شعر رهبری برای عملیات وعده صادق
دلا ز معرکه محنت و بلا مگریز
چو گردباد بههم پیچ و چون صبا مگریز
تو را است معجزه در کف، ز ساحران مهراس
عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز
تو موج غیرت و عزمی، ز بحر بیم مدار
حذر ز غرش طوفان مکن ز جا مگریز
ز سست عهدی ایام دلشکسته مشو
نشانه باش چو پرچم، ز بادها مگریز
چو صخره باش و مکن تکیه جز به دامن کوه
به حق سپار دل خویش و از دعا مگریز
تو از تبار دلیران خیبر و بدری
چو ذوالفقار و چو حیدر بزن صلا مگریز
به نوشخند منافق ز ره کنار مگیر
به زهرخند معاند به انزوا مگریز
چو ره به قبلهای امن است پایمردی کن
خطا مکن، ز توهم به ناکجا مگریز
چو تیر را هدف گیر و بر هدف بنشین
ز کجروی به حذر باش و از خدا مگریز
امین خلق و امانتگزار یزدان باش
به صدق کوش و خطر کن ز مدعا مگریز
اشاره های ناخوانا
شعر رهبری برای عملیات وعده صادق دلا ز معرکه محنت و بلا مگریز چو گردباد بههم پیچ و چون صبا مگریز
#بازنشر
مافتنه گر شدیم و جهان فتنه گرگریز
هر کار می کنیم جماعت! مگر گریز
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
شر خیر ماست، ما که نبودیم شرگریز
گاهی به جنگ دوست و گاهی به صلح غیر
از هر اصول و مصلحتی سخت در گریز
اهل جنایتیم و مکافات میکشیم
پس ما قمار باز و جهانی خطر گریز
آمد خبر ز مرگ، دویدیم سمت مرگ
پا پس نمیکشیم،،،،،خدا! مرگ بر گریز
#مربع
دنبال دردسر، سرمان درد میکند
دنبال ما نباش توای دردسر گریز!
سعیدصاعدی
20/آذر/۹۸
@esharenakhana
ز تند باد حوادث مرا گذر دادند
برون ز طاقت من بود و جان به در دادند
عطای دوست بدان در حساب جا نشود
هنوز کار نکردی و پیشتر دادند
تمام دار و ندار من ست مشتی خاک
به لطف اوست به جایش تمام زَر دادند
و گاه بودم و گاهی نبوده ام در کار
چه بی حساب مرا مزد مستمر دادند
# # #
تمام راه من و تو بلا و کرببلاست
خوشا به حال شهیدان به پاش سر دادند
شکست خورده ی طوفان اگر که ما هستیم
حکایتی ست، إزایش به ما ظفر دادند
و خواجه گفته به ما سِرّ قصه را، بشنو
هر آنچه را که عطا گشته در سحر دادند
۴/اردیبهشت/۱۴۰۳
@esharenakhana
اشاره های ناخوانا
ز تند باد حوادث مرا گذر دادند برون ز طاقت من بود و جان به در دادند عطای دوست بدان در حساب جا نشود ه
ز تند باد حوادث.mp3
3.5M
زتند باد حوادث مرا گذر دادند
برون ز طاقتمنبود و جانبهدر دادند
۴/اردیبهشت/۱۴۰۳
@esharenakhana
کودک فلسطینی.mp3
4.56M
مرد زندگی هستی کودک فلسطینی!
کودکان ما اما گشته اند تزئینی
تو، معلم درسِ، استقامت مایی
فَٱسۡتَقِمۡ كَمَآ»هایت گشته درسِ تمرینی
کودکان مثل تو خود روایت از فتحند
بچه هایی از نسل مرتضای آوینی
با صدای قرآنیت فتح را تلاوت کن
و مرا به جهدی خوان با جهاد تبیینی
هان بخوان «فَتَحْنا» را فتح آشکارا را
آنچه را که ما کوریم آنچه را که میبینی
طفل های ما خوابند گوششان اذان خواهد
تو بیا موذن باش کودک فلسطینی
اسفند/۱۴۰۲
@esharenakhana
خوف و رجای توسعه
«آیا ما میتوانیم دست از امید داشتن به پیمودن راه توسعه بکشیم و در عین حال به تفکر در باب همین توسعه و راهی که غرب پیمود امید داشته باشیم؟
آیامقام خوف و رجا در توسعه را میتوانیم دریابیم؟....»
📜ادامه متن در سایت سرای هنر و اندیشه:
https://soha-sima.ir/4078/
📎عموما با این زبان نمی نویسم
چندی پیش، پیش آمد و اینطور نوشتم و بنا نداشتم انتشارش دهم ولی گفتم شاید به مساله ی این چند روز راجع به توجه به تولید خارجی بی ربط نباشد
@esharenakhana
آهوی غزل، یا خر منطق نچراندیم
نه شعر سرودیم و نه هم فلسفه خواندیم
یک دست به پا، دست دگر بر روی آن دست
لنگان خرک خویش کشاندیم و کشاندیم
هی سایه یمان در پی و ما هم که فراری
خود را ز پی خود چه دواندیم و دواندیم
بی فتنه و آشوب به جانان نرسد جان
ما اهل صلاحیم و به مقصد نرساندیم
باید که شبانِ رمه باشیم چو چوپان
اما عوضش هی رمه ی خویش رماندیم
۲۵/اردیبهشت/ ۱۴۰۳
@esharenakhana
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید ابراهیم رئیسی:
حاج قاسم عزیز! به قاسم بن الحسن سوگند سلاحی که تو بر افراشتی هرگز بر زمین نخواهد ماند...
@esharenakhana
شهادت و جهاد دست بی فکری مان را رو خواهد کرد
مجاهد عجز خودش و عجز تاریخش را دریافته و از اول آن را پذیرفته است و از همین روست که جهد و تلاش میکند. و چون دستش را خالی می بیند نمیتواند ساکن باشد پس در پی جستن چیزی ست که نداردش و همینطور در طلب چیزی ست که مردمان تاریخش آن را ندارند و حتا شاید در طلب آن هم نیستند و مایل به فکر کردن و به عهده گرفتن آن هم نیستند و بدتر آنکه آگاه به این بی فکری شان هم نیستند
مجاهد در همین عجز قدم در راه ساختن بر میدارد چرا که آنچه میبیند جز خراب آباد نیست. او رنج راه را میپذیرد تا راه را هموار کند.
بیا بیا که زمانی ز می خراب شویم
مگر رسیم به گنجی در این خراب آباد
نمیدهند اجازت مرا به سِیرِ سفر
نسیمِ بادِ مُصَلّا و آبِ رُکن آباد(حافظ)
مجاهد آنقدر قدم در راه ساختن بر میدارد که دیگر به منتهای عجزش نایل شود و دیگر تاریخ امکان قدم برداشتن بیش از آن را به او ندهد اینجاست که دیگر شهادت را بر میگزیند و با شهادت دست بی فکری آدمیان را رو میکند تا بلکه عبرتی شود و راهی هموار شود.
و مگر حسین بن علی جز این راه را رفت.
در تاریخی که مردمان عهد دینی شان را فراموش کرده بودند و دچار بی فکری نسبت به زمانشان شده بودند و همه ی راه ها به بن بست کشیده شده بود حسین بن علی محض گشایش راهی، راه کوفه را در پیش گرفت. و آنقدر این راه را رفت و موانع را از سر گذراند تا اینکه در کربلا تمام راه ها بر او بسته شد. اینجا بود که شهادت را برگزید و با شهادتش دست یک تاریخ را برای مردمانش رو کرد و عبرتی برای آینده گانشان شد.
#شهید_جمهور
خرداد/۱۴۰۳
صفحه یادداشت:
https://soha-sima.ir/4112/
@esharenakhana
مرا با فکر بکر تو دو صد جنگ ست و خون ریزی
به خونت تشنه ام جانا مرا با توست چنگیزی
تو اهل صلح، آباد و مرا خواهی در این وادی
منم اما خراباتی و اهل فتنه انگیزی
ندارم مثل تو فکری وَ یا چون عارفان ذکری
همه دارائیم عشق و ندارم غیر از این چیزی
تو مولانای شهری و منم ژولیده ای گمنام
کجا دانند مفتی ها مقام شمس تبریزی
۸/خرداد/۱۴۰۳
@esharenakhana
#بازنشر
وانگه امام، آمد و اذن جهاد داد
اذن جهاد از قِبَل اجتهاد داد
ما گنگ خواب دیده ی اَسرار او شدیم
ای دل بگو امام به ماها چه یاد داد؟
ساقیِ ما به قدر قلیلی شراب ریخت
سر مست باده ایم و گمانم زیاد داد
هر کس سوار کشتی این انقلاب نیست-
«طوفان رسید و برگ و برش را به باد داد»
آبان/۱۴۰۲
@esharenakhana
وانگه امام آمد و....mp3
955.5K
وانگه امام آمد و اذن جهاد داد
اذن جهاد از قِبَل اجتهاد داد...
@esharenakhana