هدایت شده از رایحه سیب (طب ایرانی اسلامی)
#مخصوص_متاهلها
🔴 وقتی همسرتان کار اشتباهی میکنه هی نگید:
"بهت گفته بودم این طوری میشه"
✅ این غر زدن باعث میشه دیگه نه کاری براتون انجام بده و نه مسئلهای رو براتون حل کنه.
⚪️🍃 @ravanshenac
هدایت شده از رایحه سیب (طب ایرانی اسلامی)
#همه_بخونن
نیمی از گلایه ها زمانی تمام می شود
که فقط به او بگویی:
حق با توست...
حق با توست، یعنی عذرخواهی کردن
یعنی "دوستت دارم"
یعنی اینکه می بوسمت...
باور کن
برای آدم های با ارزش در زندگیتان
جمله "حق با توست"
زیباترین جمله آتش بس است...
@ravanshenac
هدایت شده از طب الرضا (علیه السلام)🍏
🔅🍓🔅🍒🍎
🌶🍏🍇
🔅🍌
🍎
#تخـم_مـرغ_و_مـاهـی
⚠️عوارض خوردن تخم مرغ و ماهی با هم
♥️☜امام رضا عليه السلام می فرمایند:
✍🏻بايد از اين بپرهيزى كه تخم مرغ و ماهى را همزمان در معده گِرد آورى ؛ چرا که ، زمانی که اين دو با يكديگر در معده جمع شوند؛بیماری قولنج ، بواسير و دندان درد به وجود مى آورند .
📚طبّ الإمام الرضاعليه السلام صفحه63
🍎
🔅🍌
🌶🍏🍇
🔅🍓🔅🍒🍎➫ @tebesamen🍒
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
◾️ شهادت مظلومانه امام محمدباقر علیهالسلام تسلیت باد
✅ حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
📝 ... شعار سیاسی و استقلال و بقای حکومت برخی از فرقهها بر خرابکردن قبور بزرگان ائمهی بقیع علیهمالسلام بوده و هست… یک مشت دزد با این سابقهی کار که هادمالحرمین(تخریب کننده حرمها) هستند، خود را خادمالحرمین میدانند!
📚 رحمت واسعه، ص٢۵٢
@bahjat_ir
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
🗓یکشنبه ٢٨ مرداد ماه ١٣٩٧
#بیان_احکام:
❓ سؤال: يادگيرى اعتقادات و احكام، در چه محدودهاى بر مكلّف واجب است؟
📝 حضرت آیتالله بهجت قدسسره: در اعتقادات حقّه، آنچه اعتقاد به آنها لازم است؛ و در احکام هم هرچه معرضيّت براى ابتلا دارد.
@bahjat_ir
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
✅ حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
📝 انسان [باید] خود را در محضر خدا ببیند و خدا را در همۀ احوال، مطلع از خود و در همهجا حاضر و بر همۀ کارها و احوال خود ناظر بداند. خدا میداند این حالت مراقبه و توجه، چه تأثیراتی در روح انسان و در تحصیل علم و معرفت دارد!
📚 در محضر بهجت، ج١، ص٣٢٩
✅ Sapp.ir/bahjat_ir
✅ eitaa.com/bahjat_ir
✅ Gap.im/bahjat_ir
✅ ble.im/bahjat_ir
خلاصۀ سخنرانی سرکار خانم لطفیآذر در شهر مشهد
13 ذیالقعده 1439
یاران ولایی (ولایت رضوی)
قسمت ششم
آه که ما هم اگر اینها را بفهمیم، آزاد و رها میشویم. اما چون خدا و امام را در بیرون میبینیم، آنها را نیز مثل عمه و خاله میبینیم که میترسیم نظرشان دربارۀ ما عوض شود. برای همین مدام برای خود، دفاعیه صادر میکنیم تا اثبات شود که ما خوبیم و مشکل از دیگران است. یا اگر خیلی خود را شکسته باشیم، نهایتاً اعتراف میکنیم که خرابیم. غافل از اینکه همین اعتراف هم درواقع دفاعی است برای اینکه پای خود را پیش بکشیم!
اما مگر امام، عالم نیست؟ مگر نمیداند در دل ما چه خبر است؟ مگر نمیداند دیگران راست گفتهاند یا دروغ؟ البته اگر شخص ببینیم، میگوییم: «نه، از کجا بفهمد؟» اما وقتی ادعا داریم او ظهور حقّ و ولیّ کامل است، دیگر چه جای شک و سؤال؟! قطعاً بدون اینکه چیزی بگوییم، همه چیز را میداند. حرف و نظر دیگران هم چیزی را عوض نمیکند. مگر انکه ما به جای رضایت خدا و امام، دنبال رضایت خود و مردم باشیم!
یکی دیگر از یاران امام رضا(علیهالسلام) احمدبنعمر بود که نقل شده در منا به خدمت آن حضرت رسید. عرضه داشت: «فدایت شوم؛ ما خانوادهای خوشحال و غرق نعمت بودیم؛ اما خدا همه را از ما گرفت تا حتی به کسانی محتاج شدیم که پیش از این محتاج ما بودند!» امام فرمود: «چه حال خوبی داری!» گفت: «حال من آن است که گفتم!» فرمود: «آیا دوست داری قدری مانند ستمکاران زندگی کنی و در عوض دنیا برایت پر از طلا شود؟» پاسخ داد:«نه به خدا.»
حضرت خندید؛ "فَضَحِكَ". سپس فرمود: «از اینجا که به عقب برگردی، چه کسی حالش از تو بهتر است؟ درحالیکه گنجی داری که آن را به زمین پر از طلا نمیفروشی! آیا مژدهای به تو بدهم؟» گفت: «آری، خدا مرا با تو و پدرانت شاد کند.» آنگاه امام پس از نقل روایتی فرمود: «سزاوار است کسی که خدا را با عقل میشناسد، از تأخیر روزیاش نگران نشود و خدا را در قضایش متهم نکند. اکنون راضی شدی؟» گفت: «آری؛ از خدا و از شما اهلبیت.» [3]
اگر میخواهیم بدانیم #ضحک رضایی چیست و امام کجا میخندد، این یک نمونهاش. او بر ازدستدادهها افسوس نمیخورد؛ بلکه وقتی میبیند کسی ایمان دارد و ارزش ایمانش را میداند، خوشحال است و میخندد، حتی اگر دنیایش بر باد رفته باشد. ولی ما اگر در چنین شرایطی قرار گیریم، از همه طلبکاریم. اگر هم کسی برایمان درددل کند که چه چیزهایی از دست داده، برایش دل میسوزانیم و دردش را بیشتر میکنیم.
آن یار به خندۀ امام راضی شد و خوشحال رفت. اما شاید اگر ما بودیم، انتظار داشتیم حالا که همه چیزمان را از دست دادهایم و تازه باورمان این است که خدا همه را از ما گرفته، لااقل امام چیزی کف دستمان بگذارد و بعد روانهمان کند!
مگر غیر از این است؟ تازه اگر خیلی خودساخته باشیم، طمع معنوی داریم. مثلاً وقتی همسرمان بیمار میشود، به او خدمت میکنیم تا گناهانمان بخشیده شود. درحالیکه این، وظیفه است و قرار نیست سر آن با خدا و امام معامله کنیم. اگر هم آمرزیده شویم، فضل آنهاست، نه استحقاق ما.
به طور کلی هیچ عمل نیکی ما را سزاوار آن نمیکند که به #قرب خدا برسیم یا از او توقع بخشش داشته باشیم. خداست که به #فضل و عنایتش ما را میبخشد و به خود نزدیک میکند؛ و خوشبختانه او دائمالفضل است.
خلاصه، روشن است که ما آیینۀ امام نشدهایم تا نشان دهیم که هیچ علم و قدرت و سمع و بصر و هیچ اثری نیست جز خدا. وگرنه اینهمه خود را نمیدیدیم و از همه چیز رها بودیم. میدانستیم هرچه هست، مال خداست و او اگر به کسی چیزی داده، برای این است که آن فرد باید داشته باشد و اگر از کسی گرفته، برای این است که او نباید داشته باشد. همه چیز حکمت و سرّ دارد و به خیر و صلاح است؛ اگرچه ما ندانیم.
پس نه دادنهای خدا، دلیل خوبی بنده و تکریم اوست و نه ندادنهای خدا، دلیل بدی بنده و اهانت به او. هرکس در هر حالی که هست، باید وظیفهاش را بفهمد و ببیند در قبال دارایی یا نداریاش چه باید بکند. اصلاً ما در دنیا جز وظیفه، هیچ کاری نداریم و وظیفه یعنی اطاعت امر؛ فقط گاهی سخت است و گاه آسان. یکی در فقر، وظیفه دارد و یکی در ثروت؛ یکی در بیماری، یکی در سلامت؛ یکی در نعمت و وصل و #جمال، یکی در نقمت و هجر و #جلال. فرقی ندارد.
..........
[3] بحارالأنوار، ج69، صص45-46.
ادامه دارد...
#خلاصه
#ذیالقعده1439
#جلسه_چهارم
@Lotfiiazar