حال مائیم با دو بیکرانگی که هیچکدام #هیچ_چیز نیست. #بیکرانگیِ_خود که در عین حال، هویتی است تعلّقی، یعنی عین تعلّق، یعنی هیچ چیز، ولی تعلّق به هستی مطلق که همه چیز است. و #بیکرانگیِ_توحید که افقی است بیانتها که از ما فقط، رفتن را طلب میکند. صراطی که خودش مقصد است بدون آنکه به انتهایی و ابژهای برسد.
بگذار در #قلمرو «وجود» و نظر به پنجرهای که در افق گشوده میشود؛ به #وارستگی بیندیشیم.
#دوست_دارد_یار_این_آشفتگی
#استاد_طاهرزاده
@esharat
اشارت
#نمیدانم برای جناب حافظ در مسیری که رو به سوی آن داشت و میتوان آن را افق حضور او نامید، با چه امری
نگاه #حضوری_به_تاریخ موجب خوف اِجلال یعنی #حیرت و هیبت در مقابل پروردگار و در نتیجه اسقاط اضافات و ترك تعلّقات و تعیّنات موهوم می شود، چون خود را همراه و روبه رو با حقیقتی جاری در هستی می یابد كه باید خود را نسبت به آن حقیقتِ فعّال تنظیم كند و این است شرایطی كه سرانجام، #وارستگی و انس به حق را موجب می شود.
#کتاب کربلا مبارزه با پوچی ها / مقدمه
#حضور_ایمانی
#زبان_اشارت
@esharat