eitaa logo
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
10.9هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
1.2هزار فایل
📞پاسخگویی: @Majnonehosain 💞مهدیاران: @emamzaman_12 🌷عطرشهدا: @atre_shohada 📱اینستاگرام: Www.instagram.com/emamzaman.12 👥گروه: https://eitaa.com/joinchat/2504065134Cf1f1d7366b 💕گروه‌مهرمهدوی: @mehr_mahdavi12
مشاهده در ایتا
دانلود
خواهــرم ... اگر به این باور بِرِسي کـه ایــن همان چادریست که پشت دَر سوخت ؛ولي از سَرِ نَیُفتاد...َ هًٍرًٍگٍزً ٍ از سَرَتْ شُـــلْ نمي شود... 🆔 @EmamZaman 🌷
🌺🍃🌺🍃🌺 🍃🌺🍃🌺 🌺🍃🌺 🍃🌺 🌺 🌹حکمت 0⃣1⃣1⃣ 💠 امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند: " فرمان خدا را برپا ندارد جز آن كس كه در اجراي حق مدارا نكند، سازشكار نباشد، و پيرو آرزوها نگردد. " 📚: 🌹الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌹 🆔 @emamzaman ِ
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🍃بِسْــمِ اللهِ الــرَّحْمٰـنِ الـرَّحیـم🍃 #چیشد_امام_زمانی_شدم 😉 #ارسالی_از_اعضای_کانال 💓✨💓✨💓✨💓✨💓
🍃بِسْــمِ اللهِ الــرَّحْمٰـنِ الـرَّحیـم🍃 😉 💓✨💓✨💓✨💓✨💓✨ سلام وقتی ابتدایی بودم،داداشم برام امام زمان (عج) رو نوشت و گفت اگه حفظش کنی برات میخرم😊 منم حفظش کردم و داداشم برام یه پازل خرید هنوزدقیق یادمه😄 از اون موقع با امام مهدی(عج) آشنا شدم... برا ظهورش همیشه دعا میکردم و حتی دوسال بعدش تصمیم گرفتم بخونم. با خودم گفتم اگه امام زمان رو دوس دارم باید کارامم امام زمانی باشه. اولین نماز هام هیچ وقت از یادم نمیرن نماز های صبح هم رو یه جوری با ❤️ میخوندم که انگار امام زمانم کنارمه...🌺 و همیشه برای ظهورش گریه و دعا میکردم😭......تا به امروز دو سال میشه ک عضو کانال امام زمان(عج) هستم. میخواستم یه کانال امام زمانی داشته باشم که از آی دی یاب پیدا کردم.😊 الان پیش دانشگاهی میخونم و امسال کنکور دارم. ان شالله با عنایت پروردگار و امام زمانم به هدفم برسم. از اعضای کانال هم التماس دعا دارم 🌷🌺🌸 این بود داستان امام زمانی شدن من🙂 تعجیل در ظهـور صاحب الزمان(عج) صلواتــ...💚 ⛅️الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌤 💖 @emamzaman
دعای فرج هرشب📲 💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃 * بِـسْمِ اللهِ الـرَّحمٰنِ الـرَّحـیم * إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِيبا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ❤️ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ 💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃 خدايا گرفتارى بزرگ شد،و پوشيده بر ملا گشت، و پرده كنار رفت،و اميد بريده گشت، و زمين تنگ شد،و خيرات آسمان دريغ شد و پشتيبان تويى، و شكايت تنها به جانب تو است،در سختى و آسانى تنها بر تو اعتماد است، خدايا!بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست. آن صاحبان فرمانى كه اطاعتشان را بر ما واجب نمودى،و به اين سبب مقامشان را به ما شناساندى، پس به حق ايشان به ما گشايش ده، گشايشى زود و نزديك همچون چشم بر هم نهادن يا زودتر، اى محمّد و اى على،اى على و اى محمّد، مرا كفايت كنيد،كه تنها شما كفايت کنندگان منيد،و يارى ام دهيد كه تنها شما يارى کنندگان منيد، اى مولاى ما اى صاحب زمان❤️ فريادرس،فريادرس،فريادرس مرا درياب،مرا درياب،مرا درياب اكنون،اكنون،اكنون با شتاب،با شتاب،با شتاب اى مهربانترين مهربانان به حق محمّد و خاندان پاك او. 💚کانال امـام زمـان (عج)💚 ✨الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج✨ 🍀🌷 @EmamZaman 🌷🍀
🌹🌿🍂🍂🌿🌹 🌸پیکرش را با دو دیگر، تحویل بنیاد داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه می گفت: "یکی شان آمد به خوابم و گفت: ((جنازه ی من رو فعلاً تحویل خانواده ام ندید !)) از خواب بیدار شدم. هر چه فکر می کردم کدام یک از این دو نفر بوده ، نفهمیدم ؛ گفتم ولش کن ، خواب بوده دیگه و فردا قرار بود جنازه ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت .این بار فوراً اسمش رو پرسیدم. گفت: امیر ناصر سلیمانی. از خواب پریدم ، رفتم سراغ جنازه ها. روی سینه ی یکی شان نوشته بود (()). بعد ها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانواده اش در تدارک مراسم ازدوج پسرشان بوده اند ؛ خواسته بود مراسم برادرش بهم نخورد. خاطره ای از ناصر سلیمانی ✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨ 🌤 @emamzaman
🌸🍃وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۱۱۵﴾ ✍و مشرق و مغرب از آن خداست پس به هر سو رو كنيد آنجا روى [به] خداست آرى خدا گشايشگر داناست (۱۱۵) 🌸🍃وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ﴿۱۱۶﴾ ✍و گفتند خداوند فرزندى براى خود اختيار كرده است او منزه است بلكه هر چه در آسمانها و زمين است از آن اوست [و] همه فرمانپذير اويند (۱۱۶) 🌸🍃بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴿۱۱۷﴾ ✍[او] پديد آورنده آسمانها و زمين [است] و چون به كارى اراده فرمايد فقط مى گويد [موجود] باش پس [فورا موجود] مى شود (۱۱۷) 🌸🍃وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿۱۱۸﴾ ✍افراد نادان گفتند چرا خدا با ما سخن نمى گويد يا براى ما معجزه اى نمى آيد كسانى كه پيش از اينان بودند [نيز] مثل همين گفته ايشان را مى گفتند دلها [و افكار]شان به هم مى ماند ما نشانه ها[ى خود] را براى گروهى كه يقين دارند نيك روشن گردانيده ايم (۱۱۸) 🌸🍃إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَا تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ ﴿۱۱۹﴾ ✍ما تو را بحق فرستاديم تا بشارتگر و بيم دهنده باشى و [لى] درباره دوزخيان از تو پرسشى نخواهد شد ☘🌺اللهمَّ عجِّل لولیک الفرج🌺☘ 🆔 @EmamZaman 🌷
🌷از امام صادق (ع) روايت شده : هركه چهل صبحگاه اين عهد را بخواند، از قائم ما باشد، و اگـــــر پيش از ظهور آن حـضـرت از دنــيا برود ، خدا او را از قــبـر بيرون آورد! كه در خدمت آن حضرت باشد،و حق تعالى بر هر كــــلمه هزار حسنه به او كرامت فرمايد،و هزار گناه از او محو سازد،و آن عــهـــد اين است: 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 ✨اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.✨ ✨اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.✨ ✨اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،✨ ✨وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.✨ 🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ 🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ 🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ ❤️کانال امام زمان(عج)❤️ 🍃🌹الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌹🍃 🆔 @emamzaman
94034.mp3
9.71M
هر روز با ✨🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌸✨ 🌤 @emamzaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
💐🍃💖 🍃💖 💖 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_پنجاه_و_دوم ✍سرو صداهای بیرون از اتاق کمی غیرعادی بود. حسام
💐🍃🌺 🍃🌺 🌺 ✍ نمیدانم چقدرگذشت؟ چند ساعت؟ یا چند روز؟ اما اولین دریافتی حسی ام، بوی تند ضدعفونی کننده ی بیمارستان بود و نوری شدید که به ضربش،جمع میشد پلکهای سنگینم و صدایی که آشنا بود. آشنایی از جنس چای شیرین با طعم ... باز هم میخواند. قرآنی که در ناخودآگاهم، نُت شد و بر موسیقایی خداپرستیم نشست. در لجبازی با دیدن و ندیدن،تماشا پیروز شد. خودش بود... حسام قرآن به دست،روی ویلچر با لباس بیماران بیمارستان‌ لبخند زدم. خوشحال بودم که حالش خوب است، هم خودش،هم صدایش. باز دلم جای خالی دانیال را فریاد زد. صدایم پر خش بود و مشت شده - دا... دانیال کجاست؟ تعجب زده نگاهم کرد، اما تند چشمانش را دزدید. راستی چشمانش چه رنگی بود؟ هرگز فرصت شناساییش را نمی داد این جوان با حیا. لبخند به لب قرآنش را بوسید و روی میز گذاشت - الحمدالله به هوش اومدین دیگه😊نگرانمون کرده بودین. مونده بودم که جواب دانیالو چی بدم؟ با موجی بریده دوباره سوالم را تکرار کردم و او با تبسم سرش را تکان داد - همه ی خواهرا اینجورین یا شما زیادی اون تحفه رو دوست دارین؟ آخه مشکل اینجاست که هر چی نگاه میکنم می بینم چیزی واسه دوست داشتن نداره. نه تیپی،نه قیافه ای، نه هنری، از همه مهمتر،نه عقلی😂 دوست داشتم بخندم. دانیال من همه چیز داشت. تیپ،قیافه،هنر،عقل و بهترین مهربانی های برادرانه ی دنیا. صندلی اش را به سمت پنجره هل داد. پرده را کنار زد. - ایران نیست نگران به صورت ریش دارش خیره شدم. - اما اصلا نگران نباشید جاش اَمنه. من تمام ماجرا رو براتون تعریف میکنم. مردی چاق و میانسال وارد اتاق شد. - آقا سید،میشه بفرمایید منو همکارام چه گناهی کردیم که تو بیمار این بیمارستانی؟😐😞 حسام با لبهایی جمع شده از شدت خنده،دست در جیبش کرد و موزی درآورد - عه نبینم عصبانی باشیا موز بخور حرص نخور لاغر میشی می مونی رو دستمون این جوان در کنار داشتن خدا،طبع شوخ هم داشت؟ خدا و شوخ طبعی منافات نداشتند! پرستار سری تکان داد. - بیا برو بچه سید،مادرت در به در داره دنبالت میگرده. آخه مریضم انقدر سِرتِق؟ بری که دیگه اینورا پیدات نشه😒☹️ حسام خندید - آمینشو بلند بگو😂 سرش را پایین انداخت و با صدایی پر متانت مرا خطاب قرار داد. - سارا خانم الان تازه بهوش اومدین. فردا با اجازه پزشکتون میامو کل ماجرا رو براتون تعریف میکنم.فعلا نام غریب ترین اسم به گوشم بود. چون تا وقتی پدر بود به زبان آوردنش در خانه،فرقی با هنجارشکنی نداشت. دو پرستار زن وارد اتاق شدند و حسام کَل کَل کنان با آن پرستار چاق از اتاق خارج شد و من خواب زمستانی را به انتظار کشیدن تا فردا ترجیح میدادم... ⏪ ... نویسنده: 📝‌ @emamzaman‌
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
💐🍃🌺 🍃🌺 🌺 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_پنجاه_و_سوم ✍ نمیدانم چقدرگذشت؟ چند ساعت؟ یا چند روز؟ اما ا
💐🍃🌸 🍃🌺 🌸 ✍روز بعد به محض دیدن دنیا، چشم به در دوخته،منتظر حسام ماندم. امروز گره از تمام معماهای روزهای بی دانیالم باز میشد. دلشوره ی عجیبی داشتم. میترسیدم حرفهای حسام در مورد سلامتی برادرم،دروغی به اصطلاح مصلحتی باشد مِن باب مراعات حالِ بیمارم. هر ثانیه که میگذشت توفیری با گذر یکسال نداشت و ترسی که آوار میشد بر سر ذهنیاتم. من با خدای حسام در آن نفسهای همدم با مرگ حرف زدم و او خیلی زود جوابم را داد. پس رسم معرفت نبود گذاشتن و گذشتن و من باز صدایش کردم تا باز شود سرِ این غده ی چرکین و رها شوم از نبودن برادر و خدایی که حالا . یالله گویی حسام هواسم را به در جمع کرد. آن مرد آمد... با ریشی بلند و موهایی مشکی و نامرتب که خبر میداد از ماندگاریش روی تخت بیمارستان. آرام و خمیده راه میرفت و یکی از پاهایش را تقریبا روی زمین میکشید. با هر گام کمی ابروهایش را جمع میکرد و مقداری می ایستاد. عثمان چه کرده بود با جسم این جوان مهربان و چه خیالی برای من داشت؟ ترسیدم. آن شب او گریخت پس باید هر لحظه انتظار آمدنش را میکشیدم و اگر می آمد.... حسام روی صندلی کنار تخت نشست. هنوز هم لبخند به لب داشت، با همان سربه زیریِ همیشگی اش. راستی چرا هیچ وقت به صورتم چشم نمیدوخت؟ با متانت خاصی سلام کرد و حالم را جویا شد. بی مقدمه نام دانیال را بر زبان چرخاندم. با لبخندی محسوس،سرش را تکان داد - چشم الان همه ی ماجرا رو خط به خط تعریف میکنم. اما قبلش چون میدونم نگرانید و اینکه زیاد به بنده اعتماد ندارین، قرار شد اول با دانیال صحبت کنید. حسی خنک و شیرین در تمام وجودم سرازیر شد. ... دانیال من شنیدن صدایش تنها آرزوی آن روزهایم بود. از فرط خوشحالی لشکری از بی قراری به قلبم هجوم آورد. نمیدانستم باید بدوم، پرواز کنم یا جیغ بکشم؟ به سختی روی تخت نشستم. - کو؟کجاست؟ لبخندش عمیق تر شد - عجب خواهری داره این عتیقه. اجازه بدین. یک گوشی از جیب پیراهنش درآورد و دکمه ای را فشار داد و آن را روی گوشش قرار داد. - الو، آقای بادمجون بم تشریف دارین پشت خط؟ بعله.. بعله.. الحمدالله حالشون خوبه. به کوری چشم بعضی از دشمنان،بنده هم خیلی خیلی خوبم. بعدا حال تورو هم به طور ویژه میگیرم. با چه کسی حرف میزد؟ یعنی دانیال،برادر من،پشت همین خط بود؟ گوشی را به سمتم گرفت. دستانم یخ زد... به کندی گوشی را نزدیک صورتم گرفتم. نفسهایم تند بود و نوایی از حنجره ام،یارای خروج نداشت. صدایش بلند شد... پر شور و هیجان ❤️ - الو.. الو.. ساراجان،خواهر گلم... نمیتوانستم جوابش را بدهم. خودش بود همان دانیالِ خندان و پرحرف. اما حالا گریه میکرد در اوج خنده، گریه میکرد. - سارایی؟ بابا دق کردم یه چیزی بگو صداتو بشنوم. اشک ریختم. برای اولین بار اشک ریختم... هق هق گریه هایم آنقدر بلند بود که دانیال را از حالم با خبر کند و او با تمام شیرین زبانی،برادرانه هایش را خرج آرامشم میکرد. صدایش زدم نه یکبار که چندین مرتبه و او هربار مثل خودش پاسخم را داد. هر چه بیشتر میشنیدم،حریصتر میشدم و این اشتها پایان نداشت بعد از مدتی عقده گشایی؛در آخر از من خواست تا به حسام اعتماد کنم. و نمیداست که من ناخواسته به این جوان محجوب اعتماد کرده بودم،قبل از آنکه خود بخواهم. دوست نداشتم تماس تمام شود،اما شد و چاره ای جز این نبود. ⏪ ... نویسنده: 📝‌ @emamzaman‌
🍃حجابی که قامت کوچک وچهرہ نجیب دخترکان معصوم را می آراید حیاء و متانت در بزرگسالی را به همراه دارد نهال عشق به حجاب وعفت را ازکودکی در دل فرزندانمان بکاریم تا دربزرگی ثمر دهد🍃 ☘🌺اللهمَّ عجِّل لولیک الفَرج 🌺☘ 🆔 @EmamZaman🌷
✨اگر ماه تو باشی✨ 💞 ای جذبه ذی الحجه و شور رمضانم در شادی شعبان تو غرق است جهانم🌍 تقدیر مرا نور نگاه تو رقم زد باید که شب چشم تو را قدر بدانم روی تو و خورشید🌞، نه ، روشن تر از آنی چشم من و آیینه ، نه ، حیران تر از آنم در سایه ی قرآن نگاه تو نشستم 🌧باران زد و برخاست غبار از دل❤️ و جانم برخاست جهان🌍 با من برخاسته از شوق تا حادثه ی نام تو آمد به زبانم عید است و سعید است اگر ماه🌙 تو باشی ای جذبه ی ذی الحجه و شور رمضانم 🍃سید محمد جواد شرافت 🍃 🌺اللهَّم عجِّل لولیک الفَرج 🌺 🆔 @EmamZaman💖
📝 ❤️ ﺍﻭ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ... ﺍﻭ ﺑﺎ ﮐﻮﻟﻪ ﺑﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ، ﺍﻭ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﺗﺎ ﻧﺎﻣﺮﺩﺍﻥ ﺭﺍ ﺳﺮﮐﻮﺏ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ،💚 ﺍﻭ ﻣﺜﻞ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺩﺭﺧﺸﺎﻥ✨ﺩﺭ ﺗﯿﺮﻩ ﺗﺮﯾﻦ ﺷﺐ ﻭ مانند کوهی بلند، ﺩﺭ جنگلی ﻭﺣﺸﺖ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.💫 ﺍﻭ ﺑﺎ ﻗﺮﺁﻥِ ﻣﺤﻤﺪ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﻭ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﻋﻠﯽ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﻭ ﺑﺎ ﻣﻬﺮ ﺯﻫﺮﺍ ﻭ ﺻﺒﺮ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺷﺠﺎﻋﺖ ﺣﺴﯿﻦ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ.💖 ﺳﺮ ﺗﺎ ﭘﺎﯼ ﺍﻭ ﻧﺒﻮﺕ ﻭ ﻭﻻﯾﺖ ﺍﺳﺖ.🍃 ﺍﻭ ﻫﻤﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﻭ ﺑﺎ ﻇﻬﻮﺭشــ💕 ﺩﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﺣﮑﻢ ﻓﺮﻣﺎ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﺩ ﻭ ﻗﯿﺎﻣﺶ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﻫﻤﻪ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ، ﻭ ﻧﺎﻣﺶ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﻫﻤﻪ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﻫﺎﺳﺖ🌺 ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺍﻭﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﻓﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺰﺍﯼ ﺍﻋﻤﺎﻟﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﻭ ﺯﺣﻤﺎﺕ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﺪ. ﻫﻤﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﭼﺸﻢ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻧﺪ.😞 ﻣﻬﺪﯼ فاطمه (س) ،ﭘﺲ ﮐﯽ ﻣﯽ ﺁﯾﯽ؟ مولای من... این انتظار بس است😞 برگرد...💔 ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺧﺎﻧﯽ ﻧﯿﺎ، ۱۴ ﺳﺎﻟﻪ، ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺷﺎﻫﺪ ﺍﺷﺮﺍﻗﯽ، ﺍﺳﺘﺎﻥ ﻗﻢ. ✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨ 🌤 @emamzaman
🌹امیرالمؤمنین علیه السلام: آنكه براى تحصیل علم بیرون رود، همانند  مجاهد در راه خداست. 📚بحارالانوار ج۱ ، ص۱۷۹ 🍀🌷 @EmamZaman 🌷🍀
◀️ شستن لباس نجس با ماشین لباسشوئی 🔺🔺🔺🔺🔺 💠آیت الله خامنه ای: اگر بعد از زوال عين نجاست، آب متصل به لوله در داخل ماشين لباسشويى به لباسها و همه قسمتهاى داخل ماشين برسد و از آن جدا و خارج شود، محکوم به طهارت است. 💠آیت الله مکارم شیرازی: ماشينهاي معمولي که يکي دو بار با مواد شوينده لباس را مي شويد و آخرين بار پس از زوال نجاست با آب خالص شستشو مي دهد و بعد آب را تخليه مي کند، لباسهايي که شسته پاک است و ماشين نيز پاک است. 💠آیت الله سیستانی: ماشين لباسشويى اتوماتيک برای تطهیر کافی است. 💠آیت الله وحید خراسانی: مسأله موضوعی است و برای معظم له پاککنندگی ماشین های لباسشویی از نجاست ثابت نشده است چنانچه از موازین مطرح شده در رساله معظم له علم یا اطمینان دارید که ماشین لباسشویی پاککننده است می توانید بر طبق علم یا اطمینان خود عمل نمایید و اگر علم یا اطمینان ندارید باید احتیاط کنید و از آن برای شستن لباس نجس اجتناب کنید. ➖➖➖➖ @Emamzaman
سلام اگه دیگه بریدینو امیدتونو از دست دادین، اگه فکر میکنین بدتر از شما کسی نیستو خدا بخاطر گناهاتون نمی بخشتتون داستان 🍃 و ❤️ شدن امشب رو حتما بخونید😍 اونوقت می بینید که چقددددر اشتباه فکر میکردید. ببین یه قدم اومد سمت خدا، خدا چه نظری به قلبش انداخت که از این رو به اون رو شد. فقط کافیه بخوای...😊 آبجی عزیزم.. داداش گلم.. هیچ وقت از رحمت خدا نا امید نباش... اگه بدترین آدما هم باشیو بدترین گناهارم کرده باشی، اگه از ته دلت پشیمون باشی و کنی... شک نکن خدا می بخشتت و دستتو میگیره بعله چنین خـ💖ـدای مهربونی داریم ما😊☺️ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
سلام اگه دیگه بریدینو امیدتونو از دست دادین، اگه فکر میکنین بدتر از شما کسی نیستو خدا بخاطر گناهاتو
🍃بِسْــمِ اللهِ الــرَّحْمٰـنِ الـرَّحیـم🍃 😉 💓✨💓✨💓✨💓✨💓✨ به نام تک نوازنده گیتار عشقـ❤️ داستان از جایی شروع شد که دیگه از همه چی بریده بودم. فقط به فکر میکردم، به ... واقعا از عالم و آدم زده شده بودم. یه چندباری طرف و و آدم شدن رفتم ولی از ته دلم نبود... بعدش هم با این پسر با اون پسر رفیق شدم. ما خونمون تو یه شهر کوچیکیه که همه چی زود پخش میشه. راه میرفتم پسره اسممو صدا میزد،با اینکه نمی شناختمش واقعا از اون وضع خودم،مانتوهای کوتاه و شلوار نود خسته شدم. چرا واسه چی باید اونجور میگشتم؟واسه کی؟؟؟ عشقای یکی دو روزه که همش دروغن... خلاصه دیگه قید همه چیو زده بودم که یه خوندم به اسم آدم و حوا... که یه پسر مذهبی رو یه دختر اهل پارتی تاثیر گذاشت. چند روز بعدش تو خونه تنها شدم. یه اهنگ پلی شد 💧(یه قطره اشکمو که می درخشه باز بهونه میکنه منو ببخشه باز) واقعا رفتم تو فکر... اشکام خود به خود می ریخت... گفتم ببین با خودم چیکارا که نکردم، ببین من خدا رو ول کردم و میرم با چه رفیقایی، با چه ادم هایی میگردم... تا شبش یهو از دهنم در اومد گفتم میخوام شم. مامانم یه لبخندی زدو گفت خداکنه... کل اهنگای گوشیم که و بودنو پاک کردم و به جاش اهنگ و ریختم. عکسای و گوشیمو کلا پاک کردم... بجاش عکس شهید و امام زمان و ریختم. یه حس خوبی بود...❤️ واقعا عالی... گوشیمو پاکسازی کردم. دیگه حتی به پسرها هم نگاه نمیکردم. از اون به بعد شدم. نمازام هم سر وقت شد. تو کلاس بچه ها منو دیدن، یکی از دوستام گفت چیه با کسی رفیق شدی گفته چادر بپوشی؟؟ گفتم نبابا نیشخند زد تو دلم گفتم نظرت مهم نیس😊 گرچه قبلا نظر بقیه برام مهم بود. زنگ اخر رفتم جلو آینه چادرمو بپوشم، یکی از بچه ها داد زد - اوووه چه با حجاب شدی تو،زیدت گفته؟ گفتم زید کجا بود؟ یکی دیگشون گفت - اقاتون گفته؟ گفتم اره اقامون گفته... ولی منظورم اقا (عج) بود. تو راه بچه ها بهم می گفتن چیه؟ شدی مثل پیرزنا یکیشون گفت شدی مثل خفاش... هرکی یه تیکه انداخت ولی رو به همشون گفتم اصلا هر چی میگید درست... ❤️❤️ولی می ارزه به یه لبخند امام زمانم❤️❤️ ایندفعه تصمیم جدی بود. تو ایدی یاب ایدی رو زدم، این کانال برام اومد. سخنرانی حجت الاسلام دانشمندو که شنیدم اشکم دراومد... کانال خوبیه و اینجور شد که منم این شدم امیدوارم کاری نکنم که باعث ناراحتی مولام اقا امام زمانم بشم. خودمم ۱۵شعبان به دنیا اومدم ( 📝 ادمین های کانال تولدتونو بهتون تبریک میگن😍🎉🌺) خیلی علاقه خاصی به (عج) دارم و سرمشقی برای زندگیمه... امیدوارم که همه به راه راست هدایت شن. آرامش خاصی داره که تو هیچی نیس 🌹خوشبختی یعنی: با امام زمانت باشی(12)🌹 😍او خواهد امد☺️ یاحق ⛅️الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌤 💖 @emamzaman
‌زنان محجبه در زمان کنونی تابلوی من خدا را دوست دارم، را در دست گرفته اند و هر قدمی‌که در قاب چنین پوششی بر می‌دارند نوعی جهاد در راه خداست.😌 ما در امور دنیوی بین خوب و خوب تر، همواره خوب تر را انتخاب می‌کنیم ولی چه می‌شود که بعضی از افراد وقتی به خدا می‌رسند بین خوب و خوب تر، خوب را می‌پسندند. شايد لباس را زود به زود بشود عوض كرد يا خانه را فروخت ولي «فرهنگ» و «اخلاق» هويت ماست. نبايد به اين زودي و سادگي، شخصيت و هويت خود را بفروشيم و عوض كنيم.☝️ براي مقاومت در برابر سيل تهاجم فرهنگي بايد «سدّ ايمان» زد و از مرز عقيده و و اخلاص و فرهنگ حجاب و عفاف نگهباني كرد. خودباختگان در برابر فرهنگ بيگانه، به راحتي «خدا» را هم مي‌بازند. برگه‌ي «هويت» خود را گم نكنيم❗️ 💖ألـلَّـھُــــــمَــ ؏َـجــــــــــِّـلْ لِوَلــــــیِـڪْ ألــــــــــْـفـــــَـرَج💖 @emamzaman
دعای فرج هرشب📲 💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃 * بِـسْمِ اللهِ الـرَّحمٰنِ الـرَّحـیم * إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِيبا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ❤️ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ 💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃 خدايا گرفتارى بزرگ شد،و پوشيده بر ملا گشت، و پرده كنار رفت،و اميد بريده گشت، و زمين تنگ شد،و خيرات آسمان دريغ شد و پشتيبان تويى، و شكايت تنها به جانب تو است،در سختى و آسانى تنها بر تو اعتماد است، خدايا!بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست. آن صاحبان فرمانى كه اطاعتشان را بر ما واجب نمودى،و به اين سبب مقامشان را به ما شناساندى، پس به حق ايشان به ما گشايش ده، گشايشى زود و نزديك همچون چشم بر هم نهادن يا زودتر، اى محمّد و اى على،اى على و اى محمّد، مرا كفايت كنيد،كه تنها شما كفايت کنندگان منيد،و يارى ام دهيد كه تنها شما يارى کنندگان منيد، اى مولاى ما اى صاحب زمان❤️ فريادرس،فريادرس،فريادرس مرا درياب،مرا درياب،مرا درياب اكنون،اكنون،اكنون با شتاب،با شتاب،با شتاب اى مهربانترين مهربانان به حق محمّد و خاندان پاك او. 💚کانال امـام زمـان (عج)💚 ✨الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج✨ 🍀🌷 @EmamZaman 🌷🍀
🌸🍃وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۱۲۰﴾ ✍و هرگز يهوديان و ترسايان از تو راضى نمى شوند مگر آنكه از كيش آنان پيروى كنى بگو در حقيقت تنها هدايت خداست كه هدايت [واقعى] است و چنانچه پس از آن علمى كه تو را حاصل شد باز از هوسهاى آنان پيروى كنى در برابر خدا سرور و ياورى نخواهى داشت (۱۲۰) 🌸🍃الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۱۲۱﴾ ✍كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان داده ايم [و] آن را چنانكه بايد مى خوانند ايشانند كه بدان ايمان دارند و[لى] كسانى كه بدان كفر ورزند همانانند كه زيانكارانند (۱۲۱) 🌸🍃يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۱۲۲﴾ ✍اى فرزندان اسرائيل نعمتم را كه بر شما ارزانى داشتم و اينكه شما را بر جهانيان برترى دادم ياد كنيد (۱۲۲) 🌸🍃وَاتَّقُوا يَوْمًا لَا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنْفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ ﴿۱۲۳﴾ ✍و بترسيد از روزى كه هيچ كس چيزى [از عذاب خدا] را از كسى دفع نمى كند و نه بدل و بلاگردانى از وى پذيرفته شود و نه او را ميانجيگرى سودمند افتد و نه يارى شوند (۱۲۳) 🌸🍃وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿۱۲۴﴾ ✍و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود و وى آن همه را به انجام رسانيد [خدا به او] فرمود من تو را پيشواى مردم قرار دادم [ابراهيم] پرسيد از دودمانم [چطور] فرمود پيمان من به بيدادگران نمى رسد(۱۲۴) 💖اللّهمَّ عجِّل لولیک الفَرج 💖 👉 @EmamZaman🌷
🌷از امام صادق (ع) روايت شده : هركه چهل صبحگاه اين عهد را بخواند، از قائم ما باشد، و اگـــــر پيش از ظهور آن حـضـرت از دنــيا برود ، خدا او را از قــبـر بيرون آورد! كه در خدمت آن حضرت باشد،و حق تعالى بر هر كــــلمه هزار حسنه به او كرامت فرمايد،و هزار گناه از او محو سازد،و آن عــهـــد اين است: 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 ✨اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.✨ ✨اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.✨ ✨اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،✨ ✨وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.✨ 🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ 🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ 🍃 الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ ❤️کانال امام زمان(عج)❤️ 🌹الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌹 🆔 @emamzaman
94034.mp3
9.71M
هر روز با ✨🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌸✨ 🌤 @emamzaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
💐🍃🌸 🍃🌺 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_پنجاه_و_چهارم ✍روز بعد به محض دیدن دنیا، چشم به در دوخته،من
💐🍃🎉 🍃🎉 🎉 ✍حسام گوشی را از دستم گرفت. - خب الان خیالتون بابت سلامتیش راحت شد؟ دیدین که از منو شما سرحالتره! حالا برم سر اصل مطلب؟؟ البته اگه حالتون خوب نیست میذاریم واسه بعد. مشتاق شنیدم بودم. خواستم شروع کند. دستی بر محاسنش کشید - حالا از کجا شروع کنم؟ قبلش ما به شما یه عذر خواهی بدهکاریم که ناخواسته وارد جریانی شدین که فشار زیادی روتون بود. امیدوارم حلال کنید. حلال؟ در آن لحظه به قدری خوشحال بودم که حتی از پدرم هم میتوانستم بگذرم. صدایی صاف کرد - والا.. دانیال یکی از نخبه های کامپیوتر تو دانشگاه بود و از مدتها قبل به واسطه ی پدرتون اونو زیر نظر داشت تا بتونه با دادن وعده و امکانات جذبش کنه و واسه انجام ماموریت به بفرسته. پس بعد از یه مدت کوتاه،سازمان وارد عمل میشه و با نشون دادن درِ باغ سبز از دانیال میخواد تا به اونها ملحق شه. اما دانیال با شناخت و تنفری که به دلیل زندگی با پدرتون از این سازمان داشت،درخواستشونو رد میکنه. ولی از اونجایی که سازمان نه تو کارش نیست و وقتی چیزی رو میخواد باید بدست بیاره،میره سراغ اهرام فشار... همون موقع بچه های ما متوجه میشن که نقشه ی سازمان واسه فشار روی دانیال و اجبارش به قبول این مسئولیت،تهدید خانوادشه. پس من مامور نزدیکی و رفاقت با برادرتون شدم. اونقدر رفیق که هم ازم تاثیر گرفت، هم یه چیزایی از پیشنهاد و تهدید سازمان بهم گفت. اینجوری ما هم خیلی راحت میتونستیم از جونش حفاظت کنیم. بالاخره دانیال یه نخبه ی ایرانی بود،با هیچ نوع تفکر و جهت گیری ، و سلامتیش اهمیت زیادی برامون داشت. سازمان سعی داشت تا با اهدای دانیال از طرف خودش به نوعی مراوده ی پر منت رو شروع کنه و با استفاده از هدیه ی ارزنده اش،خواسته های خودشو از داعش تو منطقه طلب کنه. بی خبر از اینکه داعش خودش دست به کار شده و با شناسایی دانیال سعی داره با کمترین هزینه اونه جذب نیروهاش کنه. اینجوری هم سر سازمان بی کلاه می موند و نمیتونست درخواستهای دیگه ای داشته باشه؛ هم یه نخبه ی ایرانی و سُنی مذهب رو جذب گروهش کرده بود. پس از کم هزینه ترین و جواب گو ترین راه ممکن شروع کردن. راهی که هنوزم بین سیاسیون دنیا حرف اولو میزنه و اون ورود یک به ماجرا و ایجاد یه داستان و ر بین دختر و دانیال بود. حالا اون دختر جوان کسی نبود جز صوفی. دختر عربی که با عنوان مُبلغِ داعش تو آلمان باید به دانیال نزدیک میشد و اون رو به خودش علاقمند میکرد،اون قدر زیاد که دانیال،چشم بسته برای داشتنش، با پیوستن به داعش موافقت کنه و وقتی وارد شد اونقدر گرفتارش میکردن که دیگه راهی برای بازگشت مقابل خودش نمیدید. غافل از اینکه ما از همه چیز با خبریم و قصد پیش دستی داریم... ⏪ ... نویسنده: 📝‌ @emamzaman‌
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
💐🍃🎉 🍃🎉 🎉 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_پنجاه_و_پنجم ✍حسام گوشی را از دستم گرفت. - خب الان خیالتو
💐🍃💖 🍃💖 💖 ✍باورم نمیشد جا پای پدر و سازمانش در تمام بدبختی هایمان بود. مبهوت از اتفاقاتی که تا آن لحظه فقط چند خطش را شنیده بودم،خواستارِ بیشتر دانستن، در سکوتی پرهیاهو چشم به حسام دوختم. حسامی که حالا او را فرشته ی نجاتی میدیدم که زندگیم را مدیونش بودم و خدایی که در اوج بی خداییم، هوایم را داشت. حسام آرام و متین به حرفهایش ادامه میداد. - به وسطه ی نزدیکی به دانیال متوجه شدم که تمایلات مذهبیش زیاده، هر چند که رو نمیکنه اما زمینشو داره. پس بیشتر و بیشتر روش کار کردم. تصویر نمازهای پر مایه یِ دانیال آن روزها و خنده هایی که میدانستم قشنگتر از سابق است، در خاطراتم مرور شد. خاطراتی که منوط به روزهای مانده به بی قراریم برای وحشی شدنش بود. حالا که فکر میکنم،میبینم جنس خنده ها و نمازهایش شبیه حسام این روزها بود. حواسم را به گفته هایش دادم. - از طرفی خبرچینی که تو داعش داشتیم،تو یکی از بمبارونهای ، کشته شد و عملا کسی وجود نداشت تا چیت حاوی اطلاعاتی رو که رابطمون جمع آوری کرده بود،بهمون برسونه. لحظه به لحظه کنجاوتر میشدم. - چه اطلاعاتی؟ لبخند بر لب مکثی کرد. - یه لیست از اسمای افراد کلیدی که سعی داشتن واسه اهداف داعش تو ایران فعالیت کنن و یه سری اطلاعات دیگه که جز اسرار نظامی محسوب میشه. تعجب کردم، یعنی ایران تا این حد هشیار بود😳؟ - شما توی داعش رابط دارین؟ شوخی میکنین دیگه؟ تبسم لبهایش،مخصوص خودش بود. - نه کاملا جدی گفتم. پدرم حق داشت. ایرانی ها این توانایی را داشتند تا ترسناکتر از بزرگترین ابر قدرتها باشند. ترسی که در نظر او،اسمی از بود. - شما دقیقا چه کاره این؟ نکنه پاسدارین؟ تبسم عمیقش،مُهر تاییدی شد بر حدسم. ، اعظمِ پدرم و سازمان کفتار زده اش. نام ژنرال معروف شده از فرط خطرشان را در ذهنم مرور کردم. مردی که اخباره هر روزه ی بی باکی اش،تیتری بود بر هم کیشی اش با مرگ و سر نترسی که غربیها امید به باد دادنش را داشتند. این ژنرال و سربازان پاسدار نامش، از سَرِ پیمانی رفاقتی که با مرگ داشتند،هراسی بی حد به جان منادیان قدرت انداخته بودند. و حسامی که حس خوبش،مشتی بود محض نمونه، از خروارِ آن ژنرال شجاع و لشکریانش. بی صبرانه ادامه ماجرا را جویا شدم. - تهدیدات سازمان رویِ دانیال زیاد شده بود و این جریان،حسابی کلافه اش میکرد. پس ما وارد عمل شدیم. باهاش حرف زدیم؛ تمام جریان رو براش تعریف کردیم. از تهدید خانوادش توسط سازمان منافقین،تا نقشه ی داعش که هنوز اجرایی نشده بود و اون متوجه شد که ما از همه چیز با خبریم. اما بهش اطمینان دادیم که امنیت خوونوادشو تامین میکنیم... ⏪ ... نویسنده: 📝‌ @emamzaman‌
✅جان منی و نفس به عشقت گرم است عالم به زمان، زمان به تو پیوند است...😊 ✨اللهم احفظ قائدنا الامام خامنه ای✨ @emamzaman