#یادداشت_۱۸۶
۱۴ دی ماه ۱۴٠۳/سال چهارم
ائمه سکولار و «هیئت را تعطیل کردیم چون درس مهمتر بود»!!
گوشی با یک شماره ناشناس زنگ خورد. نوجوانی بود که می گفت مسئول همان #هیئتی است که خواسته اند در آنجا برنامه داشته باشم.
حاج آقا زنگ زده ام بگویم: چون #درس مهم تر است، دو هفته ای هیئت مان را به خاطر امتحانات تعطیل کرده ایم.
برادر کوچک جدیدم نمی دانست با همین جمله ی «درس مهم تر از هیئت است»، مرا به چه درگیری های فکری تاریخی که نبرد! اگر بگویم از #اصول_فقه گرفته، تا ساختار #آموزش_پرورش ما در بیان این جمله ساده عمیق نقش داشته مبالغه نکرده ام. بدیهی است که روی کلام، صرفا تعطیلی موقت یک هیئت نیست. بلکه سخن از مسئله بسیار مهمی است که به انحاء و اقسام مختلف، در عمق تفکر و هویت ما ریشه دوانده.
چرا هیئت به عنوان یک مکان و نهاد اسلامی، در قلب نوجوان ما امری حاشیه ایست؟ چند درصد از نوجوانان ما هیئتی اند و چرا ایییینقدر کم؟ #درس چه دارد که هیئت فاقد آن است؟
پاسخ واضح است: درس حاوی تمامی آن چیزهایی است که مورد #نیاز و ضروری زندگی است و هیئت خیر. درس هرچند به صورت بسیار ناقص و پر اشتباه، اما به ما اقتصاد می آموزد، پزشکی، معماری، #غذا_و_کشاورزی، نجوم، فیزیکُ شیمی و نحوه تصرف در طبیعت و دهها مسئله دیگر، که بدون آنها نمی توان حیات انسانی را متصور شد.
اما متقابلا هیئات ما در بهترین حالت، صرفا بستر ساز یک احساسند. یک رابطه قلبی با اهل بیت علیهم السلام که نسبت چندانی با رفع نیازهای مذکور ندارد.
البته که حاشیه ای بودن دین، علاوه بر نوجوان ما در قلب مدیر انقلابی و دلسوز این مملکت هم وجود دارد. این است که به تعبیر زیبا و گیرای آن استاد حوزه علمیه قم، مدیر #نمازشب_خوانِ مفاتیح به دست ما، صبح که به محل کارش می رود، #نهج_البلاغه را زیر میز می گذارد و کتاب های « #جان_مینارد_کینز» کافر انگلیسی را روی میز. آنگاه قربه الی الله برای جامعه مسلمان ایران تئوری اقتصادی می نویسد. نتیجه اش همین وضعی است که می بینید: پس از حدود نیم قرن از #انقلاب_نهج_البلاغه، در سرزمین پهناور، بسیار ثروتمند و پر برکت ایران، بیش از بیست میلیون نفر حاشیه نشین داریم(اینجا) و دهها استخوانِ در گلوی رنج آور دیگر.
این مسئله آنقدر ریشه دار است که حتی در #حوزه_علمیه هم نشانه های فراوانُ عمیقش هویداست. طلبه دلسوز و دغدغه مند ما هم اگر بخواهد حرفی برای مردمش داشته باشد، اقتصاد بداند، روانشناسی بفهمد و تحلیل جامعه شناسانه بدهد، ناچار به درس پناه می برد و #دکتر_حجه_الاسلام می شود.
تمامی این اشکال به ظاهر مختلف، برآمده از یک نگاه واحدند: قرآن، امام و دین در این منظر، صرفا یک احساسند نه یک #مرجع_علمی برای پاسخگویی به نیازهای حیاتی بشری. در واقع #مدینة_العلم این عزیزان، همان نظام آموزشی برآمده از تمدن مدرن کفار است.
اما چرا هیئت، مسجد و در حقیقت #حوزه_علمیه، حتی در قلب طلبه هم امری ناکافی برای نیازهای عصر کنونی است؟ پاسخ را در دو گزاره بنیادین باید جست: نخست هجوم حداکثری مدرنیته از طریق #نظام_آموزشی_جدید. عامل مهم تر اما مدل #استنباط و رجوع ما به آیات و روایات است. روشی که متمرکز بر اوامر و نواهی دین است و با سایر ابعاد گرانقدر وحی و حدیث کار چندانی ندارد. منهجی که نهایتا منجر به ارائه یک دین و #امام_سکولارِ بی ربطِ به اداره جامعه شده.
به تعبیر صریح #رهبری عزیز انقلاب، «نظام آموزش و پرورش مدرن را برای بی دین کردن و #نشر_عقاید_ضد_دینی وارد این مملکت کردند. ما هم بعد از انقلاب نتوانستیم جز تغییراتی سطحی و اندک در آن ایجاد کنیم»(اینجا). تصور کنید چنین ساختاری، حداقل #پانزده_هزار_ساعت از گُل ایام زندگی فرزندان ما را در طول دوازده سال اشغال می کند. در مقابل، نوجوان ما اگر دهها اما و اگر را پشت سر بگذارد و پایش به #مسجد و هیئت باز شود، هفته ای ده بیست دقیقه هم موعظه می شنود و تمام. تازه اگر هیئت امنا مانع کار نشود!!!
با یکی از عزیزان حزب اللهی رشته پزشکی سخن می کردیم. با ذهنی قریب الانفجار از شبهات و پرسشهای بی پاسخ درباره #طب_اسلامی. من جواب هیچ کدام از سؤالاتش را ندادم و فقط پرسیدم: روزی چقدر زمان برای #رشته_پزشکی اختصاص می دهی؟ گفت حدود ده ساعت. گفتم از ابتدای عمرت تا کنون ده ساعت برای مطالعه طب اسلامی وقت گذاشته ای؟ گفت خیر.
نتیجه این #نبرد_معرفتی_نابرابر واضح است که فرمود: بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ(آیه۳۹یونس). سبک زندگی مدرن در وهله اول و به صراحت نمی خواهد دین را به حاشیه براند، بلکه فرصت پرداختن به آن را برایت نمی گذارد!(فتأمل جیدا).
اما در اینکه چه باید کرد، توضیحات فراوانی وجود دارد که مطالعه کتاب «مسجد و اداره جامعه» و «آموزش پرورش آینده» می تواند گره گشای خوبی برای ابتدای کار باشد.
@besalamen_amenin
کانال انقلاب ۵۷
https://eitaa.com/engalaba57
#یادداشت_۱۹۱
۷ اسفند ماه ۱۴٠۳/ سال چهارم
با سخنرانی رئیس کل بانک مرکزی و رئیس کل حوزه های علمیه!؟!؟!؟!؟!؟!؟؟؟
دیروز در مدرسه معصومیه قم، همایشی با عنوان رونمایی از مجموعه آثار «فقه #بورس و اوراق بهادار» برگزار شد. سخنران این جلسه آیه الله اعرافی، رئیس کل حوزه های علمیه بودند. همین طور آیه الله شب زنده دار از فقهای شورای نگهبان، آیه الله عندلیبی مؤلف کتابهای مذکور و عضو مؤسسه #فقه_معاصر و البته گل سرسبد این روزها، جناب دکتر فرزین، رئیس کل #بانک مرکزی!
راستش را بخواهید گیجم!
رئیس کل بانک مرکزی در کنار فقهای عالی حوزه علمیه!؟ رئیسی که این روزها باید به عنوان #سفیه_اقتصادی(آیه۵سوره نساء) حداقل برکنار شود، چه وجه مشترکی با فقه و فقاهت دارد؟ گیجم به این دلیل که حضرت امام در #منشور_روحانیت می فرماید: روحانیت متعهد، به خون سرمایهداران زالوصفت تشنه است و هرگز با آنان سر آشتی نداشته و نخواهد داشت!
آنچه بنده می فهمم این است: کینه عمیق روحانیت متعهد نسبت به سرمایه داری، بیش از آنکه شخصی باشد، منطقی و ساختاری است.
توضیح بیشتر اینکه نظام منحط سرمایه داری بر #تجمیع_ثروتها در دست عده ای قلیل، و محرومیت کثیری از انسانها بنا شده. تعبیر زیبای حضرت امام را در این زمینه ببینید: اسلام، #تعدیل می خواهد، نه جلوی سرمایه را می گیرد، نه می گذارد سرمایه آن طور شود که یکی صدها میلیارد دلار داشته باشدُ برای سگش هم اتومبیل داشته باشد، شوفر داشته باشد، اما این یکی، شب که برود پیش بچه هایش نان نداشته باشد.(صحیفه امام ج۸ص۴۷٠).
نظام سرمایه داری دستگاهی است که به صورت ساختاری #قارون تولید می کند و قاعده طلایی آیه هفتم #سوره_حشر را نابود. یک جنایت ضد بشری است که در قالب نظام اقتصادی ظهور کرده و ریشه #عدالت را از بیخُ بن ویران می کند.
اما منشأ کینه روحانیت متعهد با این ساختار جنایی اقتصادی ازینجاست که، عدالت در اسلام، حیات و روح احکام و اساس برپایی همه چیز است(آیه۹٠سوره نحل/نهج البلاغه خطبه۹۴ و حکمت۴۷٠). از دیگر سوی، حضرت أم الائمة سلام الله علیها در دُرُّ گوهرهای یگانه #خطبه_فدکیه می فرمایند: فَرَضَ اَللَّهُ اَلْعَدْلَ تَسْكِيناً لِلْقُلُوبِ. اصلُ اساس وجود آدمی قلب اوست، که سلامت و آرامش روحی جسمی آن به وجود عدالت وابسته است.
حال پرسشی که به عنوان طلبه ای لایَسْتَحِقُّ الذِکْرْ، از اساتید بسیار گرانقدر و عزیز خودم دارم این است: مگر #بانک و #بورس از اصلی ترین ارکان نظام کثیف و خون آشام سرمایه داری نیستند؟ این چه قرائتی از فقه و تفقه است که هیچ مدل دشمنی با بانکُ بورس از آن بیرون نمی آید؟ بلکه رئیس کثیف ترین نهاد نظام سرمایه داری و مروج #جنگ_با_خدا را در کنار طلبه ها می نشاند؟ مگر حضرت امام نفرموده اند: چهارچوب #اسلام_ناب_محمدی در ترسیم قهر، خشم، کینۀ مقدس و انقلابی علیه سرمایه داری غرب است؟(صحیفه امام ج۲۱ص۳۳۹). آیا اینها و دهها مسئله مانند این در فرمایشات امام، صرفا مباحثی شخصی و اخلاقی اند یا حاکی از عمیق ترین نزاعها بر سر #الگوهای_اداره_جامعه؟
آیا با این دست فرمان فقهی، به وظیفه ای که حضرت امام برای حوزه ها تعیین کرده اند خواهیم رسید؟«این به عهدۀ علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای #جایگزین_کردن_سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامه های سازنده و در برگیرندۀ منافع محرومین و پابرهنه ها را ارائه دهند»(صحیفه امام ج۲٠ص۳۳۹). آیا این پژوهشها در راستای جایگزین کردن بانک، بورس، بیمه و پول اعتباری است، یا اینکه اصل آنرا پذیرفته و برای پینه وصله زدن احکام اسلام به آن در تلاش است؟ آیا منطق حاکم بر این دست پژوهش های اقتصادی، خالقان جنایتهایی مانند #بانک_آینده و #ایرانمال را به وحشت خواهد انداخت؟؟
آنچه به ذهن بنده ناچیز می رسد، این است که تمام مشکلات ما ناشی از #بخشی_نگری در دین است و این نیز، به منطق استنباطِ بخشی نگرِ ما در علم #اصول_فقه باز می گردد. یعنی در فقه چیزهایی را می پذیریم که ظاهرا شرعی است، اما سلامت را نابود می کند، عدالت را، امنیت را، حیا را و... . چرا که اساسا منطق استنباط ما نمی تواند همه چیز را با هم ببیند. جالب اینکه حضرت امام در این زمینه می فرماید: «پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامه های اقتصادی آن و مقابله با #اقتصادِ_بیمار سرمایه داری غرب، بدون حاکمیّت #همه_جانبه اسلام میسر نیست...»(صحیفه امام ج۲٠ص۳۳۹).
عرض بنده این است: حاکمیت و پیاده سازی همه جانبه و عینی احکام اسلام، ابتدائا وابسته به جامع نگری ذهنی است. اما #منطق_فهم_دین در علم اصول، از اینکه همه ابعاد اسلام را با هم ببیند عاجز است و این ریشه همه مشکلات است.
داستان تلخ اما درستی است: گویند رندی نماز نمی خواند. پرسیدند چرا؟ گفت قرآن می فرماید: لاتقربوا الصلاة!(آیه۴۳نساء). راست هم می گفت...
https://eitaa.com/engalaba57