eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. درد دل های سلام الله علیها با سلام الله علیها السلام ای همه ی دار و ندارم مادر جایت امروز چه خالی است کنارم مادر ای فداکارترین بانوی دنیا مادر می شود سر بزنی خانه زهرا مادر با که گویم که شده دوری تو درد سرم از همه عمر ِ یتیمی ، به تو دلتنگ ترم یاد داری کس ِ هم در دل غربت بودیم فارغ از آن همه بی دردی و نفرت بودیم یاد داری قمرت در شب ظلمت بودم محرم راز تو از قبل ولادت بودم به همین جرم که همرنگ نگشته با ننگ آب شد سنگ صبور تو در آن کوچه تنگ زحمات تو و بابا شده جبران مادر مانده زهرای تو و دیده ی گریان مادر کفر در مسجدمان صاحب منبر شده است دین انصار و مهاجر به خدا زر شده است شهر از گریه ی زهرات به جان آمده است بودنم بر همه انگار گران آمده است دِین زهرای تو بر دینش ادا شد مادر مثل تو ثروت من خرج خدا شد مادر کس در این شهر نکرده کمک فاطمه ام غصب شد چون لقب تو ، فدک فاطمه ات آتش و میخ در و پای حرامی و حرم محسنم کاش نگوید که چه آمد به سرم فضه خادمه بر غربت من می زاد زار اشک خون ریخت ز بی مادری من ، مسمار به فدای سر حیدر که رُخَم گشت کبود کاش آن روز فقط دست علی بسته نبود ماندن فاطمه شد امر محالی مادر دیگر از دختر تو مانده خیالی مادر نیستی تا که بیینی چه قَدَر تا شده ام آه مادر به خدا زحمت اسما شده ام شده از غربتمان چشم فلک پر اختر می شود دخترکم زود ، چو من بی مادر مثل تو طی شده با اشک دم آخر من بر لبم آه حسین ، آه حسین ، آه کفن دیماه ۱۴۰۱ .
. شهیده بانو جان علی فاضله الرشیده بانو دنیا کسی مثل تو رو ندیده بانو دعا کنی بخت منم سفیده بانو حمیده بانو همیشه خیرت به گدا رسیده بانو خدا بهشتو نذرت آفریده بانو بهت میگن مادر قد خمیده بانو یا زهرا میخوام واست نوکری کنم میخوام واسم مادری کنی نگاه میندازی به ماذانه اذان ها رو حیدری کنی یامُولاتی یافاطمه راضیه بانو مرضیه مطهره زاکیه بانو خادمه تو مریم و آسیه بانو حوریهء محدثه انسیه بانو حانیه بانو بی تو نفس حرومه یک ثانیه بانو محبتت شرط مسلمانیه بانو گدایی تو اصل سلطانیه بانو یا زهرا سفارش کردی کنم شروع همیشه روزم رو با حسین میخونم صبح علی الطلوع و صلی الله علی الحسین یامُولاتی یافاطمه عفیفه بانو محترمه مکرمه شریفه بانو وصف مناقب تو صد صحیفه بانو به شرح شأن تو قلم ضعیفه بانو جلیله بانو فرش زیر پات پر جبرئیله بانو چایی روضه ات خود سلسبیله بانو به چادرت عرض و سماء دخیله بانو میخونم دائم حسن حسن میخونم تو گوش عالمین تموم هفته علی علی شبای جمعه حسین حسین .👇
. برای غربت مادر بی قرار و مضطرم دوباره اومدم بین روضه های مادرم دلم گرفته از تلخیه مدینه و غماش غم یه کوچه و اون مرد غریب و روضه هاش ای وای از غم و مصیبتاش روضه ی مادر جون به لبم کرده روضه ی مادر پُر از غم و درده روضه ی مادر روضه ی مسماره روضه ی مادر هجوم نامرده (آه وای مادر ) زدن یه مادر و نامردا میون کوچه ها میون شعله سوخت مادر با یه طفل بی گنا در و شکستن و ریختن توی خونه بی هوا توو اون شلوغیا مادر موند به زیر دستوپا میزد فضه رو همش صدا مادر مارو یکی لگد می‌زد نفس مادر به روی لب اومد پیش چشمای یه عده پست فطرت مادر مارو مغیره زد بی حد (آه وای مادر) الهی بشکنه اون پایی که زد درو شکست یا اونکه با لگد زد پهلوی مادرو شکست خونابه می‌چکید از زخم عمیق میخ در نمیره یادم اون وقتی که یکی شد حمله ور مادر شد توو کوچه بی پسر پیش چشمای حسن زمین افتاد مادر سادات به پشت در جون داد دستای مولا رو عده ای بستند آه و واویلا از این همه بیداد (آه وای مادر) .👇
. شده شب شهادت فاطمه امان ز سوز غربت فاطمه ز هجران زهرا  / علی افتد از پا خانه ی بی کوثر قرآن     شود شبیه بیت الاحزان مُحرّم حسین ز امشب بُوَد شروع غصّه های زینب بُوَد قیامت به پا شد / نزول بلا شد زینب شده بدون مادر    چشمش شده مات برادر به گوش حیدر این خبر رساندند عجب بلایی بر دلش نشاندند شده قد شكسته / پريشان و خسته درکوچه چند باری زمین خورد     یک عده گفتند مرتضی مرد .👇
هدایت شده از امیر حسین یعقوبیان
Shab1Fatemieh1-1399[03].mp3
4.17M
|⇦•همین که بهتری الحمدلله... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج میثم ●•┄༻↷◈↶༺┄•● همینکه بهتری الحمدلله جدا از بستری الحمدلله همین که در زدم دیدم دوباره خودت پشت دری الحمدلله شنیدم بسترت را جمع کردی و با سختی پرت را جمع کردی شنیدم آب دادی به حسینم حواس دخترت را جمع کردی تو دیگر با حجابت خو گرفتی به چندین علت از من رو گرفتی گمان کردی ندیدم زیر چادر چطوری دست بر پهلو گرفتی؟! جواب حرف هایم شد همین!«نه؟!» غریبه بودم اما اینچنین نه! ببینم!قصد رفتن که نداری؟ نرو!جان امیرالمومنین،نه! حسین رستمی ــــــــــــــــــ .
. بسم الله الرحمن الرحیم شب‌گريه‌های غربت مادر تمام شد زینب به گریه گفت که دیگر تمام شد امشب اذان گریه بگويد بگو، بلال سلمان به آه گفت: ابوذر! تمام شد طفلان تشنه، هروله در اشک می‌کنند ایام تشنه‌کامی مادر تمام شد آن شب حسن شکست که آرام‌تر! حسین چشم حسین گفت: برادر! تمام شد تا صبح با تو اُستُن حنانه ضجه زد محراب خون گريست كه منبر تمام شد زاینده است چشمه‌ی زهرایی رسول باور مكن که سوره‌ی کوثر تمام شد باور مكن كه فاطمه از دست رفته است باور مکن حماسه‌ی حیدر تمام شد؟ زهرا اگر نبود حدیث کسا نبود زینب نبود و واقعه‌ی کربلا نبود 🏴 ✍ یک بند از ترکیب‌بند .
. نور توئی، محشور توئی کابوس شب دشمن مغرور توئی ازجام الست سیراب توئی فرماندهی حضرت ارباب توئی دست خدائی، روح دعائی تو مقدای همه ی عَلم کشائی ماه جبینی، حِصن حَصینی تو افتخار حضرت اُم بنینی صاحب بیرق کوه شجاعت زدشمنهای پدرت دارم برائت سینه ستبری ماه قبیله زانوی تو رکاب حضرت عقیله تاقیامت پرچمت بالاست رحم الله عمی العباس پاینده توئی، رزمنده توئی برقلب عدو ضربه ی کوبنده توئی میثاق توئی، اخلاق توئی در کربوبلا کعبه ی عشاق توئی تو بودی مرد خطر ابوالفضل تو آسمون کربلا قمر ابوالفضل توئی تو راه نجات ابوالفضل تو حسرت لب توعه فرات ابوالفضل قدت قیامت قامت ابوالفضل ندادی به حرومیا مهلت ابوالفضل باعشق تو زندگی زیباست رحم الله عمی العباس عبد زهراست پسر مولاست رحم الله عمی العباس شعروسبک کربلائی محسن داداشی .👇
‍ . طی شد زمان دیدار ، علی خدا نگهدار خانه نشینِ بی یار ، علی خدا نگهدار در موسم جوانی ، سیرم ز زندگانی از بس که دیدم آزار ، علی خدا نگهدار من می شوم زدستِ اهلِ مدینه راحت تو می شوی گرفتار ، علی خدا نگهدار شانه زدم به مویِ حسین و زینبینم برای آخرین بار ، علی خدا نگهدار چرا تو سر به زیری ، زانو بغل نگیری ... منم به تو بدهکار ، علی خدا نگهدار حلال کن نمودم ، در این سه ماهِ آخر من زحمت تو بسیار ، علی خدا نگهدار ببخش اگر به کوچه دست تو وا نکردم افتاد دستم از کار ، علی خدا نگهدار فکر دل تو بودم ، اگر نگفته بودم از ماجرای مسمار ، علی خدا نگهدار امشب که خورد دستت به جای تازیانه بگذار سر به دیوار ، علی خدا نگهدار تابوت یار خود را ، مانند بار شیشه با احتیاط بردار ، علی خدا نگهدار تا چشم تو نیفتد ، بر صورتم ، شبانه تنم به خاک بسپار ، علی خدا نگهدار . . شبها به جای مادر ، بالاسرِ حسینم یک ظرف آب بگذار ، زینب خدا نگهدار قرار بعدی ما باشد میان گودال کنار جسم خونبار ، زینب خدا نگهدار سربسته با تو گویم در کربلا که رفتی معجر اضافه بردار ، زینب خدا نگهدار پیشنهاد ................................................................. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. روزی هزار بار، میمیرم انگار ای روزگار ای روزگار شد قاتل من خون رو دیوار ای روزگار ای روزگار دستهامو بستن، با زور واجبار ای روزگار ای روزگار یادم نمیره تیزی مسمار ای روزگار ای روزگار باغرور علی بازی کردند ای روزگار ای روزگار به زنم دست درازی کردند ای روزگار ای روزگار دریای مهنت شد، زهرام اذیت شد به پیکر نحیف اون خیلی جسارت شد تنها گذاشت علی رو رفت، فاطمه راحت شد یارالی یازهرا، یارالی یازهرا تو روز روشن دستهامو بستن ای روزگار ای روزگار همراه محسن دنیامو کشتن ای روزگار ای روزگار حتی سلام من بی جوابه ای روزگار ای روزگار مرد غریبم دنیام عذابه ای روزگار ای روزگار از رو تمسخر میخنده ثانی ای روزگار ای روزگار میگفتن حیدر تو پهلوانی ای روزگار ای روزگار قاتل هاشو میبینم تو مسجد ای روزگار ای روزگار با مغیره میشینم تومسجد ای روزگار ای روزگار جرم اون حمایت ازمولا بود ای روزگار ای روزگار ردپا رو چادر زهرا بود ای روزگار ای روزگار یارالی یازهرا،یارالی یازهرا شعروسبک کربلائی محسن داداشی ✍ .👇
4_5827762276932783833.mp3
5.85M
🎤 روزی هزار بار، میمیرم انگار شعروسبک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 📋 تو قرار منی زهرا / کربلایی سیدرضا نریمانی تو قرار منی زهرا، کس‌وکار منی تو خودت گفتی همیشه، غمخوار منی توی هر غم ‌و هر شادی، به کنار منی تو قرار منی ، تو قرار منی حالا چی شده از حیدر رو میگیری حالتو میپرسم درد بازو میگیری حالا چی شده دور از چشمای حیدر دستتو عزیزم هی به پهلو میگیری سنگ صبورم ، یار جوونم نگو شدی رفیق نیمه راه وصله‌ی جونم ، چراغ خونه‌م انقدر نکش جلو علی تو آه «مادر سادات ، مادر سادات مرو مرو مرو مرو» نگران منی زهرا، نگران توام تا که پا میشی از بستر، خودمو میخورم دیگه بعد از این کارای، خونه هم با خودم نگران توام ، نگران توام حالا چی شده از دستم داری میری تا منو میبینی دائما سر به زیری حالا چی شده با این حالت عزیزم تو به‌جای فضه جارو دستت میگیری جون من امشب ، میرسه بر لب یکم دراز بکش تو بسترت میسوزه تو تب ، مادر زینب یه رحمی کن به حال دخترت «مادر سادات ، مادر سادات مرو مرو مرو مرو» فاطمه یادته کردی، خیال منو تخت گفتی بچه‌هامو خانوم، میکنی خوشبخت میشن‌آخرعروس‌داماد،میفرستی‌خونه‌بخت حالا چی شده تو قلبم غم میکاری داری براشون خانم غصه میزاری حالا چی شده با این‌همه آرزوهات میگی میری و قصد موندن نداری آروم جونم ، ای مهربونم اینقدر نگو تمومه کار من بی تو عزیزم ، من نمیتونم بمونم و بمون کنار من «مادر سادات ، مادر سادات مرو مرو مرو مرو» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شب ‌👇 https://zarebin.ir/url/?url=https%3A%2F%2Fwww.aparat.com%2Fv%2F3HfTb%2F%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%87_%D8%AA%D9%88_%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1_%D9%85%D9%86%DB%8C_%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7&s=3CtFXJNpjh4ymMQ2UlnyjA _______________ https://t.me/marssye/120813
.          🔹السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ...🔹 رسید صاعقه و شیشۀ گلاب شکست شب از در آمد و پهلوی آفتاب شکست چه شعله بود که از شش جهت به باغ افتاد چه زمهریر، که در چشم غنچه خواب شکست ورق ورق نفَسِ آیه‌های قرآن سوخت حریم امن دعاهای مستجاب شکست چقدر غم‌زده پرسید: "بهتری مادر؟" چقدر قلب حسن بعد این جواب شکست برای این‌که سر غم به چاه بگذارد شکست، قامت نخلِ ابوتراب شکست فائزه زرافشان   ✍ سلام الله علیها .
. رنگ رخسار ما پریده غم ما را كسی ندیده شهر پیغمبر ای مدینه مادر ما شده شهیده خانه¬ی ما دگر شده ماتم سرا ای خدا یك نظر ببین حال مرا مادرم را شبانه بردند هستی ما ز خانه بردند نیمه شب محور كَسا را پیش ما مخفیانه بردند دل شب بود و غربت وآوای ما تك و تنها شده دگر بابای ما اهل عالم این و بدونید تاكه در راه خود نمونید فاطمه بضعَةُ الرّسولم سرگذشت مرا بخونید صورتم در ره علی نیلی شده مزد پیغمبرشما سیلی شده همه عالم عزا گرفته غم ما را فضا گرفته دیگه «امّن یُجیب» نخونید مادر ما شفا گرفته مردم شهر ما خدا، خیلی بدند مادرم را به پیش بابایم زدند علیها سلام شاعر: ✍ .👇
هدایت شده از حسین جعفری ندوشن
115.1K
. پرستوی من مرو مرو زهرا که بی تو میمیرم زغربت دنیا مسافر خسته جوان من مرو مرو شد ورد زبان من آه و واویلا ▪️▪️▪️▪️ زهجران تو به لرزه می افتم به چاه در صحرا غم تو را گفتم جان زغمت در گلوی من آید رنگ سفیدی به روی من آید آه و واویلا امان از آن دم به کوچه ها بودی دو دست من بسته تو زیر پا بودی ز آه تو نایم از نوا افتاد به چادرت جای ردّ پا افتاد شاعر: مجتبی صمدی شهاب در 👇👇
هدایت شده از حسین جعفری ندوشن
121.8K