.
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات
#موسی_علیمرادی
آقا دل شکسته ما را نمیخری؟
ظرف ترک ترک شده از ما نمی خری؟
مرجوع شد به هر که دلم را فروختم
کالای دست چندم ما را نمی خری؟
با رشته های اشک به بازارت آمدم
از ما کلاف یوسف زهرا نمی خری؟
از من عبور می کنی و داد میزنم
نوکر برای خانه ات آقا نمیخری؟
امروز با یقین که به دردت نخورده ام
شاید اگر به خاطر فردا نمی خری؟
عمری به عشق نوکری تو دویده ام
حالا که اوفتاده ام از پا نمی خری؟
.
.
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#غلامرضا_سازگار
امید دل چرا در جیب غم بردی سر خود را
بیا بنما به عالم روی از گل بهتر خود را
چه شبهایی که همچون شمع سوزان تا سحر کردی
نثار قبر زهرا اشک چشمان تر خود را
بیا ای یوسف گمگشتۀ مصر ولا مهدی
نشان شیعیان ده قبر زهرا مادر خود را
بیا با هم بگرییم از برای غربت جدّت
که شب بنهاد زیر گل گُل نیلوفر خود را...
بیا و در کنار جسم خونین برادر بین
به زیر تازیانه عمّۀ غم پرور خود را
بیا مگذار تا جدّت به پیش خنده ی دشمن
بگیرد در بغل با گریه نعش اکبر خود را
بیا از جدّ خود بستان عموی شیر خوارت را
که می نوشد به جای شیر خون حنجر خود را
بیا مگذار جدّت از فراز نیزه ی دشمن
ببیند زیر کعب نیزه، اشک دختر خود را
بیا بنگر چگونه عمّۀ مظلومه ات زینب
نهاده در بیابان لاله های پرپر خود را
بیا چشم تر و لب های خشک تشنگان را بین
که گم کردند در دشت بلا آب آور خود را
#امام_زمان
.
.
#شب_هفت_امام
#روضه_آخر_مجلس
#روضه_حضرت_زهرا و گریز به امام حسین
.
#بعد_از_شهادت #شام_غریبان #فاطمیه
⚫️*روضه و توسل بسیار جانسوز_ویژه فاطمیه _ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها _استاد حاج محمد نوروزی*⚫️
◾️▪️🔲▪️◾️
اسماء بنت عميس ميگه:ديدم با تمام عجله اي كه علي براي غسل دادن داشت، زود آب بريز. غسل رو از كجا شروع مي كنند؟ از سر. سر و گردن رو غسل بده؟! همچين كه چادر ِ زهرا رو باز كرد، اسماء بيا ببين صورتش سياهه، ببين چشمش كبوده،"امشب يه غسل دادني برات بخونم كه خودت حظ كني." غسل مي دهم ميت ِ ي حاضر را به نيابت ِ سمت ِراست، اسماء ميگه همچين كه آب ريختم روي ِ كتفش ديدم غسل رو تعطيل كرد،سر به ديوار گذاشت،آقا چرا كارو تموم نمي كنيد؟گفت:اسماء بيا ببين اين استخوان نابجا جوش خورده. آقا بيا كارو تموم كن، با هم بشينيم گريه كنيم،همچين كه اومد سمت چپ رو غسل بده،اينجا ديگه همه طاقت ِ علي رو تاب شده ديدند،آخه پهلو سوراخ ِ،وقتي اومدن دنبال ِ سلمان،سلمان ميگه: من وقتي اومدم از خونه بيرون،سلمان قريب به 300 سال سن داره،يه پير مرد وقتي از خونه بياد بيرون يواش يواش راه مياد، اما بچه مي دوه، ديد حسن و حسين دارن با عجله مي دون، سلمان صدا زد آقا زاده ها صبر كنيد من پا به پاتون نمي تونم بيام،آهسته بريد منم بيام، حسن برگشت گفت: سلمان بابام داره مي ميره، سلمان،سلمان،"مي خوام اين روضه رو برات در بسته بخونم، سر بسته نمي دونم چه جور مي خونن" تا كنار ِ قبر هم اگر جنازه اي رو بيارن، ببينند خون از كفن بيرون زده بايد برگردونند، كفن عوض كنند، گفت: سلمان تا حالا دو بار كفن عوض كردم،بيا،بيا. شايد بگي من دارم زبانحال ميگم، اما وقتي اون نامرد دومي تو صورت مقداد زد،مقداد رو خاك ها افتاد، مقداد گفت: به من زدي طوري نيست، ولي ديشت خون از پهلوش مي اومد، تو چه با فاطمه كردي؟...اصبغ بن نُباته ميگه: نيمه شب صدام زد ، گفت:اصبغ پاشو، گفتم: خانم چه وقت ِ از شب ِ؟ گفت:شب از نيمه گذشته،گفتم:چي ميگي؟ گفت:پاشو دارن گريه مي كنند. گفتم: زن بگير بخواب مادر مرده اند، علي زن مرده است،بگير بخواب آروم باش، همسايه ي ما هستند، حالا دو شب دارن گريه مي كنند طوري نيست تموم ميشه. گفت: اصبغ تو مادر نيستي، من مادرم، من طاقت ندارم صداي ِ بچه ي بي مادر بشنوم،پاشو.
اصبغ بن نباته همسايه ي ديوار به ديوار علي ميگه بلند شدم، اومدم در ِ خونه ي علي رو در زدم، تا در زدم در ِ خونه رو ديدم آرام شد صدا"بذار يه دعايي بكنم اينجا:الهي هيچ آبرو مندي رو بي آبرو نكن،الهي هر كسي يه آبرويي رو پيش مردم حفظ كرده،آبروش رو نريز" آرام شد، در و كه باز كرد، يه نگاه كرد،اصبغ ببخشيد،خيلي اذيتت كردم، تا فاطمه كه زنده بود كه خودش، حالا هم كه رفته بچه هاش، مارو ببخش. دستم رو گذاشتم روي شونه هاش ، گفتم:علي چي شده؟ بغض كرده بود علي، گفتم:بلند گريه كن، من همسايه شما هستم اومدم ببينم چي شده؟ علي نشت در آستانه در،گفت: #اصبغ يه شب حسن گريه ميكنه، من وزينب و حسين آرومش مي كنيم، يه شب زينب گريه ميكنه، من و حسين و حسن آرومش مي كنيم، يه شب من گريه مي كنم اونها من و آروم مي كنند. گفتم :امشب چي شده طولاني شده؟ زنم نخوابيد، گفت: امشب حسين بهانه گرفته، هر وقت حسين گريه مي كنه همه ي ما بي طاقت ميشيم"امشب مي خوام روضه ي زنونه بخونم، مردونه گريه كنيم"مادر، امشب حسين مادر مادر ميكنه، همه ي ما بهم ريختيم،گفتم:آقا بچه است، چرا نمي بريش كنار قبر مادرش، ببرش آروم ميشه،گفت:قول دادم ببرمش، صداش كرد: حسين، حسين جان. مي آيي بريم كنار قبر مادرت؟ بلند شد، گفت:شرط داره نبايد بلند بلند گريه كني، آروم.چشم. روي چشمم، ببين علي چه طوري روضه مي خونه، علي ميگه دست ِ كوچكش رو گرفتم، آمديم، همچين كه نزديك ِ قبر رسيديم گفت:بابا دستم رو رها كن، علي ميگه: من گفتم الان ميره رو قبر مادر، شيون مي كنه، ناله مي زنه، اما همچين كه دستش رو رها كردم،قربون ِ ادبت برم حسين، دستش رو گذاشت رو سينه اش، السلام عليك ِ يا اُماه ، مادر سلام، زهرا....علي ميگه:به اون خدايي كه جان علي در يد قدرت اوست،تا حسين سلام داد،شنيدم از دل ِ قبر فاطمه صدا اومد: وعليك السلام يا ولدي يا حسين... مادر سلام، مادر سلام....
@emame3vom
#حاج_محمد_نوروزی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
#هفده_محرم
.
هدایت شده از امام حسین ع
4_659211483468529832.mp3
2.54M
.
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان #_عج_مناجات
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#سیدپوریا_هاشمی
اشک غریب عاقبتش شرم آشناست
بدبخت آن کسی ست که از صاحبش جداست
یک عمر از دعای فرج رزق خورده ایم
باید وبال گفت به دستی که بی دعاست
پایی که نیست در پی تو لنگ میزند
دنبال تو دویدن ما آبروی ماست
از دیگران دوا برسد درد مطلق است
دردی اگر زتو برسد مرهم و دواست
هرجور هست پیش تو یکروز میرسیم
آقا بگو که خیمه ی زهراییت کجاست
حق می دهیم دل به دل ما نمیدهی
ما سال هاست عادتمان لاف و ادعاست
سجده بغیر تربت اعلی نمی کنیم
مُهر قبول سجده ی ما مُهر کربلاست
**
هرچه زدند باز زجایش تکان نخورد
زینب کنار نیزه ی آقای سرجداست
.
YEKNET.IR - vahed - shabe 8 moharram1399 - amir kermanshahi.mp3
7.54M
🔳 #واحد احساسی #محرم99 #شب_هشتم_محرم
🌴نخواستی بدیمو بیاری به روم
🌴نذاشتی که خطدار بشه آبروم
🎤 #امیر_کرمانشاهی
.
#روضه
#شب_هشتم_محرم ۱۳۹۹
#کرمانشاهی 🎤
حضرت علی اکبر(ع)
می کشم خویش را به روی زمین
گاه بر سینه گاه بر زانو
این عصای شکسته بعد از تو
کمکم کرده بیشتر از زانو
چندمین بار می شود یادِ
شب دامادی تو افتادم
فرصتی بود و بعد عمری شرم
به جمال تو بوسه می دادم
حیف دیگر نمی شود بوسید
از لبانی که چاک خورده پسر
وای بر من چرا محاسن تو
اینقدر روی خاک خورده پسر
گفته بودی زمان پیری ما
آب هم در دلم تکان نخورد
تا تو هستی و تا عمویت هست
باد حتی به دختران نخورد
خواستم روی پای خود خیزم
باز هم با سر زمین خوردم
کمرم را بگیر مانندِ
چادر مادرم زمین خوردم
زره و خود و زین و تیغت را
زیر پای سپاه می بینم
چقدر چهره ات عوض شده است
نکند اشتباه می بینم
همه تقصیر توست سمت حرم
کِل کشیدند بعد خندیدند
بعد پنجاه و چند سال اینجا
عاقبت قد عمه را دیدند
زحمت مجتبی و بابایت
رفته بر باد غصه ام کم کن
پیش این چشمهای نامحرم
معجر عمه را تو محکم کن
کاش می شد سرت یکی می گفت
زیر این ضربه ها کمش نکنید
آه ای نیزه ها میان حرم
خواهرش هست درهمش نکنید
تبر از شال خود در آوردند
همه انگار که سر آوردند
چقدر تیغ را فرو کردند
چقدر تیغ را در آوردند
ترسشان بود بود عمو صدا بزنی
زود رفتند و لشگر آوردند
چکمه ها تا صدای تو ببُرد
چه فشاری به حنجر آوردند
دهنت را به زور پر کردند
گریه های مرا در آوردند
حال بر عمه ی تو می خندند
گریه های مرا در آوردند
هر بلایی که بر سر آوردند
روی دامان مادر آوردند
(حسن لطفی)
👇
YEKNET.IR - roze 2 - shabe 8 moharram1399 - amir kermanshahi.mp3
5.47M
🔳 #روضه سوزناک #محرم99
#شب_هشتم_محرم
🌴میکشم خویش را به روی زمین
🌴گاه بر سینه گاه بر زانو
🎤 #امیر_کرمانشاهی
.
#عاشورا
#شب_دهم_محرم
#کرمانشاهی 🎤
#واحد
ای که خنده از تو دوره گریه تو عین نوره
پیرهن پاره جدت پرچم روز ظهوره
گریه کن تویی روضه خون فاطمه
سینه زن منم نوحه خون ناظمه
سلام ما سلام ما به کربلای اطهرت
سلام ما سلام ما به پیکر مطهرت
****
راستی این شبا کجایی حتما آقا کربلایی
بالای سر بریده یا الان پایین پایی
زیر لب میگی صبح و شب آه حسین
سینه زن منم نوحه خون شاه حسین
حسین سرباز ره دین بود حسین قربانی آیین بود
عاقبت حق طلبی این بود
از سر نی گفت سبط پیمبر الله اکبر الله اکبر
****
بانی ماه محرم صاحب مجلس ماتم
سر به خوبا زدی آقا کاش بیای روضه ما هم
حس بودنت واسه ما نیروئه
سینه زن منم نوحه خون دلجوئه
همه جا کربلا همه جا نینوا
تو حسین منی نور عین منی
****
من دلم برات گرفته میدونم صدات گرفته
با دل تو دل خونِ مادر سادات گرفته
تو سیاه پوشه شاه بی لشکری
سینه زن منم نوحه خون کوثری
آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک
نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک
👇
1_101107507.ogg
915.1K
نظر استاد تابع منش در خصوص روضه معجر و حجاب اهلبیت
اگه کسی راجع به حجاب خواهرت حرف بزنه، تو سریع بحث رو عوض میکنی
چطور بخودمون اجازه میدیم در مورد حجاب و #معجر اهلبیت روضه بخوانیم
.
#بیانات_گفتاری
از کوزه همان برون تراود که در اوست 🍯
عاشق فقط عشق ازش بروز پیدا میکنه
نمونه ی بارز یک عاشق واقعی امام حسین علیه السلام است.
خدا امام حسین (علیهالسلام) را آفریده که دلبری کنه
دلبر امام حسینه💞
دلت باید برای ایشون بره
✨ امام حسین (علیهالسلام) کارخانه ی عاشق سازی داره
بنده های ضعیف و ناجور و بدرد نخور رو میگیره ،درست و حسابی تمیزشون میکنه بعد تحویل خدا میده
🌠میندازه تو بغل خدا
🕊 تا به عشق نرسی از پرواز خبری نیست
❤️ #مکتب_عشق ۱
💎 #استاد_کریمی
✨توجه به امام حسین، توجه به خداست
🍃 من اگر بخواهم خداوند را ببینم باید
◀️ در وجود امام علی(علیه السلام)
◀️در وجود امام حسین(علیه السلام)
ببینم
وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الاَْرْضَ (انعام:۷۹)
رویم را به سمت کسی کردم که فاطر آسمان ها و زمین است.
به این معنی که قالب مثالی ام رو به سمت خداوند گرفتم.
🌱 حالا وقتی که ما بیشتر توجهمان به دنیاست،
فارغ التحصیلانی که رویشان را به سمت خداوند کنند، خیلی کم شدن.
⌛️وقتی این بازدهی کم شده، یعنی مشتری های خداوند ⬇️کم شده و مشتری های دنیا ⬆️بیشتر است.
🚩 بعد خداوند امام حسین رو در معرکه آورده،
امام حسین در کربلا، شاهکاری آفرید
که توجه مخلوقات خدا رو به سمت خودش جلب کنه.
👌حالا من اگر حواسم به ❣️امام حسین❣️ باشه یعنی در اصل حواسم به ❣️خداونده❣️.
🚩 تو محرم، مردم هر کاری انجام میدن به 🖤عشق امام حسین🖤 انجام میدن
🏴 سیاه میپوشن به عشق امام حسین
🏴 عزاداری میکنن به عشق امام حسین
🏴 گریه میکنن به عشق امام حسین
🏴 مجلس شرکت میکنن به عشق امام حسین
🏴احسان میدن به عشق امام حسین
🏴 مجلس برگزار میکنن به عشق امام حسین
" کل یوم عاشورا و کل الارض کربلا "
تو باید هر روز توجهت به امام حسین باشه
🚩 امام حسین دلبر عالمه
💞 دلبری ایجاد کرده
✨ جذابیت ایجاد کرده
تا بتونه تو رو به سمت خودش جذب کنه که توجهت از دنیا به امام حسین معطوف بشه.
❤️ #مکتب_عشق ۲
💎 #استاد_کریمی
..
جذبه امام حسین (ع) در دلی بیافتد محبت دنیا از دل میرود
📍زمانهایی هست که در آن مواقع میل دنیایی ما کم میشه مثلا مریضی، مثل وقتی که به بهشت زهرا میرویم
این کم شدن میل دنیاییمان تا چه زمانی است؟ به محض برگشتن از بهشت زهرا باز میل دنیاییمان باز میگردد.
🔺 ولی وقتی جذبه امام حسین (ع) در دلی بیافتد محبت دنیایی از دل میرود نه اینکه کم میشود!
محبت دنیا از بین میرود
❌ نه اینکه دنیا از بین میرود نه
ما در دنیاییم باید
🍯 خوب بخوریم
👕 خوب بپوشیم،
🎡 تفریح حتما داشته باشیم
🚴♂ گردشمان رو باید بکنیم ....
منتهی
💖 محبت ما دیگه به دنیا نیست که توجه من به سمت دنیا برود بلکه محبت دل من به سمت امام حسین (ع) است.
💗 تو وقتی امام حسین را دوست داری
برو بهترین غذا را بخور ، بهترین ماشین را سوار شو ، خونه خوب داشته باش
اینا مشکلی که ندارد
چرا ⁉️⁉️⁉️
✅ چون دلت دیگه وابسته اونا نیست.
چون امام حسین (ع) آمده در عالم دلبری کرده
چون امام حسین دل ها را سمت خودش جذب کرده
❤️ #مکتب_عشق ۳
💎 #استاد_کریمی
.
.
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان #_عج_مناجات_محرمی
#رسول_رشیدی_راد
▶️
برلبم دارم سلامت یوسف زهرا سلام
چشم من بی آنکه بیند، آن رخ زیبا سلام
دل خوشم بر مستحبی که جوابش واجب است
آشنایی که غریبی می کنی با ما سلام
آل یاسین خوانِ ارکان ظهورت گشته ام
پا بنه بر دیده، پاسخ گو سلامم را سلام
بین مردم هر سلامی را سلامت در پی است
چشم بد دور از شما جانت سلامت با سلام
نه فقط جمعه که هر روزم شروعش با شماست
روبه قبله هر نمازم می شود آقا سلام
به عمویت رفته ای در قد و قامت ای عزیز
کی شود چشمم دهد بر آن قده رعنا سلام
در مدینه یا نجف یا جمکران یا مشهدی
یا عراقی در زیارت بر شما آنجا سلام
یاد ماهم باش وقتی می دهی در کربلا
بر شهید تشنه لب، بر زینب کبری سلام
یاد ما کن در زیارت خواندنِ ناحیه ات
می دهی وقتی برآن قربانی تنها سلام
در فرازی که سلامت می رسد بر جسم او
بی کفن افتاده پاره پاره در صحرا سلام
یا درآنجا که نشسته، قاتلش بر سینه اش
می دهی بر خواهرش بر مادرش زهرا سلام
.
#زمزمه
#شب_آخر_جلسه #دهه_دوم
مادر ندارد
شاهی که تنها مانده و لشکر ندارد
انقدر زخمی است
جایی برای بوسه بر پیکر ندارد
در بین گودال
افتاده و عمامه ای بر سر ندارد
می دید زینب
اما چنین در خاک و خون باور ندارد
دروش شلوغ ست
حالا که تنها مانده و یاور ندارد
می گفت زینب
شاید قاتل همرهش خنجر ندارد
با گریه می گفت
ای کاش می شد پیروهن را در نیارد
گودال تنگ است
صحرا مگر جایی از این بهتر ندارد
بر روی سینه
نیزه مزن وقتی که او سپر ندارد
کشتید اما
چرا دیگر انگشت و انگشتر ندارد
می گفت دشمن کارش تمام است او که اب اور ندارد
با کینه میزد
می گفت فرقی با حیدر ندارد
یک سو رباب است
بیچاره تنها مانده پسر ندارد
#عاشورا #گودال #قتلگاه
.
👇
مصیبت اسیری نزد امام زمان (عج) ...
مرحوم حاج ملا سلطانعلی، روضه خوان تبریزی که از جمله عبّاد و زهّاد بوده می گوید: در عالم رویا مشرف به محضر امام زمان (عج) شدم.
عرض کردم، مولای من ! آنچه در زیارت ناحیه ی مقدسه ذکر شده که می فرماید:
فلا ندبنّک صباحاً و مساءً و لا بکینّ علیک بدل الدموع دماً .
صحیح است؟
فرمودند: بلی
عرض کردم: آن مصیبتی که به جای اشک، خون گریه می کنید کدام است؟ آن مصیبت علی اکبر (علیه السّلام) است؟
فرمودند: نه، اگر علی اکبر علیه السّلام زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می کرد.
گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس علیه السّلام است؟
فرمودند: نه، بلکه اگر حضرت عباس علیه السّلام هم در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد.
گفتم: البته مصیبت سیدالشهدا است؟
فرمودند: نه، حضرت سیدالشهدا هم اگر در حیات بود، در این مصیبت خون گریه می کرد.
پرسیدم: پس این کدام مصیبت است؟
فرمودند: آن مصیبت اسیری عمه ام زینب سلام الله علیها است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📗شیفتگان حضرت مهدی، ج 2 ص 144
. #امام_زمان
💥سبک: #زمینه
🎤مداح: #حسین_طاهری
🏴 #زمینه_احساسی
دو روزِ زندگی شده کابوست شکسته حرمت تو و ناموست
تنت جا موند و رسیدی با سر گرفتی آخر سراغ دختر
چیزی نمیگم از خاتمت تو هم نپرس از گوشوارم
از حال من بدون همینو خرابه هر شب تب دارم
نذر تو کردم نماز حاجت منو ببر بشم از این خرابه راحت
بسمه غربت بسه جسارت بسمه هر چی که کشیدم تو اسارت
کجایی بابا کجایی بابا کجایی بابا
تو غارت همه ی تنم می لرزید مگه چادر من چقدر می ارزید
تو رفتی و من شدم آواره منو دق دادن سر گوشواره
یه روز از عمرم باقی باشه معجرمونو پس می گیرم
یا اینکه اینقدر تو خرابه زبون می گیرم تا بمیرم
یتیم نوازی خیلی ثوابه امونمو بریده سرمای خرابه
بسمه دوری بسه صبوری مگه که جای ما توی بزم شرابه
کجایی بابا کجایی بابا کجایی بابا
نگفتی دخترت داره جون میده کجا بودی سرت بوی نون میده
بگو که بدنت کجا جا مونده کدوم نامردی موتو سوزونده
منم مثل تو خسته هستم ولی تو سر کن این سکوتو
فدات بشم که نا مرتب بریدن اینجوری گلوتو
رمق ندارم تو دست و پا شکسته مثل خود تو گوشه ی ابروم
ای سر بریده سرم میسوزه بس که توی راه منو میکشیدن از موم
👇
مداحی آنلاین - دو روزه زندگیم شده کابوست - حسین طاهری.mp3
6.59M
🔳 #زمینه احساسی #محرم
🌴دو روزه زندگیم شده کابوست
🌴شکسته حُرمتِ تو و ناموست
🎤 #حسین_طاهری
.
#امیرالمؤمنین
متن مداحی
اسم شما عبادت انس و ملک
نغمه ے معراج نبے تا به فلک
وقتے که میشنوم فضائلت آقا
همش میگم یا لیتنے کنا معک
باز گویم من جنگ خیبر آقا
لحظه ے افتادن آن در آقا
میکشیدم من نعره از ناے دل
جان فداے تو علے حیدر بابا
جان فداے رویت/قدرت بازویت
لرزش دشمن از/گره ابرویت
ذوالفقارت بران/حرکتش چون طوفان
از لقب هات اینه/تویے شاه مردان
یا حیدر یا حیدر
تا اسم مرتضے میاد پر میگیریم
جنون میده وقت اذان سر میگیریم
تو حل مشکلاتمون مجربیم
بعد نماز ذکر یا حیدر میگیریم
تویے درمون همه دردا حیدر
تویے امیده هممون تو محشر
صف شکن میشے تو قیامت آقا
با دم مولا یا علے یا صفدر
پرسش محشر تو/جان پیمغبر تو
توے محشر باشی/ساقے کوثر تو
کاتب قرآنی/جانے و جانانی
تو که مرز بین/کفرے و ایمانی
یا حیدر یا حیدر
بعد علے یه اسم جنون میده
اسمیه که به عالمین توان میده
تو کارزار دوباره گرد و خاڪ شده
ابوفاضل شمشیرشو تکون میده
شیر میدان در روز عاشورایی
متعصب رو زینب کبرایی
امنیت برپاست وقتے که تو باشی
علمت بالاست حضرت سقایی
یل دوران عباس/مرد میدان عباس
آذرے ها میگن/سنه قربان عباس
اے دلاور عباس/شیر لشکر عباس
غیرتے هستے رو/اسم مادر عباس
یا اباالفضل یا اباالفضل
👇
⬛️روز چهاردهم محرم
حرکت کاروان اسرا به سمت شام
▪️پس از سخنان شجاعانه اهل بیت کاروان اسرای کربلا، فضا تغییر کرد و مردم جرات اعتراض پیدا کرده و قیام هایی بر علیه عبیدالله بن زیاد به وقوع پیوست.
▪️رسولان و سفیران سرافراز عاشورا، پس از فروشکستن بت کوفه -عبیدالله بن زیاد- و روشنگری و خطبه خوانی و تحول آفرینی، به سمت آزمون گاه سوم خود -شام- رهسپار شدند.
▪️این کاروان، پیش از این فاصله میان مکه تا کربلا را، خائفا یترقب پیموده بود و کربلای خون و تازیانه و تیغ و آتش و غارت و طعنه را پشت سر نهاده و از آزمون 70 کیلومتر فاصله کربلا تا کوفه با شتران بی جهاز، تازیانه و گرسنگی و زنجیر سربلند بیرون آمده بود و کوفه جشن و سرور را به سوگ و اشک و تحقیر عبیدالله زیاد رسانده بود.
▪️آنچه مسلم است میزان درنگ در کوفه پس از رسوایی و تحقیر و تغییر رفتار مردم از یک سو و انتظار یزید بن معاویه در شام از دیگر سو، نباید طولانی باشد. در نتیجه میزان توقف در کوفه را 3 یا 4 روز یا حداکثر 6 روز باید دانست. تذکره الخواص مدت توقف در کوفه را 2 روز می داند.
▪️پیش از این -در بدو ورود کاروان به کوفه- عبیدالله به یزید نامه نگاشته و خبر پیروزی و اسارت اهل بیت را گزارش کرده بود. کمی پیش از حرکت کاروان اسیران به شام نیز به شهرهای مسیر اطلاع داده بود که قافله اسیران در راه است و از حاملان سرها و محافظان آنها، استقبال و پذیرایی کنند.
▪️سرها را در صندوق ها نهادند و با نزدیک شدن به شهرها قرار بود بر نیزه افراشته کنند تا قدرت و پیروزی خود را نشان دهند و ترس و دلهره بیافرینند و راه را بر خیزش ها و حرکت های انقلابی سد کنند.
◾️ شیوه حرکت کاروان :
1. فرماندهان و حاملان سر عبارت بودند از زحر بن قیس جعفی (فرمانده و مامور گزارش در دربار دمشق)، ابوبردة بن عوف ازدی، طارق بن ابی ظبیان ازدی، مخفر بن ثعلبه، شمر بن ذی الجوشن، و گروهی از اهل کوفه، برخی همراهی عمربن سعد را نیز نوشته اند.
2. بر گردن امام سجاد(ع) طوق آهنین و بر دست و پایش زنجیر بسته بودند. زنان و کودکان را بر شتران نشاندند. به گونه ای که صورت ها و موها آشکار بود.
3. در این کاروان نام علی بن الحسین (ع)، فاطمه بنت حسین، سکینه بنت حسین، زینب بنت علی، و دختران و زنان و کودکان را ذکر کرده اند.
4. عبیدالله دستور داده بود سریع و با عجله حرکت کنند. در برخی منابع اشاره شده است که سرها را جلوتر فرستاد و اسیران را پشت سر آنها روانه کرد.
5. تعداد همراهان با قافله اسیران که با همه امکانات نظامی و تدارکاتی حرکت کردند و کار حفاظت از سرها را به عهده داشتند هزار نفر ذکر شده است.
6. این گروه ماموریت داشتند سرها را در همه شهرهای سر راه بچرخانند.
7. نوشته اند در طول راه امام سجاد(ع) ساکت بود و با هیچ کس تا رسیدن به شام سخن نگفت.
8. سرها را در صندوق ها نهاده بودند و به هر منزلی که می رسیدند بیرون می آوردند و بر نیزه می کردند و در تمام مدت، نگهبانی شدید می کردند و هنگام حرکت دیگر بار به صندوق بر می گرداندند.
9. کسی در راه، حق گریه کردن نداشت. سید بن طاووس از امام محمدباقر(ع) نقل کرده است که پدرم فرمود:
«چون ما را به نزد یزید می بردند، مرا بر شتر برهنه سوار کرده بودند و مخدرات اهل بیت را بر اشترهای برهنه سوار کرده بودند و در عقب من بودند و سر بزرگوار پدر عالی مقدارم بر سر نیزه بود و در پیش روی ما می بردند و نیزه داران آن کافران بر دور ما احاطه کرده بودند و هر یک از ما را می دیدند که آب از دیده ما جاری می شود، نیزه را بر سر ما می کوبیدند.»
10. حاملان سرها هر چند ماموریت داشتند از شهرهای بین راه بگذرند و برای قدرت نمایی و ارعاب و وارونه نشان دادن حقیقت در آن شهرها تبلیغ کنند و سرها را بر نیزه افراشته کنند اما ترس از درگیری و شورش قبایل عرب باعث می شد که گاه از بی راهه ها حرکت کنند، به همین سبب مسیر طولانی تر و گاه با بی نظمی مواجه می شد.
▪️فاصله مستقیم کوفه تا شام حدود 750 کیلومتر بوده است که بر اساس محاسبه ورود کاروان به شام در اول ماه صفر، در حدود 15-16 روزه طی شده است.
▪️طول زمان حرکت از کوفه به شام را نباید معادل بازگشت از شام به کربلا دانست چرا که رفتن همراه با توقف در شهرها بوده است و بازگشت، بی درنگ و بی توقف و از حاشیه فرات بدون نیاز به ورود به شهرها صورت پذیرفته است.
▪️مسیر حرکت قافله نیز به درستی و دقت در مقاتل و تواریخ ثبت نشده است. نوعی تشتت و جا به جایی در منازل راه کاملا مشهود و معلوم است.
📚 منابع :
شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید،
شیخ مفید، ارشاد،
تاریخ طبری
الفتوح ، ابن اعثم کوفی، ،
مقتل الحسین، خوارزمی
انساب الاشراف، بلاذری
و ...
.
خداحافظ! از دهه اول ماتمت رفتم
نگات کردم
صورتمو به سمت قتلگات کردم
با گریه و ناله حسین! صدات کردم
ببخش اگه توو مقتلت رهات کردم
غریب بودی
بدون حر و مسلم و حبیب بودی
زیر سُم اسبای نانجیب بودی
برات بمیرم خدُّالتریب بودی
نمونده جز گریه برام چاره
یا ثارالله و ابن ثاره
حرمله کرد پیرهنتو پاره
یا ثارالله و ابن ثاره
«یا ثارالله و ابن ثاره»
خداحافظ
از کربلای گریه و غمت رفتم
از دههی اول ماتمت رفتم
به روستاییا سپردمت رفتم
خداحافظ
ببین با تازیونه آشنام کردن
با سیلی خواهرت رو احترام کردن
جدا نشد زینب ازت؛ جدام کردن!
به جز تو خواهرت کیو داره
یا ثارالله و ابن ثاره
چشام فقط برا تو میباره
یا ثارالله و ابن ثاره
«یا ثارالله و ابن ثاره»
کجا بودید؟
لحظهای که امامتون صداتون کرد
هی گریه کرد و زیر لب دعاتون کرد
وقتی که دست و پا میزد نگاتون کرد
کجا بودید؟
با ناسزا بچهها رو که میبردن
سر روی نیزهها رو که میبردن
با گریه گوشوارهها رو که میبردن
گدا مگه جز تو کیو داره
یا ثارالله وابن ثاره
چشام فقط برا تو میباره
یا ثارالله و ابن ثاره
«یا ثارالله و ابن ثاره»
چقد خوبه
اگه یه شب حسین منو دعا میکرد
صداش که میزدم خودش نگاه میکرد
منو به اسم کوچیکم صدا میکرد
چقد خوبه
دلم پر از تپیدن حسین باشه
یه شب سرم رو دامن حسین باشه
نگام به روضه خوندن حسین باشه
نمونده جز گریه برام چاره
یا ثارالله وابن ثاره
میدونم این گریه اثر داره
یا ثارالله وابن ثاره
«یا ثارالله و ابن ثاره»
حسین جانم
ماها کجا و غصهی تو رو خوردن
از سرمون زیاده اسمتو بردن
الهی روزیمون بشه برات مردن
حسین جانم
از مادرت بخواه قبول کنه از ما
خودش اجازه داد که جاری شه اشکا
دسمتونو گرفت و گف بیاین اینجا
بچه به جز مادر کیو داره؟
یا ثارالله وابن ثاره
اشک مارو مادر خریداره
یا ثارالله وابن ثاره
شاعر: رضا یزدانی✍
#میثم_مطیعی 🎤
👇