.
#زمینه
#فاطمیه ۱۴۰۲
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#شام_غریبان
#رضا_رسولی✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
سوت و کوره توو کوچه ها
تاره تاره آسمونا
روضه میخونه توو آسمون
خود خدا ۲
تموم دنیا غمگینه
غم علی چه سنگینه
خونی که از رو کفن پیداست
زینب داره با چشم می بینه
نمونده واسه علی راه / نداره چاره ای جز آه
(به عزت و شرف، لا اله الا الله) ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
غرق ضجه ست توی سکوت
جان حیدر توی تابوت
آیه صبره روی لباش
بین قنوت ۲
بی کس و یاور و یاره
از توو چشاش خون میباره
مونده چه جوری تک و تنها
فاطمه شو توو قبر بذاره
به زیر نور کم ماه / نداره چاره ای جز آه
(به عزت و شرف، لا اله الا الله) ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
شام غربت شام عزاس
آسمونم غرق نواس
میون قلب و دل علی
کرببلاس ۲
توو گوش زهراش میخونه
از غمی که بی امونه
روضه ی کربلا گرفتن
بیاد شاهی که بی جونه
با این مصیبت جانکاه / نداره چاره ای جز آه
(به عزت و شرف، لا اله الا الله) ۲
.
#تشییع_شبانه
👇
.
👈 #زمزمه
👈 #نوحه
.
👈 #زمینه
👈 #شور
👈 #واحد_تند #واحد_شلاقی
👈 #واحد_سنگین
👈 #واحد
👈 #دودمه
👈 #روضه_حضرت_زهرا
👈 #شام_غریبان_حضرت_زهرا
👈 #بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
#تشییع_شبانه
#دفن_شبانه
هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا ۷ بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن بهرمند شوید
.
اللهم عجل لولیک الفرج (108).mp3
زمان:
حجم:
461.1K
#تشییع_شبانه
#حضرت_زهرا
#سبک188_فاطمیه
برای تشییع تنش
آی بچه سیدا بیاید
برای یاری دل ِ
علی مرتضی بیاید
بیاید کمک کنید بهش
حال علی خیلی بده
بیاید که نیمه جون شده
از بس که او لطمه زده
بیاید که واسه بردن ِ
زهرا نداره محرمی
اگه شما باشید دیگه
نمیمونه واسش غمی
حالا که هر گل علی
آستین گرفته بر دهن
بلند بلند گریه کنید
جای حسین، جای حسن
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
حاج محمد فراهانی4_5769181766283695653.mp3
زمان:
حجم:
4.04M
📻 بشنوید| #زمزمه پایانی #فاطمیه
📝 تابوت مادر مرا شبانه بابا به شانه می برد از خانه
🎤 حاج محمد فراهانی
📆 یکشنبه ۰۲/۰۹/۲۶
#روز_شهادت_حضرت_زهرا_س
#تشییع_شبانه #محمود_کریمی 👇
https://zarebin.ir/url?url=https%3A%2F%2Fwww.aparat.com%2Fv%2F52KZV&result_index_in_page=1&page=1&tab=ALL&component=ResultCard&s=Dt5oFyiiKMGLuNC5IBw6sw&q=%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%AA%20%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1%20%D9%85%D8%B1%D8%A7%20%D8%B4%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D8%A7%20%D8%A8%D9%87%20%D8%B4%D8%A7%D9%86%D9%87
.
📋 #تشییع_شبانه حضرت زهرا (س)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غسل تموم شد، بچهها معلومه یه طرف دیگهای بودند غسل مادر و ندیدند. صدا زد علی:« حسن! حسین! بیاین برای آخرین بار مادرتون و ببینید. فقط آروم، کسی بلند گریه نکنه».
میخواد بند آخر کفن و ببنده حسن و حسین اومدند خودشون و انداختند رو بدن بیجان مادر. امیرالمومنین قسم میخوره میگه به خدا قسم دیدم بندای پایینی کفنم باز شد. دوتا دستاش و از توی کفن بیرون آورد. دستاش و بیرون آورد یکی گردن حسن، یکی گردن حسین. سه ماهه اینجوری حسین و بغل نگرفته، سه ماهه اینجوری حسن و بغل نگرفته...
یکی گردن حسن، یکی گردن حسین. شاید چند ثانیهای، چند دقیقهای این صحنه طول کشیده باشه. سریع از آسمان ندا اومد یاعلی! بچهها رو از بدن فاطمه جدا کن، ملائکه طاقت دیدن ندارن...
قربونت برم حسینم بسه دیگه، حسنم بسه؛ دورتون بگردم بسه دیگه؛ ببینید زینبم داره نگاه میکنه، بلند شید. شما مردای این خونهاید بلند شید، زینب داره نگاه میکنه الان جون میدهها بلند شید...
بچهها رو با نوازش از رو بدن مادر جدا کرد، کار تموم شد. صدا زد:« حسن!».
- جونم بابا
- بدو برو سلمان و خبر کن. دیگه من طاقت ندارم، دیگه پاهام نمیکشه؛ بگو سلمان اقلاً بیاد کمک کنه.
حسن بدو رفت در خونهی سلمان زد، سلمان! بدو خودت و برسون. چه خبره؟! شبیه چی شده؟!
- آخ سلمان مادرم و بابام شسته میخوایم ببریم.
- شبیه؟! توو دل این شب، توو این تاریکی؟!
- آره.
- چرا به ما نگفتی؟!
- مادرم سفارش کرده کسی نباشه، کسی نشنوه، کسی نبینه.
سلمان بدو بدو اومد، اومد توو خونهی مولا، وای چه خبره توو خونه! وسط حیاط خونه یه تابوت گذاشته، بدنم یه طرفه علیم یه طرف زانوهاش و بغل گرفته؛ حسینم یه طرف، زینبم یه طرف...
همچین که سلمان اومد توو خونه، علی چشمش به سلمان خورد آه! سلمان...
سلمان و بغل گرفت انقدر دوتایی گریه کردند. سلمان دیدی چی شد؟! سلمان دیدی مردم شهر با علی چی کار کردند ؟!
- آقا به من بگو چی کار کنم؟! چه کاری از دست من برمیاد؟!
- سلمان کمک علی باش، تو از مایی؛ کمک من کن؛ من دیگه دستام، بازوهام، پاهام طاقت نداره.
امیرالمومنین فرمود:« سلمان! تو کمک من باش، من جلوی تابوت و میگیرم تو هم عقبتر؛ تابوت و بلند کردند. یهو دید بچهها
- بچهها شما هم میخواید بیاید؟!
- قول باید بدیدا، همین الان به بابا قول بدید توو کوچه حرفی نزنید؛ داد نزنید، گریه نکنید.
- باشه بابا. فقط به ما اجازه بده بیایم تشییع جنازه.
آروم آروم تابوت و بلند کردند، به عزت و شرف لا اله الا الله.
توو کوچه امیرالمومنین جلوی تابوت داره میره، بچهها هم عقب تابوت دارن میان. یهو یه نقطه از کوچه که رسیدن دیدن حسن رو زمین نشست. تابوت و زمین گذاشتن زیر بغلای حسن و گرفتند؛ چی شده؟! چرا اینجوری گریه میکنی؟! مگه قول ندادی داد نزنی؟! صدا زد: سلمان! دست به دل حسن مگذاز، این چیزی که من اینجا دیدم نه حسین دیده، نه بابا علی دیده. یه رازی بین من و مادر بوده توو این دلم مونده بزار الان بگم همه بفهمند چرا من اینجوری دارم گریه میکنم.
سلمان! همینجا با مادر میرفتیم، دست توو دست مادر. مادر با من حرف میزد؛ مادر دست من و گرفته بود؛ من و میکشوند به سمت خونه. اما یه مرتبه دیدم روبهرومون چند نفر جلومون و گرفتند.
کجا؟!
من اومدم جلو فهمیدم اینا برای چی اومدند، سلمان! یه مرتبه دیدم دستش رو بالا برد، نه یه دست دو دستش و بالا برد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
#بعد_از_شهادت_امام_علی
سر باز کرده از جگرم زخم روزگار
رفتی به سوی فاطمه بابای بیقرار!
مادر که رفت، خانه شد آوار بر سرم
آن خانه ی خراب، پس از تو شده مزار
هم با عمامه ی سر تو گریه می کنم
هم با لباس مادر و آن میخ نیشدار
این پیرمرد بین خرابه چه میکند؟
یک شب ترا ندیده و مُرده از انتظار
گرچه حسن، حسین، ابالفضل پیشم اند
دارم در این خرابه دگر حال احتضار
گفتی ز قاتلت که اسیر است بگذریم
بعداً اسیر او بشوم میکنی چکار؟
جایت به سائلان، صدقه داده ام ولی
دارم ز کوفیان نگرانی بیشمار
امروز که ز کوچه گذشتم دلم شکست
خوردم به خانه های یهودی بی اختیار
وقتی که از حوالی بازار رد شدم
ترسیدم از نگاه قماشی شرابخوار
من صورتم کمی بخراشد چه می کنی؟
سخت است بی حسینِ تو برگردم این دیار
باید بترسم از غم سرهای روی نی
باید به روی ناقه ی عریان شوم سوار
می ترسم از حسین که سر در بیاورد
پیش رقیه با لب خونین و پر غبار
#امام_علی
#شب_قدر
#شام_غریبان_امام_علی
...................
#شهادت_امام_علی
غسل و #تشییع_شبانه
چگونه سَر کنم شب را عزیزم
چه سازم جانِ بر لب را عزیزم
بجای تو حسن ای کاش امشب
کفن میکرد زینب را عزیزم
تو را میشوید امشب دستِ دریا
تو را با اشکِ ما با اشکِ زهرا
نمیدانم چرا میگویم امشب
بریز آبِ روان آهسته اَسما
غم آمد تا لبالب گردد آنهم
زِ داغت جانِ بر لب گردد آنهم
من و این یک کفن با دو برادر
دعا کن سهم زینب گردد آنهم
به اشکم شستهام از روت خونت
که بردم از سر و ابروت خونت
دعاکردم که زخمت وا نگردد
نریزد تاکه از تابوت خونت
دوباره غسل و تشییع شبانه
دوباره گریههای مخفیانه
خدارا شکر جسم تو ندارد
جراحاتِ غلاف و تازیانه
قسم بر این سر رو روی شکسته
قسم بر فرق و ابروی شکسته
خدایا میرود بابای زینب
به مهمانی پهلویی شکسته
نه سلمان نه ابوذر، نیست مقداد
از این تشییع خلوت ، داد بیداد
شنیدم که حسین از غم زمین خورد
خدارا شکر پیش من نیافتاد
حسن ؛ بگذار رویش را ببوسم
پریشانم که مویش را ببوسم
سفارش کرده بابا جایِ او هم
حسینش را گلویش را ببوسم
دعایی کُن که بی بازو نگردد
لبِ گودال از پهلو نگردد
زدم بوسه بر این حنجر ولی تو
دعایی کن که پشت و رو نگردد
(حسن لطفی۱۴۰۳/۰۱/۱۳)✍
#دکتر_حسن_لطفی
.
هدایت شده از گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
.
#تشییع_شبانه #امام_علی
✅جنازه مطهر امام علی(ع) شبانه به سمت نجف فعلی روانه شد.
راوی می گوید :
📋《ثُمَّ وَضَعُوهُ عَلَى السَّرِيرِ وَ تَقَدَّمَ الحَسَنُ(ع) وَ الحُسَينُ(ع) إلَى السَّرِيرِ مِن مُؤَخِّرِهِ وَ إذَا مُقَدَّمِهِ قَد ارتَفَعَ وَلَا يُرَى حَامِلُهُ وَ كَانَ حَامِلَاهُ مِن مُقَدَّمِهِ جَبرَئِيلِ وَ مِيكَائِيلَ فَمَا مُرَّ بِشَئِ عَلَى وَجَه الاَرضِ إلَّا انحَنَى لَهُ سَاجِدَاً وَ خُرِجَ السَّرِيرِ مِن مَايِيلِ بَابِ كِندِةِِ، فَحَمَلا مُؤَخِّرِهِ وَ سَارَا يَتَّبِعَانِ مُقَدَّمِهِ》
♦️سپس جنازه مطهر امام علی(علیه السلام) را بر روی تابوت قرار دادند.
امام حسن(ع) و امام حسین(ع) انتهای تابوت را گرفتند و ابتدای تابوت خود بلند شد در حالی که حامل آن مشخص نبود، ولی حاملین ابتدای تابوت جبرائیل و میکائیل بودند.
تابوت مطهر از هر جایی از روی زمین گذر می کرد، همه بر او سجده می کردند.
تابوت از باب کنده خارج شد و روانه خارج از کوفه شد و همچنان انتهای تابوت به دنبال ابتدای تابوت در حال حرکت بود.(۱)
محمد بن حنفیه می گوید :
📋《وَاللهِ لَقَد نَظَرتُ إلَى السَّرِيرِ وَ إِنَّهُ لَيَمُرَّ بِالحَيطَانِ وَ النَّخلِ فَتَنحَنَي لَهُ خُشُوعَاََ، وَ مَضَى مُستَقِيمَاً إلَى النَّجَفِ إلَى مَوضِعِ قَبرِهِ الآنَ》
♦️به خدا قسم! من می دیدم که تابوت مطهر امام علی(ع) از دیوار ها و نخلستان کوفه گذر می کرد، در حالی که آنان به احترام امام علی(ع) خَم و منحنی می شدند.
سپس جنازه مطهر مستقیما به سوی نجف رفت، همان مکان فعلی!(۲)
سرانجام بعد از طی مسافتی تابوت را زمین گذاشتند و بر آن نماز خواندند.
📋《أَن يُصَلِّيَ الحَسَنُ(ع) مَرَّةً وَ الحُسَينُ(ع) مَرَّةً صَلَاةَ إِمَامِِ》
♦️امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هر کدام یک بار، بر جنازه امام علی(ع) نماز خواندند.(۳)
امام علی(ع) در طی روایتی قبل از شهادت خطاب به فرزندان خویش فرموده بود :
📋《فَإِنَّكُمَا تَنْتَهِيَانِ إِلَى قَبْرٍ مَحْفُورٍ وَ لَحْدٍ مَلْحُودٍ وَ لَبِنٍ مَوْضُوعٍ فَأَلْحِدَانِي وَ أَشْرِجَا عَلَيَّ اللَّبِنَ وَ ارْفَعَا لَبِنَةً مِمَّا عِنْدَ رَأْسِي فَانْظُرَا مَا تَسْمَعَانِ!
فَأَخَذَا اللَّبِنَةَ مِنْ عِنْدِ الرَّأْسِ بَعْدَ مَا أَشْرَجَا عَلَيْهِ اللَّبِنَ فَإِذَا لَيْسَ فِي الْقَبْرِ شَيْءٌ وَ إِذَا هَاتِفٌ يَهْتِفُ أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع) كَانَ عَبْداً صَالِحاً فَأَلْحَقَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِنَبِيِّهِ وَ كَذَلِكَ يَفْعَلُ بِالْأَوْصِيَاءِ بَعْدَ الْأَنْبِيَاءِ حَتَّى لَوْ أَنَّ نَبِيّاً مَاتَ فِي الشَّرْقِ وَ مَاتَ وَصِيُّهُ فِي الْغَرْبِ أَلْحَقَ اللَّهُ الْوَصِيَّ بِالنَّبِي(ص)》
♦️شما در طی حمل جنازه من، به قبری كنده شده ای به همراه سنگ لحد، خواهید رسيد.
و خشتى چند برای من مهيّا شده، پس مرا در لحد گذاريد و خشت بر من بچينيد، پس يك خشت از بالاى سر من برداريد و در قبر نظر كنيد و طبق دستوری که می شنوید عمل نمایید.
پس وقتی حضرت(ع) را دفن کردند، يك خشت از بالاى سر آن حضرت(ع) برداشتند و در قبر نظر كردند كسى را در قبر نديدند، ناگاه صداى هاتفى را شنيدند كه گفت :
امير المؤمنين(ع) بنده شايسته خدا بود، حق تعالى او را به پيغمبر(ص) خود ملحق گردانيد، و حق تعالى با اوصياء بعد از پيغمبران خود چنین می کند.
حتّى اگر پيغمبرى در مشرق بميرد و وصىّ او در مغرب بميرد، خداوند آن وصی را به پیغمبر ملحق می سازد.(۴)
امام باقر(ع) می فرماید :
📋《دُفِنَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) بِنَاحِيَةِ الْغَرِيَّيْنِ وَ دُفِنَ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ وَ دَخَلَ قَبْرَهُ الْحَسَنُ(ع) وَ الْحُسَيْنُ(ع) وَ مُحَمَّدٌ بَنُو عَلِيٍّ(ع) وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ》
♦️سرانجام امام علی(ع) در پشت کوفه در منطقه غَریّین، قبل از طلوع فجر دفن شد و به ترتیب امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و محمد بن حنفیه و عبدالله بن جعفر وارد قبر شده و با آن حضرت(ع) وداع کردند.(۵)
محل دفن امام علی(ع) به مدت ۹۰ سال مخفی بود و تنها عده خاصی از یاران و اصحاب ائمه اطهار(ع) نسبت به آن آگاهی داشتند تا اینکه در سال ۱۳۵ قمری امام صادق(ع) محل دفن علی(ع) را آشکار کرد.(۶)
نوف بکالی از یاران امام علی(ع) در فقدان ایشان می گوید :
📋《كُنَّا كَأَغْنَامٍ فَقَدَتْ رَاعِيهَا تَخْتَطِفُهَا الذِّئَابُ مِنْ كُلِّ مَكَانِِ》
♦️ما همچون گوسفندانى بوديم كه شبان و صاحب خود را گم كرده باشند و از هر طرف، گرگها آنها را بربايند.(۷)
📚منابع :
۱-۲)بحار الأنوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۹۵
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۱۳
۴)مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۴۸
۵)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۲۵
۶)الغارت ثقفی، ج۲، ص۸۶۲
۷)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۰، ص۱۰۰
#شهادت_امام_علی
#اسنادالمصائب
.
.
#حضرت_زهرا #شهادت
#فاطمیه
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#مرثیه #واحد #شور #زمزمه
پرستوی مهاجرم ، چرا ز لانه می روی
اگر ز لانه میروی ،چرا شبانه می روی
قرار من شکیب من ، مهاجر غریب من
فدای غربتت شوم ، که مخفیانه می روی
حیات جان امید دل ، علی بود ز تو خجل
که با کبودی بدن ، ز تازیانه می روی
کبوتر شکسته پر ، مرا به همرهت ببر
چرا بدون همسرت ، ز آشیانه می روی
چهار طفل خون جگر ، زنند در غمت به سر
تو بر زیارت پدر ، چه عاشقانه می روی
الا به رخ نشانه ات ، مگر شکسته شانه ات
که موی زینبین خود ، نکرده شانه می روی
همای بی ترانه ام ، چرا ز آشیانه ام
به کوی بی نشان خود ، پر از نشانه می روی
فتاده بر دلم شرر ، که تو در این دلِ سحر
ز همسرت غریب تر ، برون ز خانه می روی
«میثم» از چه واهمه تو راست مهر فاطمه
به حشر هم سوی جنان بدین بهانه می روی
حاج #غلامرضاسازگار✍
#تشییع_شبانه
#سبک_من_مرغ_عشق_حیدرم
#سبک_بیا_نگار_آشنا
#سبک_غریب_حسین_غریب_حسین
#سبک_بی_همگان_به_سر_شود
#سبک_کلیم_اگر_دعاکند_بی_تو
#استاد_سازگار
.
.
#زمینه
#فاطمیه
#تشییع_شبانه #دفن_مخفیانه
"زمینه شام غریبان حضرت زهرا (س) "
بند اول
سوت و کوره تو کوچه ها
تاره تاره آسمونا
روضه میخونه تو آسمون
خود خدا ۲
تموم دنیا غمگینه
غم علی چه سنگینه
خونی که از رو کفن پیداست
زینب داره با چشم می بینه
نمونده واسه علی راه
نداره چاره ای جز آه
(به عزت و شرف، لا اله الا الله)
بند دوم
غرق ضجه ست توی سکوت
جان حیدر توی تابوت
آیه صبره روی لباش
بین قنوت۲
بی کس و یاور و یاره
از تو چشاش خون میباره
مونده چه جوری تک و تنها
فاطمه شو تو قبر بزاره
به زیر نور کم ماه
نداره چاره ای جز آه
(به عزت و شرف، لا اله الا الله)
بند سوم
شام غربت شام عزاس
آسمونم غرق نواس
میون قلب و دل علی
کرببلاس۲
تو گوش زهراش میخونه
از غمی که بی امونه
روضه ی کربلا گرفتن
بیاد شاهی که بی جونه
با این مصیبت جانکاه
نداره چاره ای جز آه
(به عزت و شرف، لا اله الا الله)
شعرو سبک: #رضا_رسولی ✍
#زمینه_فاطمیه
#شام_غریبان #حضرت_زهرا
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
.👇
.
#زمینه
#غسل_شبانه
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#شام_غریبان
زهرا شبونه، شکسته غرورم
موندم چجوری، تنت رو بشورم
زینب داره می بینه تابوتو
دیدم دیگه کبودیِ روتو
آخر نگفتی زخمِ بازوتو
ای وای خانوم، ای وای خانوم
با آبِ غسلت، اشکم روونه
کشته علی رو، دفنِ شبونه
مظلومه زهرا 4
***
حالا که وقته، تشیعِ جنازس
بازم به رویِ، کفن خونِ تازس
امشب علی کنارِ تو مُرده
زخم تو دادمو درآورده
چی بوده که به صورتت خورده
ای وای خانوم، ای وای خانوم
واسه همین بود، رو می گرفتی
از کوچه آخر، چیزی نگفتی
مظلومه زهرا 4
***
باور ندارم، تو قبری عزیزم
آخه چجوری، رو تو خاک بریزم
پاشو ببین علی گرفتاره
این خونه رو سرِ من آواره
رفتی و خونِ تو رو دیواره
ای وای خانوم، ای وای خانوم
تا صبح میمونم، امشب کنارت
افتادم از پا، روی مزارت
مظلومه زهرا 4
👇
...............................
.
روز شهادت #تشییع_جنازه
سبک زهرا شبونه شکستی غرورم ..
زهرا ، ببین بغض گرفته گلومو
برگرد ، که دوریت سفید کرده مومو۲
(برگرد که خونه بی تو دلگیره
برگرد که زینب داره می میره)۲
برگرد حسن بهونه میگیره ...
حالا که من پُر از غم و دردم
هی دور بستر تو میگردم
برگرد ببین درُ عوض کردم ...
برگرد زهرا ...
با رفتن تو دل بی شکیبه
برگرد عزیزم ، حیدر غریبه
حیدر غریبه ... حیدر غریبه ...
....****....
فصل بهاره چرا تو خزونی۲
برگرد عزیزم تو خیلی جوونی۲
(جای تو نیست میون این تابوت
برگرد ایشالله خوب میشه پهلوت)۲
کشته منو زخم روی بازوت
از من نگیر نگاهِ کم سوتو
با من نگفتی درد پهلوتو
حق داشتی پوشوندی ازم روتو
برگرد زهرا ...
با رفتن تو دل بی شکیبه
برگرد عزیزم ، حیدر غریبه
حیدر غریبه ... حیدر غریبه ...
.....****.....
باشه قرار من و تو، توو گودال۲
پیش چشامون حسین میره از حال۲
(میبینی که رو مرکب افتاده
پیشِ نگاهِ زینب افتاده
دفنش به نیمۀ شب افتاده)۲
میبینی انگشترشو بردن
پیراهن از تنش درآوردن
زن هایِ خیمه کعب نی خوردن
زهرا برگرد ...
اونجا بیا و باز مادری کن
فکری برای بی معجری کن
زینب غریبه ... زینب غریبه ...
#تشییع_شبانه
#دفن_مخفیانه #دفن_شبانه
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
#سبک_زهرا_شبونه
👇👇
.
#مثل_زهرا_پای_حق_می_ایستیم
#ام_المقاومه
فرض است اقامه عزای زهرا
فرض است کنی گریه برای زهرا
سرباز امام عصرِ خود باید شد
این است پیام روضه های زهرا
#فاطمیه
#سید_مجتبی_شجاع ✍
...................
.
#فاطمیه
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
جنازه بر سر دوش علی ولی الله
غبار غم به رُخ مجتبی و ثارالله
زپشت قافله طفلی به زیر لب می گفت :
به عزّت و شرف لا اله الّا الله ...
#تشییع_شبانه
..........
#غسل_شبانه
#زبانحال_مولا
خزان گرفت گل نازکِ وجودت را
گرفته بود غم و درد! تار و پودت را
تو دست شستی و رفتی از این جهان زهرا
علی چگونه بشوید تن کبودت را…
#محمد_حسین_مهدی_پناه✍
.