eitaa logo
امام حسین ع
21.1هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. آقا شنیده ام همهء روضه هات را در مجلس عزا غم و سوز صدات را انگار بغض روضهء جدّت گرفته است بعضی فرازهای دعای سمات را ای نفس مطمئنهء جامانده از حسین! خواندی چنین برای که "والعادیات" را؟ از صبح تا به شام فقط نوحه می کنی این زخم های کهنه و درد بیات را باری شده به شانهء تو گریه لرزه ها اشکت به هم زده جرَیان فرات را داری دعا برای تمام بنی اسد چون عمه جان که کرده دعا آن دهات را مولا به حق ناحیه ای که مقدس است در دست خالیم بده برگ برات را
41.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹عمو قاسم🔹 به فرمان تو، می‌شه دل ما عازم علمداری مثه ماه بنی‌‌هاشم ابوفاضل، عموی حرم عشق و تو هم عموی ایرانی، عمو قاسم قاسم سلیمانی، عمو قاسم آبروی ایرانی، عمو قاسم عطر و بوی ایرانی، عمو قاسم تو عموی ایرانی، عمو قاسم «قاسم سلیمانی؛ عمو قاسم» ــــــــــــــــــــــــــــــ عمو، سلام ما به روی ماه تو سلام ما به خاک قتلگاه تو اونا که کشته‌مردۀ اباالفضلن با خونشون، میدن ادامه راهتو ای فدای نام تو، عمو قاسم قربان مرام تو، عمو قاسم عالیه مقام تو، عمو قاسم عبّاسه امام تو، عمو قاسم «قاسم سلیمانی؛ عمو قاسم» ــــــــــــــــــــــــــــــ ما عاشقیم و آیینۀ هم هستیم به نام نامی تو، هم‌قسم هستیم به عشق تو، به یاد تو، با دست تو تا زنده‌ایم، مدافع‌حرم هستیم اسم رمز عشّاقی، عمو قاسم تو ضامن میثاقی، عمو قاسم جلوۀ هوالباقی، عمو قاسم نور حضرت ساقی؛ عمو قاسم «قاسم سلیمانی؛ عمو قاسم» ــــــــــــــــــــــــــــــ به زندگی عاشقا، هدف دادی به پرچم آزادگی، شرف دادی توو راه دیدن حرم وفا کردی به قولی که توو ایوون نجف دادی سالاری و سرداری، عمو قاسم تو کابوس کفّاری، عمو قاسم تو محرم اسراری، عمو قاسم پیرو علمداری، عمو قاسم «قاسم سلیمانی؛ عمو قاسم» ــــــــــــــــــــــــــــــ ایران، حریم ملّت اباالفضله توو رگ ایران، غیرت اباالفضله کشور ما با مکتب عمو قاسم در امتداد نهضت اباالفضله موج غیرت مایی، عمو قاسم اوج عزّت مایی، عمو قاسم روح نهضت مایی، عمو قاسم عشق ملّت مایی، عمو قاسم «قاسم سلیمانی؛ عمو قاسم» 📝 🎙 با نوای حاج محمود کریمی🎤
امام حسین ع
#نوحه_عاشورایی 🔹عمو قاسم🔹 به فرمان تو، می‌شه دل ما عازم علمداری مثه ماه بنی‌‌هاشم ابوفاضل، عموی حر
. 💠 الگوسازی در نوحه 🔹در یادداشت قبل درباره اهمیت هویت‌بخشی به کودکان و نوجوانان در هیأت و همچنین شعر و نوحه‌ای که می‌خوانند به اختصار اشاره شد. یکی دیگر از نکاتی که در این زمینه قابل دقت است، اهمیت معرفی الگو و اسوه‌سازی برای این عزیزان است. همه انسان‌ها و به ویژه نوجوانان دوست دارند، اسوه‌ها و حتی اسطوره‌هایی قدرتمند و بی‌نظیر داشته باشند تا همیشه تصاویر آن‌ها را جلوی چشم خود قرار دهند و سعی کنند در زندگی و رفتار و حتی پوشش ظاهری خود را شبیه آن‌ها کنند. 🔸اما در این میدان، برنده کسی است که با استفاده از ابزارهای مختلف بهترین معرفی را از الگوهای مد نظر خود داشته باشد. کاری که غربی‌ها در این سال‌ها به خوبی انجام داده‌اند و در تهاجم فرهنگی خود به ذهن کودکان و نوجوانان ما هم رحم نکرده‌اند. 🔹آنچه که مایۀ تأسف است، این است که ما با وجود داشتن، الگوهای بی‌نظیر، در معرفی آن‌ها کم‌کاری کرده‌ایم. یکی از شخصیت‌هایی که می‌تواند بهترین نقش را به عنوان الگو نه تنها برای کودکان و نوجوانان ما، بلکه برای همه ملت ما داشته باشد، شهید والامقام حاج قاسم سلیمانی است. 🔸همان‌طور که دشمن در این جنگ فرهنگی از ابزارهای خود برای معرفی الگوهایش استفاده می‌کند، ما هم نباید از ابزارهای منحصر به فرد خود غافل باشیم. ابزارهایی که نه تنها بر فکر مخاطب بلکه بر روح و جان مخاطب هم تأثیر مستقیم دارد. یکی از این ابزارهای منحصر به فرد جامعۀ ما، رسانه هیأت و به طور خاص نوحه است. 🔹در این نوحه، به زیبایی و با توجه بر ضرورت‌های یاد شده، تلاش شده حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک اسوۀ همیشه زنده معرفی شود. از نکات قابل توجه این اثر، پیوند زیبای شخصیت حاج قاسم با علمدار کربلاست. پیوندی که با دیدن دست از پیکر جدای حاج قاسم در لحظۀ شهادتش در ذهن‌ها ثبت شد. در این اثر با به کار بردن تعبیر «عمو قاسم» این پیوند، جنبۀ عاطفی هم پیدا می‌کند و همان‌طور که بچه‌ها تعبیر «عمو عباس» را برای سقای رشید کربلا بیشتر می‌پسندند، تعبیر «عمو قاسم» هم برای این سردار پرافتخار دلچسب‌تر است: «ابوفاضل، عموی حرم عشق و / تو هم عموی ایرانی، عمو قاسم». 🏷 .
50.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹سربازای ظهور🔹 علمی که امروز می‌بینی تو دستمونه‌ رسیده به ما از عاشقای بی‌نشونه جونمونو‌ می‌ذاریم تا بازم تو اوج بمونه حالا وقتشه که، شما نوجوونا‌ علمو‌ بگیرید‌، تا ظهور آقا‌ حالا نوبت ماست، فداکاری کنیم حالا نوبت ماست، دینو یاری کنیم الهی زیر سایۀ نور تو باشیم آقا همه شاهد روز ظهور تو باشیم آقا سربازای پر از شوق و شور تو باشیم آقا «بیا مهدی زهرا؛ بیا امید دنیا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جدال میون حق و باطل ناتمومه‌ کلاهتو قاضی کن ببین راهت کدومه نفسی که خرج غیر حق بشه حرومه از حالا دلتو، بده دست حسین که پر از نور حق، باشی‌ تو عالمین از حالا دلمو‌، می‌سپرم‌ به آقا از مسیر حسین، نمی‌شیم ما جدا الگو کم نداریم توی این راه پر پیچ و خم از شهیدای‌ کربلا تا شهدای حرم سمت آغوش مولا می‌ریم یه قدم یه قدم «بیا، مهدی زهرا؛ بیا، امید دنیا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از همین الان شروع کنید به جای فردا امید یه ملت به شماست برای فردا قاسمای‌ امروز، علی اکبرای فردا چشمتون پر عزم، دلا طوفانیه‌ هر یک از شماها، یه سلیمانیه علم انتظار، دست رهبر ماست سربازای ظهور، اسم لشکر ماست ما با مشت گره شده عشقتو داد می‌زنیم پشت پا به کسی که شما رو نخواد می‌زنیم ما هميشه قدم توی راه جهاد می‌زنیم «بیا مهدی زهرا؛ بیا امید دنیا» 📝 ✍ 🎙 با نوای حاج مهدی سلحشور
. چقدر ناله کنم در عزای تو چِقَدر چقدر روضه و گریه برای تو چِقَدر شفاست ذره ای از تربت و غبار ضریح گرفته اند شفا با دوای تو چِقَدر هوای ابری چشمِ مرا ببند به اشک بگو نفس بکشم در هوای تو چِقَدر چه عاشقان که گذشتند از جوانی خویش خلاصه پیر شدند از دعای تو چِقَدر همین اذان که سر از دامن افق برداشت گذاشت بغض خودش را به پای تو چِقَدر همین که باز ندیده ضریح تو ما را گرفته است دل کربلای تو چِقَدر تویی که بر روی نی رفته ای بی انگشتر بگو به سر بزنم من به جای تو چِقَدر ✍ .
. دنبال تو ما را به چشم تر می آورد آنکس که روی نیزه اش گوهر می آورد بالای تل دیدم سر بالانشینم... از زیر دست و پا ترا مادر می آورد ای پیکر جامانده روی خاک سوزان! دیدم کسی در کوفه انگشتر می آورد سر درد دارم بسکه خولی مست کرده بعد شبی که بین خورجین سر می آورد من زینبم بر ناقه عریان همانکه... روزی مرا با احترام اکبر می آورد با سر کسی روی زمین هرگز نمی خورد این ساربان ما را اگر بهتر می آورد ای کاش از بالای آن سرنیزهء تیز می آمدی و دخترت پر در می آورد من صبر از کف داده ام قرآن که خواندی خب صبر می کردی کسی منبر می آورد هی سنگ خوردم باتو از دست کسی که خرما و نان از سفره حیدر می آورد رد می شوم از کوچه و بازار کوفه ای کاش محرم داشتم معجر می آورد ✍ .
10.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شعرخوانی شاعر انقلابی و ولایی حاج ولی الله کلامی زنجانی درمورد در آخرین قسمت از برنامه رسان سلام و بگو نوحه خوان مجلس را حماسه خوانی‌ات این دم جهاد تبیینی است بزن به سینه که این سینه را سپر کردن به پیش ناوک هر غم جهاد تبیینی است دریغ مدعیانی هنوز در خواب‌اند نهیبشان بزن این هم جهاد تبیینی است جهاد اکبر سقا بخاطر اصغر کنار ساحل علقم جهاد تبیینی است ✨
. روزگاری است که ما رعیت این خانه شدیم سجده شکر بر آرید که ما دیوانه شدیم ** بین فرزند و غلامت نگذاری فرقی کرم تو همه را مد نظر میگیرد ** امام کرب و بلایی و مثل مهتابی خوشا به حال دل من که نعم الاربابی ** تا تربت تو هست طبیب و دوا چرا تا کربلاست حاجت قبله نما چرا ** باید که مسیر عاشقی را فهمید  با خشم مخالف ولایت خندید ما پای ولی امر خود سر بدهیم  تا کور شود هرآنکه نتواند دید ** این افتخار ماست که با اذن فاطمه داریم با حسین حسین پیر می شویم ** به ما نگاه بینداز چشم سلطان هم گهی به روی غلام سیاه می افتد ** خوشم که نام حسینم ز لب نیفتاده   هنوز پشت و پناهی که داشتم دارم ** برق غضبی که چشم رهبر دارد گویا که بنای فتح خیبر دارد دور و بر این دیار پرسه نزنید این مملکت فاطمه، حیدر دارد ** نیستم عاشق اگر منت درمان بکشم بروی چشم اگر از تو بلایی برسد ** باید نوشت روی ضریح جدید تو   یک سنگ قبر کهنه ندارد حسن، حسین ** زمین به دور خودش چرخ می زند تا که نشان دهد به سماوات کربلایت را ** همه زیر پایند و بالا حسین است همه قطره هستند و دریا حسین است چه رسم خوشی... که زمان تولد کلام نخستین ما یا حسین است ** ساربان! تند مران، ورنه، چنان می گِریَم که تو و ناقه و محمل، همه در گِل برود ** شب بی گریه من نمیخواهم بعدِ مُردن کفن نمیخواهم ** دادم لباس نوکری ام را رفو کنند باشد محرم دگری پاره اش کنم... *** ما را بهشت هم نبر اما قبول کن لبخند تو برای گنه کارها بس است ** هفت پشتم در هراس ِ روز محشر غُصه داشت یا حسینی گفتم و خیرش به اجدادم رسید ** با گریه بر شماست اگر زنده ام حسین اشکِ مرا نگیر که بیچاره میشوم... ** روح ِ پدرم شاد که میگفت به من: خوش باد دَمی که دیده آید به سخن عمری به زبانِ بی زبانی چون اشک یک چشم حسین گفت و یک چشم حسن ** مادرم گفت که این اشکِ تو از شیر من است من تورا گریه کن ِ شاهِ مُحَرَم کردم ** من دوزخی بودم نه جایم جنت توست جای مرا آقایی تو جا به جا کرد ** خواست از هر دو جهانَم شَوَد آسوده خیال پدرم دستِ مرا داد به دستانِ حسین ** مادرم داد به من درس محبت اما من حسینی شدم از بس پدرم گفت حسین ** گفتند:عطا نمی شود اما شد بخشیده خطا نمی شود اما شد گفتند به این حسین حسین گفتن ها درد تو دوا نمی شود اما شد ** وقتی کتیبه های تو را میزنم خوشم جان خودت از این به بعد ناخوشم نکن ** مجنون بَر ِلیلا بنشیند خوشش آید از لعل لبش بوسه بچیند خوشش آید در جمع مجانین ِحسین سر خوش و مستیم دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید ** هرکسی راه ندارد به عزای تو حسین گریه کن های تورا فاطمه گلچین کرده ** گذر ِتک تک این ثانیه های عمرم به قدیمی شدن نوکری ات می ارزد ** سفر عشق از آن روز شروع شد که خدا مِهر یک بی کفن انداخت میانِ دل من ** زود ما را به کربلا ببرید خاک اینجا به ما نمیسازد ** رو به قبله کردن ما بین قبر انصاف نیست   صورت ما را به سمت کربلا باید کشید ** از کودکی ام یاد گرفتم که بگویم مادر پدرم نذر پدر مادر ارباب ** گفت زاهد: از چه رو بر سینه محکم میزنی؟ گفتم از آئینه ی دل گَردگیری میکنم ** من اگر جاهل گمراهم و گر شیخ طریق قبله ام روی حسین است و همینم دین است ** لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین ** بر من لباس نوکری ام را کفن کنید نوکر بهشت هم برود، باز نوکر است *** عرق کهنه ی شیراز مرا مست نکرد چایی روضه ی ارباب زمین گیرم کرد ** سَماوری که به بزم حسین میجوشد بخار رحمتِ آن جُرم خلق میپوشد حدیث کوثر و تسنیم وسلسبیل مگو   بگو حکایت مَستی که چای مینوشد ** چون در لحدم نکیر و منکر دیدند یک یک همه اعضای مرا بوئیدند دیدند ز من بوی حسین می آید از آمدن خویش خجل گردیدند ** از ازل تا به ابد خلق خدا می دانند ما همه بنده و این قوم خداوندانند ** در حیرتم چگونه خجالت نمی کشد هر کس برای خود کفن از کربلا خرید ** همه ز لطف حسین است آبرو داریم گدا هر آنچه که دارد ز پادشاه دارد ** اولین مستمع مجلس روضه زهراست روضه آهسته بخوانید که مهمان داریم ** خیرالعمل این است که ارباب تو باشی ما هم یکی از مُزد بگیران تو باشیم ** شکر ِخدا که فاطمه مارا خریده است شکر خدا که خرج بساط شما شدیم ** صدای مرثیه‌ی آب آب می آید صدای گریه‌ی‌ طفل رباب می آید ** قران به سر بگیر تا که حس کنی نیزه چقدر گریه برای حسین کرد .
. ما آب نخواستیم عموجان برگرد بابا به خدا یار ندارد برگرد **** شش ماهه گناهی که ندارد ای تیر بر حنجره اش بوشه زن وخوابش کن **** گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست علم فاطمه دست قلم عباس است **** یکسال را بخاطر یک ماه زنده ایم دنیای ما بدون محرم نمی شود **** اگرچه آب مهر مادرت بود تورا با کام عطشان سربریدند **** به ویلای شمالی خو گرفتیم شهیدان جنوبی یادمان رفت **** بنویسید بر ایوان نجف نام مرا نشد از نام سگ کهف، کتاب آلوده **** مامور قبض روح خدا، دور ما نگرد ما کربلا ندیده به تو جان نمی دهیم **** آهسته گویمت نکند بشنود رباب گهواره را در حراجی بازار دیده اند **** پیچیده شمیمت همه جا ای تَن بی سر چون شیشه ی عطری که سرش گم شده باشد **** دیدار ما قیامتیان، هیئتِ بهشت اینجا برای سینه زدن، جایمان کم است **** گفتند نیست از شب یلدا درازتر پیداست اینکه؛ شام غریبان ندیده اند **** کاخ همه شاهان جهان را که بگردی دربار کسی پنجره فولاد، ندارد **** بـایـــد وســط هفــته بیــــایی آقــــــا دیریست که جمعه های ما تعطیل است *** سفر عشق از آن روز شروع شد که خدا مهر یک "بی کفن" انداخت میان دل ما **** پیش من نام حسین را ببری میبینی مثل یک مادر غمدیده بهم میریزم **** زحمت چه می کشی پیِ درمانِ ما طبیب؟! مـا بِـــِه نمی شویم و تو بـــدنام مـی شوی! * دست من و تو نیست اگر نوکرش شدیم خیلی حسین زحمت مارا کشیده است *** حیدر که مطلقا بدهی برکسی نداشت از بعد قتلگاه بدهکار زینب است .
. مرحوم میرزا یحیی مدرس اصفهانی✍ 🎤 . . شد عنان گیر دلم قصۀ ویرانه شام وانچه با آل علی گشت بکاشانۀ شام از ازل کاش نمیگشت بنا خانۀ شام که بلا موج زنان گشت ز پیمانۀ شام هر زمان یاد ز دروازۀ ساعات کنم بخرابی سخن از پیر خرابات کنم . . . بهر دیدار اسیران حبش خیل تتار آمد از شام تماشائی هشتاد هزار همه آکنده دل از کین رسول مختار همه را بغض نبی کین علی آمده کار همه مزمار و نی و چنگ و دف و تار زدند کوس شادیّ برِ کوچه و بازار زدند . . . سر بی پیکر شاه شهدا زیور نی ز جلو آن سر و هیجده سر ببریده ز پی محمل پرده گیان آمده اندر پی وی چه بنات النعش افتاده دنبال جدی بسته سر سلسله قوم چه در سلسله بود از بلا سلسله بر گردن آن سلسله بود . . . سرخ مو شاهی میشوم دغائی بد کیش شاد و هلهله کن اسب همی تاخت به پیش که ره خارجیان باز گشائید ز پیش ز قفا جمعی با حال حزین موی پریش شام تاری همه را بر همه انور حاجب مشک از فر همه را بر گل احمر حاجب . . . گاهی از خیل یهود آتش کین بر سرشان گاهی از سنگ ستم خسته شده پیکرشان بسته اندر غل و زنجیر تن سرورشان در برابر بسر نیزه سر اکبرشان پیر زالی بسر غرقه از سنگ جفا وامصیبت که شکست آینه عرش خدا . . شیخی از راه خطا گفت به بیمار علیل لله الحمد که گشتید شما جمله ذلیل شد زن و مرد شما بین اسیر و قتیل شد مقامی که سزا بود شما را تحصیل شاه فرمود نخواندی تو مگر قرآن را وانچه واجب بذوی القربی هست احسانرا . . . گفت مقصود ز قربی بود اولاد رسول با شما نیست از این آیه غرض شأن نزول گفت سجاد که مائیم جگر بند بتول که اسیریم و حقیریم و ذلیلیم و ملول پیرزد نعره که ای قوم به آل طاها بیش از این کینه و بیداد مدارید روا .👇