eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
1.3هزار دنبال‌کننده
27.1هزار عکس
20هزار ویدیو
765 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیه‌السلام گرگان (محمدتقی خان سابق) در سال ۱۳۵۴ه.ش توسط مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله طاهری گرگانی تجدید بنا شد 🔹سایت : www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین @Treasure1
مشاهده در ایتا
دانلود
آیه ۲۷ سوره ( صفحه ۴۳۷) 🍃🌸 أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا آيا نديده‏ اى كه خدا از آسمان آبى فرود آورد و به [وسيله] آن ميوه ‏هايى كه رنگهاى آنها گوناگون است بيرون آورديم مايه پرورش عالم اسباب يكی است باغ هر چند به صد رنگ بود آب يكی است عجبا كه از آب و زمين واحد، که يكى بى رنگ و ديگرى تنها داراى يك رنگ است ، اينهمه رنگهاى مختلفى از ميوه هاى گوناگون ، گلهاى زيبا، برگها و شكوفه ها، در چهره هاى مختلف به وجود آمده است ! و حتی از یک نوع نیز ، رنگها و طعمهای گوناگونی وجود دارد .. 🌸🍃 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۲۷ سوره فاطر( صفحه۴۳۷) 🍃🌸 وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ و از برخى كوهها راهها [و رگه ‏ها]ى سپيد و گلگون به رنگهاى مختلف و سياه پر رنگ [آفريديم] اين تفاوت الوان از يكسو زيبائى خاصى به كوهها مى بخشد، و از سوى ديگر سببى براى پيدا كردن راهها و گم نشدن در جاده هاى پرپيچ و خم كوهستانى است ، و در نهايت دليل است بر قدرت خداوند بر همه چيز..🌸🍃 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۲۸ سوره (صفحه۴۳۷) وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ و همچنین از مردم و جنبنده‌ها و چهار پایان به رنگ‌هاى گوناگون (آفریدیم)؛ از میان بندگان او تنها دانشمندان (ربّانى) خشیت الهى دارند، بى شك خداوند، عزیز و آمرزنده است. 🟠 این آیه تنوع رنگ را در انسانها و جانداران ديگر مطرح كرده است. انسانها با اينكه همه از يك پدر و مادرند داراى نژادها و رنگهاى كاملا متفاوتند، حتى در يك نژاد نيز تفاوت در ميان رنگها بسيار است ، بلكه فرزندان دوقلو هم از نظر رنگ كاملا يكسان نيستند. در جهان جنبندگان نیز هزاران هزار نوع حشره ، پرنده ، خزنده ، حيوانات دريائى ، و حيوانات وحشى بيابانى وجود دارد كه هر كدام با ويژگيها و عجائب خلقتشان نشانه اى از قدرت و عظمت و علم آفريدگارند. 🔸«دوٌاب » جمع « دابة» از ريشه «دبّ» به معنی راه رفتن آرام و حرکت خفيف است.و از اینرو به جنبندگان اطلاق میشود. 🟤 در قرآن کلمات مختلفی همچون: خوف، خشيت، رهبت، وجلت، شفقّت، فزع، هول، انذار، تقوی و... آمده است که ، تماماً «ترس» ترجمه مي‌شود! هر چند مفهوم ترس در اين کلمات به نوعی وجود دارد، اما هر کدام معنای خاص خود را دارند که با ديگری متفاوت مي‌باشد. 🔸«خشيت » به معنى ترسى است آميخته با تعظيم ، و غالبا در مواردى به كار ميرود كه از علم و آگاهى به چيزى سرچشمه مى گيرد و لذا در قرآن مجيد اين مقام مخصوص عالمان شمرده شده است و مولود سير در آيات آفاقى و انفسى و آگاهى از علم و قدرت پروردگار، و هدف آفرينش ‍ است و اصولا درك عظمت ، آن هم عظمتى كه نامحدود و بى پايان است براى موجود محدودى همچون انسان خوف آفرين است . 🟠 مراد از «علما» علماى باللّه است ، يعنى كسانى كه خداى سبحان را به اسماء و صفات و افعالش مى شناسند، شناسايى تامّى كه دلهايشان به وسيله آن آرامش مى يابد، و لكه هاى شك و دو دلى از نفوسشان زايل گشته ، و آثار آن در اعمالشان هويدا مى گردد، و فعلشان مصدق قولشان مى شود. و مراد از در چنين زمينه اى ، همان خشيت حقيقى است كه به دنبالش 👈🏻خشوع باطنى و 👈🏻خضوع در ظاهر پيدا مى شود. 🟤 در پايان آيه به عنوان يك دليل كوتاه بر آنچه گذشت مى فرمايد خداوند عزيز و غفور است. عزت و قدرت بى پايانش سرچشمه خوف و خشيت انديشمندان است و غفوريتش كه نشانه رحمت بى انتهاى او است سبب رجاء و اميد آنان است ، و به اين ترتيب اين دو نام مقدس ، بندگان خدا را در ميان خوف و رجاء نگه می دارد ، و مى دانيم که حركت مداوم به سوى تكامل بدون اتصاف به اين دو وصف ممكن نيست ..🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۲۸ فاطر( صفحه۴۳۷) 🍃🌸در مکتب انسان ساز اسلام، انسانها با هر رنگی که بر پوست داشته باشند همه با هم برابرند خدای متعال در آیه ۱۳ سوره حجرات فرموده اند : یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم، و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم، تا یکدیگر را بشناسید، ولى گرامى ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست، خداوند دانا و خبیر است. اگر تمایز ظاهری میان افراد نبود یعنی همه یک شکل و رنگ بودند و قد و زبان و لهجه و رنگ مو و قیافه و شغل و محل زندگی همه انسانها یکسان بود بدون شک زندگی اجتماعی با مخاطره مواجه می شد و بی نظمی و اشتباه مکرر و نابسامانی جامعه را فرا می گرفت زیرا چیزی که افراد را از یکدیگر جدا سازد وجود نداشت..🌸🍃 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
امروزتون منور به نور قرآن 🌹 آیه ۳۲ سوره ( صفحه ۴۳۸) ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ سپس اين كتاب را به آن بندگان خود كه [آنان را] برگزيده بوديم به ميراث داديم پس برخى از آنان بر خود ستمكارند و برخى از ايشان ميانه‏ رو و برخى از آنان در كارهاى نيك به فرمان خدا پيشگامند و اين خود توفيق بزرگ است 🔹«ارث» به چیزی گفته می‌شود که بدون داد و ستد و زحمت به دست می‌آید، و معناى ارث دادن كتاب به قوم و مردمى، اين است كه: كتاب را نزد ايشان بگذارد تا نسل به نسل و از سلف به خلف دست به دست بگردد، و همه از آن برخوردار شوند. 🔸«اصطفاء» انتخاب يكى از چند چيز است، اما يكى كه از بين همه صفوه و خالص باشد. 🔹این آیه به موضوع مهمی در رابطه با حاملان این کتاب بزرگ آسمانی، همان کسانی که بعد از نزول قرآن بر قلب پاک پیامبر صلّی اللّه علیه و اله این مشعل فروزان را در آن زمان و قرون و اعصار دیگر حفظ و پاسداری نمودند- اشاره کرده است. 🔸سپس به یک تقسیم‌بندی مهم در این زمینه پرداخته، می‌گوید: «از میان آنها عده‌ای به خویشتن ستم کردند، و گروهی راه میانه را در پیش گرفتند، و گروهی به فرمان خدا در نیکیها بر دیگران پیشی گرفتند» 🔹بعبارت دیگر ، خداوند پاسدارى این کتاب آسمانى را بعد از پیامبرش ‍بر عهده این امت گذاشته ، امتى که برگزیده خدا است ، ولى در میان این امت گروههاى مختلفى یافت مى شود: ۱- «فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ»؛ بعضى به وظیفه بزرگ خود در پاسدارى از این کتاب و عمل به احکامش کوتاهى کرده ، و در حقیقت بر خویشتن ستم نمودند، اینها مصداق «ظالم لنفسه» مى باشند. برخی از مفسران این بخش را به گناه‌کاران از امت اسلامی، تعبیر کرده‌اند. ۲- «وَ مِنهم مُّقْتَصِدٌ»؛ منظور از «مقتصد» کسی است که هم دارای عمل صالح است و هم گناهانی را انجام داده و نقطه میانی ظالم به نفس و سابق بالخیرات است ، گروهى که تا حد زیادى به وظیفه پاسدارى و عمل به کتاب قیام نموده اند، هر چند لغزشها و نارسائیهائى در کار خود نیز داشته اند. ۳- «وَ مِنهم سَابِقُ بِالْخَیراتِ بِإِذْنِ اللهِ ذَالِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیر»؛ «سابق بالخیرات» یعنی کسانی که در کارهاى خیر بر دیگران‏ پیشى می‌گیرند. از آن‌جایی که این دسته از انسان‌ها به درجات قرب الهی نزدیک‌ترند، به اذن خدا نسبت به آن دو طایفه دیگر، به خاطر سبقت در کارهای خیر، امامت دارند. که 👈🏻اهل بیت پیامبر(ص) کامل‌ترین این انسان‌ها هستند، آن گروه ممتازى که وظائف سنگین خود را به نحو احسن انجام داده ، و در این میدان مسابقه بزرگ بر همگان پیشى گرفته اند. 🔸هدف از اینگونه تعبیرات فرد فرد امت نیست ، بلکه مجموعه امت است هر چند در میان آنها قشرها و گروههاى مختلفى یافت شود. در روایات زیادى که از طرق اهل بیت (علیه السلام ) رسیده سابق بالخیرات به امام معصوم تفسیر شده است ، و ظالم لنفسه به کسانى که معرفت و شناخت امام را ندارند و مقتصد به پیروان عارف امام . شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که تفسیر روایات فوق از قبیل بیان مصادیق روشن است یعنى امام معصوم در صف اول سابقین بالخیرات است ، و علما و دانشمندان و پاسداران آئین الهى در صفوف دیگر جاى دارند. 🔹احتمال دارد ضمير در «منهم » به همان برگزيده شدگان برگردد، كه در نتيجه هر سه طايفه يعنى ظالم به نفس، مقتصد، و سابق به خيرات، در وراثت شريكند، چيزى كه هست وارث حقيقى همان عالم به كتاب، و حافظ كتاب است، كه عبارت است از سابق به خيرات. احتمال هم دارد ضمير مزبور به كلمه «عبادنا» برگردد، البته در صورتى كه اضافه عباد به كلمه (نا) شرافتى به عباد ندهد، آن وقت كلمه «فمنهم» تعليل را مى رساند، و چنين معنا مى دهد: ما تنها كتاب را به بعضى از بندگان خود ارث داديم، و آنان عبارتند از عده اى كه ما ايشان را برگزيديم، نه همه بندگان، براى اينكه بعضى از بندگان ما ظالم به نفس خود بودند، و بعضى هم ميانه رو بودند، و بعضى سابق به خيرات بودند، و همه اين سه طايفه صلاحيت وراثت كتاب را نداشتند. 🔸مشار الیه در جمله ذلک هو الفضل الکبیر همان میراث کتاب الهی است. يعنى اينكه قبلا گفتيم كتاب را ارث داديم، خود فضلى است بزرگ، از ناحيه خدا، كه فعاليت و كوشش كسى در آن دخالت ندارد، و چنان نيست كه كسى از راه عمل به وظايف، به آن فضل برسد. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه۳۷سوره ( صفحه۴۳۸) وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُمْ مَا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَجَاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ و آن كفّار در دوزخ ناله مى‌زنند (و مى‌گویند:) پروردگارا! ما را خارج كن تا عمل صالحى انجام دهیم، غیر از آنچه كه قبلاً انجام مى‌دادیم. (در پاسخ به آنان گفته مى‌شود:) آیا ما به شما چندان عمر ندادیم كه در آن هر كس كه بناى تذكّر دارد متذكّر شود و (عبرت گیرد؟ به علاوه) هشدار دهنده به سراغتان آمد (ولى شما توجّهى نكردید)، پس اینك بچشید، پس براى ستمگران هیچ یاورى نیست. 🔸كلمه «اصطراخ» به معناى شيون و فرياد و استغاثه است . 🔵 دوزخیان با مشاهده نتائج اعمال سوء خود در ندامت عميقى فرو مى روند و در خواست بازگشت دارند اما ناممکن بودن خروج از محيط دوزخی را به دليل موجبات ذاتی آن در آيات ۳۷ سوره مائده ، ۲۲حج، ۲سجده، و ۱۶۷ بقره نیز ذکر شده است. جالب اينکه در مورد بهشتيان در آیه ۴۸ حجر آمده است که از آن محيط اخراج نمي‌شوند (وَمَا هُمْ مِنْهَا بِمُخْرَجِينَ) ولی در مورد دوزخيان آمده‌ از آنجا ميخواهند خارج شوند، اما خارج شدنی نيستند. 🟠 قیامت و زندگى بعد از مرگ یک مرحله تکاملى نسبت به دنیا است، و بازگشت از آن به این جهان معقول نیست. آیا انسان می‌تواند به دیروز باز گردد؟! آیا نوزاد می‌تواند به دوران جنینى باز گردد؟ و آیا میوه‌‏اى که از شاخه درخت جدا شده امکان دارد به شاخه برگردد؟ به همین دلیل بازگشت به دنیا براى اهل آخرت ممکن نیست. 🔵 تعبير به «صالحاً» به صورت نكره اشاره به اين است كه ما 👈🏻كمترين عمل صالحى انجام نداديم ، و لازمه اش اين است كه اينهمه عذاب و رنج براى كسانى است كه هيچ راهى به سوى خدا در زندگى نداشته اند و غرق در عصيان و گناه بودند، همانطوریکه در آیه ۳۶ نیز از آنها به «کفور» یاد میکند و اشاره به كسانى است كه همه نعمتهاى الهى را كفران كرده اند و تمام درهاى رحمت خدا را در اين جهان به روى خود بسته بوده اند، و إلا انجام پاره اى از اعمال صالح نيز ممكن است مايه نجات گردد. 🔸تعبير به «نعمل» كه فعل مضارع است هم دليل بر استمرار مى باشد و نيز تاكيدى بر همين معنى است كه ما پيوسته مشغول اعمال ناصالح بوديم . 🔵 بعضى از مفسران گفته اند: توصيف «صالح» به جمله«كنا نعمل» نكته لطيفى در بر دارد، و آن اينكه ما اعمال زشت خود را بر اثر تزيين هواى نفس و شيطان، اعمال صالح مى پنداشتيم ، الان تصميم داريم بر گرديم و اعمال صالح واقعى غير از آنچه داشتيم ، بجا آوريم . 🔸آنها نمونهٔ آیه ۱۰۴ سورهٔ کهف هستند که میفرماید : و هم يحسبون انهم يحسنون صنعا: (آنها چنين مى پندارندكه عمل نيكى انجام مى دهند) 🔵 اين آيه با صراحت مى گويد: شما چيزى كم نداشتيد، زيرا به اندازه كافى فرصت در اختيارتان بود، و به مقدار لازم انذار كننده الهى به سراغ شما آمد، و اين دو ركن بيدارى و نجات حاصل گشت ، بنا بر اين عذر و بهانه اى براى شما وجود ندارد، اگر مهلت كافى نداشتيد عذرى بود، و اگر مهلت داشتيد و معلم و مربى و رهبر و هادى به سراغ شما نمى آمد باز عذرى ، اما با وجود اين دو ديگر چه عذر و بهانه اى ؟! 🟠 خداوند به همه‌ى مردم به مقدارى كه حجّت بر آنان تمام شود، عمر داده است و هدف از عمر، هوشیارى است «اولم نعمّركم ما یتذكّر»🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۳۸ سوره ( صفحه ۴۳۸) إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ همانا خداوند به غیب آسمان‌ها و زمین آگاه است، بدون شك او به راز دل‌ها داناست. 💠 این آیه در صدد پاسخ‌گویی به تقاضایى از کفار و مشرکان در دوزخ است که خواستار بازگشت به دنیا هستند آن‌جا که فریاد می‌زنند: «پروردگارا! ما را خارج کن تا عمل صالحى انجام دهیم، غیر از آنچه انجام مى‏دادیم».( آیه ۳۷) 🌐در حقیقت، مفهوم «إِنَّ اللهَ عالِمُ غَیْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، دلیلى است بر مفهوم «إِنَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُور»؛ یعنى چگونه ممکن است خداوند از اسرار درون دل‌ها بی‌خبر باشد، در حالی‌که تمام اسرار زمین و آسمان و غیبِ عالم هستى براى او آشکار است؟ او می‌داند اگر به درخواست دوزخیان پاسخ مثبت داده شود و آنان به دنیا برگردند، باز همان اعمال گذشته را ادامه خواهند داد. همان‌گونه که در آیه ۲۸ انعام صریحاً آمده است: «وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ»؛👈🏻اگر باز گردند به سراغ همان کارهایى می‌روند که از آن نهى شده بودند، آنها دروغ می‌گویند. 💠و در واقع خطاب به همهٔ انسان‌ها می‌گوید؛ خدای متعال علاوه بر آنچه در نزد شما ظاهر و هویدا است، از آنچه در آسمان‌ها و زمین از نظر شما غایب و پوشیده است و همچنین آنچه را که در دل خود پنهان دارید از ایمان، کفر، خاطرات شیطانى و ... تماماً در احاطه علم ازلى خداى تعالى ظاهر و هویدا است. 🌐میفرماید خدا با شما بر طبق آنچه در باطن نهفته داريد، از عقايد و آثار اعمال معامله مى كند، و بر طبق آن محاسبه مى نمايد، چه اينكه ظاهرتان با باطن مطابق باشد و چه مخالف ، همچنان كه در جاى ديگر فرموده : «ان تبدوا ما فى انفسكم او تخفوه يحاسبكم به اللّه» و نيز روز قیامت را «يوم تبلى السرائر» فرموده. 💠آيه میتواند هشدارى باشد به همه مؤ منان كه در 👈🏻اخلاص نيات خويش بكوشند و جز خدا كسى را در نظر نداشته باشند كه اگر كمترين ناخالصى در نيت و انگيزه آنها باشد، او كه از همه غيوب آگاه است آنرا مى داند و بر طبق آن جزا مى دهد. 🌐مفهوم «ذات الصدور» کنایه از عقاید و نیات انسان‌ها است؛ چرا که اعتقادات و نیات، هنگامى که در دل مستقر شوند، گویى مالک قلب انسان می‌گردند و بر آن حکومت می‌کنند، و به همین دلیل این عقاید و نیات صاحب و مالک دل انسان محسوب می‌شود. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۳۹ سوره ( صفحه ۴۳۹) هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتًا وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَارًا اوست آن كس كه شما را در اين سرزمين جانشين گردانيد پس هر كس كفر ورزد كفرش به زيان اوست و كافران را كفرشان جز دشمنى نزد پروردگارشان نمى‏ افزايد و كافران را كفرشان غير از زيان نمى‏ افزايد ♦️«خلافت» به معنای نیابت از غیر است . در این که مقصود از نیابت چیست، میان مفسران سه دیدگاه وجود دارد: ⚡️۱- جانشنی انسان ها از خداوند در اداره زندگی خویش; ⚡️۲- جانشینی انسان ها و ملت ها به جای یکدیگر و به ارث بردن تمامی دارایی ها و تمدن های پیشینیان. ⚡️۳- جانشنی انسان های حاضر از انسان های پیش از خلقت آدم(ع). ♦️«مقت» به معناى غضب شديد است كه در قرآن در مورد چهار چيز بكار رفته است: 💥۱- كفر👈🏻«لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ كُفْرُهُمْ‌ ... إِلَّا مَقْتاً» 💥۲- زنا👈🏻«إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ مَقْتاً» «۲۲ نساء» 💥۳- گفتن و عمل نكردن👈🏻 «كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ» «۳صف» 💥۴- سخن بى منطق👈🏻«يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ» «۳۵ غافر». ♦️اين آیه هشدارى است به همه انسانها كه بدانند دوران آنها ابدى و جاودانى نيست ، همانگونه كه آنها جانشين اقوام ديگر شدند، پس از چند روزى آنها نيز مى روند و اقوام ديگرى جانشين آنها خواهند شد، لذا درست بايد بنگرند كه در اين چند روز زندگى چه ميكنند؟ چه آينده اى را براى خود رقم مى زنند؟ و چگونه تاريخى از آنها در جهان يادگار مى ماند؟! ♦️قسمت دوم آيه بيان مى كند كه كفر كفار بر ضرر خود ايشان است ، چون كفرشان باعث خشم و عذاب خدا مى شود. و چون كفر باعث مى شود انسان از عبوديت خدا سر برتابد و نيز اين عمل باعث مى شود كه كافران در نفس خود خسارت بينند، چون نفس خود را كه قابليت داشت از سعادت انسانيت برخوردار گردد، مبتلا به شقاوت و بلا كردند، كه به زودى در مسير انتقال خود به سوى دار جزا با آن روبرو مى شوند.پس كفر انسان به زيان خود او تمام ميشود. ♦️تكرار «لا يزيد»(نمى افزايد) آن هم به صورت فعل مضارع كه دليل بر استمرار است اشاره اى به اين حقيقت است كه انسان طبعا در جستجوى افزايش و زياده است ، اگر در مسير توحيد قرار گيرد،افزايشِ سعادت و كمال خواهد داشت و به خدا نزديك تر مى گردد و اگر در مسير كفر گام نهد، باز فطرت او در اين مسير استكمال مى كند و افزايشِ خشم و غضب پروردگار و زيان و خسران نصيبش خواهد شد. ♦️و اگر «مقت» را مقيد به «عند ربّهم» كرد، ولى «خسار» را مقيد به آن نكرد، براى اين بود كه «خسار» از تبعات و آثار تبديل ايمان به كفر و تبديل سعادت به شقاوت است، و اين امرى است در نزد خود انسان ها، ولى «مقت» كه شدت خشم خدا است امرى است در نزد خداى سبحان. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
قسمتی از آیه ۴۳ سوره (صفحه۴۳۹) وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ و نیرنگ بد جز اهلش را فرا نگیرد 🍃🌸 اين آيه شریفه، كلامى است از باب مثل ، نظير اين جمله كه قرآن كريم فرموده : (انما بغيكم على انفسكم )، و نيز فرموده : (و من نكث فانما ينكث على نفسه )‌ بَد مكن كه بد اُفتى چَه مَكَن كه خود اُفتى مكر بد در غير از خودِ کننده اش ، مستقر نمى شود، براى اينكه هر چند مكر بد، چه بسا به شخص مكر شده صدمه اى وارد مى آورد، و ليكن چيزى نمى گذرد كه از او زايل مى شود و دوام نمى آورد، ولى اثر زشت آن بدان جهت كه مكر سيئ است در 👈🏻نفْسِ مكر كننده باقى مى ماند، و چيزى نمى گذرد كه آن اثر ظاهر گشته ، گريبانش را مى گيرد و به خاطر آن مجازات مى شود، حال يا در دنيا و يا در آخرت . پس میشود گفت : كيفر مكر سيئ جز به مرتكبش نمى رسد.🌸🍃 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۴۵ سوره ( صفحه ۴۴۰) وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا و اگر خدا مردم را به [سزاى] آنچه انجام داده‏ اند مؤاخذه میکرد هيچ جنبنده‏ اى را بر پشت زمين باقى نمى‏ گذاشت ولى تا مدتى معين مهلتشان مى‏ دهد و چون اجلشان فرا رسد خدا به [كار] بندگانش بيناست 🟣 مراد از مؤاخذه در اين آيه ، مؤاخذه دنيوى است ، و مراد از كلمه «ناس» تمامى مردم است و مراد از جمله «ما كسبوا» به قرینهٔ مؤاخذه ، گناهانى است كه مردم انجام داده اند، و به شهادت اينكه در جاى ديگر همين معنا را آورده ، و فرموده : (و لو يواخذ اللّه النّاس بظلمهم ما ترك عليها من دابة ). ⚪️ و مراد از «ظهرها» روى زمين است ،و مراد از «دابة» هر موجودى است كه روى زمين جنب و جوش و حركتى داشته باشد، چه حيوان و چه انسان . و اگر به كيفر كفر و تكذيب انسانها، همه جنبندگان را هلاك مى كند، براى اين است كه همه جنبندگان براى انسان خلق شده اند، همچنان كه خداوند فرموده: (خلق لكم ما فى الأرض جميعا) 🟣 اين مطلب محقق شده كه افعال وجوديه صادره از بندگان، منشاء اثر است؛ بنا براين ايمان و هدايت و طاعت و عبادت، آثار خير و سعادت و بركت و وسعت دارد، و بالعكس كفر و ضلالت و مخالفت و معصيت، آثار شر و نحوست و فساد و نكبت دارد به مرتبه‌اى كه نحوستش مورد نابود شدن تمام جنبندگان روى زمين گردد. ⚪️ اما خدا چنين حكم كرده كه : مردم ، در روى زمين بمانند و زمين را آباد كنند، همچنان كه فرموده : (و لكم فى الاءرض مستقر و متاع الى حين ) پس بدين جهت گناهكاران را مؤاخذه نمى كند، و آنها را تا روزى معين مهلت مى دهد. و آن روز يا روز مرگ است و يا روز قيامت . پس وقتى آن روز رسيد، هر عاملى از ايشان را به آنچه عمل كرده ، جزا مى دهد، كه او به كار بندگانش بصير است . پایان سوره مبارکهٔ 💜پروردگارا! ما را از كسانى قرار ده كه قبل از فوت فرصتها بيدار مى شوند و به سوى تو باز مى گردند، و گذشته تاريك خود را با نور حسنات و جلب رضاى تو روشن مى سازند. 🤍 بارالها! اگر رحمتت شامل حال ما نبود آتشى كه از درون اعمال سوء ما زبانه مى كشد، ما را در كام خود فرو برده بود و اگر نور و تابش غفرانت بر قلب ما پاشيده نميشد، لشكر شيطان آن را اشغال كرده بود. 💜 خداوندا! ما را از هر گونه شرك بركنار دار، و چراغ ايمان و توحيد خالص را در دل ما بيفروز، و فروغ تقوى را در گفتار و اعمال ما افزون گردان. آمین با رب العالمین 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
🟢 ایمانِ ولایی به ضمیرِ «نا» [۹] ✍️... با توجه به سه مطلب قبل که درباره‌ی حضورِ فاعلی ضمیرِ «نا» در
🟢 ایمانِ ولایی به ضمیرِ «نا» [۱۰] ✍️... طبق آیه ۷۵ انعام، ضمیر «نا» می‌فرماید: «كَذَٰلِكَ نُرِي إبرَاهِيمَ مَلَكُوت» ما ملکوتِ آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم (ع) نشان دادیم؛ و ایشان در ملکوت با خدا مواجه شد؛ إسمی که از جنسِ نور است؛ منتشر است؛ نوری کبیر است که طبقِ آیه ۷۹، «الَّذي فَطَرَ السَّماواتِ و الأَرضَ» است؛ یعنی دارد بر تمام ملکوتِ آسمان‌ها و زمین فاطریت و پادشاهی می‌کند! لذا ابراهیم (ع) می‌فرماید: من در قبالِ این نور دوتا رفتار انجام می‌دهم: ۱_«إِنّی وَجَّهتُ وَجهیَ لِـ» اینکه تمام توجه‌ام را معطوف کنم برای... ۲_«حَنِیفاً» یعنی رفتارِ حنیفیت 🟡این نور کبیر ملکوتی که ضمیرِ «نا» به ابراهیم نشان داد؛ حرکت دارد؛ رفتارهایی دارد؛ ایشان هم تمام را معطوف کرده و حالا خودش را دارد با رفتارهای نور همسو و هماهنگ می‌کند؛ درحالی‌که می‌داند این إسم، ذاتِ خدا نیست؛ بلکه واسطه‌ی خداست؛ مجموع این اعتقاد به واسطه‌ی إلهی بودن نورِ ملکوتی و هماهنگی شدید با آن، می‏شود حنیفیت. 🔻پس ایشان در ملکوت با که نمودِ ملکوتی یکی از ضمیرِ «نا» است؛ مواجه شد؛ و ضمیرِ «نا» درخلالِ عوالم پایین آمده و مدام از جنس‏های مختلف شده؛ یعنی ضمن اینکه جنسیت‏های بالاتر را دارند؛ جنسیت پایین‏تر را هم به خودشان می‏گیرند؛ و زمانی که به ملکوت می‏رسند؛ از طریق اسم الفاطر با رفتارِ «فَطَرَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ» بروز می‏کنند؛ و این مسیر تا زمین ادامه یافت و در زمان موسی (ع) ضمیرِ «نا» به ایشان فرمود: «لِنُرِيَكَ مِن آيَاتِنَا الكُبرَى» ما در دنیا، آیاتِ بزرگمان را به تو نشان می‌دهیم. 🔹ابراهیم (ع) یک رسول است؛ عقل و شعور زیادی دارد؛ اما وقتی در پیشگاه نورِ ملکوتی قرار داده می‌شود، می‌داند که این نور، ساخته خداست؛ بسیار با شعورتر و عاقل‏تر از ابراهیم است و با اینکه نوری بسیار باشعور و عاقل است؛ باز «وَ ما تَشاءُونَ إلّا أَن یَشاءَ اللهُ» رفتار می‌کند؛ یعنی چیزی جز خواست خدا را از خودش بروز نمی‌دهد! لذا ابراهیم از طریقِ این نور می‏فهمد خدا چه می‏خواهد؟ یا چه برنامه‏ای دارد؟ و در قبالِ آن رفتار می‌کند و می‌گوید: اگر من با این نور هماهنگ شوم؛ صددرصد با خدا هماهنگ شده‌ام! پس ابراهیم مشرک شد؛ درست است؟ خیر! «حَنیفًا وَ ما أنَا مِنَ المُشرِکینَ» من مشرک نیستم؛ بلکه حنیفم. 📌ما هم اگر بخواهیم حنیف باشیم، خیلی‌ها می‏گویند شما مشرکید؛ این نوع از آیاتِ قرآن را برنمی‏تابند و می‏گویند «فقط خدا» را عبادت کنید؛ همان توحید ابلیسی؛ لکن اگر ما عبادت را به معنای هماهنگی بگیریم؛ دیگر شرک پیش نمی‌آید! خودِ عبودیت درجات دارد؛ نوعی از عبادت مخصوصِ است؛ و نوعی از عبادت هست که ما در قبالِ اهل‏بیت (ع) و در قبالِ رسولان می‏توانیم انجام دهیم؛ این نوع عبودیت می‏شود هماهنگی؛ و کسانی که مورد تأییدِ خدا باشند؛ می‌شود با آن‌ها هماهنگ شد و عبد ایشان قرار گرفت؛ مثل اینکه مولا امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «أَنَا عَبْدٌ من عَبِیْدِ مُحَمّد» من عبدی از عبادِ محمد هستم؛ نه اینکه ایشان را می‌پرستم؛ بلکه صددرصد با ایشان رفتار می‌کنم و از طریقِ ایشان با ذاتِ خدا هماهنگ می‌شوم؛ این می‌شود ؛ یعنی عبودیتِ خدا از طریقِ واسطه‌ها، هماهنگی صددرصد با ذاتِ خدا از طریقِ ضمیرِ «نا»؛ بقدری این نوع عبودیتِ ابراهیمی برای خدا مهم است که در آیه ۹۵ آل‌عمران می‌فرماید: «فَاتَّبِعوا مِلَّةَ إبراهیمَ حَنیفًا» همه شما مسلمانان هم باید مانند ابراهیم (ع)، حنیف شوید. ‼️حتی در احادیث ذیل آیه ۵ بیّنه داریم که در دین، حنیفانه است؛ یعنی همه مؤمنین چشم به امام (ع) دارند! اینکه امام چکار می‏کنند؟ چه حس‌وحالی دارند؟ با چه لحنی به نماز می‏ایستند؛ چه چیزی برای‏شان جلب توجه می‏کند؟ چجور می‏پردازند؟ دین یعنی این؛ در زمان ظهور، دین، هماهنگی با ذاتِ خدا از طریقِ (عج) است؛ بلکه «أینَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ الله» یعنی هر لحظه، هر طرف را نگاه کنی؛ پیش روی شماست؛ امام را می‏توانی پیشِ روی خودت ببینی؛ این هماهنگی با «الله» بواسطه «وجهُ الله» در سرزمین ظهور، می‌شود یا دین‌داری حنیفانه و این شرک نیست. 🧩در زمانه‌ی ما هم اهمّ دین‌داریِ حنیفانه، است؛ در مسیر به‌سوی ظهور، توحیدِ آیاتی خیلی پررنگ است و اگر کسی از طریق آیاتِ إلهی به‌سوی مهدویت نرود؛ طبق آیات ۱۰۵ تا ۱۰۸ یوسف، است؛ لذا رسول‌الله (ص) در آیه ۱۰۸ می‌فرمایند: من از طریقِ آیات، به‌سوی خدا دعوت می‌کنم «و ما أَنَا مِنَ المُشرِكِين» و بدانید که من مشرک نیستم؛ پس اینکه ابراهیم (ع) از طریق نورِ کبیر ملکوتی، موسی (ع) از طریق برخی آیات کبرایِ ضمیرِ «نا» و رسول‌الله (ص) از طریق آیاتِ الله با ذاتِ الله هماهنگ شدند؛ نیست؛ است. 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir