eitaa logo
امام حسین ع
19.4هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. و جدید السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سالی دگر گذشت و امامم نیامدی در شام تار ، ماه تمامم نیامدی یکسال کار دیده ی زارم،امید شد مویم در انتظار ظهورت سپید شد یکسال از فراق رخت دلشکسته ام جمعه به جمعه بر سر راهت نشسته ام قلب تو را شکسته اگر نوکرت ببخش شیعه ی تو نبوده اگر زیورت ببخش آقا بیا به نوکر خود اعتبار ده این سال را تو سال ظهورت قرار ده آقا بیا و عدل علی را دوباره کن این درد لاعلاج جهان را تو چاره کن تنها به یُمن ِ گوشه نگاهی، ولی عصر پایان بده به ظلم و سیاهی، ولی عصر ای تو بهار آخر گلزار فاطمه مرهم گذار بر دل تبدار فاطمه در پشت در هنوز تو را می زند صدا بر انتقام‌ محسن شش ماهه اش بیا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. چه می‌دیدی؟ بگو با من که در آن روز و در آنجا چه می‌دیدی؟ شهید من! میان تیر و ترکش‌ها چه می‌دیدی؟ همان‌جایی که می‌گفتی بیا احمد، بیا احمد روایت کن که در آن صحنۀ زیبا چه می‌دیدی؟ نسیم رحمت آنجایی که پس زد پردۀ دنیا بگو آن لحظه‌ها در عالم بالا چه می‌دیدی؟ در آن گودال و آن صحرا، میان آتش و خون‌ها به غیر از صحنه‌های سرخ عاشورا چه می‌دیدی؟ چه می‌دیدی که رفتن را به ماندن‌ها نمی‌دادی پس از آن روزها در طالع فردا چه می‌دیدی؟ بگو، دیروز از آن بالا بلندی‌های معبرها از این آشفته حال و روزهای ما چه می‌دیدی؟ شهید من! شهید من! که هم‌آغوش امواجی بگو در بی‌کرانی‌های آن دریا، چه می‌دیدی؟ ✍🏻 🏷بیاد 🇮🇷 .
. دارد هوای کرب و بلا می برد مرا بالاتر از بهشت خدا می برد مرا شب های جمعه فاطمه تا ناله می کند گویا به پای رأس جدا می برد مرا این دو سه قطره ی اشکی که فدایت کردم سببی شد که شب جمعه صدایت کردم مادرت آمده با چادر خاکی به حرم... که چنین من هوس کرب و بلایت کردم امشب به وسعت حرمت آسمانی ام با هر نفس برای تو در روضه خوانی ام با دعوتی که فاطمه کرده ز چشم من شب های جمعه کرب و بلا میهمانی ام کربلا این شب جمعه چه پریشان مانده در غم مادر ارباب چه گریان مانده بی سبب نیست که این هفته هوا دلگیر است حرمی در تب مهمانی باران مانده .
. در بین این شب ها شب تو فرق دارد چون بین ما اصلا تب تو فرق دارد از پرچمی که روی دوشت فخر میکرد معلوم شد که منصب تو فرق دارد مثل علی مرد خدا مرد دعایی در سجده یارب یارب تو فرق دارد عباسیون را به بصیرت می شناسند آقا اصول مکتب تو فرق دارد تو پیر عشقی میر عشاق الحسینی با کل عالم مذهب تو فرق دارد با دست دادن عشق را اثبات کردی طرز بیان مطلب تو فرق دارد وقتی که زانو میزنی در پای محمل یعنی رکاب زینب تو فرق دارد در دست هایت آب بود اما نخوردی از تشنگی زخم لب تو فرق دارد وقتی به تو آقا به نفسی انت را گفت در آسمان جبرئیل فورا مرحبا گفت (سید پوریا هاشمی) .
144.2K
. چشمامو واکن آقا بیا ، فقط یه بار بهم نیگا کن دردِ فراق تو منو کشته، صِدام کن منو نیگا کن . از دوریه تو بیا ببین آقا منو، به اضطرابم همش بیاد سهله یا که جمکرانم به اضطرابم
. آخرین جمعه سال است بیا آقاجان حالمان رو به زوال است بیا آقاجان من غزلهای به یاد تو فراوان دارم که پر از درد و ملال است بیا آقاجان .......................... . آخرین جمعه ی سال است کجایی آقا سوختیم از غم هجران و جدایی آقا ذکر ما لحظه تحویل همین است فقط چه شود جمعه ی امسال بیایی آقا ✍ ............ . ای آخرین توسل سبز دعای ما آیا نمیرسد به حضورت دعای ما؟ شنبه،دوباره شنبه، دوباره سه نقطه چین… بی تو چه زود میگذرد هفته های ما... .
. هر شب یتیم توست دل جمکرانی ام جانم به لب رسیده بیا یار جانی ام از باد ها نشانی تان را گرفته ام عمری است عاجزانه پی آن نشانی ام طی شد جوانی من و رؤیت نشد رخت " شرمنده جوانی از این زندگانیم" با من بگو که خیمه کجا می کنی به پا آخر چرا به خاک سیه می نشانی ام در این دهه اگر چه صدایت گرفته است یک شب بخوان به صوت خوش آسمانی ام در روضه احتمال حضورت قوی تر است شاید به عشق نام عمویت بخوانی ام هم پیر قد خمیدگی زینب توام  هم داغدار آن دو لب خیزرانی ام این روزها که حال مرا درک می کنی بگذار دست بر دل آتشفشانی ام در به دری برای غلام تو خوب نیست تأیید کن که نوکر صاحب زمانی ام ....................... . من از اشکی که میریزد زچشم یار میترسم   از آن روزی که اربابم شود بیمار میترسم   رها کن صحبت یعقوب و دوری و غم فرزند   من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم   همه گویند این جمعه بیا ! اما درنگی کن   از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم ...  .
. (ع) آقا چه میشود به غلامت  کرم کنی با گوشه ی نگاه  دلش را  حرم کنی از بس که با گنه دلتان را شکسته ام لایق نیم  نگه  به دل  مضطرم  کنی یک گوشه ی نگاه تو دل را جلا دهد دل میدهم تو را که شما گوهرم کنی آقا   مدال  نوکریت  را  ز  من   نگیر من سینه میزنم که تو عاشقترم کنی ازکاروان عشق تو جامانده ام حسین آیا  شود  مرا   تو  مقیم  حرم   کنی؟ یک جرعه ای  بده تو ز صهبای کربلا تا مست آن  شراب و مِیِ  کوثرم کنی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
enc_16782058661931466064820.mp3
4.27M
میگن از منجی دنیا اثری نیست که هست
میگن از حضرت مولا پسری نیست که هست
میگن این شام سیاه و سحری نیست که هست
میگن از مهدی زهرا خبری نیست که هست

من به ظهورش اعتقاد دارم
به اعتقادم اعتقاد دارم
سرباز دولت یارم
شیرین شیرین شیرین شور انتظارم

من بیشتر از هر روز امید به فردا دارم
من صاحب دارم مولا دارم آقا دارم

میگن امید به فردای جهان نیست که هست
زندگی روی زمین در جریان نیست که هست
بعضیا فکر میکنند زیارت اربعین
دعوت حضرت صاحب الزمان نیست که هست

یار که هست تا که یارش باشم
منتظره تا کنارش باشم
تا آخرین قطره خون ذوالفقارش باشم

من بیشتر از هر روز امید به فردا دارم
من صاحب دارم مولا دارم آقا دارم
. خدا کند که جهان خیر از این بهار ببیند به جای هر چه گل این بار روی یار ببیند به جای هر دل خونین، به جای هر دل غمگین خدا کند که فقط روزگار انار ببیند! خدا کند که ببیند تو را جهان و به قلبش پس از تمام تب و لرزها قرار ببیند نگاه هم سفرانی که محو جاده ی دور است تو را میان همین کوپه ی قطار ببیند خدا کند که چنان از میان ابر در آیی که آفتاب تو را چشم روزگار ببیند کسی که منکر روی تو شد به گوشه کنایه تو را دمیده به هر گوشه و کنار ببیند چنان در آیی از آغوش ابرها که به هر سو ‌ تو را نگاه گنه کار آشکار ببیند خوشا به پا به رکابی که در کنار تو خود را میان سیصد و آن سیزده سوار ببیند چقدر عید شود،غنچه بشکفد، تو نیایی چقدر باغ شود سبز و گل به بار ببیند چقدر جای عبور تو چشمهای پر از اشک میان جاده فقط خطی از غبار ببیند چه سخت می گذرد بر کسی که چشم به راهت تمام روز و شبش را در انتظار ببیند به زیر خاک برد آرزوت را و به جایت به روی سینه ی خود سنگی از مزار ببیند! خدا کند که پر از عطر گیسوان تو باشد که خیر از خودش امسال این بهار ببیند! ✍ .
. دوباره فاصله افتاد بین ما آقا دوباره لطف تو و خواهش گدا آقا ببین که از نفس افتاده ام ز بار گناه بگیر دست گدای همیشه را آقا حلال کن که بجز دردسر نبودم من عطا نمودی و دیدی ز من خطا آقا سلام من به قنوت نماز نیمه شبت مرا میان قنوتت دعا نما آقا بگو شبی تو میان قنوت نافله ات به جای ما نفسی ذکر ربنا آقا خودت برای ظهورت بیا دعایی کن اثر نداشت ز ما ناله ی بیا آقا رسید و چشم ما نشد روشن بر آن جمال پر از جلوه ی خدا آقا ببین دو چشم مرا یا مقلب الابصار که تا ببینمت ای یار آشنا آقا بهار کن دل ما را محول الاحوال که بی تو رنگ خزان است سینه ها آقا بیا و درد دل بیقرار و شیدا را دوباره کن به نگاه خودت دوا آقا دلم دوباره برای نجف پریشان است برای هرم گنه سوز مرتضا آقا "دلم برای مدینه بهانه می گیرد" برای لطف خدایی مجتبا آقا خدا کند که به اذن علی و مادرتان روم دوباره شب جمعه کربلا آقا طواف قبر حسین آن شهید بی لشگر طواف قبر علمدار باوفا آقا گمان کنم ز خراسان به دل نسیمی زد نشسته بر لب من یا رضا رضا آقا ✍ اجرا توسط استاد ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ .
. ✍امام علی علیه السلام: الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْم كَالدَّاخِلِ فِيهِ مَعَهُمْ. وَعَلَى كُلِّ دَاخِل فِي بَاطِل إِثْمَانِ: إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ، وَإِثْمُ الرِّضَى بِهِ. آن كس كه به كار جمعيتى راضى باشد همچون كسى است كه در آن كار با آنها شركت كرده (منتها) آن كس كه در انجام كار باطل دخالت دارد دو مى‌كند: گناه عمل وگناه رضايت به آن (ولى شخصى كه بيرون از دايره عمل است و به آن راضى است تنها مرتكب يك گناه مى‌شود و آن گناه رضايت است). 📚نهج البلاغة حکمت 154. ‌
. ! اَلا ای یوسف زهرا! مرا درسيست از قرآن يقين که نیست بی‌حکمت، کلام خالقِ منّان خدا فرموده در ذکرش،روایت کرده این‌را که... زلیخا ماتِ زیباییّ یوسف گشت و شد حیران به‌شوق روی زیبایش قرارش رفت از دستش پس از آن کرد دعوت،حجّت حق را به یک‌عصیان چه شد‌؟ با تَركِ یوسف،صحنه را یکباره در آنجا خدا نگذاشت تا یابد زلیخا عزم را سامان زلیخا باز، ظلم دیگری یک طور دیگر کرد به کِذب و خُدعه،بی‌جُرم و خطا انداختش زندان ندارم کار با این قصّه و تنها بُوَد حرفم: همین آدم که اینسان کرد با پیغمبر یزدان... در آخر گشت اهل او، کنار او... برای او... کرامت را ببین و لطف‌ومِهر و بخشش‌واحسان! الا ای یوسفِ زهرا! مرا در هجرِ رویت بین... خيالِ حُسنِ وجهِ تو، شکارم کرده آقا جان! اگر چه روسیاهم از گناهانِ فراوانم یقین‌دارم اگر خواهی شوم من،مال تو یک‌آن تمام ها حرفم: " اباصالح! بخر من را " دعای می‌خوانم به شوقِ خَتم ِ اين‌هجران سگ دربان نمی‌خواهی؟ الا ای یوسف زهرا! نی ام بدتر از آن زن، تو، بِهی از یوسف کنعان ✍ جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1. عزیز زهرا س.mp3
3.88M
عجل الله تعالی فرجه 🎤 عزیز زهرا ، بقیه الله کجایی آقا ؟ خدا میدونه که دلا خونه تو مقتدایی ، گِره گشایی تو که بیایی غمی توی دلا نمیمونه کجایی ؟ کجا رو دنبالت بگردم و میدونی دلو برات دیوونه کردم و یه دنیا غم نگفته توی قلبمه نباشی ، به کی بگم آخه یه دنیا دردمو ؟ نذاری ما غریب بشیم و میگیم به یاد اون قدیما سحر خیز مدینه برگرد ( برس به داد ما یتیما) تکرار هوای بارون ، دلا پریشون چشا پُر از خون اینه هوای جمعه های بی تو خبر که داری ، تو بی قراری با گریه زاری گذشته روزگارِ ما ، بی تو تو نیستی ، تو غربتن تموم شیعیان کجایی ؟ امید نا امیدای جهان غریبه ، بدون تو زمین و آسمان غریبه غروب جمعه های جمکران همه دلا شده پُر از درد بلا و غُصه ، شهر و پُر کرد نمونده چاره ای برامون ( تو رو قسم ، به زهرا برگرد ) تکرار .
. تمام شهر فراموش کرده نامت را چقدر معصیتم تلخ کرده کامت را برای اینکه بدانم مصیبتت شده ام بیا نشان بده اشک ِ غروب و شامت را تو از تبار علی(ع)؛ ما قبیلهٔ کوفی نمی دهیم جواب ِ تو و سلامت را گناه کرده و از دستِ من دلت خون است دروغ٬ غیبت و تهمت! غم ِ مدامت را- چه غافلانه هنوز هم ندیده میگیریم تمام ِ درد تو را... غصهٔ تمامت را کجاست غیرت مردان! چه افتخارِ بدی حراج کرده زنان را و قدّ و قامت را زنان ِ امّت جدّت چه بی حجاب شدند خدا بخیر کند محشر و قیامت را دعا بکن ننشیند به سفره نان ِ حرام که تربیت بکند منکر امامت را بگیر دست مرا تا نیفتم از چشمت نگیر از دل من لذّت ِ اقامت را کجاست خیمهٔ سبزت؟! چرا نمیبینم چرا چرا نشناختم تو و مقامت را ستون ِکعبه تویی! پس بگو أناٱلمهدی(ع) شروع کن به همین زودی انتقامت را چه میشود که ببینم تو را کنار خودم به گوش جان بسپارم گل ِ کلامت را نگاه کن به دلم تا بیایم آن سوها اویْس باشم و خوشبو کنم مشامت را خیال ِ توبه شکستن ندارم آقاجان درست می شوم و رد نکن غلامت را دلت گرفته؛ به جدّت هنوز میگویی: چرا ندیده گرفتند احترامت را؟ به انتقام ِ اسارت کشیدن زینب(س) نشان بده تب ِ شمشیر ِ در نِیامت را دوباره شد شب جمعه دوباره میبینم؛ به دست حضرت صدّیقه(س) التیامت را! ✍ ......................... : یا حق داری اگر نیایی ای حضرت عشق هرگز به غم تو این جوان پیر نشد .
. وقتی كه ندارمت رو پای كی سر بذارم تو كدوم جاده بايد گلای نرگس بيارم   همش از وعده ی اومدن شنيدن سخته همه رو ديدن و روی تو نديدن سخته   جمعه ی آخر ساله نميخوای بيای آقا؟ می زنم دوباره ناله نميخوای بيای آقا؟   وقتی تو نيستی آقا ديگه امیدی ندارم بدون ديدن تو بهار و عيدی ندارم   گرچه من نامهربونی كردم آقاجون بيا دلمو خونه تكونی كردم آقاجون بيا   لباس نو خريدم ندارم آروم و قرار آقاجون خودت بيا كعبه رو از عزا درآر    اگه تو بيای همه دردای ما دوا ميشه اگه تو بيای ديگه زندگی رو به را ميشه   نمی دونی چه غمی تو حال تنهایی دارم با (الی متی احار فيكَ) دنيايی دارم   بگو تا كی باشم آواره و سرگردون تو چند تا سالْ تحويل ديگه رو باشم بدون تو   اگه تو نيای همه جمله هامون سواليه جای تو تو محراب جمكرون آقا خاليه   بيا آقا شيعه رو دارن تو دنيا می كشن هر كسی كه ميگه يا حضرت زهرا می كشن   بيا تا كاخ ستم به زير پات خراب بشه بيا آقا دعای فاطمه مستجاب بشه   آقاجون اومدنت حاجت كل شهداس سيد خراسونی همه اميدش به شماس   بيا ريشه كن بكن سيطره ی قوم يهود بيا و زير و رو كن حكومت آل سعود   رو لبم زمزمه ی (اَيْنَ معز الاولياس) به همه گفتم آقام منتقم كرببلاس   بيا كه صوت عدالت بپيچه تو عالمين بيا آقا با صدای "يا لثارات الحسين"   آقاجون راه رسيدن به تو رو خوب می دونم برای دعوت تو روضه ی عباس می خونم   اون علمداری كه سر ميده و قولش نميره دستاشو داده تا كه دستای ما رو بگيره   شنيدم كه لب آب لب نزده به نهر آب دو تا چشماشو داده تا نبينه اشک رباب   مشكشو با تير زدن آسمونو زمين زدن نانجیبا به سرش عمود آهنين زدن رضا تاجیک✍ .
. . 💠 🍃 خبری از شما نشد آقا آخرین جمعه هم رسید امسال، خبری از شما نشد آقا چشم ما با شما نشد روشن، دل غم‌دیده وا نشد آقا روزها رفت و هفته‌ها بگذشت، ماه‌ها در پی هم آمد و رفت سال هم می‌رسد به آخر و باز حاجت ما روا نشد آقا اشتیاق، انتظار، صبر، فراق، چشم ما شد سپید در غم تو روز هجران به‌سر نیامد باز، نوبت وصل ما نشد آقا جمعه‌ها آمدند از پی هم، با تو گفتیم شرح دردِ فراق زخم این سینه التیام نیافت، درد کهنه دوا نشد آقا گریه کردیم و ناله سردادیم: العجل العجل! بیا مهدی در فراق تو اشک باریدیم، دل ز داغت جدا نشد آقا دل به داغ تو مبتلا کردیم، ندبه ندبه تو را صدا کردیم ما برای فرج دعا کردیم، مستجاب این دعا نشد آقا از تو حتی نیامده خبری تا که دل‌خوش به آن خبر باشیم در افق از شکوه آمدنت گردی آخر به‌پا نشد آقا عالم از ظلم و جور پر شده است، کی تو پا در رکاب خواهی کرد؟ العجل صاحب‌الزمان! الغوث! وقت عدل و وفا نشد آقا؟ در خزان فراق پژمردیم، بد شنیدیم و زخم‌ها خوردیم در غمت جان به لب شدیم اما جان فدای شما نشد آقا روز از روضۀ غمت زاریم، شب چو شمع از فراق بیداریم ای بهار حقیقی، آمدنت خبر سال ما نشد آقا در میان زلال بارش اشک، دیدن تو عجب صفا دارد شاه خوبانی و تماشایت قسمت این گدا نشد آقا اشتیاق، انتظار، صبر، فراق، جمعه‌ها واژه‌های دل‌تنگی آخرین جمعه رو به پایان است، خبری از شما نشد آقا... ✍️ ‌................ . جمعه ی آخر سال است کجایی آقا مرغ دل بی پروبال است کجایی آقا شیعه را راه نجاتی زِ بلا ممکن نیست استرس با تو ، محال است کجایی آقا خاک بر فرقِ مریدانِ چو من باید کرد همه جا قحطِ رجال است کجایی آقا دیده ای نیست به جز دیده ی مولا بیدار روحِ ما غرق خیال است کجایی آقا هر کجا می نگرم جذبِ به دنیا بودم قاتلم خوش خط‌ وخال است ،کجایی آقا پُر زِ دردیم و سوالی که ندارد پاسخ پاسخِ هرچه سوال است ، کجایی آقا سفره ها پُر شده از رنگ تجمّل ، امّا به کجا مالِ حلال است ، کجایی آقا جان به قربانِ تو ای یوسفِ زهرا کردن شهدِ شیرینیِ فال است کجایی آقا کاش این جمعه شود آخرِ دلتنگی ها ندبه با شرحِ جمال است ، کجایی آقا شده پنجاه و دو جمعه نظرم بر راهی سالِ ما رو به زوال است کجایی آقا .
. بر شانه گرفتیم از اول علم ات را بر سینه نشاندیم سپس داغ غم‌ات را در روضه و در سینه زنی های محرم خواندیم فقط شعر تر محتشم‌ات را ((ای اهل حرم میر و علمدار)) که گفتیم هی باد نشان داد به عالم علم‌ات را ما فاصله داریم که احساس نکردیم آغوش پر از لطف و لطیف حرم‌ات را هرگز نفروشیم به جنات پر از شور شیرینی این عشق پر از پیچ و خم‌ات را شاعر بِنِشین گریه کن از درد فراق‌اش بگذار زمین دفتر شعر و قلم‌ات را ✍ .
. متن:دائم به... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 دائم به یادت ، اشکم روونه اشکای روضت ، سرمایمونه دار و ندارم ، پرچمْ سیاته باید همیشه ، بالا بمونه بالا تر از همه پرچم زدی حسین مُهر محبتت رو به قلبم زدی حسین پرچمت بالاتره از همه دنیا مجنون مجنوناتم لیلیِ لیلا دل تو رو داره دنبال چی میگرده جذبه‌ی چشمات حر و زیر و رو کرده یا اباعبدالله ☘☘☘☘☘☘☘☘☘ ای عهده دارِ ، بی دست و پایی مردن برا تو ، مزد گدایی دریای عشقت ، ساحل نداره جون کم من ، قابل نداره کاش با یه نیم نگات جونم بشه فدات من سربلندم که سرم افتاده زیر پات این سر ناقابل فدا سر زینب خیلی ارادت داره محضر زینب جون منو هر کی که نوکر زینب نذر یک لبخند برادر زینب یا اباعبدالله کربلایی رضا شیخی🎤 .👇
07.mp3
6.88M
دائم به یادت اشکم روونه... کربلایی رضا شیخی