eitaa logo
امام حسین ع
21.1هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین ع
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه همخوانی - امام حسین علیه السلام و کربلا - سبک منم آو
. سلام‌الله‌علیها سبک منم آواره بین کوفه ------------------------------ تماشایی شد حال زارم ، غریب و تنها جان سپارم کجایی ای دار و ندارم ، حسین جان بین دستانم پینه بسته ، شده زینب خیلی شکسته شدم از هجران تو خسته ، حسین جان حسین جان ، کجایی ببینی تو احوال من به سینه بچسبانم این پیراهن ، شده وقت رفتن شده تمام گیسوی من سپید خبر نداری زینب چه ها کشید مقابل من راس تو را برید ( یابن الزهرا مظلوم کربلا /۳)۲ ----------------------------- نرفته از یادم نگاهت ، خودم دیدم در قتلگاهت گرفته نیزه راه آهت ، حسین جان پر از خون شد ناگه دهانت ، زهم وامیشد استخوانت ز بس با پا دادند تکانت ، حسین جان واویلا ، ضریح تنت زیر دست و پا بود سرغارت پیرهن دعوا بود ، سرازتن جدابود به خاک صحرا پاشیده پیکرت به روی نیزه آواره شد سرت جدا جدا شد رگهای حنجرت ( یابن الزهرا مظلوم کربلا /۳)۲ ----------------------------- امان از شام و کوچه هایش ، دهان هرز بچه هایش یهودی های یی حیایش ، واویلا بگویم سربسته کلامی ، به ماها شد بی احترامی نگاه معنی دار شامی ، واویلا واویلا ، سرت را روی نیزه ها رقصاندند به روی هوا آنقدر چرخاندند ، که عقده نشاندند قیامتی شد برپا میان ما به پیش چشم ترسان بچه ها سرتو افتاد در زیر دست و پا ( یابن الزهرا مظلوم کربلا /۳)۲ ----------------------------- امان از دروازه ساعات ، تماشا شد ناموس سادات گذر کردیم با چه مکافات ، واویلا به محمل ها پنچه کشیدند ، به دور سرها میدویدند ز بسکه نامرد و پلیدند ، واویلا واویلا ، یکی زد صدا زخمیان خیبر بگیرید همه انتقام حیدر ، خصوصا از آن سر تمام سرها در کوچه ها شکست شرار آتش بر جان ما نشست دو چشم خود را سقا به نیزه بست ( یابن الزهرا مظلوم کربلا /۳)۲ .
. زبانحال (س) خودم دیدم گلم را سر بریدن لباس یوسف من را دریدن خودم دیدم علیِ اکبرش را دراین صحرا به خاک و خون کشیدن خودم دیدم اَقاقی گشت پرپر تو گویی نیز باغی گشت پرپر سرش پرخون، دو دستانش بُریده وَ چشم مستِ ساقی گشت پرپر خودم دیدم که قاسم روی خاک است تنش هم غرق خون و چاک چاک است خودم دیدم زِ تل عبداله اش را.. که روی پای مولایش هلاک است خودم دیدم تمام صحنه ها را علیِ اصغر و تیر جفا را نه تنها قلب مولا و ربابه.. غم اصغر شرر زد کربلا را خودم دیدم حسینم لاله گون بود لبِ تشنه، لبِ دریای خون بود خودم دیدم میانِ قتلگاهش.. که تیر و نیزه از جسمش برون بود خودم دیدم تنِ شَه از قفا شد تمامِ یار و اصحابش فدا شد خودم دیدم که آخِر پیش زهرا سرش هم بر سرِ سرنیزه ها شد منی که دیده بودم در مدینه شرار آتش و مسمار و سینه ولی حالا میانِ کربلا زد.. به اهل و خیمه آتشها زِ کینه منی که دیده بودم خون جگر را میانِ تشت، لخته لخته خون ها پس از اَندوهِ کوفه آه..دیدم به بزم شام تشت و رأس مولا .
. بانوی برتر با چادرش قیامت عظما رقم زده بانویِ برتری که جهان را بهم زده در علقمه علم به زمین زَد برادرش در شام و کوفه اوست که حالا علم زده با«یاحسین»گفتن خود عشق می کند او که فقط زِ عشق حسین آه.. دم زده غم های او چو کوه بلند است و اُستوار با صبر خود چه طعنه بر این کوهِ غم زده از کودکی به غصّه و غم مبتلا شده لطمه به صورتش زِ همان سنّ کم زده زینب عفیفه ایست که در راه عفتش معجر نداده، بوسه به دست قلم زده از آسمان بپرس چه شد عاقبت، که او.. در کربلای خونِ خدایش قدم زده! ای«ملتمس»قیام خدا زنده شد از او، او زیرِ تازیانه دَم از این ستم زده.. ....................... سحر است و دمیده دولت عشق نوبتی باشد است نوبت عشق کوه می لرزد از اُبُهَت عشق می نویسم به نام حضرت عشق” ما همه عاشقیم و شیداییم همه مجنون عشق لیلاییم عرش خوشبو شده است با کرمت می چکد عطر مریم از قدمت قُدسیان مات ذات محترمت عرشیانند خادم و حشمت ظلمت شب نخی ز معجر توست شاه کرببلا برادر توست ما همه نوکر حسین تواییم تا قیامت به زیر دِین تواییم نوکری تو کار نوکرها ای همه اعتبار نوکرها مایه ی افتخار نوکرها حرمِ تو قرارِ نوکرها شرزه شیرانِ دشت ایرانیم دشمنت را ز شام می رانیم ما همه ریزخوار خوانِ حرم لاله ی سرخ بوستان حرم تنمان فرشِ آستان حرم لقبِ ما:”مدافعان حرم” از عدوی تو کشته می سازیم و از این کشته پُشته می سازیم مقتدای نماز من زینب خواهر شاه بی کفن زینب فاطمه،حیدر و حسن..،زینب یک تنه کلِّ پنج تن زینب” تو صدای رسای قرآنی تو تجلّی روحِ ایمانی ای کران تا کرانه ی کوثر آیه ی دخترانه ی کوثر غزل عاشقانه ی کوثر روشنی بخش خانه ی کوثر پای مادر چقدر غم خوردی مثل یاس مدینه پژمردی نقشه ای شوم،روزگار،کشید ناگهان ابر تیره گون بارید باد پائیزی مدینه وزید دست ظلمت ستاره ای را چید کاش می شد همیشه مدح سرود ختم شعرم شروع روضه نبود رُخ آئینه تا مُکَدَّر شد روزگارِ خوش علی سر شد حرف مسمار و آتش و در شد پیش چشم تو یاس پرپر شد کهکشان سوخت تا دمِ خانه آتش افتاد روی پروانه تا در افتاد پیکرش افتاد وسط خانه حیدرش افتاد رد مسمار بر پرش افتاد صدف افتاد،گوهرش افتاد آه!اهل سقیفه بد کردند چادرش را چرا لگد کردند ✍ ......... همیشه زنده از آن است نامِ عاشورا همیشه هست کنارِ امام عاشورا شهید عصر دهم زنده ماند با زینب قیام اوست ترازِ قیام عاشورا بجز حسین مگر چیز دیگری دیده؟ که زینب است پیامش ، پیام عاشورا به پیش آنکه گرفت از برادرش جان را گرفت کاخ ستم انتقام عاشورا دمی به یاد غلام و دمی به یاد علی هماره بود حزین تمام عاشورا حسین ، علت اصلی اشک مومن گشت عقیله اشک فشان مدام عاشورا ✍ .
. برگرد ای مسیح نفس های فاطمه به انتها رسیده دگر طاقت همه بنگر نصیب شیعه شده درد لاعلاج آقا به یک نگاه شما دارد احتیاج تنها نگاه حیدری ات شد شفای ما تنها شده ظهور تو درمان ما بیا ای حق مدار ِ دار مکافات، العجل بر انتقام ِ عمّه ی سادات، العجل ای روضه خوان که از نظر شیعه غائبی صاحب عزای حضرت امّ المَصائبی هستی میان خطبه ی دردآشنای عرش هستی مواظب دل ِ اهل عزای عرش آرام‌ میکنی دل تب دار عرش را اما خودت همیشه شدی دائم البکاء در طول سال صبح و مساء گریه می کنی بر دردهای شام بلا گریه می کنی از لحظه ای که عمّه گرفتار شام شد خنده به روی لعل لب تو حرام شد گویا که رفته روبه رویت بین شامیان در بین رقص و هلهله های حرامیان گویی مقابل تو سرش سنگ خورده است او را عدو میانه ی بازار برده است در مجلس شراب ،دلت رفته روز وشب دیدی شبیه عمّه شکافی به روی لب وقت نزول چوب به روی لب حسین لطمه زنی به روی لبت مثل زینبین آقا به حق عمّه ی قامت کمان بیا از داغ روی داغ، گلش شد خزان بیا علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍ روایت استفاده شده در شعر: شیخ محمد باقر بیرجندى، صاحب كتاب كبریت الاحمر در كتاب كشكول خود چنین نقل كرد: در عالم خواب امام زمان حضرت ولى عصر علیه السلام را دیدم، بسیار غمگین و آشفته حال بود، به محضرش رفتم و سلام كردم، سپس عرض كردم، چرا این گونه ناراحت و گریان هستید؟ فرمودند: امروز روز شهادت عمه‌ام حضرت زینب علیهاالسلام است. از آن روزى كه عمه‌ام زینب علیهاالسلام شهادت كرده، تا كنون، هر سال در روز شهادت او، فرشتگان در آسمانها مجلس عزا به پا مى‌كنند و آن چنان مى‌گریند كه من باید بروم و آنها را ساكت كنم، آنها خطبه حضرت زینب علیهاالسلام را كه در بازار كوفه خواند، مى‌خوانند و مى‌گریند، من هم اكنون از آن مجلس فرشتگان مراجعت نموده‌ام. .
امام حسین ع
خدا به بازوی شکسته عجل فرج
. خدا به اضطرار زینب عجل فرج به قلب بی قرار زینب عجل فرج به لحظه ی فرار زینب عجل فرج به گیسوی سپید زینب عجل فرج به حق دو شهید زینب عجل فرج چقد بلا کشیده زینب عجل فرج خدا به روضه های زینب عجل فرج به درد بی دوای زینب عجل فرج به زخم دست و پای زینب عجل فرج به زخم رو جبین زینب عجل فرج به قلب آتشین زینب عجل فرج خورده کتک با کینه زینب عجل فرج به چشم غرق خون زینب عجل فرج به قامت کمون زینب عجل فرج به داغ بی امون زینب عجل فرج خدا به حق آه زینب عجل فرج به جسم بی پناه زینب عجل فرج به درد قتلگاه زینب عجل فرج خدا به اضطراب زینب عجل فرج به دست  ِ در طناب زینب عجل فرج مونده توی خرابه زینب عجل فرج علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
rasol_borna_chand_vaghte.mp3
10.09M
به نفس : 🎤 🔘🔘🔘 بند1⃣ ارباب دوعالم خیلی بدِ حالم برس به داد نوکرت رو به زوالم به عشقت اسیرم بهونه میگیرم رو تو ازم نگیر آقا بی تو میمیرم ..... ارباب ارباب ،دل شده بی تاب ارباب ارباب ، نوکر و دریاب همچون حُر و ، زُهیر آقاجون(میدم قسم، تو روبه عباس) نگاهم کن شه عالم تاب ..... کرب و بلات عرش برین رحمت حق روی زمین نوکرِ دربَستِ توأم إبن أمیر المومنین یا ثارالله اباعبدالله •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ تو نورِ چشامی ذکرِ رولبامی من عبد خونه زادتم تو هم آقامی مجنون توهستم مدیون تو هستم ازاینکه شاهم شدی ممنون توهستم ..... ندیدی تو،روی سیاهم زشتی هامو،بارِ گناهم راهم دادی،مثل همیشه توی خونه ت،دادی پناهم ..... هستی آقا دلبر من سایه ته روی سر من آرزومه بهم بگی بیا پیشم نوکر من یا ثارالله اباعبدالله •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3⃣ با باله شکسته با این دل خسته به غیر تو نوکرت از دنیا گسسته با این چشای تر تا لحظه ای آخر هستم غلام درگهت قسم به حیدر ..... خدا گذاشت ، رو سرم منت شدم خادمه توی روضت آرزومه لحظه ی مرگم باشم ارباب میونه هیئت ..... پیرن سیاهته کفنم عمریه که سینه زنم وصیعت کردم به همه وقفه شماشه بدنم یا ثارالله اباعبدالله •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• به قلم : .
. 53_ نوحه زینب کبری سلام الله علیها دختر خانه ی هل اتایم من عزادار آل کسایم بر دلم غصه های مکرر تیغ و مسمار و زهر است و خنجر زینبم زینبم زینبم من چون من عصمت ندارد حجابی سایه ام را ندید آفتابی ای فلک من کجا کوچه گردی روزگارا تو با من چه کردی زینبم..... نوح کرببلا غرق خون شد پیکر یوسفم لاله گون شد پیش چشمم به غارت کفن رفت از تن یوسفم پیرهن رفت زینبم...... ✍ 👇