eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. مناجات 1 🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا یا بن الحسن... شام غريبان جد غریبتون حسینه... 🔸امید آخر دلهای داغدیده بیا امام زمان....آقااا😭 از امشب دیگه تازیانه ها شروع میشه... از امشب دیگه اسارت عمه جانتون زینب کبری سلام الله علیها شروع ميشه... کجایی پسر فاطمه... 🔸به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت 🔸که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا آقا....بیا که دل شیعه خونه... یبن الحسن... ای... مرهم زخم های شیعه کجایی یبن الحسن... آقا....امشب چطوری قسمت بدم... 🔸عزیز فاطمه جدّت حسین در یم خون 🔸تو را صدا زند از حنجر بریده بیا آقا شما رو قسم میدیم به اون مادری که امروز گوشه قتلگاه هی صدا میزد وای غریب مادر حسین... وای مظلوم مادر حسین... 🔸به آن لبی که بر آن چوب میزدند به طشت 🔸به خواهری که گریبان خود دریده بیا آقا جانم... خودتون فرمودید هر وقت خواستید برا فرجم دعا کنید خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید... امشبم شب مصیبت زینبه... یا صاحب الزمان... خدابه ناله های زینب کبری... دیگه فرج آقامون رو برسان... حالا امام زمانت رو صدا بزن... یا صاحب الزمان...😭 .
زمزمه# و نوحه #– تشعیع و خاکسپاری اهل بیت ای دل عالم گرفتارت آقا نوکرت آمد به دیدارت آقا ای حسین جانم ای حسین جانم... ای عزیز زهرا،مهربان ارباب سینه زَنت را امشب خودت دریاب ای به گلزار زهرا گل ِ لاله برس به داد ِ او حقّ سه ساله شب اوّل ِ قبرش تو یارش باش در حشر و میزان هم در کنارش باش شکر خدا که از نسل قرآنیم در هر عزا برای تو گریانیم شکر خدا که ما اهل ولاییم از سرزمین سرخ کربلاییم هر جا اشک ما جاری شود ازعین میخوانیم بر تو مرثیّه یا حسین به یاد آن دمی که بین مقتل شنیدی بانگ خواهرت را از تل به یاد آن دم که با چشمان تر ناله میزد زهرا،غریب مادر سرت جدا شده آه و واویلا بر نیزه ها شده آه و واویلا فدای لاله های پرپر تو ابالفضل و علیّ ِ اکبر تو فدای آن دل ِ سوزانت ارباب روی دستت شد علی اصغر سیراب زمزمه #و نوحه #– تشعیع و خاکسپاری خادمه های اهل بیت یا زهرا ، ای عالمی گرفتارت خادمه ات آمده به دیدارت یا فاطمه جان یا فاطمه جان... او همیشه و هرجا یادت بوده عُمری کنیزه به اولادت بوده گریه کرده عُمری بر نورعینت در وجودش بوده داغ حسینت یا اُمّ ُ الائمّه ، ای نور مکتب برس به دادش امشب حقّ ِ زینب یاریش کن دم محشر و میزان به آبروی امام و شهیدان دل ما زنده از ولایت توست اُمید ما فقط عنایت توست ای غمت در دو عالم بی قرینه دل ِ ما پر زده سوی مدینه چشم عالم به یاد غمت خونبار غصّه دارم ز داغ در و دیوار حامی ِ ولایت و رهبر گشتی پشت در قربانی ِ حیدر گشتی سوزت در بیت آتش منجلی بود گناه تو فقط عشق علی بود در راه ِ حقّ و وادی ولایت مُحسنت شد فداییّ ِ ولایت همدم عُمر تو ، درد وبلا بود داغت مقدّمه ی کربلا بود نوحه# قبل از دفن#،تشعیع، دفن و بعد از دفن# و ختم مربوط به# خادمه ی اهل بیت یا# مادر یکی از خادمان اهل بیت دل قصیده اشک و ماتم سروده یک کنیزه ی زهرا رحلت نموده انشاءالله او در جنّت الاعلا/میرود دیدار امّ ابیها یا زهرا یا زهرا یا فاطمه جان... هر کس که خاک کوی زهرا میگردد عاقبت به خیر ِ دو دنیا میگردد هنگامی که جان دهد و بمیرد/زهرای مرضیه دستش بگیرد یا زهرا یا زهرا یا فاطمه جان... زهرایی که در راه امام و رهبر شکسته شد پهلویش در پشت آن در در راه ولایت شده فدایی/واویلا از غم خیر النسایی یا زهرا یا زهرا یا فاطمه جان... مدینه مادر شهیده ی ولا شد کربلا دختر خمیده ی بلا شده دیده بر نِی سر ِ از تن جدا را/بی کسی ِ غریب کربلا را یا زهرا یا زهرا یا فاطمه جان... نوحه ای تشعیع و خاکسپاری اهل بیتی ای جوان کربلایی الوداع/وعده ی ما کربلا سینه زن بودی تو بر خون خدا/وعده ی ما کربلا رفته ای محضر ِ/سَروَر ِ سر جدا میشوی زائر ِ/پیکر سر جدا یا حسین یا حسین... بوده عُمری اشک تو جاری ز عین/یاد اربابت حسین میزدی ناله چو کُلّ ِ عالمین/یاد اربابت حسین یاد آن لحظه ای/که سرش شد جدا کربلا تا به شام/زینت نیزه ها یا حسین یا حسین... در همین عُمر ِ کَمَت بوده به دل/سوز و آه اهل بیت خوش به حالت که جوانی تو شد/وقف راه اهل بیت آید از گلشَنت/عطر یاس ِ دعا حق نگهدار ِ تو/التماس دعا یا حسین یا حسین... این همه با حال ماتم آمدند/در پی ِ تابوت تو دل پریشان و پر از غم آمدند/در پی ِ تابوت تو ای فدای کسی/که به روی زمین بر تنش رانده شد/از جفا اسب ک 🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃 .
. میگذرد کاروان ... مي گذرد روز و شب ، زندگي ام با علي بندة يا هو شدم ، بندة مولا علي عرش خدا كرده است ، شهر نجف را علي فاضل و افضل علي ، علي والا علي جان علي فاطمه ، هستي زهرا علي * بندة بنده نواز ، خاكي بالا نشين وصلة نعلين او ، نقطة ثقلِ زمين مالك روز جزا ، حاكم في يوم دين موقع طوفان كه شد ، گفت خدا اينچنين نوح ! پريشان نباش ، زود بگو يا علي * دست گدا خالي و ، دست كريمان طلاست بر سر خوان علي ، روزي مهمان طلاست در نجف مرتضي ، قطرة باران طلاست شكر خدا بر سرم ، ساية ايوانْ طلاست عزت امروز علي ، عزت فردا علي * ساقي كوثر علي ، نَفْسِ پيمبر علي زينت منبر علي ، فاتح خيبر علي از همه بهتر علي ، ظاهر و مظهر علي يا علي حيدر علي ، يا علي حيدر علي شيعة حيدر بگو ، يكصد و ده تا علي * چشم علي روشن است ، تا قمرش فاطمه است شكر خدا ي كند ، دور و برش فاطمه است پشت نكرده به جنگ ، پشت سرش فاطمه است كِيْ به زمين مي خورد ، تا سپرش فاطمه است فاطمه وقتي كه رفت ، شد تك و تنها علي *** امیرالمؤمنین علی علیه السلام .
روضهء کوتاه . بی بی رو بین در و دیوار قراردادن و مولا رو دست بسته به مسجد بردن. یک مادری را می شناسم از خانه تا مسجد چند مرتبه زمین نشست و بلند شد. این تنها جا نبود، چند جا در تاریخ داریم که از اهل بیت یک نفر زمین می خورَد، یک آقایی را می شناسم که تا خبر جان دادن همسرش را شنید از مسجد تا خانه می دوید و زمین می نشست. شنیده اید امام رضا (علیه السّلام) وقتی از خانه ی مأمون بیرون آمد از شدت زهر جفا دائم میان کوچه روی زمین می نشست و پا می شدند، بر زمین می خوردند اما میگن ذکر آخر امام رضا وا اُمّا بود. آقا به پسر شبیب فرمودند یابن شبیب ان کنت باکیا ً لشیٍ،، فبک للحسین .یعنی به هرچی میخوای گریه کنی،به غریبیِ جدّ ما گریه کن.اما باید بگم یا امام رضا یکی هست که خودِ امام حسین، خیلی براش گریه کرد.آنچنان که روایت شرحِ حال امام رو بالای سر عباسش میگه: فَبکا بکاءً عالیا امام حسین خیلی برای برادرش گریه کرد. حالا اهلبیت که بدهکار کسی نمی مانند.روایت میگه به جبران خدمات عباس، فردای قیامت به حضرت زهرا س خبر میدن که بابات رسول الله گفته :اسبابِ شفاعتِ امتم هرچی داری بیار. بی بی می فرماید-دو دست قلم شده عباسم برای شفاعت کافیه. .
. عرض تبریک به محبین سیدالشهدا(ع)🌺 یا رقیه سلام الله علیها هر اهل دلی یافته راهی به رقیه پس رو زده با کوه گناهی به رقیه هروقت نشسته ست سر شانه ی عباس تقدیم شده منصب شاهی به رقیه هر جا سخن از راه رسیدن به خدا شد داده دل ما زود گواهی به رقیه هرکس که امیدش شده از کل جهان قطع انداخته با گریه نگاهی به رقیه مدیون حسینیم که داده دل ما را گاهی به علی اصغر و گاهی به رقیه وا شد گره از مشکل ما چون که شب قدر ده مرتبه گفتیم : الهی به 🌸
. جلوه ی دیگری از کوثرِ طاها آمد همه جا پرشده که حضرت زهرا آمد دیده ارباب جمالش، زده لبخند به او گفته صدشکر عزیز دل بابا آمد .
. شبیه فاطمه خبری خوش رسیده، ای یاران حق به دردانه اش گهر داده دختری مثل غنچه ی گل بلکه از آن لطیف تر داده گرد قنداقه اش همه جمعند بهر دیدار او چه همهمه است پدرش تا که دید او را گفت چقَدَر او شبیه ( س) است گونه ها رنگ سرخیِ گلبرگ کور، چشمان هر حسود شود چشم بد دور باد،  الهی که نشود گونه اش شود دختر نازدانه ای زیبا مثل او اختری نتابیده خوش به حال رقیه چون امروز روی دست ( ع) خوابیده حرفها داشت با زبان دلش با پدر وقت خواب و لالایی دخترک با زبان نوزادی گفت شیرین زبان:  بابایی؟ کیست مانند من در این لحظه سر به دست حسین( ع) بگذارد؟ گوش کن ای پدر که این دختر با تو ای عشق، حرفها دارد گرچه ای مهربان، پسر نشدم دخترم من، دوای دردِ پدر نرسد غم به جانت ای بابا دردهایت به جان این دختر دستهایم اگرچه قابل نیست میل دارم تو را بغل گیرم نرسد تو نباشی و باشم  من بدون حسین( ع) می میرم صبح و شام ای امید جان و دلم چشم خود را به چشم من وا کن تا که پایم بدون آبله است روی پای رقیه( س) لالا کن ای شراب طهور اهل بهشت یک شبی ساغر تو می گردم دو سه سال دگر به حال نزار من فدای سر تو می گردم ( ع) حضرت ( س) مبارک باد 98/02/05
رباعی سلام الله علیها هر کجا سخن از رقیه جان می آید صوتِ صلوات عرشیان می آید در مجلس این سه ساله من معتقدم عطر خوش صاحب الزمان می آید .
سرود زیبا ویژۀ سلام الله علیها به نفس حاج مهدی سروری گلِ لبخند رویِ لب هامه شبِ پایانِ همه غم هامه دختِ ارباب به دنیا اومد اونی که زیارتش رویامه دوباره شادم ، به تو دل دادم کویرِ خشکم ولی با تو آبادم چقد خوشحالم ، که خوبه حالم غلامت هستم به نوکریت می بالم «مدد یارقیه ... 3 عشقِ منی یا رقیه» یا رقیه دلم شیداته همه زندگیم تویِ دستاته همه میگن شبیه زهراست دو عالم محوِ رخِ زیباته شراب نابِّ ، مثه مهتابِ شب میلادِ ، دخترکه اربابِ دوباره مستم ، پیاله دستم اسیرِ زلفِ رقیه خاتون هستم «مدد یارقیه ... 3 عشقِ منی یا رقیه» کَرَمِ تو شبیه دریاست رُخِ زهرا تویِ چهره ت پیداست خاکِ پاتن تموم دنیا آره پرچمت تو عالم بالاست گرفتارم من ، تو رو دارم من یه عمره بی بی به تو بدهکارم من به پات زنجیرم ، اینه تقدیرم ایشاالله یک روز برایِ تو می میرم «مدد یارقیه ... 3 عشقِ منی یا رقیه» سبک زند وکیلی ~~~~~~~~~~~~~~~~ شب جشنه شب اربابه اون که صورتش مثل مهتابه تیغ ابروش هوایی کرده دو تا چشماش مثل در نابه عجب اربابی خدا بهم داده دل سرگردونم با حسین آباده خراب لطفت شدم وفتی که مسیرم به مسیر کربلا افتاده مثل فطرس شکسته بالم پرمو به دامنت میمالم نوکرم نوکر این خونه بخدا به نوکریم میبالم حسین درمون همه دردامه حسین آهنگ خوشه روی لب هامه تا جون دارم من گداش میمونم بدونید آی دنیا که حسین آقامه حسین یا مولا حسین یامولا عزیز الزهرا هرکی آقا غلامت باشه تو دل حضرت زهرا جاشه خود ارباب تو روز محشر نمیذاره نوکرش تنها شه با ذکرت امشب عبادت کردم شده حرف حرم قصد زیارت کردم ازین می خونه نمیرم جایی اخه من به گدایی تو عادت کردم حسین یا مولا حسین یا مولا
. گلی گم کرده ام می جویم او را به هر گل می رسم می بویم او را گل من نی بود این و نه آنست گل من مهدی صاحب زمان است دلم اندر هوایش می زند پر شرر افکنده بر جانم چو آذر خوش آن روزی که با شم یاور او بمانند گدایان بر در او خوش آن روزی که من پروانه باشم فدای آن گل یکدانه باشم خوش آن روزی که من بر عهد دیرین نثار او کنم این جان شیرین الا ای گل کجایی جان فدایت چه باشد گر که گردم خاک پایت ز درد انتظارت جان به لب شد تن فرسوده ام در تاب و تب شد بسی رفتند و مردند از فراقت ندیدند در جهان آن روی ماهت “نبوی گرگانی” اللّهم عجل لولیک الفرج والعافیه النصر .
🍂🍂🍂🍂🍂🍂 خوشترين نغمه در آفاق بود نام حسين نمك مجلس عشاق بود نام حسين بردن نام حسين اذن خدا مي‌طلبد نظر مرحمت فاطمه را مي‌طلبد بردن نام حسين ديده ۍ تر ميخواهد سينه اۍ سوخته از سوز جگر ميخواهد نام او اعظم اسماء خداوند جلۍ است دلربايۍ ز خدا كار حسين بن علۍ است بردن نام حسين عز و شرف داده مرا سرفرازۍ پسر شاه نجف داده مرا گوهر اشك عزايش سبب فخر من است خواندن نوحه برايش سبب فخر من است هر كجا بزم عزاۍ گل زهرا بر پاست سر من خاك ره سينه زنانِ مولاست نوكر نوشت : گاهی ز چشم عاطفه تقدیر میشویم موریم و با نگاه شما میر میشویم این افتخار ماست که با اذن فاطمه داریم با حسین حسین ، پیر میشویم... صلي الله عليك يا سيدنا الشهيد يا اباعبدالله الحسين اۍ همه‌ۍ عشق سلامٌ عليك... .
. سبک کرببلا ای کاش من مسافرت بودم . زمزمه تشیع جنازه نوکر امام حسین(ع) به زیـر تابوت من *حسین حسین گوئيد(3) تمام جسم و جانم به اشک خود شوئید(3) ای اهل ولا سوی جنان بارم و بستم(2) من نوکرِ آل علـی و فاطمه هستم(2) من دیده به راه آن یار غریبم آید به سر من مولا و حبیبم یا سیدی یا مولا حسین حسین مولا(2) الا عزیز زهـرا *نظر کن ای مولا (3) به روی قبر ما هم *گذر کن ای مولا(3) شبی به این وادی هم*سفر کن ای مولا(3) در زیر لحد ذکر من و حال و هوایم (2) من نوکر در بستِ شه کرب و بلایم (2) سالار شهیدان در این شب تارم با ساقی طفلان آید به مزارم یا سیدی یا مولا *حسین حسین مولا (3) اگر چه از طفلی نوکر حسینیم ما اگر چه زوار بین الحرمینیم ما تا که نفس می آید به زیر دینیم ما عمری همه جا بی سر و سامان حسینم از روز تولد به سر خوان حسینم من نوکر پیر اولاد رسولم یا حضرت زهرا بنما تو قبولم یوسف حق پرست(غریب)
سبک العجل بقیة الله حاج میثم مطیعی ساير موضوعات-مناجات با خدا تو بهار آرزوهام دلِ من چقد خزونه نکنه که رونده باشی گداتو از درِ خونه تویِ میخونه دوباره گدا پیمونه شکسته اومده به درگهت با یه نمکدونِ شکسته خاطر‌های گناهام میزنه آتیش به جونم نذا تویِ این جهنم تویِ این عذاب بمونم من خودم با سنگ غفلت بالمو زدم شکستم دور شدم از درِ خونت پیش غافلا نشستم وای اگه تو این شبا هم نتونم تو رو بخونم سُفره رو جمع کنی و من بدونِ روزی بمونم نمیخوام اشکامو دیگه به گناهی بفُروشم نمیخوام دیگه بمونه دِین مردم روی دوشم دلِ مُردمو نگا کن تا دوباره جون بگیره وقتی که قرآن بخونم چشِ من بارون بگیره درِ این قفس رو واکن صید بیچاره رها شه غم ندارم اگه امشب ضامنم امام رضا شه من زمین‌گیر شدم امّا میخوام آسمونی باشم خدایا بهم کمک کن یه حسین بگم که پاشم یه حسین گفتم و از عرش واسه من سلام آوردن دوباره از حوض کوثر واسه من یه جام آوردن گریه می‌کنن ملائک نوحه زیر لب میخونن تو حسینیه‌ی زهرا روضه‌ی زینب میخونن منبریشون که میخونن یکی یکی پَر میگیرن پشت دروازه‌ی کوفه ناله رو از سر می‌گیرن پشت دروازه‌ی کوفه میبینن یه سر آوردن اون طرف بچه‌ها میگن عمّه هستی‌مونو بردن .
سبک: آمدم ای خدا شادمانم کنی بر سر خوان خود میهمانم کنی من نه مهمانم سائلت هستم آمدم گیری از کرم دستم ای خدای من تو خدای منی مهربان منی من فقیرم و تو میزبان منی من فقیر تو، تو عظیمِ من من تهی دست و تو کریم من ای خدای من گر سیه چهره و گرچه آلوده من به خاک در تو جبین سوده ام شده ام در دشت غم آواره یک نظر کن بر منِ بیچاره ای خدای من نذر خود کرده ام اشک خود، آهِ خود آورم سوی تو دست کوتاه خود به مناجات علی و زهرا تو مران از درگه خود ما را ای خدای من من که آورده ام بر درِ تو شفیع یک چمن لاله ی پرپرِ در بقیع به همه گلهای بقیع امشب عفو خود را کن شاملم یا رب ای خدای من سبک: .
. اشڪ تا باشد وضـو لازم ندارد نوڪـرت غیر بغضی در گـــــلو لازم ندارد نوڪـرت یا وجیهــا عِنـدَ رَبّـــــی آبـرویـم را بــــخر تا تـو باشــــی، آبرو لازم نــدارد نوڪـرت صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين .
. سبک ای صفای قلب زارم .. . من که سر تا پا گناهم یا غیاث المستغیثین از حضورت عذرخواهم یا غیاث المستغیثین بر قبول عذر تقصیرم اگر خواهی گواهی اشک و آه من گواهم یا غیاث المستغیثین من ضعیفم من ذلیلم مستکینم مستجیرم روسیاهم بی پناهم یا غیاث المستغیثین بنده ام منت پذیرم منتی بگذار و بگذر از من و جرم و گناهم یا غیاث المستغیثین سد عصیان راه امید مرا می بندد اما می دهد عفو تو راهم یا غیاث المستغیثین یوسف روحم گرفتار است در چاه معاصی خود برون آور ز چاهم یا غیاث المستغیثین از خجالت چون بر آرم سر به سوی آسمانت شرم ریزد از نگاهم یا غیاث المستغیثین عمر من در اشتباه صرف طی شد چون مؤید نک برآر از اشتباهم یا غیاث المستغیثین منم غرق گناه به جرمم تو گواه. (اغثنی یا اِلاه ) 2 سید رضا مؤید خراسانی سبک ای صفای قلب زارم ... .
. 💮 السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ ... 💮 گفتند کارتان؟ همه گفتیم نوکریم چون بار عشق را به سر شانه می بریم ما را اگر چه بازی دنیا خراب کرد اما به لطف روضه ی ارباب بهتریم فرقی نمی کند چه کسی با چه منصبی در پای سفره ات همه با هم برابریم گریه زبان مادری نوکران توست احساس می کنم همه با هم برادریم «ما را سری است با تو که گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم» علامه ایم گاهی و گاهی رسول ترک یک روز روضه خوان تو یک روز منبریم با هر که گفت گریه چرا گفته ایم که ما داغدار حنجر در زیر خنجریم... سعید پاشازاده .
روضه حضرت زهرا مناسب برای شب آخرِ مجلس های محرم و صفر ‍ فاطمیه مادرم گفت برو روضه،جلا می گیری چایِ روضه بخوری، جامِ بلا می گیری پدرم گفت اگر نوکرِ خوبی باشی عاقبت تذکرهء کرببلا می گیری حسین..آرام جانم حسین... روح و روانم حسین... قلبِ منو جلا بده حسین.. بمن یه کربلا بده 🔻 نفس المهموم لحزننا،تسبیح شب آخر: توسل به مادرِ سادات اصبغ بنِ نباته، میگه نیمه شب از خانه علی صدای گریه بلند شد اصبغ بن نباته همسايه ي ديوار به ديوار علیِ، ميگه بلند شدم، اومدم در ِ خونه ي علي رو در زدم، تا در زدم در ِ خونه رو ديدم آرام شد صدا ،"بذار يه دعايي بكنم اينجا:الهي هيچ آبرو مندي رو بي آبرو نكن،الهي هر كسي يه آبرويي رو پيش مردم حفظ كرده،آبروش رو نريز" آرام شد، در و كه باز كرد، يه نگاه كرد،اصبغ ببخشيد،خيلي اذيتت كردم، تا فاطمه كه زنده بود كه خودش، حالا هم كه رفته بچه هاش، مارو ببخش. دستم رو گذاشتم روي شونه هاش ، گفتم:علي چي شده؟ بغض كرده بود علي، گفتم:بلند گريه كن، من همسايه شما هستم اومدم ببينم چي شده؟ علي نشت در آستانه در،گفت:اصبغ يه شب حسن گريه ميكنه، من وزينب و حسين آرومش مي كنيم، يه شب زينب گريه ميكنه، من و حسين و حسن آرومش مي كنيم، يه شب من گريه مي كنم اونها من و آروم مي كنند. گفتم :امشب چي شده طولاني شده؟ زنم نخوابيد، گفت: امشب حسين بهانه گرفته، هر وقت حسين گريه مي كنه همه ي ما بي طاقت ميشيم"امشب مي خوام روضه ي زنونه بخونم، مردونه گريه كنيم"مادر، امشب حسين مادر مادر ميكنه، همه ي ما بهم ريختيم،گفتم:آقا بچه است، چرا نمي بريش كنار قبر مادرش، ببرش آروم ميشه،گفت:قول دادم ببرمش، صداش كرد: حسين، حسين جان. مي آيي بريم كنار قبر مادرت؟ بلند شد، گفت:شرط داره نبايد بلند بلند گريه كني، آروم.چشم. روي چشمم، ببين علي چه طوري روضه مي خونه، علي ميگه دست ِ كوچكش رو گرفتم، آمديم، همچين كه نزديك ِ قبر رسيديم گفت:بابا دستم رو رها كن، علي ميگه: من گفتم الان ميره رو قبر مادر، شيون مي كنه، ناله مي زنه، اما همچين كه دستش رو رها كردم،قربون ِ ادبت برم حسين، دستش رو گذاشت رو سينه اش، السلام عليك ِ يا اُماه ، مادر سلام، زهرا....علي ميگه:به اون خدايي كه جان علي در يد قدرت اوست،تا حسين سلام داد،شنيدم از دل ِ قبر فاطمه صدا اومد: وعليك السلام يا ولدي يا حسين... مادر سلام، مادر سلام حالا مادرش این زیارت و دیدارِ حسینش را جبران کرد،...کجا؟ ‍ زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزد، غریب مادر حسین .
. کجایید ای شهیدان خدایی کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی کجایید ای سبک بالان عاشق پرنده تر زمرغان هوایی همه رفتند و تنها مانده ام من ز همراهان خود جا مانده ام من به یاد کرخه و فاو و شلمچه به یاد خاک گلگون حلبچه یکی درد و یکی درمون پسنده یکی وصل و یکی هجران پسنده من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسنده گلی گم کرده ام می جویم او را به هر گل می رسم می بویم او را گل من یک نشانی در بدن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت .
. 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 خدایا! بنده ات را ناز کردی، چه زیبا در به رویم باز کردی. دوباره بوی باران،بوی رحمت، نشان تازه ای از کوی رحمت سلام ای سفره داران ضیافت، سلام ای بندگان باشرافت سلام ای افتتاح نیمه شبها ، ابوحمزه،دعای زیر لبها دلم تنگ مناجات است ای دوست، که اوقات ملاقات است ای دوست پیشاپیش حلول ماه ضیافت خدا برتمام شما عابدان مبارک 🌙 .
دستت رسید پنجره فولاد گریه کن با یاد ما میان گوهر شاد گریه کن ما با خیال صحن و حرم گریه میکنیم اما تو گوشه ای زحرم شاد گریه کن یا گوشه حرم و یا در میان صحن چشمت که هر کجا به تو پا داد گریه کن با دیدن ضریح و یا زائران عشق یا هر کجا که در دلت افتاد گریه کن چشمت که خیس شد برو حاجت روا شدی نعره بزن که حاجت من داد گریه کن ۹۸/۲/۴ ــــــــــــــــــــــــ
ايوان نجف عجب صفائي دارد ..... حيدر بنگر چه بارگاهي دارد اي كعبه به خود مناز از روي شرف ...... جايت بنشين كه هر كه جائي دارد هرگز نكند واهمه از روز جزا ...... هر كس چو علي پشت وپناهي دارد  ريزد گنهش به مثل برگ پائيز ....... گر زائر دلخسته گناهي دارد هرگز نشود ديده او نابينا ....... هر كس كه بر اين بقعه نگاهي دارد خوشبخت كسيكه اندراين وادي عشق ...... با راز و نياز اشك و آهي دارد بي حب علي عبادت نامقبول است ......... با مهر علي قدر و بهائي دارد هر كس كه نگشت پيرو مكتب او ....... قطعا تو بدان راه خطايي دارد حاجت بطلب هميشه از شاه نجف ........ زيرا كه يد گره گشائي دارد بروادي رحمتش دو صدبار سلام ....... مدفون دو سه صد مرد الهي دارد از كوفه رسد ناله حيدر بر گوش ....... زان خانه پر نور كه چاهي دارد نوميد نگردد ز سراي علوي ....... هر كس به درش دست گدائي دارد رحمت به روان آنكه گفت اين مصرع ....... ايوان نجف عجب صفائي دارد ************************* دیوانه ی آنم که وفایی دارد آن یار که چشم دلربایی دارد این ذکر مرا همیشه دیوانه کند ایوان نجف عجب صفایی دارد هر قلب به سینه قبله گاهی دارد هر قبله برای خود خدایی دارد اما زدرون کعبه فرمود خدا ایوان نجف عجب صفایی دارد حاجی به حرم حال و هوایی دارد در وقت طواف ربّنایی دارد بر گرد حرم مهدی زهرا گوید ایوان نجف عجب صفایی دارد ای کعبه به خود مبال از روی شرف جایت بنشین که هرکه جایی دارد الحق که ملائکه چنین می گویند ایوان نجف عجب صفایی دارد عشق من و تو چه ماجرایی دارد این قصّه چه شاهی چه گدایی دارد من بین صفا و مروه هم می گویم ایوان نجف عجب صفایی دارد  .
🌸🍃🌸🍃 پیرمردی بود زاهد که در دل کوه، توی دخمه‌ای عبادت می‌کرد و از علف‌ها و میوه‌های جنگلی کوه هم می‌خورد. روزی از کوه به زیر آمد و به طرف ده راه افتاد رفت و رفت تا به نزدیک ده رسید، مزرعه گندمی دید. خیلی خوشش آمد، پیش رفت و دو تا سنبله از گندم‌ها چید و کف دستش خرد کرد و آن چند دانه گندم تازه را خورد، بعد از آنکه چند قدمی به طرف ده پیش رفت، به خودش گفت: «ای مرد! این گندم از مال که بود خوردی؟… حرام بود؟… حلال بود؟…» زاهد سرگردان و پریشان شد و گفت: «خدایا! من طاقت و توش عذاب آن دنیا را ندارم ـ هرچه می‌خواهی بکنی و به هر شکلی که جایز می‌دانی مجازاتم کن و تقاص این چند دانه گندم را در همین دنیا از من بگیر!» خدا دعا و درخواست او را قبول کرد و او را به شکل گاوی درآورد و به چرا مشغول شد. صاحب مزرعه که آمد و یک گاوی در گندم‌زارش دید هرچه در حول و حوش نگاه کرد کسی را ندید ـ ناچار طرف غروب، گاو را به خانه آورد و مدت هشت سال از او بهره گرفت، آخر که از گوشت و پوست او هم استفاده کرد، کله خشک او را برای مزرعه‌اش «داهول» کرد یعنی مترسک کرد و توی زمین سر چوب کرد ـ روزی که صاحب زمین مزرعه‌اش را چید و کوبید و گندم را خرمن کرد، شب دزدها آمدند و جوال‌هاشان را از گندم پر کردند ناگهان صدای غش‌غش خنده از کله خشک گاو بلند شد، دزدها مات و حیران شدند و خشکشان زد، هرچه به این طرف و آن طرف نگاه کردند دیدند هیچکس نیست اول خیلی ترسیدند و گندم جوال کردن را ول کردند. بعد آمدند پیش کله و ایستادند و گفتند: «ای کله! ترا خدا بگو ببینم چرا می‌خندی؟ تو که هستی؟ چرا اینطور می‌خندی و ما را مسخره می‌کنی؟» کله به زبان آمد و شرح احوالش را گفت و آخر هم گفت: «من به تقاص دو تا سنبله گندم دارم چنین مکافاتی می‌بینم ـ وای به حال شما که جوال جوال می برید
بسم الله الرحمن الرحیم امروز شعرهای شهادت امام صادق را می خواندم اما بسیار متاثر و ناراحت شدم از محتوای برخی اشعار آیا هدف شعر گریاندن مردم است به هر قیمتی؟ آیا متوجه هستیم که داریم از حجت خدا صحبت میکنیم؟ برخی گویا یکبار مقتل امام صادق را نخوانده اند نمیدانند قصه ی آتش زدن بیت امام و قصه ی بردن امام از خانه در دو زمان متفاوت بوده اما در شعر میآورند که خانه را آتش زدند و دست امام را بستند و اورا بردند....😔 به ابیات زیر توجه کنید آیا مطابق با مقتل امام هست؟ آیا پیغمبر و حضرت زهرا راضی هستند؟ 🔸دشمنم مثل علی پارچه ی عمامه دور گردن عوض دور سرم میپیچد اصلا امام در کوچه عمامه به سر نداشت به فرض بودن عمامه جایی ندارد که دور گردن امام ، عمامه بپیچند 🔸پیش چشم عیال و فرزندش شرم از فحش و ناسزا میکرد مچ پایش سر گذر پیچید استخوان تنش صدا میکرد فحش و ناسزا ؟😭 کجا دارد که مچ پای حضرت بپیچد ؟ شاعری دیگر هم دارد 🔸بالای مرکبی و خجالت نمیکشی پیچیده پای من چکنم بی حیا نزن کاش کمی امام شناس تر بودیم و احترام امام را حفظ میکردیم این دوبیت را ببینید 🔸در آستانه ی در صورتم به جایی خورد اسیر ضربه ی سیلی بی هوا بودم 🔸میان کوچه ی باریک گیر افتادم شبیه مادر خود زیر دست و پا بودم کجای مقتل دارد که امام صادق سیلی خورده و زیر دست و پا افتاده؟ آجرک الله یا صاحب الزمان به این بیت ها نگاه کنید تامل کنید آیا با مقتل امام ، حرمت امام سازگاری دارد....بخاطر حضرت زهرا این ابیات را نخوانیم یا از شاعرهایش بپرسیم در کدام مقتل معتبر دیده اند 🔸دگر غرور تو را چاره جز شکستن نیست اگر محاسن تو دست این سوار بیفتد 🔹کوچه سنگی است سرش درد گرفته نامرد بی هوا هول نده سنگ است ببین جایش را 🔸سجاده و عبای مرا میکشی بکش اما لگد به تربت کرببلا مزن 🔹کوچه تنگ و دلی سنگ و زمین خوردن ها استخوانی که ترک خورد صدا بردارد 🔸ناگهان زلف پریشان تو را میگیرند سر سجاده گریبان تو را میگیرند دوستان ذاکر حداقل برای خاطر حضرت زهرا رعایت کنیم اگر این ابیات خوانده نشوند باعث میشود کم کم شعرای عزیز سبک شعری خود را عوض کنند اساتید شعر دقت کنند شعر به مسیری نرود که شاعران جوان فکر کنند شعر مرثیه مسابقه است و هر کس شعرش مصیبت و زدن و کشیدن بیشتری داشته باشد موفق تر است از کانال های شعری هم تقاضا دارم این اشعار را ویرایش کنند و اگر ادمین ها سواد شعری ندارند از اهل فن کمک بگیرند البته بیت هایی که شاهد مثال آوردم از شاعرانی است که اشعار برگزیده و فاخر زیاد دارند وبابت این تذکر از همه پوزش میطلبم خدا عاقبت همه را بخیر کند.... کانال میثم مؤمن نژاد"شاعر"
‍ سرود ولادت حضرت علی اکبر ع شب نور و شب مهتابه ، شب عشق و مستی نابه قراره این دل دیوونه ، روی دست مادرش خوابه اومد اون گلی که همه هست حسینه حسین مست اکبر ، علی مست حسینه دوباره یه حیدر روی دست حسینه امشب انگار خود پیغمبر از راه اومد یه گل پسر مثل ماه اومد ، علی اکبر شاه اومد ... علی اکبر ، علی اکبر ، علی اکبر ، مدد علی اکبر ... با نگاهش کل دلهارو ، کرده روشن همه دنیارو همین اول داره میخنده ، تا میبینه روی بابارو ببینید گرفته بازم دعای ارباب هدیه فرستاد خدا برای ارباب دلم رفته امشب پائین پای ارباب بچه های عزیز حیدرو دوس دارم فقط همین درو دوس دارم ، علی اکبرو دوس دارم ... علی اکبر ، علی اکبر ، علی اکبر ، مدد علی اکبر ...