eitaa logo
امام حسین ع
20.2هزار دنبال‌کننده
403 عکس
2هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . زیر تابوتو بگیرید، مادرم خیلی عزیزه خون سینه ی شکسته ، داره از چشام می ریزه زیر تابوتو بگیرید ، مادرم پهلوش شکسته دیگه زینب بعد مادر، شده از زندگی خسته زیر تابوتو بگیرید، مادرم سینه اش شکسته من می خوام براش بمیرم ،گریه راه منو بسته زیر تابوتو بگیرید، مادرم خیلی جوون بود از میخ در شکسته ،به روی سینه اش نشون بود تشییع پیکر پاک، مادر خوب حسینه بعد مادر غم من خاک، توی بین الحرمینه می دونم سرت داداشی، میره رو نیزه ی دشمن لحظه ی آخرش مادر، از غمت حرف زده با من گفته که تو هم غریبی، تو خودت خد التریبی روی نیزه ها می بینم، که تو هم شیب الخضیبی https://eitaa.com/emame3vom/55344 .👇
. دنیا به چشمش ازتوبهتر را نخواهد دید عالم دگر مثل تو دلبر را نخواهد دید دیگر علی بعد از تو روز خوش نخواهد داشت دیگر کسی لبخند حیدر را نخواهد دید با حافظ قرآن بگو فکر کفن باشد از صبح فردا روی کوثر را نخواهد دید آری حسن دلخوش به غسل نیمه شب بود میگفت علی بازوی مادر را نخواهد دید حیدر سه دفعه تا در خانه زمین افتاد مردی چنین در شعله همسر را نخواهد دید هرکس تورا رنجاند بانو مطمئن باشد روز جزا روی پیمبر را نخواهد دید شاعر: .
. لحظات آخر عمر شریف فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و حضور حسنین در کنار پیکر بی جان مادر (متن مستند مقتل) بحار الأنوار،علامه مجلسی، ج‏43، ص 186-187 لحظات آخر عمر شریف فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضور حسنین در کنار پیکر بی جان مادر: . ترجمه: روايت شده: حضرت فاطمه به هنگام رحلت، به اسماء فرمود: در زمان فوت پدرم جبرئيل كافور بهشتى آورد. پدرم آن را سه قسمت كرد. يك قسمت براى خودش، يك قسمت براى على و يك قسمت هم براى‏ من. آنگاه به اسماء فرمود: باقيمانده حنوط پدرم را كه در فلان موضع است بياور و نزد سرم بگذار. اسماء مى‏گويد: وقتى من امر آن بانو را اجرا نمودم لباس خود را روى خويشتن كشيد و به من فرمود: پس از چند لحظه مرا صدا بزن، اگر جواب تو را گفتم كه هيچ و الّا بدان كه نزد پدر بزرگوارم رفته‏ام. اسماء بعد از چند لحظه‏اى آن بانوى مظلومه را صدا زد، ولى جوابى نشنيد، دوباره صدا زد: اى‏ دختر محمّد مصطفى، اى دختر بهترين كسى كه مادرش وى را حمل كرد، اى دختر بهترين كسى كه بر روى سنگريزه‏ها پا نهاد، اى دختر آن كسى كه مقامش به قاب قوسين او ادنى رسيد! اما جوابى نگرفت. وقتى اسماء لباس آن حضرت را از روى بدنش برداشت ديد از دنيا رفته است. اسماء بدن آن بانو را حركت مى‏داد و مى‏گفت: اى فاطمه! زمانى كه نزد پدر بزرگوارت رفتى سلام اسماء بنت عميس را به آن حضرت برسان. در همان حينى كه اسماء اين سخن را مى‏گفت حسنين عليهما السّلام از راه رسيدند و گفتند: اسماء! مادر ما در چنين ساعتى به خواب نمى‏رفت؟! گفت: مادر شما خواب نرفته، بلكه از دنيا رفته است. امام حسن روى بدن مادر افتاد و پيكر مقدّس او را حركت مى‏داد و مى‏فرمود: مادر جان! قبل از اينكه روح از بدن من مفارقت كند با من تكلم كن! آنگاه امام حسين آمد و پاهاى مبارك مادر را حركت مى‏داد و مى‏بوسيد و مى‏فرمود: مادر جان! من فرزند تو حسينم. قبل از اينكه هلاك شوم و بميرم با من صحبت كن! اسماء به ايشان گفت: اى فرزندان پيامبر نزد پدرتان على برويد و آن حضرت را از فوت مادرتان آگاه نماييد. حسنين عليهما السّلام از خانه خارج و به سوى مسجد روانه شدند، هنگامى كه نزديك مسجد رسيدند صدا به گريه بلند كردند. گروهى از صحابه به حضور ايشان آمدند و گفتند: براى چه گريانيد؟! خدا چشم شما را نگرياند! شايد نظر شما به جاى جدّتان رسول خدا افتاد و از كثرت علاقه‏اى كه به او داريد گريان شديد؟ فرمودند: نه، مادر ما از دنيا رحلت كرده است. حضرت امير عليه السّلام پس از شنيدن اين خبر جانگداز با صورت به زمین درافتاد و فرمود: اى دختر حضرت محمّد! من غم و اندوه خود را بعد از تو به كه بگويم؟ من درد دلهاى خود را براى تو مى‏گفتم، اكنون براى چه كسى درد دل كنم؟ 👇
RozeShahadat-Fatemieh2-1392[02].mp3
7.08M
▪️ (سلام الله علیها) 🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴
Shab2Fatemieh2-1400[02].mp3
18.46M
🎙درد دلهاشو به کسی جز حسن نگفت () 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی چیزی نخواست از من، تا لحظه‌ی آخر حتی همون، لحظه که داشت، می‌سوخت کنار در شرمنده ام، من تا ابد، از اون چشای تر چیزی از اینکه زمین خورده، به من نگفت از اینکه توو کوچه‌‌ها سیلی، زدن نگفت درد دلهاشو به هیچ‌کس جز، حسن نگفت یه بار نگفت، از اون همه غم نگفت نگفت، از قامت خم که می‌دونست، شرمنده میشم «نرو نرو سپاه حیدر، پر از غمه نگاه حیدر» خیلی مدارا کرد، با فقر من هم ساخت پای دل، حیدر نشست، با این همه غم ساخت اما یه بار، شکوه نکرد، با روزی کم ساخت بخشید رخت عروسی‌شو هم، برا خدا با دستاش نون تازه می‌پخت، برای ما تنها لبخندش رو می‌بخشید، به مرتضی یه بار نگفت، علی بریدم این آخرا، نگفت خمیدم یه شکوه هم، ازش ندیدم «نرو نرو سپاه حیدر، پر از غمه نگاه حیدر» با بودنِ زهرا، خونه بهشتم بود حتی اگر، که قلب من، لبریزِ از غم بود حتی اگر، که قامتش، از غصه‌ها خم بود یک دفعه هم توو کوچه من رو، صدا نکرد حتی واسه عذاب این شهر، دعا نکرد اما دستم رو یک لحظه هم، رها نکرد خدا ببین، دلم شکسته دلم از این، ستم شکسته که قد همسرم شکسته «نرو نرو سپاه حیدر، پر از غمه نگاه حیدر» شاعر: رضا یزدانی
Shab2Fatemieh2-1400[03].mp3
6.26M
🎙شهید علی، ای امید علی () 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 ۱۴۰۰ شنیدم درِ خونه‌ها رفتید، غریبونه، شبا رفتید نیومد کسی واسۀ یاری، سه‌شب اما، شما رفتید بمیرم که تو غربت اون روزا نبودیم که باشیم کنار شما می‌مونیم تا آخر پای این علم یه روزی می‌شیم توی این راه فدا ایشالله با دعای تو، می‌شیم مادر فدای تو میایم هر شب برا بیعت، شبِ قدره شبای تو «امید علی ای شهید علی» شنیدم تو مسجد غریب موندی، ولی باز از علی خوندی دل اهل عالم رو با اشکات برا مولا می‌سوزوندی فدای تو و خطبه و آه تو فدای تو و عمر کوتاه تو امید علی ای شهید علی الهی شهید شیم توی راه تو ایشالله با دعای تو، شهید می‌شیم برای تو هنوزم از توی مسجد، میاد مادر صدای تو «امید علی ای شهید علی» شنیدم دلت شور می‌زد مادر، شب آخر، شب آخر برای غریبی که لب‌تشنه شهید می‌شه، می‌شه بی‌سر نبودیم توی کربلای حسین که ما هم بمیریم به‌پای حسین می‌میریم هزار بار ولی از غمش می‌شیم زنده با روضه‌های حسین ایشالله با دعای تو، می‌شیم غرق عطای تو حسینیه‌س چشای ما، برا نورِ چشای تو « می‌شیم زنده با روضه‌های حسین» شاعر: محمدعلی مودب نغمه پرداز : دکتر مصطفی منتظری
Shab2Fatemieh2-1400[04].mp3
4.22M
🎙محسن و من فدای تو ( ) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 ۱۴۰۰ ای که شجاعت آورد چهره به خاک پای تو بسته به خانه تا به کی دست گره گشای تو همچو جنین گرفته ای زانوی غصه در بغل خیز و ببین چه می کشد همسر با وفای تو من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان قال و مقال عالمی می خرم از برای تو لحظه به لحظه می برم بار غمت به دوش دل کوچه به کوچه می کنم جان سپر بلای تو گر چه قدم دو تا شده، تیغ نبرد ما شده گریۀ های های من نالۀ بی صدای تو تا نشود به موج غم یک سر موی از تو کم گام به گام و دم به دم محسن و من فدای تو دستم اگر شکسته شد در ره یاری ات چه غم باش که دارم آرزو سرشکنم به پای تو روی کبود من بود باعث رو گرفتم ماه گرفته رو شده، مهر خدانمای تو اینکه زشعر (میثمت) شعله زبانه می کشد مانده به نای طبع او ناله از نوای تو شاعر: استاد غلامرضا سازگار
‍ . ۱ فراز ۱ آرزوم این شده بانو تو بلند شی از جات نباره بارون غصه دیگه از تو چشمات الهی تو خوب بشی و( بیاد تو قلبم دردات) فراز ۲ نمیره از تو خاطرم بهار خاطراتمون بمون که باغ خونمون نگیره سرمای خزون فراز ۳ داری میری و بغض من تو لحظه ی شکستنه رفتنِ تو مصادفه مرگ جوونیه منه فراز ۴ تو‌ میری و اون که مثه یه شمع میسوزه حسنه میسازه و سهم دلش بی تو همیشه سوختنه گوشواره ((برنمیگرده بعد تو به زندگیم صفای قبل بعد تو دیگه مرتضی نمیشه مرتضای قبل)) ۲ فراز ۱ سکوت تو پرحرفه نگاهات پر درده چی میشه خنده به لبهات دوباره برگرده چه دردی توی سینه ته( که چشماتو تر کرده) فراز ۲ سه ماهه که زندگیمون با فتنه زیر و رو شده علی با درد لاعلاج این روزا روبرو شده فراز ۳ بعد تو از دل حسن کی کوه غم رو برداره شبا بالا سرِ حسین یه کاسه ی آب بزاره فراز ۴ نرو‌‌ پناه زندگیم گرگا نشستن تو کمین فاتح خیبر و فقط داغ تو میزنه زمین گوشواره ((برنمیگرده بعد تو به زندگیم صفای قبل بعد تو دیگه مرتضی نمیشه مرتضای قبل)) ۳ تو‌نباشی واسه حیدر مثه قبر خونه دنیا پیش چش خیسم گوشه ی زندونه منو میکشه فراغت (خدا خودش میدونه) گرفتن از تو با ستم لذت مادر شدن و کشتن همینجا پشت در تموم لشکر من و انگاری که قسمت ما غنچه ی سرخ پرپره لباس محسنت حالا سهم علیه اصغره تو میری و من مونم باغربت و خلوت و چاه باشه ولی قرارمون ... ظهر دهم تو قتلگاه گوشواره ((برنمیگرده بعد تو به زندگیم صفای قبل بعد تو دیگه مرتضی نمیشه مرتضای قبل)) 🎼 .👇
. ۱۴۰۰ شاعر و نغمه پرداز: اجرا: 🎤 سر دَرِ، همه‌ی خونه‌ها پرچمه رو لبِ شیعه‌ها این دمه - مادر ما پیشِ پای تو، زانو می‌زنیم و، این واسه ما شده اعتبار کاش بخری ما رو، تا جون بدیم تو راهِ، هدف تو با افتخار با ولایت تا شهادت، شد شعار ما همه الگوی ما‌ توی دنیا، شد علی و فاطمه فاطمه فاطمه یا زهرا... مادرِ، همه ی شیعه ها فاطمه ست همیشه رو لبا زمزمه اس - مادر دنیا وجودشو، بود و نبودشو، مدیون حضرت فاطمه اس هرکی بهشتیه، هر سرنوشتیه، دست شفاعت فاطمه اس دلخوشیمون توو دو دنیا، نور روی مادره آخرش با مهربونی، ما رو از دم میخره فاطمه فاطمه یا زهرا.. می زنیم، تا که به تاریکی پشت پا می بره ما رو تا کربلا - مادر با نور حضرتِ، مادر تا همیشه، راه نجات ما روشنه وا میشه گره های، کسی که همیشه، مادر و صدا می زنه رو زدم به آبروی، هر دو دنیا فاطمه آرزوم جون دادنِ توو، سایه ی این پرچمه فاطمه فاطمه یا زهرا.. 👇
سبک :ما در دوجهان ، فاطمه جان دل به تو بستیم مُحبان تو هستیمِ : امشب شبِ بی مادری زینب کبراست فردا علی و خانة در بستة زهراست امان از دل حیدر امان از دل حیدر امشب نفس فاطمه شد حبس به سینه فردا ز غمش گریه کند شهر مدینه امان از دل حیدر امان از دل حیدر امشب بنویسید به دیوار مدینه فردا حَسنینند عزادار مدینه امان از دل حیدر امان از دل حیدر امشب رود از دست علی یارِ غریبش یک خانة بی فاطمه فرداست نصیبش امان از دل حیدر امان از دل حیدر امشب گَل و پروانه و بلبل به خُروشند فردا ز غمِ شمع ، سیه جامه بپوشند امان از دل حیدر امان از دل حیدر امشب حرمِ فاطمه زوار ندارد جُز مهدی موعود عزادار ندارد امان از دل حیدر امان از دل حیدر .
دو معصوم بودند که با صورت بزمین افتادند اول امیرالمومنین که تا خبر شهادت بی بی را شنید ؛ با صورت برزمین افتاد یکی هم آقای بی کفن ما بود که وقتی تیرِ حرمله به قلب مبارکشون خورد و تیر رو از پشت درآوردند،از شدت خونریزی، کم کم بی رمق شد و با صورت برزمین افتاد بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد ... فاطمیه .
. . گزارش صوتی . « مراسم عزاداری سلام الله و دومین سالگرد سید شهیدان مقاومت سلیمانی» . سخنران : « حجت الاسلام سید محمد حسین میرلوحی » ذکر مصیب و عزاداری : « حاج » . یکشنبه ۱۲ دی ماه ‌۱۴۰۰ . 📍مکان : تهران میدان فلسطین مسجد جامع امام صادق (علیه السلام) 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
5614838041.mp3
3.82M
منو به دست بی کسی دادی از دخترت نمی کنی یادی
5614814175.mp3
16.43M
🎤 ظهور عصمت پروردگار زهرا بود جمال حق علی آیینه دار زهرا بود اگر تجلی اسم هوالکریم علیست قسم به شاه نجف سفره دار زهرا بود تبسم لب او غم ز چهره ها میبرد لطیف‌تر ز نسیم بهار زهرا بود به دست خالی از این خانه سائلی نرود که در کنار علی خانه‌دار زهرا بود قسم به آن زرهی که همیشه پشت نداشت میان دست علی ذوالفقار، زهرا بود اگر که نام علی هم ردیف با نمک است بر این ملیح زمانه نگار زهرا بود همه زمین و زمان در مطاف روی علی‌ست به این مطاف معظم مدار زهرا بود حسن کریم، حسین دستگیر عالمیان همیشه علت این اعتبار زهرا بود همه به مادرشان افتخار می‌کردند تمام عزت ایل و تبار زهرا بود همیشه حرف شفاعت که در میان آمد سخن ز بانوی ناقه‌سوار زهرا بود شکست حرمت این خانواده پشت در اسیر درد و غمی بی‌شمار زهرا بود به وقت حمله همه ریختند در خانه به زیر ضربه در آن گیر و دار زهرا بود گذاشت بی‌ادبی پا به روی چادر او میان آتش و گرد و غبار زهرا بود تمام دلنگرانی او حسین شده برای کرببلا بی‌قرار زهرا بود کسی که در همه راه زیر لب می‌گفت تکان مده سر او نیزه دار زهرا بود .
5614854802.mp3
8.18M
اون که دستمو گرفته پای روضه ها آورده غم هر روزمو خورده مادر اربابه اونی که لحظه به لحظه مادرونه همه جا هوامو داشته هیچی کم واسم نزاشته مادر اربابه مادر اربابه رفیق راهم بوده تکیه گاهم بوده
5614846374.mp3
2.27M
ای مادر انبیا ز آدم وی قد نبی به محضرت خم مرآت خدا تمامِ احمد شایسته ی احترام احمد ملک و ملکوت سائل تو ما را نرسد فضائل تو ما را نرسد ثنات زهرا خورشید کجا و مور صحرا موساست عصی به کف شبانت خورشید گدای آستانت تو دست خدا در آستینی تو یار امام راستینی جز دست خدا کسی نشاید از دست علی گره گشاید ارکان وجود محکم از توست ملک و ملکوت عالم از توست مسکین تو ای ملیکه دین صد باغ فدک دهد به مسکین بالله به بهشت ناز داری تو کی به فدک نیاز داری تو بهر علی قیام کردی خود را سپر امام کردی شب 2 دوم 1400 🎤 https://eitaa.com/emame3vom/55370
امام حسین ع
اون که دستمو گرفته پای روضه ها آورده غم هر روزمو خورده مادر اربابه اونی که لحظه به لحظه مادرونه
. ‍ . 📋اونی که همیشه دستمو گرفته کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ اونی که همیشه دستمو گرفته پای روضه‌ها آورده غم هر روزمو خورده 'مادر اربابه۳' اونی که لحظه به لحظه مادرونه همه جا هوامو داشته هیچی کم واسه‌م نذاشته 'مادر اربابه۳' مادر اربابه رفیق راهم بوده ، تکیه گاهم بوده پشت و پناهم بوده ، سوز و آهم بود طرح قشنگ بارون ، تو نگاهم بوده دار و ندارم بوده ، اعتبارم بوده همیشه یارم بوده ، کس و کارم بوده همدم تنهاییِ دل زارم بوده "مادر ارباب دوعالم، یازهرا یازهرا یازهرا" اونی که میخره این دوقطره اشکو توی اون صحرای محشر میرسه به داد نوکر 'مادر اربابه۳' اونی که داده به من وعده‌ی جنت منو آورده تو هیئت واسه من کشیده زحمت 'مادر اربابه۳' مادر اربابه روزی‌رسونم بوده ، مهربونم بوده آروم جونم بوده ، هم‌زبونم بوده مادری که هر لحظه ٫ نگرونم بوده سر و سرور مادر ، جمیع محشر مادر عشق حیدر مادر ، پاک و مطهّر مادر گره خورده اسمت به قلب نوکر مادر "مادر ارباب دوعالم، یازهرا یازهرا یازهرا" اونی که واسه منم مادری کرد و شب و روز حرص منو خورد بدیمو به روم نیاورد 'مادر اربابه۳' اونی که مارو سپرده به حسینش گفته که تو صاحبش باش پسرم مراقبش باش 'مادر اربابه۳' مادر اربابه اون که بزرگم کرده ، دردمو میدونه میدونه از دست میرم ، روشو برگردونه میشناستَم اما باز ٫ مادرم میمونه دست منو میگیره ٫ تا قدم بردارم خوب میدونه بی‌عشقش ٫ زارم و بیچاره‌م میدونه هرچی دارم ٫ از حسینش دارم "مادر ارباب دوعالم، یازهرا یازهرا یازهرا" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام حسین ع
. #بحرطویل #حضرت_زهرا #بحر_طویل اگر آتش به دلت هست  اگر حالِ مُشَوَش داری و اگر تب داری یا شکایت
. شب است و در سکوت شب صدای باد می‌پیچد شب است و در مدینه گریه‌های باد می‌پیچد کسی در کوچه‌های سنگیِ تاریک اینجا نیست کسی در راههای خاکیِ باریک آیا نیست ؟ کسی در شهر پیدا نیست ولی انگار می‌آید صدای رفتنی اینبار صدای رفتنِ جمعی میان کوچه‌ای تب‌دار چرا اینگونه می‌آیند اگرچه غرقه‌ی دردند چرا این چار تَن اینگونه می‌گردند... به روی مرکبی خانومِ پیری است رنجیده  گمانم سالها از داغهایی سخت کاهیده  به خود از درد پیچیده به هر گامی که مرکب راه می‌آید صدای آه می‌آید خدایا این که است این قدر بیمار است؟ چرا از درد سرشار است غریبی یا عزادار است گَهی بر یک طرف خَم می‌شود پهلوش می‌گیرد زمانی دست بر سر می‌گذارد روش می‌گیرد به هر گامی که می‌آیند  با سرفه نفس گیرد  توانش نیست  جانش نیست  می‌آید تا که حق را باز پَس گیرد به رویِ مرکبی خانومِ پیری هست اما نه هرآنکس هست باشد ای مدینه لیک زهرا نه و مَردی پیش مرکب بندِ افسار است در دستش ببین جای طنابی هست بر دستش چرا اینقدر غمگین است چقدر این داغ سنگین است خودش را می‌خورد هرچند گریان نیست ولی شرمندگیِ مرد آسان نیست خودش را می‌خورَد او با دلی پُر خون خودش را می‌خورَد آورده او ناموس حق را باز  هم بیرون اگرچه غم فراوان است ولی باور کنید این مردِ خیبر قبله‌گاه شیر مردان است ولی باور کنید او پهلوان جنگجویان است همه باور کنید از یک نگاهش کوه می‌ریزد چرا امشب از این رو اینهمه اندوه می‌ریزد چرا او سر به زیر است مثلِ بانویش  خودش پیر است... عَرقها از جبینِ خیس آن مظلوم می‌آیند و در پشت سرش دو کودک معصوم می‌آیند دو کودک با حواسِ جمع تا مادر نیافتد از رویِ مَرکب  دلِ این شب مبادا باز این شیشه ترک بردارد از غمها خدایا بارِ شیشه دارد او آیا؟ حسین از آنطرف با قلب پُر آتش حسن از این طرف می‌آید و هِی می‌تپد قلبش دوباره  پیشِ مادر هست  خدایاشکر حیدر هست... چهل شب می‌شود اینگونه می‌آیند در شبها چهل شب می‌شود  خانه به خانه می‌روند اما فقط یک خانواده نیمه شب آواره‌اند اینجا علی شاهد برای خویش آورده علی شاهد برای اینهمه مردم منم مَردِ غدیرِ خُم و این است شاهدم زهرا و زهرا شاهد آورده است با آن حال که من هم ارث می‌گیرم که من هم دختر پیغمبرم این است تقصیرم؟ علی در می‌زند ، در باز می‌کردند انصار و مهاجرها نگو یارانِ پیغمبر بگو اغیار و تاجرها یکی در باز کرد و گفت شرمنده نمی‌آیم یکی هم گفت  یادِ من نمی‌آید غدیر خم امان از حرف نامردم یکی در باز کرد و روی خود را آنطرف کرد یکی هم داشت مولا حرف می‌زد  بِینِ حرفش زود  در را بست دلِ زهرا چه بد بشکست علی ماند و سلام او فقط زهرا جوابش داد  اگرچه گریه‌اش اُفتاد فقط زهرا جوابش داد علی با فاطمه تنها به پشتِ دربها بودند چهل شب پشت درها در پِیِ یک آشنا بودند چهل شب رَدِ غم پیداست از خانه به هر کوچه چهل شب رفته‌اند و جز سه تُن یک یار و یاورنیست بجز سلمان و مقداد و ابوذر نیست ولی آنروز در کوچه ولی آنروز در خانه میانِ جمع اوباش و اراذِلها و بیگانه چهل تَن یا که سیصد تَن روایتها فراوان است خدایا کینه عریان است غلافِ تیغ پنهان است حرامی هم رجز خوان است تلافیِ غدیرِ خُم  فقط آتش  فقط هیزم امان از دستِ نامردم به پیش طفلِ سر در گُم حسن چشمانِ زینب بست که مادر پشت دربِ خانه‌ی خود هست زمین اُفتاد و در اُفتاد امان از چادر زهرا  امان از رد شدن‌ها و امان از پا زدن‌ها و  امان از رفت و آمدها خدایا میخ لج  کرده خدایا راه کج کرده.... (حسن لطفی ۴۰۰/۱۰/۱۵) مراجعه به خانهء مهاجر و انصار درطلبِ شهادت به حقانیت امیرالمؤمنین .