eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
1.1هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
12.4هزار ویدیو
667 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیه‌السلام گرگان (محمدتقی خان سابق) در سال ۱۳۵۴ه.ش توسط مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله طاهری گرگانی تجدید بنا شد 🔹سایت : www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین @HD57_65
مشاهده در ایتا
دانلود
وَفَوْقَ كُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ فوق هر صاحب دانشى دانشورى است 🍃🌸مفسّران در این آیه «علیم» را دو گونه تفسیر کرده اند: ۱- مراد از آن هر دانا و دانشمندى است.. بر اساس معناى نخست مفاد جمله چنین مى شود: هر دانشمندى یافت شود دانشمندتر از او وجود دارد. هر کسی که دانشی دارد بداند که بالاتر از او هم هست . به علم خود مغرور نشود و به علم خود اعتماد کامل نکند. ۲- مقصود از آن خداوند مى باشدکه بر این اساس ، مفاد جمله مذکور چنین است: علم خدا افزون تر از علم هر دانشمندى است ـ «ذى علم» به معنی دانا. فرق آن با عالِم و عليم در اين است كه ذى علم كسى است كه نمى دانست پس از آن آموخت ولى عالِم اعم از آن است و عليم صفت مشبهه و يا مبالغه است و به معناى كسى است كه زياد مى داند. و لذا به خدا عالِم و عليم مى توان گفت ولى ذى علم نمى توان گفت. بلی سنت حق بود از قدیم      فراتر ز هر عالمی دان علیم «امید مجد» کاردانی به کشوری نبود     که از آن کاردان تری نبود. «امیر خسرو دهلوی» 🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🍃🌸دو بار به یوسف گفته شد: « إنا نراک من المحسنین » یک بار زمانی که در " زندان" بود و دیگر بار زمانی که " عزیز مصر" شد. 👇🏻👇🏻👇🏻 ﴿﴿﴿زندان و منصب "ذات پاک و نیکو" را تغییر نخواهد داد...﴾﴾﴾ 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
ادامه داستان یوسف در صفحه ی ۲۴۵ 🍃🌸وقتى برادران يوسف از سفر مصر بازگشتند، جريان توقيف بنيامين را به يعقوب گفتند. يعقوب از اين خبر بسيار ناراحت شد و چون پسرانش سابقه خوبى نداشتند، سخن آنها را دائر بر اينكه بنيامين دزدى كرده است نپذيرفت و گفت: چنين نيست بلكه نفس شما چيزى را در نظر شما جلوه داده و آراسته است و من صبرى نيكو خواهم داشت. يعقوب عين اين جمله را در جريان يوسف هم به زبان آورده بود. منظور او از صبر نيكو صبرى است كه همراه با شكر خدا و توكل بر او و راضى شدن به قضاى او باشد و يعقوب اين بار نيز چنين كرد. يعقوب که سالها در فراق یوسف بود، اكنون بنيامين هم از او جدا شده بود و پسر بزرگترش هم از شرمندگى در مصر مانده بود و او اکنون به فراق سه پسر مبتلا شده بود ولى همواره اميد آن را داشت كه آنان همگى برگردند و لذا پس از اظهار صبر و شكيبايى، گفت: اميد است كه خداوند همه آنان را نزد من آورد كه او دانا و فرزانه است و از حال بندگانش خبر دارد و كارهاى او بر اساس حكمت است. پس از اين بيان، يعقوب از فرزندانش روى گردانيد و غم ديرينه يوسف در دلش تازه شد و گفت: اى دريغ بر يوسف! و از غصه، پرده سفيدى جلو چشمانش را گرفت و اين در حالى بود كه او از فرزندانش خشمناك بود ولى خشم خود را فرو مى برد. چنين مى نمايد كه اندوه يعقوب از حد فزون شده بود و با تمام تلاشى كه در پنهان ساختن اندوهش مى كرد باز گريه بر او مجال نمى داد تا نور چشمها را از دست داد و ديدگانش كم سو شدند. البته در آيه صحبتى از گريه كردن او نيست ولى سفيد شدن چشمها از اندوه، نشانه اى از گريه است، به اضافه اينكه در روايات متعددى از گريه هاى ممتد و طولانى يعقوب در فراق يوسف خبر داده شده است. يعقوب در فراق يوسف و بنيامين آن چنان غصه مى خورد كه فرزندانش بر او رقت آوردند و دلشان به حال او سوخت و از سر دلسوزى گفتند: اين قدر خود را ناراحت مكن كه دچار بيمارى سختى مى شوى و يا از دنيا مى روى. يعقوب در پاسخ آنها گفت: من از غم آشكار و اندوه نهانى خود به خدا شكايت مى كنم و از خدا چيزى مى دانم كه شما نمى دانيد. اشاره به اينكه آنچنان به پروردگار خود اميدوارم كه مى دانم او به من عنايت خواهد كرد و شايد فرزندانم و از جمله يوسف را به من برساند.🌸🍃 ادامه دارد... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🍃🌸حضرت یعقوب در دو جا این جمله را تکرار کرد یکبار وقتی برادران پیراهن خونین یوسف را آوردند و گفتند او را گرگ دریده و بار دیگر وقتی دوفرزندش ، بنیامین و پسر بزرگتر در مصر به جرم سرقت نگه داشته شدند .. بنظر میرسد که یعقوب میخواهد بگوید این واقعه هم مانند ماجرای یوسف ، از خدعه هایی است که نفس شما با شما کرده، شاید منظورش این است که شما پسران من، باور غلطی داشتید که خود را برتر و بالاتر از یوسف و بنیامین میپنداشتید حالا هم هر اتفاقی بیفتد، باز آن را دلیلی می گیرید بر خوبی خودتان و بدی یوسف و برادرش بنیامین !!(بیماری خود برتربینی و حسد) در اینجا هم چرا با دیدن پیمانه در بار بنیامین ، او را سارق دانستید ؟ - چرا زود برگشتید باید تحقیق میکردید - چرا کیفر سارق را گروگان قرار دادید !؟ پس من ناگزیر در برابر تسویل نفس شما صبر جمیل میکنم به امید آنکه خداوند همه ی فرزندانم را به من باز گرداند. 🌸🍃 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
ادامه داستان یوسف در صفحه ۲۴۶ 🍃🌸 يعقوب كه از برگشتن يوسف و بنيامين مأيوس نشده بود، به فرزندانش گفت: اى فرزندان من! برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا نااميد نشويد كه جز كافران هيچ كس از رحمت خدا نااميد نمى شود. شايد يعقوب از ذكر خيرى كه از عزيز مصر كرده بودند و نشانه هايى كه از او تعريف كرده بودند، احتمال مى داد كه او همان يوسف باشد و جريان دزدى بنيامين هم نقشه اى براى نگهداشتن او در مصر باشد. اين بود كه فرزندانش را بار ديگر روانه مصر كرد كه درباره يوسف و بنيامين تحقيق كنند و از نام و نشان عزيز مصر و سابقه او پرس و جو نمايند. چند تن از فرزندان به دستور یعقوب دوباره به مصر برگشتند، وقتی در برابر یوسف قرار گرفتند، نزد او تضرع و زاری کردند و التماس نمودند که به ما و جان ما و خانواده ما و برادرما رحم کن، و گفتند: بلا و بدبختی ما و اهل ما را احاطه کرده، و قحطی وگرسنگی ما را از پا درآورده، با بضاعتی اندک آمده ایم، تو به بضاعت ما نگاه مکن، و کیل مارا تمام بده، و بر ما و بر برادر ما که اینک برده خود گرفته ای ترحم فرما، که خدا تصدق دهندگان را دوست می دارد. اینجا بود که کلمه خدای تعالی(که عبارت بود از عزیز کردن یوسف علی رغم خواسته برادران، و وعده اینکه قدر و منزلت او و برادرش را بالا برده و حسودان ستمگر را ذلیل و خواربسازد)، تحقق یافت و یوسف تصمیم گرفت خود را به برادران معرفی کند و چنین آغاز کرد: هیچ می دانید آنروزها که غرق در جهل بودید ، با یوسف و برادرش چه کردید(برادران تکانی خورده)گفتند.آیا راستی تو یوسفی؟گفت: من یوسفم، و این برادر من است خدا بر مامنت نهاد، آری کسی که تقوا پیشه کند و صبر نماید خداوند اجر نیکوکاران را ضایع نمی سازد. گفتند: به خدا قسم که خدا تو را بر ما برتری داد، و ما چه خطاکارانی بودیم، و چون به گناه خود اعتراف نموده و گواهی دادند که امر در دست خداست هر که را او بخواهد عزیز می کندو هر که را بخواهد ذلیل می سازد، و سرانجام نیک، از آن مردم با تقوا است و خدا با خویشتن داران است، در نتیجه یوسف هم در جوابشان شیوه عفو و استغفار را پیش کشیده چنین گفت: امروز به خرده حسابها نمی پردازیم، خداوند شما را بیامرزد، آنگاه همگی را نزد خود خوانده احترام و اکرامشان نمود، سپس دستورشان داد تا به نزد خانواده های خود بازگشته، پیراهن او راهم با خود برده به روی پدر بیندازند، تا بهمین وسیله بینا شده او را با خود بیاورند. برادران آماده سفر شدند، همینکه کاروان از مصر بیرون شد یعقوب در آنجا که بود به کسانی که در محضرش بودند گفت: من دارم بوی یوسف را می شنوم، اگر به سستی رای نسبتم ندهید، فرزندانی که در حضورش بودند گفتند: به خدا قسم تو هنوز در گمراهی سابقت هستی..🌸🍃 ادامه دارد... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🍃🌸«فتحسسوا» یعنی جستجو كنيد. نکته : ✅ «تحسّس» جستجوى چیزى از راه حس است. 🔆 «تحسس » و «تجسس » هر دو به معناى جستجو مى باشد، ولی 👈🏻👈🏻«تجسّس» به جستجو كردن در مورد بدى‏ ها و «تحسس» به جستجو كردن در مورد خوبى‏ ها گفته مى‏شود. 🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🍃🌸از فرجى كه خداوند بعد از هر شدت ارزانى مى دارد نوميد نشويد، زيرا از رحمت خدا مأيوس نمى شوند مگر مردمى كه كافرند، یعنی این ها ايمان ندارند كه خداوند توانا است تا هر غمى را زايل و هر بلايى را رفع كند. (روح ) به معنى رحمت ، و راحت و فرج و گشايش كار است . نا‌امیدی یعنی باور به این معنا که در عالم، دیگر کسی نیست که مشکل مرا حل کند و یا کمک کند که گره از کار من باز شود. آنچه این باور را به کفر تبدیل می‌کند نفی خدا و قدرت او در این باور است . نیازی هم نیست که حتما به زبان جاری شود، همین که شخص در دل، اصل وجود خدا و یا شأنی از شئون خدایی او مانند قدرت و رحمت را منکر شود کافر است. پس اینکه قرآن کریم می‌فرماید: تنها کافرانند که از رحمت خدا مأیوس می‌شوند معنایش این نیست که یأس به کفر می‌انجامد؛ بلکه پیام آیه شریفه این است که نا‌امیدی ریشه در کفر دارد؛ یعنی اول کفر می‌آید بعد نا‌امیدی اول انکار خدا و قدرت اوست بعد یأس. مباشید مأیوس هرگز شما     ز الطاف بی انتهای خدا 🌸🍃 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آخرین قسمت داستان یوسف در صفحه ۲۴۷ 🍃🌸پيك شادى به كنعان رسيد و يهودا كه پيراهن يوسف را به همراه داشت، بلافاصله آن را به روى يعقوب انداخت و در همان حال يعقوب بينايى چشمانش را بازيافت. جالب اينكه يهودا همان كسى بود كه چهل سال پيش، پيراهن خون آلود يوسف را نزد يعقوب آورده بود و گفته بود كه او را گرگ خورده است ، و عجب اینجاست که خداوند با همان چیزی که بخاطر دیدن آن، دیدگانش را گرفته بود، با همان، دیدگانش را شفا داد! آنگاه یعقوب به فرزندان گفت: به شما نگفتم که من از خدا چیزهایی می دانم که شما نمی دانید؟! گفتند: حال ای پدر جان! برای ما استغفار کن، و آمرزش گناهان ما را از خدا بخواه که ما خطا کار بودیم .. یعقوب فرمود: بزودی از پروردگارم جهت شما طلب مغفرت می کنم که اوغفور و رحیم است. آنگاه همگی تدارک سفر دیده بسوی یوسف روانه شدند، یوسف ایشان را استقبال کرد، و پدرو مادر را در آغوش گرفت، و امنیت قانونی برای زندگی آنان در مصر صادر کرد و آنها را به دربار سلطنتی وارد نمود و پدر و مادر را بر تخت نشانید، آنگاه یعقوب وهمسرش به اتفاق یازده فرزندش در مقابل یوسف به سجده افتادند.اين سجده به عنوان سپاسگزارى از خداوند بود كه آنان را پس از سالها گرفتارى، اين چنين نعمت داده است. آنها براى يوسف سجده نكردند بلكه او را قبله قرار دادند و براى خدا سجده كردند همان گونه كه فرشتگان پس از خلقت آدم او را قبله قرار دادند و خدا را سجده كردند. در عين حال كه سجده براى خدا بود، قبله قرار دادن يوسف بالاترين تعظيمى بود كه آنها از او به عمل آوردند. یوسف گفت: پدر جان این تعبیر همان خوابی است که من قبلا دیده بودم، پروردگارم خوابم راحقیقت کرد، آنگاه به شکرانه خدا پرداخت، که چه رفتار لطیفی در دفع بلایای بزرگ از وی کرد، و چه سلطنت و علمی به او ارزانی داشت.و پس از اين مناجات و تعريفى كه از خدا نمود، براى خود دعاكرد و گفت: خدايا، مرا مسلمان بميران و مرا به شايستگان ملحق كن ، و براستی اين يكى از آداب دعا كردن است ،كه نخست بايد خدا را با صفات نيكوى او ياد كرد آنگاه از او چيزى را طلب نمود. دودمان یعقوب همچنان در مصر ماندند، و اهل مصر یوسف را به خاطر آن خدمتی که به ایشان کرده بود و آن منتی که به گردن ایشان داشت بی نهایت دوست می داشتند و یوسف ایشان را به دین توحید و ملت آبائش ابراهیم و اسحاق و یعقوب دعوت می کرد.🌸🍃 پایان قصه. 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آخرین آیه سوره لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ به راستى در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است‏ سخنى نيست كه به دروغ ساخته شده باشد بلكه تصديق آنچه [از كتابهايى] است كه پيش از آن بوده و روشنگر هر چيز است و براى مردمى كه ايمان مى ‏آورند رهنمود و رحمتى است. 🔶این آيه محتواى بسيار جامعى دارد، كه تمام بحثهائى كه در اين سوره گذشت بطور فشرده در آن جمع است و آن اينكه 👈🏻در سرگذشت يوسف و برادرانش و انبياء و رسولان گذشته و اقوام مؤ من و بى ايمان ، درسهاى بزرگ براى همه انديشمندان است. 🔶زیرا این داستان آئينه اى است كه مى توانند در آن ، عوامل پيروزى و شكست ، كاميابى و ناكامى ، خوشبختى و بدبختى ، سربلندى و ذلت و خلاصه آنچه در زندگى انسان ارزش دارد، و آنچه بى ارزش است ، در آن ببينند! آئينه اى كه عصاره تمام تجربيات اقوام پيشين و رهبران بزرگ در آن بچشم مى خورد، و آئينه اى كه مشاهده آن عمر كوتاه مدت هر انسان را به اندازه عمر تمام بشريت طولانى مى كند!. ولى تنها الالباب و صاحبان مغز و انديشه هستند كه توانائى مشاهده اين نقوش عبرت را بر صفحه اين آئينه عجيب دارند. 🔶در این آیه، خودش را با چهار صفت معرفى مى كند: 🔸۱ ـ كننده كتابهاى پيشين؛ البته تورات و انجيلى كه پيش روى قرآن قرارداشت، تحريف شده بود و منظور از اينكه قرآن آنها را تصديق مى كند اين است كه در همين تورات و انجيل فعلى از آمدن پيامبر اسلام(ص) و نشانه هاى آن حضرت خبر داده شده و آمدن پيامبر اسلام و قرآن، واقعيت يافتن آن خبرهاست. 🔸۲ـ بيان كننده هر چيز ؛ يعنى قرآن هر چيزى را كه از نظر ، بشر به آن نيازمند است بيان كرده و چيزى را كه در هدايت انسان دخالت داشته باشد فروگذار نكرده است. 🔸۳ـ هدايتى براى مؤمنان ؛ البته قرآن دو مرحله دارد يكى مرحله عمومى است و اين مرحله همه انسانها را از مؤمن و كافر شامل مى شود (هدى للناس) و مرحله ديگر مرحله خصوصى است كه در اين مرحله هدايت آن مخصوص مؤمنان و پرهيزگاران است. 🔸۴ـ رحمتى براى مؤمنان ؛ قرآن با ارشاد مؤمنان، آنان را به سوى سعادت دنيا و آخرت مى كشاند و عمل به قرآن، خوشبختى هر دو جهان را تأمين و تضمين مى كند بنابراين قرآن براى مؤمنان است. پايان سوره يوسف 🍃🌸پروردگارا چشمى بينا و گوشى شنوا و قلبى دانا به ما مرحمت كن ، تا بتوانيم در سرگذشت پيشينيان راههاى نجات خود را از مشكلاتى كه اكنون در آن غوطه وريم بيابيم . خداوندا! به ما ديده اى تيزبين ده تا عاقبت زندگى اقوامى را كه پس از پيروزى به خاطر اختلاف و پراكندگى گرفتار دردناكترين شكستها شدند ببينيم و از آن راهى كه آنها رفتند نرويم . بار الها! آنچنان نيت خالصى به ما عطا كن كه پا بر سر ديو نفس بگذاريم و آنچنان معرفتى كه با پيروزى مغرور نشويم ، و آنچنان گذشتى كه اگر ديگرى كارى را بهتر از ما انجام مى دهد به او واگذار كنيم .🌸🍃 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🍃🌸يوسف (عليه السّلام ) از پروردگارش میخواهد كه او را در دنيا مسلم ، و در آخرت در زمره صالحان قرار دهد، همچنانكه خداوند سبحان جد بزرگوارش ابراهيم علیه السلام را به چنين مواهبى اختصاص داده بود، که قرآن در باره اش مى فرمايد: (و لقد اصطفيناه فى الدنيا و انه فى الاخرة لمن الصالحين اذ قال له ربه اسلم قال اسلمت لرب العالمين ) و اين اسلامى هم كه يوسف درخواست كرد بالاترين درجات اسلام ، و عالى ترين مراتب آنست ، و عبارتست از تسليم محض بودن براى خداى سبحان به اينكه 👈🏻بنده براى خود و براى آثار وجودى خود هيچ استقلالى نبيند . انسان ممكن است سالها خدا را عبادت كند ولى در آخر عمر گمراه شود و بى ايمان از دنيا برود كه اين بدترين حالت براى انسان است و نهايت بيچارگى و مغبونى است، چون آنچه مهم است سر انجام زندگى است و اينكه انسان با ايمان و تقوا و در حالى كه تسليم حق است از دنيا برود و عاقبت به خير باشد و از آن مهمتر اينكه انسان از چنان ايمانى برخوردار باشد كه در آخرت با صالحان و پيامبران و شهدا و صديقين همنشينى كند.. توفنی مسلماً و الحقنی بالصالحین(۱۰۱ یوسف)🌸🍃 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آخرین آیه سوره لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ به راستى در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است‏ سخنى نيست كه به دروغ ساخته شده باشد بلكه تصديق آنچه [از كتابهايى] است كه پيش از آن بوده و روشنگر هر چيز است و براى مردمى كه ايمان مى ‏آورند رهنمود و رحمتى است. 🔶این آيه محتواى بسيار جامعى دارد، كه تمام بحثهائى كه در اين سوره گذشت بطور فشرده در آن جمع است و آن اينكه 👈🏻در سرگذشت يوسف و برادرانش و انبياء و رسولان گذشته و اقوام مؤ من و بى ايمان ، درسهاى بزرگ براى همه انديشمندان است. 🔶زیرا این داستان آئينه اى است كه مى توانند در آن ، عوامل پيروزى و شكست ، كاميابى و ناكامى ، خوشبختى و بدبختى ، سربلندى و ذلت و خلاصه آنچه در زندگى انسان ارزش دارد، و آنچه بى ارزش است ، در آن ببينند! آئينه اى كه عصاره تمام تجربيات اقوام پيشين و رهبران بزرگ در آن بچشم مى خورد، و آئينه اى كه مشاهده آن عمر كوتاه مدت هر انسان را به اندازه عمر تمام بشريت طولانى مى كند!. ولى تنها الالباب و صاحبان مغز و انديشه هستند كه توانائى مشاهده اين نقوش عبرت را بر صفحه اين آئينه عجيب دارند. 🔶در این آیه، خودش را با چهار صفت معرفى مى كند: 🔸۱ ـ كننده كتابهاى پيشين؛ البته تورات و انجيلى كه پيش روى قرآن قرارداشت، تحريف شده بود و منظور از اينكه قرآن آنها را تصديق مى كند اين است كه در همين تورات و انجيل فعلى از آمدن پيامبر اسلام(ص) و نشانه هاى آن حضرت خبر داده شده و آمدن پيامبر اسلام و قرآن، واقعيت يافتن آن خبرهاست. 🔸۲ـ بيان كننده هر چيز ؛ يعنى قرآن هر چيزى را كه از نظر ، بشر به آن نيازمند است بيان كرده و چيزى را كه در هدايت انسان دخالت داشته باشد فروگذار نكرده است. 🔸۳ـ هدايتى براى مؤمنان ؛ البته قرآن دو مرحله دارد يكى مرحله عمومى است و اين مرحله همه انسانها را از مؤمن و كافر شامل مى شود (هدى للناس) و مرحله ديگر مرحله خصوصى است كه در اين مرحله هدايت آن مخصوص مؤمنان و پرهيزگاران است. 🔸۴ـ رحمتى براى مؤمنان ؛ قرآن با ارشاد مؤمنان، آنان را به سوى سعادت دنيا و آخرت مى كشاند و عمل به قرآن، خوشبختى هر دو جهان را تأمين و تضمين مى كند بنابراين قرآن براى مؤمنان است. پايان سوره يوسف 🍃🌸پروردگارا چشمى بينا و گوشى شنوا و قلبى دانا به ما مرحمت كن ، تا بتوانيم در سرگذشت پيشينيان راههاى نجات خود را از مشكلاتى كه اكنون در آن غوطه وريم بيابيم . خداوندا! به ما ديده اى تيزبين ده تا عاقبت زندگى اقوامى را كه پس از پيروزى به خاطر اختلاف و پراكندگى گرفتار دردناكترين شكستها شدند ببينيم و از آن راهى كه آنها رفتند نرويم . بار الها! آنچنان نيت خالصى به ما عطا كن كه پا بر سر ديو نفس بگذاريم و آنچنان معرفتى كه با پيروزى مغرور نشويم ، و آنچنان گذشتى كه اگر ديگرى كارى را بهتر از ما انجام مى دهد به او واگذار كنيم .🌸🍃 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☺️ زیبا بود... 🗣️ استاد 📜 سوره مبارکه 🎵 مقام ✍️ ترجمه آیه: ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺍﻱ ﭘﺴﺮﺍﻧﻢ ! [ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻔﺮ ] ﺍﺯ ﻳﻚ ﺩﺭ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﺸﻮﻳﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﺍﺯ ﺩﺭﻫﺎﻱ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﻳﺪ...(٦٧) 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir