eitaa logo
کانال عشق
316 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
10.6هزار ویدیو
95 فایل
الله کانالی عمومی بافرهنگ معنوی خاصان ان شاالله اللهم عجل لولیک الفرج ❤️🍎عشق یعنی : به ؛ خدای حسین رسیدن خدای حسین راداشتن خدای حسین راچشیدن خدای حسین رابه ادراک نشستن و... ♥️ارتباط با ادمین خادم عزیزان دل @eshgh_14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ آموزش درست کردن گوشواره ی زیبا با طلق😳😳 این کلیپ جنبه ی در آمدزایی داره👌 ـــــــــــــــــــ🍃🌺🍃ــــــــــــــــــــــــ کانال دوم ما کلی آموزش و گذاشتم👏👏👏 ❥♥ @mandala ❥♥ ❥♥ @mandala ❥♥
8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تغییر 👌 کن به دوستات 😊 @bebinobebaf ـــــــــــــــــــ🍃🌺🍃ــــــــــــــــــــــــ کانال دوم ما 🏃🏃 آموزش انواع شیک وخاص و 👏👏👏👏 ❥♥ @mandala ❥♥ ❥♥ @mandala ❥♥
16.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم؟😳😳 « : مواد مضر شیمیایی را کمتر مصرف کنیم » کن به دوستات 😊 @bebinobebaf ـــــــــــــــــــ🍃🌺🍃ــــــــــــــــــــــــ کانال دوم ما 🏃🏃 آموزش انواع شیک وخاص و 👏👏👏👏 ❥♥ @mandala ❥♥ ❥♥ @mandala ❥♥
هدایت شده از مشق عشق 💞🌷
••🌸🌱•• مشخصات: 🤓 خاطرات خانم زهرا رحیمی ، همسر جانباز کتاب : در حسرت یک آغوش 🕊قسمت : چهل و پنجم🕊 فصل دوم : تابستان قریب به شش سال از آغاز جنگ🚀 می‌گذشت و دو سالی بود که آقای خامنه‌ای رئیس‌جمهور ایران شده بودند. اخبار جنگ گاهی خوشحال‌مان می‌کرد و گاهی ناراحت. چند نفری از دوستان و همکاران سید و چند نفری هم از روستای ما به درجۀ شهادت نائل شده بودند.🌷 جوش و خروش عجیبی بین مردم افتاده بود. خانواده‌ای نبود که با جنگ عجین نشده باشد. کار به بمباران هوایی نیز رسیده بود و بیشترین خبر از تجاوز هواپیماهای عراق بر آسمان ایران از تهران می‌رسید به ما که در مشهد بودیم هم هشدار داده بودند که جایی امن را در خانه‌هایمان در نظر بگیریم؛ چون امکان داشت آسمان مشهد هم در امان نباشد. شب 🌒که می‌خوابیدیم دلهره‌ام بیشتر می‌شد. می‌ترسیدم؛ نه برای خودم، برای سید و بچه‌ها. نمی‌شد در آن فاصله که آژیر خطر پخش می‌شد و فرصت داشتیم، به مکان مطمئنی برویم. باید سید را سوار بر ویلچر و بچه‌ها را بغل می‌کردم. موقع خواب دعا 🙏می‌کردم و ذکر می‌گفتم که تا صبح در امان باشیم. وقتی فکرش را می‌کردم می‌دیدم هیچ چیز در زندگی مهم‌تر از همین امنیت نیست. تابستان 1367 بود. سه سال از حضورمان در خانۀ سازمانی 🏠 می‌گذشت که مطلع شدیم قرار است ما و بقیۀ پاسدارانی که مشهدی نبودند را به شهر خودشان بفرستند. خیلی زود این خبر به واقعیت مبدل شد و به ما اطلاع دادند که طی چند روز آینده خانه را تخلیه کنیم و کاشمر برویم. آنجا یک خانۀ سازمانی دیگر برایمان مهیا کرده بودند. سید از این خبر خوشحال نبود😔. به مشهد خیلی وابسته شده بود. دوست نداشت پایش را از مشهد بیرون بگذارد. مهم‌ترین دلیلش برای ماندن در مشهد، اول از همه امام رضا(ع) بود؛ دوم اینکه در مشهد امکانات درمانی 💉بیشتری مهیا بود و در صورت نیاز به پزشک و بیمارستان🏩، همیشه در دسترس بود، اما کاشمر این‌گونه نبود. اگر قرار بود برای مداوا به تهران برود، فرودگاه و هواپیما ✈️مهیا بود، اما در کاشمر جز چند اتوبوس، وسیلۀ عمومی دیگری موجود نبود. چاره‌ای نداشتیم. تصمیم گرفته شده بود و خواهش وتمنا برای ماندن هم ‌فایده‌ای نداشت. برای من، ماندن یا رفتن خیلی تفاوتی نداشت، حتی شاید رفتن را هم ترجیح می‌دادم. خیلی زود همۀ وسایل را آماده کردیم و راه افتادیم. ماشین کامیون 🚍حامل وسایل جلوتر از ما می‌رفت و ما با ماشین‌مان از پشت سر می‌رفتیم. سمیه و روح‌الله بین راه خوشحال بودند 😊و گاهی پنجره را باز می‌کردند و سرشان را بیرون می‌بردند. من و سید با هم خاطرات این چند سال را مرور می‌کردیم. ادامه دارد ...... ••🌸🌱•• eitaa.com/mashgheshgh313
4_6019503618619606293.mp3
14.26M
شب پنجم محرم الحرام ١٤٤١ تک (سالار زینب) برادر محمدحسین پویانفر چهارشنبه ۱۳ شهريور ١٣٩٨ 🔴کانال اختصاصی http://eitaa.com/joinchat/3462856738C1e98fbefac
هدایت شده از ب قاسم ی (بقا)
شفیعه ی دو سرا بانوی حیا زینب جهانِ عفت و ناموسِ کبریا، زینب تو را قسم بحقّ جدّ و پدر، مادرِ تو به پاره ی جگرِمجتبی، برادرِ تو به آن وداعِ حُسین ت بظهرِ عاشورا بخواه حاجت مارا تو از خدا زینب 🤲🤲
❤️عزیزان در اعمال امروز خصوصا ام داوود خیلی التماس دعا..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(قسمت چهارم) "ألا فَتَعَرَّضُوا لَهَا..."؛ "الا" حرف تنبيه است. یعنی متنبه و بيدار و آگاه باشيد. توجه کنيد که از جانب خداوند، ريزش خاصی از فيض در جريان است که در سایۀ اين فيض، عملی که شما در مادی انجام داده‌ايد، در قياس دهری حساب می‌شود و تأثیر می‌گذارد. یعنی خداوند به عمل زمانی شما، در ميزان بها می‌دهد. مثلاً اگر هشت ساعت روزه گرفتيد، شايد قدر هشتصد سال عروجتان بدهد. اگر هفتاد بار استغفار گفتيد، شايد به قدر هفتاد سال گناه از شما تطهير می‌کند. اين خاصيت، متعلق به ماه است. پس، آگاه باشيد و خودتان را در معرض اين وزش نسيم‌های خاصّ ربوبی قرار دهيد. برگرفته از @Lotfiiazar
⁉️ در ایام کرونا و قرنطینه خانگی در فضای مجازی چه کنیم؟ 🌸 برای آرامش یکدیگر آستین بالا بزنیم 👌 رهبر انقلاب در بیاناتی که پس از کاشت نهال داشتند فرمودند: «مردم عزیزمان از توصیه‌ها و دستورالعمل‌های مجموعه‌های مسئول تخطّی نکنند.» 🚷 یکی از این توصیه‌ها که در روزهای اخیر مکرر شنیده‌ایم آن است که سعی کنیم برای حفظ سلامتی خود و عزیزانمان کمتر از خانه خارج شویم. این روزها که فعالیت‌های اجتماعی، حضور در جامعه، مهمانی رفتن و مهمانی دادن و بدو بدوهای پایان سال و اسفند، معطل ویروس مانده‌اند، طبیعی است که زمان بیشتری را در فضای مجازی می‌گذرانیم. ⚠️ روزهای اول همه‌مان افتاده بودیم دنبال خبر و آمار و در فضای مه‌آلودی که نمی‌دانستیم قدم بعدی‌مان چیست، می‌خواستیم بفهمیم تکلیف‌مان چه می‌شود. 📲 اما حالا که همه چیز واضح و شفاف شده و محتواهای مربوط به کرونا ویروس و بهداشت و ... به اندازه کافی در تمام شبکه‌های مجازی و رسانه‌های جمعی پیدا می‌شود و با جدید داریم کنار می‌آییم، می خواهیم بدانیم در این فضا چه طور رفتار کنیم که آرامش خودمان و جامعه تأمین شود؛ با ما همراه باشید: ⏰ زندگی خودتان را مدیریت کنید. زمان‌مان بیشتر شده، کارهای کمتری برای انجام دادن داریم، حوصله‌مان سر می‌رود، کنجکاوتر و حساس‌تر شده‌ایم و در نتیجه زمان بیشتری در فضای مجازی وقت می گذرانیم، اما اولین قدم و مهمترین کار شما این است که زمان استفاده از شبکه‌های اجتماعی و کلا وقت گذرانی با اینترنت را کم کنید. به زمانی که تعیین می کنید پایبند باشید. 📵 هر مطلبی را به اشتراک نگذارید. خبر کرونا گرفتن این مسئول و آن آشنا، آمار مرگ و میر، پیش‌بینی‌های غیرعلمی و کلیپ‌هایی که نمی توانید اصالتش را تضمین کنید را به برای کسی نفرستید، خودتان هم نخوانید و نبینید. 🔆 به جای به اشتراک گذاشتن مطالب دیگران، خودتان محتوا تولید کنید. این کار هم سرگرمتان می‌کند و هم برای خودتان و دیگران مفید است. حین تولید محتوا به چند نکته دقت کنید: محتوایتان سند درست داشته باشد، روحیه بخش و انگیزشی باشد، به جریان زندگی و امید اشاره کند. 👨‍👩‍👧‍👦 خلاق باشید و دورهمی های فامیلی و صله رحمی که فرصت واقعی‌اش موقتا از دست رفته است، از طریق فضای مجازی برگزار کنید. در این دورهمی‌ها از ناامیدی و سمی کردن فضا دوری کنید و به فامیل و دوستانتان امید و دلخوشی بدهید. 🌱 ◀️ شما هم اگر نظری دارید به @reyhaneh_contact‌ ارسال کنید. ❣️ @Khamenei_Reyhaneh
💠شهید پشت بیسیم📞 چه خواند که حاج از هوش رفت⁉️ 🌷خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر🕊 شده بودند خیلی شده بودند. حاجی بی قرار بود اما به رو نمی آورد خیلی ها داشتند باور می کردند اینجا یه وضعی شده بود عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد بیسیم چی📞 را صدا زد، حاجی گفت هرجور شده با بیسیم را پیدا کن 🌷( شهید تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا) مداح🎤 بااخلاص و از بچه های لشکر بود. خلاصه رو پیدا کردند، حاجی بیسیم را گرفت با حالت بغض و گریه😢 از پشت بیسیم گفت محمدرضا چند خط روضه (س) برام بخون. 🌷محمدرضا فقط زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت😨 خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگند✊ خط را عراقی ها را تارومار کردند... ⭕️محمدرضاتورجی زاده خونده بود: 🔸در بین آن دیوار و 🔸زهرا صدا می زد پدر😭 🔹دنبال می دوید 🔹از پهلویش خون💔 می چکید😭