eitaa logo
اشاره 👈 علیرضا قربان خان
231 دنبال‌کننده
3 عکس
53 ویدیو
0 فایل
اشعار و نوشته های علیرضا قربان خان @alirezaghorbankhan
مشاهده در ایتا
دانلود
هر چه می خواهی بپرس از روزگار ما مپرس از سکوت ما بپرس و از هوار ما مپرس خانه ی خورشید را در کوچه های شب مجوی از دریغ آفتاب از شام تار ما مپرس جای پرسش نیست وقتی پاسخ آن روشن است حال و روز ما بببن از حال زار ما مپرس کار ما تعطیلی است و کسب ما خسران شده سر چراغ عصر شد از کسب و کار ما مپرس پاسخ « خوبم خدا را شکر » را باور مکن از چرایی دروغ شاخدار ما مپرس بخت ما را چادر شب در سیاهی بسته است کو ستاره؟ از غم دنباله دار ما مپرس زیر بار منت هشت آسمان و شش زمین شد شکم پهن و کمر خم از ویار ما مپرس دایره آغاز و پایانش به یک جا می رسد هیچ راهی نیست هی از اختیار ما مپرس با وجود این برادرهای بد یمن حسود نیست چاه عزتی از اعتبار ما مپرس شاهنامه آخرش خوش نیست گویا ای رفیق بی خیالی طی کن از پایان کار ما مپرس از ؛ دیده را کردی سپید از انتظار ما مپرس.‌‌.. https://eitaa.com/eshare
جهان و هرچه در او هست از همان آهنگ تنیده اند به هم گیح و ویج و منگ و هنگ نه کوچکی نه بزرگی تفاوتی نکند اگر چه بال مگس باشد و اگر که نهنگ به زعم خویش ببین می دوی و می نرسی قدم به بیهدگی برندار همچو شلنگ اگر به چشمه ی وحدت تنی به آب زنی قضاوتی نکنی هیچ بین صلح و جنگ سری سپید و دلی روسیاه مانده از آن هزار رنگ که برداشتی به صد نیرنگ اگر مکاشفه ای شد سکوت کن یوسف برادران حسودت زنند بر سر سنگ توقعی نکن از دوست در زمانی که حواریون مسیحا همه شدند الدنگ یهودیان همه گوساله را پرستیدند چرا که حضرت موسی کمی نمود درنگ از آن که جام شرابت چشاند اگر یک بار تعارفی کندت خوش بنوش جام شرنگ به مکتب تو نوشتیم حرف خود « چو غنچه بسکه تپیدم ز وحشت دل تنگ » ؛ « چو غنچه بسکه تپیدم ز وحشت دل تنگ شکست بر رخ من آشیان طایر رنگ » @eshare
خاک غربت آشنایی کی دهد مسکین غریب آشنایان به ظاهر را ببین چندین غریب این چه دنیایی ست عشاقش به هجران شهره اند آن طرف مجنون غریب و این طرف رامین غریب تیشه ی فرهاد را در موزه ی عبرت ببین رفته در آغوش خسرو دیده ی شیرین غریب تخته ی نرد است و شطرنج حوادث روزگار شاه بی حامی غریب و خان بی تمکین غریب گل بدون باغبان تاراج غربت می شود گل غریب و باغبان در غربت و گلچین غریب بر تن غربت چه فرقی می کند پست و بلند جامه ی پشمین غریب و جامه ی زرین غریب هر که می خندد نمی داند چه تاوان می دهد خواب خرگوشی غریب و پنجه ی شاهین غریب اشنا پیدا کن ای دل در غریبستان رنج دیده ی حق بین بنا کن چشم ظاهربین غریب عاشقی تمرین توحید است در کثرت بکوش عشق را پیدا کنی ای درخور تحسین، غریب! بوی غربت می دهد این خاک آدم بازگرد جز وصال دوست کی باشد تو را تسکین، غریب! خود غریبی، در میان آشنایان نیستی از چه می نالی که آن باشد غریب و این غریب « گفت آشنایان در مقام حیرتند گفتم ای سلطانِ خوبان رحم کن بر این غریب » ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ گفتم ای سلطانِ خوبان رحم کن بر این غریب گفت در دنبالِ دل، رَه گُم کُنَد مسکین غریب گفتمش مَگذر زمانی، گفت معذورم بدار خانه پروردی، چه تاب آرد غم چندین غریب خفته بر سنجابِ شاهی نازنینی را چه غم؟ گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب ای که در زنجیرِ زلفت جایِ چندین آشناست خوش فتاد آن خالِ مشکین بر رخِ رنگین غریب می‌نماید عکسِ مِی، در رنگِ رویِ مَه وَشَت همچو برگِ ارغوان بر صفحهٔ نسرین، غریب بس غریب افتاده است آن مور خَط، گِردِ رُخَت گر چه نَبوَد در نگارستان، خطِ مشکین غریب گفتم ای شامِ غریبان طُرِّهٔ شبرنگِ تو در سحرگاهان حذر کن، چون بنالد این غریب گفت حافظ آشنایان در مقامِ حیرتند دور نَبوَد گر نشیند خسته و مسکین غریب @eshare
پیش مومن صحبت از کیفیت ایمان مکن پیش آن صاحبقران تفسیری از قرآن مکن لب ببند و دم فرو گیر و سراپا گوش باش آبروی خویش را اینقدر گلریزان مکن آبشارانه سری خم کن، هوایی تازه کن سایه ی آرامشی باش و دلی طوفان مکن چون خداوندی که عریان سر زده از دشت و کوه خویش را اکران بفرما خویش را پنهان مکن مثل دستانی که می شویند خود را پاک پاک شستشو کن خویش را با خویشتن عصیان مکن زندگی کوتاه و انسان آه و مقصد راه ماست آه را با ناله ای کوتاه هم مهمان مکن کعبه ی دل را به دست آور که حکم کرد؛ « گر مسلمان زاده ای این کعبه را ویران مکن » ۱۴۰۴/۳/۸ https://eitaa.com/eshare ــــــــــــــــــــــــــــــ مجلس اغیار را از خنده گلریزان مکن چشم خونبار مرا همکاسه ی طوفان مکن چشم اگر کافر شود از کس متاع دل مگیر زلف اگر زنار بندد غارت ایمان مکن ای خدا ناترس آن چاک گریبان را بپوش شعله ی آه مرا در انجمن عریان مکن از برای امتحان اول نمک بر داغ زن گر بنالم سوده ی الماس را سامان مکن سینه ی زیارتگاه ارباب دل است گر مسلمان زاده ای این کعبه را ویران مکن