eitaa logo
امام حسین ع
19هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ ⚫️ 🎤 زبان حال حضرت علی ع برای بردن نمادین پاشو ببین توی خونمون چه خبره امشب همش میترسم دق کنم جلوی چش زینب حالا منم و در به دری حالا دیگه زهرا ندارم امیدی به فردا ندارم دیگه نا ندارم شال عزای مادرتون رو بچه ها رو شونه بزارید رحم الله من يقرا الفاتحه تابوت بیارید وای ..... خدا مادرم را کجا میبرن گمونم برای شفا میبرن خدا مادرم بازویش خسته است پاشو نگاه کن که منم بعیده بمونم شبیه مادر مرده ها تو حیاط خونم دیگه نفسم رفته ولی چشمای گریون هنوز چادر تو گلگون هنوز پر خون هنوز ما دیگه جز خدا تو مدینه بچه ها کسی رو نداریم رحم الله من يقرا الفاتحه تابوت بیارید وای ... 👇
. عج الله تعالی فرجه الشریف 🔻سعید نسیمی امشب دلم گرفته از آن گریه می کنم هم ناله با امام زمان گریه می کنم یا رب رسیده شام غریبان یاس و من رنگ غروب فصل خزان گریه می کنم با اشک غسل نیمه شب و گریهٔ کفن با تربتی که مانده نهان گریه می کنم با راز سر گشودهٔ یک جسم پر گریز با طفل آستین به دهان گریه می کنم همراه کوه صبر که امر سکوت کرد  اما گریست مویه کنان گریه می کنم هنگام باز کردن بند کفن چو شمع بر بی کسی مرد جوان گریه می کنم با بغض غرق غربت ایتام فاطمه بر زخم های مادرشان گریه می کنم زهرا میان خانهٔ قبر است یا علی بر مرتضی چو‌ ابر روان گریه می کنم وقتی حسین سر روی زانوی غم گذاشت من یاد رأس روی سنان گریه می کنم سلام الله علیها
. ای نور دل حیدر (بودی تو همه هستم)۲ داغت به دلم مانده (رفتی ز چه ازدستم)۲ یارو همسنگرم فاطمه جانم ای گل پرپرم فاطمه جانم یا زهرا یا زهرا فاطمه جانم(۲) آمد گل یاس من جان از غم تو بر لب با اشک حسین تو نالد ز غمت زینب خانه بی تو شده بیت الاحزانم با سوز حسنت دیده گریانم یا زهرا یا زهرا فاطمه جانم ای هستی پیغمبر بودی تو مرا یاور در غربتم و تنها بی تو چه کند حیدر رفتی و از داغت من بی شکیبم در مدینه زهرا بی تو غریبم یا زهرا یا زهرا فاطمه جانم بی تو گل پیغمبر بشکسته پر و بالم هر لحظه به یاد تو میسوزم و می نالم خانه ماتم سرا شد از غم تو میسوزد حیدر بر عمرکم تو یا زهرا یا زهرا فاطمه جانم خم شد کمرم حیدر تا رفتی از این خانه در شام غریبانت سوزم چه غریبانه در غربت یاد تو با اشک چشمان گرفته ام بهرت شام غریبان یا زهرا یا زهرا فاطمه جانم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ▪️ چرا پر کشیدی گل یاس پرپر علی رو به زانو در آوردی آخر نگفتی که یارت بی تو سر بزیره نگفتی علی از جدائی میمیره ببین زانوهای علی لرزه داره ببین چشمام از غم داره خون میباره واکن باز چشاتُ به دردام دوا شو یه باره دیگه با علی هم صدا شو مرو فاطمه جان پاشو باز با دستات بگیر اشک من رو بخوابون حسینُ آروم کن حسن رو پاشو زندگیمو بازم رو براه کن پاشو مادرونه به زینب نگاه کن حالا که تو رفتی غم من یه چیزه چطوری علی رو تنت خاک بریزه میترسم تو غسلُ تو تشییع جنازه بازم از رو پهلوت بیاد خونِ تازه مرو فاطمه جان بیا زهرا با هم بزاریم قراری باهم روبرو شیم یه گوشه کناری بازم وعدهء ما یه روز سیاهه پیش جسم بی سر توی قتلگاهه بیا فاطمه جان پیش نور عینت بیا توی مقتل کنار حُسینت بیا روضه خون شیم بی هم توی گودال با هر ضربهء شمر می ره زینب از حال حاج مجتبی صمدی شهاب ✍ 👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. خداحافظ ای صفای مدینه خداحافظ ای گل بی قرینه خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ نور دیده حیدر خداحافظ غم رسیده حیدر ز داغ تو خون شده دل زینب نگر بر قد خمیده حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ هستی حیدر خداحافظ نور چشم پیمبر که بودی عمری تو یاور حیدر چه سازم بی تو امید دو عالم به حال من فاطمه جان تو بنگر خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ همنشین ولایت خداحافظ کوه صبر و شهامت منم شرمنده ز روی تو زهرا که کردی حمایت زجان امامت خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ ای فدایی مکتب که روز تو شد از ستم ها چنان شب بدون تو خانه بیت الحزن شد بسوزاند ،داغ تو سینه زینب خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ ای پرستوی خسته خداحافظ یار پهلو شکسته کجا رفتی ای صفای دل من علی بی تو در غم تو نشسته خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ یار خوب و حبیبم به درد من بوده ای تو طبیبم کجا رفتی ای ضیاء دو عینم که بی تو کم شد توان و شکیبم خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر حسن گرید از برای تو زهرا حسین نالد در عزای تو زهرا کنار قبرت غمینم و گریان مگر گردم جان فدای تو زهرا خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر .👇
📋 آب غسل و کفن ختم رسل خشک نگردیده ✔️ ✔️ ✔️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آب غسل و کفن ختم رسل خشک نگردیده که قران شده پا مال و فراموش شده حرمت پیغمبر و دین علی و ال گروهی که شده بنده دجال ستادند در بیت خداوند تبارک و تعالی به درون کینه مولا نه حیایی و نه شرمی ز رسول و علی و حضرت زهرا عوض دسته گل شاخه هیزم به سر شانه نهادند در خانه ستادند ز بیداد زبان را به جسارت بگشادند که هان یا علی از چیست که در خانه نشستی در از قهر به روی همه بستی اگر این لحظه در خانه خود را نگشایی و نیایی به سوی مسجد و بیعت ننمایی همه اتش به فروزیم در خانه بسوزیم بسوزیم حسین و حسن و فاطمه ات را که از این شورش و تهدید تن زینب و کلثوم و حسین و حسن فاطمه لرزید کشیدند ز دل ناله که ای ختم رسل سر به در اور ز دل خاک و ببین غربت ما را در ان حادثه شوم به اذن علی ان رهبر مظلوم که مظلومه او تا ابد الدهر بود بر همه معلوم مه برج حیا فاطمه امد پس در گفت که ای قوم ستمکار به جرات شده با ذات خدا احد قادر دادار پس از رحلت پیغمبرش اماده پیکار چه خواهید ز ال نبی و شیر خدا حیدر کرار ندیدید که ما در غم پیغمبر اکرم همه هستیم عزادار دریغا که همان عهد شکن های دو روی همه قدار عوض شرم و حیا پاسخشان شد شرر نار ز بیت الحرم وحی بر امد شرر و دود سوی گنبد دوار خدا داند و زهرا که چه رخداد میان در و دیوار چه با فاطمه از ان لگد و ضربت و در شد به هواداریه او محسن شش ماهه سپر شد به خدا زود تر از مادر مظلومه خود گشت فدا شیر خدا نفس فاطمه از درد درون قفس سینه افروخته پیچید که می خواست شود زیر و رو از ناله او شهر مدینه که به هم ریخت نظام فلک از ناله یک یا ابتایش چه بگویم که سخن در جگرم لخته خون گشته و انگار که بازوم شکستست و با درد کنم در دل و در سینه و در پهلویم احساس و یا مانده به رویم اثر سیلی و انگار که پشت در ان خانه ز شلاق ستم گشته تنم یک سره مجروح نه اخر مگر از اب و گل فاطمه کردند مرا خلق نباشم به خدا شیعه اگر حس نکنم ان همه دردی که فرو ریخت به جانت زهرا به تن پاک و شریفی که محمد زده گل بوسه چو ایات خدا بر همه اعضاش به قران بود این بدن درون تن ما تا پسرش مهدی موعود بیاید شرر اتش جان دل کل محبان علی را بنشاند ز عدو داد دل مادر مظلومه خود را بستاند بگشایید ز تعجیل ظهورش همه شب دست دعا را به خدایی خداوند در این صحنه ایجاد علی دوست تر از فاطمه نبود زیر این چرخ علی دوست تر از فاطمه نبود سند مستندم بازوی خون الود است https://eitaa.com/emame3vom/35425 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. (س) صبح زود است و رها از همه غم ها شده زهرا و آماده ی رفتن شده است ام ابیها... بنشینید ، ببینید که این آخر روزی ، نشسته است کمی نان ، بپزد بهر یتیمان شده است دست به زانو ، به این سو و به آن سو ، زده جارو همه ی خانه ی خود را و عوض کرده لباس های حسین و حسنش را ، گل پر محنش را ،  و می داد به زینب کفنش را ، همان پیروهنش را ، که با زحمت بسیار به اتمام رسانده صدا کرده کنون دختر خود را ، همان زینب کبری ، همان زینت بابا ، همان ثانی زهرا ، خدا ختم به خیرش کند این قصه ی اورا عزیزم ، امیدم ، ببین دختر من ، دلبر من مادر تو بار سفر بسته و حالا اگر اینجا بنشسته ، بدان امر مهمی است بدان مادر تو ، مادر غمزده ی خونجگر پرپر تو آخر راه است ، بدان مارد تو رفتنی است لیک تو می مانی و بابا ، تو می مانی و غم های علی شیر خدا ، حضرت مولا تو می مانی و حیدر ، تو ای مونس مادر ، تو ای دختر مضطر ، حواست به علی باشد هرگز نکنی گریه کنارش ، که بس باشد و بابای تو را آن دل زارش که از دست بداده همه دارو ندارش ، همه باغ و بهارش ، و سعی کن که نیفتد گذارش ،به آن کوچه ای که مادرت افتاد . تو می مانی بغض حسن و چشم پر از اشک و ستاره ، همان چشم که بسیار ، شده خیره به دیوار ، به دیوار و در و کوچه و مسمار عزیز دل من آه... تو می مانی و آن تشنه لب خانه ی ما ، پسر کوچک کاشانه ی ما ، آه تو می مانی و غم های حسینم برسان هر شب بی مادریش آب به لبهای حسینم مادری کن پسرم را و اگر رفت حسین کرببلا همره او باش در آن وادی غم بار ، در آن عرصه ی خون بار ، در آنجا که حسین بی کس و بی یار ، گرفتار گرفتار ، میان همه اغیار ، همه کافر و اشرار تویی تو فقط ای زینب من یار و مددکار تو هم مادر و هم خواهر و هم دلبر و هم لشگر اویی در آن موقع که شد عازم میدان اگر آب نداری ، به اشک پشت سرش آب ، به بالای سرش آیه ی قرآن ، به زیر گلویش بوسه بکاری ، نگذاری نگذاری برود تا به تن او کنی این پیرهن بافته ام را تو در بالای آن تل ، حسینت هم به مقتل ، نگه کن به گودال ، شده بی پر و بی بال ، به زیر چکمه ی پست ترینی ، تنش آه  چه پامال ، تنش آه  شده چال ، تنش پخش به صحرا ... سرش بر روی نی ها .... خدا یا... خدایا...? * و آنگاه صدا می رسد از عرش،  زنی ناله کنان ، مویه کنان  ، موی کنان ، دل نگران ، ناله زد ای وای   بنی قتلوک ، بنی قتلوک بنی قتلوک .... https://eitaa.com/emame3vom/35426 .
. درین دنیای فانی هر که پا بنهاد می میرد فقیر و منعم و هم بنده و آزاد می میرد هر آنکس در جهان دستی بگیرد از ره یاری چو عمر او سر آمد دلخوش و دلشاد می میرد جهان همچو عروس خوش خط و خال است و بس شیرین که هر کس دل بر او بندد چنان فرهاد می میرد به زیبایی و زور و زر نبالد مرد حق زیرا اگر باشد چو یوسف یا اگر شدّاد می میرد چو عمر کس به سر آید نخواهد پیش و پس گشتن میان هر خرابی یا که هر آباد می میرد نه هر کس در جوانی مُرد ناکام از جهان رفته که هر کس گشت بی زاد سفر ناشاد می میرد رفیقا بهر فردای قیامت توشه ای بردار که هر کس چند روزی نغمه ای سر داد می میرد https://eitaa.com/emame3vom/35427 .
. گفتگوی امیرالمومنین با السلام علیک‌ یا ریحانه النبی س زهرا چرا به غصه و غم خو گرفته ای نامحرمی نیامده که رو گرفته ای لحظه به لحظه بین اذان گریه میکنی خیلی برای غربتمان گریه میکنی داری تو هم شبیه حسن، درد میکشی شرمنده‌ام...! بخاطر من درد میکشی از فرط غصه این همه لاغر شدی گلم آن شب میان حادثه پرپر شدی گلم هر دم به یاد کوچه دل‌آشوب می‌شوی غصه نخور عزیز دلم، خوب می‌شوی از خانه‌ای که غیر محبت در آن نبود ای مادر حسین و حسن، میروی چه زود! این خانه با فراق تو غمخانه می‌شود این غصه ها میان دلم جا نمی‌شود از ناله‌هایمان دل عالم کباب شد بانو سلام‌های علی بی‌جواب شد ای ماه من! به پای غمت ماه گریه کرد امشب برای رفتن تو چاه گریه کرد در فکر رفتنی تو٬ ولی رحم کن بمان زهرا به اشک چشم علی رحم کن بمان یا باش و آسمان مرا پر ستاره کن یا لااقل برای دلم فکر چاره کن زهرا بیا به فکر غم زینبین باش پیش حسن بمان و کنار حسین باش گفتم حسین! غصه به قلبم خطور کرد ذهنم دوباره غربت او را مرور کرد گفتم حسین، ناله‌ی دل بی‌حساب شد ذکر تمام جن‌و ملک، آب آب شد من آه میکشم دم آخر به آه او زهرا قرار بعدیِمان قتلگاه او شاعر: .
. 🎤 شاعر: محمد علی محمدی ✍ ┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅ میبارم مثل آسمون برات میکُشی منو با اشکِ بی صدات سرتو بگیر بالا جونِ علی بمیرم برات .. پاشو اینجوری منو نده عذاب ، کلمینی بری از پیشم میشم خونه خراب ، کلمینی بینِ این همه سلام بی جواب ، کلمینی یه کمی حرف بزن علی نمیره حرفِ رفتن نزن علی میمیره رنگِ صورتت شده سرخ و کبود از علی دل بریدی اما زود خانومم رفیقِ نیمه راه شدی قرار این نبود .. علیِ نشسته بالایِ سرت ، کلمینی بگو تو کوچه چی اومد به سرت ، کلمینی چیزی که به من نمیگه پسرت ، کلمینی یه کمی حرف بزن علی نمیره حرف رفتن نزن علی میمیره نه اولار زینبی آغلاتمیاسان بالامی بیرده قوجاقه آلاسان بو قدر عمو قیزی حیدری سن اوتاندیرمیاسان بیلیرسن هئچ کیمه یالوارمامیشام،کلمینی عمریده هئچ کسه اوزسالمامیشام،کلمینی منده سن تک گجه یاتمامیشام،کلمینی ایندی اما سنه من یالواریرام ایندی زهرا نه من اوز سالمیشام گِتمه زهرا https://eitaa.com/emame3vom/35429 ◉👇○
Mehdi Rasooli - Yekami Harf Bezan (128) (1).mp3
3.68M
یکمی حرف بزن، علی نمیره... کلمینی 😭 حاج مهدی رسولی #فاطمیه
. ‍ 🎤 ای یار من رفتی ، دور از وطن رفتی شبیه اربابت صد پاره تن رفتی شب زیارتی رسیدی محضر ارباب آخر گرفتی مزدتو از خواهر ارباب تو شعله ها سوختی شبیه مادر ارباب خدا نگهدار مالک اشتر ولایت خدا نگهدار مبارکت باشه شهادت اهل نظر بودی مرد خطر بودی لحظه ی پرواز بی بال و پر بودی شکر خدا انگشترت نرفت غارت شکر خدا به پیکرت نشد جسارت شکر خدا اهل و عیالت نرفت اسارت حــــســــیــن وااااای نبودی غروب عاشورا زن و بچه ی حسین و بردن اسارت حـــســـیــــن در آن شلوغی گودال تنگ ... کمی مراقب پهلوی مادرم باش خدا نگهدار مالک اشتر ولایت خدا نگهدار مبارکت باشه شهادت سردار عشاقی رفتی مثل ساقی تا به ابد اسمت توی دلا باقی ذکر اباعبدالله ... حسین حسین حسین حسین ... میون خاک و خون تپیدی تو خاک غربت آخر تو آرزوت رسیدی تو خاک غربت مثل رفیقا پر کشیدی تو خاک غربت خدا نگهدار مالک اشتر ولایت خدا نگهدار مبارکت باشه شهادت https://eitaa.com/emame3vom/35431 .👇
YEKNET_IR_shoor_2_shahadat_sardar.mp3
5.87M
نوحه #سالگرد #مرد_میدان #سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی 🍃ای یار من رفتی دور از وطن رفتی 🍃شبیه اربابت صد پاره تن رفتی 🎤 #حاج_حسین_سیب_سرخی ⏯ #شور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای یارِ من رفتی ┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅ ای یارِ من رفتی ، دور از وطن رفتی شبیه اربابت صد پاره تن رفتی .. شبِ زیارتی رسیدی محضر ارباب آخر گرفتی مزدتُ از خواهر ارباب توشعله ها سوختی شبیه مادرِ ارباب .. خدانگهدار ، مالک اشترِ ولایت خدانگهدار ، مبارکت باشه شهادت .. اهلِ نظر بودی مردِ خطر بودی لحظه ی پروازت بی بالُ پر بودی .. شکرخدا انگشتر تو نرفت به غارت شکر خدا به پیکر تو نشد جسارت شکرخدا اهل و عیالت نرفت اسارت .. خدانگهدار ، مالک اشترِ ولایت خدانگهدار ، مبارکت باشه شهادت سردارِ عُشّاقی ، رفتی مثه ساقی تا به ابد اسمت ، تویِ دلا باقی .. میونِ خاک و خون تَپیدی تو خاکِ غربت آخر به آرزوت رسیدی تو خاکِ غربت مثله رفیقات پرکشیدی تو خاک غربت رفتی ،‌ شبِ زیارتی رسیدی محضر ارباب آخر گرفتی مزدتُ از خواهر ارباب توشعله ها سوختی شبیه مادرِ ارباب .. https://eitaa.com/emame3vom/35434 👇
Moghadam-Shab1Fatemieh11398[03].mp3
9.26M
▪️ای یار من رفتی ، دور از وطن رفتی▪️ 🎤 سبـک : زمـیـنـه 🗓مراسم : شب اول فاطمیه اول 1398
. و نماز بر حضرت زهرا سلام الله علیها و گریز به كربلا مراسم تکفین، پایان یافت و هنگام نماز خواندن بر پیکر مطهر زهرا فرا رسید و در آن مراسم افرادی احضار شدند که به فاطمه زهرا(ع) ظلم نکرده بودند. علی(ع) همراه با سلمان، عمار یاسر، ابوذر، مقداد، حذیفه، عبدالله بن مسعود، علی(ع) عباس بن عبدالمطلب فضل بن عباس، عقیل، زبیر، بریده و عده ای از بنی هاشم بر پیکر زهرا نماز گزارد، و مهیای تشییع شدند.[1] آری، تشییع جنازه حبیبه رسول خدا(ص) چنان غریبانه، مظلومانه ومخفیانه در مدینه انجام می پذیرد که گویی هیچ کس او را نمی شناسد! و آن منزلت بزرگ و شخصیت بی نظیری که پیامبر(ص) برای او معرفی کرده بود، از آن او نیست! تشییع جنازه ای که فرزندانش حق بلند گریه کردن و سوگواری آشکار ندارند، آن فرزندانی که باید آهسته آهسته به دنبال تابوت مادر حرکت کند، و آستین به دندان بگیرند تا مبادا بغض گلوگیرشان به فریادی سوزناک از جگر سوخته و کوچکشان تبدیل گردد! گذشته نیمه ای از شب، دریغا رسیده جان شب بر لب، دریغا به روی شانه ها تابوت می رفت! گریزی به کربلا اگر چه پیکر مطهر فاطمه(ع) را شبانه، مخفیانه و با عده کمی تشییع کردند و به خاک سپردند، اما دیگر نگذاشتند پیکر ان عزیز بدون تجهیز روی زمین بماند، ولی باید بر غربت و مظلومی آن امامی گریست که نه تشییعی داشت نه تشییع کنندگانی؛ کسی نبود بدن قطعه قطعه و بی کفن و بدون سر عزیز فاطمه را از روی زمین بردارد، بلکه آن بدن مطهر سه روز و شب به روی خاک های کربلا تنها ماند، آری، یک چیز را تشییع کردند و آن سر حسین بالای نیزه بود که به روایتی چهل منزل برده شد. الا لعنه الله علی القوم الظالمین این جا کودکان فاطمه هر وقت گریه می کردند کسی نبود مانع شود و یا معترض آن ها گردد اما در کربلا وقتی دختر ابی عبدالله برای بابا گریه می کرد، با تازیانه او را تسلیت می دادند و یا در خرابه شام، سر بریده پدر را برایش آوردند. [1] - فاطمه زهرا (س) از ولادت تا شهادت، ص 602. منبع: كتاب آتش در حرم