eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
433 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه‌السلام سلام‌الله‌علیها می‌آیم از رهی که خطرها در او گم است از هفت‌منزلی که سفرها در او گم است از لا‌به‌لای آتش و خون جمع کرده‌ام اوراق مقتلی که خبرها در او گم است دردی کشیده‌ام که دلم داغدار اوست داغی چشیده‌ام که جگرها در او گم است با تشنگان چشمۀ اَحلی مِن العسل نوشم ز شربتی که شکرها در او گم است این سرخی غروب که همرنگ آتش است توفان کربلاست که سرها در او گم است یاقوت و دُرّ صیرفیان را رها کنید اشک است جوهری که گهرها در او گم است هفتاد و دو ستاره غریبانه سوختند این است آن شبی که سحرها در او گم است باران نیزه بود و سر شهسوارها جز تشنگی نکرد علاج خمارها جوشید خونم از دل و شد دیده باز، تر نشنید کس مصیبت از این جانگدازتر صبحی دمید از شب عاصی سیاه‌تر وز پی شبی ز روز قیامت درازتر بر نیزه‌ها تلاوت خورشید، دیدنی‌ست قرآن کسی شنیده از این دلنوازتر؟ قرآن منم چه غم که شود نیزه، رحل من امشب مرا در اوج ببین سرفرازتر عشق توام کشاند بدین‌جا، نه کوفیان من بی‌نیازم از همه، تو بی‌نیازتر قنداق اصغر است مرا تیر آخرین در عاشقی نبوده ز من پاکبازتر با کاروان نیزه شبی را سحر کنید باران شوید و با همه تن گریه سر کنید «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» . . ‍ ‍ ( روح شهادت ) ماییم در عزای تو یاایهاالشهید جان جهان فدای تو یاایهاالشهید هر ساعت و دقیقه و لحظه ، تمام عمر ... دارم به سر هوای تو یاایهاالشهید یک گوشه ای نشسته ام و زار می زنم چون دورم از سرای تو یاایهاالشهید هستیم جملگی همه ی عمر ، تا ابد ... بی تاب کربلای تو یاایهاالشهید شب های جمعه مرغ دلم گرمِ گردش است در صحن با صفای تو یاایهاالشهید تا صد هزار بار بمیرم برای تو جان خواهم از خدای تو یاایهاالشهید هرگز شعار نیست ، دلم داد می زند : هستم فقط گدای تو یاایهالشهید ارباب اگر تویی همه عالم فدای توست دنیاست زیر پای تو یاایهاالشهید سرور شده ، عزیز شده ، هر که گشته است در بَند و مبتلای تو یاایهاالشهید باید به دست با کرَمَت اعتراف کرد دستِ من و عطای تو یاایهاالشهید شد قسمتم گدا و غلام قمر شدن آن یار باوفای تو یاایهاالشهید یک "یا حسین" رافع هر مشکل و غم است درد من و دوای تو یاایهاالشهید " وَللهِ لا اُفارقُکَ "* ... ای پناه من ! دارم به لب نوای تو یاایهاالشهید در روشنای روضه ی تو رشد کرده ایم گشتیم آشنای تو یاایهاالشهید هیچ است گر تمام زمین جملگی شود آواره از بلای تو یاایهاالشهید حتی نکرد رحم حرامیِ پَست بَر یک تکه از عبای تو یاایهاالشهید گویا هنوز باور زینب نمی شود وضع سرِ جدای تو یاایهاالشهید در بین ازدحام ... بماند بقیه اش ... مقطوع شد رجای* تو یاایهاالشهید وقت ظهور مهدی موعود می شود راوی ماجرای تو یاایهاالشهید او روضه خوان و عالمیان گریه می کنند در سوگ و در رثای تو یاایهاالشهید "خورشید" در قصیده به آتش کشیده شد از غربت رسای* تو یاایهاالشهید ... * جمله حضرت عبدالله ابن الحسن (ع) در کربلا : ولله لا افارق عمّی ... (هرگز عمویم را تنها نخواهم گذاشت) * رجا : امید * رسا : روشن ، واضح
Majid Banifatemeh -1463476478_-210221.mp3
زمان: حجم: 6.49M
🎤 مجید بنی فاطمه 📃 نه مثل ساره ای و مریم 🎶 زمینه 📆 ١٢ دی ١۴٠٠ 📌 ویژه ایام نه مثل ِ ساره ای و مریم نه مثل آسیه و حوا فقط شبیه خودت هستی فقط شبیه خودت زهرا اگر شبیه کسی باشی شبیه نیمه شب قدری شبیه آیه تطهیری شبیه سوره اعطینا شناسنامه تو صبح است پدر. تبسم و مادر! نور سلام ما به تو ای باران درود ما به تو ای دریا کبود شعله ور ِ آبی سپیده طلعت مهتابی .به خون نشستن تو امروز به گــُل نشستن تو فردا بگیرآب و وضویی کن به چشمه سار فدک امشب نماز عشق بخوان فردا به سمت قبله ی عاشورا یا زهـــرا , یا زهـــرا یا زهـــرا , یا زهـــرا یا زهـــرا , یا زهـــرا یا زهـــرا , یا زهـــرا یا زهـــرا , یا زهـــرا یا زهـــرا , یا زهـــرا ✍ .
. بسم الله الرحمن الرحیم شب‌گريه‌های غربت مادر تمام شد زینب به گریه گفت که دیگر تمام شد امشب اذان گریه بگويد بگو، بلال سلمان به آه گفت: ابوذر! تمام شد طفلان تشنه، هروله در اشک می‌کنند ایام تشنه‌کامی مادر تمام شد آن شب حسن شکست که آرام‌تر! حسین چشم حسین گفت: برادر! تمام شد تا صبح با تو اُستُن حنانه ضجه زد محراب خون گريست كه منبر تمام شد زاینده است چشمه‌ی زهرایی رسول باور مكن که سوره‌ی کوثر تمام شد باور مكن كه فاطمه از دست رفته است باور مکن حماسه‌ی حیدر تمام شد؟ زهرا اگر نبود حدیث کسا نبود زینب نبود و واقعه‌ی کربلا نبود 🏴 ✍ یک بند از ترکیب‌بند .
. از شبنم اشک گونه‌هامان تر بود تشییع جنازۀ گلی پرپر بود از منبر دست‌ها که بالا می‌رفت در صحن حسینیۀ دل، محشر بود 📝 .
امام حسین ع
. 🌐 ما فقط یک ملت‌ایم: ایرانی 👈🏿 با اقوام و زبان‌ها و گویش‌های مختلف ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
. اول سلام و بعد سلام و سپس سلام با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام   باید سلام کرد و جواب سلام شد بر هر کسی که هست از این هیچ کس سلام   فرقی نمی کند که کجایی ست لهجه ات اترک سلام، کرخه سلام و ارس سلام   ظهر بلوچ، نیمه شب کُرد و ترکمن صبح خلیج فارس، غروب طبس سلام   بازارگان درد! اگر می روی به هند از ما به طوطیان رها از قفس سلام   «دیشب به کوی میکده راهم عسس ببست» گفتم به جام و باده و مست و عسس سلام   معنای عشق غیر سلام و علیک نیست وقتی سلام رکن نماز است، پس سلام!   قبل از سلام جام  تشهد گرفته ایم ما کشتگان مسلخ عشقیم، والسلام! ✍ .
. آه می‌کشم تو را با تمام انتظار پر شکوفه کن مرا، ای کرامت بهار در رهت به انتظار، صف به صف نشسته‌اند کاروانی از ، کاروانی از بهار... بر سرم نمی‌کشی دست مهر اگر، مَکش تشنۀ محبت‌اند لاله‌های داغدار دسته‌دسته گم شدند سهره‌های بی‌نشان تشنه‌تشنه سوختند، نخل‌های روزه‌دار می‌رسد بهار و من بی‌شکوفه‌ام هنوز آفتاب من بتاب، مهربان من ببار! 📝 .
امام حسین ع
. تقارن #بهار_طبیعت با #بهار_قرآن بهار در بهار شد، بهارِ من نیامدی 😭 .
. دلا تا باغ سنگی، در تو فروردین نخواهد شد به روز مرگ شعرت سوره ی یاسین نخواهد شد فریبت می دهند این فصل ها تقویم ها، گل ها از اسفند شما پیداست فروردین نخواهد شد مگر در جستجوی ربّنای تازه ای باشیم وگرنه صد دعا زین دست، یک نفرین نخواهد شد مترسانیدمان از مرگ، ما پیغمبر مرگیم خدا با ما که دلتنگیم، سرسنگین نخواهد شد به مشتاقان آن شمشیر سرخ شعله ور در باد بگو تا انتظار این است، اسبی زین نخواهد شد! .
امام حسین ع
. 📱#غزل سروده‌ی میلاد عرفان‌پور در استقبال از غزل رهبر انقلاب که بیتی از آن را در آستانه عملیات تنبی
. علیرضا قزوه در غزلی به استقبال غزلی که تازگی از منتشر شده، رفته است. گرت هوای ولا باشد از بلا مگریز همیشه محو بلا باش از ابتلا مگریز چو ماه چنگ بزن بر سیاه پردهٔ شب از این شب، این شب لبریز ماجرا مگریز عصای معجزه‌ات را بکوب بر سر سحر ز ناخدا مهراس و ز بی‌خدا مگریز چو گردباد بگرد و سماع طوفان کن چو بیدهای پریشان ز بادها مگریز به روز حادثه از صوفیان غازی شو بیا و مرد قدر باش از قضا مگریز چراغ خیمه چو خاموش گشت باز مگرد تو آمدی که بمانی ز کربلا مگریز منافقان معاند تو را نظر نزنند از این حضور گرامی به انزوا مگریز نفیر گاو طلایی تو را نترساند عذاب سامریان باش، از صدا مگریز چراغ روشن امن یجیب را بفروز اجابت است، اجابت، تو از دعا مگریز عزیز هموطن من، عزیز هموطنم! از این بهشت صمیمی به ناکجا مگریز نه اژدهاست که کِرم شب است اسرائیل بر آر دستی و از این هزارپا مگریز ................. . • فرصت زیتونی خدا • سروده‌ی محمد حسین انصاری نژاد در استقبال از رهبر حکیم و ادیب انقلاب . چه گفت آینه بر خیز و از بلا مگریز به جز به حضرتِ روحی له الفدا مگریز به روزِ واقعه شرطِ ولا بلانوشی‌ست به شامِ حادثه برخیز از بلا مگریز از آن درخت تو انی انااللهی بشنو به حُکمِ لاتَخَف از بیمِ اژدها مگریز بزن به گُرده‌ی دریا عصای معجزه را هزار نیل بر آشوب با عصا مگریز اگربه هم بخورَد نظمِ آسمان مهراس به وقتِ چرخشِ منظومه‌ی هدا مگریز به شرحِ سلسله‌ی موج‌ها کسی می‌گفت که از خدای به دامانِ ناخدا مگریز در استجابت گیسوی لیله الاسراست امامِ آینه‌ها دست بر دعا، مگریز بر این کرانه، شبیخونِ خشم زیتون‌هاست از این کرانه‌ی زیتونی خدا مگریز به رودِ باختری آن سوارِ موعود است از آن کرانه صدا می‌زند تو را، مگریز تمامِ معرکه گُلچرخ ذوالفقار علی‌ست تمام معرکه توفان لافتیٰ، مگریر به هر کران هیجان ستارگان بنگر ستاره سوختگان را بزن صدا، مگریز به خون غزه که شرب الیهود شد سوگند در آ به قلعه‌ی خیبر از آن غزا مگریز به پیشِ تیغِ علی مرحب آمده‌ست دو نیم به پشتِ معرکه هنگام مرحبا مگریز بگو به خصم در این آسیا بگردانی تورا که گفت در این دور آسیا مگریز بگو به مدعی انکارِ آفتاب چرا در این تجلی و الشمس و الضحیٰ مگریز جراحتی‌ست اگر قبله‌ی نخستین را اجابتی‌ست در آن قبة الصّفا مگریز چه گفت آینه « فّرو إلی الامام » تو را چه گفت آینه الا به سوی ما مگریز اگر تمامِ زمین غرقِ شمر و حرمله شد در اقتدا به شهیدانِ کربلا مگریز صدای کیست به لبیک یا امین الله قسم به شورِ امینانِ کبریا مگریز بیا به ساحتِ دارالشفای چشمِ امین دلِ شکسته‌ام از نسخه‌ی شفا مگریز . . ✍ ۱۴۰۳/۰۲/۰۴ ............... نظیره ای بر غزل شکوهمند امین شعر ایران امام خامنه ای ( مدظله العالی) خطر کن از دل آشوب و ابتلا مگریز چو شیر شرزه برآشوب و مطلقا مگریز گریز از صف پیکار کار مردان نیست بپای تا که نگردی اسیر پا مگریز دلی به وسعت دریا طلب کن از دلدار ز موج موج بلا رخ متاب ها مگریز در آن دیار که غیر از گریز راهی نیست گریزگاه مجوی و به هیچ جا مگریز چو کوه باش سرافراز و سربلند ای دل بسان گرد بهمراه بادها مگریز در آی از در غیرت مباز ایمان را اگر که روح تو گردد زتن رها مگریز اگر زشش جهت آرند دشمنان حمله تو یکتنه به صف خصم زن هلا مگریز بلی بگوی به بانگ بلند آزادی شبیه حضرت عباس از بلا مگریز اگر چه تیر ببارد از آسمان خوش باش شراب وصل طلب کن ز کربلا مگریز اگر ز دست غم روزگار رنجیدی بجز بدامن پر مهر ربنا مگریز ✍ پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ ........ . استقبال از غزل رهبر معظم انقلاب . اگر به عشق یقین داری از فنا مگریز دلیر باش و خطر کن، به هیچ جا مگریز . قسم به خضر که در انتهای این ظلمات همیشه آبِ حیات است، پس بیا مگریز . تو پورِ حیدری، از دیوِ هفت‌سر مهراس ز قومِ رستمی از حلقه‌ی بلا مگریز . بسنج با دمِ شمشیر، زورِ دشمن را ز غرشِ رجز و هیبتِ صدا مگریز . تو نورِ علم و یقینی و در کنارِ حسین به قلبِ شب بزن، از خاکِ کربلا مگریز . دوباره معرکه‌ی حق و باطل است اینجا تویی که مردِ نبردی، به انزوا مگریز . ✍ .
. و آیت الله رئیسی خوشا آنان که جانان می‌شناسند طریق عشق و ایمان می‌شناسند بسی گفتیم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان می‌شناسند ✍ .
. هنوز این کوچه‌ها این کوچه‌ها بوی پدر دارد نگاه روشن ما ریشه در باغ سحر دارد هنوز ای مهربان! در ماتمت هر تار جان من نیستان در نیستان، زخمه‌های شعله‌ور دارد نمی‌گویم تو پایان بهاری؛ بعد تو امّا بهار عیش ما لبخند از خون جگر دارد اگر خورشید رفت، این آسمان خورشید می‌زاید اگر خورشید رفت، این آسمان قرص قمر دارد در این بازار، عاشق‌تر کسی کز خود نمی‌گوید همیشه مرد کم‌گو دردهای بیشتر دارد مخواه از نابرادرها که یار و مونست باشند عزیز مصر بودن، یوسف من! دردسر دارد دو روزی مهربانا! غربت ما را تحمّل کن می‌آید آن که از درد تمام ما خبر دارد ✍ .
. سالگزد طوفان اَلاقصی طوفان عزالدین قسام است طوفان آزادی‌ست طوفان اسلام است خشم سلیمانی‌ست آنک دلاور مردم غزّه برخاستند از جا پیچیده در عالم آوازۀ طوفان اَلاقصی آنک ببین رود خروشان جوانمردی از جای خواهد کند بر باد خواهد داد بنیاد نامردی اینک ببین دیوارهای آهنین پوچ‌اند وین سست‌تر از عنکبوتان در پی کوچ‌اند اینک ببین طوفان اَلاقصی جهان را تازه خواهد کرد این فتح و پیروزی مبارک باد صبح ستم‌سوزی مبارک باد اینک جهان در صبح اَلاقصی همراه با خورشید می‌خندد فردا از آن ماست برخیز فرزندم امشب دوباره اسم شب، صبح است فردا دوباره اسم شب طوفان اَلاقصی‌ست ✍🏻 ✍ 🏷 | | 🇮🇷 .............. آهِ ظالم‌سوز در پشت سر فرعونیان، در پیش رو دریاست اما چه باک از این و آن، وقتی خدا با ماست روشن به چشم ماست دیروزی که طی کردیم چشم‌انتظار ما پس از این صبح فرداهاست ما با سر و سامان این دنیا نمی‌سازیم سرهای سرگردان ما بر دامن صحراست تاریخ می‌داند که ظالم‌سوز شد آخر هر شعلۀ آهی که از جان‌های ما برخاست طوفان به‌پا کرده‌ست اینک آه مظلومان یک شمّه از هر آه ما طوفان اَلاقصاست هر چند دنیایی دلش با غزه است اما کنج قفس این شیر زخمی همچنان تنهاست این کربلای زخمیِ هم‌روزگارِ ما هر لحظه‌اش در خاک و خون‌ها ظهر عاشوراست اما در این شب‌ها دلم قرص است با ماهی ماهی که از هر گوشۀ این آسمان پیداست می‌آید و می‌گیرد از افتادگان دستی مردی که بر پیشانی‌اش سربند یا زهراست ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷
. خوب است کاری که در آن اقرار باشد یا کارخوبی که پر از انکار باشد من باز می بینم در باغ شهادت؛ اما نه آن در که فقط اصرار باشد این هدیه تنها مزد مردی می شود که در عمق میدان، در دل پیکار باشد وقتی شهادت انتخابش می نماید، پس می تواند فرد در هر کار باشد گلچین شدن یعنی دفاعی که مدافع سرباز یا بنا و کاشیکار باشد گلچین شدن یعنی شهیدی می تواند قاضی و دانشمند یا سردار باشد جایی که صف معنا ندارد در همین جاست باید فقط اخلاص پرتکرار باشد با دیدن تابوت ها می گویم: ای کاش؛ بختی که با من نیست، با من یار باشد شاعر برو میدان! که روزی شهادت، شاید برای شاعری در کار باشد .............. خوشا آنان که جانان می‌شناسند طریق عشق و ایمان می‌شناسند بسی گفتیم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان می‌شناسند. .