#شعر_آخر_شب ☕
آهندل خودشیفتهی کافر مغرور
دور است که یادی کند از عاشق مهجور
میگفت: در این شهر، که دلباختهام نیست؟!
آنقدر که محبوبم و آنقدر که مشهور
گفتم که تو منظور من از اینهمه شعری
مغرور، نگاهی به من انداخت که: منظور؟!
من شاعر دوران کهن بودم و آن مست
آمد به مزار من و برخاستم از گور
بار دگرش دیدم و در نامه نوشتم:
نزدیک رقیبانی و میبوسمت از دور
بر عاشق دلنازک خود رحم نکردی
آهندل خودشیفتهی کافر مغرور
#سجاد_سامانی
❞ زندگی برای علوم انسانی ❝
༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef ༻
#شعر_آخر_شب ☕
تا ابد دوریم، چون سوگند قرآن و دروغ
دور، مانند زبان روزهداران و دروغ
روز، پیمان بستی و شب توبه کردی، ای دریغ ...
توبه کارا! چیست فرق نقض پیمان و دروغ؟
خواستی دلتنگیم را در دلم پنهان کنم
عاشق و انکار دلتنگی؟ مسلمان و دروغ؟
باز در جمع رقیبان صحبت از من شد، بیا!
تا از ایشان بشنوی یک چند بهتان و دروغ
بعد از این دیگر تو را مومن نمی دانم، که دوست
گفت در یک دل نمیگنجند ایمان و دروغ ...
#سجاد_سامانی
❞ زندگی برای علوم انسانی ❝
༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef ༻