eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
چگونه بخوانیم: طریقه خواندن مجالس هیئت مساجد دعا خوانی عروسی ترحیم ولیمه مکه: بطور اجمال هرگونه مجلسی جهت نوع ووقت چینش وترتیب شعری جداگانه ای را می طلبد: مثلاخواندن در هیئت با مجلس ترحیم فرق بسیاری داردکه اجمالا توضیح مختصری از هر کدام به آن پی خواهید برد: 1-(هیئت) در هیئات خواندن چه ولادت ها وچه شهادت ها براساس نوع مستمع ووقت خواندن متفاوت است مثلا در بعضی مجالس مستمع همگی جوان هستند وخواننده اصلی هم شما باید در آن مجالس معمولا در شهادت ها در یک ساعت ابتدا با لحن فنی غزل بعد قصیده وسپس کرامتی که متاسب با معنای یکی از بیتهای قصیده میباشد بیان شود وسپس گریز ومصیبت وروضه وزبانحال وبعد ازهمه زمینه واحد شور....اما در مجالسی که مستمع یک دست نیست وافراد مسن هم هستند مانند هیئتهای فامیلی درآنجا ضمن آنکه فنی می خئانیم باید سنتی خوانی هم لحاظ شود تا به دل همه بچسبد البته اول باید نیتمان برای دل امام زمان باشد وبس اما درآنجا که خواننده های دیگری هم هستند معمولا غزلی کئتاه وچند بیت گلچین شده از یک قصیده ویک گریز کوتاه برای 15 الی 20دقیقه را می طلبد اما درولادت ها هم که بعد از غزل باید قصیده ولادت خواند وضمن گفتن کرامتی یا فضیلتی در ضمن آن به خواندن سرود که البته سرودی با سبکی مرتبط با شانیت جلسه پرداخت مثلا سبک سرود در مساجد یا درنزد علما نباید از شانیت آن دور باشد. نحوه خواندن مجالس عروسی : اولا باید گفت عمده وظیفه یک مداح در مجالس عروسی بدین نحواست که با یک مقدمه چینی شبیه به بحر طویل برنامه راآغاز کندمثلا:بنام ایزد پروردگار خالق هشت وچهار آفریننده لیل ونهار سلام اینجانب زهیر سازگار خدمت حضار باوقار...... سپس چند بیتی مولودی یا مدح مولا به اندازه 5الی 10دقیقه که بستگی به نوع مستمع دارد بخواند وبعد چند بیت شعر طنز اگر صلاح بود لطیفه ای کوتاه وهنگام ورود داماد نیز با آماده کردن مجلس وبا دست زدن حضار داماد را وارد کند وسرودی بخواند تا داماد با همه دیدار کند واز مردم بخواهد که داماد را نبوسند تا زودتر به جایگاهش بنشیند وبعضا بعد از آن مسابقه ای به سلیقه خود اجرا میکنند وخلاصه در پایان ماه داماد ودوپدر عروس وداماد را دعوت می کنند واز داماد می خواهد که ابتدا پدر وبعد پدر خانمش را ببوسد وسپس دوپدر عرروس و داماد نیز یکدیگر را ببوسند. البته با نبود پدر می توان از پدر بزرگ یا عمو یا برادر بزرگتر نیز دعوت کرد در مجموع مجالس عروسی سه نوع می باشد : 1-علمایی 2-نیمه مذهبی 3-غیر مذهبی در مجالس علمایی که مجلس مجلس سنگینی می باشد وباید حرمت علما نیز نگه داشته شود بیشتر مدح اهل بیت خواندن مورد پسند است وکمتر باید شعر عروسی خوانده شود که این امری واضح است در مجالس نیمه مذهبی که معمولا مداح در این مجالس بیشتر دعوت می شود که مثلا خانواده عروس یا داماد یا طیفی از دوخانواده مذهبی بوده وبه قول خودمانی اهل بزن وبکوب نیستند کار مداح مقداری سخت تر است چون مستمع غیر مذهبی هم حضور دارد ومداح باید اگر چه سخت است اما هردو را راضی نگه دارد .واما مجلس سوم که درآن همه به نوعی قر درکمرشان خشگ شده است نه تنهامداح نباید بخواند حتی حضور در آن مجلس در شان یا مداح اهل بیت نمی باشد واما مجالس ولیمه در این مجالس مداح ضمن خوش آمدگویی به زایر وآرزوی زیارت قبولی ابتدا چند بیتی مدح مولا خوانده وسپس ذکری از مولا می گیرند چند بیت شعر خوش آمد گویی به زایرین را می خواند مانند: گل امد سنبل آمد عنبر آمد زمکه زایر پیغمبر آمد وحتی میتواند از حاجی به بالای مجلس دعوت کند گل دستش دهد وخاطره ای از آن سفر روحانی از اوبپرسد که البته در این مجالس هر چه کمتر بخواند بهتر است چون اولا همه نوع مستمعی وجود دارد وثانیا همه با هم حرف می زنند به قول استادمان می فرمود کم خواندن بهتر از زیاد خواندن است چرا که اگر بد بخوانیم می گویند خدا پدرش را بیامرزد که تمام کرد اگر خوب بخوانیم همه تشنه شنیدن صدای ما میی مانند و می گویند ای کاش بیشتر می خواند البته کم خواندن به اندازه ای که حمل بر کم فروشی یا کم گذاشتن در خواندن نشود. واما مجالس ختم :اولا عمده کار مداح در ختم (سوم هفتم چهلم سالگرد)به این گونه است که ابتدا به نحوی در گذشت آن مرحوم را به بازماندگانش تسلیت گفته واز حضا رمجلس تشکر کند مثلا بگوید انعقاد مجلس به مناسبت در گذشت مرحوم مغفور شادروان خلدآشیان ....می باشد که جادارد از طرف خود ویکایک شما عزیزان مصیبت وارده را به خانواده های ..... .همچنین اقازاده ها آقا... وهمسر داغدیده اش برادرانش آقا... تسلیت عرض نموده متقابلا از طرف صاحبان عزا از همه عزیزانی که از راههای دور ونزدیک قدم رنجه کردند کمال تشکر وقدردانی به عمل می آوریم در نظر داشته باشیم که ادبیات گفتاریمان کاملا صحیح باشد چون معمولا همه نوع شخصی از قبیل افراد با سواد استاد دانشگاه مهندس و.. حضور دارند.
نکته اینکه در بعضی مجالس مستمعین چون زیادند ومی خواند زودتر بروند، دنبال بهانه ای هستند تا سریعتر برخیزند معمولا در مجالس تشکر از مردم باید در آخر کار مداحی باشد والا در اول کار عده ای مردند ومجلس به هرج ومرج می افتد.حال بعد از آن مقدمه معمولا شعری در مذمت دنیا وگذرا بودن آن می خوانند (پندیات) وسپس چند بیت شعر پدر یا مادر ... می خوانیم ومیتوانیم روایتی یا حدیثی در جایگاه ومقام واحترام پدر ومادر بگوییم والبته گل کار که دشتی خوانی می باشد را بعد ازآن هرگز فراموش نکنیم وبعد با "چندبیتی کوتاه از مدح مولا اگر متوفی مرد باشد" ، "یا مدح حضرت زهرا اگر زن باشد"، ویا "از امام حسین اگر متوفی هیئتی باشد "بخوانیم وبا گریز کوتاه به کربلا وروضه ای(مانند:شما داغ پدر دیدید همه شمارا تسلا دادند تسلیت گفتند اما دلا بسوزه برای آن خانمی که کنار بدن بابا صدا زد بابا برخیز ببین دارن عمه ام رو تازیانه می زنند.) کار را تمام کند که البته با تک بیتی هایی مانند : پرروانه سوخت شمع فروماند وشب گذشت ای وای من که قصه دل ناتمام ماند کار را باتسلیت وتشکری دیگربه اتمام رساند. نکته در مجالسی که داغ سنگین تر است مانند مجالس ختم جوان یا مجالس سوم که نسبت به هفتم وچهلم کمتر باید پندیات خواند وبیشتر اشعار مناسب با روحیه فرد مصیبت دیده مانند پدر مادر .. خوانده شود ولی در مجالسی که کمی فرد مصیبت دیده آرام تر است و باور مصیبت برایش آسان تر شده مانند سالگرد بالعکس می باشد . استاد سازگار
مادرم قبل شیر دادن من درعزای تو گریه ها کرده تاقبولم به نوکریت کنی نذر کرده سپس دعا کرده ازهمان کودکی به من آموخت بعد هرجرعه آب نام حسین روی سینه گذاشت دستم و گفت که مودب بگو سلام حسین بین گریه دعاش این بوده کودکم نوکرت شود ای کاش! اشک خود را به صورتم زد و گفت طفل من تا ابد حسینی باش همه ی هستی ام شدی آقا من به لطف تو محترم هستم تا ابد زیر دین زهرا و دامن پاک مادرم هستم شکر حق تا حسین میگویم شانه هایم ز گریه می لرزد اثر لقمه ی حلال پدر به هزاران هزار می ارزد دست من را گرفت بابایم وسط بزم روضه ات بنشاند روضه ی اصغرورقیه ی تو همه ی هستی مراسوزاند (خوب بابای من بمن آموخت گریه کردن به آیه آیه ی تو همه ی هستی مرا سوزاند روضه ی اصغر و رقیه ی تو) وسط روضه هات حس کردم  من تعلق به کربلا دارم نام عباس راکه میشنوم مثل ابر بهار می بارم همه ی دلخوشی من این است هیاتت روضه ات نوای حسین این دعای مرا اجابت کن که بمیرم فقط برای حسین شرف من به خاک درگه توست تا نفس هست زیر این علمم آخرین آرزوی من این است که بگویم مدافع حرمم حبیب الله باقری
ذکر و نوحه هنگام دفن یک خادم اهل بیت مهمان برایت آمده حسین جان روحش به سویت پر زده حسین جان از لطف و از رحمت نما تو یادش امشب بیا خودَت برس به دادش مَشمول ِ لطف کِردگاریش کن زیر لحد امشب تو یاریش کن او بوده اهل صدق و شیعه مذهب دستش بگیر امشب به حقّ زینب از کودکی اهل غم تو بوده اهل عزا و ماتم تو بوده شفاعتش کن از کرم به محشر به پنج تن ، به حقّ ِ آل ِ حیدر 💠💠💠💠💠💠💠💠💠
(من حاضرم قسم بخورم دوست داری‌ام) کابوس نیست اینکه من از خود فراری‌ام عینِ خودِ عذاب شده بی‌قراری‌ام لب‌تشنه‌تر ز بوتۀ خشکیده در کویر چشم انتظار بارش ابر بهاری‌ام در شأن کبریایی تو نیست ای خدا راضی شوی که خلق ببینند خواری‌ام تو مهربان‌ترینی و آقاتر از همه بگذر ز من! به حقِّ همین اشکِ جاری‌ام... آنی مرا رها کنی از دست رفته‌ام محبوب من! به دست چه کس می‌سپاری‌ام؟ با آن‌که در گناه و بدی غوطه‌ور شدم من حاضرم قسم بخورم دوست داری‌ام ای یارِ آنکه جز تو ندارد رفیق و یار می‌خواهم از تو با همۀ شرمساری‌ام - - لا یمکن الفرار... مبادا خدای من! یک آن مرا به حال خودم واگذاری‌ام شاعر: .
در مسیر عاشقی موی پریشان لازم است ناله های از ته دل ، چشم گریان لازم است هيچوقت حیران نباید شد ولی در راه عشق تا رسیدی کربلا یک قلب حیران لازم است یا حسینی گفتم و ایل و تبارم بیمه شد در تمام زندگی ذکر کریمان لازم است بهترین ها را به پای عشق باید سر برید پیش پای سر بریده بهتر از جان لازم است هر کسی حاجت گرفته تا بیاید کربلا گفته قبلش یک سفر سوی خراسان لازم است روزی چشمم بگیرد من خجالت میکشم نزد زهرا مادرش اشکی چو باران لازم است داد میزد العطش اما کسی آبش نداد پای این روضه خدایی کام عطشان لازم است .
ولادت امام زمان عج سرود حضرت علی علیه السلام حاج حسن خلج سینمو ...سپر میکنم میگم آقام ...علیه سینمو ...سپر میکنم میگم آقام ...علیه عالمو خبر....میکنم میگم آقام ....علیه خلقت این آفرینش به ناز شصت ...شماست خلقت این آفرینش به ناز شصت ...شماست از روز ازل ...آقاجون... دلم... تودسته شماست سینمو ...سپر میکنم میگم آقام ...علیه عالمو ...خبر میکنم میگم آقام ...علیه بگو بالا ...ماذنه ها فقط علی... امیره هرکی آقامو...نمیخواد باید بره... بمیره بگو بالا ...ماذنه ها فقط علی... امیره هرکی آقامو...نمیخواد باید بره... بمیره سینمو... سپر میکنم میگم آقام... علیه عالمو خبر....میکنم میگم آقام ....علیه علی علی علی علی ........ علی رو عشقه... علی رو عشقه... علی رو عشقه... علی.....علی علی علی ..... علی رو عشقه... علی رو عشقه... علی رو عشقه... علی مولا مولا مولا.... علی رو عشقه... علی رو عشقه... علی رو عشقه... اللهم صل علی محمدا وآل محمد،وعجل فرجهم،، باسمک العظیم الأعظم الأعز الأجل الأکرم. الهی ،به حق حجت ابن الحسن 10مرتبه یالله ➖🌸➖🌸➖🌸➖🌸➖🌸➖🌸➖
. رقیه سبک میحوام برم کوه، کدوم کوه ... به ماه شعبان زلطف خدا گل واشده در آسمان ولایت مهی پیدا شده آمده بنت الحسین. برحسین نوردوعین یا رقیه الحسین(2) مدینه امشب ز مقدم او گلشن شده چشم همه عالم از روی او روشن شده شمع جمع عالمین خنده زن گشته حسین یا رقیه الحسین خانهء مظلوم عالم شده وادی طور ز مقدم این گل پاک همه غرق سرور عاشقان ماه آمده. هادی راه آمده یا رقیه الحسین ز لطف خالق بود، ماه جمالش هاشمی است این گل زهرا نِشان،خوی وخصالش فاطمی است نور بر دلها رسید. غنچهء زهرا رسید یا رقیه الحسین از کودکی یارقیه شدم مفتون تو ازاین همه لطف ورحمت منم ممنون تو دختر خون خدا مستم از جام بلا یا رقیه الحسین در دلم افتاده رقیه امشب شور عشق گه مدینه میروم گاهی آیم دردمشق کوی دارالشفاست بهرماکرب وبلاست یا رقیه الحسین
💛 میلاد امام حسین ( ع)💛 چراغونی کنید خیابونا رو آب و جارو کنید صحن دلا رو بهترین شب عشاق الحسینه ببوسید دست پیر غلام ها رو (غم و غربال کن دست بزن و حال کن)۲ (بگو یا حسین و، فاطمه رو خوشحال کن )۲ غم و غربال کن ............ (یا حسین یا ثارالله ....یا وجیها عندالله )۲ کوری چشم حضار سقیفه بساط محفل شادی ردیفه یه چیزی کم داره حیفه نگیری (لعن بر سعود و آل خلیفه ) ۲ (خدا وهابیو الهی لعنت کنه ) ۲ (بعد از اون دسته جمع مدینه قسمت کنه )۲ (یا وجیها عندالله ....یا حسین یا ثار الله )۲ نوکرا شب شبِ شورِ وُ شینه دلم امشب تو بین الحرمینه نصف قلبم شده وقف اَباالفضل نصفِ قلبم گرفتارِ حسینه غصه کمیاب شد غم تو دلم آب شد2 حالُ روزم خوشه. چون شبِ ارباب شد یا وجیها عندالله یاحسین یا ثارالله .
سرود زیبا ویژۀ میلادِ حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس حاج مهدی سروری گلِ لبخند رویِ لب هامه شبِ پایانِ همه غم هامه دختِ ارباب به دنیا اومد اونی که زیارتش رویامه دوباره شادم ، به تو دل دادم کویرِ خشکم ولی با تو آبادم چقد خوشحالم ، که خوبه حالم غلامت هستم به نوکریت می بالم «مدد یارقیه ... 3 عشقِ منی یا رقیه» یا رقیه دلم شیداته همه زندگیم تویِ دستاته همه میگن شبیه زهراست دو عالم محوِ رخِ زیباته شراب نابِّ ، مثه مهتابِ شب میلادِ ، دخترکه اربابِ دوباره مستم ، پیاله دستم اسیرِ زلفِ رقیه خاتون هستم «مدد یارقیه ... 3 عشقِ منی یا رقیه» کَرَمِ تو شبیه دریاست رُخِ زهرا تویِ چهره ت پیداست خاکِ پاتن تموم دنیا آره پرچمت تو عالم بالاست گرفتارم من ، تو رو دارم من یه عمره بی بی به تو بدهکارم من به پات زنجیرم ، اینه تقدیرم ایشاالله یک روز برایِ تو می میرم «مدد یارقیه ... 3 عشقِ منی یا رقیه» .
بسبک صوت👆 سرود میلاد امام حسین علیه السلام سبک زند وکیلی شب جشنه شب اربابه اونکه صورتش مثه مهتابه تیغ ابروش هواییم کرده دوتا چشماش مثه درّ نابه عجب اربابی خدا بِم داده دل سرگردونم باحسین آباده خراب لطفت شدم وقتیکه مسیرم به مسیر کربلا افتاده حسین یا مولا۳حسین عزیز الزهرا مثه فطرس شکسته بالم پرمو به دومنت میمالم نوکرم نوکر این خونه بخدا به نوکریم میبالم حسین درمونه همه°دردامه حسین اهنگ خوش روی لبهامه تا جون دارم من گداش میمونم بدونید آی دنیا که حسین آقامه حسین یا مولا۳حسین عزیز الزهرا هرکی آقا غلامت باشه تو دل حضرت زهرا جاشه خود ارباب تو روز محشر نمیزاره نوکرش تنهاشه با ذکرت امشب عبادت کردم شده حرف حرم قصد زیارت کردم ازین میخونه نمیرم جایی آخه من به گداییِ تو عادت کردم حسین یا مولا۳حسین عزیز الزهرا گیر کارم توی دستاشه پیش اونکه مرتضی باباشه بخدا جون میدم یک لحظه اگه دستم از تو دستش واشه دوباره زهرا پسر آورده همونکه دل از دل خدا هم برده خمار جام و می ِ اربابه کسی که چایی روضه هاشو خورده ــــــــــــــــــــــــــــــــ حسین یا مولا۳حسین عزیز الزهرا
سبک تیتراژ اخبار سراسری چراغونی کنید خیابونا رو نور حق جلوه گر شد در مدینه آمده رقیه سرور سینه از گلستان دین زلطف یزدان سر زده یاس بی مثل و قرینه غنچه ای واشد زینت دنیا شد شکرحق بابا حسین زهرا شد از تبار آل الله نور چشم. ثارالله مدینه غرق نور و در سروراست همه عالم پر از شادی و شوراست تا به دنیا اومد رقیه امشب همه جای مدینه پرز نور است دودکنیداسفند حسین شده خرسند همره حیدر. فاطمه زدلبخند ازتبار. آل الله نورچشم. ثارالله بحر دین را در نایاب رسیده در سپهر ولا مهتاب رسیده شادمانی کنید ای اهل ایمان رقیه دختر ارباب رسیده غمو آزادکن ای شیعه فریادکن دل اربابو باخندهات شادکن از تبار آل الله نور چشم. ثارالله دختری آمده نور دو عین است ماه رخساره اش چون زینبین است گل گلخانه آل محمد جان و جانانه مولا حسین است باب حاجات است فاطمه مرآت است درکرامت چون عمه سادات است ازتبار آل الله نور چشم ثارالله ای که در عالمی مایه رحمت کرده ای از کرم ما را تودعوت یا رقیه صفای همه عالم از توشیعه دارد عزت و شوکت شده ام مهمان تو کرده احسان با نگاهی کن. درد مرا درمان از تبار. آل الله نور چشم. ثارالله شکر لله که از روز ولادت داده حق برمن مسکین سعادت ریزه خوار خوان مولا حسینم بر تو یا رقیه دارم ارادت هرچه که هستم. عاشق تو هستم بر تو و آل فاطمه دل بستم از تبار آل الله نور چشم. ثارالله 👇👇 .
مولودیه ی باب الحوائج خانم رقیه سلام الله علیها :اخبارِسراسری (اَنجز اَنجز اَنجزوعده....) چراغونی کنید خیابونا رو ____ بند۱⬇⬇ نوکرایِ حسین(ع) بیداربمونید امشبو از دل و از جون بخونید دخترِ آقامون میاد به دنیا قدر امشبو خیلی خوب بدونید دلامون آباده ، خُرَّم وخیلی شاده هرکی که سائله ، دل به رقیه داده رقیه/ دخترِ آقا رقیه/هستیِ زهرا ____ بندِ٢⬇⬇ آقامون به همه کربلا میده امشبو برات، به نوکرا میده به یمن ِ مقدم ِ دخترِ نازِش بهترین عیدیو به گِدا میده بیا دلداده شو ، سرمست ازاین باده شو میرسه رقیه(س) ، زود بیا آماده شو رقیه/دخترِ آقا رقیه/هستیِ زهرا ____ بندِ٣⬇⬇ تدارک ببینید برایِ فردا گُل بیارید ، برا نوه ی زهرا رقیه(س) ، میرسه آماده باشید شادی کن خنده زن بیایدتماشا آقامون ابالفضل ،براش لالائی میگه علی اکبر براش ، ذِکرِخدایی میگه رقیه/دخترِ آقا رقیه/هستیِ زهرا .
‍. متن شعر و سرود ولادت حضرت رقیه(س) -(باردیگرازسوی حق درب رحمت واشد) سبک استخاره بارِدیگر ازسوی حق دربِ رحمت واشد امشب از گلستانِ حسینی غنچهء گُل وا شد امشب عاشقان این خبرآمد. نخلِ دین را ثمرآمد در مهِ شعبان دوباره قمر آمد قمر آمد یا رقیه جان مدد(2) آمد از ره بار دیگر یک گل از بُستان زهرا شادمانند از قُدومِ این گل یاس آل طاها کودکِ اما نورعین است دستگیرِ عالمین است نام زیبایش رقیه عاشقان بِنتُ الحسین است یا رقیه جان مدد سرزده ماهی که باشندماه وخورشیدمحوِ رویَش ازقدومش درفضا پیچیده امشب عطرو بویش فاطمی ماه جمالش فاطمی کل کمالش درصبوری همچوزینب فاطمی خوی وخصالش یا رقیه جان مدد ازازل حق مهر و حُبّت رانهاده در سرشتم قبله گاه من حریمت کوی تو باشد بهشتم ای تمام سرنوشتم نام تو بر دل نوشتم درشب میلادت ای گل کن نگه برروی زشتم یا رقیه جان مدد تو سه ساله عمهء صاحب زمانی یا رقیه ازسوی حق باب حاجاتِ جهانی یارقیه عاشقت هستم رقیه سوی تودستم رقیه من زجامِ مهرو حُبّت از اَزل مستم رقیه یا رقیه جان مدد شاعر: 👇👇 ،
مادرى در کربلا مهمان شاه بى سر است همچنان ابر بهارى هر دو چشم او تر است دست بر پهلو گرفته زير لب گويد حسين ناله هايش در حرم جلوه گر يک محشر است ميرود تا باشد انجا زائر فرزند خويش همره او مجتبى و حيدر و پيغمبر است تا که سر را فاطمه بگرفت در اغوش خويش ديد روى حنجرش هم رد پاى خنجر است من سوالى دارم از تو اى حسين بى‌سرم از چه رو تير سه شعبه در گلوى اصغر است هر شب جمعه زيارت ميکند در قتلگاه مقصد بعدش زيارت از يل آب آور است گفت برخيز و ببين ياس پر از درد آمده ديده بگشا چون کنار تو خميده مادر است تا به اينجا قامت دخت على را کس نديد ديده بگشا دخت حيدر از چه رو بي‌معجر است از چه رو شد پيکرت کوچک رشيد خيمه ها واقعا اين پيکر فرزند مرد خيبر است؟ آخرين بيت غزل مضمون حال شاعر است قطره جارى شده از چشم نوکر گوهر است
شب جمعه ست بیا اشک مرا جاری کن. تو به اشکت،مددِ فاطمه و مهدی کن یوسفِ فاطمه...خون شد دلِ من از غم ِ دوست تو بیا روضه بخوان، فاطمه را یاری کن آقا....... شب جمعه ست ُ دلم در گروِ عشقِ شماست تو بناله، غم ِ دل، از بصرم جاری کن آی مستمع: شب جمعه ست بیا کرببلا را بنِگر تو به یک قطره ی اشکت ،مددِمهدی کن شب جمعه ست، کنارِ ِحرمش غُلغله ای ست فاطمه ناله زن است، خون ز بصر جاری کن همه ی اهلِ سماوات به گِردش جمعند تو به یک ناله و زاری، ز نبی یاری کن در طواف ِحرمش ، جن و ملک گریانند تو به یک لطمه زدن، زینب ِ او یاری کن گر به دل آرزوی کرببلا داری تو ناله ی وای حسینا، به زبان جاری کن عاقبت منتقمِ آل ِ علی می آید تو به عجّل فرجی، یوسف او، یاری کن التماس دعا .
رسید وقت سفر سربه زیر شد زینب حسین چشم تو روشن! اسیر شد زینب هزار زخم روی پیکرت دهن وا کرد هزارسال ز داغ تو پیر شد زینب سه چهار مرتبه با شمر همکلام شده نداشت چاره دگر ناگزیر شد زینب چقدر پای غنیمت کتک ز لشگر خورد چقدر زخمی مشتی فقیر شد زینب گرسنه بود ولی تازیانه خیلی خورد غذا نبود ولی خوب سیر شد زینب همانزمان که به سرنیره ها هلش دادند نشست و حرف نزد گوشه گیر شد زینب نبودن تو و عباس کار خودرا کرد و با سنان و شبث هم مسیر شد زینب بگیر گوش خودت را! کسی صدایش کرد.. بلند شو همه رفتند دیر شد زینب شام غریبان حسینی سوم و هفت امام حسین علیه السلام
كوچه به كوچه پايِ سرت سنگ خورده ام پاي سرت، به جايِ سرت سنگ خورده ام يحيايِ سر بريده ، شبيه سرِ علي آخر شكست كوفه سر از دخترِ علي آنان كه بي ملاحظه بر پيكرت زدند با كعب نيزه بر بدن خواهــرت زدند شرمنده از توأم كه به سينه نمي زنم بستند هر دو دست مَرا دورِ گَردنم دورم نشانده ام ، حرمي دل شكسته را اين بچّه هاي گوشه ي زندان نشسته را زندان كوفه بعد تو دارُ العَزاي ماست شلاّق ، قوت غالب اين روزهاي ماست از گريه هام ، كوفه تلاطم گرفته است زينب براي تو شب هفتم گرفته است اي تشنه لب ، برايِ تو آتش گرفته ام در مجلس عزايِ تو آتش گرفته ام پُر كرده كوفه را دَمِ واويلتاي من گفتم رباب روضه بخواند به جاي من تشديد كرده درد مرا ، حال انزواش از فرط گريه جوهره رفته ست از صداش جاي صدايِ او همگي ضجّه مي زنيم از ماجـــرايِ او همگي ضجّه مي زنيم يك جمله گفت و خواهرت از شرم آب شد با روضه اش دل همه ي ما كباب شد گفت از وداع هاي تو ، من سوختم حسين بيش از همه براي تو ، من سوختم حسين اندوه تشنه رفتن تو قاتل من است داغِ گُرسنه رفتن تو قاتل من است 🔸شاعر: ____________________________
۱۳۹۶ حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را  به خون نشانده دل دودمان آدم را  غم تو موهبت کبریاست در دل من  نمی دهم به سرور بهشت این غم را  غبار ماتم تو آبرو بمن بخشید  به عالمی ندهم این غبار ماتم را  زمان به یاد عزایت محرم است حسین  اگر چه شور دگر داده ای محرّم را  اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم  هزار بار بمیرم نبینم آن دم را  گدای دولت عشقم که فرق بسیار است  گدای دولت عشق و گدای درهم را  به نیم قطره ی اشک محبّتت ندهم  اگر دهند به دستم تمام عالم را  محبّت تو بود رشته ی نجات مرا  رها نمی کنم این ریسمان محکم را  به عاشقان تو نازم که بهر جانبازی  گزیده اند همیشه خط مقدم را  گناهکارم و یک عمر چشم گریانم  به زخم های تو تقدیم کرده مرهم را  به یمن گریه برای تو روز محشر هم  خموش می کنم از اشک خود جهنم را  سخن زسوز دلت با که می توان گفتن  که سوختی دل بیگانه را و محرم را  نشست تخت سلیمان به خون چو یاد آورد  حدیث قتلگه و ساربان و خاتم را  سپهر از چه نشد پاره پاره آن ساعت  که نقش خاک زمین دید عرش اعظم را  روا نبود که امت به سر بریدن تو  دهند اجر رسالت رسول خاتم را  بنات فاطمه را بانگ العطش بر چرخ  به جای آب بجوشد زسینه خون یم را  لب از ثنات نگیرد دمی، اگر ببرند  هزار مرتیه دست و زبان (میثم) را  .
علی ولی الله شب هفت شهدا علیهم‌السلام بپا بزم عزاشد «خدا گوشهٔ زندان»(۲) بدل می زند آتش « عزاداری طفلان»(۲) آه امان از دل زینب که خون شد دل زینب (۲) شب هفت حسین است « بیافاطمه امشب»(۲) دمی گوشهٔ زندان « به دلداری زینب»(۲) آه امان از دل زینب که خون شد دل زینب (۲) یکی بر گل رویش « زاشکش زده ژاله»(۲) یکی از غم یارش « شده همدم ناله»(۲) آه امان از دل زینب که خون شد دل زینب (۲) رباب از غم اصغر « زکف رفته قرارش»(۲) که قنداقهٔ خونین « گرفته به کنارش»(۲) آه. امان از دل زینب که خون شد دل زینب (۲) بیا فاطمه بنگر « زجور فلک پیر»(۲) بود گردن سجاد « میان غل و زنجیر»(۲) آه امان از دل زینب که خون شد دل زینب (۲) سلام الله علیهم اجمعین مصطفی نظری طهرانی .
علی ولی الله نوحهٔ چارپاره شب هفت امام حسین علیه السلام بیا مادر شام هفت حسین بر عیادت من گوشهٔ زندان ببین مادر دست بستهٔ من قلب خستهٔ من دیدهٔ گریان اگر مادر دشت سینهٔ من پاره پاره شده چون گل لاله غم یارم برده از کف من تاب وطاقت من می زنم ناله ببین مادر قلب سوزانم پریشانم من پریشانم مادرای مادر(۴) ببین مادرخونجگر شده ام هم سفر شده ام با سر ماهم غم یارم می کشد آخر می‌رود به سما شعلهٔ آهم تو میدانی سوز داغ حسین با وجود زینب چها کرده ز سر سامان مرا برده دربدراندر کوچه ها کرده فلک از سر برده سامانم پریشانم من پریشانم مادر ای مادر (۴) من از اول با محن با درد و بلاو غم آشنا بودم دل آزار از سوز میخ در و غصهٔ تلخ کوچه ها بودم اگر سنگم می زند کوفی جرم ما ذکر یا علی بوده خودم میدانم که پاداش بستگی‌ما باعلی بوده خودم یار این غریبانم پریشانم من پریشانم (۲) مادرای مادر (۴) سلام الله علیهم اجمعین مصطفی نظری طهرانی .
یا سید الساجدین... بسته راه چاره دید و گریه کرد طفل بی گهواره دید و گریه کرد دختر آواره دید و گریه کرد روسری پاره دید و گریه کرد   او چهل سال است کارش گریه است این چهل سال افتخارش گریه است   دست بسته از زنان شرمنده شد از تمام کاروان شرمنده شد بیشتر از دختران شرمنده شد مجلس می، آنچنان شرمنده شد   در میان راه تنها مرد بود بین یک جمعیتی نامرد بود   از غم ویرانه رفتن اشک ریخت پایکوبی کرد دشمن اشک ریخت لحظه معجر گرفتن اشک ریخت مرد ها دنبال یک زن...اشک ریخت   هم زیارتنامه اش آتش گرفت هم سرو امامه اش آتش گرفت   باورش میشد که غم پیرش کند؟ خواهرش را زجر زنجیرش کند زاده مرجانه تکفیرش کند حرمله اینقدر تحقیرش کند   نانجیب پست با یک مشک آب پرسه میزد پیش چشمان رباب   کوچه های شام خیلی سخت بود سنگهای بام خیلی سخت بود طعنع و دشنام خیلی سخت بود جام و بزم عام خیلی سخت بود   حرفهای تند و تیزی میشنید واژه ای مثل کنیزی میشنید   خنده های شمر یادش مانده است ماجرای شمر یادش مانده است چکمه های شمر یادش مانده است جای پای شمر یادش مانده است   کندی خنجر عذابش میدهد ضربه آخر عذابش میدهد   آمد و بال و پرش را جمع کرد دست بی انگشترش را جمع کرد با حصیری پیکرش را جمع کرد روی دستش حنجرش را جمع کرد   صورت خود را به روی خاک زد یاد عریانی گریبان چاک زد     محمد جواد پرچمی شهادت امام سجاد علیه السلام سوم امام حسین علیه السلام
. وَ أَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفِي عَنْ قَلِيلٍ مِنْ بَلاَءِ الدُّنْيَا وَ عُقُوبَاتِهَا وَ مَا يَجْرِي فِيهَا مِنَ الْمَكَارِهِ عَلَى أَهْلِهَا عَلَى أَنَّ ذَلِكَ بَلاَءٌ وَ مَكْرُوهٌ، قَلِيلٌ مَكْثُهُ، يَسِيرٌ بَقَاؤُهُ، قَصِيرٌ مُدَّتُهُ خدایا من تحمل کوچکترین سختی های این دنیا را ندارم . یک زخم کوچک روی دستم می افتد به زمین و زمان بد و بیراه می گویم. با اینکه بلاهای دنیایی کم و کوتاه است. فَكَيْفَ احْتِمَالِي لِبَلاَءِ الْآخِرَةِ وَ جَلِيلِ (حُلُولِ) وُقُوعِ الْمَكَارِهِ فِيهَا وَ هُوَ بَلاَءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ وَ يَدُومُ مَقَامُهُ پس چطور می توانم نسبت به بلاء آخرت تحمل داشته باشم . وَ لاَ يُخَفَّفُ عَنْ أَهْلِهِ لِأَنَّهُ لاَ يَكُونُ إِلاَّ عَنْ غَضَبِكَ وَ انْتِقَامِكَ وَ سَخَطِكَ وَ هَذَا مَا لاَ تَقُومُ لَهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ يَا سَيِّدِي فَكَيْفَ لِي (بِي) وَ أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الذَّلِيلُ الْحَقِيرُ الْمِسْكِينُ الْمُسْتَكِينُ يَا إِلَهِي وَ رَبِّي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ لِأَيِّ الْأُمُورِ إِلَيْكَ أَشْكُو اى خداى من براى كداميك از دردهايم شكوه كنم وَ لِمَا مِنْهَا أَضِجُّ وَ أَبْكِي لِأَلِيمِ الْعَذَابِ وَ شِدَّتِهِ أَمْ لِطُولِ الْبَلاَءِ وَ مُدَّتِهِ برای درناکی عذاب و سختی اش ؟ یا برای طولانی شدن بلا و مدتش ؟ فَلَئِنْ صَيَّرْتَنِي لِلْعُقُوبَاتِ مَعَ أَعْدَائِكَ وَ جَمَعْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَهْلِ بَلاَئِكَ وَ فَرَّقْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَحِبَّائِكَ وَ أَوْلِيَائِكَ این ها همه به کنار . من یک عمر در این مجالس با خوبان تو دمخور بودم . با اهل مسجد، با اهل نماز، با اهل روضه رفت و آمد داشتم . نکند بین من و بنده های خوبت فاصله بندازی . فَهَبْنِي يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ وَ رَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ وَ هَبْنِي (يَا إِلَهِي) صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى كَرَامَتِكَ أَمْ كَيْفَ أَسْكُنُ فِي النَّارِ وَ رَجَائِي عَفْوُكَ گیرم که بتوانم بر عذاب تو صبر کنم . اما چگونه تحمل کنم که نظر کریمانه و مهربانت را از من برگردانی! فَبِعِزَّتِكَ يَا سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ أُقْسِمُ صَادِقاً لَئِنْ تَرَكْتَنِي نَاطِقاً لَأَضِجَّنَّ إِلَيْكَ بَيْنَ أَهْلِهَا ضَجِيجَ الْآمِلِينَ (الْآلِمِينَ) وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَيْكَ صُرَاخَ الْمُسْتَصْرِخِينَ وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بُكَاءَ الْفَاقِدِينَ وَ لَأُنَادِيَنَّكَ أَيْنَ كُنْتَ يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ يَا غَايَةَ آمَالِ الْعَارِفِينَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ يَا حَبِيبَ قُلُوبِ الصَّادِقِينَ وَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ بخدا اگر اینطور شود، در آن دنیا ناله می زنم، داد می زنم، گریه می کنم و صدات می زنم أَيْنَ كُنْتَ يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ کجایی ای سرپرست مومنان . .