4_6039353604547023098.mp3
9.52M
#سخنرانی
▫️سه گام برای رسیدن به یک خانواده مطلوبِ فاطمی
🏴#اللهمالعناعداءفاطمةالزهراسلاماللهعلیها
💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎
🏴اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🏴
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
🔴رمان تو وی ای پی کامله با1566پارت، اگه میخوای همه رو یکجا بخونی و زودتر از بقیه تموم کنی با پرداخت 40هزار عضو vip شو😍😍
بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ✅ بعد از خرید: 🔸این رمان نزدتون امانته و با واریز هزینه مالک اون نمیشیدو نمیتونید تو کانال شخصیتون یا جاهای دیگه بارگذاری کنید فقط با شرایط ویژه تو کانال خصوصی نویسنده میخونید. ❌ رمان رو کپی نکنید و برای کسی نفرستید، تحت هیچ شرایطی راضی نیستم ❌
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#قسمت255
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
- پس...پس چرا نمیخوای قبول کنی یکی هست که دوست داره و خودتو به ندیدن میزنی؟
با تعجب گفتم
- کی؟
خواست جواب بده، با صدای سرفه ای سکوت کرد، چشم چرخوندم و جلوی در علی آقا رو دیدم، کلافه بود، صدیقه خانم گفت
- پسرم چیزی شده؟
- نه...نه کلیدهامو گم کردم، گفتم بپرسم ببینم اینجا نمونده؟
صدیقه خانم اطرفش رو نگاهی کرد و جواب داد
- اینجا اگه بود میدیدم، تو نماز خونه نیست؟
- نه نبود.
قبل از رفتن با نگاهی که دلخوری توش موج میزد نگاهم کرد و رفت. روبه سحر گفتم
- میگم چرا اینجوری کرد؟
سحر متعجب از رفتار علی آقا جواب داد
- نمیدونم والا نکنه حرف هامون رو شنیده؟
- ما که درباره اون چیزی نگفتیم، ضمناً درمورد سعید حرف زدیم
سحر سرش رو تکون داد و حرفی نزد، نگاهی به جارویی که دست صدیقه خانم بود کردم
- کجا میرین؟
صدیقه خانم با خوشرویی جواب داد
- میرم نماز خونه رو تمیز کنم، بچه ها یادشون رفت جارو کنن.
- مگه جاروبرقی نیست؟
- من که پیداش نکردم، فکر نکنم باشه. همین جارو کارمون رو راه میندازه!
به طرفش قدمی برداشتم و دستم رو دراز کردم
- پس بدینش به من، شما روزه این. خودم جارو می کنم!
جارو و خاک انداز رو از دستش گرفتم و شروع به جارو کردن نمازخونه کردم، تقریبا کارم که تموم شد، پنجره ها رو باز کردم تا گردو خاک بره.
حمید پایین اومد و با دیدنم گفت
- خدا قوت، زهرا خانم! خانمم کجاست؟
اشاره به حیاط کردم
- پیش صدیقه خانم تو آشپزخونه ست.
- نمیخواین حرم برین؟
- چرا الان دیگه کارمون تموم شده، میریم
فکری به ذهنم رسید، لب هام رو تر کردم و گفتم
- میگم علی آقا کلیدهاش رو پیدا کرد؟
حمید متفکرانه نگاهم کرد و گفت
- مگه گمشون کرده بود؟
- اره، پنج دقیقه ی پیش اومد پایین، ازمون پرسید، خیلی ناراحت بود
- ازش میپرسم، زود کارت رو تموم کن،خانم جون هم بالا داره آماده میشه با خانواده ی آقا محبی بریم حرم!
ته دلم خالی شد
- دقیقا کیا میان؟
- همه هستن، زهرا جان من میرم پیش سحر، تو برو بالا آماده شو، ماهم میایم
چشمی گفتم، چادرم رو تکوندم تا خاک هاش بره. نگاهی به حیاط کردم و رو به صدیقه خانم گفتم
- با من کاری ندارین؟
صدیقه خانم در قابلمه ی برنج رو گذاشت و با خوشرویی گفت
- برین به سلامت، به منم دعا کنین. فقط....فقط شرمنده زهرا جان میتونین حدیث رو هم باخودتون ببرین؟
با محبت نگاهش کردم و دست روی شونه ش گذاشتم
- معلومه که میبریم، محتاج دعاییم. پس برم به حدیث بگم آماده شه
باشه ای گفت و از پله ها بالا رفتم تا آماده شم.
همزمان با بالا رفتنم، علی آقا هم از پله ها پایین میومد، تپش قلب گرفتم، نزدیک دیوار وایستادم تا رد شه، ببخشیدی گفت و از کنارم رد شد.
دو،سه تا پله بالا نرفته بودم که با صداش سر جام میخکوب شدم
- زهرا خانم؟
با استرس به عقب برگشتم، سر به زیر گفتم
- بله
نگاهی به تسبیح توی دستش کرد و سرش رو بالا آورد. لبه ی چادرم رو تو دستم مشت کردم شاید از استرس و هیجانم کم شه. سعی داشت نگاهم نکنه، دوباره پرسیدم
- کاری داشتین؟
انگار گفتنش براش سخت بود، هزار جور فکر به سرم اومد که چی میخواد بگه، بالاخره لب باز کرد و گفت
🔴رمان تو وی ای پی کامله با1566پارت، اگه میخوای همه رو یکجا بخونی و زودتر از بقیه تموم کنی با پرداخت 40هزار عضو vip شو😍😍
بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ✅ بعد از خرید: 🔸این رمان نزدتون امانته و با واریز هزینه مالک اون نمیشیدو نمیتونید تو کانال شخصیتون یا جاهای دیگه بارگذاری کنید فقط با شرایط ویژه تو کانال خصوصی نویسنده میخونید. ❌ رمان رو کپی نکنید و برای کسی نفرستید، تحت هیچ شرایطی راضی نیستم ❌ #ادامہدارد.... #کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیایید امشب عهد ببندیم...
🎧 استاد محمد شیبانی فر
#پیشنهاد_دانلود
#شب_جمعه
🌹☘
🟢 این استغفار امیرالمؤمنین علیه السلام هست که 70 بند میباشد و مولا آن را هر سحر بعد از نماز صبح میخواندند:
✅هر شب یک بند از استغفار هفتاد بندی امیرالمؤمنین علیه السلام در کانال گذاشته میشه
💠فراز 21 استغفار امیرالمؤمنین 🌸🌿
21- اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ عَلِمْتُهُ مِنْ نَفْسِي أَوْ نَسِيتُهُ أَوْ ذَكَرْتُهُ أَوْ تَعَمَّدْتُهُ أَوْ أَخْطَأْتُ فِيمَا لَا أَشُكُّ أَنَّكَ سَائِلِي عَنْهُ وَ إِنَّ نَفْسِي مُرْتَهَنَةٌ بِهِ لَدَيْكَ وَ إِنْ كُنْتُ قَدْ نَسِيتُهُ وَ غَفَلْتُ عَنْهُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
بند 21: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که خود از آن خبر دارم، یا فراموش کرده ام ، یا به یاد می آورم، یا به عمد آن را انجام دادم، یا از روی خطا آورده ام، مواردی که بی شک از من سوال خواهی کرد و نفسم پیش تو در گرو آن است، هر چند آن را فراموش و از آن غافل شده باشم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اینگونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
💎خدایا به حق حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها فرج مولامون تعجیل بفرما و مارو از خدمتگزاران وفادار مولا قرار بده 🤲
🏴#اللهمالعناعداءفاطمةالزهراسلاماللهعلیها
💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎
🏴اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🏴
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋
🦋اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج)
🌹🍃اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
#سلامبرشهیدمظلومکربلا
🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.
🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ.
اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایَعتْ و تابَعتْ علی قَتله اللهمَّ العنهم جمیعاً
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
AUD-20220329-WA0025.mp3
4.87M
____________________________
🌼🍃
🍃
#صوتفوقالعادهزیبا
✨دعای زیبای ال یاسین🌼🍃
#حضرتامامزمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف)
در یکی از نامه هایی که به یاران با وفا خود فرستادهاند میفرمایند:
« هر گاه خواستید به وسیله ما، به سوی خداوند توجه کنید، و به ما روی آورید، پس همان گونه که خداوند فرموده است بگویید: سلام علی آل یاسین …»
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
#زیارتحضرتنرجسخاتونسلاماللهعلیها
🌹لطفا به نیابت از امام زمان علیه السلام بخونید🌹
🌼🍃بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ
وَآلِهِ الصَّادِقِ الْأَمینِ، اَلسَّلامُ عَلى مَوْلانا اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، الْحُجَجِ الْمَیامینِ، اَلسَّلامُ عَلى والِدَةِ الْأِمامِ، وَالْمُودَعَةِ اَسْرارَ الْمَلِکِ الْعَلاَّمِ، وَالْحامِلَةِ لِأَشْرَفِ الْأَنامِ
اَلسَّلامُعَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الْمَرضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا شَبیهَةَ اُمِّ مُوسىوَابْنَةَ حَوارِىِّ عیسى، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا اْلمَنْعُوتَةُ فِى الْأِنْجیلِ، الْمَخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللَّهِ الْأَمینِ، وَمَنْ رَغِبَ فى وُصْلَتِها مُحَمَّدٌ سَیِّدُ الْمُرْسَلینَ، وَالْمُسْتَوْدَعَةُ اَسْرارَ رَبِّ الْعالَمینَ.
اَلسَّلامُعَلَیْکِ وَعَلى آبآئِکِ الْحَوارِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى بَعْلِکِ وَوَلَدِکِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ الطَّاهِرِ، اَشْهَدُ اَنَّکِ اَحْسَنْتِالْکَِفالَةَ، وَاَدَّیْتِ الْأَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ فى مَرْضاتِ اللَّهِ، وَصَبَرْتِ فىذاتِ اللَّهِ، وَحَفِظْتِ سِرَّ اللَّهِ، وَحَمَلْتِ وَلِىَّ اللَّهِ، وَبالَغْتِ فى حِفْظِ حُجَّةِ اللَّهِ، وَرَغِبْتِ فى وُصْلَةِ اَبْنآءِ رَسُولِ اللَّهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةً بِاَمْرِهِمْ مُشْفِقَةً عَلَیْهِمْ، مُؤْثِرَةً هَواهُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّکِ مَضَیْتِ عَلى بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکِ، مُقْتَدِیَةًبِالصَّالِحینَ، راضِیَةً مَرْضِیَّةً، تَقِیَّةً نَقِیَّةً زَکِیَّةً، فَرَضِىَ اللَّهُ عَنْکِوَاَرْضاکِ، وَجَعَلَ اْلجَنَّةَ مَنْزِلَکِ وَمَاْویکِ، فَلَقَدْ اَوْلاکِ مِنَ الْخَیْراتِ ما اَوْلاکِ، وَاَعْطاکِ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اَغْناکِ، فَهَنَّاکِ اللَّهُ بِما مَنَحَکِ مِنَ الْکَرامَةِ وَاَمْرَاَکِ.
پس بالا مىکنى سر خود را و مىگوئى
اَللّهُمَّ اِیَّاکَ اعْتَمَدْتُ، وَلِرِضاکَ طَلَبْتُ، وَبِاَوْلِیآئِکَ اِلَیْکَ تَوَسَّلْتُ، وَعَلى غُفْرانِکَ وَحِلْمِکَ اتَّکَلْتُ، وَبِکَ اعْتَصَمْتُ، وَبِقَبْرِ اُمِّ وَلِیِّکَ لُذْتُ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَانْفَعْنى بِزِیارَتِها، وَثَبِّتْنى عَلى مَحَبَّتِها، وَلا تَحْرِمْنى شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ وَلَدِها، وَارْزُقْنى مُرافَقَتَها وَاحْشُرْنى مَعَها وَمَعَ وَلَدِها، کَما وَفَّقْتَنى لِزِیارَةِ وَلَدِها وَزِیارَتِها، اَللّهُمَّ اِنّى اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِالْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِالْحُجَجِ الْمَیامینِ مِنْ آلِ طه وَیس، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ، وَاَنْ تَجْعَلَنى مِنَ الْمُطْمَئِنّینَ الْفآئِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ، الَّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ، وَاجْعَلْنى مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْیَهُ، وَیَسَّرْتَ اَمْرَهُ، وَکَشَفْتَ ضُرَّهُ، وَآمَنْتَ خَوْفَهُ، اَللّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتى اِیَّاها، وَاْرزُقْنى الْعَوْدَ اِلَیْها اَبَداً ما اَبْقَیْتَنى، وَاِذا تَوَفَّیْتَنى فَاحْشُرْنى فى زُمْرَتِها، وَاَدْخِلْنى فى شَفاعَةِ وَلَدِها وَشَفَاعَتِها، وَاغْفِرْ لى وَلِوالِدَىَ وَلِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِى الْأخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ، وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا ساداتى وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
zyarat_narjes khaton_dar_samera.mp3
3.33M
________________________________
🌸🍃
🍃
#صوتفوقالعادهزیبا
✨زیارت حضرت نرجس خاتون🌼🍃
اگر حاجتی دارید بـه حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان(ع) متوسّل شوید. ایشان چون مادر ولیّ وقـت ما هستند، به فـرزندشان مـی فرمایند که: پسرم! این شخص به من متوسّل شده. خواسته اش را بده.
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#قسمت256
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
انگار گفتنش براش سخت بود، هزار جور فکر به سرم اومد که چی میخواد بگه، بالاخره لب باز کرد و گفت
- راستش... میخواستم بگم که....
استرس تمام وجودم رو گرفت، با شنیدن صدای حمید کمی دلم آروم شد
- علی جان کلیدتو پیدا کردی؟
علی آقا چشم ازم برداشت و جواب داد
- نه هنوز، نتونستم پیدا کنم. متاسفانه کلید این سوئیت هم روش بود.
هنوز دیدی به حمید نداشتم، فقط صدای پاشون رو میشنیدم که از پله ها بالا میومدن. تا حمید به پله ای که علی آقا روش وایستاده بود برسن، آروم ببخشیدی گفتم و وارد اتاقمون شدم. نمیخوام بادیدن ما سوء تفاهمی پیش بیاد.
خانم جون و مادر زینب باهم گرم صحبت بودن، با دیدن من که دستپاچه وارد شدم،خانم جون گفت
- چی شده زهرا، مگه جن دیدی که نفس نفس میزنی؟
هنوز استرسم کم نشده، خندیدم و جواب دادم
- نه بابا، جن کجا بود. پله ها رو بالا اومدم نفسم گرفت.
خانم محبی با محبت نگاهم کرد،
- ماشاالله، هزار ماشاالله. وقتی تو رو میبینم حالم خوب میشه دخترم!
احساس کردم بدنم گر گرفت، نمیدونم چی جواب بدم، دنبال جواب مناسبی بود
- شما لطف دارین، منم همینطور. خیلی دوستتون دارم، خدا روشکر تواین سفر توفیق شد بیشتر باهم باشیم
خانم جون نگاه معنی داری بهم کرد و لبخندی زد
خانم محبی با خوشرویی گفت
- ان شاالله عروس بشی دخترم
حس کردم گونه هام سرخ شد، سحر وارد اتاقمون شد و روبه من گفت
- پس تو آماده نشدی؟
خدا روشکر سحر اومد و باعث شد فضا رو عوض کنم
- چرا..چرا الان اماده میشم، داداش حمید کجاست؟
- باعلی آقا دارن دنبال کلید میگردن، گفت ما هم آماده شیم که بریم
خانم جون گفت
- حمید کلیدهاش رو گم کرده؟
سحر چادرش رو درآورد تا روسریش رو عوض کنه، جواب داد
- نه علی آقا، بنده خدا خیلی وقته دنبالشون میگرده.
خانم محبی بلند شد و گفت
- برم ببینم کجا انداخته، این پسر این روزا نمیدونم چش شده، از وقتی راه افتادیم، آروم و قرار نداره.
از کنارم رد شد و بعداز رفتنش خانم جون رو به من گفت
- زهراجان، حاج خانم خیلی خاطرت رو میخواد، تازمانی که نیومده بودی همش ازت تعریف می کرد
متعجب نگاهش کردم و گفتم
- از من؟ حالا تحفه ای هم نیستما!!
بعدخندیدم، سحر و خانم جون هم از حرفم خنده شون گرفت. سحر جواب داد
- علف باید به دهن بزی شیرین باشه
نمیفهمم چرا اینا همشون گیر دادن به من. خودمو به اون راه زدم و زیپ ساکم رو باز کردم.
روسری سرمه ای رنگم که پایینش گل های ریز فیروزه ای رنگ داشت، با مانتوی فیروزه ایم بیرون آوردم، جلوی آینه روسری رو تا قسمت ابروها پایین کشیدم،چون قسمت سر روسری سرمه ای رنگه و با چادر جلب توجه نمیکنه، کمی ازش بیرون گذاشتم. به سمت سحر برگشتم و پرسیدم
- اینجوری خوبه؟ خوشگل شدم؟
سحر نگاهی به سر تا پام کرد و گفت
- عالیه، مثل همیشه روسری رو تا ابروهات کشیدی پایین که!
لبخندی تحویلش دادم و گفتم
- خودت که میدونی اینجوری راحتترم، حس میکنم حجابم کامله.
- دقیقا زدی تو هدف، مثل خودم.
روسری سحر هم تقریبا شبیه مال منه، هردو کامل حجاب گرفتیم و به همراه خانم جون از اتاق بیرون رفتیم
🔴رمان تو وی ای پی کامله با1566پارت، اگه میخوای همه رو یکجا بخونی و زودتر از بقیه تموم کنی با پرداخت 40هزار عضو vip شو😍😍
بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ✅ بعد از خرید: 🔸این رمان نزدتون امانته و با واریز هزینه مالک اون نمیشیدو نمیتونید تو کانال شخصیتون یا جاهای دیگه بارگذاری کنید فقط با شرایط ویژه تو کانال خصوصی نویسنده میخونید. ❌ رمان رو کپی نکنید و برای کسی نفرستید، تحت هیچ شرایطی راضی نیستم ❌ ♥️پارتاولرمان #نذرعشـــــــق💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 #ادامہدارد.... #کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️امام باقر علیهالسلام:
💬 والله همه ما اهلبیت بر آن دو نفر خشمگین هستیم، و با همین حال از دنیا میرویم.
بزرگترهای ما به کوچکترهای ما یادآوری میکنند که آن دو نفر در حق ما ستم کردند و سهم ما را به ما ندادند و نخستین کسانی بودند که بر گردن ما سوار شدند.
وَ بَثَقَا عَلَيْنَا بَثْقاً فِي الْإِسْلَامِ لَا يُسْكَرُ أَبَداً حَتَّى يَقُومَ قَائِمُنَا أَوْ يَتَكَلَّمَ مُتَكَلِّمُنَا...
و علیه ما رخنهای در اسلام ایجاد کردند که ابدا بسته نخواهد شد تا این که قائم ما قیام کند یا سخنگوی ما سخن بگوید.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۸، ص:۲۴۵.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖤روز بیست و یکم چلّه حدیث کساء به نیت فرج (جمعه)
enc_16680324667154145122472.mp3
7.53M
🏴#یازهرا
من پای تو هستم...
حتی اگه هیچکس پای تو نمونه
قدرتو میدونم...
حتی اگه هیچکس قدرتو ندونه
حق تویی حتی اگه دور تو خلوت بشه
🏴آجرک الله یا صاحب الزمان🏴
🏴#اللهمالعناعداءفاطمةالزهراسلاماللهعلیها
💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎
🏴اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🏴
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
🌿💞•🌿💞•🌿💞•🌿💞•🌿💞•🌿💞•🌿💞•🌿
♥️پارتاولرمان عاشقانه #نذرعشـــــــق💕👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/74667
❌کپی و فوروارد ویا هر گونه انتشار رمان به کانال و پیوی یا گروه هاشرعا حرامه...حتی با لینک کانالمون اجازه ندارید❌ نویسنده به هیچ عنوان راضی نیست ، خودتون مدیون نکنید
🔴🟢 حتما قبل از خوندن رمان این مطلبو بخونین 👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/75369
💍 رمان #نذرعشق هم مطالب #عاشقانهمذهبی داره
💚 هم مطالب #مهدوی و سبک #زندگیمهدوی
💞 هم #همسرداری و #رفتار درست با همسر و ...
🌼نظرات و تحولات دوستان درباره رمان زیبا و عاشقانه #نذرعشق💞 با موضوع مهدویت و امام زمان 💚👇
https://eitaa.com/joinchat/988152195C3c4149fc36
✅هم میتونین تو کانال عشق اسمانی روزی دو پارت بخونین
✅ هم میتونین هزینه واریز کنین و تو وی ای پی کل رمان رو یکجا بخونین😊
🔵 رمان تو وی ای پی کامله با 1566پارت اگه میخوای همه رو یکجا بخونی با پرداخت 40هزار عضو vip شو😍😍
بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ✅ بعد از خرید: 🔸این رمان نزدتون امانته و با واریز هزینه مالک اون نمیشیدو نمیتونید تو کانال شخصیتون یا جاهای دیگه بارگذاری کنید فقط با شرایط ویژه تو کانال خصوصی نویسنده میخونید. 🔹رمان رو برای کسی نفرستید، تحت هیچ شرایطی راضی نیستم ❌ 🌿💞•🌿💞•🌿💞•🌿💞•🌿💞•🌿💞•🌿💞•🌿
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#قسمت257
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
روسری سحر هم تقریبا شبیه مال منه، هردو کامل حجاب گرفتیم و به همراه خانم جون از اتاق بیرون رفتیم.
به محض خروج ما، خانواده ی زینب هم از اتاقشون خارج شدن، ولی زینب همراهشون نبود، رو به حاج خانم گفتم
- پس زینب کو؟
حاج خانم جواب داد
- دوست داشت با شما بیاد ولی خانواده ی همسرش،اصرار کردن با اونا بره، قبل رفتن گفت که بهتون بگم توحرم میبینمتون
- اشکال نداره حالا ده روزی اینجا هستیم، ان شاالله دفعه ی بعد.
به سمت در ورودی رفتیم، حدیث هم سریع خورش رو به ما رسوند و با ما همراه شد. بادیدن ظاهر حدیث تعجب کردم، اما سریع لبخندم جای تعجبم رو گرفت. با چادر بحرینی کاملا محجبه شده بود.
- حدیث جون خیلی بهت میاد عزیزم، مبارکت باشه. مثل فرشته ها شدی
حدیث ممنونی گفت و نگاهش به سمت دیگه ای رفت، رد نگاهش رو گرفتم, به حمید و علی آقا که منتظرمون بودن نگاه می کرد.
حمید با دیدن ما به طرفمون اومد، تا اون بیاد حدیث از ما فاصله گرفت و کنار نرگس رفت.
حمید نزدیکمون شد، لبخندی زد و گفت
- احیانا شما دوتاخانم دوقلو نیستید؟
خندیدم و گفتم
- چطور؟ یعنی اینقدر شبیه همیم؟
حمید با محبت نگاهش رو بین ما دوتا جابجا کرد و گفت
- خدمتتون عرض کنم از نظر قیافه که هی بگی،نگی خیلی کم شبیهین، ولی اصل کاری نوع پوششتونه. خوشم اومد مثل همیشه عالی حجاب گرفتین
از حرف حمید هر دو به هم نگاه کردیم و خندیدیم.
- حمیدجان، زود بیا بریم باید تا افطار برگردیم، وقت کمه!
صدای علی آقا بود، حمید خندید و باخوشرویی روبه ما گفت
- فعلا من برم، ولی قول میدم دفعه ی بعد خودمون بریم.
سحر جواب داد
- اشکال نداره عزیزم، کار خوبی میکنی که رفیقت رو تنها نمیذاری. مهم اینه همه باهم میریم.
پشت سر آقایون راه افتادیم، حدیث و نرگس باهم میرفتن، روبه سحر گفتم
- بیچاره صدیقه خانم تنها موند کاش اونم میومد
- اره منم فکرم موند پیشش، نهایتش شب بعدافطار دوباره میایم
- فکر خوبیه، به نظرت داداش حمید میاد؟
سحر شونه ای بالا انداخت و گفت
- فکر نکنم، چون خیلی خسته ست. دیشب خوب نخوابیده
- اگه اجازه بده میتونیم خودمون بریم، ولی بعید میدونم! مگر اینکه بایه بزرگتر باشیم.
- اگه صدیقه خانم بیادمیتونیم بریم،اون نیاد نمیذاره تو کوچه های اینجا تنها بریم، اگرم نشد فردا با خودشون میریم.
تقریبا گنبد طلایی حرم رو میتونستم ببینم، چقدر دلم تنگ شده بود، با خودم زمزمه کردم
- دوست دارم صدات کنم، توهم منو صدا کنی
- دوست دارم نگات کنم توهم منو نگاه کنی
- قربون کبوترای حرمت امام رضا
- قربون این همه لطف و کرمت امام رضا
وارد در ورودی حرم شدیم، راه آقایون از ما جداشد و برای بازرسی به محل مورد نظر رفتیم.
بعداز بازرسی همه دست به سینه گذاشتیم و عرض سلامی به محضر امام رضا علیه السلام دادیم
هر قدمی که برمیداشتم، بیشتر احساس دلتنگی می کردم، انگار سالهاست ندیدمش. نگاهی به کبوترهای تو آسمون کردم، خوش به حالشون که همیشه دور سر امام رضا مثل پروانه میچرخن
🔴رمان تو وی ای پی کامله با1566پارت، اگه میخوای همه رو یکجا بخونی و زودتر از بقیه تموم کنی با پرداخت 40هزار عضو vip شو😍😍
بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ✅ بعد از خرید: 🔸این رمان نزدتون امانته و با واریز هزینه مالک اون نمیشیدو نمیتونید تو کانال شخصیتون یا جاهای دیگه بارگذاری کنید فقط با شرایط ویژه تو کانال خصوصی نویسنده میخونید. ❌ رمان رو کپی نکنید و برای کسی نفرستید، تحت هیچ شرایطی راضی نیستم ❌ ♥️پارتاولرمان #نذرعشـــــــق💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 #ادامہدارد.... #کپےوفورواردحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
🌹☘
🟢 این استغفار امیرالمؤمنین علیه السلام هست که 70 بند میباشد و مولا آن را هر سحر بعد از نماز صبح میخواندند:
✅هر شب یک بند از استغفار هفتاد بندی امیرالمؤمنین علیه السلام در کانال گذاشته میشه
💠فراز 22 استغفار امیرالمؤمنین 🌸🌿
22- اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ وَاجَهْتُكَ بِهِ وَ قَدْ أَيْقَنْتُ أَنَّكَ تَرَانِي عَلَيْهِ وَ أُغْفِلْتُ أَنْ أَتُوبَ إِلَيْكَ مِنْهُ وَ أُنْسِيتُ أَنْ أَسْتَغْفِرَكَ لَهُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
بند 22: بار خدایا! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که با آن روبرو شدم و یقین داشتم که تو مرا در آن حال می بینی و غافل شدم که از آن توبه کنم و فراموش کردم که از آن استغفار نمایم پس بر محمد و آل محمد (ص) درود فرست و اینگونه گناهانم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان.
💎خدایا به حق حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها فرج مولامون تعجیل بفرما و مارو از خدمتگزاران وفادار مولا قرار بده 🤲
🏴#اللهمالعناعداءفاطمةالزهراسلاماللهعلیها
💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎
🏴اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🏴
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸