eitaa logo
🏴امام زمان (عج) 🏴
10.7هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
📞پاسخگویی: @Majnonehosain 💞مهدیاران: @emamzaman_12 🌷عطرشهدا: @atre_shohada 📱اینستاگرام: Www.instagram.com/emamzaman.12 👥گروه: https://eitaa.com/joinchat/2504065134Cf1f1d7366b 💕گروه‌مهرمهدوی: @mehr_mahdavi12
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ در (کارهای) نیک و تقوا با یکدیگر همکاری کنید. وتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى 📖 سوره مائده آیه ٢ ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
🌼 توصیه‌های دوازده‌گانه آیت الله حسنعلی نخودکی (رحمةالله علیه ) بخش اول اول: آن‌که نمازهای یومیه خویش را در اول وقت آن‌ها به جای آوری دوم: آن‌که در انجام حوایج مردم، هرقدر که می‌توانی بکوشی و هرگز میندیش که فلان کار بزرگ از من ساخته نیست،‌ زیرا اگر بنده خدا در راه حق، گامی بردارد، خداوند نیز او را یاری خواهد فرمود. سوم: آن‌که سادات را بسیار گرامی و محترم شماری و هرچه داری، ‌در راه ایشان خرج و صرف کنی و از فقر در این کار پروا منمایی. اگر تهیدست گشتی، دیگر تو را وظیفه‌ای نیست. چهارم: از تهجد و نماز شب غفلت مکن و تقوا و پرهیز پیشه خود ساز. پنجم: بدان‌که انجام امور مکروه، موجب تنزل مقام بنده خدا می‌شود و به عکس، انجام مستحبات، مرتبه او را ترقی می‌بخشد. از حضرت عیسی علیه‌السلام سوال شد:«با چه کس همنشین باشیم» فرمود:«با کسی همنشین باشید که دیدن او شما را به یاد خدا بیندازد، و سخن او بر علم و دانش شما بیفزاید، و عمل او شما را به آخرت ترغیب نموده و مایل سازد» ششم: بدان‌که در راه حق و سلوک این طریق، اگر به جایی رسیده‌ام، به برکت بیداری شب‌ها و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است، ولی اصل و روح همه این اعمال، خدمت به فرزندان ارجمند رسول ‌اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است. ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
🌹 🌸سلام کردن یکی از کارهای خوب، سلام کردن است. ✨امام حسین ع فرمودند: سلام کردن هفتاد تا پاداش داره ، ۶۹ تا برای کسی است که اول سلام کند... یکی از بهترین سلام ها ، سلام بر امام حسین ع است ، یادت باشد هر وقت آب خوردی بعد از آن بر امام حسین ع سلام بدهی.💚 ⭐️امام زمان ع هم هرروز و هرشب بر امام حسین ع سلام می فرستد. 👌چه خوب است ماهم هرروز وقتی از خواب بیدار می شویم ، به امام حسین ع و امام زمان ع سلام بدهیم. ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
💚تنها ترین امام زمین مقتدای شهر 💚تنها، چه میکنے❓ تو کجایے❓ کجای شهر❓ 💜وقتی کسے برای تو تب هم نمی کند 💜دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر😔 💙تو گریه میکنے و صدایت نمی رسد 💙گم می شود صدای تو در خنده های شهر 😭 💔تهمت ريا و غیبت و رزق حرام و قتل❗️ 💔ای وای من چه می کِشی از ماجرای شهر❗️😔 💚دلخوش نکن به “ندبه”ی جمعه، خودت بیا 💚با این همه گناه نگیرد دعای شهر😓 💛اینجا کسے برای تو کاری نمی کند ❗️ 💛فهمیده ام که خسته ای از ادعای شهر😔 💙گاه از نبودنت مثلا گریه می کنیم 💙شرمنده ام از این همه کذب و ادای شهر❗️ ❤️هر روز دیده می شوی اما کسی تو را ❤️نشناخت ای غریبه ترین آشِنای شهر😔 ⛔️اللهم عجل لولیک الفرج یعنی گناه🔥نکنیم⛔️ ✅ تعجیل در ظهور مظلوم‌ترین امام، مهدی (عج): صلوات با ذکر فرج ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
محمدبن مسلم میگوید : به محضر امام باقر رسیدم تا درباره قائم آل محمد سوال کنم. بدون اینکه از حضرت بپرسم ، فرمود : ((ای محمد بن مسلم ! در قائم آل محمد پنج شباهت با پیامبران وجود دارد...اما شباهتش با حضرت یونس غیبت او است که به بعد از پیری به صورت جوان به سوی قومش بازگشت...)) حضرت یونس که مدت ها در دل ماهی و در قعر اقیانوس ها از دیدگان امتش پنهان بود ، وقتی از شکم ماهی خارج شد ، خداوند متعال در کنار ساحل بوته کدویی رویاند . وی از آن تناول کرد و بعد از نیرو گرفتن ، به سوی قومش برگشت ؛ در حالی که به صورت جوانی اش بود. امام صادق می فرماید : در صاحب الزمان ، نشانی از حضرت یونس است و آن این که بعد از غیبتش به صورت جوانی نورس ظاهر میشود. ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
مصداق صدور انقلاب به قلب اروپاست، آن هم به فاصله خیلی کم از پیروزی شکوهمند انقلاب ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
4_6008055954522769113.mp3
6.89M
❗️واقعاً داره دیر میشه و کار داره به جاهای خطرناک میکشه ✔️ راه نجات از زلزله و بلاهای متعدد ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
🌹بانونرجس دختر یشوع پسر امپراتور روم ومادرش از نسل «شمعون» وصی حضرت عیسی (ع) بود 🌹بانو نرجس درپی خوابی شگفت، مسلمان شد و به هدایت امام عسکری (ع) خود را درمیان سپاه روم که عازم نبرد با مسلمانان بودند قرار داد وهمراه جمعی دیگر به اسارت لشکر اسلام درآمد امام هادی (ع) کسی را فرستاد که او را خریداری کرد و به سامرا آورد. ایشان مدتی در خانه حکیمه خاتون(خواهر امام هادی (ع) ) تحت تعلیم و تربیت او قرار گرفته و مورد احترام فراوان حکیمه خاتون بوده است 🌸 حضرت نرجس (ع) بانویی است که سال ها پیش در کلام امیر المومنین (ع) و امام صادق(ع) مورد ستایش قرار گرفته واز او به عنوان بهترین کنیزان و سرور آنان یاد شده است. 🦋【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】🦋 ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شناخت اعضای رئیسه و انواع قوا آشنایی با در طب سنتی و وظایف هرکدام در بدن از زبان .. و اهمیت هرکدام ازین قوا در توان سیستم ایمنی و پیشگیری از بیماریها چگونگی ارتباط با ابتلا به ، و سایر بیماری ها علت اصلی و دخالت قوا ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
❀ 🙇‍♀💛🙇‍♀💛🙇‍♀💛🙇‍♀ با عجله رفتم سمتش، خیلی بی حال شده بود. یه نفر، عمامه علی رو بسته بود دور شکمش. تا دست به عمامه اش زدم، دستم پر خون شد. عمامه سیاهش اصلا نشون نمی داد اما فقط خون بود. چشم های بی رمقش رو باز کرد تا نگاهش بهم افتاد، دستم رو پس زد. زبانش به سختی کار می کرد: - برو بگو یکی دیگه بیاد. بی توجه به حرفش،دوباره دستم رو جلو بردم که بازش کنم، دوباره پسش زد. قدرت حرف زدن نداشت، سرش داد زدم : - میزاری کارم رو بکنم یا نه؟؟ مجروحی که کمی با فاصله از علی روی زمین خوابیده بود سرش رو بلند کرد و گفت : - خواهر، مراعات برادر ما رو بکن. روحانیه، شاید با شما معذبه. با عصبانیت بهش چشم غره رفتم: - برادرتون غلط کرده، من زنشم. دردش اینجاست که نمی خواد من زخمش رو ببینم. محکم دست علی رو پس زدم و عمامه اش رو با قیچی پاره کردم. تازه فهمیدم چرا نمی خواست زخمش رو ببینم. علی رو بردن اتاق عمل و من هزار نماز شب نذر موندنش کردم. مجروح هایی با وضع بهتر از اون، شهید شدن اما علی با اولین هلی کوپتر انتقال مجروح، برگشت عقب. دلم با اون بود اما توی بیمارستان موندم. از نظر من، همه اونها برای یه پدر و مادر یا همسر و فرزندشون بودن. یه علی بودن، جبهه پر از علی بود. بیست و شش روز بعد از مجروحیت علی، بالاخره تونستم برگردم. دل توی دلم نبود، توی این مدت، تلفنی احوالش رو می پرسیدم. اما تماس ها به سختی برقرار می شد. کیفیت صدای بد و کوتاه بود. برگشتم از بیمارستان مستقیم به بیمارستان. علی حالش خیلی بهتر شده بود اما خشم نگاه زینب رو نمی شد کنترل کرد به شدت از نبود من کنار پدرش ناراحت بود. - فقط وقتی می خوای بابا رو سوراخ سوراخ کنی و روش تمرین کنی، میای، اما وقتی باید ازش مراقبت کنی نیستی!! خودش شده بود پرستار علی. نمی گذاشت حتی به علی نزدیک بشم. چند روز طول کشید تا باهام حرف بزنه تازه اونم از این مدل جملات همونم با وساطت علی بود. خیلی لجم گرفت آخر به روی علی آوردم و گفتم: - تو چطور این بچه رو طلسم کردی؟؟ من نگهش داشتم ، تنهایی بزرگش کردم ، ناله های بابا، باباش رو تحمل کردم، باز به خاطر تو هم داره باهام دعوا می کنه؟!! و علی باز هم خندید. اعتراض احمقانه ای بود وقتی خودم هم، طلسم همین اخلاق با محبت و آرامش علی شده بودم ... 👈ادامه دارد… ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
❀ 🙇‍♀💛🙇‍♀💛🙇‍♀💛🙇‍♀ بعد از مدت ها پدر و مادرم قرار بود بیان خونه مون. علی هم تازه راه افتاده بود و دیگه می تونست بدون کمک دیگران راه بره، اما نمی تونست بیکار توی خونه بشینه. منم برای اینکه مجبورش کنم استراحت کنه نه می گذاشتم دست به چیزی بزنه و نه جایی بره. بالاخره با هزار بهانه زد بیرون و رفت سپاه دیدن دوستاش. قول داد تا پدر و مادرم نیومدن برگرده. همه چیز تا این بخشش خوب بود اما هم پدر و مادرم زودتر اومدن هم ناغافلی سر و کله چند تا از رفقای جبهه اش پیدا شد. پدرم که دل چندان خوشی از علی و اون بچه ها نداشت. زینب و مریم هم که دو تا دختر بچه شیطون و بازیگوش. دیگه نمی دونستم باید حواسم به کی و کجا باشه،مراقب پدرم و دوست های علی باشم، یا مراقب بچه ها که مشکلی پیش نیاد. یه لحظه، دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و زینب و مریم رو دعوا کردم و یکی محکم زدم پشت دست مریم. نازدونه های علی، بار اولشون بود دعوا می شدن، قهر کردن و رفتن توی اتاق و دیگه نیومدن بیرون. توی همین حال و هوا و عذاب وجدان بودم ، هنوز نیم ساعت نگذشته بود که علی اومد. قولش قول بود،راس ساعت زنگ خونه رو زد و بچه ها با هم دویدن دم در و هنوز سلام نکرده گفتن: - بابا ... بابا ... مامان، مریم رو زد علی به ندرت حرفی رو با حالت جدی می زد اما یه بار خیلی جدی ازم خواسته بود، دست روی بچه ها بلند نکنم، به شدت با دعوا کردن و زدن بچه مخالف بود، خودش هم همیشه کارش رو با صبر و زیرکی پیش می برد. تنها اشکال این بود که بچه ها هم این رو فهمیده بودن اون هم جلوی مهمون ها و از همه بدتر، پدرم. علی با شنیدن حرف بچه ها، زیر چشمی نگاهی بهم انداخت. نیم خیز جلوی بچه ها نشست و با حالت جدی و کودکانه ای گفت: - جدی؟ ... واقعا مامان، مریم رو زد؟ بچه ها با ذوق، بالا و پایین می پریدن و با هیجان، داستان مظلومیت خودشون رو تعریف می کردن و علی بدون توجه به مهمون ها و حتی اینکه کوچک ترین نگاهی به اونها بکنه غرق داستان جنایی بچه ها شده بود. داستان شون که تموم شد با همون حالت ذوق و هیجان خود به بچه ها گفت: - خوب بگید ببینم ... مامان دقیقا با کدوم دستش مریم رو زد؟ و اونها هم مثل اینکه فتح الفتوح کرده باشن و با ذوق تمام گفتن: _با دست چپ. علی بی درنگ از حالت نیم خیز، بلند شد و اومد طرف من، خم شد جلوی همه دست چپم رو بوسید و لبخند ملیحی زد: - خسته نباشی خانمم من از طرف بچه ها از شما معذرت می خوام. و بدون مکث، با همون خنده برای سلام و خوشامدگویی رفت سمت مهمون ها. هم من، هم مهمون ها خشک مون زده بود. بچه ها دویدن توی اتاق و تا آخر مهمونی بیرون نیومدن. منم دلم می خواست آب بشم برم توی زمین. از همه دیدنی تر، قیافه پدرم بود چشم هاش داشت از حدقه بیرون می زد. اون روز علی،با اون کارش همه رو با هم تنبیه کرد. این، اولین و آخرین بار وروجک ها شد. و اولین و آخرین بار من... 👈ادامه دارد… ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
❀ ✨🌙----------------------------------🌟 تا نرسد نشان ♡ نیست نشان زندگي الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج ✨🌙‌-----------------------------------🌟 ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
چشمهاے دل من در پےِ دلــدارے نیسٺ در فراق تو بہ جزگریـہ مـرا ڪارے نیسٺ سوختن در طلبِ یوسـفِ زهــرا عشق اسٺ اے بنازم بہ چنین عشق ڪہ تڪرارے نیسٺ ❣ ❤️💚 🌙 ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
🌸♡ بسم رب المهدی (عج) ♡🌸
Ahd.mp3
2.07M
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد... 🌸امام خمینی ره: اگر هرروز (بعد از نماز صبح) خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️ امام زمانی شو👇👇👇👇 کانال امام زمان (عج) ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
❤️ دلم آشفتــه و غم بی امان است که غم از دوری صاحب زمان است سه شنبه شور و حالم فرق دارد دلم مهمــــان صحن جمکران است 🌺 ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
﷽ 💔گلایه امام زمان (روحی فداه) از شیعیان 🌱آیت الله بهبهانی ره در حرم مطهر سیدالشهدا علیه السلام به امام زمان شکایت کرده و گفتند آقا جان شما که اینقدر شیعه دارید و این زوار همه محبین شما و اجداد شما هستند، پس چرا ظهور نمیکنید؟ 💠در همان جا در حالت مکاشفه وجود مبارک ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را مشاهده نمودند و حضرت به ایشان فرمودند؛ بهبهانی، اینجا که حرم جدم سید الشهدا ست ودعا زیر این گنبد مستجاب است، کسی به یاد من نیست و همه برای حاجت های شخصی خود دعا میکنند 🔹سپس ایشان تصرف نمودند به صورتی که صدای همه زوار را میشنیدم. و دیدم یکی برای شفای بیمار، یکی برای کسب و کار، یکی درخواست فرزند و.... وای بر ما شیعیان که بیش از هزار سال است که امام ما منتظر بیدار شدن ماست. 😭 ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
✍برنام حُسینْ وکَربَلایش صَلَواتْ➣ ✍برنام ابوالفَضْل و وَفایَشْ صَلَواتْ➣ ✍براَهْلِ حَرَمْ به حَقِّ زَهراء(س)صَلَواتْ➣ ✍برجمله یِ یاوران مُولا صَلَواتْ➣ ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
✨📚✨ 📚✨ ✨ 📚 📗 ✍🏻 نویسنده: سید محمد بنی هاشمی کتاب آفتاب در غربت که یک کتاب بسیار عالی در زمینه شناخت امام زمان (عج) به حساب می آید، قسمت زیادی از کتاب را به شکر نعمت امام زمان و بحث در خصوص آن اختصاص داده است . نویسنده در بخش دیگر درباره غربت امام زمان ، معانی غریب و ارتباط آن با امام حسین (ع) و غربت او مطالبی را آورده است و در قسمت آخر یاری امام عصر و اقسام یاریگری را تحلیل کرده است . این کتاب برای کسانی که تشنه شناخت امام زمانشان هستند بسیار جذاب و دل نشین است . فصل ها :📝 بخش اول: شکر نعمت بخش دوم : نعمت آفتاب بخش سوم: غربت آفتاب بخش چهارم: یاری آفتاب لینک_دانلود👇👇 http://www.ghbook.ir/Book/10713 ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄ 📚✨ ✨📚✨
⇦█ میگفتـ فعال‌‌ِمجازۍ‌زیادداریم اما‌آقا‌امام‌زمان‌(عج) دنبال‌ِفعال‌ِمهدوے‌هستند █⇨💕🦋 ❀ ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
"🧡🍁" بـعـضـے هـا هـنـوز اخـلاق خـود را درمـنـزل اصـلاح نـکرده‌انـد بـہ فـکـر عـآرف شـدن افـتـاده‌انـد اخـلاق وعـرفـآن وسـلـوڪ را بـایـد از خـانـہ آغـاز کـرد ... :)🏠 |🙃| 👊🏾 ❀ ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄