.
#سرود
#میلاد_امام_زمان
ببين از عشق تو دل چه جور زده به سرش
بيا و مشتري شو باز اين دل و بخرش
دلي كه آواره شد آروم قرار نداره
دست دام رى بگير هرجا ميخواي ببرش
دل با عشقت عجينه همه هستي م همينه
تنها راه ملاقات اين دل آتشينه
اباصالح يا مهدي
ماغايبيم ولي تو هميشه هستي آقا
حس ميشه كرد آقا جون عطر تورو توفضا
ماكه نديده شديم اسير و عاشق تو
اگه تو رو ببينيم فدات ميشيم بخدا
كي تو از ما جدايي همين دورو برايي
ولي ميدونم آقا جمعه ها كربلايي
اباصالح يا مهدي
فلك چراغوني شد از نور چشماي تو
ملك به وجد اومده دل ميريزه پاي تو
ولي قشنگ ترين از اين وقتيه كه تو بياي
ذوالفقارى ببينيم ميون دستاي تو
گل نرگس گل ياس اي همه عشق و احساس
تا بيايي ميخونم ذكر زيباي عباس
ابوفاضل ابالفضل
#سرود_امام_زمان
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
👇
.
#سرود
#میلاد_امام_زمان
آي ديوونه ها كه مستيد واسه چي اينجا نشستيد
زود پاشيد بريم اگركه دنبال ستاره هستيد
ستاره ي ما دراومده تو آسمون
كاشكي بزاره قدماشو رو چشمامون٢
چشاي ما زير قدماي توه بيا گل نرگس٢
دلاي ماهمه براي توه بيا گل نرگس
جون همه مون براي توه بيا گل نرگس
آسمونا به زير پاي توه بيا گل نرگس
بيا گل نرگس كه مثه بارونيم
دعاي فرج براي تو مي خونيم
بيا بيا بيا اي گل نرگس
برق چشماش شب ستيزه بيشتر از همه عزيزه
زهرا رو سر عروسش از بهشت هي گل ميريزه
بخدا كمه اگه همه مون سر راش
نذر قدماش قربوني بشيم روي پاش٢
تو كه با نگاهي دل و مي بري بيا گل نرگس٢
تو كه هميشه تاج رى سري بيا گل نرگس٢
اصل نجاتي و راه آخري بيا گل نرگس٢
تو خود خود خود حيدري بيا گل نرگس٢
بيا گل نرگس كه مثه بارونيم
دعاي فرج براي تو مي خونيم
بيا بيا بيا اي گل نرگس
پرده از رخ گر بگيره ازخجالت ماه مي ميره
توصف مشتريانش ميره يوسف جا ميگيره
روي بازوهاش حك شده مهر قائمي
جمال آقا علويه و فاطمي٢
دكر لب زمين و آسمونه بيا گل نرگس٢
بسه ديگه اينهمه بهونه بيا گل نرگس٢
اين نواي دل پير و جوونه بيا گل نرگس٢
دل بيقرار داره ميخونه بيا گل نرگس٢
بيا گل نرگس كه مثه بارونيم
دعاي فرج براي تو مي خونيم
بيا بيا بيا اي گل نرگس
صاف و روشن مثل آبه وارث ابوترابه
بودنش مثل ابالفضل سر لبخند ربابه
ديده به راهت چشم تموم عالمه
بيا آقا جون تورو به شاه علقمه٢
تورو به جون همه شهدا بيا گل نرگس٢
تورو قسم به دستاي جدا بيا گل نرگس٢
مشك پاره صدا ميزنه بيا بيا گل نرگس٢
فاطمه ميگه از توي كوچه ها بيا گل نرگس٢
بيا گل نرگس كه مثه بارونيم
دعاي فرج براي تو مي خونيم
بيا بيا بيا اي گل نرگس
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
👇
.
#سرود_حضرت_رقیه
#سرود
#میلاد_حضرت_رقیه
شب غم و پس بزنيد ماه اومد
يكي يكي يكي يه دونه ي شاه اومد
دوباره ستاره مي باره نور مثه مهتاب
اومده دختر دلبره حضرت ارباب
شد دل ارباب شاده شاده شاد
بگو كه نوكر باز عيدي ميخواد
مي دونم آقا كه نه نميگه
وقتي رقيه پاش وسط بياد
يا رقيه من دخيلتم
با نفسش زنده ميشه آسمون
از مژه هاش ميريزه رنگين كمون
وقتي كه مي خوابه رو دوش اكبر ليلا
انگاري رو دوش مصطفي خوابيده زهرا
بال فرشته فرش زير پاش
اكبر آورده گوشواره براش
وقتي ميبينه چشم عمه رو
خنده نميره از روي لباش
يا رقيه من دخيلتم
برا باباش تا جانماز مياره
از سجاده گلبرگ گل مي باره
به باباش ميگه كه ميگم حرفمو به چشمات
بابايي اومدم تا بشم ام ابيهات
مثل يه كوثر دنيا اومدم
شبيه روي زهرا اومدم
تا كه ببينه زهرا رو عمو
فقط به عشق سقا اومدم
يا رقيه من دخيلتم
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
👇
.
#سرود_حضرت_رقیه
#سرود
#میلاد_حضرت_رقیه
کوثر حق به دل چکید
سینه ها تا خدا پرید
خدا به عشق فاطمه
یه نور دیگه آفرید
گل اومده 2 سینه پر از صفا شد
باز تو بهشت فاطمه یه گل دیگه وا شد
فلک تابان شده چه گلباران شده
رقیه آمده حسین خندان شده
مدد بنت الحسین
روشنی دل همه است
خیر و خوبیش یه عالمه است
آیینه دار کامل
مادر بزرگش فاطمه است
از فاطمه 2 جلوه بی قرینه
گهواره اون دستای یل ام البنینه
فلک........
خدای مهربونیه گُل ه و ماه پیشونیه
افتخار ماست بخدا که مادرش ایرونیه
خواهر زین العابدین دردونه ی حسینه
قشنگترین دسته گل گلخونه ی حسینه
فلک .......
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
👇
کربلایی محسن محمدیپناه4)sorod-haftegi-14031127.mp3
زمان:
حجم:
13.68M
#سرود_امام_زمان (ارواحنافداه)
💠 کوچهها رو کردن چراغونی عاشقا بیا آقا بیا
🎤 #محسن_محمدی_پناه
🗓 شنبه ۲۷ بهمنماه ۱۴۰۳
متن👇#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
https://eitaa.com/emame3vom/91791
امام حسین ع
. #تخریب_بقیع_شور #شور غروب بقیع ، خدا می دونه چقد دلگیره غروب بقیع ، میشه آسمونم از غم تیره غروب
.
#هشتم_شوال
#تخریب_بقیع
به مناسبت ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام
چند وقت پیش بود که غم بی حساب شد
کعبه دوباره اَبرَهه گونه خراب شد
این کعبه چار قبله به محراب سینه داشت
کز خاکِ کینه چهرهء آن در نقاب شد
نفرین به آنکه بغض علی را بهانه کرد
باغِ بقیع زیر قدومش تراب شد
این نسل کینه توز همان نسل کوچه اند
که زیر پایشان گلِ یاسے گلاب شد
اجدادشان به کوچه به زهرا لگد زدند
وقتی که دست شیر خُدا در طناب شد
اُفتاده بود در روی زهرا و رد شدند
طوری که استخوان تنش آسیاب شد
بازوی فاطمه وسط کوچه شد دوتا
وقتی غلاف واردِ این منجلاب شد
طوری کشیده خورد به زهرا که بعد از آن
رو از علی گرفت و میان حجاب شد
مادر به پیش چشم پسر خورد بر زمین
کابوس کوچه بهر حسن یک عذاب شد
از بعد کوچه حوریه دیگر نفس نداشت
دیگر ورق ورق همهء این کتاب شد
در فکرشان تهاجم و نبش قبور بود
صد شکر از این جنایت و غم اجتناب شد
گفتم ز نبش قبر و دلم باز گُر گرفت
زنده به خاطرم غم طفل رباب شد
یکنیزه آمد و به دل خاک شد فرو
آرام روی نیزه دو چشمش به خواب شد
پائین نیزه مضحکه شد مادر علی
بالای نیزه نام علی چون شهاب شد ..
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
.
امام حسین ع
. 📋ما را نسیم پرچم تو زنده می کند #مناجات #روضه _امام_حسین (ع) ..................................
.
#زمزمه شهادت #حضرت_حمزه و #حضرت_عبدالعظیم علیهم السلام
اثر #مجتبی_صمدی_شهاب ✍
بزم امشب بزم روضه
بزم داغ یه کریمه
پسر زهرا و حیدر
حضرت عبدالعظیمه
صاحب سفره امشب
مثه جدش سفره داره
یه اشاره به غریبیش
اشکامونو در میاره
این آقایی که حریمش
غرق بین هاله ء نور
با هجوم تيرگی ها
یه روزی شد
زنده در گور
زیر پا رفت اما نامش
روی پرچم رفته بالا
تا قیامت جادوانه است
پرچم اولاد زهرا
شد مصادف این مصیبت
با یه درد پره محنت
داغ حمزه که سوزونده
دل ما رو بی نهایت
بی حیاها ، نا نجیبا
مثله کردن پیکرش رو
شد پیمبر غرق ماتم
پاره کردن جیگرش رو
سایبون روی سر بود
این عموی بی قرینه
خالی بود جاش وقتی حیدر
شد غریبه تو مدینه
بعد حمزه بود که دشمن
به ولایت پشت پا زد
توی کوچه یه حروومی
یه کشیده بی هوا زد
#زمزمه_حضرت_حمزه
#شهادت_حضرت_حمزه
https://eitaa.com/emame3vom/123140
.👇
.
#نوحه
شهادت #حضرت_حمزه علیه السلام
خون چکد از دو دیده ی پیغمبر
ز داغ حمزه شد دلش پر آذر
سالارِ لشگر نبی فدا شد
از داغش ماتم و عزا بپا شد
واویلا آه و صد واویلتا
مثله شده پیکر او از کینه
تیغ عدو دریده از او سینه
گرچه او گشته اینچنین فدایی
اما وای از شهید کربلائی
واویلا آه و صد واویلتا
ز داغ او نصیب دل شد ماتم
فاطمه گریه میکند از این غم
بعد از او فاطمه گردد دل آزار
سوزد از آتش آن در و دیوار
واویلا آه و صد واویلتا
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
https://eitaa.com/emame3vom/123142
👇
.
#مثنوی
#حضرت_حمزه علیه السلام
باز هم دل شد به دام غم اسیر
میخورد بر سینه از غم موج تیر
باز دل در سوگ دلداری نشست
سرو رعنایی ز جور و کین شکست
زنده شد یاد احد در ذهن و جان
یاد حمزه آن شهید قهرمان
او عموی با وفای احمد است
یاور دین خدای سرمد است
حمزه ای که بود سردار سپاه
دین حق را بود او پشت و پناه
با دلی روشن ز حق آگاه بود
پشت گرمی رسول الله بود
مرد حق بود و دلیر و صف شکن
سخت می ترسید از او اهرمن
دشمن از او کینه ای دیرینه داشت
بغض او را در درون سینه داشت
عاقبت آن فانی راه خدا
کشته شد با دست قوم اشقیا
امشب این دل از غمش بی تاب شد
دیده ها از سوز دل پر آب شد
از احد آن سرزمین غم فزا
می رسد فریاد صد وا ویلتا
حمزه افتاده به خاک و خون ز کین
سرخ شد از خون پاک او زمین
غسل شد جسمش میان خاک و خون
نیزه از جسمش نمی آید برون
می چکد خون از لب و از حنجرش
مثله گردیده ز کینه پیکرش
تا به خاک و خون قرینش یافتند
سینه اش را تا جگر بشکافتند
هرکه جسم حمزه را اینگونه دید
آه جانسوز و حزینی بر کشید
گفت با خود یا رب این مجروح کیست
جای سالم در تن این کشته نیست
تا رسول اله بشنید این خبر
ناله زد جانسوز ،از عمق جگر
یک ردا انداخت روی پیکرش
تا نبیند جسم او را خواهرش
یا رسول اله وای از کربلا
وای از آن ماتم و آن ماجرا
وای از آن لحظه که با سوز و آه
خواهری آمد درون قتلگاه
زینب آمد دید یارش را به خاک
زد گریبان را ز اوج ناله چاک
سوخت از بس ناله ها زد از محن
دید یارش سر ندارد در بدن
کند گیسو زین مصیبت از سرش
بوسه باران کرد در خون حنجرش
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
#شهادت_حضرت_حمزه
.
.
شهادت #حضرت_حمزه علیه السلام
با حمزه سَرو و سایهء سر داشت احمد
در غزوه ها صد شیر لشگر داشت احمد
گرچه یتیم مکّه بود او با وجودش
مثل پدر یک سایه بر سر داشت احمد
وقتی علی و فاطمه با حمزه بودند
سرو روان ، کوثر ، صنوبر داشت احمد
بهتر بگویم این سه تن وقتی که بودند
بابا، برادر ، مِهر مادر داشت احمد
عشق عمو و این برادر زاده ناب است
این عشق را از لطف داور داشت احمد
وقتی می آمد قلب او آرام میشد
او را شبیه کوه باور داشت احمد
وقتی علی با حمزه می آمد به میدان
در معرکه طوفان محشر داشت احمد
صد حیف شد پشت و پناهش را گرفتند
نامردها جان سپاهش را گرفتند
یک نیزهء نامرد سوی او رها شد
قلب پیمبر سوخت و دارُالعزا شد
میخواستند قلب پیمبر گُر بگیرد
یک خنجر آمد سینه اش بدجور واشد
میخواستند رویش شناسایی نگردد
دیگر نمیگویم سر و رویش چها شد
پیغمبر از غم دست و پای خویش گُم کرد
وقتی صفیّه باخبر زین ماجرا شد
تا چشم خواهر جسم پُر خون را نبیند
آقا متوسّل به سِتر یک عبا شد
آقا کجا بودی که زینب لطمه میزد
وقتی حسین بی سرتو زیر پا شد
قحطی زده ها پیکرش را لخت کردند
ته ماندهء سهمش فقط یک بوریا شد
انگشت را با حرص انگشتر بریدند
قانع نبودند و ز سر معجر کشیدند
...........
زهرا پس از حمزه شکایت داشت از غم
مانند شمعی آب شد آرام و کم کم
میرفت بالا قبر حمزه گریه میکرد
آهش پُرآتش بود و چشمش مثل زمزم
میگفت با صد آه و ناله ای عموجان
بعد از تو و بابا شدم مجروح ماتم
دیدند تنهائیم سوزاندند مارا
بستند دستان علی را پیش چشمم
مانند تو برسینه ام زخمی عمیق است
میخ درِآتش گرفته خورده مُحکم
سردرد دارم ای عمو از ضرب سیلی
دور سرم گردید از آن ضربه عالم
زیر در افتادم لگد باران شدم من
از آن زمان دیگر عمو شد قامتم خم
در بیت الاحزان مینشینم بر مزارت
ایکاش زهرا زودتر آید کنارت
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
#شهادت_حضرت_حمزه
.
.
#شهادت_امام_صادق
چهار پاره ويژه ٢٥ شوال
درحسرت یارجان به لب شد- مردی که بزرگ آسمان بود
برروی محاسن سفیدش- اشک دل زخمی اش روان بود
استاد بزرگ مکتب عشق – محنت زده همه دقایق
تنها شده در هزار شاگرد- همسایه غم امام صادق(ع)
درهجمه غربت مدینه – بی هم نفسی خمیده اش کرد
شد باعث لحظه رهائیش – زهری که نفس بریده اش کرد
تب ازنفسش زبانه می زد- اشک از دل چاک چاک می ریخت
درحجره میان بستر خود – لاله زلبش به خاک می ریخت
آنقدرکشید بار غصّه – تا مرگ به کامش آرزو شد
مانند تبار غم نصیبش – ازشدّت غم سفید مو شد
اجدا غریب و بی نشانش – صد زخم از این زمانه خوردند
گویا که تمام ارث غم را – بردست دلش همه سپردند
او مثل خلیل شد درآتش – این ارث نژاداطهرش بود
شد دفتر خاطرات او باز – انگار بیاد مادرش بود
با ضرب لگد دوباره واشد – بابی زبهشت بی نشانه
این بار که جای شکرباقی است – مسمار نداشت درب خانه
اورا ز میان کوچه بردند – آوای خدا شنیده می شد
گویا که علی دوباره آنجا – بر روی زمین کشیده می شد
تا وادی کفر دین مطلق – در بند زبین کوچه ها رفت
با آنکه زتیره عبا بود – با موی برهنه بی عبا رفت
صیاد نگفت با خودش که – این صید شکار تیر درد است
اورابه عتاب می کشید و – نامرد نگفت پیرمرد است
افتاد به خاک وزیرلب گفت _ آمد به سرم بلای زینب (س)
گویا که به روی خاک می دید- درخاطره ردّپای زینب(س)
با کینه بدون جرم اورا- با یک غم بی حساب بردند
او عاشق روضه بود واورا- تا معرکه شراب بردند
شمشیر به روی او کشیدند- امّا سر او به نیزه ننشست
می دید به چشم دل سری را – بازیچه ضرب چوب یک مست
او عاشق روضه بود آری- بانی عزای کربلا بود
مسجد همه جا حسینیّه شد – تا روضه جدّ او به پا بود
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
.
.
#نوحه
#شهادت_امام_صادق عليه السلام
روان شد اشكم زغربت بي حد
ز زهر جانسوزي جان به لبم آمد
به آخر آمد دگر نفسهايم
مسافر دلغمين زهرايم
آه و واويلا
شبيه مادر زپستي گلچين
زبانه زد آتش به خانه ام از كين
ميان آتش بيادش افتادم
به فضه ميگفت برس بفريادم
آه و واويلا
مرا دشمن با بال و پر بسته
كشانده بر خاكم شد اين دلم خسته
به پشت مركب فغان كه افسردم
مثل رقيه روي زمين خوردم
آه و واويلا
حاج #مجتبی_صمدی_شهاب ✍
https://eitaa.com/emame3vom/123467
.👇