eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
1.3هزار دنبال‌کننده
27.2هزار عکس
20.1هزار ویدیو
768 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیه‌السلام گرگان (محمدتقی خان سابق) در سال ۱۳۵۴ه.ش توسط مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله طاهری گرگانی تجدید بنا شد 🔹سایت : www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین @Treasure1
مشاهده در ایتا
دانلود
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
📸جای جاسوس تحریریه نیست! 🔹«نیلوفر حامدی» و«الهه محمدی» «جاسوس‌خبرنگاران» که در روزنامه‌های اصلاح‌طل
👆شبنم مددزاده سال۸۷ به اتهام ارتباط با منافقین به ۵ سال حبس محکوم شد؛ طبق انتظار و سازمانهای مثلا حقوق‌بشری شروع کردن به آه‌وناله که جمهوری‌‌اسلامی یه دانشجوی مظلوم رو گرفته! اما وقتی که آزاد شد از ایران رفت و سال۹۵ اینجوری با عکس یادگاری گرفت و به ریش همه خندید.. ♦️پ ن؛حمایت اصلاح طلبان و معاندان از دو جاسوس به اصطلاح خبر نگار نیز در همین پازل تعریف میشه. آقای قوه قضایبه اگر تسلیم فشارهای این مزدوران بشی شک نکن کمتر از چند ماه تصاویر دیدار این خائنین با معاندان و را در رسانه ها مشاهده خواهید کرد. 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۴۳ (صفحه ۱۹۴) عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ ﴿۴۳ ﴾ خدايت ببخشايد چرا پيش از آنكه [حال] راستگويان بر تو روشن شود و دروغگويان را بازشناسى به آنان اجازه دادى (۴۳) 💠در جريان جنگ بعضى از منافقان خدمت پيامبر آمدند و بهانه هايى آوردند و از او خواستند كه اجازه دهد آنان در اين جنگ شركت نكنند و پيامبر به آنها اجازه داد. البته پيامبر از جانب خدا مأمور بود براى كسانى كه واقعاً عذر موجهى دارند و از آن حضرت اجازه مى خواهند، اجازه دهد كه در جهاد شركت نكند.چنانچه در آیه ۶۱ سوره نور میخوانیم : «فاذا استئذنوك لبعض شأنهم فاذن لمن شئت منهم» پس چون از تو براى بعضى از كارهايشان اجازه خواستند به هر كسى كه بخواهى اجازه بده. 💠 ولى اين هيچ عذر موجّهى نداشتند و فقط براى سختى جنگ از شركت در آن خوددارى مى كردند! 💠 در اين آيه هيچگونه دليلى بر صدور گناهى از پيامبر (ص ) وجود ندارد، حتى در ظاهر آيه ، زيرا همه قرائن نشان مى دهد چه پیامبر به آنها اجازه مى داد و چه اجازه نمى داد، اين گروه منافق در ميدان تبوك شركت نمى جستند، و به فرض كه شركت مى كردند نه تنها گرهى از كار مسلمانان نمى گشودند بلكه مشكلى بر مشكلات مى افزودند، چنانكه در چند آيه بعد مى خوانيم : (لو خرجوا فيكم ما زادوكم الا خبالا): (اگر آنها با شما حركت مى كردند جز شر و فساد و سعايت و سخن چينى و ايجاد نفاق كار ديگرى انجام نمى دادند)! 💠 بنابراين هيچگونه مصلحتى از مسلمانان با اذن پيامبر (ص ) فوت نشد، تنها چيزى كه در اين ميان وجود داشت اين بود كه اگر پيامبر (ص) به آنها اجازه نمى داد👈🏻 مشت آنها زودتر باز مى شد و مردم به ماهيتشان زودتر آشنا مى شدند. 💠 پس نفس عمل يعنى اجازه دادن به آنها كه در جهاد شرك نكنند، به نفع مسلمانان بود، چون اگر شركت مى كردند فتنه انگيزى مى كردند و ميان مسلمانان تفرقه مى انداختند .. 💠 در ضمن باید بدانیم که معنای "عفو و " الزاماً بخشش معصیت نیست، بلکه 👈🏻پوشش دادن است و معنای "ذنب" نیز الزاماً گناه و معصیت نیست، بلکه هر آن چه (از تهمت، شایعه، نسبت گناه از نظر دیگران و ...) که به انسان 👈🏻بچسبد می‌باشد؛ و گناه را نیز به همین دلیل می‌خوانند.. 💠 واژگانی چون: "رحم الله – غفر الله و عفا الله"، در زبان محاوره‌ای خودمان نیز به کار می‌رود و همگان معنای آن را می‌دانند. به عنوان مثال اگر به کسی بگوییم: «خدا پدرت را بیامرزد که چنین کردی ؟»، معنایش این نیست که حتماً پدر یا رفتگان او گناه‌کار بوده‌اند! 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
سوره آیه ۵۸(صفحه۱۹۶) وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ و برخى از آنان در [تقسيم] صدقات بر تو خرده مى‏ گيرند پس اگر از آن [اموال] به ايشان داده شود خشنود مى‏ گردند و اگر از آن به ايشان داده نشود بناگاه به خشم مى ‏آيند ♻️يلمزك» از تو عيب مى جويند، ايراد مى گيرند. از «لمز» به معناى عيب جويى كه با حركت چشم انجام بگيرد. ♻️فرق ميان هُمزه و لُمزه در اين است كه اولى در پشت سر عيب جويى مى كند و دومى در روبرو. ✅این آیه به يكى ديگر از حالات اشاره شده و آن اينكه آنها هرگز راضى به حق خود نيستند، و دائما انتظار دارند از اموال المال و يا منافع عمومى هر چه بيشتر بهره ببرند، خواه مستحق باشند يا نه ، دوستى و دشمنى آنها بر محور همين منافع دور مى زند، هر كس جيب آنها را پر كند از او راضى هستند و هر كس به خاطر رعايت حق ديگران را به آنها نبخشد از او ناراضى مى شوند. حق و عدالت در قاموس آنها مفهومى ندارد، و اگر داشته باشد عادل كسى است كه هر چه بيشتر به آنها بدهد و ظالم كسى است كه حق ديگران را از آنان باز دارد! و به تعبير ديگر آنها فاقد هر گونه شخصيت اجتماعى هستند و تنها داراى يك شخصيت فردى و در چهار چوبه منافع خويش مى باشند، و همه چيز را تنها از اين زاويه مى نگرند! ✅ با نهايت تاسف هنوز بسيارند كسانى كه مقياس سنجش حق و عدالت را منافع شخصى خويش مى پندارند، و به حقوق خويش قانع نيستند، و اگر كسى بخواهد همه را مخصوصا محرومان را به حق مشروعشان برساند داد و فريادشان بلند مى شود. ✅ بنابر اين لزومى ندارد براى شناخت منافقان صفحات تاريخ را ورق بزنيم يك نگاه به اطراف خود و حتى نگاهى به خودمان بكنيم مى توانيم وضع خود و ديگران را دريابيم . 💚 پروردگارا! روح ايمان را در ما زنده كن ! و فكر شيطانى و نفاق را در ما بميران ! و به ما توفيق مرحمت فرما تا خود را آنچنان بسازيم كه به حق خويشتن قانع باشيم ! نه به ديگران اجحاف كنيم و نه عدالت را در غصب حقوق سايرين بدانيم . هميشه خواهان عدالت باشيم و مجرى عدالت !... 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۶۷ سوره ( صفحه ۱۹۷) الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ مردان و زنان دو چهره [همانند] يكديگرند به كار ناپسند وامى دارند و از كار پسنديده باز مى دارند و دستهاى خود را [از انفاق] فرو مى ‏بندند خدا را فراموش كردند پس [خدا هم] فراموششان كرد در حقيقت اين منافقانند كه فاسقند 🔶مردان منافق و زنان منافق برخى از آنان از برخى ديگرند. يعنى همگى سر و ته يك كرباسند و طرز تفكر و عملكرد همگى مشابه هم است و آنان هدف مشتركى دارند و آن نابودى اسلام است. آنان براى رسيدن به اين هدف خود، دست به كارهايى مى زدند كه در اين آيه سه مورد از آن ذكر شده است: 🔸اول اينكه مردم را به چيزهاى ناپسند تشويق مى كنند و فرمان مى دهند، آنها مى خواهند مردم با افتادن در گناه و معصيت از خدا فاصله بگيرند (امر به منكر) 🔸دوم اينكه مردم را از كارهاى خوب باز مى دارند و سعى مى كنند كه احكام اسلام عملى نشود و اسلام تضعيف گردد. (نهى از معروف)يعنى درست بر عكس برنامه مؤ منان راستين! 🔸سوم اينكه آنها با اينكه ادعاى اسلام مى كنند از اموال خود در راه اسلام صرف نمى كنند ، نه در راه خدا انفاق مى كنند، نه به كمك محرومان مى شتابند، و نه کسی از كمك مالى آنها بهره مى گيرد 👈🏻 (و يقبضون ايديهم ).آنها مى خواهند مسلمانان در فقر و تنگدستى بمانند تا از اسلام دست بردارند: هم الذين يقولون لا تنفقوا على من عند رسول اللّه حتّى ينفضّوا (منافقان /7) آنان (منافقان) كسانى هستند كه مى گويند بر كسانى كه نزد پيامبر خدا هستند انفاق نكنيد تا از او كناره گيرى كنند. 🔶علاوه بر این سه مورد ، تمام اعمال و گفتار و رفتار منافقان نشان مى دهد كه آنها خدا را كرده اند و نيز وضع زندگى آنها نشان مى دهد كه خدا هم آنها را از بركات و توفيقات و مواهب خود فراموش نموده يعنى با آنها معامله فراموشى كرده است و آثار اين دو فراموشى در تمام زندگى آنان آشكار است (نسوا الله فنسيهم ). 🔸بديهى است نسبت ( ) به خدا به معنى فراموشى واقعى نيست ، بلكه كنايه از اين است كه با آنها معامله شخص فراموشكار مى كند، يعنى هيچگونه سهمى از رحمت و توفيق خود براى آنها قائل نمى شود 🔸فراموش كردن خدا عواقب شومى براى انسان دارد، كسى كه خدا را از ياد برده، 👈🏻تمام ارزشهاى متعالى را از ياد برده است و او زندگى پراضطرارى دارد و همواره در نگرانى و دلهره زندگى مى كند او حتى به جايى مى رسد كه خود را نيز از ياد مى برد و هر كارى مى كند به ضرر خودش است و مصلحت خود را نمى شناسد: و لا تكونوا كالذين نسواللّه فانساهم انفسهم (حشر / 19) و مانند كسانى نباشيد كه خدا را فراموش كردند، پس خدا آنها را از ياد خودشان برد. 🔶در پايان آيه مورد بحث، از به عنوان هم ياد مى كند ، به معنی اینکه بيرون از دائره اطاعت فرمان خدا هستند.و چه نافرمانى از اين بالاتر كه كسى به ظاهر و به دروغ ادعاى ايمان كند ولى در باطن ايمان نداشته باشد و در جهت تضعيف اسلام توطئه كند و نقشه بكشد. 🔶آنچه در آيه فوق درباره صفات مشترك منافقان گفته شد در هر عصر و زمانى ديده مى شود: 🔸منافقان عصر ما با چهره هاى جديدى كه به خود گرفته اند، در خصوصیات فوق همانند منافقان قرون پيشين هستند، هم تشويق به فساد مى كنند، هم جلو كار نيك را مى گيرند، هم بخيل و ممسك اند، و هم خدا را در تمام زندگانيشان فراموش كرده اند، و هم قانونشكن و فاسقند. و عجيب اينكه با تمام اين اوصاف ، مدعى ايمان به خدا و اعتقاد محكم و مبرم به مبانى دينى و اسلامى نيز هستند! 🧡خداوند شرّ همه ی منافقان را از سر ملل مسلمان کم کند .. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۷۱ ( صفحه ۱۹۸) وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند كه به كارهاى پسنديده وا مى دارند و از كارهاى ناپسند باز مى دارند و نماز را بر پا مى كنند و زكات مى‏ دهند و از خدا و پيامبرش فرمان مى ‏برند آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد كه خدا توانا و حكيم است 🔷در آيه ۶۷(روز قبل )، مطالبى را در معرفى مردان و زنان منافق و عاقبت كار آنها و جايگاهشان در جهنم بيان شد و اينك در مقابل آنها از مردان و زنان مؤمن ياد مى كند كه اوصافى دارند كه درست مقابل اوصاف منافقان است. 🔹، برخى از آنها از برخى ديگرند يعنى هدف مشتركى دارند و مؤمنان علاوه بر اينكه هدف مشتركى دارند، دوستان يكديگرند و لذا راجع به منافقان فرمود: (بعضهم من بعض) ولى راجع به فرمود (بعضهم اولياء بعض) و اين دلالت مى كند كه مؤمنان بر يكديگر 👈🏻 دارند.اشاره به اينكه منافقان هر چند در صف واحدى قرار دارند و گروههاى مختلفشان در مشخصات و برنامه ها شريكند، روح مودت و ولايت در ميان آنها وجود ندارد! و هرگاه منافع شخصى آنان به خطر بيفتد حتى به دوستان خود خيانت خواهند كرد، به همين دليل در آيه ۱۴ سوره حشر مى خوانيم : تحسبهم جميعا و قلوبهم شتى : آنها را متحد فكر مى كنى در حالى كه دلهايشان پراكنده است . 🔹پس از بيان اين اصل كلى به شرح جزئيات مومنان مىپردازد: 🔅۱-نخست مى گويد: آنها مردم را به نيكيها دعوت مى كنند (يامرون بالمعروف ). 🔅۲-مردم را از زشتيها و بديها و منكرات باز مى دارند (و ينهون عن المنكر). 🔅۳- آنها به عكس منافقان كه خدا را فراموش كرده بودند نماز را بر پا مى دارند و به ياد خدا هستند و با ياد و ذكر او، دل را روشن ، و عقل را بيدار و آگاه مى دارند (و يقيمون الصلوة ). 🔅۴- آنها بر خلاف منافقان كه افرادى ممسك و بخيل هستند بخشى از اموال خويش را در راه خدا، و حمايت خلق خدا، و به بازسازى جامعه انفاق مى نمايند و زكوة اموال خويش را مى پردازند (و يؤ تون الزكوة ). 🔅۵- منافقان فاسقند و سركش ، و خارج از تحت فرمان حق ، اما مومنان اطاعت فرمان خدا و پيامبر او مى كنند (و يطيعون الله و رسوله ). 🔷 در پايان اين آيه اشاره به نخستين امتياز مومنان از نظر نتيجه و پاداش كرده ، مى گويد: خداوند آنها را به زودى مشمول رحمت خويش مى گرداند👈🏻(اولئك سيرحمهم الله )كه هر گونه خير و بركت و سعادتى را در اين جهان و جهان ديگر، در برمى گيرد، گويا اين جمله را آورد تا مقابل آن جمله اى قرار گيرد كه در باره منافقين فرموده بود: (نسوا الله فنسيهم ). 🔹و نيز ظاهرا جمله (ان الله عزيز حكيم ) را آورد تا رحمت خود را تعليل كرده ، بفرمايد رحمت من هيچ منافاتى با عزت و سلطنتم ندارد.🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۱۰۱ (صفحه ۲۰۳) وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ و برخى از باديه‏ نشينانى كه پيرامون شما هستند منافقند و از ساكنان مدينه [نيز عده‏ اى] بر نفاق خو گرفته‏ اند تو آنان را نمى ‏شناسى ما آنان را مى ‏شناسيم به زودى آنان را دو بار عذاب مى ‏كنيم سپس به عذابى بزرگ بازگردانيده مى ‏شوند 🔶منافقان در عصر پيامبر اسلام دو گروه بودند بعضى از آنان از اعراب باديه نشين بودند كه در اطراف مدينه زندگى مى كردند و اينان در كفر و نفاق شديدتر بودند و بعضى ديگر از خود شهر بودند و در مدينه سكونت داشتند و در كنار پيامبر و مسلمانان زندگى مى كردند. 🔸در اين آيه هر دو گروه را ذكر مى كند و اظهار مى دارد كه اينان بر نفاق خو گرفته اند و نفاق در رگ و ريشه آنها جا كرده است و خطاب به پيامبر مى فرمايد: تو آنها را نمى شناسى ما آنها را مى شناسيم. پيامبر از مجارى طبيعى آنان را نمى شناخت چون آنها تظاهر به اسلام مى كردند و پيش پيامبر، خود را مسلمان واقعى و نمونه جلوه مى دادند. ولى گاهى خداوند اينها را به پيامبر خود معرفى مى كرد و از طريق وحى آنان را مى شناخت چنانچه در آیه ۳۰ سوره محمد می فرماید: «ولونشاء لاريناكهم فلعرفتهم بسيماهم و لتعرفنّهم فى لحن القول » و اگر بخواهيم آنان را به تو نشان مى دهيم پس تو آنان را با سيمايشان مى شناسى و آنان را در طرز سخن گفتن مى شناسى. 🔸سپس اضافه مى كند كه ما آن را دوبار عذاب خواهيم كرد، يك بار با بردن آبروى آنها و يك بار باقطع رابطه مسلمانان با آنها يا با عذابى كه در دنيا برايشان نازل خواهد شد يا با مسايلى چون بيمارى و گرسنگى. مى توان گفت كه كلمه «مرتين» در اينجا براى تكثير است يعنى بيش از يك بار كه شامل دو يا سه يا چند بار مى شود. و به هر حال پس از چندين بار معذب شدن در دنيا، آنان به عذابى بزرگ برگردانيده خواهند شد و آن عذاب جهنم است كه در آخرت به سراغ آنان خواهد آمد. 🔶مفسرين در اينكه مقصود از عذاب در دو نوبت چيست اختلاف كرده اند؛ بعضى گفته اند معنايش اين است كه يك مرتبه در دنيا به اسير شدن و كشته شدن و بار ديگر در قبر عذابشان مى كنيم . ولى بيشتر چنين بنظر مى رسد كه يكى از اين دو عذاب همان مجازات اجتماعى آنها بخاطر رسوائيشان و كشف اسرار درونيشان مى باشد كه به دنبال آن تمام حيثيت اجتماعى خود را از دست مى دهند، و در بعضى از احاديث نيز آمده كه وقتى كار اين گروه به مراحل خطرناك مى رسيد پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آنها را با نام و نشان معرفى مى كرد، و حتى از مسجد بيرون مى کرد!. و مجازات دوم آنان همان است كه در آيه ۵۰سوره انفال اشاره شده ، آنجا كه مى فرمايد: و لو ترى اذ يتوفى الذين كفروا الملائكة يضربون وجوههم و ادبارهم ... (هر گاه كافران را بهنگامى كه فرشتگان مرگ جان آنها را مى گيرند ببينى كه چگونه به صورت و پشت آنها مى كوبند، و مجازات مى كنند، به حال آنها تاءسف خواهى خورد). 🔸اين احتمال نيز وجود دارد كه مجازات دوم اشاره به ناراحتيهاى درونى و شكنجه هاى روانى بوده باشد كه بر اثر پيروزى همه جانبه مسلمانان ، دامن اين گروه را گرفت ..الله اعلم 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir