eitaa logo
امام حسین ع
27.5هزار دنبال‌کننده
433 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. دل بسته ام مرا ز سر خویش وا مکن از من مرا جدا کن و از خود جدا مکن هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر گویم گرفته ای ز عنایت رها مکن من با تو پیش از آمدنم آشنا شذم ای آشنا مفارقت از آشنا مکن تنها بود به دست تو طومار جرم من این مشت بسته را به بر خلق وا مکن درمان درد من نبود غیر درد عشق این درد را ز لطف بیفزا دوا مکن در من اگر سعادت ترک خطا نبود در تو کرامت است تو ترک عطا مکن خواهی اگر ز لطف به من اعتنا کنی دیگر به کثرت گنهم اعتنا مکن نزد کریم فرق ندارند خوب و بد یکجا قبول کن همگان را سوا مکن عمری به زخم تیر بلا سینه ام بسوز آنی به هجر خویش مرا مبتلا مکن «میثم» اگر ترک تن و ترک جان کنی ترک محبت علی مرتضی مکن ✍ .
. ای مهربون مهربون ، من اومدم دل بی قرار می خوام بیام آشتی کنم ، گناهام و به روم نیار روی سیاهم و نبین ، ای همه رحمت و کرم جز تو کسی رو ندارم ، ردم کنی کجا برم خدای من خدای من ، خدای من خدای من من می دونم مهربونی ، حال منو خوب می دونی با این همه محبتت ، هیچ کسی رو نمی رونی غرق گناهم ای خدا ، بده پناهم ای خدا از روی لطف و رحمتت ، کن یه نگاهم ای خدا خدای من خدای من ، خدای من خدای من میون این شهر گناه ، تو این دیار بی کسی خیلی برام سخته اگه ، تو هم به دادم نرسی لحظه به لحظه با گناه ، دل داره الفت می گیره من نمی دونم کی می خواد ، رنگ عبادت بگیره خدای من خدای من ، خدای من خدای من حال مناجات و دعا ، نداره قلبم بخدا این دل هر جایی من ، ز تو دیگه شده جدا عبد فراری شدم و ، از تو همیشه دور دور اسیر درد غفلتم ، غرق تکبر و غرور خدای من خدای من ، خدای من خدای من ساقی کوثرت باید ، جام ولایتم بده یه گوشه چشمی کنه و ، حال عبادتم بده تا این که قلب من بشه ، مست ولای علوی لیله ی قدر من بشه ، ولایت مرتضوی خدای من خدای من ، خدای من خدای من نام علی و همسرش ، کعبه ی قلب ما همه ست عاشقا اینو می دونن ، لیله ی قدر فاطمه ست فدای نسل فاطمه ، تموم عالمین بشه خوب شب قدر ماهم ، نذر غم حسین بشه خدای من خدای من ، خدای من خدای من ✅ 🔹با صدای ذاکر با اخلاص اهل بیت علیهم السلام حاج محسن مرادی https://eitaa.com/emame3vom/93277 .👇
. نام ما را بنویسید گدایان علی نوکرو حلقه به گوشان غلامان علی صاحب کون و مکان است نباشد اغراق تخت شاهی دوعالم بود از آن علی نه فقط روز ازل بلکه فراتراز آن گشته جبریل امین خادم و دربان علی نسل من ایل و تبارو همه ی اجدادم لطف زهرا ست شدیم بی سروسامان علی بهترین منصب عالم بخدا باشد این بنویسند مرا کلب نگهبان علی می زنم تا ابدالدهر من ازحیدر دم همه ی ارض و سما ریزه خور خوان علی حرمش شد بخداقبله جان ودل من زین سبب بود که گشتیم مسلمان علی ظاهرو باطن عالم نبود غیر ازاو این خدا بود که ظاهر شده در جان علی ✍ .
. کار دنیا و قیامت باعلی ،دشوار نیست بهرِ عاشق،مثل حیدر هم کسی دلدار نیست گرکه حیدر ‌بهر ما معشوق باشد شک ‌نکن عاشقش یک لحظه از مولا که دست بردار نیست درقیامت هرکه بوده رهروش دیگرچه باک محضر پروردگارش کار او که زار نیست ذکر زیبای علی الحق که مانند می است می کندمست نوکرش را که دگر هشیار نیست حیدر کرار که درب علم پیغمبر بُوَد او امیرالمومنین است قابل انکار نیست هر که باشد حامی شخص امیرالمومنین.. پیش‌مادر حضرت زهرا،س،دگرشرمسار نیست فاطمه هم بودحامی بهر مولایش علی بی گمان حق چنین بانو در و دیوار نیست یک زنی با بار شیشه پشت در باشد خدا قسمتش ضرب لگد با پنجه ی مسمار نیست حق زهرا،س، در مدینه اخرش کردند روا زینب کبری که حقش مجلس اغیار نیست ✍ .
. ✍ بیاد گذشتگان شیعه ➖➖➖ نور بیاره به قبر /پدر مادرا که عشقِ تو رو توی دل ما گذاشتن چه تقدیری بهتر از این/توی همون عالم زر اسم ما رو گدا گذاشتن معلومه که دست رد نمی زنی به سینم حالا که گرفتار یل ام بنینم میگن که بهشت درست شبیه کربلاته من بهشتو بین روضه های تو می بینم ای جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ........................ وقتی راهی ندارم/میام سرم رو میذارم رو ضریح شش گوشه ت آقا وقتی گره هست توو کارم/سلام میدم سمت یارم حرم توئه عرش اعلی از من اگه باشه روز و شب از تو میخونم خوشبختی یعنی اسم توئه ورد زبونم هر جوری میشه منو نگه دار توی روضت حیفه زیر دِینِ کسی غیر از تو بمونم ............................. ای تیکه گاه عالم/نده به هیچکس حوالم با تو سرم بالاس همیشه عشق تو برام مِلاکه/خوش به حال اون گدا که حسین همه ی زندگیشه می میرم اگه بگی دل ازگدات بریدی هر جا که زمین خوردم به داد من رسیدی آقا نکنه زیادی باشم توی روضت اقا نکنه بگی گدایی مو ندیدی ای جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ➖➖➖ .👇
. گنه کردی بیا می بخشمت گفتم که غفارم تو با خود دشمنی کردی ولی من دوستت دارم اگر من با تو بد بودم تو را دعوت نمیکردم گشودم در که بر گردی ببینی لطف بسیارم تو مهمان عزیزی بر من و من میزبان تو چگونه میهمان نومید برگردد زدربارم زبستر نیمه شب برخیز و اشکی ریز بر دامن که با اشک شبت خاموش گردد شعله نارم تو آن عبدی که در گرداب جرم و معصیت غرقی من آن ربم که باشد دمبدم لطف و کرم کارم بجز نومیدی از عفوم ببخشم هر گناهی را امید آور امید آور که من از یأس بیزام عذاب و عفو باشد هر دو تحت اختیار من توان سوزانمت اما به بخشیدن سزاوارم تو دائم غافل و من آنی از تو نیستم غافل تو خواب و من زلطف و مرحمت پیوسته بیدارم به بازار محبت اشک باشد بهترین کالا که هر یک قطره را با یک یم رحمت خریدارم اگر فردا بپرسند از تو ای (میثم) چه آوردی بگو دستم تهی اما محّب آل اطهارم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. رهرو آن است، که هر صبح براتش بدهند با نسیم سحری، آب حیاتش بدهند هر شب احیا کند، آنکه بچِشَد طعمِ سحر هر سحر، از سفرِ هجر نجاتش بدهند ای خوش آن عمرِ گرانمایه که با یار گذشت ای خوش آن بنده که از یار صفاتش بدهند مژده ی وصل، همان اذنِ ملاقاتِ علی است کز جمال ازلی، جلوه‌ی ذاتش بدهند چشمِ عاشق، دمِ مرگش به علی باز شود هر که با اوست، نجات از عرصاتش بدهند دیده چون بست ز اغیار، به جانان برسد دیده‌ی دیگری اندر ظلماتش بدهند چارده نورِ الهی، همه صف می‌بندند یک شبه، پاسخِ کلِ زحماتش بدهند چون رسد وقتِ سؤالاتِ نکیر و منکر همه پاسخ به زبانِ کلماتش بدهند باده‌ی آب بقا روزی هر کس نشود ای خوش آن مست که جام حسناتش بدهند بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند با بلا خو نکند، جز مدد کرب و بلا هر که را با غمِ دلبر درجاتش بدهند هر که شد زندگی اَش، وقفِ اباعبدالله شهد شیرین شهادت به مماتش بدهند زائرِ کرب و بلا، لال نمیرد هرگز پاسخِ ذکرِ حسین از نغماتش بدهند تشنه‌ی باده‌ی ارباب نمانَد عطشان خودشان جرعه‌ای، از آب فراتش بدهند گریه بر بی کفنِ کرب و بلا هر که کند بِالله از گریه‌ی در حشر نجاتش بدهند با وجودیکه هزاران صدمه دید حسین باز با سنگ جواب صدماتش بدهند لطمه زد زینب کبری بخودش در گودال از چه با خنده جواب لطماتش بدهند ✍ .
. تو طبیبِ دوّاری، کِی کنی دل آزاری می‌دهی شفا اما، کشته مرده ها داری صد هزارها یارِ، جان به کف بفرمانت ای وصیِ پیغمبر، کِی غریب و بی یاری یوسفی و کنعانهاست، بی‌قرارِ دیدارت با سپاهی از یعقوب، یک قرارِ دیداری چشم‌ها براهِ تو، مانده بر نگاهِ تو تا که یوسف زهرا، کی رسد به بازاری ای دلِ غمین عرشت، خونِ عاشقان فرشت کو برای جامانده، دلبری خریداری اشکِ دیدگانِ ما، چشمِ خون فشانِ ما شاهد و نشانِ ما، از فراقِ دلداری گرچه خوابِ غفلت هست، گرچه بزمِ عشرت هست گوشه و کنارِ شهر، مانده چشمِ بیداری خیلِ روسیه کم نیست، بسترِ گنه کم نیست با وجود این غمها، هست خیلِ غمخواری گرچه از گله مندی، گاه دیده می‌بندی باز هم ترا هستند، دوستانِ بسیاری عده ای به یک لبخند، بر رخ تو دل بستند لحظه ای تبسم کن، محضِ خاطرِ یاری ما امیدواران را، ناامید کِی سازی از وصالِ روی خود، با دلِ گرفتاری خود بگو بپای تو، ما چگونه می‌مانیم؟ یک اسیرِ هجران یا، یک شهیدِ خونباری؟ تو بپای ما عمری، ما بپای تو گاهی پس چگونه ما با تو، کرده ایم همکاری گاه در دلِ روضه، چون تو چشمِ تر داریم جای شکرِ این باقیست، باز دلخوشی داری با کدام اشک آرام، می‌شود دلِ خونت؟ اشک بر رخِ نیلی، یا به زخمِ مسماری؟ بعد از این علی تنهاست، مونسش فقط غم‌هاست وای اگر فِتد چشمش، سوی خونِ دیواری گریۀ حسینش هست، اشکِ زینبنش هست وای از حسن وقتی، گوشه ای کند زاری گریه کن خدا را شکر، موسم فرج حتمی است انتقامِ سختی را، گیری از ستمکاری ✍ .
. هرگز نمی‌گویم مرا کم دوست داری دارم یقین آقا، مرا هم دوست داری خیلی زیاد از تو عنایت دیده ام من از بس مرا ای باوفایم دوست داری من تازه فهمیدم چقدر از یار دورم اما مرا باز ای امامم دوست داری گاهی ز تو دورم گهی نزدیک، والله دانم که در وصل و فراقم دوست داری آخر مرا ای نازنین بهر چه خواهی؟ با این‌همه جرم و گناهم دوست داری شاید مرا روز مبادا کار داری با تو قراری را که دارم دوست داری آیا مرا از یاورانت می‌شماری؟ آیا مرا خطِ مقدم دوست داری؟ جدّ غریبت با غلامان همنشین بود آری غلامت را مسلَّم دوست داری روی سیاهم را مبین، قلبم سفید است نور حسینی را به قلبم دوست داری آقا دعا کن تا بمانم پای کارت تو ماندنَم را زیر پرچم دوست داری ذکر تو میگویم، ولی در معرکه چون سازم ظهورت را فراهم دوست داری خواهم برایت قطعه قطعه گردم آخر روزیکه میبینی شهیدم دوست داری حرف از اسیری می‌کُشد ما را، شنیدم وقتی ز عمه روضه خوانم دوست داری این ناله‌ی بانوی غمها کشت ما را نَحنُ اُسارا آلِ زهرا کشت ما را ✍ .