♦️انبیا و مرسلین اگر راجع به خواص خوراکی ها حرفی زده اند به خاطر جنبه طبی آن نبوده است! چرا که این کار در شان انبیا نیست.
📝 #امام_خمینی
@ensani_islami
🔸اگر گاهى انبيا و مرسلين آثار و خواص مطعومات را بيان فرمودهاند، نظرشان نظر طبى نبوده است، چنانكه اطبا نظر به آثار و خواص اغذيه مىكنند و آثار آنها را بيان مىنمايند و مرادشان بيان تأثير و خاصيت آنها در فربهى بدن و يا تقويت كبد و يا زيادى خون است؛ بلكه اين گونه آثار از نظر انبيا كنار بوده است، و نظر ايشان به همان جهت مواد اغذيه است كه موجب صفاى روحى و توجه به كمال و قبول فيض و كمالات مىباشد.
اگر پيامبرى در مورد آثار و خواص خربزه- مثلًا- سخنى فرموده و به آن ترغيب و تحريص نموده است، همان جنبه و خاصيتش را كه موجب لطافت روح و صفاى ذات و لطافت وجود است در نظر دارد.
و اگر طبيب خاصيت آن را بيان كرده و به آن ترغيب نمايد، نظر به چاق نمودن جسم و كلفت نمودن گردن انسان دارد و هر گز اطبا و حكماى طبيعى با عقولشان نمىتوانند بيشتر از اين آثار را بفهمند؛ آثار و خواص اشياء را از آن حيث كه دخالت در سعادت ذاتيه و صفاى وجود و ضياء ذوات دارند، فقط سلسله انبيا و مرسلين به تعليم الهى و غيبى مىدانند.
🔸ممكن است غذايى در مذاق و ذائقه نوع مردم، طعم و حظّ و لذت قابل اهميت نداشته باشد، بلكه خوش نيايد، اما خاصيت لطافت وجودى و قبول فيض و كمالات را بيشتر داشته باشد، و اى بسا اغذيهاى كه در ذائقه مردم، خوشطعم و گوارا باشد ولى مادهاش صلب و غير قابل براى كمالات و فيوضات باشد و كدورت و ظلمت وجودى و صلابت داشته باشد.
اگر در ابواب اطعمه و اشربه كتب فقهيه در لسان انبيا و ائمه هدى از برخى مواد غذايى انتقاد شده و طباع را از آنها تنفّر دادهاند و يا به بعضى تحريص و ترغيب نمودهاند و بعضى از مواد را تحريم فرمودهاند و بعضى را مستحب و مباح اعلام نمودهاند، نظرشان به تحريص بر خوردن و خدمت به بطن نيست؛ زيرا اين كار، شأن انبيا نمىباشد بلكه شأن طبّاخين است؛ زيرا آنها كه به نام خدمت به بشريت بشر و روحانيت انسان و صفاى ذوات و روحيات و تنوير قلوب و افكار خود را معرفى نمودهاند، مرام و منظور خود را تعقيب مىنمايند نه دعوت به دنيا و خوردن و نوشيدن، و در هر حكمى اصل منظور خود را در نظر دارند كه توده بشر را به عالم نور گسيل دهند و قلوب را به مبدأ عالم جلب نمايند و صفحه الهى وجود انسانى را صيقل و صاف و زلال نمايند، و در همان تحريص و ترغيب به اغذيه، استكمال وجود بشر و صفاى ذات افراد انسان را در نظر دارند.
تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره، ج3، ص: 336
____
#گستره_دین #طب_اسلامی #سبک_زندگی
__
❞ زندگی برای علوم انسانی ❝
༺ @ensani_islami ༻
هدایت شده از زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
♦️انبیا و مرسلین اگر راجع به خواص خوراکی ها حرفی زده اند به خاطر جنبه طبی آن نبوده است! چرا که این کار در شان انبیا نیست.
📝 #امام_خمینی
@ensani_islami
🔸اگر گاهى انبيا و مرسلين آثار و خواص مطعومات را بيان فرمودهاند، نظرشان نظر طبى نبوده است، چنانكه اطبا نظر به آثار و خواص اغذيه مىكنند و آثار آنها را بيان مىنمايند و مرادشان بيان تأثير و خاصيت آنها در فربهى بدن و يا تقويت كبد و يا زيادى خون است؛ بلكه اين گونه آثار از نظر انبيا كنار بوده است، و نظر ايشان به همان جهت مواد اغذيه است كه موجب صفاى روحى و توجه به كمال و قبول فيض و كمالات مىباشد.
اگر پيامبرى در مورد آثار و خواص خربزه- مثلًا- سخنى فرموده و به آن ترغيب و تحريص نموده است، همان جنبه و خاصيتش را كه موجب لطافت روح و صفاى ذات و لطافت وجود است در نظر دارد.
و اگر طبيب خاصيت آن را بيان كرده و به آن ترغيب نمايد، نظر به چاق نمودن جسم و كلفت نمودن گردن انسان دارد و هر گز اطبا و حكماى طبيعى با عقولشان نمىتوانند بيشتر از اين آثار را بفهمند؛ آثار و خواص اشياء را از آن حيث كه دخالت در سعادت ذاتيه و صفاى وجود و ضياء ذوات دارند، فقط سلسله انبيا و مرسلين به تعليم الهى و غيبى مىدانند.
🔸ممكن است غذايى در مذاق و ذائقه نوع مردم، طعم و حظّ و لذت قابل اهميت نداشته باشد، بلكه خوش نيايد، اما خاصيت لطافت وجودى و قبول فيض و كمالات را بيشتر داشته باشد، و اى بسا اغذيهاى كه در ذائقه مردم، خوشطعم و گوارا باشد ولى مادهاش صلب و غير قابل براى كمالات و فيوضات باشد و كدورت و ظلمت وجودى و صلابت داشته باشد.
اگر در ابواب اطعمه و اشربه كتب فقهيه در لسان انبيا و ائمه هدى از برخى مواد غذايى انتقاد شده و طباع را از آنها تنفّر دادهاند و يا به بعضى تحريص و ترغيب نمودهاند و بعضى از مواد را تحريم فرمودهاند و بعضى را مستحب و مباح اعلام نمودهاند، نظرشان به تحريص بر خوردن و خدمت به بطن نيست؛ زيرا اين كار، شأن انبيا نمىباشد بلكه شأن طبّاخين است؛ زيرا آنها كه به نام خدمت به بشريت بشر و روحانيت انسان و صفاى ذوات و روحيات و تنوير قلوب و افكار خود را معرفى نمودهاند، مرام و منظور خود را تعقيب مىنمايند نه دعوت به دنيا و خوردن و نوشيدن، و در هر حكمى اصل منظور خود را در نظر دارند كه توده بشر را به عالم نور گسيل دهند و قلوب را به مبدأ عالم جلب نمايند و صفحه الهى وجود انسانى را صيقل و صاف و زلال نمايند، و در همان تحريص و ترغيب به اغذيه، استكمال وجود بشر و صفاى ذات افراد انسان را در نظر دارند.
تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره، ج3، ص: 336
____
#گستره_دین #طب_اسلامی #سبک_زندگی
__
❞ زندگی برای علوم انسانی ❝
༺ @ensani_islami ༻