eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
435 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه‌السلام صدات کردم با غم نگاهی به سوی نگات کردم دل رو رَوونه سمت قتلگات کردم گریه برا غربت گریه هات کردم چشام تر شد تموم لحظه هام با گریه هام سر شد سهم تنت نیزه و تیر و خنجر شد زخمای تو اندازه ی یه لشکر شد دیگه چی میخوان از تن پاره خواهر تو شد بیچاره چرا پا از روت بر نمی داره خواهر تو شد بیچاره ۲ یا ثارالله و بن ثاره ۴ سرت ریختن غصه رو توی قلب خواهرت ریختن برای غارت روی پیکرت ریختن برای نبش قبر اصغرت ریختن ... سَر و بُردن به روی نیزه قلب خواهرو بُردن از توو تنت هدیه ی مادرو بُردن گهواره و خلخال و معجرو بُردن سرت رو بردن روی نی امّا جسمت روی خاک صحرا پیِ تو آواره شدم هرجا جسمت روی خاک صحرا ۲ یا ثارالله وبن ثاره ۴ غروب سر شد لحظه ی تشییعِ جنازه آخر شد دشت و بیابون پُرِ خون سراسر شد زیر سُمِ اسبا تن تو پرپر شد اومد با سر برای غارت کردن یه انگشتر انگشتت و بُرید جلو چشِ مادر بمیره خواهرت برا تنِ بی سر ببین دو چشم فاطمه زاره ... یا ثارالله و بن ثاره به جز یه انگشتر چی و داره؟ یا ثارالله و بن ثاره ۲ یا ثارالله و بن ثاره ۴ @emame3vom «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» __________________ . 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ صدات کردم صورتمو به سمت کربلات کردم با گریه و حسرت آقا نگات کردم یادی از اون ضریح با صفات کردم چشام تر شد اسمتو بردم دهنم معطر شد دلم به دور گنبدت کبوتر شد حال و روزم خدایی خیلی بهتر شد گدا مگه جز تو کیو داره؟ یا ثارالله و بن ثاره چشام داره براتو میباره یا ثارالله و بن ثاره 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ گنه کارم ولی تو رو قلبا آقا دوسِت دارم سر روی مهر تربت تو میذارم اسم توئه صدر تمومِ اذکارم گداتم من حرم میخوام، منتظر براتم من دربه‌ در تمومِ روضه هاتم من گریه کنِ روضهٔ قتلگاتم من واسه تو گریه فوق اسراره یا ثارالله و بن ثاره میدونم این گریه اثر داره یا ثارالله و بن ثاره 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو آقایی برات بمیرم که غریب و تنهایی شهید لب تشنه‌ی بغض دنیایی کشته ی مونده رو زمین صحرایی غریب بودی بدون جُون و مسلم و حبیب بودی زیر سُم اسبای نانجیب بودی برات بمیرم خدُّالتریب بودی نمونده جز گریه برام چاره یا ثارالله و بن ثاره حرمله کرد پیرهنتو پاره یا ثارالله و بن ثاره https://eitaa.com/emame3vom/50716 .👇
امام حسین ع
. بدون آب بریدند حنجر او را کشانده اند به گودال مادر او را عصا زدند به او پیرمردها بلکه در آورند نفس های آخر او را قرار بود که چیزی نماند از جسمش به دست نعل سپردند پیکر او را مگر که قحطی جا بود خولی نامرد که بسته اید به خورجینتان سر او را به نی زدند سرشاه را ، نمی گذرم ز نیزه دار که دق داد دختر او را ناصر دودانگه ✍ .
@ashareyahosein4_5922568165253989356.mp3
زمان: حجم: 1.79M
✍🎼 بی حالی اسیر بین جنجالی غریبی و تو گودالی بی حالی تنهایی تو زیر دست و پاهایی جلو چشای زهرایی تنهایی دارم میبینم از بلندی که داری چشماتو میبندی حسین ببین دارم میمیرم تا افتادی دلم رو کندی رو خاک صحرایی تنهای تنهایی افتادی افتادم جون دادی جون دادم واویلا غوغا شد تن تو اربااربا شد سر سر تو دعوا شد غوغا شد با کینه با چکمه‌ای که سنگینه یکی نشسته رو سینه با کینه دارم میمیرم از فراقت میسوزونه دلم رو داغت برا بریدن سرت شمر با خنجر اومده سراغت ذبیح عطشانی قتیل عریانی صحرای محشر شد سردارم بی سر شد واویلا غارت شد به پیکرت جسارت شد دلم پر از حرارت شد غارت شد بدتر شد تو رفتی حرف معجر شد غمم هزار برابر شد بدتر شد دارو ندارمونو بردن به خیمه‌ها هجوم آوردن سر تو رو دادن به خولی ما رو به حرمله سپردن دل کندن دشواره زینب شد آواره دستامو میبندن به اشکام میخندن واویلا
. هرکسی که خویشتن را مستمندش میکند گر زمین خورده ست آقایم بلندش میکند تلخ کامی های دنیا را چو قندش میکند از جهان آزاد و بر این خانه بندش میکند خوشبحال آنکه جزء سائلان این در است خوشبحال آنکه از این سفره برکت میبرد بُخل هم از این کرمخانه سخاوت میبرد هرکسی که آمده از سفره راحت میبرد شاه اینجا هدیه ها را سوی رعیت میبرد این سخاوتمندی از ارثیه های مادر است بد به حال آنکه در قلبش محبت نیست نیست بین او با صاحبِ خانه رفاقت نیست نیست کار دنیا راحت و عقبا که راحت نیست نیست با حسین بن علی ترس از قیامت نیست نیست صبح محشر کار دست بچه های حیدر است هرکه پرسد اعتبارت را، بگو داده حسین خوشبحال آنکه عشقش را به او داده حسین خوب و بد درهم خریده آبرو داده حسین جان به قربانش که فرصت به عدو داده حسین گر نباشد او خدا،قطعا خدا را مظهر است یک شب جمعه شد و قلب همه دنیا گرفت هر ملک یک گوشه از شش گوشه اش مأوا گرفت روضه با حال عجیبی در حریمش پا گرفت قلب عالم سوخت تا این نغمه را زهرا گرفت اهل عالم این حسین من غریب مادر است خواهرش از روی تل شاه شهیدان را که دید ناله های آب آب شاه عطشان را که دید رد نعل اسب‌ها بر جسم عریان را که دید چکمه های شمر بر آن جسم بی جان را که دید گفت شرمت باد که او زینت پیغمبر است آسمان نیلی شد و مهتاب میریزد زمین مثل تسبیحی که در محراب میریزد زمین آیه آیه پیکر ارباب میریزد زمین نانجیبی پیش چشمش آب میریزد زمین طعنه و زخم زبان از زخم پیکر بدتر است یکنفر عمامه،یک تن پیروهن را میکشید آن طرف تر یک نفر خلخال زن را میکشید یک نفر با زورِ نیزه هی بدن را میکشید نانجیبی گیسوی ارباب من را میکشید این وسط هم ساربان در فکر یک انگشتر است پاره پاره پیکر بی جان به روی خاک ریخت آیه آیه سوره ی قرآن به روی خاک ریخت کفر زد با خنجر و ایمان به روی خاک ریخت هی سنان زد با سنان دندان به روی خاک ریخت شاه زیر نیزه ها چشمش به سمت خواهر است وای ده تا اسب حالا وارد گودال شد با چهل تا نعل جسم پور حیدر چال شد وای زینب وقت غارت کردن اموال شد زینبش بر سرزنان بالای تل بی حال شد روضه خوان بس کن که قلب مادر او مضطر است شاعر: https://eitaa.com/emame3vom/56183 .
. ✍ دوباره آمده ام رو سیاه یا الله اُمیدم است همه یک نگاه یا الله اگرچه غیرِ دو خط آه..دربساطم نیست ولی شدست دمم دائم آه یا الله به غیرِ خانه تو جز عذابخانه نبود، بِده مرا به حریمت پناه یا الله تو راه را به رویم باز کرده ای عمری خودِ منم که شدم سد ّراه یا الله گذشت عمر من و، غرقِ معصیت هستم به دست خود شده عمرم تباه یا الله گناه و نَفسِ بدِ من، برادرم بودند اگر فرو شده ام قعرِ چاه یا الله به هر که غیرِ تو، گر اعتماد کردم من سرم گذاشت به نحوی کلاه یا الله ببین که آمده ام از گناه توبه کنم پذیر توبه ام از هر گناه یا الله بخوانَمَت به کدام اسم دلربای، تو را کریم، غافر، اَحد، باراله، یا الله تو نامه ی عملم را سفید امضا کن اگر چه هست درونش سیاه یا الله تمام آبرویم نوکری و عشق علیست ببخشم از دمِ آن پادشاه یا الله هوای صحن نجف دارم و دلم تنگ است رسان مرا سحری بارگاه یا الله قرار هرشب من گریه بر حسین شدست، ..بر آن شهیدِ تهِ قتلگاه یا الله به قتلگاه تنش قطعه قطعه شد، ای وای چنانکه ریخت سرش یک سپاه یا الله سرش به نیزه و جسمش به روی خاک ولی رسید خواهرش از خیمه گاه یا الله رسید و خم شد و بوسه گرفت از رگهاش رسید و بر غم او شد گواه یا الله *
. ✍ صدایت می زنم یا قاضی الحاجات..،پنهانی صدایت می زنم با حال اندوه و پشیمانی صدایت می زنم یا ایُّهاالرحمن..،نگاهی کن نگاهی کن به حال و روز من..،این نابسامانی اگرچه من نمک‌گیری نمک‌نشناس هستم..،باز نیاوردی به رویم،راه دادی‌ام به مهمانی به تو رو می زنم با کوله باری از گناهانم به تو رو می زنم ای مهربان،رو برنگردانی! بگو درددِل خود را به غیر از تو به که گویم تویی که دردهایم را نگفته نیز می دانی پر و بالم به چنگ نفس سرکش سخت زنجیر است قفس تنگ و نفس گیر است..،وای از مرغ زندانی دلم لم یزرعِ اندوه‌خیزی از گناهان است ندیده تا به این لحظه به خود،یک قطره بارانی نماز و روزه های ناقصم بوی ریا دارد به قرآن که خجالت دارد این طرز مسلمانی حُسین گفتن بدونِ اشک را هرگز نمی خواهم مرا ای کاش با هر "یا حسین" گفتن بگریانی مگیر این نعمت چشم تر و آشفته‌حالی را وگرنه بنده ی خاطی ندارد راه جبرانی در آتش هم بیندازی..،بگویم:دوستت دارم دلت می آید آیا عاشق خود را بسوزانی!؟ خدایا این گنه‌کار از عذاب قبر می ترسد از آن لحظات تنهایی،از آن ساعات ظلمانی تو را جان علی موسی الرضا..،با من مدارا کن به حق بوسه ام بر مضجع شاه خراسانی دم افطار ها با کام تشنه روضه می چسبد بخوانی روضه ی ها‌ی تشنگیِ شاه عطشانی لبش ذکر خدا می گفت..،لعنت بر سنان مست لبش ذکر خدا می گفت..،وای از نیزه ی آنی صدای استخوان هایش تمام عرش را لرزاند به زیر سم مرکب زیر و رو شد جسم عریانی *
. علیه السلام هر گز خیال عشق تو از سر نمی رود از دل صفایت ای شه بی سر نمی رود ای پادشاه عالم امکان قسم به تو جائی به غیر کوی تو نوکر نمی رود کاری نموده داغ تو با من که غیر خون از دیدۀ ز اشک شناور نمی رود افتاد بار هر که به صحن حریم تو دیگر به سوی روضۀ انور نمی رود باب الکرامتی و ز آستانه ات کسی هرگز به دست خالی اش از در نمی رود محصور تیر و تیغ و سنان بود جسم تو جز نیزه ها و تیغ به پیکر نمی رود از ظلم روزگار چه گویم که کس نگفت تیری به جنگ غنچۀ  پرپر نمی رود آه از دل رباب، که بودش چُنین گمان بر نیزه های خصم، سر اصغرنمی رود از غصه های خیمۀ آتش کشیده ات در دل به غیر شعله ی آذر نمی رود آقا قسم که تا به قیامت ز یاد ما داغ ز سر ربودن معجر نمی رود ناله مکن زفرط عطش کشتۀ عطش آبی به غیر نیزه به حنجر نمی رود ای کشتۀ فتاده به گودال قتلگاه سوی حرم بدون تو خواهر نمی رود .................... لب بی آب حریف لب دریا نشود تشنگی شأن لب زادۀ زهرا نشود بسکه سرنیزه وشمشیربه جسمش زده اند به تنش جز تعب و بی رمقی جا نشود داغ عباس،کمان کرد قد طوبائی او بی جهت قامتی از فرط اِلَم تا نشود هر که آمد به تنش زخم ونشانی بگذاشت به گلویش به جز از نیزه مهیا نشود می بُرَد خنجرخصمانه گلویش،حتمی ست پیش قاتل دگر آن لحظه تمنا نشود دل گودال شلوغ و چه کند خواهر او تن دلدار در آن همهمه پیدا نشود کاش میشد که سرِ گشته جدا از تن او پیش خواهر به روی نیزه هویدا نشود .................................................. .
سیدرضا نریمانی4_5965041199923334220.mp3
زمان: حجم: 19.96M
بخش چهارم l هزار و نهصد و پنجاه زخم روی تنش، چقدر نیزه شکسته نشسته بر بدنش هزار و نهصد و پنجاه زخم روی تنش چقدر نیزه شکسته نشسته بر بدنش به طعنه گفت سنان در کنار پیکر او: شفا گرفته مَگر می برید پیرهنش !!! نیاز نیست بگوییم دیگر از غسلش نیاز نیست بگوییم دیگر از کفنش بساط گریه ی ما می شود فراهم با خیالِ روضه ی سنگین زیرو رو شدنش به پایِ دشمن دین رفت کفش های امام به دستِ دشمن دین رفت خاتم یَمنش غلامِ شمر سرش را به روی نیزه گذاشت رها شده ست ولی روی خاک ها بدنش هنوز نغمه ی هَل مِن مُعین او بر پاست به گوش عاشق دلداده میرسد سخنش شاعر: ✍ .
امام حسین ع
صدات کردم، صورتمو به سمت کربلات کردم
. علیه‌السلام صدات کردم با غم نگاهی به سوی نگات کردم دل رو رَوونه سمت قتلگات کردم گریه برا غربت گریه هات کردم چشام تر شد تموم لحظه هام با گریه هام سر شد سهم تنت نیزه و تیر و خنجر شد زخمای تو اندازه ی یه لشکر شد دیگه چی میخوان از تن پاره خواهر تو شد بیچاره چرا پا از روت بر نمی داره خواهر تو شد بیچاره ۲ یا ثارالله و بن ثاره ۴ سرت ریختن غصه رو توی قلب خواهرت ریختن برای غارت روی پیکرت ریختن برای نبش قبر اصغرت ریختن ... سَر و بُردن به روی نیزه قلب خواهرو بُردن از توو تنت هدیه ی مادرو بُردن گهواره و خلخال و معجرو بُردن سرت رو بردن روی نی امّا جسمت روی خاک صحرا پیِ تو آواره شدم هرجا جسمت روی خاک صحرا ۲ یا ثارالله وبن ثاره ۴ غروب سر شد لحظه ی تشییعِ جنازه آخر شد دشت و بیابون پُرِ خون سراسر شد زیر سُمِ اسبا تن تو پرپر شد اومد با سر برای غارت کردن یه انگشتر انگشتت و بُرید جلو چشِ مادر بمیره خواهرت برا تنِ بی سر ببین دو چشم فاطمه زاره ... یا ثارالله و بن ثاره به جز یه انگشتر چی و داره؟ یا ثارالله و بن ثاره ۲ یا ثارالله و بن ثاره ۴ «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» __________________ . 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ صدات کردم صورتمو به سمت کربلات کردم با گریه و حسرت آقا نگات کردم یادی از اون ضریح با صفات کردم چشام تر شد اسمتو بردم دهنم معطر شد دلم به دور گنبدت کبوتر شد حال و روزم خدایی خیلی بهتر شد گدا مگه جز تو کیو داره؟ یا ثارالله و بن ثاره چشام داره براتو میباره یا ثارالله و بن ثاره 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ گنه کارم ولی تو رو قلبا آقا دوسِت دارم سر روی مهر تربت تو میذارم اسم توئه صدر تمومِ اذکارم گداتم من حرم میخوام، منتظر براتم من دربه‌ در تمومِ روضه هاتم من گریه کنِ روضهٔ قتلگاتم من واسه تو گریه فوق اسراره یا ثارالله و بن ثاره میدونم این گریه اثر داره یا ثارالله و بن ثاره 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو آقایی برات بمیرم که غریب و تنهایی شهید لب تشنه‌ی بغض دنیایی کشته ی مونده رو زمین صحرایی غریب بودی بدون جُون و مسلم و حبیب بودی زیر سُم اسبای نانجیب بودی برات بمیرم خدُّالتریب بودی نمونده جز گریه برام چاره یا ثارالله و بن ثاره حرمله کرد پیرهنتو پاره یا ثارالله و بن ثاره ..................... بخون روضه برا شهید بی کفن بخون روضه یه کم برا حسین من بخون روضه دل منو آتیش بزن بخون روضه شهید می‌شه توو خیمه‌هاش سوز عطش شدید می‌شه حتی فراتم دیگه ناامید می‌شه یه روزه موی خواهرش سفید می‌شه توو قتلگاه حال دعا داره یا ثارالله و ابن ثاره فشارِ رو سینه ش نمی ذاره یا ثارالله و ابن ثاره «یا ثارالله وابن ثاره» نذار دیر شه نذار گناها سمت من سرازیر شه نذار که گریه‌هام بدون تأثیر شه نذار که نوکرت توی گناه پیر شه گرفتارم آخه مگه به غیر تو کیو دارم به کشتی نجات تو امیدوارم حسین همه جوره بهت بدهکارم تویی امید عبد بیچاره یا ثارالله و ابن ثاره شنیدم این اشکا اثر داره یا ثارالله و ابن ثاره «یا ثارالله وابن ثاره» قبولم کن بذار تا آخرین نفس گدات باشم توی شلوغیا ی روضه هات باشم منم یه گوشه و کنار باهات باشم دلم تنگه نذاری نوکر تو بی سعادت شه نذاری دوری از حرم یه عادت شه نذاری اربعین برام یه حسرت شه دلم هوای کربلا داره یا ثارالله و ابن ثاره چشام داره برا تو می‌باره یا ثارالله و ابن ثاره شاعر: محمدرضا رضایی✍ .
محرم ۱۴۴۴ ه.ق تو اوج غربت کشتن تورو به قصد قربت کشتن‌ تورو دم غروب زیر دست و پا رو خاک تربت کشتن تورو خواهرت دید/توی گودال/ موهاتو کشید قاتل خواهرت دید/که چطوری /سرتو برید قاتل ناله میزد /مادرتو /ناله شو شنید قاتل دل نگران خیمه ها بود ای وای ای وای چشاش به سمت خیمه وابود ای وای ای وای یکی عمامه ات رو میبره یکی نگاش به انگشتره یکی میره سمت خیمه گاه تو فکر خلخال و معجره دست پر از/قتلگاهت /شمر رو سیاه میره وقت غارت/شده لشگر /سمت خیمه گاه میره دست مردی/سمت گوش/ طفل بی پناه میره رسیده لحظه‌ی جسارت ای وای ای وای رسیده موعد اسارت ای وای ای وای حامد محمدی✍ ۱۴ تیر ۱۴۰۱ .👇
امام حسین ع
. #شب_نهم_محرم #تاسوعا #حضرت_عباس غزال عمو به علقمه رفت چقدر چشم به همراه او به علقمه رفت به دست
. روضه گودال شد بازهم حق علی زیرلگد پامال شد زخم، زخم کهنه ایست ازسقیفه ماجرای کربلا دنبال شد میزبانی را ببین از دهان میهمان با نیزه استقبال شد آه از این دنیای پست بر سر یک شاه بین صد گدا جنجال شد گفته مقتل"قتل صبر" آه یک ساعت برای خواهرش صد سال شد نعل ها تعویض شد مادرش در گوشه گودال خون بی حال شد اسب ها تا آمدند بر تن سبط نبی هنگام استهلال شد تا به خاک افتاد شیر از هجوم گرگ ها صحن حرم اشغال شد سهم او شد لاله زار در عوض دشت بنفشه قسمت اطفال شد مادری در خیمه سوخت در عوض آن سوی میدان حرمله خوشحال شد بعد غارت از حرم دختر خولی یقینا صاحب خلخال شد معجرِ غارت شده...؟؟!! روضه تا اینجا که آمد روضه خوان هم لال شد شاعر: .
. 🏴 غم به غیر از غمِ او این دلِ بی تاب نخورد چهرهء شامِ غمش رنگ ز مهتاب نخورد بیش ازین ننگ ، به پیشانیِ اعراب نخورد ذبح شد تشنه و آب از روی آداب نخورد « مادر آب کجایی پسرت آب نخورد» دشمن از پیر و جوان سیر شد از آب ولی..... مرکبِ لشگریان سیر شد از آب ولی..... خولی و شمر و سنان سیر شد از آب ولی..... قطره ای کودک ششماهۀ بی خواب نخورد « مادر آب کجایی پسرت آب نخورد» تار می دید همه کرببلا را ز عطش دود می دید تمامیِّ فضا را ز عطش خوب تشخیص نمی داد صدا را ز عطش بود عطشان و از آ ن گوهرِ نایاب نخورد « مادر آب کجایی پسرت آب نخورد» هر چه دنبالِ سرش خواهرِ او گشت نبود به خدا جای سرش بر نی و در تشت نبود هیچ سنگی به هر اندازه در آن دشت نبود که در آن ورطه به پیشانیِ ارباب نخورد « مادر آب کجایی پسرت آب نخورد» بی غنیمت کسی از کرببلا رفت ، نرفت بی سرش ، شمر زگودال بلا رفت، نرفت زآنهمه تیر یکی هم به خطا رفت ، نرفت چه جراحات که بر پیکر اصحاب نخورد « مادر آب کجایی پسرت آب نخورد» سر، پیمبر شدو نی نقطۀ معراج شد و .... قتلگه خون شد و دریا شد و مَوّاج شد و .... حرم فاطمه طوفان شد و تاراج شد و .... هیچ طوفان زده اینگونه به گرداب نخورد « مادر آب کجایی پسرت آب نخورد» 🏴 نیست قلبی که ازین حادثه غمناک نشد نیست چشمی که در این مرثیه نمناک نشد نیست آهی که ازین داغ به افلاک نشد عمق این فاجعه واللهِ که ادراک نشد " پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد " وقتی افتاد روی خاک نبودش نفسی نه مُعینی نه کمک حال ، نه فریاد رسی در میان شهدا وضعیتِ جسم کسی مثل جسمِ خودِ ارباب اسفناک نشد " پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد " یک نفر نیست بگیرد جلوی ملعون را پُر ز خون شهدا کرد همه هامون را خون ارباب ز سر ریخت به صورت ، خون را خواست با پیرهنش پاک کند پاک نشد " پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد " ای مصیبات به پیشِ غمِ این تن هیچید به عبا کاش یکی بود تنش را میچید گر چه گیرم کفنی بود نمی شد پیچید بوریا نیز حریفِ تن صد چاک نشد " پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد " به کنار اینکه لبش پُر ترک و عطشان بود یا که آیاتِ تنش زیر سُم اسبان بود شهریار همه عالم بدنش عریان بود پوشِشَش غیر غبار و خس و خاشاک نشد " پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد" شاعر: ✍ .