.
🏴 #محرم۱۴۰۲
#زمزمه #اصحاب
#امام_حسین علیه السلام
#شب_عاشورا
#سبک_میبینی_عباس
#عبدالله_باقری
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دلشوره دارم
مثل شب بیست و یکم باز بیقرارم
یعنی همین یه امشبو هستی کنارم
دلشوره دارم
قربون بی کسیت برم تنها نشستی
تو هم مثه من یاد اون قدیما هستی
خوشی بچگیمونو از ما گرفتن
حسودا زندگیمونو (از ما گرفتن) ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
درسته یارَن
مطمئنم کن که سپاهت پای کارن
مثل حسن غریب نشی تنهات بذارن
درسته یارَن
من بیکسی رو تا حالا نکردم احساس
تا بوده بالای سرم سایهی عباس
شمام بِرید دیگه میشم تنهای تنها
پای کیا وا میشه توو (خیام زنها؟!) ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
در اضطرابم
دلهرهی فردا نمیذاره بخوابم
فکر بدونِ تو شدن میده عذابم
در اضطرابم
میخوان که باغبونو از گلشن بگیرن
میخوان تو رو هر جور شده از من بگیرن
میخوان تنت بمونه لا به لای نیزه
دق میکنم سرت بره (بالای نیزه) ۳
#شب_دهم_محرم
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
🏴
#محرم۱۴۰۲
#زمزمه #سبک_ثابت
#امام_حسین علیه السلام
#وداع #عاشورا
#سبک_میبینی_عباس
#عبدالله_باقری✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
برو که دیره
ولی یه کاری کن دلم آروم بگیره
معجزهای کن که داره زینب میمیره
برو که دیره
محاسنت رو دست کشیدم جای مادر
به نیتش بوسیدم از گودیِ حنجر
میدونی خاطِرت برام چقد عزیزه
الهی موهات هیچ موقع (به هم نریزه) ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
سالار زینب
اگه مثه ابر بهار میباره زینب
قَدِ تموم آسمون غم داره زینب
سالار زینب
سرت رو رو شونهم بذار داداش یه لحظه
همین سری که میزنن فردا رو نیزه
بزار رو چادرم باشه عطر داداشم
میخوام که توو نماز شب (یاد تو باشم) ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
اون سَرو رعنا
با من وداع نکرده رفت به سمت دریا
دستتو میبوسم جای دستای سقا
اون سَرو رعنا
کاشکی میشد انگشترت رو در بیاری
یا پیرهنو به من میدادی یادگاری
دورَت کنن توو ازدحام چکار کنم من؟
غارت بشی جلو چشام (چکار کنم من؟) ۳
#روز_دهم_محرم
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇
.
🏴 #محرم۱۴۰۲
#زمزمه
#امام_حسین علیه السلام
#عاشورا #گودال
#سبک_میبینی_عباس
#عبدالله_باقری
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
قبلهی افلاک!
دارن طوافت میکنن یه عده ناپاک
نیزه به پهلوت میزنن بیفتی رو خاک
قبلهی افلاک!
روی تنت رنگی به جُز شفق نداری
انقدر که رفته خون ازت رمق نداری
این همه جا! ببین چقدر شدم بد اقبال
چرا باید میفتادی (میون گودال) ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
آیهی تطهیر!
با سنگ دارن میزننت به حکم تکفیر
خواهر برات بمیره که شدی زمینگیر
آیهی تطهیر!
این جوری که به هر طرف شدی تو خیره
معلومه که چشات داره سیاهی میره
هر کی یه ضربه میزنه روی تن تو
همه میخوان فیض ببرن (از کشتن تو) ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مأموره نیزه
کوتاه نمیاد انگاری، مجبوره نیزه
دارن تو رو کم میکنن به زور نیزه
مأموره نیزه
چه جور بگم نَچَرخونَت؟ با چه زبونی؟
تو اولین امام پشت به آسمونی!
رگات با هر ضربه که شد درگیر خنجر
صدای «یااُماه» اومد (از زیر خنجر)۳
انگار که حرف جایزه شنیده از شمر
دیدم که خولی سرتو دزدیده از شمر
یه صحنهای دیدم دیگه افتادم از پا
سرت رو انداخت داخل (توبْرهی اسبا) ۳
#روز_دهم_محرم
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
🏴
#محرم۱۴۰۲
#زمزمه #سبک_ثابت
#امام_حسین علیه السلام
#شام_غریبان
#سبک_میبینی_عباس
#عبدالله_باقری
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دل خونِ خونه
انگاری غارت و طمع مرامشونه
اسبابْ وسائلت به دست این و اونه
دل خونِ خونه
من بودم و تنهایی و غروب و تشویش
مثل مدینه اومدن اوّل با آتیش
قوم سقیفه رو دیدم روبهرو خیمه
نسل همون چهل نفر (ریختن توو خیمه) ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
گوشواره گم شد
زدن رباب و بعدشم گهواره گم شد
دختری با معجر و گوشِ پاره گم شد
گوشواره گم شد
از وقتی دیگه صاحب عَلَم نداریم
سیلی نخورده دیگه توو حرم نداریم
تاریکه امّا سرخی صورتا پیداست
نگام به هر کی میخوره (شبیه زهراست) ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دارم میگَردم
دنبال بچههای آوارهم میگردم
تاریکه؛ با سختی زیرِ خارم میگردم
دارم میگردم
قول میده به تو خواهر دل بی قرارت
پیدا بشن گمشدهها، میام کنارت
کار تنو پوشوندنش با این صبوره
کار سرت با مادرم (کنج تنوره) ۳
#شام_غریبان_امام_حسین
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#زمزمه
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
عزیز خواهر
هر چی شما بگی قبول؛ ولی برادر
بشنو کمی درد دلای منه مضطر
عزیز خواهر
تو که دیدی موی حسن چه زود سفید شد
تو که دیدی مادر جلو چشماش شهید شد
تو باشی و اُمید زینب نااُمید شه؟!
نذار منو که میزنن (موشون سفید شه) ۳
به پات میفتم
صدای هَل مِن مُعینو خودم شنفتم
اینا بمونن میمیرن نگی نگفتم!
به پات میفتم
میخوام که قربونیت بشن، نه ارباً اربا
دوست ندارم سخت بشه باز کارِت توو صحرا
جوونی نیست کی کمکت کنه توو میدون
منم قرار نیست که بیام (از خیمه بیرون) ۳
بذا فدا شن
امروز سپر برا تنت توو کربلا شن
فردا سپر برا سرت رو نیزهها شن
بذا فدا شن
دوست ندارم با حسرت و غصه و ماتم
بعداً بگم برا داداشم کم گذاشتم
فکرت رهام نمیکنه قرار زینب
میخوان تو رو بد بکشن (سالار زینب) ۳
#عبدالله_باقری ✍
👇
.
#ورود_به_کربلا
#زمزمه
خطاب به حضرت اباعبدالله علیهالسلام
دلگیره اینجا
خواهرت و ببر داره میمیره اینجا
قراره کی تو رو ازم بگیره اینجا
دلگیره اینجا
نگو که این روزا است همون روزای آخر
نذا بشه زمان بوسیدن حنجر
بوی جدایی میبره زینبو از حال
دلشوره میندازه منو (اون شیب گودال) ۳
دور نشو از من
شمر و سنان و حرمله گرم نگاهَن
برای کشتنت چقدر اومده دشمن
دور نشو از من
منو بَرَم گردون از این مسیر دشوار
نذار سر و کارم بیفته سر بازار
اینجا بمونم آخرش به من میخندن
دستای خواهرت رو با (طناب میبندن) ۳
#عبدالله_باقری✍
#ورودیه #شب_دوم_محرم
.👇
.
#جناب_جون
#شور
#اصحاب #جون
#شب_چهارم_محرم
جُوْنم ، همون غلامْ سیاه و نوکرت
جُوْنم ، خاک در خونهی اکبرت
جُوْنم ، نوکر مادرت
قسم به مادر شکسته پهلوت
ترحمی کن به چشای خیسم
ردم نکن که پای سفرهی تو
عمریه کاسه لیسم
نبین رو سیام / غلامت فدات
بخوای صد دفه / میمیرم برات
ببین زودتر از / همه نوکرات
سیاه پوش شدم من برای عزات
اباعبدالله اباعبدالله
جُوْنم ، توو سینهم عشق ناب حیدره
جُوْنم ، چاکر اولیا مخدره
جُوْنم ، من و یادت نره
بذار تن سیاه پیرغلامت
برا تو اولین کتیبه باشه
با خط خون روش بنویسه جُوْنت
فقط حسین آقاشه
بوی بد میده / اگه این بدن
تبارم اگه / فرومایه اَن
ولی کافیه / برا فخر من
که قبل از تو بودم غلام حسن
اباعبدالله اباعبدالله
#عبدالله_باقری ✍
👇
.
#زمزمه
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
رهام کن عمه
جونم به لبهام رسیده نگام کن عمه
میخوام برم توو قتلگاه دعام کن عمه
رهام کن عمه
دور عموم شلوغ شده، یارم نداره
دیگه رمق برای پیکارم نداره
هر جوری هست منم میرم چرا بمونم؟
اصغر فدایی شده من (چرا نتونم؟) ۳
من پر کشیدم
از روی تل دویدم و نفس بریدم
عمو کمی طاقت بیار دیگه رسیدم
من پر کشیدم
حتی شده قدر دو تا ضربهی شمشیر
بذار سپر بشم آخه شدی زمینگیر
درسته که میخوای پَر از قفس بگیری
میخوام منو که میزنن (نفس بگیری) ۳
دستم بریده
توو قتلگاه عجب بوی یاسی پیچیده
صدای «وا اُما»مو انگاری شنیده
قامت خمیده
میخوام شبیه مادرت که بینشونه
مزار من توو کربلا مخفی بمونه
منِ یتیم بزرگ شدم زیر پَر تو
میخوام تنم یکی بشه (با پیکر تو) ۳
#عبدالله_باقری ✍
👇
.
#زمزمه
#حضرت_علی_اصغر
در تب و تابی
چه جور لالایی بخونم یه کم بخوابی
توو مشک سقا هم دیگه نمونده آبی
در تب و تابی
هنوز لبات یه مادرم به من نگفته
چرا باید رو این لبا ترک بیفته
ببخش که شیر ندادمت چند روزه مادر
زبون نچرخون که لبات (میسوزه مادر) ۳
لالا لالایی
کوچکترین فداییِ این خیمههایی
میخوای بری میدون روی دوش بابایی
لالا لالایی
رو دوش بابا که میری چشماتو واکن
برای بار آخری منو نگا کن
با گریههات رجز بخون میون لشکر
صدای هلهله اومد ... (نترسی مادر) ۳
حیرونه بابات
مگه چه جوری زدنت؟ دلخونه بابات
چرا هنوزم وسطه میدونه بابات؟
حیرونه بابات
اینا که کینهشونو از «غدیر» گرفتن
بچه مو توو شش ماهگی از شیر گرفتن
خیر نبینه حرمله به بابات میخنده
با چی زده بچهم سرش به (مویی بنده) ۳
#عبدالله_باقری ✍
#شب_هفتم_محرم
👇
.
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
#زمزمه
کجا بشینم؟
میخوام بیام پیشت ولی ای نازنینم!
هر جا که چشم میچرخونم علی میبینم
کجا بشینم؟
خواستی بشی عصا برا این پدر پیر
ببین حالا کنار تو شدم زمینگیر
جوون برای پدرش خیلی عزیزه
میخوام نوازشت کنم (تنت میریزه) ۳
جوونِ بابا
با سرِ زانو اومدم ای ارباً اربا
چیزی برام نذاشتن از اون قد رعنا
جوونِ بابا
تو که با نالهت منو تا اینجا کشیدی
خونو گرفتم از گلوت جواب نمیدی
پاشو ببین کی اومده، پاشو جَوونمرد
فکر بابات نباش فقط (با عمه برگرد) ۳
برو جَوونم
تو با جَوونا برو ای وصلهی جونم
عموت منو کمک نده من نمیتونم
برو جَوونم
هی بر میگردم چون بابا دل نگرونه ...
از جسم تو چیزی رو خاکا جا بمونه
چهل نفر اگه شدن قاتل مادر
چهل قبیله کشتنت (با تیغ و خنجر) ۳
#عبدالله_باقری ✍
.👇
.
🏴 #محرم۱۴۰۲
#زمزمه
#شهادت_امام_سجاد علیه السلام
#سبک_میبینی_عباس
#عبدالله_باقری
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
آقای گریه!
از بعد کربلا شدی دریای گریه
بهونه لازم نداری برای گریه
آقای گریه!
دستات و بستن با طناب شبیه حیدر
جلو چشات تازه شده روضهی مادر
دستای مرد بسته بشه، میشه مکافات
مَردا زدن ناموستو (جلوی چشمات) ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
سی و چهار سال
کم نیست برای گریه بر شهید گودال
حرف از سنان و شمر میشه باز میری از حال
سی و چهار سال
توو تب میسوختی و نشد با بیقراری
بری کمک کنی و اکبرو بیاری
سه روز بعد سوختی و عالَمو سوزوندی
کفن نبود باباتو با (حصیر پوشوندی) ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
برات بمیرم
چند وقتیه بین دو تا مسئله گیرم
ببخش دیگه امشب میخوام جواب بگیرم
برات بمیرم
بگو توو این همه بلا، عزیز زهرا!
دفن کدوم بدن برات سخت بوده آقا؟
اون تن که با نعلای تازه آسیاب شد؟
یا تن اون سهساله که (از غصه آب شد) ۳
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#محرم۱۴۰۲
#زمزمه
#اسارت #بعد_از_شهادت_امام_حسین
#سبک_میبینی_عباس
#عبدالله_باقری ✍
〰〰〰〰〰
تو روی نیزه
با دست بسته بُردنم پهلوی نیزه
عمداً زدن زینب و رو به روی نیزه
تو روی نیزه
به زیر تازیونهها دووم میارم
چشام و از نیزهی تو بر نمیدارم
سر نیزه جای بوسهی من و گرفته
حلقت بهم ریخته یه وقت (سرت نیفته) ۳
〰〰〰〰〰
تنها نگارم
سرت شده رو نیزه ماه شب تارم
با بچههات، ستارهی دنباله دارم
تنها نگارم
یه عمر غم غربت نکرده بودم احساس
اما امان از روزای بدون عباس
پرده نشین بودیم یه روز، برادر من!
حالا به اسم ما رو صدا (میزنه دشمن) ۳
〰〰〰〰〰
ای داد بیداد
دور میشم از کربلا و میگم به فریاد
بین تن و سرت چقدر فاصله افتاد
ای داد بیداد
الهی خواهرت از این غصه بمیره
سرت رو نیزه و تنت بین حصیره
از روی نی هوام و داشته باش برادر
سایهت رو کم نکن داداش (از سر خواهر) ۳
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇