eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. گر چه از دنیا فقط دو چشم تر دارم حسین من ز ثروتمندها هم بیشتر دارم حسین خانه بودم فاطمه آورد تا اینجا مرا هر کجا مادر بفرماید گذر دارم حسین روضه را جارو زدم قلب مرا جارو زدی حال دیگر داشتم حال دگر دارم حسین هر چه را دارم نگیری هر چه که دارم تویی من به جز عشق شما چیزی مگر دارم حسین بشنود هر کس که می‎خواهد ز تو دورم کند مرگ بر من لحظه‎ای دست از تو بردارم حسین تو ته گودال رفتی من شدم بالانشین از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین پیش بابایم برایت گریه کردم زود گفت ❣ نذر موی اکبرت هرچه پسر دارم حسین آنقدر پای تو می‌سوزم خودت خاکم کنی با همین بیچارگی خیلی هنر دارم حسین کربلای تو مگر در هیئت و در روضه نیست پس چرا انقدر من فکر سفر دارم حسین چیزی از دستت نمی‎خواهم خجالت می‎کشم آخر از انگشت و انگشتر خبر دارم حسین .
👆. 📋 به خونه برگردیم خونه آغوش حسینه،مگه نه؟ کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به خونه برگردیم، خونه آغوش حسینه مگه نه؟ به خونه برگردیم، خونه بین الحرمینه مگه نه؟ منِ ویرونه، اربعین، میرسم خونه بِده سامونم، دیگه تو، خونه میمونم حسین، حرف مادر پدر بزرگامون بود حسین، قبل از این دنیا دین و دنیامون بود به خونه برگشتم، مگه میشه پام به هیئت نرسه؟ به خونه برگشتم، نمیشه دلم به خیمت نرسه مگه از سنگه؟ چه کنم باز دلم تنگه! مهربون ارباب یا حسین دلمو دریاب حسین! خونه ی مادریم هیئته والله! حسین! همه ی نوکریم هیئته والله! حسین! لحظه ی دلبریم هیئته والله! «به خونه برگردیم، خونه آغوش حسینه مگه نه؟ به خونه برگردیم، خونه بین الحرمینه مگه نه؟» برم نگردونی، برنگردون منو زشته به خدا! برم نگردونی، هیئتت برام بهشته به خدا… آرزومی تو، یا حسین آبرومی تو بی تو غم دارم، یاحسین تورو کم دارم حسین، خاکم ای کاش منو دُر کنی ارباب! حسین، من بدم کاش منو حُر کنی ارباب حسین، دست خالیمو میشه پر کنی ارباب؟ یه آرزو دارم، مادرم به آرزوهاش برسه یه آرزو دارم، پدرم به کربلا پاش برسه چقدر ساده! مادرم یاد من داده با شما باشم، عاشق کربلا باشم حسین! پدرم بود دعاش نوکرت باشم! حسین! گفته با گریه هاش نوکرت باشم حسین! بعد از این من بجاش نوکرت باشم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ..
👆 . 📋شب بارونه صورتم خیسه کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شب بارونه، صورتم خیسه یکی این حالِ / منو بنویسه دنیا زندونه، گوشه گیرم کرد جرم من عشقه ،عشق اسیرم کرد دنیا دلیل زندگیمو پس بده امام‌حسین بچه‌گیمو پس بده دنیا دو روزه منم می‌دونم من این دوروزو حرم می‌مونم دنیا دوروزه یه روز تاسوعا دنیا دو روزه یه روز عاشورا " یا سیدی یا اباعبدالله " بچه بودم که / بغلم کرد و مست احلی مِن / عسلم کرد و یاحسین گفتم ، دل من باز شد نوکریم از اون / لحظه آغاز شد مگه یادم میره بابام بهم چی‌گفت به دست و پای هیچکی جز حسین نیفت من زندگیمو به عشق مدیونم من زیر دِین حسین می‌مونم عشق از یه مشکل طلا می‌سازه عشق از یه دشت کربلا می‌سازه " یاسیدی یا اباعبدالله " اون که چشماش به / ذره میفته نباشه کوه به / دَره میفته بی حسین دنیا / نقطه‌ی کوره با حسین چاهم / چشمه‌ی نوره نوری که واسطه حسین هدایته هدایتی که خونه‌ی سعادته به‌به به این آسمون آبی به‌به به این خونه ی اربابی به‌به به این سفره و این نعمت این روزی و روضه و این هیئت " یاسیدی یا ابا عبدالله " *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ..
👆. 🎤 سوز همیشه ی جگرم باش یا حسین من سینه می زنم سپرم باش یا حسین در طول عمر جز تو پناهی نداشتم مثل گذشته ها پدرم باش یا حسین هر روز مادرم سر سجاده گفته است خیلی مراقب پسرم باش یا حسین ای نام تو بهانه ی شیرین زندگی شور محرم و صفرم باش یا حسین پایین پات سر بگذارم تو هم بیا بالای جسم محتضرم باش یا حسین جان مرا بگیر حوالی قتلگاه این گونه اخرین خبرم باش یا حسین دستم به دامنت نرسید این جهان اگر باب الحسین منتظرم باش یا حسین باشد قرار بعدی ما اربعین حرم مهر قبولی گذرم باش یا حسین 🔸شاعر: 🎤 .
‌. 📋 ای کرم، خاک قدم های گدای در تو ⬛️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای کرم، خاک قدم‌هـای گدای در تو ای فـدای نظر حسن خـدامنظـر تـو چشم ارباب کرم مانده به دست کرمت آبـرو یافتـه خورشیـد ز گـرد حرمت عرش، خشتی‌ست ز ایوان رفیع تو حسن! وسعت ملک الهی‌ست بقیع تو حسن! مهر تو شیرۀ جان، میوۀ باغ دل ماست قبر بی‌شمع و چراغ تو چراغ دل ماست پســــر اول زهــــرا و امـــام دوم چارمین فـرد ز پنجـی و فـروغ سوم بوسه‌های نبوی بـر دهنت گل کرده آیت وحی خـدا از سخنت گل کرده بوسه برداشته پیوسته دعا از لب تو شانۀ عرش، نشـانِ نبـوی مرکب تو حسنـی؛ حسن خدای احـد ذوالمننی در کمال و ادب و حسن و ملاحت حسنی تو کریمی تو زعیمی تـو امامی تو ولی کرده ده‌سال امامت به حسین‌بن‌علی سینـه و شانـه و آغـوش پیمبر جایت گـل لبخنـد خـدا ریخته بـر سیمایت وسعت مُلک خدا سفرۀ مهمانی توست خوش‌ترین ذکر خداوند، ثناخوانی توست تـو ز طفلـی غــم ایـام، مکـرر دیدی سوختی، آب شدی، داغ پیمبـر دیدی شاهـد غـربت و تنهایی حیــدر بودی تـا اُحـد گریه‌کنان، همـرَه مادر بودی تـو درِ خانــۀ آتـش زده را مـی‌دیدی مادرت نقش زمین می‌شد و می‌لرزیدی تا کنون لا جرعه از غم خورده ای تاکنون سیلی محکم خورده ای قاتلت اوست که در پیش دو چشمان ترت تازیانــه زده بــر مــادر نیکـو سیَـرت قاتلت اوست که با خشم، لگد بر در زد مـادرت نالـه کشیـد از جگـر و پرپر زد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
‍ ‍ 👆 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋ای طشت یاریم بده دیگر بریده ام (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای طشت یاری‌ام بده دیگر بریده‌ام این زهر را به قصد شفایم چشیده‌ام کم سن و سال بودم و پیری به من رسید مانند شمع قطره به قطره چکیده‌ام راضی به مردنم که نبینم مغیره را من نازِ مرگ را به دل و جان خریده‌ام عمری ز کوچه رد شدم و سوخت صورتم کوچه نرفته‌ای که بدانی چه دیده‌ام * آخه فرمود: عبد الزهرا روضه ما رو بخون. گفت آقاجان من بارها روضه شما رو خوندم. مگه روضه‌ی شما طشت و پاره‌های جگر شما نیست؟! فرمود نه عبدالزهرا، این‌جوری روضه بخون؛ نامحرمی به مادر من حرف تند زد.... .
4_5841473783931604347.mp3
18.49M
۱۴۰۱ 🎤 ای طشت یاریم‌ بده دیگر بریده ام این زهر را به قصد شفایم چشیده ام کم سن و سال بودم و پیری به من رسید مانند شمع قطره به قطره چکیده ام راضی به مردنم که نبینم‌ مغیره را! من‌ ناز مرگ‌ را به دل و جان خریده ام عمری ز کوچه رد شدم و سوخت صورتم! کوچه‌ نرفته ای‌ که‌ بدانی چه دیده ام نامحرمی به مادر من حرف تند زد جایی نگفته ام که چه حرفی شنیده ام! سنگین‌ شدست گوش حسن مثل مادرم آزرده از صدای بلند کشیده ام! ناموس مرتضی به کمک احتیاج داشت فریاد زد حسن! کمکم‌ کن خمیده ام! این تنگی نفس اثر زهر کینه نیست از کوچه تا به خانه فراوان دویده ام
.👆 🎤 ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ تصور کن که این آقا برای خود حرم دارد کریم آل طاها چند تا باب الکرم دارد تصور کن که مثل شهر مشهد باغ رضوانی و یا مانند شهر قم خیابان ارم دارد نه تنها صحن زیبایی به زیبایی گوهرشاد علاوه بر دو تا گلدسته سقاخانه هم دارد تصور کن که در گوشه کنار بارگاه خود همیشه خادمانی مهربان و محترم دارد تصور کن که دیگر در حرم گرد و غباری نیست تصور کن که بعد از این مزارش خاک کم دارد تصور کن گلاب قمصر کاشان رسید از راه و با شور و شعف قصد زیارت دم به دم دارد ببین با چشم دل مهمانسرایی و تصور کن که دیگر سفره دار فاطمه دارالنعم دارد تصور کن شب شعری کنار مرقدش برپاست تصور کن برای خود حسن هم محتشم دارد یکی از این هزارانی که گفتم را ندارد ، حیف غمش این آرزو را بر دل من میگذارد حیف شب و روزم عزا شد اهل بیتم را صدا کردم به لطف مادرش در خانه بزمی دست و پا کردم به پاس لطف بسیاری که آقا کرد در حقم منم دارایی ام را نذر خرج روضه ها کردم نشد که سرمه ی چشمم کنم خاک مزارش را ولیکن دیده را با خاک پرچم آشنا کردم رمضان تا محرم از محرم تا صفر هرشب نشستم روی سجاده حسن جان را صدا کردم خودش با دست خود من را نشانده بر سر سفره اگر کم از سر این سفره بردارم جفا کردم به هر ماتمسرایی سر زدم دیدم حسینیه ست حسینی ام ولی در دل حسنیه بنا کردم اگرچه بر سر و سینه زدم با روضه های او ولی با خویش میگویم خطا کردم خطا کردم نفهمیدم که آقایم به هرچه کوچه حساس است از او شرمنده ام امشب اگرکه کوچه وا کردم از انجایی که حتی خواهرش لطمه به صورت زد... میان روضه ها من هم به زینب اقتدا کردم مدینه دید آن شب مویه های نجم ثاقب را صدا زد تا صدای خسته اش ام المصایب را همه دیدند بی اندازه میلرزید سر در تشت به جای زهرها میریخت هر تکه جگر در تشت پسر گاهی به سینه میزد و گاهی به سر میزد و میبارید چشمان پر از اشک پدر در تشت اگرچه میگرفت از صورتش خونابه را زینب ولیکن می نشست از لخته خون ها بیشتر در تشت کبوتر ...نامه ای در دست... در ذهنش تداعی شد دوباره نقش بست از زخم روی بال و پر در تشت دم "لایوم…" را وقتی که جاری کرد بر لبها در آمد به صدا گویا دگر زنگ خطر در تشت نگاهی گاه بر زینب و گاهی بر حسین اش داشت چه ها میدید آقای غریب مان مگر در تشت !؟ صدا زد خواهرم این گریه را خرج حسین ات کن شبی که میروی آزرده به دیدار سر در تشت خدا را شکر اینجا خیزران در کار نیست اما چه خواهی کرد در شام بلا با چوب تر در تشت اگرچه زانوی غم در بغل داری و میباری خدا را شکر اینجا چادری بر روی سر داری شاعر: علیه‌السلام
. اربعین آمد و زهراست عـزادار حـسین دل غمین زینب کبراست عزادار حسین کاروان اسرا می رســـد از شــــــام بلا کربلا کعبه ی دلهاست عـــزادار حسین کاروانی که چهل منزلش آزار رسید رنج ها بر سر هر کوچه و بازار رسید غم به همراهیشان از در و دیوار رسید باشد این قافله پیداست عزادار حسین آمده قافله غم سر قبر شهدا تا دهد شرح اسیری عزیزان خدا شمع قبر شهدا تا که شود اشک عزا شاهد حادثه تنهاست عزادار حسین بر سر قبر حسین آمده با عشق و امید عمه و مادر و هم خواهر و هم دخت شهید رفته با موی سیاه آمده با موی سپید روضه خوانی که سراپاست عزادار حسین آنکه پرخون تن صد چاک برادر دیده چند گلبوسه از آن حنجر بی سر چیده زیر گل بنگرد اکنون که گلش خوابیده گوید ای همسفر اینجاست عزادار حسین .
. ماییم سرِ خوانِ اباعبدالله افلاک پریشان اباعبدلله ای خسته ی از گناه، فرصت باقی ست برگرد به دامانِ اباعبدالله احسان نرگسی✍ .
. ز شام غم رسیدم من زائر تو در اربعینم ز هجر تو منم گریان بهر تو یا حسین غمینم کنار تو جان بر لبم من قامت خمیده زینبم من قد خم، دیده ی گریان آمده‌ام در کربلایت برادر در کنار تو شرح سفر گویم برایت کنار تو جان بر لبم من قامت خمیده زینبم من پس از تو ای گل زهرا زدند حسین آتش به خیمه غریب کربلا دیدم سر تو را به روی نیزه کنار تو جان بر لبم من قامت خمیده زینبم من بدیدند پیکر بی سر خون شد حسین دل یتیمان به دست دشمن بی دین دیدم تنت پامال اسبان کنار تو جان بر لبم من قامت خمیده زینبم من اسیر دشمنان بودم برادرم در کوفه و شام به آل عصمت از کینه سنگ می‌زدند ز روی هر بام کنار تو جان بر لبم من قامت خمیده زینبم من به تشت زر بدیدم من سر تو ای قاری قران یزید بی حیا از کین زد بر لبانت چوب خزران کنار تو جان بر لبم من قامت خمیده زینبم من {سبک: (بیا مولا) ۲ که علقمه دارد تماشا} ۱۴۰۱ ═┄⊰༻↭༺⊱┄═ .
52.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹آقای من حسینه🌹 کاری از گروه سرود بزرگ تبار میرزا 🔳🔳🔳🔳🔳🔳 ملودی و نغمه پردازی: مرتضی حبیبی شاعر:اسماعیل شبرنگ 🔳🔳
. 🎤✍ یا زوار یا زوار،شیلوا العلم و الرّایِه اِلـیٰ طَــریــقِ کــربلا مَشّٰـایِه(۲) بند اول حضرت عباس علیه السلام  زائرای بــرادرم شمــارو یارم  فکر نکنید حالتونو خبر ندارم  دست ندارم براتون آب بیارم واویلا واویلا  هنوز شرمنده‌ی اهل حرمم ، آب نبردم به حرم هنوز ناله رباب و میشنوم ، وای علی اصغرم نمیشه اصلا ز خاطر ببرم ، اونهمه اشگ و گریه رو نمیشه اصلا ز خاطر ببرم ، العطش رقیه رو  یا زوار یا زوار،شیلوا العلم و الرّایِه اِلـیٰ طَــریــقِ کــربلا مَشّٰـایِه(۲)  _________________  بند دوم حضرت زینب سلام الله علیها  مخدراتی که تو راه کربلا ئید  دخترای علی را یاری بنمایید  با چادر خاکی به کربلا بیایید  واویلا واویلا  روتل زینبیه با روی کبود ، به راهتون منتظرم  کمک کنید میخوام برم توقتلگاه ، به دیدن برادرم  کجا بودین روزی که بستن به طناب ، دست منو خواهرمُ کجا بودین اسیر کردن همهٔ ، مخدرات حرمُ  یا زوار یا زوار،شیلوا العلم و الرّایِه اِلـیٰ طَــریــقِ کــربلا مَشّٰـایِه(۲)  _________________  بند سوم حضرت سکینه سلام الله علیها  سکینه ام داغ پدر بُرده امونم  دخترای شیعه غم تون‌ُمیدونم  تا اربعین دعاگوی پدرا تونم  واویلا واویلا  بابای من رفت زخیمه ها ولی ، هنوز ازش بی خبرم  بابای من‌ رفت ز خیمه‌ها ولی ، دیگه نیومد به حرم  باباهاتون دوباره برمیگردنُ‌ ، منم که خونین جگرم  دعا کنید ز نیزه ها نجات پیـــدا کنه رأسِ پدرم  یا زوار یا زوار،شیلوا العلم و الرّایِه اِلـیٰ طَــریــقِ کــربلا مَشّٰـایِه(۲)  _________________  بند چهارم حضرت رقیه سلام الله علیها  سه ساله ای که اومدی پای پیاده  شبا میخوابی بغل بابا تو جاده  ببین رقیه سر روی خاک نهاده  واویلا واویلا  مگه زمین خوردی تو راه که مثل من ، لباس تو مُندَرِسِه* ایشالله وقتی ناله میزنی پدر ، زجر به دادت نرسه  خسته شدی تو راه کربلا ولی ، سر بریده ندیدی  تن باباتو زیر تیغ و نیزه ها ، به خون طپیده ندیدی  یا زوار یا زوار،شیلوا العلم و الرّایِه اِلـیٰ طَــریــقِ کــربلا مَشّٰـایِه(۲)  _________________  بند پنجم حضرت فاطمه بنت الحسین سلام الله علیهما  نوعروسی که گفتی سختی می پذیرم گفتــی منــم تـاکـربـلا پیــاده میرم منم عروس قاسمم ولی اسیرم واویلا واویلا  منم عروس قاسمم ولی منـــو با تازیانه می زنن  نمیدونین تو این بیابونا منـــو چه وحشیانه می‌زنن نو عروسا منم عروس قاسمم ، ولی کبوده پیکرم  خداکنه صورت خونین منـــو نبینه‌ چشم شوهرم  یا زوار یا زوار،شیلوا العلم و الرّایِه اِلـیٰ طَــریــقِ کــربلا مَشّٰـایِه(۲)  _________________  بند ششم حضرت رباب سلام الله علیها  مادری که اومده ای با شیرخواره  خبر داری رباب دیگه علی نداره  خوش‌اومدی‌بیا کنار گاهواره‌ واویلاواویلا  الهی نوزاد تو بی‌ شیر نشه‌ ، ای‌ مادر ای‌ مادر  حنجر طفلت‌ هدف‌ تیر نشه‌ ، ای‌ مادر ای‌ مادر  الهی‌ از داغ پسر پیر نشی ، ای‌ مادر ای مادر  الهی مثل‌ من‌ زمین گیر نشی‌ ، ای مادر ای‌ مادر  یا زوار یا زوار،شیلوا العلم و الرّایِه اِلـیٰ طَــریــقِ کــربلا مَشّٰـایِه(۲)  _________________  بند هفتم امام حسین علیه السلام  عاشقی که اومدی با اهل و عیالت  بسکه هواشونو داری شکسته بالت  سلامتیشون‌ همه‌ی فکر و خیالت  واویلا‌ واویلا  الهی‌ تو کرببلا بروی نـــاموس‌ تو سیلی نزنن  الهی ناموستو از کرببلا ، شام اسیری نبرن  الهی‌ ناموستو در بین حرامیا گرفتار نشه  الهی ناموستو روزی راهـــیِ‌ کوچه و بازار نشه  یا زوار یا زوار،شیلوا العلم و الرّایِه اِلـیٰ طَــریــقِ کــربلا مَشّٰـایِه(۲)  *کهنه/پاره 🖋️حاج محمدعلی قاسمی 👇
فدای گریه های عمه زینب چه غم داره صدای عمه زینب بیا تا خون بگرییم مثل مهدی همه واسه غمای عمه زینب عجب حال هوایی داره امشب حسینم وا حسینا ذکر هر لب به عباس و علی اکبر بگویید که از شام بلا برگشته زینب فلک از غم شکسته بال زینب خدا داره خبر از حال زینب جوونای بنی هاشم کجایید پاشید بیاید به استقبال زینب سلام ای لاله ی در خون تپیده سلام ما برآن حلق بریده تو حق داری منو نشناسی داداش تنم زخم و همه موهام سپیده منم زینب که زهرا در وجودم سراسر عشق تو در تار وپودم به شوق دیدنت برگشتم اینجا وگرنه تو خرابه مرده بودم من از روز ازل دل بر تو بستم دیدی تا پای جون پای تو هستم یه جوری مثل مادر خطبه خوندم دهان کوفه و شامو شکستم طلای دخترت رو پس گرفتم ببین انگشترت رو پس گرفتم چهل روز تازیونه خوردم اما من از نیزه سرت رو پس گرفتم منو زخم زبونو ناسزا کشت منو این طعنه های ناروا کشت میون کوچه و بازار، ای وای منو اين چشمهای بی حیا کشت چهل روز نه چهل سال غصه خوردم برات موی سفید سوغات آوردم چهل منزل به روی نیزه داداش تو گریه کردی و من سنگ خوردم همین‌که خیمه غارت شد حرم سوخت دل بابامو قلب مادرم سوخت همین جا بود رقیه داد میزد بیا عمه کمک کن چادرم سوخت همین جا اکبرت رو بوسه دادم رخ پیغمبرت رو بوسه دادم بجای مادرم زهرا تو گودال رگای حنجرت رو بوسه دادم همین جا هستی من رفته بر باد همین جا دخترت در اتش افتاد نمیشه باورم بعد چهل روز رسیدم کربلا ای داد بیداد سکینه با دلی زار و پریشون یه چشمش اشک و چشم دیگرش خون کنار قبر عباس ناله میزد چشت روشن چشت روشن عمو جون میاد از پشت خیمه ها صدایی گل مادر گل مادر کجایی واست گهواره اوردم عزیزم علی لالای علی لالا، لالایی تو رفتی زخم بال و پر نبینی پر پروانه خاکستر نبینی سر تو بارها از نیزه افتاد که سیلی خوردن مادر نبینی ما رو دشمن چه سخت آزرد داداش سرت رو نیمه شب آورد داداش منو شرمندگی از این امانت رقیه ات تو خرابه مُرد داداش منو داغی که مونده روی سینه به راهم منتظر، ام البنینه کسی دیگه نمونده واسه زینب چجوری آخه برگردم مدینه حسین کریمی نیا✍ نیم از عالم خاک .