینب  کنار بدن عریان یارب الحسین ... به همون تنی که شد غرقه به خون یارب الحسین ... فرج منتقمش رو برسون اللهم عجل لولیک الفرج ✍ چقد سخته که آقایی کریم باشه و تنهاشه خدا نیاره هیچ مردی تو خونش‌م غریب باشه من بی یاورم ... کشته زهر جفای همسرم من بی یاورم ... از حسینم به خدا غریب‌ترم وای حسن ....... چهل ساله دلم خونه که ناله میزنم دائم دیدم مادرم و کشتن تو کوچه بنی هاشم باهم میزدن ... مادرم رو جلو چشمم میزدن باهم میزدن ... خورده بود زمین و بازم میزدن وای حسن ..... اگر غمم نفسگیره جنازه ام پر از تیره حسین من کی از جسمِ تو تیر و نیزه میگیره واویلا حسین ... بعد مرگ به من جسارت میکنن واویلا حسین ... تو رو زنده زنده غارت میکنن وای حسین .👇
. اَختر تابنده‌ی برج امامت حسن‌بن‌علی(۲) شَرَف‌الشّمس‌آسمان‌کرامت حسن‌بن‌علی(۲) نهایت‌ادب‌وحُسن‌و‌مِلاحت حسن‌بن‌علی(۲) پسر ارشد علی و زهرا ثمر اوّل درخت طوبی مثه‌ گردوئیه توی مُشت‌تو نه‌زمین بلکه خلقت و مافیها وقت‌تماشای‌تو حُسین حَظ می‌بُرده صـدای قرآن تو کوچه‌ رو بند آوُرده یوسف‌ومجنون‌کردی بسکه‌ وجاهت داری عالم‌و حیرون کردی بسکه سخاوت‌داری کریم آل فاطمه یاحسن _ بعد‌ علی زمام‌دار ولایت حسن‌بن‌علی(۲) شدی‌شبیه‌علی کوه‌صلابت حسن‌بن‌علی(۲) تکیه‌زده‌به‌نیزه‌ی‌توشجاعت حسن‌بن‌علی(۲) پیش‌توهریلی کمر خَم‌کرده جَمل از برق تیغ‌تو رَم‌ کرده بایدم باشه از تو اون زن بیزار آخه کی‌جزتو شَرّشوکَم کرده؟ تاویه رو همین‌که‌وقت‌جنگ هِی‌ کردی‌تو تُوو کسری‌از‌ثانیه اون‌شُتر رو پِی‌ کردی‌تو فاطمه‌گفت‌حَسن‌حَسن‌ شُور تو افلاک افتاد هُودج‌ آهنین اون‌ سلیطه رو خاک افتاد کریم‌آل فاطمه یاحسن _ https://eitaa.com/emame3vom/104905 👇
. جگرم می‌سوزه با روضه‌ی هفتم صفر که جگرگوشه‌ی فاطمه شده پاره جگر حق داره اگرکه از جون خودش سیر بشه کسی‌که یه دفعه با یه اتّفاق پیر بشه چه‌اتفّاقِ‌تلخی‌بود اون‌روزی‌که‌تو،مُوجِ‌دود امام‌حسن،می‌دیدشده صورتِ‌مادرش‌کبود حق‌داره‌خون‌جگر‌بشه صاحب‌چشم‌تربشه نشد برای مادرش توو کوچه‌ها سپر بشه پاره جگر امام حسن ____ نوکرا گریه‌کُنا حرفای من رو بشنوید روضه‌ی تَحیّر امام حسن رو بشنوید این‌طرف مادرم افتاده زمین غرق‌به‌خون اون‌طرف‌بابای‌من رو می‌بَرن کِشون‌کِشون مونده‌بودم‌کجا‌بِرَم؟ توموج شعله‌ها‌بِرَم مادرمو نجات بدم یا کمک بابا برم؟ جماعتی‌که‌مُرتدن توکوچه‌سمتم اومدن شبیه مادرم‌ منو با تازیانه می‌زدن پاره‌جگر‌امام‌حسن ____ ((بعد از اون جسارتی که شد به ناموس خدا من شدم عصای دست مادرم تو کوچه ها مادرم گفت حسنم تو مَحرم راز منی نکنه با بابات از این قصّه حرفی بزنی)) دوّمی‌حرف‌بد،می‌زد غرورِمن شده لگد آب‌خوش‌ازگلوی‌من پایین نمیره‌ تاابد یه‌دنیاغم توو دِلِمَـه زخم‌زبون‌حاصلمه گوشواره‌ی شکسته‌ی مادر من قاتلمه پاره‌جگر امام‌حسن ____ https://eitaa.com/emame3vom/104907 👇
. از ازل بر سر خوان کریمم گدای جود و احسان کریمم دار و ندار خود را ، به او بدهکارم من حسین حسینم را از ، لطف حسن دارم من کریم آل طاها ، حسن یابن الزهرا بر کرم نامش اعتبار بخشید زندگی خود را سه بار بخشید بحر کرامت بود و ، با فقرا می‌جوشید زیر لباسش اما ، باز زره میپوشید ندیده دیده آنچه را که دیده غم مادر امانش را بریده وای از آن روزیکه ، کوچه پر از مردم بود سر بسته گویم زهرا ، بین شلوغی گم بود گر چه او خود غریب عالمین است دم آخرش گریان حسین است خیره به تشت میشد و ، به یاد تشت زر بود روی لبش لایوم و ، به فکر چوب تر بود ✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
4_5857438684176978866.mp3
758.6K
. غریب بن غریب بن غرببم روضه خوان داغ خدالتریبم غم فراق خورده ام ، رنج و عذاب دیده ام زاده بوتراب را ، روی تراب دیده ام واویلا علی الحسین.... اگر چه کشته زهر جفایم من شهید گودال کربلایم هزار زخم و یک تن ، ندیده بودم دیدم یوسف بی پیراهن ، ندیده بودم دیدم واویلا علی الحسین.... لاله شکسته ز ساقه دیدم دختر فتاده ز ناقه دیدم اگر چه داغ روی داغ ، به دل گذاشت حرمله در این چهل منزل کاش ، زجر نداشت قافله واویلا علی الحسین.... مادر ز غم آواره که دیده به نیزه سر شیرخواره که دیده رباب روی ناقه و ، به روی نی سر گلش قاتل جان او شده ، نیزه بی تعادلش واویلا علی الحسین.... " یا لیت امی لم تلدنی " من شاهدم بود شام چه کرده با من آیه نور و بوی ، شراب خیلی سخت است به روی ناقه حفظ ، حجاب خیلی سخت است واویلا علی الحسین .
. 📝📝📝📝📝📝📝📝📝 👇1⃣ مرحوم آ شیخ رضای سراج رو، بعضی ها دیده بودن، منبری قدر با حال باسوز، ید طولایی تو روضه خوندن داشت، ایشون می گفت: " یه شب از منبر می رفتم طرف خونه، زیرگذر دیدم یه جوونی ایستاده، یه بچه ای رو بغل کرده داره گریه می کند، فکر کردم فقیره اومدم دست تو جیبم کنم، سرش رو بلند کرد سلام کرد گفت: "حاج آقا گدا نیستم، اما بیچاره ام گرفتارم درمانده ام گفتم، چیه؟ می تونم کمکت کنم،" گفت: " این بچه که تو بغل منه" بچه ی منه، صبح تا شب مریض بوده، عیالم دست تنها بدون اجازه از خونه بیرون نرفته، وقتی من اومدم گفت: (بچه داره تو تب می سوزه.) گفتم " (بده من بچه رو میبرم پیش طبیب)، بین راه بچه رو دستم جان داده، میخوام خونه برگردم خجالت میکشم آی یه وقت دیدن ابی عبداله این قنداقه بغل کرده،( مختار، وقتی قتله کربلا رو به سزای اعمالشون می رسوند، از یکی که خیلی قسی القلب بود، پرسید "دلت هیچ سوخت تویی این ماجرا؟" گفت: آره مختار، یه جا دلم به حال حسین سوخت.") گفت: "کجا؟" گفت "وقتی دیدم این قنداقه رو بغل کرده، هی یه قدم طرف خیمه میره یه قدم برمی گرده، خیلی دلم برای حسین سوخت." اومد پشت خیمه،یک قبر کوچکی کند، نماز خوند به بدن ، اومد بدن و دفن کنه، یه وقت دید یه صدای ناله ای مییاد، یکی صدا می زنه "حسین جان" صبرکن یه بار دیگه بچه ام و ببینم. 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 👇
📝📝📝📝📝📝📝📝📝 👇2⃣ مرحوم مقدس اردبیلی هرسال، حرکت میکرد پیاده نزدیک عاشورا با طلبه ها ، از نجف می اومدن کربلا، یه آقا طلبه ای بود روضه خونی می کرد تو راه هر وقت خسته می شدن، می شستن این طلبه روضه می خوند گریه می کردن خستگی شون رفع می شد بازم حرکت میکردن ، یه سال وقتی میخواستن حرکت کنند برای این آ طلبه مشکلی پیش اومد نتونست بیاد ،اینادلشکسته، بدون روضه خون اومدن ،شب عاشورا ،رسیدن توصحن ابی عبدالله ( خدا قسمت کنه یه شب عاشورایی ) خیلی دلشکسته اند، شب عاشورا صحن ابی عبدالله روضه خون نباشه ، اونم برای ای جمعی که اهل علم و خادم این آستانند چقدر سخته یه وقت دیدن یه آسیدی نورانی ،خال هاشمی رو صورتش ، اومد رو کرد به مقدس اردبیلی فرمود : آقا میخواین براتون روضه بخونم ؟ همه منتظرند . آقا بفرمائید . یه نگاه عجیبی کرد به گنبد ابی عبدالله ؛ با نگاهش همه رو منقلب کرد .گفت : یا جداه ! نه من ، نه این مقدس ،نه این طلبه ها،هیچ وقت فراموش نمی کنیم اون لحظه ای که اومدی دم خیمه باعمه ام وداع کنی . ای .. 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 👇