eitaa logo
کانال عشق
316 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
10.6هزار ویدیو
95 فایل
الله کانالی عمومی بافرهنگ معنوی خاصان ان شاالله اللهم عجل لولیک الفرج ❤️🍎عشق یعنی : به ؛ خدای حسین رسیدن خدای حسین راداشتن خدای حسین راچشیدن خدای حسین رابه ادراک نشستن و... ♥️ارتباط با ادمین خادم عزیزان دل @eshgh_14
مشاهده در ایتا
دانلود
@shahidtoraji213
🔴 ! 💠 مدتی از بازگشت سیدعلی خامنه‌ای از قم به مشهد نمی‌گذشت. بانو خدیجه که در اندیشه پسر دومش بود، دست به کار شد و دختری را که در خانواده‌ای سنتی و با علائق مذهبی پرورش یافته بود، به او پیشنهاد کرد. همو پا پیش گذاشت و مقدمات را فراهم نمود. همان راهی را که چهار پنج سال پیش برای سید محمد رفته بود، این بار برای سیدعلی پیمود. 💠 حاج محمد اسماعیل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از کاسبان و باسواد مشهد بود. او پذیرفت که دخترش به عقد طلبه تازه از قم برگشته‌ای درآید که تصمیم دارد در مشهد ساکن شود، آیت‌الله و دیگر بزرگان اهل علم مشهد او را می‌شناسند و تأیید می‌کنند و به او علاقه دارند. 💠 هزینه ازدواج، آن بخشی که طبق توافق به عهده داماد بود، توسط آیت‌الله حاج‌ سیدجواد خامنه‌ای تأمین شد که مبلغ قابل توجهی نبود. مخارج عقد را گذاشتند به عهده خانواده که حتماً قابل توجه بود. 💠 اوایل پاییز ۱۳۴۳ سیدعلی خامنه‌ای و دوشیزه خجسته زناشویی بستند. خطبه عقد توسط آیت‌الله خوانده شد. از این زمان، همدم، همسر و همراهی تازه، که بهار بیش نداشت، پا به دنیای آقای خامنه‌ای گذاشت. 💠 دعوت را سفارش دادند و روز جشن را که در خانه پدر عروس در پایین خیابان برگزار می‌شد، تعیین کردند. آن شب آقای خامنه‌ای در آستانه خانه ایستاده بود و از میهمانان استقبال می‌کرد. مراسم، آن طور که مرسوم خانواده‌های مذهبی و مقید آن زمان بود، برگزار شد. 📙 کتاب شرح اسم، صفحه ۲۱۱ 🆔 @zanashooi_amoozesh
10.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 من حیف نشدم؟ 💠 من به این خوبی؛ چرا #همسرم اینجوریه؟! 🔴 #استاد_پناهیان 🆔 @zanashooi_amoozesh
♨️ ریخت و پاش‌های فرهنگ‌ساز! 🎉 ازدواج می‌کنیم که به آرامش برسیم و به دنیایی تازه قدم می‌گذاریم که انتظار و از آن داریم. اما اگر در دام تکلف و هزینه‌های سنگین ازدواج اسیر شویم، حتما آرامش‌‌‌‌‌مان به خطر میفتد. از آن گذشته ما با تصمیم‌هایی که برای و تهیه جهیزیه می‌گیریم خواسته یا ناخواسته موجب رواج فرهنگ غلطی می‌شویم که کم کم گریبان بقیه افراد فامیل و دوست و آشنایان را می‌گیرد. بنابراین باید مراقب فرهنگی که میسازیم نیز باشیم. 👇 اصل را دریابید خانواده‌هایتان را توجیه کنید که با سخت‌گیری، به بهانه انجام آداب و رسوم، آبروداری، حفظ شأن خانوادگی و...، جشن پیوند دو انسان را که حادثه‌ای شیرین است، به کابوسی وحشتناک تبدیل نکنند. یادتان باشد در ازدواج، اصل، خواندن صیغه شرعی است؛ مابقی، رسم و رسوم‌اند، نه وحی منزل! رسم‌های پرخرج و عجیب را کنار بگذارید و خودتان را بیش از حد به زحمت نیندازید. 📛 فرهنگ‌های غلط را ترویج نکنید دقت کنید که ریخت و پاش برای جهیزیه، عروسی و...، فرهنگ غلط اسراف، تجمل‌گرایی، چشم و هم‌چشمی، تفاخر و... را در جامعه رواج می‌دهد. مثلا خرید گران‌قیمت که فقط یک بار آن را می‌پوشید، است؛ می‌توانید آن را کنید. با برگزاری جشن در تالار یا هتل‌های لوکس، سرو میوه‌های نوبرانه و چندین نوع غذا، و... دل مردمِ کمتر بهره‌مند را نسوزانید. شاید فکر کنید یک شب خوش را برای میهمانان‌تان رقم می‌زنید، ولی در واقع جوانان را از نزدیک شدن به ازدواج می‌ترسانید. 🙇‍♀🙇‍♂ را سنگین نگیرید جهیزیه را مختصر بگیرید و پدر و مادرتان را تحت فشار و رودربایستی قرار ندهید. جهیزیه (س) به قدری بود که دو نفر می‌توانستند با دست، آن را جابه‌جا کنند. بعضی لوازم را می‌توانید به مرور زمان، با همراهی همسرتان، تهیه کنید و لذت پس‌انداز و خرید برای خانه خود را بچشید. وسایلی را در جهیزیه بخرید که برای شروع زندگی ضروری هستند. وسایلی با کاربرد تکراری یا موازی، نخرید. مثلا یا قوری و کتری بخرید، یا سماور، یا چای‌ساز! هر سه اینها در کنار هم، فقط جای‌تان را تنگ می‌کند. 👌 قرار نیست از صفر شروع کنید قطعا شما قبل از ازدواج، لوازم شخصی خود را داشته‌اید که اموراتتان را با آنها می‌گذرانده‌اید. بنا نیست همه چیز را با وجود قابل‌استفاده بودن، دور بریزید و از لباس‌ها و وسایل نو استفاده کنید. تنها وسایل و لباس‌هایی را برای خانه مشترک‌تان بخرید که واقعا به آن‌ها نیاز دارید. 🌱 ❣️ @Khamenei_Reyhaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوربین مخفی تروریستی جدید فقط اون سومی که فکر کرد واقعا تیر خورده 😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔮 👇 🏺 @Ajaieb_Jahan ⚱😂😂😂😂😂😂
❣️خداوند خواست تا انسان، برترین باشد... #دردانه در خانه باز شد. مثل همیشه تا به اتاقش برسد، روپوش مدرسه، جوراب و کلاهش هر کدام به یک‌طرف پرتاب شده بود. عصبانی شدم. «از صبح تا الان دارم اتاق جنابعالی رو تمیز می‌کنم. آخه ‌پسرم! یک‌ذره منظم باش! خسته شدم از دستت. چند دفعه بگم هر وسیله رو بذار سر جاش... اصلاً می‌دونی چیه؟ امشب بیرون نمی‌ریم.» پسرم با ناراحتی رفت توی اتاقش و من ماندم خسته از بی‌نظمی‌های پسرم و بداخلاقی‌های خودم. اگر این روش من قرار بود به نتیجه برسد، تا الان پسرم منظم شده بود. روز بعد، اصلاً اتاقش را تمیز نکردم. وقتی از مدرسه برگشت دوباره همان ماجرا تکرار شد. به جای عصبانیت، رفتم توی اتاقش و گفتم: «خسته نباشی. امشب مهمانی دعوتیم. تا یک ساعت دیگه راه می‌افتیم.» همه، دم در حاضر بودیم و او نگران صدا می‌زد: «مامان جورابم رو ندیدی؟ کمربندم رو پیدا نمی‌کنم، پیرهنم که اتو نداره. مامان میای کمکم؟» چند روز همین ماجرا تکرار شد و من بدون بداخلاقی با آرامش صبر می‌کردم حاضر شود و کاری به نظم اتاقش نداشتم. حتی چند بار دیر به مدرسه رسید. تنها حرفی که زدم این بود: «من می‌دونم می‌تونی برای اینکه این موضوع تکرار نشه، راه حلی پیدا کنی.» امروز برای اولین بار وقتی از مدرسه برگشت، دیدم روپوشش را روی جالباسی آویزان کرد. بعد هم اومد توی آشپزخانه و گفت: مامان! میای کمکم؟ می‌خوام اتاقم رو منظم کنم. 💟 👨👩👧👦 #برداشت_آزاد @Lotffiazar
اهدایی شمابه کانال👇🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز در صحنه‌های واقعی زندگی قرار می‌گیرم. اتفاقات گوناگونی برایم می‌افتد و با افراد زیادی مرتبط می‌شوم. تضادها فراوان است و من با هرکدام یک جور درگیر می‌شوم. اما به عمق دلم که رجوع می‌کنم، می‌یابم در همهٔ آن‌ها یک واحد دارم. من می‌دانم که درونم پُر است از اسم‌های خداوند مثل «رحمان»، «رحیم»، «حلیم»، «ستّار»، «عفوّ»؛ و جالب‌تر آنکه دوست دارم دیگران مطابق این اسم‌ها با من رفتار کنند. دوست دارم اشتباهم را ببخشند. دوست دارم عیبم را بپوشانند. دوست دارم عصبانیتم را پاسخ ندهند. دوست دارم در برابر خطاهایم صبور باشند‌ و... . این «دوست دارم»ها نشانه‌اند؛ نشانهٔ اینکه خودم هم این نیروها را دارم و می‌توانم این‌گونه باشم. و اگر همهٔ ما در داشتن این اسم‌ها مشترکیم، چرا همگی این دارایی را به کار نگیریم و این سرمایه را خرج نکنیم؟ ساز دلمان کیست؟ @Lotfiiazar
#پاسخ_متفاوت_علامه❗️ 🍃شخصی به علامه گفته بود : فلان کس از شما انتقاد کرده است ، علامه فرموده بودند : من که رسوای جهانم عیب من یکی دو تا نیست ، خب این هم رویش ... #کانال_عارفین @arefin
❗️ 🍃شهید دستغیب یک هفته قبل از شهادتشان به دیدار آقای نجابت رفتند. آقایی که ناقل این جریان است ، می‌گوید من آقای دستغیب را به منزل آقای نجابت رساندم و خودم در بیرونی منتظر نشستم و آقای دستغیب به داخل رفت و با آقای نجابت خلوت کرد. بعد از مدتی از اتاق صدای شنیدیم. بعداً دوباره آقای دستغیب را سوار ماشین کردم و به منزل رساندم ؛ اما آقای دستغیب دیگر ساکت شد ، غذایش هم خیلی کم شد ؛ کاملاً در حال مراقبت بود تا اینکه جمعه شد و ایشان شهید شدند. 🍃فرد بمب‌گذار خودش را به ایشان چسباند و ایشان تکه‌تکه شد. مرحوم قبلاً به آقای دستغیب وعده داده بود که به مقامات بالا خواهد رسید. آقای نجابت که از حیث مقامات بالاتر از آقای دستغیب بود، به ایشان وعده داد که موعد رسیدن به آرزویت فرارسیده‌است. 🍃معلوم است کسی که عمری برای یک آرزو زحمت کشیده باشد و به او بگویند این آرزو در شُرُف برآورده شدن است، قهقهه می‌زند. ایشان طی یکی دو دقیقه (مدتی که به شهادت رسیدند) از شر تمام سنگ و کلوخ‌هایی که سر راهشان بود، خلاص شدند و خورشید برایشان طلوع کرد. به نقل از آیت الله جاودان 97/1/1 👇👇👇 @arefin