⬛️ افسردگی همیشه در یک چهرهی غمگین و حالی گرفته، نمود پیدا نمیکند!
گاهی حوصلهایست که نداری، حرفهاییست که نمیزنی، و خشمیست که ناخواسته، سر ریز میشود.
افسردگی گاهی تحرکیست که نداری، تلاشیست که نمیکنی و چشمهاییست که گرایش و میل بیحدی به خوابیدن و فاصله گرفتنِ بیاختیار از جهان دارند.
افسردگی گاهی اعتمادیست که نداری، و وعدههاییست که باور نمیکنی.
افسردگی، رجعت بیملاحظهایست به آدمهای اشتباه، یا انحنای بیدلیلی که گاه و بیگاه، روی لبهای آدمی مینشیند.
افسردگی گاهی هیولای پنهانیست در وجود آدمها که وادارشان میکند بیملاحظه بخندند، بیملاحظه حرف بزنند، بیملاحظه سکوت کنند و بیتفاوت باشد به خودشان، به دلخوشیهای کوچکی که پشت درهای بسته، جا ماندهاند و آدمهای مهربانی که دوستشان دارند.
افسردگی در هر آدمی، با آدمِ دیگری فرق میکند.
👤نرگس صرافیان
@ertebatmoaserdini
⭕️ پژوهش و تحصیلات عالیه با الگوی تازهتر
فکرش را بکنید شما رئیس یک دپارتمان در دانشگاه MIT (مؤسسه فناوری ماساچوست) یکی از سه دانشگاه برتر جهان باشی ولی آن را رها کنی. چرا؟ چون فکر می کنی که این مدل از دانشگاه به درد نمی خورد!
کریستین ارتیز وقتی دانشگاه آرمانی خود را تصویر میکند، جایی بدون سخنرانی، بدون کلاس و بدون رشته را تصویر می کند. دانشجویان در فضایی بزرگ و باز روی مشکلاتی سخت و عملی کار میکنند.
اگر به مطالعهای نیاز باشد به اینترنت مراجعه میکنند و نه استاد. این تصور، با الگوی سنتی تحصیلات عالی فاصله زیادی دارد؛ اما بهزودی به یک واقعیت تبدیل خواهد شد: او کارش در بهترین دانشگاه جهان را رها کرده تا دانشگاهی جدید ایجاد کند.
در بیست سال گذشته دهها نمونه از این گونه موسسات در شیلی تا چین افتتاح شده. اگرچه حوزههای کاری آنها متفاوت است، اما یک حرف مشترک دارند: مخالفت با روش سنتی آموزش. دانشجویان به صورت تیمی روی پروژهها کار میکنند و تلاش می کنند مسائل واقعی را حل کنند. شرکتها اغلب حامیان مالی این پروژهها هستند.
شعار دانشگاه زپلین که در سال ۲۰۰۳ در آلمان تاسیس شد این است: «مشکلات جامعه ما هیچ نظم و انضباطی ندارند، ما هم همینطور». دانشکده الگوی جدید فناوری و مهندسی در سال ۲۰۱۷ در انگلستان افتتاح شد.
این دانشگاه، استادان را بر اساس مهارت استخدام میکند و نه تعداد آثار چاپ شده. دانشجویان باید با موفقیت دوره را به پایان برسانند؛ اما ضروری نیست که ریاضی یا فیزیک بخوانند. آنها باید هنر و علوم اجتماعی را مطالعه کنند.
(برگرفته از هفته نامه وزین تجارت فردا)
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
۱- بهترین دانشگاه های دنیا زیر سوال هستند و به مراتب دانشگاه های ایرانی بیشتر. به عنوان کسی که ۱۲ سال در دانشگاه درس خواندم و ۱۲ سال هم در دانشگاه ها تدریس کرده ام، صادقانه می گویم نمی توانم از عملکرد دانشگاه های ایرانی دفاع کنم. به نظرم بیشتر (و نه همه) دانشگاه ها شده اند، کارخانه تولید انبوه «مدرک داران بی ادراک!» و جالب اینجاست که اراده ای هم برای تغییر وضعیت موجود نمی بینيم. به ویژه آنکه بسیاری نیز از طریق همین دانشگاه ها، به عناوین مهندس و دکتر و حتی برخی به کرسی استادی رسیده اند!
۲- بیست سال پیش در رشته مهندسی فارغ التحصیل شدم. امروز رفتم مجدد دروس دوره کارشناسی را مرور کردم و تاسف خوردم انگار زمان در دانشگاه های ما متوقف شده. برخی دروس که مطمئنم که به درد هیچ کس نمی خورد باز هم تدریس می شود. یعنی در طول این بیست سال امکان نداشت که یک نظرسنجی انجام شود که واقعا در دنیای واقعی کدام دروس به درد شما خورده و کدام نخورده؟ وقتی درسی در طول بیست سال به درد کسی نمی خورد چرا نباید حذف شود؟ عجیب نیست؟
۳- آیا می شود کاری کرد؟
بله. یک تصویر ارایه می کنم که نشان دهم میشود جور دیگری هم به مساله نگاه کرد: این جهان را تصور کنید: من نه کارشناسی دارم و نه در جستجوی کارشناسی ارشد و دکترا هستم. می گردم متناسب با نیاز شغلی و آینده ام از بین تمام موسسات و دانشگاه ها دنیا دروسی را انتخاب می کنم و در آن ها شرکت می کنم و به جای مدرک کارشناسی، گواهینامه علمی یا فنی (Certificate) دریافت می کنم.
مثلا امروز با تکنولوژی واقعیت مجازی در کلاس استراتژی پروفسور مایکل پورتر در دانشگاه هاروارد حاضر می شوم. فردا صبح برای یک درس کاملا بومی در کلاس «اقتصاد ایران» دکتر مسعود نیلی و پس فردا هم در یک پلتفرم آموزش مجازی مبتنی بر بازی (بدون استاد مشخص) در زمینه مذاکره شرکت می کنم و از همه این ها هم گواهینامه می گیرم. همچنین از همه مهم تر ۵۰٪ اطلاعات مورد نیازم را از اینترنت بدست می آورم.
در این جهان دیگر ما با دکترهای قلابی بی سواد سر وکار نداریم! مجبور نیستیم چهار سال وقت مان را صرف دروسی کنیم که ۳۰ سال پیش دیگران به غلط برای ما تشخیص داده اند.
لازم نیست برای تحصیلات به یک کشور یا شهر دیگر برویم. دیگر کنکور بی معنا خواهد شد. تحصیلات من مساله محور است و نه مدرک محور. موسسات ارایه دهنده آموزش در یک محیط رقابتی مجبورند هر روز بهتر شوند و دانشگاه های مزخرف، ورشکسته و حذف خواهند شد.
این تنها راه است؟
نه. یک مثال بود برای باز شدن باب گفتگو
امکان پذیر است؟
بله. ولی نه یک شبه.
برای همه رشته ها این کار لازم است؟
در مورد برخی رشته ها مثلا علوم پایه و پزشکی باید مسیر دیگری رفت.
دانشگاهها هیچ فایده ای نداشتهاند؟
قطعا فایده داشته اند.
دانشگاه های ما حاصل کپی هستند. یک کپی قدیمی و ناقص! آنچه ما می خواهیم دانشگاه هایی است که مسائل واقعی از دنیای واقعی را حل کنند. نه اینکه کارخانه تولید مدرک باشند. جهان و بویژه ایران نیاز به دانشگاه های واقعی بدردبخور دارد.
دکتر مجتبی لشکربلوکی @Dr_Lashkarbolouki
@ertebatmoaserdini
#یادگیری
#موفقیت
#انتخاب
#تغییر
.
🔵 یک داستان، یک تامل
▪️گویند مردی وارد کاروانسرایی شد تا کمی استراحت کند...
کفشهایش را گذاشت زیر سرش و خوابید.
طولی نکشید که دو نفر وارد آنجا شدند. یکی از اون دو نفر گفت: طلاها رو بزاریم پشت آن جعبه...
دیگریی گفت: نه اون مرد بیداره وقتی ما بریم طلاها رو بر میدارد.
گفتند: امتحانش کنیم کفشاش را از زیر سرش برمیداریم اگر بیدار باشد معلوم میشود.
مرد که حرفای اونا رو شنیده بود، خودش را بخواب زد.
آنها کفشاش را برداشتن و مرد هیچ واکنشی نشون نداد.
گفتند: پس خوابه! طلاها رو بزاریم زیر جعبه...
بعد از رفتن آن دو، مرد بلند شد و رفت که جعبه طلای آنها را بردارد؛ اما اثری از طلا نبود و تازه متوجه شد که همه این حرفاهایشان برای این بوده که او خود را بیشتر به خواب بزند تا راحت تر کفشها را بردارند...
❇️ یادمان باشد هر گاه در زندگی، خود را به خواب غفلت بزنیم، متضرر خواهیم شد.
@ertebatmoaserdini
#مدیریت_ذهن
#توجه
#عزت_نفس
#توجه_به_داشته_ها
.
ما پراکندگان مجموعیم
یار ما غایب است و در نظر است
شعر: جناب سعدی
@ertebatmoaserdini
📚سطری از یک کتاب:
در روزگار ما این ابدا مهم نیست که:
دیگران ما را چگونه قضاوت میکنند،
مهم این است که:
ما در خلوتی سرشار از خلوص، خویشتن را چگونه قضاوت میکنیم.
از کتاب ابوالمشاغل/ نوشته: نادر ابراهیمی
@ertebatmoaserdini
#مدیریت_ذهن
#انتخاب
#خود_آگاهی
#خود_شناسی
#عزت_نفس
.
📌یک ضرب المثل، یک درس
مجاهد روز شنبه ...
به کسانی اطلاق میشود که بدون دخالت در وقوع امری، تظاهر به مشارکت و موثر بودن در آن میکنند.
@ertebatmoaserdini
#اخلاق_کاربردی
#فرصت_طلبی
#صداقت
.
7.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم
زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می سوخت
شعر: حسن بیاتانی
@ertebatmoaserdini
زهرا در آتش بود، حیدر داشت می سوخت.mp3
11.43M
دیر آمدم...دیر آمدم... در داشت می سوخت...
(روضه)
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم
زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می سوخت
شعر: حسین بیاتانی
با نوای: میثم مطیعی
@ertebatmoaserdini