آدم های خوش بین در هر سختی زندگی به دنبال یافتن فرصت و استفاده از آن هستند.
اما با منفی نگری در هر فرصتی، سختیها و موانع را چشمگیر و بزرگ می بیند.
به نظر شما در کدام صورت امکان موفقیت برای انسان فراهم می شود؟
@ertebatmoaserdini
#انتخاب
#موفقیت
#منفی_نگری
#فرصت
#مثبت_نگری
#تصمیم_گیری
#مدیریت_ذهن
.
برای تامل
از گرما می نالیم؛ از سرما فرار میکنیم!
در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت از تنهایی بغض میکنیم!
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم؛ بی حوصلگی تقصير غروب جمعه است و بس!
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﯿﻞ میدﻫﻨﺪ: ﻣﺪﺭﺳﻪ؛ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ؛کلاس؛ تکلیف؛ ﮐﺎﺭ!
ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ، با جمله تکراری پس کی می رسیم؟!
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ میخوﺍﺳﺘﯿﻢ زودتر ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ!
📄 بیاموزیم که زندگی(مسیر) هم قابل درک کردن و لذت بردن است و فقط به پایان رساندن هر روز و هر زمان و هر برنامه فکر نکنیم...
بیاموزیم که از مسیر و مواهب آن به نحو شایسته برای رشد انسانی خویش بهره بگیریم.
📌 به خاطر داشته باشیم: پایان همه این مسیرها پایان نعمت زندگی و عمر ما است...
@ertebatmoaserdini
#انتخاب
#مدیریت_ذهن
#مهارت_آموزی
#فرصت
#قدر_شناسی
.
📚 یک داستان و چند نتیجه
ویلنزن در راهرو مترو
در یک سحرگاه سرد ماه ژانویه، مردی وارد ایستگاه متروی واشینگتن دی سی شد و شروع به نواختن ویلون کرد.
این مرد در عرض ۴۵ دقیقه، شش قطعه ازبهترین قطعات باخ را نواخت.
از آنجا که شلوغ ترین ساعات صبح بود، هزاران نفر برای رفتن به سر کارهایشان به سمت مترو هجوم آورده بودند.
سه دقیقه گذشته بود که مرد میانسالی متوجه نوازنده شد. از سرعت قدمهایش کاست و چند ثانیهای توقف کرد، بعد با عجله به سمت مقصد خود براه افتاد.یک دقیقه بعد، ویلونزن اولین انعام خود را دریافت کرد. خانمی بیآنکه توقف کند یک اسکناس یک دلاری به درون کاسهاش انداخت و با عجله به راه خود ادامه داد.چند دقیقه بعد، مردی در حالیکه گوش به موسیقی سپرده بود، به دیوار پشت سر تکیه داد، ولی ناگهان نگاهی به ساعت خود انداخت وبا عجله از صحنه دور شد،کسی که بیش از همه به ویلون زن توجه نشان داد، کودک سه سالهای بود که مادرش با عجله و کشان کشان به همراه می برد. کودک یک لحظه ایستاد و به تماشای ویلونزن پرداخت، مادر محکمتر کشید وکودک در حالیکه همچنان نگاهش به ویلونزن بود، به همراه مادر به راه افتاد، این صحنه، توسط چندین کودک دیگرنیز به همان ترتیب تکرار شد، و والدینشان، برای بردنشان به زور متوسل شدند.
در طول مدت ۴۵ دقیقهای که ویلونزن مینواخت، تنها شش نفر، اندکی توقف کردند. بیست نفر انعام دادند، بی آنکه مکثی کرده باشند، و سی و دو دلار عاید ویلونزن شد. وقتی که ویلونزن از نواختن دست کشید و سکوت بر همه جا حاکم شد، نه کسی متوجه شد. نه کسی تشویق کرد، ونه کسی او را شناخت.هیچکس نمیدانست که این ویلونزن همان (جاشوا بل ) یکی از بهترین موسیقیدانان جهان است، و نوازندهی یکی از پیچیدهترین قطعات نوشته شده برای ویلون به ارزش سه ونیم میلیون دلار، میباشد.
جاشوا بل، دو روز قبل از نواختن در سالن مترو، در یکی از تاتر های شهر بوستون، برنامهای اجرا کرده بود که تمام بلیط هایش پیشفروش شده بود، وقیمت متوسط هر بلیط یکصد دلار بود.
این یک داستان واقعی است،نواختن جاشوا بل در ایستگاه مترو توسط واشینگتن پست ترتیب داده شده بود، وبخشی از تحقیقات اجتماعی برای سنجش توان شناسایی، سلیقه و اولویتهای مردم بود.
نتیجه: آیا ما در شرایط معمولی وساعات نامناسب، قادر به مشاهده ودرک زیبایی هستیم؟ لحظهای برای قدردانی از آن توقف میکنیم؟ آیا نبوغ وشگرد ها را در یک شرایط غیر منتظره میتوانیم شناسایی کنیم؟یکی از نتایج ممکن این آزمایش میتواند این باشد،
اگر افراد لحظهای فارغ نیستید که توقف کرده و به یکی از بهترین موسیقیدانان جهان که در حال نواختن یکی از بهترین قطعات نوشته شده برای ویلون، است، گوش فرا دهند، احتمالا چیزهای دیگری را نیز به همین روال در حال گذر دارند و توجه اندکی می کنند...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به داشتهها و سرمایههای به ظاهر ساده ولی با ارزش اطراف خود توجه کنیم.
والدین
خانواده
دوستان
ارزشها
نعمتها
فرصتها
و...
@ertebatmoaserdini
#توجه
#ادراک_گزینشی
#مدیریت_ذهن
#توجه_به_داشته_ها
#نعمت
#فرصت
.