▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️
🎤 #مداح_کربلایی_احمد_نظری
#زنجبر_زنی
دوباره هوای حرم دارم عشق کربوبلا در سرم دارم
اگر چه بدو پست و رو سیه ام چشم به دستان شاه کرم دارم
دیوونه گل دسته های حسین و کبوتر صحن علمدارم
دریا دریا صحرا صحرا چون مجنون از غم لیلا
روز و شب گریه میکنم گریه میکنم تا برم حرم پیش دلبرم
آه کربلا چه خبر از حال و هوای حرم
چه خبر از حرم ارباب بی سرم
چه خبر از پرچم یا لثارات الحسین
چه خبر از شب جمعه بین احرمین
لاله لاله مست و واله چه کردی با اون سه ساله
کربلا شهر آرزو از خودت بگو مشک سقا کو
روز و شب گریه میکنم گریه میکنم تا برم حرم پیش دلبرم
چه کربوبلاست غصه ها داره
یک سفر که بری میشی آواره
چه کربلاست دید یک مادر
رفته بر نوک نی راس شیر خواره
چه کربوبلا ست که دور از چش عباس
دارن میبرن مشک و گهواره
نیزه نیزه بی اندازه رو شمشیر ها خون تازه
از غمت جامه میدرم جامه میدرم تا شوم مثل شاه بی سرم
روز و شب گریه میکنم گریه میکنم تا برم حرم پیش دلبرم
آه کربلا من در تو میبینم سر نعش پدر
دختری با تازیاته میرود سوی سفر
در تو میبینم که سوخته دامن این کودکان
در تو میبینم جثارت کردن یک ساربان
عصر حسرت وقت غارت زینب و فصل اسارت
هر روزم روز عاشوراست یار ماتنهاست در دل صحراست
روز و شب گریه میکنم گریه میکنم تا برم حرم پیش دلبرم
🎤 #مداح_کربلایی_احمد_نظری
#زنجیر_زنی
#نماهنگ
▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️
4_5805688571687863067.mp3
4.92M
#نماهنگ
#زنجیر_زنی
🎤 #مداح_احمد_نظری
دوباره هوای حرم دارم
عشق کربوبلا در سرم دارم
📋 #ماجرایبخششجوانگنهکار
#متن_روضه / بخش اول صوت
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اون عالم بزگوار میگفت خوابم نمیبرد، تو دل شب پاشدم گفتم برم قبرستان؛ اومدم تو یکی از این قبرستانای بصره همینطور داشتم راه میرفتم، دیدم چهار نفر حمّال زیر یه بدنو گرفتن، (تو دل شب)
با خودم گفتم چه خبره؟! نکنه کشتنش آوردنش اینجا پنهانی خاکش کنن؟!
رفتم جلو: -کجا دارین میبرین این بدنو!؟ نکنه کشتینش؟!
گقتن زود قضاوت نکن، مادرش اون جلو داره قبرو آماده میکنه.
رفتم جلوتر دیدم آره؛ یه پیرزنیه، داره قبر میکَنه، آماده میشه...
-چه خبره آی پیرزن!؟ این قبرو برا کی داری آماده میکنی؟ این جنازه کیه این چهار نفر دارن میارنش؟
یه مرتبه زد زیر گریه: من شمارو میشناسم، اگه نمیشناختم برات تعریف نمیکردم.
گفت بگو ببینم آی پیرزن.
گفت بچهی منو همه میشناسنش، اینقد گناه و معصیت کرده بود همه تو گناه و معصیت بچه منو مَثَل میزدن .
وقتی میخواست بمیره یهو به خودش اومد، گفت مادر من خیلی بدبخت و بیچارهم، اگه این مَردُم بفهمن من مُردم منو تو آشغالا میندازن، برا تو هم بد میشه....
گفتم چرا این حرفارو میزنی مادر؟
گفت مادر دارم میمیرم، در خونهی خدا هم توبه کردم، ولی فکر نمیکنم قبول بشه؛ یه درخواستی ازت دارم، وصیت من به توئه...
-چیکار کنم برات مادر؟ هرکاری بگی برات میکنم.
(دیدی این مادرا رو چقدر دلسوزن.
تا میبینن بچهشون عوض شده قربون صدقهش میرن)
-جانم عزیزم، بگو چیکار کنم برات؟
مادرجان، اگه میشه وقتی مُردم یه طناب به پاهام ببند، دور حیات خونه منو بکش رو زمین؛ بگو خدا! این بندهی گنهکارته؛ یه روزی آدم شده که دیگه خیلی دیر شده. الان دستش از دنیا کوتاهه تو بیا دستشو بگیر. خدا بندهی فراریت اومده، تحویلش بگیر...
_دیگه چی؟
مادر جان اگه میشه منو شب ببر دفن کن، خاک کن نمیخوام کسی بفهمه...
اما آی عالِم بزرگوار
(اون پیرزنه داره برا این عالم میگهها)
میگه پاهاشو که بستم، اومدم بکِشم. وصیتش بود، خودم دلم نبود انجام بدم، مادرم، دلم نمیومد.
ولی تا اومدم طنابو بکشم دیدم یهکسی هی بهم میگفت دست بردار ما بخشیدیمش. کی به تو اجازه میده با بنده ما این کارو بکنی؟!
این توبه کرده، مال ماست، ماهم قبولش کردیم، ما کریمیم، ما بخشندهایم...
اما حرف من اینه؛
یکی نبود کربلا به این نامردا بگه این چه کاریه دارین با این بدن میکنین...
(چرا!؟)
آخه اون نانجیب یهو داد زد:
"مَن یَنتَدِبُ لِلحُسین؟"
یه مرتبه ده نفر گفتن ما آمادهایم؛
سواره بر مرکب شدن، نعلارو تازه کردن...
حسین...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
📋 #راستومیرودبالاینیزهها
#سبک_روضه / بخش دوم صوت
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لب گودال پیکر افتاده
ته گودال مادر افتاده
روی نیزه یک سر افتاده
دختر افتاده ، مادر افتاده
رأس تو میرود بالای نیزهها
من زار میزنم در پای نیزهها
آه ای ستارهی دنبالهدار من
زخمیترین سرِ نیزه سوار من
از خیمه آمدم اطراف قتلگاه
گفتی که خواهرم برگرد خیمهگاه
بعد از دقایقی دیدم که پیکرش
در خون فتاده و بر نیزهها سرت
"نوحو عَلَی الحسین ، نوحو عَلَی الحسین"
ای بیکفن چه با این پاره تن کنم
با چادرم تو را باید کفن کنم
"یک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد
با چه از روی زمین جسم تورا بردارم"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
Shabanpoor:
کودک نخورده شیرم / #سبک_تک / حاج ابوذر بیوکافی
کودک نخورده شیرم
خوابو تشنگی بمیرم
از چشات گرفت
ه
با دلم چه کردی مادر
بس که گریه کردی مادر
این صدات گرفته
بسه یکم آروم بگیر ، ای پسرم آروم بگیر
تو گهواره نه لااقل ، تو بغلم آروم بگیر
لالالالا گریه نکن ، جون بابا گریه نکن
ببین رقیه رو گلم ، تو رو خدا گریه نکن
"لای لای لای لای ، به التماس رباب
لای لای لای لای ، ببند چشاتو بخواب"
با دیدن اشکای من
یا نگات به چشمای من
یا به آسمونه
منم مثل تو امیدم
به بارونه آخه شنیدم
خدا روزی رسونه
ببار بارون ببار ، دلمو نکن خون ببار
بیا تا جلو چشم من ، نداره علی جون ببار
ببار آسمون ببار ، به این چشم گریون ببار
از ترک لبهاش ببین ، داره میریزه خون ببار
"بارون بارون، نیای رباب میمیره
بارون بارون، ماهی بی آب میمیره"
واسم آبرو نمونده
چیزی از عمو نمونده
به جز مشک پاره
چی میشه با خنده ی من
نگاه شرمنده ی من
بخندی دوباره
بمیرم برات علی ، دست علی همرات علی
از خیمه ها با قد خم ، داره میاد بابات علی
لالالالا بخواب ، برو گلم اما بخواب
نخوابیدی رو دست من ، تو بغل بابا بخواب
"لای لای لای لای ، خوابیدی انگار علی
"لای لای لای لای ، خدا نگهدار علی"
*شاعر : مجید نصیری
. #شب_هفتم_محرم
بارون بارون ببار از طاق آسمون
زودتر خودت رو برسون
به تشنه های نیمه جون
بارون بارون حرم پُر از تاب و تبه
ببین که چند روز و شبه
اصغر من تشنه لبه
آروم آروم جون میکَنه پیش چِشَم
نذار خجالت بکشم
اینجوری شرمنده بشم
شد آرزوم یکی براش بیاره آب
آخه شیر خواره ی رباب
یه لحظه هم نداره خواب
نمی خوابه ، نمی خوابه ، نمی خوابه
میترسه که خواب ببینه
گهوارشو دارن به غارت میبرن
مادرشو دارن اسارت میبرن
عمه رو با زور و جسارت میبرن
... لای لای لای ، علی لای لای لای ...
بارون بارون شنیدی سقا نمیاد
رفته به دریا نمیاد
به خیمه ی ما نمیاد
بارون بارون به امید فرات نباش
دیگه ببار یواش یواش
ببار و جبران کن براش
آروم آرورم تو گوش اصغرم بخون
دیگه نمیاد عموجون
نگردون اینقدر زبون
شد آرزوم پیدا کنم یه جرعه آب
آخه شیرخواره ی رباب
یه لحظه هم نداره خواب
نمی خوابه ، نمی خوابه ، نمی خوابه
میترسه که خواب ببینه
یکی داره سر باباشو میبُره
دور حرم از هرچی نامحرم پُره
خواهرش از حرمله سیلی میخوره
... لای لای لای ، علی لای لای لای ...
بارون بارون از دل آسمون ببین
چی اومده سر زمین
به دور ما کردن کمین
بارون بارون میبینی التماسمو
دلشوره و هراسمو
حرمله بُرد حواسمو
آروم آروم نم نم ببار و گریه کن
فکر دل رقیه کن
چند قطره ای رو هدیه کن
شد آرزوم حتی شده یه قطره آب
آخه شیرخواره ی رباب
یه لحظه هم نداره خواب
نمی خوابه ، نمی خوابه ، نمی خوابه
میترسه که خواب ببینه
رو نیزه ها میره سر ستاره ها
تو قتلگاه دارن میرن سواره ها
تو خیمه ها غارت شده گوشواره ها
... لای لای لای ، علی لای لای لای ...
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم_1392
#سنگین
#جواد_مقدم
Moghadam-Shab7Moharram1392[04].mp3
17.49M
▪️بارون بارون ببار از طاق آسمون▪️
🎤 سبـک : سـنـگـیـن
🗓مراسم : شب هفتم محرم الحرام
#نوحه_زنجیر_زنی_ابوالفضل(ع)
#شاعر_سعید_داستان
#سبک_احمد_نظری
مداحان: احمد نظری و سعید داستان
ابوفاضل ابوفاضل یل آب آور من ۲
بخواب آروم بخاب آروم که عمو رفته دریا
بگیر مادر یه کم آروم میاره آب و سقا
لالا اصغر گل مادر تشنگی سخته اما
تحمل کن گل پرپر خیمه ها داره سقا
ابوفاضل ابوفاضل یل آب آور من ۲
════✾🔶✾═════✾✧
لب دریا لب دریا یاد خشکی لب ها
چه جور آخه علی اصغر بنوشه آب و سقا
سکینه انتظار آب توی خیمه نشسته
شدم راهی ولی دشمن به عمو را و بسته
ابوفاضل ابوفاضل یل آب آور من ۲
════✾🔶✾═════✾✧
لالا مادر علی اصغر الهی بارن بیاد
نداره آسمون ابری ای کاش عمو جون بیاد
چه بی تابی نمیخابی حرمله انتظاره
میخاد داغ تورو مادر روی سینم بزاره
ابوفاضل ابوفاضل یل آب آور من ۲
════✾🔶✾═════✾✧
نه دستی و نه مشکی و رو زمینه علمدار
به خاک افتاده آب آور دیگه خدا نگهدار
بیا داداش علمدارت دیگه نایی ندارم
چه جوری مشک صد چاکو سوی خیمه بیاره
نه دستی و نه مشکی و رو زمینه علمدار
به خاک افتاده آب آور دیگه خدا نگهدار
ببار بارون ۲ که باریدن ثوابه
رقیه منتظر از بهر آبه
نه دستی و نه مشکی و رو زمینه علمدار
به خاک افتاده آب آور دیگه خدا نگهدار
بیا داداش علمدارت دیگه نایی ندارم
چه جوری مشک صد چاکو سوی خیمه بیاره
ابوفاضل ابوفاضل یل آب آور من۲
════✾🔶✾═════✾✧